خرمگس
19.4K subscribers
3.63K photos
1.78K videos
146 files
46 links
 "من آن خرمگسی هستم که خدا وبال این دولتشهر کرده و تمام روز و همه جا شما را نیش زده و برمی انگیزانم"

«دفاعیات سقراط»

یادداشتهای فرهاد قنبری
برخی مطالب در اینستاگرام [به آدرس زیر] هم اشتراک گذاری می شود👇
https://www.instagram.com/farhad_ghanbariii
Download Telegram
خرمگس
در دنیا و به ویژه آمریکای جنوبی و مرکزی یک اصل وجود دارد و آن اینکه هیچ دولت و حکومتی بدون به دست آوردن رضایت ایالات متحده آمریکا به سرانجام و فرجام خوشی نخواهد رسید. فرقی هم نمی کند آن شخص النده و فیدل کاسترو باشد یا هوگو چاوز و مادورو.. اگر حاکمی می خواهد…
چند مورد از کودتاهای آمریکای لاتین که با دخالت آمریکا در چند دهه اخیر در آمریکای لاتین به وقوع پیوسته است.

۱۹۵۲ کوبا
در 10 مارس 1952 آمریکا اقدام به حمایت از ژنرال «باتیستا» کرده و او را به کودتا در کوبا تشویق کردند و باتیستا قدرت را در کشور به دست گرفت.

گواتمالا ۱۹۵۴
سازمان سیا از براندازی دولت گواتمالا که با رأی مردم انتخاب شده بود حمایت کرد. «جاکوبو آربنز» رئیس جمهور گواتمالا، با رأی مردمی به منصب قدرت نشسته بود.
در ماه مه ۱۹۵۳ بموجب قانونی که از تصویب کنگره گواتمالا گذشت مالکیت کشتزارهایی که در آن نیشکر کشت نمی‌شد سلب و میان دهقانان بی‌زمین تقسیم و زمین در گرو دولت فرار گرفت. دیری نگذشت که زمین هائی که متعلق به چند شرکت آمریکایی بود مشمول سلب قانون مالکیت گشت و ایالات متحده ازین اقدامات در خشم و منتظر انجام کودتایی شد و عده‌ای از نظامیان تبعیدی گواتمالایی که در هندوراس دوره آموزشی حمله می‌دیدند در ۱۹۵۴ به گواتمالا حمله و طی کودتای ۱۹۵۴ گواتمالا حکومت قانونی را سرنگون کردند؛ و سرهنگ کارلوس کاستیلو آرماس قدرت را در دست گرفت.

۱۹۶۰کوبا
سازمان سیا با اقدامات آیزنهاور و کندی تبعیدی‌ها و پناهندگان ضدکمونیست کوبایی را آموزش داد و تلاش کرد دولت فیدل کاسترو را سرنگون کند. بزرگ‌ترین و پیچیده‌ترین این تلاش‌ها عملیاتی بود که در سطح کاخ سفید انجام و به «عملیات خلیج خوک‌ها» مشهور شد.

۱۹۶۴برزیل
آمریکا رئیس جمهور برزیل، «گولارت» که با رأی مردم روی کار آمده بود را در مارس 1964 سرنگون کرد. در 1964 ژانرال «کاستلو برانسو» توانست با کمک و حمایت ایالات متحده آمریکا کودتایی را بر پا کند که در نتیجه آن بیست سال حکومت ظالمانه بر این کشور حاکم شد

شیلی ۱۹۷۴
در 11 سپتامبر 1973 سازمان اطلاعات و جاسوسی آمریکا کودتایی علیه «سالوادور آلنده»، رئیس جمهور وقت شیلی به اجرا می‌گذارد که در نتیجه آن نه تنها آلنده کشته می‌شود که این کودتا اعدام 30 هزار نفر و بازداشت و زندانی شدن 100 هزار نفر را در شیلی به دنبال دارد. در 8 سپتامبر 1974 «ویلیام کولب»، مدیر وقت سازمان اطلاعات و جاسوسی امریکا سیا از نقش اساسی این سازمان جاسوسی جهت از پیش‌رو برداشتن سالوادور آلنده، رئیس جمهور وقت شیلی پرده برداشت و یادآوری کرد که دولت نیکسون طی سال‌های 1970 تا 1973 بیش از 8 میلیون دلار را به فعالیت‌های سازمان سیا در شیلی اختصاص داده بود تا موانعی برسر راه دولت آلنده و فعالیتش در این کشور ایجاد کند.

