Forwarded from Deleted Account
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
قند علی
از کتاب« بازار وطن فروش ها»
چاپ شده در روزنامه ی آرمان
نشسته بودم پای کامپیوتر و داشتم مطلب دیروز همین ستون را می نوشتم. فیس بوک هم همینجوری برای خوش باز بود که دیدم یک نفر پیام فرستاد، نوشته بود«قند علی» هستم، شما که تو روزنامه هستی ، میشه با من مصاحبه کنی و تو روزنامه چاپ کنی؟
پرسیدم چند سالتونه؟
جواب داد: 25 سالمه
گفتم واقعا اسمتون قند علیه؟
گفت: نه؛ اسمم رجبه ، قند علی فامیلیمه.
گفتم: جناب قندعلی ، چه مصاحبه ای؟ به چه عنوان؟
گفت: من خواننده ام، یه تک آهنگ خوندم و گذاشتم تو اینترنت ؛ دانلود هم زیاد داشته.
گفتم: عجب!
گفت: عجب یعنی چی؟ چون اسمم رجبه اینجوری میگی؟ میای مصاحبه کنی یا نه؟ گفتم: والا چه عرض کنم، من آدم گرفتاری هستم فرصت نمی کنم خدمت شما برسم، اگه ممکنه شما تشریف بیارید.
گفت آخه می دونی چیه؟ می خوام وقتی شما با من مصاحبه می کنی ، عمّه ام هم باشه.
گفتم: عمّه تون؟! برای چه؟
گفت: می دونی چیه؟ اگه عمّه ام نبود من نمی تونستم خواننده بشم.
گفتم: عمّه شما استاد آواز هستند؟
گفت: نه.
گفتم:شاعر یا آهنگساز هستند؟
گفت: نه ، عمّه ام آرایشگره.
گفتم: عمّه خانمتون در خواننده شدن شما چه نقشی داشتند؟ گفت: می دونی چیه؟ عمّه ام از پشت موهای من خیلی خوشش میاد؛ همیشه موها و ابروهامو عمّه ام اصلاح می کنه، خب آرایشگره دیگه، ببخشید هااااااااا یه بار بهم گفت آخه خاک بر سرت نکنن، تو با این موهای لختی که داری چرا نمیری خواننده شی؟ اگه بخونی موفقیتت رد خور نداره.
گفتم: خوش به حالتون.
گفت: مرسی.
گفتم تحصیلاتتون چیه؟ موسیقی خوندید ؟
گفت: نه بابا، اول راهنمایی که بودم تجدید شدم، بابام گفت دیگه بسه، درس واسه تو نون و آب نمیشه، ول کن بیا پیش خودم واسّا در مغازه.
گفتم: عجب!
گفت: چرا هی همش میگی عجب؟
گفتم: هیچ چی ولش کن. پس چطور خواننده شدی؟ گفت: میدونی چیه؟ شانسکی.
راستیتش دو سه ماه پیش تولد پسر عمّه ام بود، عمّه ام اینا یه ارگی آورده بودن اونجا داش می زد، عمّه ام گفت رجب جون تو هم بیا باهاش یه دهن بخون، خلاصه ما م خوندیم.
عمّه ام گفت: الهی قربون موهای لختت برم رجب جون، تو چی ت از خواننده های دیگه کمتره؟ خلاصه اون ارگیه هم گفت بیا خودم یه میلیون می گیرم واست یه آهنگ شیش و هشت دپش می سازم.
گفتم: شیش و هشت رو فهمیدم ولی «دپش» یعنی چه؟گفت: دپش دیگه، تا حالا نشنیدی؟گفتم: یکی دو بار شنیدم،ولی معنی شو نمی دونم .گفت: گیر دادیااااااااااااا.
گفتم: بگذریم، شعر از کی گرفتی؟ گفت: والاااا واسه شعرش پول مول ندادیم ، شعرش ام همون ارگیه گفت. واسه آهنگش ازش تخفیف خواستم، اونم واسه اینکه یه حالی به ما داده باشه گف شعرشم خودم واست می گم نمی خواد پولشو بدی. خدایی شعرشو وقتی عمّه ام شنید گفت حرف نداره.
گفتم: این تک آهنگی که خوندی ؛ نشون استادان موسیقی دادی؟ اهل فن کارتو گوش کردن؟ گفت: ولشون کن بابااااااااا . اینا حسودن، تازه ممکنه کارتو کش برن. یه بار یکیشون به زور گیر آوردم ترانه مو تو مبایلم گذاشتم گوش کرد، همون تیکه اولشو که شنید ، گفت این که فقط سر و صداست.
