عاااشق طبیعتم🥺✨ کوه درخت و گیاه ها
اصلا خودم دلم میخواد اگه تو رمان بودم همش تو جنگل لایمون بگردم✨🌸
اصلا خودم دلم میخواد اگه تو رمان بودم همش تو جنگل لایمون بگردم✨🌸
آهسته قدم بردار !مگر نمی شنوی لالایی جنگل برای حیواناتش را؟
مبادا صدایی از درون قلبت راه پیدا کند و خطایی سربزند
آرام بگیر و قلبت را رام کن، او مانند تو نیست
حرف هایت را درون ذهنت محبوس گردان
به صوت دلنشین او که همه جهانیان را خام کرده گوش نسپار
او میخواهد رامت کند و جانت را از درونت بیرون بیاورد
قصد و نیتش خیر و به دور از بدیهی نیست که روحت را اسیر صدای سازش کند
مبادا ای مردک قلبت برای آن ساز بلرزد که او الهه جنگل است
همانی که با ستاره شهاب آسمان هفتم و اول متولد شد و چشم به جهانیان گشود
همانی که همراه سازش آواز جنگل به گوش میرسد
همان که موهایش همانند گل های رز بر روی میزت بوده سپید چون کریستال های جادویی که از آسمان سقوط میکند
با آن دو گوی وحشی و کشیده و سرکش که همچونآیینه درخشان و قطره های باران است چشمانش را ننگر آن دو تورا اغوا میکند
به دوست داشته شدن به عشق ورزیدن و دل تو برای این حس آماده نیست
به آن گوزن سفید لابه لای درختان خیره مشو که گه با دیدن چشم هایش یادآور خاطرات او میشود....
رمان (آخرین نژاد آتش )
به قلم مایا و تارا.....
مبادا صدایی از درون قلبت راه پیدا کند و خطایی سربزند
آرام بگیر و قلبت را رام کن، او مانند تو نیست
حرف هایت را درون ذهنت محبوس گردان
به صوت دلنشین او که همه جهانیان را خام کرده گوش نسپار
او میخواهد رامت کند و جانت را از درونت بیرون بیاورد
قصد و نیتش خیر و به دور از بدیهی نیست که روحت را اسیر صدای سازش کند
مبادا ای مردک قلبت برای آن ساز بلرزد که او الهه جنگل است
همانی که با ستاره شهاب آسمان هفتم و اول متولد شد و چشم به جهانیان گشود
همانی که همراه سازش آواز جنگل به گوش میرسد
همان که موهایش همانند گل های رز بر روی میزت بوده سپید چون کریستال های جادویی که از آسمان سقوط میکند
با آن دو گوی وحشی و کشیده و سرکش که همچونآیینه درخشان و قطره های باران است چشمانش را ننگر آن دو تورا اغوا میکند
به دوست داشته شدن به عشق ورزیدن و دل تو برای این حس آماده نیست
به آن گوزن سفید لابه لای درختان خیره مشو که گه با دیدن چشم هایش یادآور خاطرات او میشود....
رمان (آخرین نژاد آتش )
به قلم مایا و تارا.....