تلاش برای راضی کردن کشاورزان به ورود سیلاب به زمین های کشاورزی برای جلوگیری از ورود سیل به سوسنگرد

روستای سبهانیه/ رئیس مدیریت بحران خوزستان تلاش می‌کند کشاورزان را برای رهاسازی ومنحرف کردن آب رودخانه به اراضی زراعی متقاعد سازد تا شهر سوسنگرد از سیلاب در امان بماند اما کشاورزان که تحمل شرایط کنونی و خسارات را ندارند، مقاومت می‌کنند و می‌گویند نان نداریم....

فرهاد قنبری:
قرن نوزده ما و آنها

⏺ ناصر الدین شاه در بخشی از خاطرات روزانه خود داستان بازدید از یک کارخانه صنعتی در ورشو لهستان را اینگونه توصیف می کند: «بعد رفتیم مرتبه دویم و سیم و چهارم این کارخانه، آنجا زن‌ها نشسته بودند و بعضی اسباب‌ها را که این کارخانه‌ها درست می‌کند می‌دوزند با چرخ، اما چرخ پائی و دستی نیست با بخار چرخ را حرکت می‌دهند، این‌ها می‌دوزند همینطور این سه مرتبه بالا زن و دختر نشسته بود و کار می‌کرد، هرچه نگاه کردم که توی این زن‌ها یک زن خوشگل پیدا کنم نبود، اقلاً دو هزار زن در این کارخانه کار می‌کند، توی این‌ها یک زن نبود که خوب باشد تمام زرد و رنگ پریده بودند، از شدت کار تمام زن‌ها بی‌مصرف و زرد هستند، این بیچاره‌ها در بیست و چهار ساعت ۹ ساعت باید کار کنند»!
این نگاه کسی است که کل نیمه دوم قرن نوزده را پادشاه ایران بوده است. در نظر ایشان(و بالطبع سایر شاهان قاجار) زنی که قیافه جذاب و دلربا ندارد" زنی بی مصرف" است، چرا که زن ایده آل و با مصرف زنی است که مصرف جنسی داشته باشد و این مسئله به عنوان امری طبیعی و بدیهی به رسمیت شناخته شده است.

⏺ اما دنیا در همان پنجاه سالی که ایشان با چنین تفکراتی در ایران قدرت را در دست داشت، روز به روز در حال تغییرات اساسی و در نوردیدن مرزهای جدید بود. ژاپن ها در همان سالها با انقلاب میجی وارد عصر جدیدی شده بودند و اروپا و آمریکا روز به روز با اختراعات و اکتشافات جدید مرزهای علم و تکنولوژی را گسترش می داد..
نمونه هایی از اختراعات جهان در سالهای حکومت ناصر الدین شاه در ایران:
_تلفن اولیه (آنتونیو میوچی) • سال 1852
_آسانسور (الیشا اوتیس) • سال 1858
_ کابل تلگراف زیر دریا (فردریک گیزبورن) سال 1860
_لامپ روشنایی (ژوزف سوان) • سال 1862
_پاستوریزه کردن (لویی پاستور) • سال 1866:
_ دینامیت (آلفرد نوبل) • سال 1869
_جاروبرقی (مک گافرز) • سال 1870
_راه‌آهن (اندرو هالیدی) • سال 1874
_ماشین برقی (استفن دادل‌فیلد) • سال 1874
_د د ت (اوتمار زیدلر) • سال 1876
_کاربوراتور گازوئیلی (دایملر) • سال 1876
_ بلندگو (الکساندر گراهام بل) • سال 1877
_ گرامافون (توماس ادیسون) • سال 1877
_ میکروفون (امیل برلینر) • سال 1878
_ لامپ اشعه کاتدی (ویلیام کروکز) • سال 1880
_تلفن (الکساندر گراهام‌بل) • سال 1880
_ زلزله نگار (جان میلن) • سال 1881
_فلز یاب (الکساندر گراهام‌بل) • سال 1882
_هواکش برقی (اسکات ویلر) • سال 1884
_ کارت منگنه (هرمان هولریث) • سال 1885
_ماشین‌سواری (کارل بنز) • سال 1885
_موتور سیکلت (دایملر و مایباخ) • سال 1885
_مبدّل جریان متناوب (ویلیام استنلی) • سال 1886
_ماشین ظرفشویی (ژوزفین کوچرین) • سال 1886
_موتور گازوئیلی (دایملر) • سال 1887
_دوربین دستی کداک (جورج ایستمن) • سال 1891
_پله برقی (جس رنو) • سال 1892
_عکاسی رنگی (فردریک ایوز) • سال 1893
_ارتباط بیسیم (نیکولا تسلا) • سال 1893
_رادیو (نیکولاتسلا) • سال 1895
_ رادیو تلگراف (مارکونی) • سال 1895
_ موتور دیزلی (رودلف دیزل) • سال 1898
_ کنترل از راه دور (نیکولا تسلا) • سال 1899
_ ضبط صوت مغناطیسی (والدمار پولسن) • سال 1899