گفت پس چرا صدای تو شنیده نمیشه؟ گفتم: می دونی چیه؟ راستشو بخوای صدا برداره تو استودیو بهم گفت: تو فالش خوانی ات خیلی عالیه، اگه صداتو بیارم بالا و خیلی واضح و مشخص بشه ، ممکنه چش بخوری. صدا برداره گفت اصلا ممکنه سبکتو بدزدن.
واسه همین صدای منو برد پایین، صدای ارگ پسره رو آورد بالا.تعریف از خود نباشه هاااا یارو صدا برداره اینو داشت می گف،می گف آقای قند علی، سبک فالش در ایران چیز جدیدی نیست، اما خدایی تا حالا ندیدم کسی مثل تو بتونه از عهده این سبک به این خوبی بر بیاد.راستش دارم ریست و راس می کنم یه کلیپ هم بسازم بدم شبکه های ماهواره ای پخش کنند.
شوهر عمّه ام گفته ماشین بنزش ام از ما.
گفتم شوهرعمّه تون چه کاره ان؟
گفت: تو کشتار گاه جیگرکی داره. البته واسه این که ماشینشو بده باهاش کلیپ بسازیم یه شرط واسه مون گذاشته.
گفتم: چه شرطی؟گفت: آخه می دونی چیه؟ عمه ام میگه بوی جیگر میده، خلاصه یه ساله از شوهرش جدا شده. شوهر عمّه ام میگه اگه بتونی عمّه تو راضی کنی بیاد سر خونه زندگیش، ماشینمو میدم بری فیلم بازی کنی.
در ادامه گفت: حالا میای مصاحبه کنی یا نه؟ گفتم: می خوای همین حرفارو که باهم زدیم چاپ کنم؟ گفت: آخه عمه ام دوس داره عکس اونم چاپ بشه.گفتم: حالا عمه ات باشه برای بعد، اگه موافقی همین هارو چاپ کنم.
گفت: اوکی.
#خلیل_جوادی
لینک کانال. @Khalil_javadi
از کتاب« بازار وطن فروش ها»
چاپ شده در روزنامه ی آرمان
نشسته بودم پای کامپیوتر و داشتم مطلب دیروز همین ستون را می نوشتم. فیس بوک هم همینجوری برای خوش باز بود که دیدم یک نفر پیام فرستاد، نوشته بود«قند علی» هستم، شما که تو روزنامه هستی ، میشه با من مصاحبه کنی و تو روزنامه چاپ کنی؟
پرسیدم چند سالتونه؟
جواب داد: 25 سالمه
گفتم واقعا اسمتون قند علیه؟
گفت: نه؛ اسمم رجبه ، قند علی فامیلیمه.
گفتم: جناب قندعلی ، چه مصاحبه ای؟ به چه عنوان؟
گفت: من خواننده ام، یه تک آهنگ خوندم و گذاشتم تو اینترنت ؛ دانلود هم زیاد داشته.
گفتم: عجب!
گفت: عجب یعنی چی؟ چون اسمم رجبه اینجوری میگی؟ میای مصاحبه کنی یا نه؟ گفتم: والا چه عرض کنم، من آدم گرفتاری هستم فرصت نمی کنم خدمت شما برسم، اگه ممکنه شما تشریف بیارید.
گفت آخه می دونی چیه؟ می خوام وقتی شما با من مصاحبه می کنی ، عمّه ام هم باشه.
گفتم: عمّه تون؟! برای چه؟
گفت: می دونی چیه؟ اگه عمّه ام نبود من نمی تونستم خواننده بشم.
گفتم: عمّه شما استاد آواز هستند؟
گفت: نه.
گفتم:شاعر یا آهنگساز هستند؟
گفت: نه ، عمّه ام آرایشگره.
گفتم: عمّه خانمتون در خواننده شدن شما چه نقشی داشتند؟ گفت: می دونی چیه؟ عمّه ام از پشت موهای من خیلی خوشش میاد؛ همیشه موها و ابروهامو عمّه ام اصلاح می کنه، خب آرایشگره دیگه، ببخشید هااااااااا یه بار بهم گفت آخه خاک بر سرت نکنن، تو با این موهای لختی که داری چرا نمیری خواننده شی؟ اگه بخونی موفقیتت رد خور نداره.
گفتم: خوش به حالتون.
گفت: مرسی.
گفتم تحصیلاتتون چیه؟ موسیقی خوندید ؟
گفت: نه بابا، اول راهنمایی که بودم تجدید شدم، بابام گفت دیگه بسه، درس واسه تو نون و آب نمیشه، ول کن بیا پیش خودم واسّا در مغازه.
گفتم: عجب!
گفت: چرا هی همش میگی عجب؟
گفتم: هیچ چی ولش کن. پس چطور خواننده شدی؟ گفت: میدونی چیه؟ شانسکی.