نیکاراگوئه ۱۹۹۱
جبهه آزادیبخش ملی ساندینیستا در سال ۱۹۷۹، بر بستر نارضایتی عمومی از دیکتاتوری سوموزا، قدرت را به دست گرفت. دانیل اورتگا به ریاست‌جمهوری رسید. نیروهای کنترا با کمک آمریکا به مبارزه مسلحانه با دولت ساندینیستا پرداختند. نیروهای نظامی که مسئول کشتار دهها هزار نفر از مردم این کشور بودند به طور کامل از سوی سیا تأسیس، آموزش و مجهز و هدایت شدند.

۱۹۹۱هائیتی
بیش از 200 سال بعد از شورش بردگان که منجر به شکل گیری ملت هائیتی شد و بر نظامیان ناپلئون غلبه کردند مردم فقیر این کشور در نهایت توانستند در یک انتخابات یک حکومت دموکراتیک واقعی را تحت رهبری «جین برتراند آرستید» در سال 1991 بر سر کار بیاورند. اما حکومت آرستید تنها پس از 8 ماه دوام، در یک کودتای نظامی مورد حمایت آمریکا سرنگون شد. هر چند دوباره آرستید با حمایت مردمی توانست در سال 2000 دوباره بر سر کار بیاید.

@kharmagaas
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پونزده بهمن تولد فردین

قبل از انقلاب قهرمانان گیشه های سینما لوتی های بامرام و جوانمردی بودند که در عین قمار و عرق خوری و دعواهای مدام اما رسم و اصول مردانگی را زیر پا نمی گذاشتند، قهرمان این فیلم ها در عین جسوری و بی بابکی خطوط قرمزی مانند رفاقت، ناموس و دفاع از مظلوم را در هر شرایطی رعایت می کردند و بر خلاف لات امروزی (چه در سینما چه در جامعه) اصول عیاری، جوانمردی و فتوت تاریخ لوتیان ایران را زنده نگه می داشتند.
یکی از ماندگارترین چهره های این فیلم ها که اغلب با عنوان فیلمفارسی شناخته می شوند محمد علی فردین بود. فردین قهرمان خوش سیمای کشتی جهان برای نزدیک به دو دهه چهره دلربای سینمای ایران بود و نام و حضورش براب فروش بالای یک فیلم کفایت می کرد. فردین را شاید بتوان محبوب ترین چهره تاریخ سینمای ایران نامید. چهره ای که حضورش در هر مکانی باعث ایجاد ترافیک سنگین و بسته شدن خیابان توسط مردم می شد.

فردین، دو سال پیش از مرگش، در جریان مسابقات جهانی کشتی آزاد ۱۹۹۸ تهران، برای تماشا به تالار آزادی آمد اما با جلوگیری حراست تربیت بدنی، ناگزیر به ترک سالن شد.


@kharmagaas
مسیح علینژاد در بخش بزرگی از افکار عمومی غرب و در میان بسیاری از زنان طبقه متوسط ایرانی خود را به عنوان مدافع حقوق بشر و فعال خستگی ناپذیر حقوق زنان معرفی کرده است.

مسیح علینژاد در جهان رسانه ای امروز یک "نشانه" است. نشانه که علاوه بر ظاهر(دلالت آشکار) دارای دلالت ضمنی و پنهانی است و مخاطب با مشاهده تصویر او آن معانی را در ذهن خود مرور کرده و مورد تفسیر و قرائت قرار می دهد، این نشانه معناهای پنهانی مانند "حقوق زن، آزادی،نه به خشونت،حق بشر" و..را به اذهان مخاطبان خود متبادر می کند

پمپئو یا سایر مقامات سیاسی آمریکا نه احمقند و نه بیکار که وقت خود را صرف دیدار با یک روزنامه نگار یا خبرنگار دست چندم ایرانی نمایند
آنها خوب می دانند تصویر وزیر خارجه امریکا در کنار علینژاد (یا افرادی از قبیل او) یک عکس ساده نیست. پمپئو با این عکس خود را در کنار مدافعان حقوق زنان، کودکان کار، رفع تبعیض و.. در کل در کنار مردم ایران قاب بسته است و بعد آن می تواند در پشت پرده سیاست های ضد ایرانی را با راحتی بیشتری پیگیری نماید

باید اذعان کرد کارکرد افرادی مانند علینژاد برای آمریکا از کارکرد یک جاسوس زبده سیا بیشتر است

@kharmagaas
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در این کلیپ عده ای در حال تقلید صدای اِبی هستند که ناگهان خود ایشان وارد سالن می شود.