⏺ در زمینه اندیشه های سیاسی و اجتماعی نیز جهان غرب در حال تجربه عصر جدیدی بود و آموزش سیاسی شهروندان و گسترش حق رای همگانی به عنوان حق طبیعی مردم با جدیت در حال پیگیری بود.

⏺ طبیعی است باچنین تاریخی مقایسه کشوری مانند ایران (و هر کشور خاورمیانه ای) با اروپاییان مقایسه ای اشتباه و بیهوده است و نتیجه ای جز سرخوردگی و عصبانیت و ارائه برداشت های غلط، چیزی در پی نخواهد داشت.
امروزه در کل خاورمیانه هنوز یک کالای برند صنعتی (مانند برندهای معروف غربی و شرقی.. سونی. رنو. هیوندا. بنز و..) که بتواند حتی در یک قاره جهان هم نام و اسمی به هم زده باشد، وجود ندارد و اگر هم کشوری در این منطقه به رفاه و ثروثی دست یافته عمدتا بر اساس فروش مواد خام و توسعه گردشگری و گسترش تجارت بوده است.
در این شرایط طبیعی است مقایسه مداوم ایران با کشورهای غربی چه در زمینه ارائه خدمات و امکانات رفاهی در هنگام مواجه با بلایای طبیعی و چه در زمینه توسعه اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی در نهایت نتیجه ای جز نفرت و بیگانگی از خویشتن در پی نخواهد داشت.
@kharmagaas

دوّمین زنگ هشدار وبسایت هواشناسی جهانی آکیوودر( AccuWeather)

هشدار جدّیِ جاری شدن سیل در مناطق مشخص شده با رنگ سبز تیره و احتمال وقوع سیل ، آبگرفتگی معابر عمومی و رگبارهای سنگین باران و تگرگ در مناطق مشخص شده با رنگ سبز کم رنگ ( کانال هواشناسی)

@kharmagaas

گل های آفتابگردان_ ونسان ونگوک

ونسان ونگوک عاشق گل فتابگردان بود، او در طول ده سال فعالیت هنری خود تابلوهای بسیار زیادی با موضوع گل های آفتابگردان آفریده است.
ونگوگ از اختلال دو قطبی رنج می برد و نقاشی هایش به نوعی برشی از جهان ذهنی اوست، نقاشی های پر از گل و سرسبزی با آمیزشی از رنگ های تند، جلوه ای از درون پر آشوب این شوریده بزرگ جهان نقاشی است‌.

گل آفتابگردان در ادبیات هلندی، نمادی از فداکاری، وفاداری و تعهد به دوستی است. این گل در مراحل مختلف غنچه‌کردن تا پژمرده‌شدن، چرخهٔ زندگی از تولد تا مرگ را به مخاطب یادآوری می‌کند.

ونگوک در گل آفتابگردان خودش را می یافت، درون ناآرام ونگوک در دل طبیعت و آفریدن تصاویری که جهان را به شیوه دلخواه خود پدیدار می کرد آرام می گرفت. گل های آفتابگردان در سبزی و زردی و در گردش هر روزه به سمت خورشید، تپشی مداوم، گذری آنی و عشقی بی دریغ را به ذهن متبادر می سازد...

پس از مرگ ونگوک، دوستان و آشنایش به احترام او ، تابوتش را پر از گل‌های آفتابگردان کردند.
@kharmagaas

متروپلیس_فریتز لانگ ۱۹۲۷

سینما محصول جهان مدرن است و به تصویر کشیدن انتقادی همین جهان رسالت بسیاری از کارگردانان بزرگ بوده است. متروپلیس ساخته فریتز لانگ از بهترین نمونه های این سبک محسوب می شود.