راستیتش دو سه ماه پیش تولد پسر عمّه ام بود، عمّه ام اینا یه ارگی آورده بودن اونجا داش می زد، عمّه ام گفت رجب جون تو هم بیا باهاش یه دهن بخون، خلاصه ما م خوندیم.
عمّه ام گفت: الهی قربون موهای لختت برم رجب جون، تو چی ت از خواننده های دیگه کمتره؟ خلاصه اون ارگیه هم گفت بیا خودم یه میلیون می گیرم واست یه آهنگ شیش و هشت دپش می سازم.
گفتم: شیش و هشت رو فهمیدم ولی «دپش» یعنی چه؟گفت: دپش دیگه، تا حالا نشنیدی؟گفتم: یکی دو بار شنیدم،ولی معنی شو نمی دونم .گفت: گیر دادیااااااااااااا.
گفتم: بگذریم، شعر از کی گرفتی؟ گفت: والاااا واسه شعرش پول مول ندادیم ، شعرش ام همون ارگیه گفت. واسه آهنگش ازش تخفیف خواستم، اونم واسه اینکه یه حالی به ما داده باشه گف شعرشم خودم واست می گم نمی خواد پولشو بدی. خدایی شعرشو وقتی عمّه ام شنید گفت حرف نداره.
گفتم: این تک آهنگی که خوندی ؛ نشون استادان موسیقی دادی؟ اهل فن کارتو گوش کردن؟ گفت: ولشون کن بابااااااااا . اینا حسودن، تازه ممکنه کارتو کش برن. یه بار یکیشون به زور گیر آوردم ترانه مو تو مبایلم گذاشتم گوش کرد، همون تیکه اولشو که شنید ، گفت این که فقط سر و صداست.
گفت پس چرا صدای تو شنیده نمیشه؟ گفتم: می دونی چیه؟ راستشو بخوای صدا برداره تو استودیو بهم گفت: تو فالش خوانی ات خیلی عالیه، اگه صداتو بیارم بالا و خیلی واضح و مشخص بشه ، ممکنه چش بخوری. صدا برداره گفت اصلا ممکنه سبکتو بدزدن.
واسه همین صدای منو برد پایین، صدای ارگ پسره رو آورد بالا.تعریف از خود نباشه هاااا یارو صدا برداره اینو داشت می گف،می گف آقای قند علی، سبک فالش در ایران چیز جدیدی نیست، اما خدایی تا حالا ندیدم کسی مثل تو بتونه از عهده این سبک به این خوبی بر بیاد.راستش دارم ریست و راس می کنم یه کلیپ هم بسازم بدم شبکه های ماهواره ای پخش کنند.
شوهر عمّه ام گفته ماشین بنزش ام از ما.
گفتم شوهرعمّه تون چه کاره ان؟
گفت: تو کشتار گاه جیگرکی داره. البته واسه این که ماشینشو بده باهاش کلیپ بسازیم یه شرط واسه مون گذاشته.
گفتم: چه شرطی؟گفت: آخه می دونی چیه؟ عمه ام میگه بوی جیگر میده، خلاصه یه ساله از شوهرش جدا شده. شوهر عمّه ام میگه اگه بتونی عمّه تو راضی کنی بیاد سر خونه زندگیش، ماشینمو میدم بری فیلم بازی کنی.
در ادامه گفت: حالا میای مصاحبه کنی یا نه؟ گفتم: می خوای همین حرفارو که باهم زدیم چاپ کنم؟ گفت: آخه عمه ام دوس داره عکس اونم چاپ بشه.گفتم: حالا عمه ات باشه برای بعد، اگه موافقی همین هارو چاپ کنم.
گفت: اوکی.
#خلیل_جوادی
لینک کانال. @Khalil_javadi
عشق سیبی ست که دوران تکامل دارد
اتّفاقی ست که وقتش برسد می افتد
#خلیل_جوادی
لینک کانال : @Khalil_javadi
اتّفاقی ست که وقتش برسد می افتد
#خلیل_جوادی
لینک کانال : @Khalil_javadi
تنظیم خانواده- از مجموعه ی طنز
«محکمه ی الهی»
هيچ ميدونين چرا طلاق زياده؟
چرا شُله پيچای خانواده؟
يه ريشتر م که زندگی بلرزه
همون دقيقه پيچ و مُهره هرزه
بايد يه جور باشه مُهره با پيچ
وگرنه کُلّ زندگيت ميشه هيچ
خواستی اگه با کسی وصلت کنی
بايد يه کم سايزشو دقّت کنی
نگو درستش ميکنم سه روزه
خرابترم ميشه دلت ميسوزه
زنت اگه مثل خودت نباشه
دو روز ديگه تو خونه ی باباشه
چرا ميخوای رِزوَه شو تغيير بدی؟
نيومده به طفلکی گير بدی!