نکته جالب توجه و عجیب واکنش افراد به حضور اِبی است که با دیدن او از حال رفته، شوکه شده یا به پای او می افتند!
حال فرض بگیریم اِبی حامل قویترین و بهترین صدای جهان است، آیا چنین واکنش عجیب، شرم‌آور و غم‌انگیز نیست؟

ما در جهانی زندگی می کنیم که به وسایل و کالاهای مصرفی زندگی روزمره مان از طریق اینکه چه نشانی دارند (نه چه ارزش و کاربردی) معنا می بخشیم.
ما با خرید کتاب های دونالد ترامپ (اسطوره قدرت و ثروت)، بغل کردن و به خاک افتادن در برابر ابی و داریوش و مایکل جکسون و.. (اسطوره صدا و شهرت) و بسیاری دیگر از این قهرمانان ورزشی و هالیودی و موسیقی پاپ و سیاست و...، نه خود آنها و هنر و محصول تولیدی شان بلکه "نشانه"‌های آنها را طلب می‌کنیم و از این طریق سعی در معنابخشی به زندگی خود داریم.

کسی که اینگونه در مقابل یک خواننده پاپ به خاک می‌افتد، علاوه بر اینکه شخصیت رشد نیافته و حقیری دارد، در مقابل یک «نشانه» به خاک افتاده است، نشانه ای که با قدرت، ثروت و شهرت و موفقیت در هم آمیخته است.
@kharmagaas
Forwarded from خرمگس
The_Mirror_1975_@absurdmindsmedia.mkv
715.1 MB
فیلم آینه اثر آندره تارکوفسکی
@kharmagaas
Forwarded from خرمگس
The_Mirror_1975_@absurdmindsmedia.srt
45.7 KB
زیر نویس فارسی فیلم
@kharmagaas
و ما،
زمستان دیگرى را
سپرى خواهیم کرد.

با عصیان بزرگى که درون مان هست
و تنها چیزى
که گرممان مى دارد،
آتش مقدس امیدوارى ست!

ناظم حکمت

@kharmagaas
Aghooshe Khali
Homayoun Shajarian_@jane_shifteham
آغوش خالی

آواز: همایون شجریان
@kharmagaas
 فستيوال بين‌المللي هنري شيراز كه سالانه برگزار مي‌شد از آغاز به علت نوآوري‌ها و نمايش هایی كه با روحيات جامعة سنتي و اسلامي ايران تطبيق نمي‌كرد موجب تضادها و مباحثاتي شده بود. از جمله نمايشات مسخره‌اي كه من از اين جشن بياد دارم صحنه‌اي از نمايش رقاصان برزيلي بود كه در حين رقص سر مرغ‌هاي زنده را با دندان جدا مي‌كردند، يا نمايشي از هيجان و از خود بيخود شدن مردم در حال عزاداري كه بي‌شباهت به مراسم تعزيه نبود و نشان دادن آن در يك كشور مسلمان به هيچ‌وجه تناسبي نداشت.