متروپلیس داستان شهری است آینده‌وار در سال ۲۰۲۶ میلادی که در آن انسان‌ها به دو دسته «اندیشنده» و «کارگر» تقسیم شده‌اند و دسته نخست در آسمان‌خراش‌های مجلل بالای زمین و دسته دوم در دالان‌های کارخانه‌ای زیر زمین ساکنند
متروپولیس تصویرگر شهری است که تمدن مدرن بنیان های اخلاقی آن را دچار فروپاشی کرده و سوژه ها را در تنهایی اضطراب و بی قیدی بنیان کنی فرو برده است.
وسعت دید و نبوغ کارگردان از متروپلیس باعث خلق اثری فاخر و ماندگار شده است. این فیلم که بیش از نود سال از ساختش می گذرد، هنوز یکی از بهترین آثار تاریخ سینما در ژانر فیلم های علمی_ تخیلی محسوب می شود.
@kharmagaas

خبرگزاری تسنیم:
بارندگی‌های شدید و سیل ناشی از دستکاری و تحریک اقلیمی توسط دشمن بوده است.
@kharmagaas

مردم چند استان ایران در زیر بارندگی های شدید و سیل همه دارایی و زندگی خود را از دست داده اند و در وحشت ویرانی خانه هایشان زندگی می کنند آنوقت صدا و سیما و محافظه کاران از یک سو و رسانه های حامی فردوسی پور و برخی فرصت طلبان در قالب اصلاح طلبی در سوی دیگر دعوای مضحک، میثاقی_ فردوسی پور راه انداخته اند.
یک سو فریاد وااسفاها فردوسی پور سر می دهد و سوی دیگر برای مزه ریختن های مجری جدید و لوده سیما آب از لب و لوچه به راه انداخته اند...
عجیب بساطیست
@kharmagaas

گزارش میدانی از اوضاع فاجعه بار و سیل سهمگین پلدختر توسط یکی از ساکنان این شهر که در ساعت شانزده امروز ضبط شده است..
@kharmagaas

⏺ برخی کانال های تلگرامی داخلی همسو با کانال های ضد ایرانی و تجزیه طلبی مانند آمد نیوز با به اشتراک گذاشتن مطالبی در مورد بی تفاوتی دولت و حکومت و صدا و سیما به لرستان در حال القاء این تفکر هستند که دولت و حکومت ایران نسبت به اقلیت های قومی و زبانی بی تفاوت است و از این طریق ( دانسته یا ندانسته) می خواهند به گسترش اعتراضات قومی و زبانی نسبت به کلیتی به نام ملت ایران دامن بزنند.‌.

⏺ در زمینه شیوه اطلاع رسانی صدا و سیما و نحوه امداد و اطلاع رسانی سازمان های دولتی مسئول انتقادات جدی به تمام سازمان های مربوطه وارد است، اما اینکه دستی به صورت تعمدی بخواهد لرستان را نادیده بگیرد، توهم تفرقه افکنانه ای بیش نیست.
مسئولان دولتی و صدا و سیما همان میزان که در شیراز فارس نشین یا استان گلستان در شمال ایران ضعف نشان دادند در لرستان نیز قادر به برآورده کردن انتظارات نبودند و این مسئله ربطی به لر بودن مردم این خطه ندارد..

@kharmagaas

اندوه، سرزمینی است که در آن باران می‌بارد و می‌بارد و می‌بارد اما هیچ‌چیز در خاکش سبز نمی‌شود.
@kharmagaas

«سایمن ون‌بوی»

فرهاد قنبری:
ما و سیل

⏺ سیل روزهای اخیر نشان داد که هر چه میزان سالهای خشکسالی طولانی هم باشد، دستکاری در طبیعت و پر کردن رودها و مسیل ها و از بین بردن دره ها و جنگل ها کار اشتباهی است.
سیل روزهای اخیر به ما یاداوری کرد، پدیده های طبیعی تاریخ زیسته خود را دارند و باید به جای تغییر و دگرگونی چهره طبیعت، سعی در همدلی بیشتر با آن داشته باشیم.
⏺ بلایای طبیعی مانند سیل و زلزله و طوفان در همه کشورهای جهان پدیده عادی و طبیعی شمرده می شوند و با وجود تلاش همه دولت ها برای کم کردن آسیب های این بلایا، توسعه یافته ترین کشورهای دنیا نیز هنوز در مقابل این خطرات آسیب پذیر هستند..

⏺ به خاطر داشته باشیم که در مواجه با سوانح و و بلایای طبیعی خودمان را سریع با ژاپن و آمریکا مقایسه نکنیم. چرا که ما در هیچ زمینه ای قابل مقایسه با این کشورها نیستیم.
باید بپذیریم که یک کشور خاورمیانه ای هستیم و با توان و ذهنیت یک کشور خاورمیانه ای هم به مقابله با بلایای طبیعی می رویم.