جرا ميخوای نوششو نيشش کنی؟
مُهره ی نمره پنجو شيشش کنی؟
تو که خودت سايزتو داری از پيش
برو پی مُهره ی نمره ی شيش
اين که ميگم نمره ی اخلاقيه
بقيه ی چيزا هنوز باقيه
همّه چی مون از روی خود خواهيه
تصوّ راتمون همش وا هيه
از ته شوش بگير برو تا جردن
دروغ شده عینهو آب خوردن
رفيقمون توی پی.اچ.دی گيره
ميخواد بره دی.اچ.پی هم بگيره(*)
يارو خودش هر کاری خواسته کرده
دنبال دختر نجيب می گرده
ميخواد مث هلو رسيده باشه
آفتاب و مهتاب ام نديده باشه
دختره ميدان مانورش کمه
امّا اونم عين خودت آدمه
شايد اونم کسی رو ديده باشه
يکی دو بار دلش تپيده باشه
اين چيزا بين آدما ذاتيه
اون که اينارو نداره قاطيه
دختر بيچاره که شکل ماهه
چيکار کنه که قلب تو سياهه؟
خدا به اون هر چی قشنگی داده
از نظر تو مايه ی فساده
بهش ميگی از تو خونه جُم نخور
هر چی بگه ميگی صداتو ببُر
تو خونه فُحش و اخم و دادو بيداد
توی خيابونم که گشت ارشاد
بايد بری کُلاتو قاضی کنی
يه خورده تمرين رياضی کنی
دلت ميخواد تو هر دقيقه و رُب
هر چی ميگی اونم فقط بگه خُب
امّا مهمّه خُب چه جوری باشه
از ته دل باشه يا زوری باشه
خُبای کوتاه و کشيده داريم
خُبای بی حال ولهيده داريم
فرق اينا زمين تا آسمونه
آدم بايد اين چيزارو بدونه
مثل دوتا رديف توی مثنوی
يه خُب بايدبگی يه خُب بشنوی
يه بيت خوب، با دوتا خُب قشنگه
يکی خُبش کم بشه کار می لنگه
تا پسرا بهم نگفتن« چرا»
يه خورده هم برم سر دخترا
بعد چهار سال پشت کنکور
قبول شدی يه جای دور با زور
آخر سر گرفتی با هنّ و هن
ليسانس درّه تپّه از رودهن
نشستی خونه گل لگد می کنی
خواستگارای خوبو رد می کنی
به خاطر اينکه ليسانس داری
بی خودو بی جهت کلاس ميذاری
چرا بايد تو که ليسانسه مونی؟
از رو کتاب متنو غلط بخونی؟
يه نکته ای میگم که يادت نره
ليسانس خوبه ، ولی سواد بهتره
ميگی فلانی که باباش وزيره
روزی هزار دفعه برات می ميره
برای سرکار که بابات عوامه
فکرای اينجوری خيال خامه
آخه بابا اونکه باباش وزيره
مگه خُله بياد تورو بگيره؟
هرجا ميری کلّی طلا باهاته
تموم دغدغت النگوهاته
توی طلا فروشيا پلاسی
به اين ميگن آخر بی کلاسی
ميخوای مث عروس قصّه ها شی
کلّ نداشته هاتو داشته باشی
هزار اميد و آرزو باهاته
اينا اميد نيست، عُقده هاته
شوهر بيچاره که کارمنده
چه ميدونه قيمت بنز چنده
فرشای شوهرت که زير پاته
بِهْ از گليم پاره ی باباته
صبر اونم يه دفعه ای سر مياد
صدای آژير خطر در مياد
وقتی ببينه زندگيش سياهه
چاره ی کار توی دادگاهه
* دی. اچ. پی=دختر حاجی پولدار
#خلیل_جوادی
کانال: @Khalil_javadi
«محکمه ی الهی»
هيچ ميدونين چرا طلاق زياده؟
چرا شُله پيچای خانواده؟
يه ريشتر م که زندگی بلرزه
همون دقيقه پيچ و مُهره هرزه
بايد يه جور باشه مُهره با پيچ
وگرنه کُلّ زندگيت ميشه هيچ
خواستی اگه با کسی وصلت کنی
بايد يه کم سايزشو دقّت کنی
نگو درستش ميکنم سه روزه
خرابترم ميشه دلت ميسوزه
زنت اگه مثل خودت نباشه
دو روز ديگه تو خونه ی باباشه
چرا ميخوای رِزوَه شو تغيير بدی؟
نيومده به طفلکی گير بدی!
