خوانسارنیوز (مهمترین اخبار خوانسار و ایران)
5.49K subscribers
61.8K photos
14.6K videos
955 files
56.6K links
کانال اطلاع رسانی خوانسارنیوز
@khansarnews1
🔻شرایط و هزینه نشر انواع آگهی:
https://t.me/khansarnews_ads/31
مدیر مسؤول: خسرو دهاقین
🔺تماس با ادمین، ارسال خبر یا سفارش آگهی:
@khosrodahaghin
@mahan3831
نشانی اینستاگرام:
https://instagram.com/khansarnews.
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#آدینه
#نوستالوژی
قدیما یه پنجشنبه جمعه بود و یه خونه پدربزرگ با فک و فامیل...
این روزا پر از تعطیلی ، ولی کو پدربزرگه؟
کو اون فامیل؟
کو اون خونه؟
قديما توی قديما موند...

♨️کانال اطلاع رسانی #خوانسارنیوز
https://t.me/joinchat/AAAAADwZkBSO2AS61-0sVg
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#نوستالوژی
شهیدم من، شهیدم من
به کام خود رسیدم من
نوحه خوانی مرحوم سید قاسم موسوی قهار در حسینیه جماران
🍂🍂🍂
🍁کانال اطلاع رسانی #خوانسارنیوز
https://t.me/joinchat/AAAAADwZkBSO2AS61-0sVg
#نوستالوژی
#یادش‌بخیر
لذتی که توی خوابیدن با لباس مدرسه توی رختخواب بین ساعات ۷:۰۰ تا ۷:۱۵ وجود داشت توی هیچ چیزی دیگه وجود نداشت و ندارد و نخواهد داشت

#یادش‌بخیر در بدر دنبال یکی میگشتیم کتابامونو جلد کنه

همیشه تو مدرسه عادت داشتم همکلاسی هامو بشمرم تا ببینم کدوم پاراگراف برای خوندن بمن میفته

#یادش‌بخیر یکی از استرسهای زمان مدرسه این بود که زنگ ورزشمون چه روزیه و چه ساعتی ؟

افتادن زنگ ورزش اونم دو زنگ آخر پنجشنبه از انتصاب بعنوان مدیر کل شرکت مایکروسافت هم بالاتر بود

من مدرسه که میرفتم همیشه سر کلاس به این فک میکردم که اگه پنکه سقفی بیفته کله کیا قطع میشه

وقتی سر کلاس حوصله درس رو نداشتیم الکی مداد رو بهانه میکردیم بلند میشدیم میرفتیم گوشه کلاس دم سطل آشغال بتراشیم

تو مدرسه آرزومون این بود که وقتی از دوستمون میپرسیم درستون کجاست اونا یه درس از ما عقبتر باشن

#یادتون‌میاد
اوج احتراممون به یه درس این بود که دفتر صد برگ واسش انتخاب میکردیم !!!!!!!!!!

#يادش‌بخير ... چه زود بزرگ شدیم و آرزوها و خاطرات زیبای کودکیمون رو فراموش کردیم

#یادش‌بخیر ﺑﭽﻪ که ﺑﻮﺩﯾﻢ ﭼﺎﺩﺭ ﻣﺎﺩﺭﻣﻮﻧﻮ ﻣﯿﮕﺮﻓﺘﯿﻢ تا ﮔﻢ ﻧﺸﯿﻢ

#یادتون‌نیست
عکس برگردون میخریدیم و با آب دهن میچسبوندیم تو دفترمون یا عکس آدامس خرسی رو با آب دهن میچسبوندیم ساق دستمون کلی هم کیف میکردیم

#یادت‌میاد؟؟؟؟ وقتی کوچیک بودیم
تلویزیون با شام سبک با پنکه شماره 5
مشقاتو مینوشتی خط خط از بالا به پایین/////
اون وقتا زندگی شیرین بود و طعم دیگه ای داشت

#یادت‌میاد؟؟؟
وقتی که صدای هواپیما رو میشندیم
میپریدیم تو حیات براش دست تکون میدادیم

مینشستیم به انتظار کلاس چهارم تا با خودکار بنویسیم

#یادت‌میاد؟؟؟
وقتی مامان میپرسید ساعت چنده میگفتیم بزرگه رو 6 و کوچکه رو 4

#یادت‌میاد؟؟؟
وقتی نقاشی میکردی خورشیدو رو زاویه برگه میکشیدی

#یادت‌میاد؟؟؟
فکرمیکردی قلب انسان این شکلیه♡

#یادت‌میاد؟؟؟
در یخچالو کم کم میبستی تا ببینی لامپش چه جور خاموش میشه

#یادت‌میاد؟؟؟
اگه کسی بهت میگفت برو آب برام بیار اول خودت از سر لیوان میخوردی
و دهنتو با دستت پاک میکردی