⏺در همین چند روز اول سال نود و هشت برخی استان ها و شهرها بیشتر از متوسط یک سال خود بارندگی داشته اند، این حجم از بارش در تاریخ برخی استان های ایران در صد سال اخیر بی سابقه و کم سابقه بوده است.( نگارنده در طی سی سال گذشته به تناوب از کنار قره چای در استان مرکزی و همدان گذر داشته ام ولی هیچگاه چنین حجمی از آب را در این رود به خاطر نداشته و ندارم)
به خاطر داشته باشیم جلوگیری و مقابله آنی و هفته ای و حتی ماهیانه با این میزان بارندگی کار هیچ مسئولی در گذشته، امروز و آینده نبوده است و بهتر است به جای همراهی با موج نفرت پراکنی برخی رسانه های دشمن ایران واقعیت ها را بپذیریم.

⏺ فراموش نکنیم حوادثی مانند سیل، زلزله، آتش سوزی و امثالهم وسیله و بهانه مناسبی برای گرو کشی سیاسی و جناحی نیستند و در این مواقع سعی کنیم با همدلی بیشتر با قربانیان و در صورت توان کمک به نیازمندان در کنار مردم قرار بگیریم تا اهداف جناحی و گروهی خود را پی بگیریم.
(به برخی فعالین سیاسی و رسانه ای برخی جناح ها یادآوری کنیم که حتی گرگ ها هم بر سر جنازه همنوع خود به تقسیم لاشه نمی پردازند)

⏺ در سیل اخیر بسیاری از سدها و باتلاق ها و رودهای ایران تا حدود خوبی آب گیری شد اما به خاطر داشته باشیم مشکل خشکسالی و کم آبی ایران با چند بارندگی قابل حل شدن نیست..

⏺ در پیگیری مسائل مربوط به حادثه دیده گان و قول های مسئولین برای جبران خسارات پیگیر باشیم و بعد از خوابیدن موج های احساسی، آسیب دیده گان را به امان خدا رها نکنیم.

⏺ بارندگی ها و سیل های اخیر با تمام آثار زیانبار و غمناکی که به همراه داشته است باعث رونق کشاورزی در برخی مناطق و استان های ایران خواهد شد. در این راستا اسیر سیاه نمایی برخی رسانه ها که در صدد الغای قحطی مواد غذایی وابسته به کشاورزی در بهار و تابستان هستند، نشویم..
به خاطر داشته باشیم اگر سیل و بارندگی های اخیر دو درصد از زمین های کشاورزی ما را ویران کرد، باعث رونق بیش از چندین برابر این مقدار زمین در مناطق دیگر شده است..

⏺ به دوگانه تفرقه افکن فارس_ لر و فارس_ترکمن و فارس_کرد و امثابهم توجه چندانی نکنیم..
اعضا نیروهای امدادی، ارتش و سایر ارگان هایی که در حال خدمت رسانی به آسیب دیده گان هستند خود از قومیت های مختلف ایران هستند و تنها چیزی که برایشان اهمیت ندارد قومیت و زبان مردم آسیب دیده است..
@kharmagaas

واقعیت مجازی

کارتن از : محمد رضا میرشاه ولد

جامعه دو بخش شده است:
عده ای که اغلب اهل گوشی و اینترنت نیستند و بدون سر و صدا در حوادث مختلف در وسع و توانشان به آسیب دیده گان کمک می کنند.
عده دیگری هم در خانه هایشان نشسته اند، اغلب اهل کمک و دست گیری از دیگران نیستند، فحاشی را با نقد اشتباه گرفته اند و کاری جز غر و لند و ایجاد ناامیدی بیشتر در میان مردم ندارند...

