Forwarded from خلیل جوادی
https://www.aparat.com/v/0dkBj
Khalil Javadi - شعری طنز در مورد پخش موسیقی در تلویزیون ایران - خلیل جوادی
Khalil Javadi - شعری طنز در مورد پخش موسیقی در تلویزیون ایران - خلیل جوادی
آپارات - سرویس اشتراک ویدیو
Khalil Javadi - شعری طنز در مورد پخش موسیقی در تلویزیون ایران - خلیل جوادی
Iranian Poetry
خلیل جوادی
شعری طنز در مورد پخش موسیقی در تلویزیون ایران ؛ صدا و سیما
خلیل جوادی
شعری طنز در مورد پخش موسیقی در تلویزیون ایران ؛ صدا و سیما
با سلام
بر خود لازم میدانم که از همه ی عزیزان بخصوص هنرمندان گرانقدر که برای شرکت در مراسم روز جمعه( 13 دی ماه) از راه های دور و نزدیک خودرا به فرهنگ سرای ارسباران رساندند، (بخصوص عزیزانی که از شهر های مختلف تشریف آورده بودند) تشکر و قدر دانی کرده، و از این جهت که به دلیل اعلام عزای عمومی و تعطیلی با در بسته ی فرهنگ سرا مواجه شدند، پوزش بطلبم.
برگزاری این همایش در زمان مناسب متعاقباً اطلاع رسانی خواهد شد
با احترام: خلیل جوادی
بر خود لازم میدانم که از همه ی عزیزان بخصوص هنرمندان گرانقدر که برای شرکت در مراسم روز جمعه( 13 دی ماه) از راه های دور و نزدیک خودرا به فرهنگ سرای ارسباران رساندند، (بخصوص عزیزانی که از شهر های مختلف تشریف آورده بودند) تشکر و قدر دانی کرده، و از این جهت که به دلیل اعلام عزای عمومی و تعطیلی با در بسته ی فرهنگ سرا مواجه شدند، پوزش بطلبم.
برگزاری این همایش در زمان مناسب متعاقباً اطلاع رسانی خواهد شد
با احترام: خلیل جوادی
Forwarded from کانال اختصاصی خلیل جوادی
هی شیطنت و مسئله سازی نکنید
کوتاه سخن، زبان درازی نکنید
این نقشه ی گربه نیست، شیری خفته است
پس با دُم شیر خفته بازی نکنید
#خلیل_جوادی
@Khalil_javadi
کوتاه سخن، زبان درازی نکنید
این نقشه ی گربه نیست، شیری خفته است
پس با دُم شیر خفته بازی نکنید
#خلیل_جوادی
@Khalil_javadi
بازنده ی این بازی بی قاعده کیست؟
سردارِشهید؟ یا ترامپِ تروریست؟
دفترچه ی تاریخ به ما می گوید
در دشمنی و جنگ و جدل فایده نیست
#خلیل_جوادی
سردارِشهید؟ یا ترامپِ تروریست؟
دفترچه ی تاریخ به ما می گوید
در دشمنی و جنگ و جدل فایده نیست
#خلیل_جوادی
آیینه سر بدزد که کورند سنگها
فرسنگها ز عاطفه دورند سنگها
تا آبها دوباره بیفتد از آسیاب
این روزها چقدر صبورند سنگها
آیینه چون شکست به تکثیر می رسد
بیهوده در تدارک گورند سنگها
باید قدم گذاشت ولیکن به احتیاط
کز دیرباز سّد عبورند سنگها
این است حرف تیشه ی آتش زبان که گفت
مثل همیشه تابع زورند سنگها
از سنگ جز سقوط توقع نمی رود
در قلّه بسکه مست غرورند سنگها
#خلیل_جوادی
فرسنگها ز عاطفه دورند سنگها
تا آبها دوباره بیفتد از آسیاب
این روزها چقدر صبورند سنگها
آیینه چون شکست به تکثیر می رسد
بیهوده در تدارک گورند سنگها
باید قدم گذاشت ولیکن به احتیاط
کز دیرباز سّد عبورند سنگها
این است حرف تیشه ی آتش زبان که گفت
مثل همیشه تابع زورند سنگها