جرا ميخوای نوششو نيشش کنی؟
مُهره ی نمره پنجو شيشش کنی؟
تو که خودت سايزتو داری از پيش
برو پی مُهره ی نمره ی شيش
اين که ميگم نمره ی اخلاقيه
بقيه ی چيزا هنوز باقيه
همّه چی مون از روی خود خواهيه
تصوّ راتمون همش وا هيه
از ته شوش بگير برو تا جردن
دروغ شده عینهو آب خوردن
رفيقمون توی پی.اچ.دی گيره
ميخواد بره دی.اچ.پی هم بگيره(*)
يارو خودش هر کاری خواسته کرده
دنبال دختر نجيب می گرده
ميخواد مث هلو رسيده باشه
آفتاب و مهتاب ام نديده باشه
دختره ميدان مانورش کمه
امّا اونم عين خودت آدمه
شايد اونم کسی رو ديده باشه
يکی دو بار دلش تپيده باشه
اين چيزا بين آدما ذاتيه
اون که اينارو نداره قاطيه
دختر بيچاره که شکل ماهه
چيکار کنه که قلب تو سياهه؟
خدا به اون هر چی قشنگی داده
از نظر تو مايه ی فساده
بهش ميگی از تو خونه جُم نخور
هر چی بگه ميگی صداتو ببُر
تو خونه فُحش و اخم و دادو بيداد
توی خيابونم که گشت ارشاد
بايد بری کُلاتو قاضی کنی
يه خورده تمرين رياضی کنی
دلت ميخواد تو هر دقيقه و رُب
هر چی ميگی اونم فقط بگه خُب
امّا مهمّه خُب چه جوری باشه
از ته دل باشه يا زوری باشه
خُبای کوتاه و کشيده داريم
خُبای بی حال ولهيده داريم
فرق اينا زمين تا آسمونه
آدم بايد اين چيزارو بدونه
مثل دوتا رديف توی مثنوی
يه خُب بايدبگی يه خُب بشنوی
يه بيت خوب، با دوتا خُب قشنگه
يکی خُبش کم بشه کار می لنگه
تا پسرا بهم نگفتن« چرا»
يه خورده هم برم سر دخترا
بعد چهار سال پشت کنکور
قبول شدی يه جای دور با زور
آخر سر گرفتی با هنّ و هن
ليسانس درّه تپّه از رودهن
نشستی خونه گل لگد می کنی
خواستگارای خوبو رد می کنی
به خاطر اينکه ليسانس داری
بی خودو بی جهت کلاس ميذاری
چرا بايد تو که ليسانسه مونی؟
از رو کتاب متنو غلط بخونی؟
يه نکته ای میگم که يادت نره
ليسانس خوبه ، ولی سواد بهتره
ميگی فلانی که باباش وزيره
روزی هزار دفعه برات می ميره
برای سرکار که بابات عوامه
فکرای اينجوری خيال خامه
آخه بابا اونکه باباش وزيره
مگه خُله بياد تورو بگيره؟
هرجا ميری کلّی طلا باهاته
تموم دغدغت النگوهاته
توی طلا فروشيا پلاسی
به اين ميگن آخر بی کلاسی
ميخوای مث عروس قصّه ها شی
کلّ نداشته هاتو داشته باشی
هزار اميد و آرزو باهاته
اينا اميد نيست، عُقده هاته
شوهر بيچاره که کارمنده
چه ميدونه قيمت بنز چنده
فرشای شوهرت که زير پاته
بِهْ از گليم پاره ی باباته
صبر اونم يه دفعه ای سر مياد
صدای آژير خطر در مياد
وقتی ببينه زندگيش سياهه
چاره ی کار توی دادگاهه
* دی. اچ. پی=دختر حاجی پولدار
#خلیل_جوادی
کانال: @Khalil_javadi
رژیم لاغری
از کتاب«بهشت بی امکانات»
بشین کــــــــــه حرفای زیادی دارم
بـــــــرای تــــــــــو پیشنهـــــادی دارم
اگــــه یــــــه کم چاقی و تیپت بده
پولتــــــــــو بی خودی به دکــــتر نده
لُپـــــــــای «ابطحی»رو دیــــده بــــودی؟
قصه ی چـــــــاقیـشـــو شنیده بودی؟
یهـــــــــو گـــــــرفتنـش بــا هیکل بد
رف تو اوین آلن دلـــــــون شد اومد
نگــــــــــو کسی بـــــــراش غذا نبرده
شک ندارم تـــــــا می تونسـته خورده
رژیم نگـــــیر الان که شیر تــو شیره
بذار رژیــــم بیــــــاد تـورو بگــــــیره
معجـــزه ی اوین یکی دو تـــــا نیست
کلّشو بنویسم تو صفحه جــــا نیست
یه جــــــایی ام هس کــه تو دنیا تکه
شنیدم اســـــــم اونجــــا کهــریزکـه
میگن یکی کــــه حـــــاشیه نورده
یــــــــواشکی اونجارو کشف کرده
کشف اونه کــه صدا کنه مثـل بُمب
درس مث کشف کـــریستف کلُمب
اونجا یه جاییه که "این "اون" میشه
کــــافــــر اگه بره مسلمون میشه
فضـــــــای اونجــــا خیلی روحـانیه