@kharmagaas

آمریکا مسیرهای کمک رسانی به مردم سیل زده را مسدود کرد

سخنگوی وزارت امورخارجه:

آمریکا حساب های هلال احمر را مسدود کرده و با این اقدام عملا کمک رسانی از کشورهای دیگر به مردم سیل زده را نا ممکن کرده است./ ایرنا

@kharmagaas

بلای سیل
(برگرفته از «تاریخ بیهقی» به روایت محمدرضا مرعشی‌پور)

روز شنبه میان دو نماز، بارانکی خُردخُرد می‌بارید؛ چندان که زمین را اندکی تر می‌کرد و گروهی از گله‌داران در بستر رود غزنین فرود آمده و گاوها را آن‌جا نگه داشته بودند. هرچه گفتند از آن‌جا برخیزید که در راهِ گذرِ سیل ماندن خطاست، فرمان نمی‌بردند تا باران قوی‌تر شد. پس، کاهلانه برخاستند و خویشتن را به پای دیوارهایی افکندند که به کوی آهنگران پیوسته است و پناهگاهی پیدا کردند که آن هم خطا بود، اما آرامیدند. و بر آن جانب رود که سوی افغان شال است، در میان آن درختان تا آن دیوارهای آسیا، بسیار استران سلطانی بسته و آخورها را کنار هم ساخته و چادرها برپا کرده و بی‌خیال نشسته بودند. آن هم خطا بود؛ که در راه گذرِ سیل بودند.
پلِ بامیان در آن روزگار این‌چنین نبود بل که پلی بود قوی با ستون‌های استوار و پشتوانه‌های نیرومند، اندکی کوتاه، و بر آن دو ردیف دکان در برابر یکدیگر؛ چنان‌که اکنون است. و چون از سیل تباه شد، عبویه‌ی بازرگان، آن مرد پارسای نیکوکار – خدا بیامرزدش – چنین پلی ساخت؛ یک دهنه به این نیکویی و زیبایی، و اثرِ نیکو ماندنی است و از مردم چنین چیزها می‌ماند.
باران در پسینگاهان چنان شد که همانندش را به یاد نداشتند و تا دیری پس از نماز خفتن پیوسته می‌بارید و پاسی از شب گذشته، سیلی در رسید که پیران کهن اقرار کردند چنین سیلی را به یاد نمی‌آرند. و با درختان بسیاری که از بیخ برکَنده و با خود می‌آورد، ناگهان سر رسید. گله‌داران جَستند و جان به در بردند و نیز استرداران. و سیل گاوان و استران را در ربود و به پل رسید و گذر تنگ بود. چگونه ممکن می‌شد که آن‌همه گِل‌ولای و درخت و چارپا یکباره بتوانند بگذرند؟ و دهانه بسته شد؛ چنان‌که آب راهِ گذر نداشت و بر روی پل افتاد و دنباله‌ی سیل، همچون لشکر آشفته، از راه می‌رسید و آب از بستر رودخانه بالا زد و در بازارها روان شد و به بازار صرافان رسید و خسارت‌های بسیار به بار آورد، و بزرگ‌ترین هنرش این که پل را با دکان‌ها از جا برکند و راه خود را دریافت و کاروانسراهای زیادی را که در راهش بودند ویران کرد و بازارها همه از بین رفتند و آب تا زیرِ بارویِ قلعه آمد؛ چنان‌که در قدیم و پیش از روزگار یعقوب لیث بود. و این سیل بزرگ چندان به مردم زیان رساند که هیچ حسابگری از پسِ اندازه‌های‌اش برنمی‌آید. و دیگر روز، مردم در دو سوی رود به تماشا ایستاده بودند و چیزی به ظهر نمانده سیل از پا افتاد.
مدتی پل نبود و مردمان به‌سختی از این کرانه‌ی رود به آن کرانه و از آن به این می‌آمدند تا آن‌گاه که باز پل‌ها ساختند. و از چند زابلیِ مورد اعتماد شنیدم که پس از فرونشستن سیل، مردمان زر و سیم و جامه‌ی تباه‌شده می‌یافتند که سیل آن‌جا افکنده بود. و ایزد بزرگ و توانا می‌تواند بداند چه نعمتی به بی‌چیزان رسید.

@kharmagaas

شرایط عجیبی بر فضای مجازی حکمفرماست. عده ای تصاویر ترامپ در حال پخش غذا میان سیل زدگان آمریکایی را به عنوان مصداق مردمی بودن او به اشتراک می گذارند و در آن سو حضور مسئولان در مناطق آسیب دیده از سیل را مصداق ریا و دروغ قلمداد می نمایند.

در مورد این تصویر و تصاویری از این دست در روزهای اخیر فعالین رسانه ای و مجازی مطالب و تحلیل های بسیاری نوشتند‌ و هر کدام از دریچه ذهنی خود به تقبیح چنین نمایشی پرداختند. عده ای این تصاویر را مصداق بارز عوام فریبی توصیف کردند و عده دیگری با برداشت های هولناک و عجیب از قهقهه مستانه دیو صفتان بر روی بدبختی های مردم داد سخن سر دادند.