جشن هنر شيراز در سال 1977 از نظر كثرت صحنه‌هاي اهانت‌آميز به ارزش‌هاي اخلاقي ايرانيان از جشن‌هاي پيشين فراتر رفته بود. به طور مثال يك شاهد عيني، صحنه‌هايي از نمايشي را كه موضوع آن آثار شوم اشغال بيگانه بود براي من تعريف كرد. گروه تئاتري كه اين نمايش را ترتيب داده بودند يك باب مغازه را در يكي از خيابان هاي پر رفت و آمد شيراز اجاره كرده و ظاهراً مي‌خواستند برنامه خود را به طور كاملاً طبيعي در كنار خيابان اجرا كنند. صحنة نمايش نيمي در داخل مغازه و نيمي در پياده‌رو مقابل آن بود. يكي از صحنه‌ها كه در پياده‌رو اجرا مي‌شد تجاوز به عنف بود كه به طور كامل به وسيله يك مرد (كاملاً عريان يا بدون شلوار ـ درست به خاطر ندارم) با يك زن كه پيراهنش به وسيله مرد متجاوز چاك داده مي‌شد در مقابل چشم همه صورت مي‌گرفت. صحنه مسخره ديگر پايان نمايش هم اين بود كه يكي از هنرپيشگان اصلي نمايش باز هم در پياده‌رو شلوار خود را كنده هفت‌تيري در پشت خود مي‌گذاشت و به اين ترتيب تظاهر به انتحار مي‌كرد.
واكنش مردم عادي شيراز كه ضمن گردش در خيابان يا خريد از مغازه‌ها با چنين صحنه‌ مسخره و تنفرانگيزي روبرو مي‌شدند، معلوم است، ولي موضوع به شيراز محدود نشد و طوفان اعتراضي كه عليه اين نمايش برخاست به مطبوعات و تلويزيون هم رسيد. من به خاطر دارم كه اين موضوع را با شاه در ميان گذاشتم و به او گفتم اگر چنين نمايشي به طور مثال در شهر «وينچستر» انگليس اجرا مي‌شد كارگردان و هنرپيشگان آن جان سالم بدر نمي‌بردند. شاه مدتي خنديد و چيزي نگفت.
بازتاب سياسي چنين واقعه‌اي در هر زمان بد بود، چه برسد به شرايط آن روز ايران كه در كنار هيجانات سياسي نشانه‌هايي از اوج گرفتن احساسات مذهبي مردم و گرايش به سنن مذهبي در سراسر كشور به چشم مي‌خورد

@kharmagaas
غرور و سقوط_ خاطرات آنتونی پارسونز سفیر انگلیس در ایران در سال ۵۷
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
"نجات دهنده در گور خفته است"
شب های کابیریا_ فردیکو فلینی

شب های کابیریا داستان زندگی فاحشه کوتاه قد، دمدمی مزاج و خوش قلبی به نام کابیریا در ایتالیای پس از جنگ جهانی دوم است. کابیریا شیفته زندگی است، دوست دارد تن فروشی را رها کرده، عاشق شده و تشکیل خانواده دهد اما هر تلاش او با شکستی تلخ و آسیب زا مواجه می شود.
فلینی در این فیلم سراغ تن فروش ها می رود و دنیای درونی و غم انگیز آنها را به نمایش می گذارد، در شب های کابیریا در یک سو زنان تن فروش قرار دارند و در سوی دیگر جامعه ای که چنین طبقه ای را ایجاد کرده است، جامعه ای که به خود اجازه می دهد هر گونه که دلش می خواهد آنها را تحقیر کرده و مورد سوء استفاده قرار دهد.

فلینی بارها بارقه های امیدبخشی از گشودگی روشنای حیات به روی کابیریا را نشان تماشاگر می دهد اما در همان لحظه که بیننده احساس خوشایند رهایی و نجات کابیریا را در سر می پرواند، پتک واقعیت اجتماعی بر سرش فرود می آید.

سکانس پایانی فیلم( سکانس بالا) تصویر شبه مونالیزایی کابیریا است که با خنده ای آمیخته با اشک نهایت بی پناهی و تنهایی او را تصویر می کند...

@kharmagaas
رسانه‌های سعودی گزارش داده‌اند، یک شهروند سعودی ۴۰ ساله در جنایتی وحشتناک، کودک سعودی هفت ساله را در برابر چشمان مادرش به قتل رسانده‌ است.
بر اساس این گزارش، فرد جانی به این کودک سعودی که «زکریا بدر علی الجابر» نام دارد، به هنگام حضور با مادرش در یکی از مغازه‌های واقع در منطقه «حل التلال» مدینه منوره حمله کرده و با شیشه‌ای که از مغازه شکانده، گلوی او را بریده است.
روزنامه عکاظ سعود نوشت که این مادر و پسر خردسالش از منطقه «الأحساء» واقع در شعر عربستان سعودی برای زیارت مسجد النبوی به مدینه منوره آمده بودند.
هنوز از علت و انگیزه قاتل خبری ارائه نشده است (فارس)

پ.ن: برخی از کانال ها و خبرگزاری های داخلی با دامن زدن به اختلافات مذهبی علت این قتل هولناک را (مانند عکس بالا) شیعه بودن مادر و کودک دانسته و قاتل را از وهابیون معرفی می کنند..

