This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📌سکوت معنادار سناتورهای جمهوریخواه در قبال رفتار دونالد ترامپ با معترضان روزهای اخیر در امریکا.
@khabarnamehe
@khabarnamehe
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سخنان یک روحانی بالای منبر:
در مناظرات انتخاباتی به یکدیگر تهمت میزدند. به هر حال یک نفر حد اقل دروغ گفته است. چرا قوه قضائیه روشن نمی کند کدام یک دزد است و کدام یک دروغ گفته است؟ با این وضع چطور به مردم بگویم دزدی نکنید؟
@khabarnamehe
در مناظرات انتخاباتی به یکدیگر تهمت میزدند. به هر حال یک نفر حد اقل دروغ گفته است. چرا قوه قضائیه روشن نمی کند کدام یک دزد است و کدام یک دروغ گفته است؟ با این وضع چطور به مردم بگویم دزدی نکنید؟
@khabarnamehe
توییت بهمن کلباسی در مورد ضرب و شتم معترضان توسط پلیس در لس آنجلس.
https://twitter.com/bbckalbasi/status/1268707165054947330?s=20
@khabarnamehe
https://twitter.com/bbckalbasi/status/1268707165054947330?s=20
@khabarnamehe
Twitter
بهمن كلباسى
پلیس لس آنجلس امروز-> https://t.co/wRF5iiyIjr
حسینعلی شهریاری، نماینده زاهدان در مجلس شورای اسلامی، گفت بیش از ۴۰درصد مردم شهر زاهدان حاشیهنشین هستند.
🔹شهریاری، روز جمعه ۱۶ خرداد، در یک نشست درباره حاشیهنشینی، اصلاح بافت فرسوده شهر زاهدان را ضروری دانست و در این زمینه ادامه داد: «پروژههای عمرانی استان حتی الامکان به شرکتهای داخلی استان واگذار شود چرا که حضور و فعالیت شرکتهای سایر استانها و استانهای معین موجب خروج پول و سرمایه از استان میشود و مردم ما از این منابع سهم نمیبرند.»
🔹پیشتر عبدالقادر پربار، شهردار زاهدان، گفته بود که ۴۴ درصد ساکنان این شهر حاشیهنشین هستند.
🔹عبدالرحیم کردی، مدیرعامل منطقه آزاد چابهار، نیز در اسفندماه گذشته گفت: «در چابهار حدود ۷۰ هزار حاشیهنشین وجود دارد.»
🔹روز یکشنبه چهارم خرداد، محمدرضا محبوبفر، عضو انجمن آمایش سرزمین ایران، با اعلام افزایش جمعیت حاشیهنشین این کشور به ۳۸ میلیون نفر گفت: «۷ میلیون و ۶۰۰ هزار نفر در اطراف گورستانها زندگی میکنند.»
@khabarnamehe
🔹شهریاری، روز جمعه ۱۶ خرداد، در یک نشست درباره حاشیهنشینی، اصلاح بافت فرسوده شهر زاهدان را ضروری دانست و در این زمینه ادامه داد: «پروژههای عمرانی استان حتی الامکان به شرکتهای داخلی استان واگذار شود چرا که حضور و فعالیت شرکتهای سایر استانها و استانهای معین موجب خروج پول و سرمایه از استان میشود و مردم ما از این منابع سهم نمیبرند.»
🔹پیشتر عبدالقادر پربار، شهردار زاهدان، گفته بود که ۴۴ درصد ساکنان این شهر حاشیهنشین هستند.
🔹عبدالرحیم کردی، مدیرعامل منطقه آزاد چابهار، نیز در اسفندماه گذشته گفت: «در چابهار حدود ۷۰ هزار حاشیهنشین وجود دارد.»
🔹روز یکشنبه چهارم خرداد، محمدرضا محبوبفر، عضو انجمن آمایش سرزمین ایران، با اعلام افزایش جمعیت حاشیهنشین این کشور به ۳۸ میلیون نفر گفت: «۷ میلیون و ۶۰۰ هزار نفر در اطراف گورستانها زندگی میکنند.»
@khabarnamehe
💬 دیلیمیل: مردمی که در ارتفاعات زندگی میکنند با تاثیرات کمتر کروناویروس روبرو میشوند.
@khabarnamehe
@khabarnamehe
🔴 حتی یک نفر را اجازه نمیدهم!
✍️مجتبی_لطفی:
📌 پرده اول؛ حکایت دیدار آیتالله منتظری در دیدار با مجریان اعدام های تابستان ۱۳۶۷:
آیت الله منتظری: ماه محرم هست به احترام امام حسین(ع) بَس کنید!
حسینعلی نیری: رسم همیشگی این بود، عجله کردیم که هر چی هست این چند روز اعدام بشوند.
آیتالله منتظری: یعنی زود بُکشیم تا محرم نرسیده؟! [خنده بلند برخی از حضار]
آیتالله منتظری: مُحرّم حالا دو روزش گذشته الآن... اگر میخواهیداحترام محرم را حفظ کنید، الان محرم است.