از سنگ جز سقوط توقع نمی رود
در قلّه بسکه مست غرورند سنگها
#خلیل_جوادی
گؤروب بیلن اولماسین
دییب گولن اولماسین
گلن گئدن چکیبلر
گئدن گلن اولماسین
#خلیل_جوادی
کانال @khalil_javadi
دییب گولن اولماسین
گلن گئدن چکیبلر
گئدن گلن اولماسین
#خلیل_جوادی
کانال @khalil_javadi
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مسافر کشی پیر زن88 ساله با پیکان
گیر خواهد کرد روزی روزی ات
در گلوی مال مردم خوارها
من به در گفتم ولیکن بشنوند
نکته ها را مو به مو دیوارها #خلیل_جوادی @khalil_javadi
گیر خواهد کرد روزی روزی ات
در گلوی مال مردم خوارها
من به در گفتم ولیکن بشنوند
نکته ها را مو به مو دیوارها #خلیل_جوادی @khalil_javadi
Forwarded from کانال اختصاصی خلیل جوادی
در گیر توهمات مبهم شده ایم
انگشت نمای خلق عالم شده ایم
از خواب خوش بهشت بیدار شوید
عمریست که و ارد جهنم شده ایم
#خلیل_جوادی
کانال @khalil_javadi
انگشت نمای خلق عالم شده ایم
از خواب خوش بهشت بیدار شوید
عمریست که و ارد جهنم شده ایم
#خلیل_جوادی
کانال @khalil_javadi
Forwarded from کانال اختصاصی خلیل جوادی
برگرفته از کتاب زیر ذرّه بین
ابوالفضل زرویی نصر آباد
دوستان از من خواستند درباره ی دوست شاعر و هنرمندم ، خلیل جوادی عزیز، «چیزکی» بنویسم . صد البته و هزار البته قصد دوستان از چنین تعبیری ، ملاحظه ی بیماری و گرفتاری و شان قلم بنده است وگرنه ، حق نازنینی چون خلیل ، حتی با نگارش بسیار چیزها ، گزارده نمی شود.
فارغ از خودبزرگ بینی ها وتاثیرپذیری از تملق های خُنک و شیفتگی به تشویقهای مخاطب وتیراژها و نوبت چاپها و ... ، هر شاعر و هنرمند منصف و صاحب تجربه ای ، آرزومند آن است که در زمان حیاتش ، شاهد اقبال واقعی و قلبی مخاطب نسبت به اثرش باشد. عرض کردم واقعی و قلبی ؛ یعنی مخاطب ، به جبر شرکت در مسابقه ی کتابخوانی یا معرفی آن به عنوان منبع درسی، مجبور به تهیه و مطالعه ی اثر نشده باشد، یا آن را به عنوان هدیه و جایزه دریافت نکرده باشد.
حتی آثار ادبی و هنری فخیم و ماندگار هم از این قاعده مستثنی نیستند . مطمئنا حضرت حافظ هم فروش آن تعداد از نسخ دیوانش را که بی هیچ رغبت قبلی و قلبی از جانب خریدار وصرفا با نیاتی از این دست به فروش رفته و از سر ناچاری در خانه ها خاک می خورد ، به پای میزان محبوبیت خود نمی گذارد.
اینجاست که می توان میزان شادی و خرسندی خداوندگار سخن حضرت سعدی را دریافت ؛ آنگاه که می گوید منشآتش را چون ورق زر می برند .
چه بسیارند شاعرانی که دیوانهای چند ده هزار بیتی از آنان برجا مانده ، بی آنکه بیتی یا مصرعی از آن همه، لا اقل در لباس مَثَل در خاطرمردم مانده باشد.
لذت بیشتر ، زمانی است که مردم ،اثر را حتی بی شناختن خالق اثر ، از بر باشند. فی المثل رباعی معروف «هرکس به طریقی دل ما می شکند...»از محفوظات شعری عموم مردم ایران است ، بی آنکه بدانند سراینده ی آن ، خانم ناهید یوسفی است و شعر در دهه ی 1340 شمسی سروده شده است.