بگذارش به اشتراک تا لبخند رولب همه جاری کنی.
این متن آرامش خوبی به آدم میده
ﺑﺎ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻗﻬﺮ ﻧﮑﻦ ﭼﻮﻥ ﺩﻧﯿﺎ ﻣﻨﺖ ﻫﯿﭻ ﮐﺴی رﻮ ﻧﻤﯽ ﮐﺸﻪ
قديما شبا بالا پشت بوم ميخوابيديم و ستاره ها رو می شمرديم و دلمون به وسعت يه آسمون بود ...
اين روزها چشم ميندازيم به سقف محقر اتاقمون و گرفتاری هامونو می شمريم ...

قديما يه تلويزيون سياه و سفيد داشتيم و يه دنيای رنگی ...
اين روزا تلويزيونای رنگی و سه بعدی و يه دنيای خاكستری ...

قديما اگه نون و تخم مرغ تموم ميشد ، راحت میپريديم و زنگ همسايه رو هر ساعتی از شبانه روز می زديم و كلی باهاش می خنديديم ...
اينروزا اگه همزمان درب واحد اونا باز شه بر ميگرديم تا كه مجبور نشيم باهاش سلام عليك كنيم ...

قديما از هر فرصتی استفاده میكرديم كه با دوستا و فاميل ارتباط داشته باشيم چه با نامه چه كارت پستال و چه حضوری ...
اين روزها با "بهترین دستگاه های رسانه ای" هم ، ارتباط با هم نداريم ...

قديما تو يه محله جديد هم كه میرفتيم با دقت و اشتياق به همه جا نگاه میكرديم ...
اين روزها دنيا را از پشت دوربينای عكاسی و فيلمبرداری میبينيم ...

قدیما یه پنجشنبه جمعه بود و یه خونه پدر بزرگه با فک و فامیل... اینروزا پر از تعطیلی، ولی کو پدربزرگه؟
کو اون فامیل؟
کو اون خونه؟

#قديماتوی‌قديماموند ...

😁😄😆
❄️❄️❄️
🌐کانال اطلاع رسانی #خوانسارنیوز
https://t.me/joinchat/AAAAADwZkBSO2AS61-0sVg
#نوستالوژی
این شعر تقدیم به تمام متولّدین دهه های سی ، چهل، پنجاه و شصت؛ که اکنون خودساخته ترین پدران و مادران این سرزمین هستند :

من پُرم از خاطرات و قصه های کودکی
این که روباهی چگونه می فریبد زاغکی !

قصّهٔ افتادنِ دندانِ شیری از هُما
لاک پشت و تکّه چوب و فکرهای اُردکی !

قصّهٔ گاو حسن ، دارا و سارا و امین
روزٍ بارانی ، کتابٍ خیسٍ کُبری طِفلکی !


تیله بازی درحیاط و کوچه و فرشِ اتاق !
بر سرِ کبریت و سکه ، یا که درب تَشتکی !

چای والفجر و سماور نفتیِ کُنجِ اتاق
مادرم هرگز نیاورد استکان بی نعلبکی !

داستانِ نوک طلا با مخمل و مادر بزرگ !
در دهی زیبا که زخمی گشته بچّه لَک لَکی !

هاچ زنبور عَسل ، نِل در فراق مادرش !
یادٍ دوران اوشین و نقطه های برفکی !

هشت سال از دورهٔ شیرین امّا تلخِ ما
پر ز آژیرِ خطر با حمله های موشکی !

تا کجاها می برد این خاطره امشب مرا
کاش می رفتم به آن دورانِ خوبم ، دزدکی !

یاد آن دوره همیشه با من و در قلبٍ من
من به یاد و خاطراتت زنده ام ، ای کودکی !
❄️❄️❄️
🌐کانال اطلاع رسانی #خوانسارنیوز
https://t.me/joinchat/AAAAADwZkBSO2AS61-0sVg
#ارسالی_شما
#نوستالوژی
یک خانه قدیمی و پرخاطره در محله کامرانیها

💯کانال اطلاع رسانی #خوانسارنیوز
https://t.me/joinchat/AAAAADwZkBQ0yD9YLq32Eg
@khansarnews
#نوستالوژی
کدوم درس رو از همه بیشتر دوست داشتید؟
تو کدوم از همه ضعیفتر بودید؟

💯 پایگاه اطلاع رسانی #خوانسارنیوز
👇👇👇👇👇
@Khansarnews1