حسینعلی نیری: راجع به این ماه محرم اگه اجازه بدین حاج آقا، ما یک تعدادی از اینها را در سلولهای انفرادی هستن آماده اعدام کردیم اگر اجازه بفرمایید...
آیتالله منتظری: «من هیچ اجازهای نمیدم!»
حسینعلی نیری: حدود دویست نفر هستن که اینا رو...
آیتالله منتظری: «من هیچ اجازهای نمیدم!»
حسینعلی نیری: حدود ۲۰۰ نفر هستند که اینا را...
آیتالله منتظری: من هیچ اجازهای نمیدم. من گفتم که با یکیاش هم مخالفم.
حسینعلی نیری: چشم اطاعت میکنیم و بقیه را دیگه...
عضو دیگر هیئت: اگه اجازه بدین. چون اینها وضعیت شون نیمه کارس، نمیشه دوباره بخواند برگردند به بندشون، نمیشه.
آیتالله منتظری: چرا نمی شه؟! «خیر، من هیچ اجازهای نمیدم...»
عضو هیئت: آخه اگه جداشون بگذاریم...
آیتالله منتظری: «گفتم که هیچ اجازهای نمیدم.» ... من دلم نمیخواست اینطور بشه،... من دلم نمیخواست ولایت فقیه به اینجا برسه!
📌 پرده دوم؛ ذوالنوری نماینده مجلس:
«در اعتراضات آبان ۹۸، ۲۵۰ کشته شدند.»
پرده آخر؛ محمد یزدی در یک برنامه تلویزیونی:
«برکناری آقای منتظری بیشترین خدمت به نظام بود.»
@khabarnamehe
✍️مجتبی_لطفی:
📌 پرده اول؛ حکایت دیدار آیتالله منتظری در دیدار با مجریان اعدام های تابستان ۱۳۶۷:
آیت الله منتظری: ماه محرم هست به احترام امام حسین(ع) بَس کنید!
حسینعلی نیری: رسم همیشگی این بود، عجله کردیم که هر چی هست این چند روز اعدام بشوند.
آیتالله منتظری: یعنی زود بُکشیم تا محرم نرسیده؟! [خنده بلند برخی از حضار]
آیتالله منتظری: مُحرّم حالا دو روزش گذشته الآن... اگر میخواهیداحترام محرم را حفظ کنید، الان محرم است.
حسینعلی نیری: راجع به این ماه محرم اگه اجازه بدین حاج آقا، ما یک تعدادی از اینها را در سلولهای انفرادی هستن آماده اعدام کردیم اگر اجازه بفرمایید...
آیتالله منتظری: «من هیچ اجازهای نمیدم!»
حسینعلی نیری: حدود دویست نفر هستن که اینا رو...
آیتالله منتظری: «من هیچ اجازهای نمیدم!»
حسینعلی نیری: حدود ۲۰۰ نفر هستند که اینا را...
آیتالله منتظری: من هیچ اجازهای نمیدم. من گفتم که با یکیاش هم مخالفم.
حسینعلی نیری: چشم اطاعت میکنیم و بقیه را دیگه...
عضو دیگر هیئت: اگه اجازه بدین. چون اینها وضعیت شون نیمه کارس، نمیشه دوباره بخواند برگردند به بندشون، نمیشه.
آیتالله منتظری: چرا نمی شه؟! «خیر، من هیچ اجازهای نمیدم...»
عضو هیئت: آخه اگه جداشون بگذاریم...
آیتالله منتظری: «گفتم که هیچ اجازهای نمیدم.» ... من دلم نمیخواست اینطور بشه،... من دلم نمیخواست ولایت فقیه به اینجا برسه!
📌 پرده دوم؛ ذوالنوری نماینده مجلس:
«در اعتراضات آبان ۹۸، ۲۵۰ کشته شدند.»
پرده آخر؛ محمد یزدی در یک برنامه تلویزیونی:
«برکناری آقای منتظری بیشترین خدمت به نظام بود.»
@khabarnamehe
یک تصویر سِلفی هولناک از ما
✍️ #سیدعلیرضاحسینیبهشتی:
🔸در زندگی فردی، گاهی لازم است آدمی خود را از فضای روزمره بیرون بکشد و با فاصلهای نقادانه، به خود و آنچه میکند بنگرد و کارنامه خود را مورد ارزیابی قرار دهد. اهل دل، به هر دین و مذهب و مکتب عرفانی که تعلق داشته باشند، این گونه محاسبهها و مراقبهها را شرط لازم برای استمرار تکامل زندگی روحی، معنوی و اخلاقی انسان میشمرند. جوامع بشری نیز از این قاعده مستثنی نیستند و نیاز به ارزیابی مستمر کارنامه خود دارند تا از رکود و سکون و بلکه از ارتجاع و حبس در چرخههای تکرارشونده، بگریزند. این همان چیزی است که در اندیشه سیاسی با عنوان «نقد اجتماعی» شناخته شده و در ادبیات دینی ما با عنوان «امر به معروف و نهی از منکر»، از اهم واجباتی شمرده شده که ترک آن، انحطاط و زوال جامعهها و تمدنها را بهدنبال خواهد داشت.
