هاشمی طبا در برنامه تلویزبونی: "این ستاره مربع ستاره ها که تبلیغ می شود همان لاتاری قبل از انقلاب است."

"..یک نفر دزدی می کرد می گفت می خواهم کار خیر بکنم.."

@kharmagaas

محمدرضا عارف در مورد پرونده فعالین بازداشتی محیط زیستی:
در این پرونده یک اختلاف نظر جدی وجود دارد؛ یک بخش نهاد امنیتی می‌گوید اینها قطعا جاسوس هستند، بخش دیگر می‌گوید اینها جاسوس نیستند/ ایرنا
@kharmagaas

اکبر شریعت⁩ نوحه خوان نوای نوستالژیک «کربلا کربلا ما داریم میاییم» درگذشت..

روایت فتح..
روایت انسانهای آرمانخواهی که فکر می کردند با جان و خونشان طرح دیگری خواهند انداخت و مستضعفین جهان را نجات خواهند داد.
این تصاویر آنقدر دور می نماید که انگار این انسانها برای قرنی و تاریخی و جهان ذهنی دیگری بودند و انگار نه انگار که فقط برای کمتر از سه دهه پیش همین سرزمین است....

@kharmagaas

ای ساکن جان من

شعر: مولانا
آواز: محمد رضا شجریان
@kharmagaas

فرهاد قنبری:
در نیوزیلند چهار نفر تفنگ برداشته و با خونسردی تمام وارد مسجد شده و به مدت پانزده دقیقه مردم را به تیر بسته اند. البته از این اتفاقات در دنیا کم نیست و همین سال گذشته پیرمردی به نام استفن پدوک در امریکا به مدت یک ساعت مردم را به تیر بست و دهها نفر را به کام مرگ کشاند.

اما مهم نحوه مواجه جامعه غرب با این افراد است.‌ رسانه های غربی به ندرت از عنوان تروریست برای این افراد استفاده می کنند. در بیشتر موارد از این دست سیاست مداران و رسانه های غربی با دادن صفاتی مانند، ضد اجتماعی و بیمار روانی به تروریست ها سعی می کنند چنین کنش خشونت باری را نه محصول یک ایدئولوژی یا گفتمان ( درست بر عکس مسلمانان) بلکه محصول یک اختلال فردی قلمداد نمایند. تصور کنید به جای مسجد یک سیاه پوست یا عرب به کلیسایی حمله می کرد بود آیا باز هم او را یک دیوانه ، روانی و ضد اجتماع می نامیدند؟؟

البته اینبار مسلمانان شانس بزرگی آوردند که خود قربانی اند و گرنه خدا می داند چه برخورد خشن و مواضع تندی در انتظارشان بود.

رسانه ها از مسلمانان یک نشانه ساخته اند، نشانه ای که با خشونت، عقب ماندگی، توحش و ترور در آمیخته است. وقتی یک ولگرد و بزهکار مهاجر در بلژیک دست به بمب گذاری و تیر اندازی می زند همه به نام عربی او توجه می کنند و هیچکس گذشته تاریک و عقده ها و سرخوردگی های اجتماعی او را بیان نمی کند ولی موقعی که شخصی با نام غربی این اقدامات را انجام می دهد تمام اتهامات او به مشکلات شخصی او نسبت داده شده و هیچ کلیتی در مظان اتهام قرار نمی گیرد.
این شکلی از خشونت پنهانی است که مدام از سوی غرب و رسانه های غربی در حق مسلمانان و جهان سومی ها در حال اعمال شدن است.

@kharmagaas

شکسپیر در ریچارد سوم می گوید:
«هیچ حیوان درنده خوئی نیست که بویی از شفقت نبرده باشد ، و من بوئی از شفقت نبرده ام ، پس حیوان نیستم»
حق با شکسپیر است، هیچ حیوان درنده خویی برای لذت بردن و تفریح شکار نمی کند، جز انسان.....

اخباری که هر روزه از دنیای اطرافمان به گوش می رسد ما را در بهت و تعجبی عجیب فرو می برد.