@kharmagaas
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فوتبال، والیبال، موسیقی، فعالیت های خیرخواهانه، سریال و سینما و... به محفلی برای کسب اعتبار و وجهه مردمی و در خفا مکانی برای سرپوش گذاشتن برای فعالیت های غیر قانونی مانند پولشویی و رانت خواری تبدیل شده است.

در سال های اخیر چهره های بی نام و نشانی که به چهره های سیاسی متصل بوده یا بعدها سر از زندان درآورده اند به عنوان سرمایه گذار فیلم ها وارد عرصه شده، و با دادن پول های هنگفت به کارگردانان و بازیگران توازن را بهم زده اند. جشنواره فیلم فجر نیز از این ماجرا مصون نمانده است.

گزارش ویدئویی خبرگزاری "انتخاب" در مورد پول های کثیف در سینمای ایران را ببینید.

@kharmagaas
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
واكنش آيت الله مكارم شيرازي به گراني گوشت:
"شخصا و بدون اين كه تحريم كنم تصميم گرفتم گوشت نخورم... مردم هم به سهم خود در مبارزه با گراني همراهي كنند.
اطبا میگویند مواد گوشتی، غذای مناسبی برای انسان نیست"

@kharmagaas
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ایدا(ida )_ پاول پاولیکوفسکی

دختر جوانی پس از دریافت آدرس خانه زنی که خاله او معرفی می شود از محیط سرد و زمخت صومعه خارج می شود و پس از آشنایی با آن زن به هویت واقعی خود پی می برد. "ایدا" در فضای ایزوله صومعه رشد یافته است و از دنیای بیرون هیچ نمی داند و حالا با واقعیت عریان زندگی مواجه می شود....
فیلم کنکاشی در ضمیر ناخوداگاه جمعی گناهکار جامعه لهستان در جنگ جهانی دوم است.

کارگردان با دستمایه قرار دادن زندگی و گذشته "ایدا" نقدهای جدی خود را به گذشته جامعه خود وارد می کند.
تصویر برداری سیاه و سفید، طبیعت سرد و موسیقی دلنشین فیلم همه در خدمت روایتی هاشور خورده از برهه ای از تاریخ کشوری است که دوست ندارد آن سالها را زیاد به خاطر بیاورد.

فیلم با تصاویری ناب و غافلگیر کننده تماشاگر را به خوبی درگیر داستان می کند و در کمتر از هشتاد دقیقه تاثیری عمیق را بر جای می گذارد.

@ پاولیکوفسکی امسال نیز با فیلم تاثیر گذار و دلنشین " جنگ سرد" (که آن هم به صورت سیاه و سفید فیلم برداری شده است) به واکاوی فرهنگ، هویت، اصالت و عشق در مورد اروپای شرقی پس از جنگ جهانی دوم پرداخته و اثر درخور توجهی خلق کرده است.

@kharmagaas
مدیر مسوول روزنامه جوان
درباره تعرض به مسسوولین:

"برخی حزب اللهی ها درک حکومتی ندارند"

@kharmagaas
"تاریخ دو بار تکرار می شود. یک بار به صورت تراژدی بار دوم به صورت کمدی"
(کارل مارکس)

عکس اول: احترام نظامی همافران ارتش به رهبر انقلاب در روزهای پر تلاطم و انقلابی سال پنجاه و هفت

عکس دوم: احترام نظامی همافران به آقای علم الهدی امام جمعه مشهد.

@kharmagaas
"عشق برای فروش نیست"
آلن بدیو فیلسوف نامدار فرانسوی از عشق سخن می گوید:

در عشق آرامش و وقاری وجود دارد که گویا در بهشت هستی.