این مقدمات را عرض کردم تا بگویم : خلیل جوادی از معدود سپیدبختان وادی شعر و ترانه است که توانسته اقبال مردم را نسبت به آثارش در زمان حیات و به چشم خود ببیند
کمتر کسی است که ترانه ی «مژدگانی ای خیابان خوابها» را با صدا (یا در واقع دکلمه و اجرا)ی علیرضا عصار نشنیده باشد و فارغ از آرایه ی موسیقی و آواز ، متن ترا نه را ، همدلانه ستایش نکرده باشد. با این حال ، آیا چه تعداد از خیل عظیم دوستداران این ترا نه ، می دانند که سراینده ی این ترانه ی خواندنی و شنیدنی، خلیل جوادی است؟
سروده های طنز جوادی هم از این قاعده مستثنی نیستند. فارغ از بی سامانی و عدم رعایت حق نشر یا کپی رایت در فضای مجازی ، نفس آن که فرد یا افرادی چنان شیفته ی اثری شوند که لا اقل در آن فضای غیر قابل استناد ، خلق آن اثر را به خود نسبت دهند، نشانه ی میزان مقبولیت آن اثر است. برای درک عمق فاجعه و دریافت درست از فضای مجازی ، شما را به انبوهی از جملات و سروده های بی مایه و برساخته ی ذهنهای بیمار و استعدادهای علیل در این فضا ارجاع می دهم که برای آبرو یافتن ، به بزرگان ادب و فرهنگ و تاریخ نسبت داده می شوند. یعنی حتی سازندگان این جملات و سروده ها ، شرم دارند که آن اباطیل را به خود منتسب کنند. منظور بنده از فضای مجازی چنین فضایی است.
زنده یاد کیومرث صابری فومنی(گل آقا) ـ رحمت الله علیه ـ می گفت : «شما اگر حرف حساب بزنید ، هیچکس با شما مخالفت نمی کند. یعنی اگر بگویید دزدی بد است ، حتی دزد ها شما را تایید می کنند. نهایتا می گویند : بله دزدی بد است ولی کاری که ما می کنیم دزدی نیست ، داریم حق مان را می گیریم!»
گرچه بعید می دانم جوادی این جملات را از صابری شنیده باشد ولی در آثارش، به شدت بدان پایبند است. در زمانه ای که بسیاری از طنزپردازان به بهانه ی محدودیتها دست از کار می کشند ، لابد خیلی سخت است که در لباس حرف حساب ، طنز و ترانه ای خلق کنید که همگان با آن احساس همدلی کنند.
جوادی حرف حساب می زند و از همین روست که سروده هایش، هم در رسانه های داخلی خریدار دارد و هم در رسانه های خارجی. آثارش هم در نشریات داخلی و خارجی قابل چاپ است و هم به صورت کتاب ، مجوز چاپ می گیرد و به دست علاقمندان می رسد. و این از عوارض رندی است ؛ گوهر ناشناخته ای که متاسفانه در ادبیات امروز ما رو به فراموشی است.
نکته ی قابل تامل دیگر در شعر حضرت خلیل ، سهولت و امتناع است. زبان پخته و بیان روان و توانمندی او در به خدمت گرفتن الفاظ ، شعر او را به زبان مردم روزگار نزدیک کرده است و این مختص آثار طنزآمیز او نیست:
ماهی تو که بر بام شکوه آمده است
آیینه ز دستت به ستوه آمده است
خورشید اگر گرم تماشای تو نیست
دلگیر مشو ، زپشت کوه آمده است
ابوالفضل زرویی نصر آباد
دوستان از من خواستند درباره ی دوست شاعر و هنرمندم ، خلیل جوادی عزیز، «چیزکی» بنویسم . صد البته و هزار البته قصد دوستان از چنین تعبیری ، ملاحظه ی بیماری و گرفتاری و شان قلم بنده است وگرنه ، حق نازنینی چون خلیل ، حتی با نگارش بسیار چیزها ، گزارده نمی شود.
فارغ از خودبزرگ بینی ها وتاثیرپذیری از تملق های خُنک و شیفتگی به تشویقهای مخاطب وتیراژها و نوبت چاپها و ... ، هر شاعر و هنرمند منصف و صاحب تجربه ای ، آرزومند آن است که در زمان حیاتش ، شاهد اقبال واقعی و قلبی مخاطب نسبت به اثرش باشد. عرض کردم واقعی و قلبی ؛ یعنی مخاطب ، به جبر شرکت در مسابقه ی کتابخوانی یا معرفی آن به عنوان منبع درسی، مجبور به تهیه و مطالعه ی اثر نشده باشد، یا آن را به عنوان هدیه و جایزه دریافت نکرده باشد.
حتی آثار ادبی و هنری فخیم و ماندگار هم از این قاعده مستثنی نیستند . مطمئنا حضرت حافظ هم فروش آن تعداد از نسخ دیوانش را که بی هیچ رغبت قبلی و قلبی از جانب خریدار وصرفا با نیاتی از این دست به فروش رفته و از سر ناچاری در خانه ها خاک می خورد ، به پای میزان محبوبیت خود نمی گذارد.