افرادی تفنگ برداشته و بیش از یک ربع ساعت با خونسردی تمام مردم را به رگبار می بندد یا فردی که سوار ماشین شده و در خیابان مردم را زیر می گیرد.
متهم کردن اسلام یا بودا مسیح و... و مقصر دانستن آنها صرفا پاک کردن صورت مسئله است.
جهان امروز از بحران عمیقتر و فراگیرتری رنج می برد و آن بحران بی معنایی است.
@kharmagaas

این تصویر خشابهایی است که بنیادگرایان مسیحی در حمله تروریستی به مسجدی در نیوزلند استفاده کرده اند.
بر روی خشابها به زبانهای انگلیسی، آلمانی، روسی و گُرجی نام فرماندهان و سرداران مسیحی که با مسلمانان در جنگ های صلیبی و بقیه جنگها جنگیده اند نوشته شده است.

اما هنوز در جهان رسانه ای ما با نشانه ای به نام "تروریسم مسیحی" یا "مسیحیت رادیکال" مواجه نشدیم و این واژه گان برایمان بیگانه است.
به قول بودریار زندگی کردن در دنیای پسامدرن یعنی داشتن ایمانی شبیه ایمان دینی به رسانه ها..

@kharmagaas

‍ از همه رسانه ها و‌ بنگاه های خبری و همچنین وب سایت های اشتراک ویدیو و‌عکس درخواست شده که ویدیوی حمله تروریستی نیوزلند را حذف کنند؛توییتر،فیس بوک‌و‌ یوتیوب هم ویدیو‌ را حذف کرده اند برای ممانعت از ترویج خشونت! ‏

اقدامی به جا و نیک است اما چرا در قتل و عام کنسرت در فرانسه یا خشونت های متوحشین بنیادگرا در سوریه و عراق چنین درخواست هایی نمی شد و نمی شود؟؟

آیا قصد اصلی این درخواست برای جلوگیری از گسترش نفرت مسلمانان علیه مسیحیان نیست؟ و اگر چنین است چرا در مقابل بنیادگرایان مسلمان چنین درخواستی صورت نمی گیرد تا مقابل اسلام ستیزی افراطی گرفته شود؟؟

بی شک در قتل و عام امروز نیوزیلند دست بسیاری از رسانه های غربی آلوده است.
@kharmagaas

قاضی پور نماینده مجلس در یک پیام ترکی_فارسی شکست تیم پدیده و صدر نشینی تراکتور سازی در لیگ ایران را به رهبری تبریک گفت و آرزوی کسب مدال بازی های آسیایی را کرد...

به جرات می توان گفت تنها عاملی که باعث می شود ایشان و امثال ایشان به مجلس راه یابند، تاکید و برجسته سازی نفرت قومی و جعل دوگانه های سخیفی مانند ترک و فارس یا ترک و کرد است. چیزی که ایشان به خوبی به آن اگاه است و به موقع بر آن سوار می شود.

@kharmagaas

استفاده از آدم به عنوان مانکن پشت ویترین یکی از مغازه‌های پاساژ فردوسی تهران!

طنز تلخ ماجرا آنجاست که در مملکتی که با هدف برگرداندن کرامت انسانها انقلاب انجام شد، انسانها به بی ارزش ترین کالای بازار تبدیل شده اند...

وقتی ارزش یک پیراهن ساده یا نیم کیلو گوشت از ارزش یک روز کاری یک کارگر بیشتر است معلوم است که صاحب پاساژ و مغازه می تواند به جای مانکن از آدم استفاده کند‌، چرا که نهایت دستمزد او سود فروش یک شلوار یا زیر پیراهنی است...

@kharmagaas

«فریزر آنینگ» سناتور استرالیایی به حمله تروریستی نیوزیلند این گونه واکنش نشان داده است:
«علت حمله نیوزلند، مهاجرت مسلمانانِ دیوانه است! معمولا مسلمانان خودشان مجرم هستند اسلام مانند ادیان دیگر نیست و هم‌ردیف فاشیسم است! در سراسر جهان مسلمانان به اسم اعتقاداتشان مردم را می‌کشند.»