عشق عبارت از تفاهم و قرارداد دو آدم خودخواه نیست. عشق فرآیند بازساختن و باز آفریدن است که آنها را مجبور به فراتر رفتن از خودخواهی می نماید. برای این که عشق پایدار بماند، باید روی آن کار کرد و خود را هردم باز آفرید. برای پیداکردن و پایداری عشق باید زیاد کار نمایید و زحمت بکشید!

تنها یکبار در زندگی خود از عشق به ستوه آمده و از آن دست کشیدم. آن عشق نخستینم بود، بعد از آن متوجه حقیقت موضوع شده و تلاش ورزیدم که اشتباه خود را با عجله زیاد و از روی نیاز شدید در مورد عشق نخست خود جبران نمایم اما خیلی نیز دیر شده بود. مرگ آن عزیزم بی نهایت نزدیک بود. با تمام دل شکستگی ها و تردیدها، هرگز دو باره از عشق دوری نجستم و از خوبان پرهیز نکردم. زیرا با احساس عمیق دریافتم که از صمیم قلب به آنها عشق ورزیده ام.

در حالی که میل جنسی بر فرد مقابل، با همان دلبستگی فتشیستی به اندام های زنانه و مردانه، تمرکز دارد، عشق، به خود انسانیت انسان توجه دارد. این آن چیزی هست که در زندگی من بارها و بارها به انواع مختلف جلوه کرده است.

عشق بر تقدیر آدمی می بارد و در چهره اش هویدا می گردد. با آغاز عاشقی، انسان از طالع و بخت به سوی یک تقدیر جدید می رود، و این خود سفر پر خطر و همراه با بارگران است و با قدم گذاشتن به مرحلۀ هول و نگرانی زیاد.

در عشق، وفاداری به پیروزی عاشق داوم می بخشد: عشقی که با نگاه و ملاقات زود گذری به وجود می آید، روز به روز از این حالت خامی بیرون شده، پوست بیندازد و به آن چیزی که می پسندیم در بیاید. باید بالای عشق کار صورت گیرد.

در پاریس امروز نصف زوج ها بیشتر از پنج سال با یک دیگر زندگی نمی کنند. این واقعاً غم انگیز است، چون بسیاری از این زوج ها لذت واقعی عشق را نمی دانند. آنها لذت جنسی را به خوبی می شناسند، اما، همه می دانیم که ژان لاکان در بارۀ لذت جنسی چی گفت.از بعضی جهات با لاکان موافق هستم. اگر خود را به لذت جنسی محدود نمایید، این خودشیفتگی است. با این کار نمی توانید با معشوق تان ارتباط بر قرار نمایید. زیرا هدف تان کام گرفتن و لذت بردنی مورد نظر می باشد. با آزادی جنسی شما نمی توانید به عشق دست یابید و گره از کار خود بگشایید. برای همین من فلسفۀ جدید برای عشق ورزی پیشنهاد می کنم که با آن از مشکلات روابط عاطفی نمی توانید فرار کنید ولی با همکاری هم برای رفع مشکل می توانید.

از نظر من این گونه شعارها و تبلیغات[ تبلیغات مجازی و رسانه ای برای همسر یابی] مهر و شاعرانگی هستی را نابود می سازد. با این سخنان هیجان و شگفتی را از عشق می زدایند. آنها به ما می گویند که با حساب و کتاب به دنبال کسی باش که سلیقه، افکار و رویاها، سرگرمی های مشابه خودت را داشته باشد.{یعنی هیچ چیز جدیدی اتفاق نخواهد افتاد.} سایت میتیک  به دنبال تنظیم ازدواج است اما به شکل جدید؛ نه به وسیله والدین که به واسطه خود عشاق. در این رابطه به دنبال قراردادی است که فرد را در برابر ریسک بیمه کند. اما این عشق نیست. شما عشق را با پول نمی توانید بخرید. سکس را می شود خرید اما عشق را نه.

@kharmagaas
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
زندگی دیگران _ فلورین هنکل فون دونرس مارک

"سلاخی می گریست
به قناری کوچکی دلباخته بود"
(احمد شاملو)

فیلم روایتگر مامور سازمان مخفی اطلاعات در آلمان شرقی است که در روند تجسس در زندگی خصوصی یک خانواده هنری و روشنفکر تحت تاثیر قرار گرفته و نوع نگاهش به زندگی و انسانها تغییر می کند...

@kharmagaas