اینجاست که می توان میزان شادی و خرسندی خداوندگار سخن حضرت سعدی را دریافت ؛ آنگاه که می گوید منشآتش را چون ورق زر می برند .
چه بسیارند شاعرانی که دیوانهای چند ده هزار بیتی از آنان برجا مانده ، بی آنکه بیتی یا مصرعی از آن همه، لا اقل در لباس مَثَل در خاطرمردم مانده باشد.
لذت بیشتر ، زمانی است که مردم ،اثر را حتی بی شناختن خالق اثر ، از بر باشند. فی المثل رباعی معروف «هرکس به طریقی دل ما می شکند...»از محفوظات شعری عموم مردم ایران است ، بی آنکه بدانند سراینده ی آن ، خانم ناهید یوسفی است و شعر در دهه ی 1340 شمسی سروده شده است.
این مقدمات را عرض کردم تا بگویم : خلیل جوادی از معدود سپیدبختان وادی شعر و ترانه است که توانسته اقبال مردم را نسبت به آثارش در زمان حیات و به چشم خود ببیند
کمتر کسی است که ترانه ی «مژدگانی ای خیابان خوابها» را با صدا (یا در واقع دکلمه و اجرا)ی علیرضا عصار نشنیده باشد و فارغ از آرایه ی موسیقی و آواز ، متن ترا نه را ، همدلانه ستایش نکرده باشد. با این حال ، آیا چه تعداد از خیل عظیم دوستداران این ترا نه ، می دانند که سراینده ی این ترانه ی خواندنی و شنیدنی، خلیل جوادی است؟
سروده های طنز جوادی هم از این قاعده مستثنی نیستند. فارغ از بی سامانی و عدم رعایت حق نشر یا کپی رایت در فضای مجازی ، نفس آن که فرد یا افرادی چنان شیفته ی اثری شوند که لا اقل در آن فضای غیر قابل استناد ، خلق آن اثر را به خود نسبت دهند، نشانه ی میزان مقبولیت آن اثر است. برای درک عمق فاجعه و دریافت درست از فضای مجازی ، شما را به انبوهی از جملات و سروده های بی مایه و برساخته ی ذهنهای بیمار و استعدادهای علیل در این فضا ارجاع می دهم که برای آبرو یافتن ، به بزرگان ادب و فرهنگ و تاریخ نسبت داده می شوند. یعنی حتی سازندگان این جملات و سروده ها ، شرم دارند که آن اباطیل را به خود منتسب کنند. منظور بنده از فضای مجازی چنین فضایی است.
زنده یاد کیومرث صابری فومنی(گل آقا) ـ رحمت الله علیه ـ می گفت : «شما اگر حرف حساب بزنید ، هیچکس با شما مخالفت نمی کند. یعنی اگر بگویید دزدی بد است ، حتی دزد ها شما را تایید می کنند. نهایتا می گویند : بله دزدی بد است ولی کاری که ما می کنیم دزدی نیست ، داریم حق مان را می گیریم!»
گرچه بعید می دانم جوادی این جملات را از صابری شنیده باشد ولی در آثارش، به شدت بدان پایبند است. در زمانه ای که بسیاری از طنزپردازان به بهانه ی محدودیتها دست از کار می کشند ، لابد خیلی سخت است که در لباس حرف حساب ، طنز و ترانه ای خلق کنید که همگان با آن احساس همدلی کنند.
جوادی حرف حساب می زند و از همین روست که سروده هایش، هم در رسانه های داخلی خریدار دارد و هم در رسانه های خارجی. آثارش هم در نشریات داخلی و خارجی قابل چاپ است و هم به صورت کتاب ، مجوز چاپ می گیرد و به دست علاقمندان می رسد. و این از عوارض رندی است ؛ گوهر ناشناخته ای که متاسفانه در ادبیات امروز ما رو به فراموشی است.
نکته ی قابل تامل دیگر در شعر حضرت خلیل ، سهولت و امتناع است. زبان پخته و بیان روان و توانمندی او در به خدمت گرفتن الفاظ ، شعر او را به زبان مردم روزگار نزدیک کرده است و این مختص آثار طنزآمیز او نیست:
ماهی تو که بر بام شکوه آمده است
آیینه ز دستت به ستوه آمده است
خورشید اگر گرم تماشای تو نیست
دلگیر مشو ، زپشت کوه آمده است
Forwarded from کانال اختصاصی خلیل جوادی
این رباعی بی هیچ دخل و تصرف ، زبان مردم امروز ماست مگر آنکه کسی بگوید در مصرع دوم و چهارم شعر ، هنگام بازگرداندن شعر به زبان امروز ، باید «ز» را به «از» تبدیل کرد. این روانی و یکدستی ، در سروده های طنزآمیز جوادی به مراتب بیشتر از اشعار غیرطنزاوست.