پــــــــات برسه عـــوض شدن آنیه
کشف و شهودی کـه میگن همینه
آدم فقـــــط بـــــاید بـــره بـبـینـه
فک نکنی دارم دروغ میگم هــــااااااا
کلیـپشو نشـــون دادن تــــو ســیما
بنده میخــــوام از ســر خیر خواهی
فـــــــرا جنــــــاحی و خدا گـــواهی
نــــــامه بدم به ســـــــازمــــــان ملل
یه نـــــامه ی منطـــــقی و مُســـتدل
بگم جناب " بان کی مون " هاو آر یو»
بنــــــده ام ، از ولایت ابـــــــر قـــــــو
ســـــــــران کشورا که جمعن اونجـــا
از آسیــــــــا گــــــــرفته تـــــا اروپـــــا
کُلّهم اجمعین بخـــــــوان یــــا نخـوان
بـــا " تُوپولُف " همّه رو بفرس بیــان
بگو کــــــه سالم برسن به این ســر
یا اگـــــه مُردن فبهــــــــا، چــــه بهتــر
میخــــــــوایم از اینــــا اعتـراف بگیریم
مــــــا توی اینجـــورکـــــارا بی نظیریم
فـــــریب انگـــــلیسیا رو خــــــوردیم
دنیــــارو دست کــــــــافرا سپـردیم
یکیش " حسین باراک اوبامـــا " ی بد
این آدم سیــــــــاه روی مـــــــــرتد
من نمی فهمم مگه دینش چشه؟
که ول کنـــــه بـــــره مسیحی بشــه!
به فرض اگه یه روز همین"جرج بوش"
بیا د بره اوین میشه مثل موش
همون کسی که طالبانو می کشت
ریششو اندازه می گیره بـــا مشت
مـــا دلمون میخواد همه خوب بشن
هیکــلای تُپـــــل مث چــــوب بشن
رژیــم نگیر الان که شیــر تو شیره
بذار رژیـــم بیـــــــاد تـورو بگیره
#خلیل_جوادی
لینک کانال: @Khalil_javadi
از کتاب«بهشت بی امکانات»
بشین کــــــــــه حرفای زیادی دارم
بـــــــرای تــــــــــو پیشنهـــــادی دارم
اگــــه یــــــه کم چاقی و تیپت بده
پولتــــــــــو بی خودی به دکــــتر نده
لُپـــــــــای «ابطحی»رو دیــــده بــــودی؟
قصه ی چـــــــاقیـشـــو شنیده بودی؟
یهـــــــــو گـــــــرفتنـش بــا هیکل بد
رف تو اوین آلن دلـــــــون شد اومد
نگــــــــــو کسی بـــــــراش غذا نبرده
شک ندارم تـــــــا می تونسـته خورده
رژیم نگـــــیر الان که شیر تــو شیره
بذار رژیــــم بیــــــاد تـورو بگــــــیره
معجـــزه ی اوین یکی دو تـــــا نیست
کلّشو بنویسم تو صفحه جــــا نیست
یه جــــــایی ام هس کــه تو دنیا تکه
شنیدم اســـــــم اونجــــا کهــریزکـه
میگن یکی کــــه حـــــاشیه نورده
یــــــــواشکی اونجارو کشف کرده
کشف اونه کــه صدا کنه مثـل بُمب
درس مث کشف کـــریستف کلُمب
اونجا یه جاییه که "این "اون" میشه
کــــافــــر اگه بره مسلمون میشه
فضـــــــای اونجــــا خیلی روحـانیه
پــــــــات برسه عـــوض شدن آنیه
کشف و شهودی کـه میگن همینه
آدم فقـــــط بـــــاید بـــره بـبـینـه
فک نکنی دارم دروغ میگم هــــااااااا
کلیـپشو نشـــون دادن تــــو ســیما
بنده میخــــوام از ســر خیر خواهی
فـــــــرا جنــــــاحی و خدا گـــواهی
نــــــامه بدم به ســـــــازمــــــان ملل
یه نـــــامه ی منطـــــقی و مُســـتدل
بگم جناب " بان کی مون " هاو آر یو»
بنــــــده ام ، از ولایت ابـــــــر قـــــــو
ســـــــــران کشورا که جمعن اونجـــا
از آسیــــــــا گــــــــرفته تـــــا اروپـــــا
کُلّهم اجمعین بخـــــــوان یــــا نخـوان
بـــا " تُوپولُف " همّه رو بفرس بیــان
بگو کــــــه سالم برسن به این ســر
یا اگـــــه مُردن فبهــــــــا، چــــه بهتــر
میخــــــــوایم از اینــــا اعتـراف بگیریم
مــــــا توی اینجـــورکـــــارا بی نظیریم
فـــــریب انگـــــلیسیا رو خــــــوردیم
دنیــــارو دست کــــــــافرا سپـردیم
یکیش " حسین باراک اوبامـــا " ی بد
این آدم سیــــــــاه روی مـــــــــرتد
من نمی فهمم مگه دینش چشه؟
که ول کنـــــه بـــــره مسیحی بشــه!