امروز جوانی با تخم مرغ به سر او کوبید و در پاسخ سناتور به او حمله می کند..
@kharmagaas

از مصاحبه محمد عظیمی با سیمین دانشور :

عظيمي: نيماي شاعر با نيماي شوهر چه تفاوتي داشت و رابطه ي نيما و عاليه چگونه بود؟

دانشور: وقتي براي رابطه ي خانوادگي نبود.

عظيمي: فكر مي كنم كه ما به نسبت سن، خيلي زود نيما رو از دست داديم. شايد يكي از دلايلش اين بود كه اون در زندگي شخصي اش يك آيدا كم داشت. اونطوري كه شاملو مي گه كه من در شرايط بسيار سخت نوميدي، با آيدا به زندگي بازگشتم و آيدا او را با فداكاري تيمار كرد. اين را نيما در زندگي خودش نداشت.

دانشور: درسته. او آيدا كم داشت.

عظيمي: يكبار هم نيما براي ارتباط نزديكتر عاطفي با عاليه، از شما نظر خواسته بود، و گفته بود: خانمِ آل احمد! جلال چكار مي كند كه تو آنقدر با او خوب هستي؟ به من هم ياد بده كه من هم با عاليه همان كار را بكنم؟

دانشور: من گفتم آقاي نيما كاري كه نداره، به او مهرباني كنيد، مي بينيد اين همه زحمت مي كِشَد، به او بگوييد دستت درد نكند. در خانه ي من چقدر ستم مي كِشي. جوري كنيد كه بداند قدرِ زحماتش را مي دانيد. گاهي هم هديه هايي برايش بخريد. ما زنها، دلمان به اين چيزها خوش است كه به يادمان باشند. نيما پرسيد: مثلاً چي بخرم؟ گفتم: مثلاً يك شيشه عطرِ خوشبو يا يك جورابِ ابريشميِ خوش رنگ يا يك روسريِ قشنگ … نمي دانم از اين چيزها. شما كه شاعريد، وقتي هديه را به او مي دهيد يك حرفِ شاعرانه ي قشنگ بزنيد كه مدتها خاطرش خوش باشد. اين زن اين همه در خانه ي شما زحمتِ بي اجر مي كشد. اجرش را با يك كلامِ شاعرانه بدهيد، شما كه خوب بلديد. مثلاً بگوييد: عاليه! ديدم اين قشنگ بود، بارِ خاطرم به تو بود، برايت خريدَمِش. نيما گفت: آخر سيمين، من خريد بلد نيستم، مخصوصاً خريد اين چيزها كه تو گفتي. تو مي داني كه حتي لباس و كفشِ مرا عاليه مي خرد. پرسيدم: هيچ وقت از او تشكر كرده ايد؟ هيچ وقت دستِ او را بوسيده ايد؟ پيشاني اش را؟ نيما پوزخندِ طنزآلودِ خودش را زد و گفت: نه. گفتم: خوب حالا اگر ميوه ي خوبي ديديد مثلاً نارنگيِ شيرازيِ درشت يا ليمويِ ترشِ شيرازيِ خوشبو و يا سيبِ سرخِ درشت، يكي دو كيلو بخريد و با مِهر به رويش بخنديد … نيما حرفم را قطع كرد و گفت: و بگويم عاليه! بارِ خاطرم به تو بود. نيما خنديد، از خنده هاي مخصوصِ نيمايي و عجب عجبي گفت و رفت. حالا نگو كه آقاي نيما مي رود و سه كيلو پياز مي خرد و آنها را براي عاليه خانم مي آورد و به او مي گويد: بيا عاليه. عاليه خانم مي پرسد: اين چي هست؟ نيما مي گويد: پيازِ سفيدِ مازندراني، خانمِ آلِ احمد گفته. عاليه خانم مي گويد: آخر مردِ حسابي! من كه بيست و هشت من پياز خريدم، توي ايوان ريختم. تو چرا ديگر پياز خريدي؟ نيما باز هم مي گويد كه خانمِ آلِ احمد گفته. عاليه خانم آمد خانه ي ما و از من پرسيد كه چرا به نيما گفته ام پياز بخرد. من تمام گفتگوهايم را با نيما، به عاليه خانم گفتم. پرسيد: خوب پس چرا اين كار را كرد؟ گفتم: خوب يك دهن كجي كرده به اَداهاي بوژوازي. خواسته هم مرا دست بياندازد و هم شما را. يك شب يادمان نيما گرفتند تو دانشكده هنرهاي زيبا. قضيه ي پياز رو گفتم. كه عوض اينكه بره كادو بخره، گفت بيا عاليه، پياز.
@kharmagaas