در کنار تمامی این خصایص احترام برانگیز و قابل ستایش ، جوادی به قول فرنگی ها ، صاحب پرستیژ و پرنسیپ است. شاید در انتخاب دوست و همنشین سختگیر باشد ولی به محض جلب اعتماد و پیوند دوستی ، در خلوت و جلوت ، خالصانه این دوستی را پاس می دارد و به راحتی ، دوستان سخت یافته اش را خرج مصالح و مطامع نمی کند.
در باره ی شعر و شخصیت دوست نازنینم خلیل جوادی ، می توان و باید بسیار گفت و نوشت. البته و هزار البته ، نقاد اصلی تاریخ است و آنان که ترازو در دست از پس ما روانه اند.
برای خلیل جوادی و دوستداران و خوانندگان آثارش ، سلامت ، شادکامی و کامروایی آرزو دارم.
در کنار تمامی این خصایص احترام برانگیز و قابل ستایش ، جوادی به قول فرنگی ها ، صاحب پرستیژ و پرنسیپ است. شاید در انتخاب دوست و همنشین سختگیر باشد ولی به محض جلب اعتماد و پیوند دوستی ، در خلوت و جلوت ، خالصانه این دوستی را پاس می دارد و به راحتی ، دوستان سخت یافته اش را خرج مصالح و مطامع نمی کند.
در باره ی شعر و شخصیت دوست نازنینم خلیل جوادی ، می توان و باید بسیار گفت و نوشت. البته و هزار البته ، نقاد اصلی تاریخ است و آنان که ترازو در دست از پس ما روانه اند.
برای خلیل جوادی و دوستداران و خوانندگان آثارش ، سلامت ، شادکامی و کامروایی آرزو دارم.
Forwarded from کانال اختصاصی خلیل جوادی
نویسندگان: #پوران_فرخزاد- #ابوالفضل_زرویی_نصرآباد- #حسین_آهی- #رسول_یونان- #دکتر_محمدرضاروزبه- #الف_آذر- #دکترجلیل_خاوندکار-#حامداحمدی- #دکترحبیب_نبوی- #دکترعلی_غضنفری- #دکترفاطمه_اسد- #دکترمیناآقازاده-#دکترمحمدرضاراثی_پور- #محمدامیری_فر- #دکتریوسف_علی_یوسف_نژاد- #کورش_آقامجیدی- #حسین_کریمی- #محمدحسین_منعمی_بیگدلی- #هاشم_جباری-#زهره_زمانی- گرد آورنده: #سالار_عبدی
زنده یاد استاد ابوالفضل زرویی نصر آباد از بزرگان طنز امروز است و بی شک طنز نویسان معاصر مدیون قلم و شیوه ی او در این حوزه هستند.
او تنها شاعر طنز پردازی است که بنده بی هیچ تردیدی«استاد»خطابش می کنم
روحش قرین آرامش ابدی باد
شمارا به لذت بردن از شعر او دعوت می کنم.
ما وارثان وحی و تنزیلیم
عاشقترین مردان این ایلیم
مردم تمام از نسل قابیلند
ما چند تا، فرزند هابیلیم
آن دیگران ناز و ادا دارند
ما بی قر و اطوار و قنبیلیم
در بین ما یک عده هم هستند...