اینروزها حساسیت و نفرت شدیدی نسبت به مسئولان (ولو بخشدار یا شهردار یک شهر کوچک) از سوی مردم ایجاد شده است و مردم همه چیز حتی بلایای طبیعی را نیز از چشم آنها می بینند. در این میان تفاوتی نمی کند که فلان وزیر یا بخشدار و شهردار با تکیه بر توانایی و علم چنین مقامی را کسب نموده یا به واسطه برخورداری از رانت چنین جایگاهی را اشغال کرده است، او به واسطه قرار گرفتن در این جایگاه در مظان اتهام است.
@kharmagaas

روایت شفر از رانندگی ایرانی‌ها

سرمربی آلمانی استقلال:
اگر بخواهم در تهران رانندگی کنم حتماً باید یک GPS داشته باشم. من در کشورهای زیادی بوده‌ام ولی انصافاً اتفاقاتی در تهران رخ می‌دهد که هرگز در هیچ کجای دنیا آن را ندیده‌ام
▪️مثلاً در خیابان‌های یک‌طرفه ماشین یا موتورسیکلت مستقیم به سمت خودروی ما می‌آید واقعاً تعجب می‌کنم که مگر آن خیابان تابلو ندارد؟ یکبار در یکی از اتوبان‌های پرتردد دیدم که یک خودرو متوقف شد، مسیر را برعکس دور زد و در یک لاین دیگر به مسیرش ادامه داد اگر این کار در آلمان اتفاق بیفتد حداقل یک سال باید به زندان بروید چون این کار هم برای آن راننده و هم برای بقیه خودروها و رانندگان خطرناک است.
▪️خیلی مواقع دیده‌ام یک پدر فرزند 2-3 ساله‌اش را پشت فرمان می‌گذارد و رانندگی می‌کند، من اصلاً این را درک نمی‌کنم یا مثلاً یک کودک روی پای مادرش در صندلی جلو نشسته است و با یک ترمز ساده آن بچه به بیرون پرت می‌شود. اگر شما پدر یا مادر هستید و فرزندتان را دوست دارید نباید این کار را انجام بدهید.( سهام نیوز)

@kharmagaas

حال و روز تالاب ها و دریاچه های ایران پس از باراندگی های بهاره / ایرنا

@kharmagaas

جمشید مشایخی از آخرین بازماندگان نسل اول بازیگران سینمای ایران بود که هم در سینمای قبل از انقلاب و هم پس از انقلاب در آثار مهم و ماندگاری حضور پر رنگ داشته است.

مشایخی در دهه آخر حیات خود مورد سوء استفاده ها و بی احترامی های فراوان قرار گرفت... از به بازی گرفته شدن در سریال های آبکی صدا و سیما تا داوطلب کردن او برای عذر خواهی از فوتبالیست های مطرح جهانی و دست انداخته شدن در فضای مجازی و شوخی با مرگ او تا عکس های یادگاری سلبریتی های تازه به دوران رسیده با چهره تکیده او در بیمارستان همه و همه از بی احترامی های صورت گرفته در حق جمشید مشایخی بود.

مشایخی از آخرین نسل بازیگرانی بود که در برابر این قهقرای روزافزون و به لودگی کشیده شدن سینمای ایران سکوت نکرد و با به جان خریدن اهانت های فراوان از سوی نسل هتاک، به افرادی از قبیل رضا عطاران و ادبیات چاله میدانی و زشت آنها (در قالب ژانر طنز) اعتراض کرد...

حالا جمشید مشایخی از دنیا رفت و آخرین پرده از استاد استاد کردن های سلبریتی های سینمای کشور را فراهم نمود...
@kharmagaas

شبیه نمایی از فیلم های آنجلوپلوس است. آنجایی که بشر آواره گی و بی خانمانی خود را بر دوش می کشد و در مسیر بی پایانی از رنج و تنهایی به سوی افقی نامعلوم به راه می افتد.
چیزی شبیه "پای معلق لک لک، دشت گریان..

پ.ن: مردم آق قلا در تلاشی جمعی برای باز کردن مسیری در میان سیلاب..

@kharmagaas

آفت مجازی

فیلمی که اکثر کانالهای تلگرامی منتشر کرده اند مبنی بر تخریب یک ساختمان چندطبقه در سیل پلدختر توسط سیل، مربوط به سیل سیرالئون سال ۹۶ می باشد..

@kharmagaas