به فرض اگه یه روز همین"جرج بوش"
بیا د بره اوین میشه مثل موش
همون کسی که طالبانو می کشت
ریششو اندازه می گیره بـــا مشت
مـــا دلمون میخواد همه خوب بشن
هیکــلای تُپـــــل مث چــــوب بشن
رژیــم نگیر الان که شیــر تو شیره
بذار رژیـــم بیـــــــاد تـورو بگیره
#خلیل_جوادی
لینک کانال: @Khalil_javadi
افکارش مال عهد دقیانوس است
در زندان عقایدش محبوس است
پرسیدم شغل حضرت عالی چیست؟
گفت: از اعضای «گشت نا محسوس» است
#خلیل_جوادی
لینک کانال: @Khalil_javadi
در زندان عقایدش محبوس است
پرسیدم شغل حضرت عالی چیست؟
گفت: از اعضای «گشت نا محسوس» است
#خلیل_جوادی
لینک کانال: @Khalil_javadi
چه دارم به مُشتی که باز است؟، بشمار
اگر پینه را کم کنی، دست خالی
#خلیل_جوادی
لینک کانال : @Khalil_javadi
اگر پینه را کم کنی، دست خالی
#خلیل_جوادی
لینک کانال : @Khalil_javadi
حق بوق
از کتاب بهشت بی امکانات
خلیل جوادی
**************
.
به خاطر یه کار نیمه کاره
باید می رفتم تویِ یک اداره
با اینکه کلّی پارتی مارتی داشتم
بعدِ هَفَش ماه یه قرار گذاشتم
با یه مدیر کل چاق و چلّه
چاق نه،یه تپّه گوشت پلّه پلّه
بیشتر از این نمی نویسم از اون
خلاصه ی کلام گلاب به روتون
خدا برای هیشکی پیش نیاره
که پاش کشیده شِه توی اداره
میون هم وول می خورن یه لشکر
مدیر و منشی و رئیس دفتر
یه عالمه پرسنل اداری
ردیف شدن برای بودجه خواری
همیشه دیر میان و زود میرن
تازه اضافه کاری ام می گیرن
جَم شدن اونجا که به خلق خدا
هی بگن امروز برو فردا بیا
یارو بلاهت از چشاش می باره
اما تورو «چیز» به حساب میاره
شمارو که کلافه ای و خسته
پِیِ نخود سیاه می فرسته
نشستن اونجا حق بوق می گیرن
بی خود و بی جهت حقوق می گیرن
تورو خدا به این میگن اداره؟
اداره جای رتق و فتق کاره
به خاطر گرفتن یه امضا
یه ماه باید بری اسیر شی اونجا
تویی که اهل رشوه مشوه نیستی
پشت درِ بسته باید بِایستی
یکی بِهِم گُف که میخوان بگیرن
در اداره هارو گل بگیرن
فقط به جز یکی دوتاش که خوبه
لودر بیاد بقیه شو بکوبه
یه عدّه کم مایه یِ پر مدّعا
با دمپایی میرن رو اعصاب ما
یه روز میگن رئیس کمیسیون داره
فردا میری، می بینی مهمون داره
یه بار میگن رئیس ناهار می خوره
یه بار میگن بپا که توپش پُره
یه بار میگن حاجی سر نمازه
خلاصه این قصّه سرش درازه
ملت بد بختو به صف می کنن
عمرشونو کلّی تلف می کنن
میگن مدیر کلّ این اداره
به روح موح ام اعتقاد نداره
این کارا که مدیر کل نمی خواد
دفتر و دستک و دهل نمی خواد
یه ضبط و میکروفن بذارن اونجا
هی بگه امروز برو فردا بیا
#خلیل_جوادی
@Khalil_javadi لینک ورود به کانال
از کتاب بهشت بی امکانات
خلیل جوادی
**************
.