این روزها مشغول تعدیلیم
در این دویدنها رسیدن نیست
عمری است ما روی تِرِدمیلیم
آخر کجا میآیی آقا جان؟
بگذار، ما مشغول تحلیلیم
دنیا به کام قوم دجال است
ما هم که با دجال فامیلیم
درس "پیام نور"تان از دور
خوب است، ما مشتاق تحصیلیم
آقا، شما تفسیر قرآنید
البته ما قائل به تاویلیم
نه عالم احکام قرآنیم
نه عامل تورات و انجیلیم
گفتند: شرط راستی، مستیاست
ما هم که ذاتا مست و پاتیلیم
در کل، زمین مصر است و این مردم
یاران فرعونند و ما نیلیم
اینها اگر کرماند، ما ماریم
آنها اگر مورند، ما فیلیم
فیلیم در نطع سخن امّا
وقت عمل طیرا ابابیلیم
در حفظ ما باید به جدّ کوشید
ما نقطهی حسّاس آشیلیم
"آدم شدن" یک ایدهی نوپاست
ما هم نهادی تازه تشکیلیم
سیصد نفر "آدم" که شوخی نیست
مستلزم تغییر و تبدیلیم
تعجیل، کلا کار شیطان است
اصلا چرا مشتاق تعجیلیم؟
وقتش که شد، آن وقت میگوییم:
آقا بیا کم کم که تکمیلیم
وقت عمل هم میرسد امّا
فعلا به فکر حفظ و ترتیلیم
آخر چطوری حرف حق؟ وقتی
مشغول ذکر و ورد و تهلیلیم
ما با همین حالت که میبینید
مستوجب تشویق و تجلیلیم
صندوق عهد و رای اگر باشد
یاران داوود و سموئیلیم
توی صف عشاقتان از صبح
ما صاحبان ساک و زنبیلیم
بعضی به نامت، بارشان شد بار
ما تازه فکر بار و بندیلیم
کار غنایم را به ما بسپار
چون خبره در تقسیم و تحویلیم
باد هوا خوردن که ممکن نیست
آخر مگر ماها حواصیلیم
گفتند: روز جمعه میآیی
ما روزهای جمعه تعطیلیم...
#ابوالفضل_زرویی_نصرآباد
@khalil_javadi
او تنها شاعر طنز پردازی است که بنده بی هیچ تردیدی«استاد»خطابش می کنم
روحش قرین آرامش ابدی باد
شمارا به لذت بردن از شعر او دعوت می کنم.
ما وارثان وحی و تنزیلیم
عاشقترین مردان این ایلیم
مردم تمام از نسل قابیلند
ما چند تا، فرزند هابیلیم
آن دیگران ناز و ادا دارند
ما بی قر و اطوار و قنبیلیم
در بین ما یک عده هم هستند...
این روزها مشغول تعدیلیم
در این دویدنها رسیدن نیست
عمری است ما روی تِرِدمیلیم
آخر کجا میآیی آقا جان؟
بگذار، ما مشغول تحلیلیم
دنیا به کام قوم دجال است
ما هم که با دجال فامیلیم
درس "پیام نور"تان از دور
خوب است، ما مشتاق تحصیلیم
آقا، شما تفسیر قرآنید
البته ما قائل به تاویلیم
نه عالم احکام قرآنیم
نه عامل تورات و انجیلیم
گفتند: شرط راستی، مستیاست
ما هم که ذاتا مست و پاتیلیم
در کل، زمین مصر است و این مردم
یاران فرعونند و ما نیلیم
اینها اگر کرماند، ما ماریم
آنها اگر مورند، ما فیلیم
فیلیم در نطع سخن امّا
وقت عمل طیرا ابابیلیم
در حفظ ما باید به جدّ کوشید
ما نقطهی حسّاس آشیلیم
"آدم شدن" یک ایدهی نوپاست
ما هم نهادی تازه تشکیلیم
سیصد نفر "آدم" که شوخی نیست
مستلزم تغییر و تبدیلیم
تعجیل، کلا کار شیطان است
اصلا چرا مشتاق تعجیلیم؟
وقتش که شد، آن وقت میگوییم:
آقا بیا کم کم که تکمیلیم
وقت عمل هم میرسد امّا
فعلا به فکر حفظ و ترتیلیم
آخر چطوری حرف حق؟ وقتی
مشغول ذکر و ورد و تهلیلیم
ما با همین حالت که میبینید
مستوجب تشویق و تجلیلیم
صندوق عهد و رای اگر باشد
یاران داوود و سموئیلیم
توی صف عشاقتان از صبح
ما صاحبان ساک و زنبیلیم
بعضی به نامت، بارشان شد بار
ما تازه فکر بار و بندیلیم
کار غنایم را به ما بسپار
چون خبره در تقسیم و تحویلیم
باد هوا خوردن که ممکن نیست
آخر مگر ماها حواصیلیم
گفتند: روز جمعه میآیی
ما روزهای جمعه تعطیلیم...
#ابوالفضل_زرویی_نصرآباد
@khalil_javadi
مانند پرنده ای که جفتش مرده
آزرده و بیقرارم و افسرده
از ثانیه ای که بی وفایی کردی
انگار که پُتک بر سر من خورده
#خلیل_جوادی
@khalil_javadi
آزرده و بیقرارم و افسرده
از ثانیه ای که بی وفایی کردی
انگار که پُتک بر سر من خورده
#خلیل_جوادی
@khalil_javadi