کیارستمی : وقتی می گویم همه مخاطبان شبیه به هم هستند به این معنا نیست که همه شان به یک اندازه به فیلم ها توجه می کنند. در کشور خودم ایران، مخاطبان زیاد توجه نمی کنند، چون هنوز در بند سنت ملودرام و سرسپرده ی هالیوودند و هنوز با این شیوه متفاوت فیلم دیدن کاملاً خو نگرفته اند. در کشور من، مردم فقط به دو دلیل سینما می روند: خندیدن یا گریه کردن و طبعاً نمی توانم این مخاطب را شبیه مخاطب فرانسوی بدانم. (از کتاب عباس کیارستمی _ جاناتان رُزِنبام، مهرناز سعیدوفا)

پ.ن: البته در این سالها به ویژه در یک دهه اخیر سلیقه سینمایی مردم از خندیدن و گریه کردن هم سقوط کرده و ژانری به نام "لودگی" به اصلی ترین عامل جذب تماشاگر ایرانی بدل شده است.

لیست ده فیلم پر فروش سال نود و هفت در ایران، فیلم هایی که هیچکدام اندک معیارهای لازم برای فیلم نامیده شدن را ندارند و آثاری بی ارزش محسوب می شوند.

@kharmagaas

رشد هشت برابری سرقت
نمودار سرقت در ایران از سال هفتاد و پنج تا نود و پنج..

کافیست به رشد کارتن خوابی و کودکان کار، افزایش تعداد تن فروشی، رشد سرقت و بزهکاری، رشد بی رویه طلاق، پرونده های دعوا و خشونت خیابانی، افزایش پرونده های مربوط به کلاه برداری در دادگاهها نگاهی بیندازیم تا به راحتی متوجه شویم که نه با یک بحران ساده، بلکه در آستانه فروپاشی کامل اجتماعی قرار گرفته ایم..

@kharmagaas

هدایتی در دادگاه:
آقای تاج از بنده ۲ میلیون دلار پول گرفته است که آن را هم تأیید کرد. چند بار به تاج گفتم از سپاه و دادستانی مجوز بگیر که از من پول می‌گیری اما او گفت اسم سه نفر را برای دریافت پول معرفی کرده‌ام که آنها گفته‌اند فقط از حسین هدایتی پول بگیر. تاج حقوق کی‌روش، پول لباس تیم ملی و ۵ هزار دلار پاداش اعضای تیم ملی را از من گرفت.

زمانی که تیم ملی والیبال با آمریکا بازی داشت داورزنی رییس وقت فدراسیون از طریق دبیر فدراسیون با بنده تماس گرفت و گفت۱۵۰ هزار دلار به عنوان پاداش به ما بده که گفتم ما با لهستان مراودات بانکی نداریم اما بعد از دو ساعت پول را از طریق هلند به هتل هیلتون ورشو انتقال دادم و تیم ملی ما هم آمریکا را شکست داد.

پ.ن: ظاهرا سفره هدایتی هم زرق و برق کمتری از سفره انقلاب برای برخی آقایون نداشته است و پول جیب فرزندانشان را هم به ایشان حواله می داده اند..:-)
@kharmagaas

واعظی بر سر منبر می‌گفت، هرگاه بند ه‌ای مست میرد، مست دفن شود و مست سر از گور برآورد. خراسانی در پای منبر بود گفت به خدا آن شرابیست که یک شیشه آن به صد دینار می‌ارزد..

عبید زاکانی
@kharmagaas