به خاطر یه کار نیمه کاره
باید می رفتم تویِ یک اداره
با اینکه کلّی پارتی مارتی داشتم
بعدِ هَفَش ماه یه قرار گذاشتم
با یه مدیر کل چاق و چلّه
چاق نه،یه تپّه گوشت پلّه پلّه
بیشتر از این نمی نویسم از اون
خلاصه ی کلام گلاب به روتون
خدا برای هیشکی پیش نیاره
که پاش کشیده شِه توی اداره
میون هم وول می خورن یه لشکر
مدیر و منشی و رئیس دفتر
یه عالمه پرسنل اداری
ردیف شدن برای بودجه خواری
همیشه دیر میان و زود میرن
تازه اضافه کاری ام می گیرن
جَم شدن اونجا که به خلق خدا
هی بگن امروز برو فردا بیا
یارو بلاهت از چشاش می باره
اما تورو «چیز» به حساب میاره
شمارو که کلافه ای و خسته
پِیِ نخود سیاه می فرسته
نشستن اونجا حق بوق می گیرن
بی خود و بی جهت حقوق می گیرن
تورو خدا به این میگن اداره؟
اداره جای رتق و فتق کاره
به خاطر گرفتن یه امضا
یه ماه باید بری اسیر شی اونجا
تویی که اهل رشوه مشوه نیستی
پشت درِ بسته باید بِایستی
یکی بِهِم گُف که میخوان بگیرن
در اداره هارو گل بگیرن
فقط به جز یکی دوتاش که خوبه
لودر بیاد بقیه شو بکوبه
یه عدّه کم مایه یِ پر مدّعا
با دمپایی میرن رو اعصاب ما
یه روز میگن رئیس کمیسیون داره
فردا میری، می بینی مهمون داره
یه بار میگن رئیس ناهار می خوره
یه بار میگن بپا که توپش پُره
یه بار میگن حاجی سر نمازه
خلاصه این قصّه سرش درازه
ملت بد بختو به صف می کنن
عمرشونو کلّی تلف می کنن
میگن مدیر کلّ این اداره
به روح موح ام اعتقاد نداره
این کارا که مدیر کل نمی خواد
دفتر و دستک و دهل نمی خواد
یه ضبط و میکروفن بذارن اونجا
هی بگه امروز برو فردا بیا
#خلیل_جوادی
@Khalil_javadi لینک ورود به کانال
اهل زد و بند و رشوه و دلّالی ست
بر عکس شعور، فحش هایش عالی ست
نه اهل کتاب هست نه اهل هنر
طفلی شکمش پر است و مغزش خالی ست
#خلیل_جوادی
آدرس کانال⬇️
https://telegram.me/joinchat/BPu1pTwk-MOIhsNcOOdWXg
بر عکس شعور، فحش هایش عالی ست
نه اهل کتاب هست نه اهل هنر
طفلی شکمش پر است و مغزش خالی ست
#خلیل_جوادی
آدرس کانال⬇️
https://telegram.me/joinchat/BPu1pTwk-MOIhsNcOOdWXg
از کتاب غزل های عاشقانه(باتو)
شهروندِ روستایْ زاده ام
چون نگاه طفل صاف و ساده ام
لهجه ام شناسنامه ی من است
اهل دشت و کوه و برف و جاده ام
روی پای ایلیاتی خودم
سالهای سال ایستاده ام
عشق قبله ی قبیله ی من است
بر کدام سوی سر نهاده ام؟
عشق، عشق، این بلای دل نشین
سر رسیده تا کند اعاده ام
گفتم ای گریزپا دلت کجاست؟
ایستاد و گفت: وعده داده ام!
هر چه سعی می کنم که بگذرم
باز سُست می شود اراده ام
یاد او نمی رود ز خاطرم
خوب دسته گل به آب داده ام
#خلیل_جوادی
آدرس کانال⬇️
https://telegram.me/joinchat/BPu1pTwk-MOIhsNcOOdWXg
شهروندِ روستایْ زاده ام
چون نگاه طفل صاف و ساده ام
لهجه ام شناسنامه ی من است
اهل دشت و کوه و برف و جاده ام
روی پای ایلیاتی خودم
سالهای سال ایستاده ام
عشق قبله ی قبیله ی من است
بر کدام سوی سر نهاده ام؟
عشق، عشق، این بلای دل نشین
سر رسیده تا کند اعاده ام
گفتم ای گریزپا دلت کجاست؟
ایستاد و گفت: وعده داده ام!
هر چه سعی می کنم که بگذرم
باز سُست می شود اراده ام
یاد او نمی رود ز خاطرم
خوب دسته گل به آب داده ام
#خلیل_جوادی
آدرس کانال⬇️
https://telegram.me/joinchat/BPu1pTwk-MOIhsNcOOdWXg