🔹تصویر این روزهای جامعه ایرانی از این منظر، تصویری است نگرانکننده و یأسآور. این تصویر برگرفته از منازعاتی است که فضای زندگی اجتماعی و سیاسی روزانه ما آکنده از آن است و طرفداران نظام و انقلاب به همان اندازه درگیر آن هستند که منتقدان و مخالفان آن و فضای فکریمان را، چه از طریق رسانههای رسمی و چه در فضای مجازی، چنان مسموم ساخته و چنان سرگرممان کرده که حتی لحظهای بهخود نمیآییم تا از خود بپرسیم به کجا میرویم. در این میدان جنگ تبلیغاتی، هرکس و هر گروه سعی در تخریب تمامعیار طرف مقابل (آنچه در کاربرد اصطلاحاتی مانند «نابود کردن» و «لوله کردن» متبلور شده است) و تطهیر تمامقد خود دارد و در این راه، صدالبته استفاده از هر وسیلهای مجاز است! گویی فراموش کردهایم که «هدف وسیله را توجیه میکند» خطمشی افراد و گروههایی بوده و هست که در طول تاریخ معاصر ما، پشت سر خود جز ویرانههای هولناک و گورستانهای وهمناک، چیزی باقی نگذاشتهاند. گاه حتی چنان سرگرم تخریب یکدیگر می شویم که به آسانی فراموش میکنیم که دشمنِ دشمنِ ما، ضرورتاً دوست ما نیست. طنز تلخ این که در یادبود یک قربانی تبعیض نژادی در ینگه دنیا شمع روشن میکنیم و شمعافروزان یادمان قربانیان فقر و جهل و ناکارآمدی و قدرتطلبی وطنی را عامل بیگانه میخوانیم. و چنان در «خودبزرگبینی» و «دیگراندکبینی» غرق شدهایم که هم سوزن و هم جوالدوز را به طرف مقابل فرو میکنیم. ما در معرکهای آواره و ویلان و سرگردان شدهایم که «انصاف» که اصلالاصول و رکن رکین اخلاق است زیر دست و پایمان تکهتکه شده است. این یک تصویر سِلفی هولناک از ماست!
🔸چرا کنج سکوت رها کردهام و چنین بیرحمانه بر خود میتازم؟ آیا میخواهم از سلبریتیهای دانشگاهی و غیردانشگاهی که بحمدالله این روزها فراوان یافت میشوند تقلید کنم و از برج عاج روشنفکری یا منبر وعظ و خطابه، خودی بنمایم و نامی و نانی بجویم؟ امیدوارم چنین نباشم. دردمندانه مینویسم چون نشانههای سقوط و اضمحلال یک ملت، یک تمدن، یک فرهنگ، یک نظام سیاسی و یک کشور را که بر حسب اتفاق در آن زندگی میکنم را هر روز مشاهده میکنم و میدانم که سوار بر کشتیای هستم که با این روزنهای پرشماری که بر اثر تیشهزنیهای سرنشینانش در آن بهوجود آمده، دیر یا زود غرق خواهد شد.
@khabarnamehe
✍️ #سیدعلیرضاحسینیبهشتی:
🔸در زندگی فردی، گاهی لازم است آدمی خود را از فضای روزمره بیرون بکشد و با فاصلهای نقادانه، به خود و آنچه میکند بنگرد و کارنامه خود را مورد ارزیابی قرار دهد. اهل دل، به هر دین و مذهب و مکتب عرفانی که تعلق داشته باشند، این گونه محاسبهها و مراقبهها را شرط لازم برای استمرار تکامل زندگی روحی، معنوی و اخلاقی انسان میشمرند. جوامع بشری نیز از این قاعده مستثنی نیستند و نیاز به ارزیابی مستمر کارنامه خود دارند تا از رکود و سکون و بلکه از ارتجاع و حبس در چرخههای تکرارشونده، بگریزند. این همان چیزی است که در اندیشه سیاسی با عنوان «نقد اجتماعی» شناخته شده و در ادبیات دینی ما با عنوان «امر به معروف و نهی از منکر»، از اهم واجباتی شمرده شده که ترک آن، انحطاط و زوال جامعهها و تمدنها را بهدنبال خواهد داشت.
🔹تصویر این روزهای جامعه ایرانی از این منظر، تصویری است نگرانکننده و یأسآور. این تصویر برگرفته از منازعاتی است که فضای زندگی اجتماعی و سیاسی روزانه ما آکنده از آن است و طرفداران نظام و انقلاب به همان اندازه درگیر آن هستند که منتقدان و مخالفان آن و فضای فکریمان را، چه از طریق رسانههای رسمی و چه در فضای مجازی، چنان مسموم ساخته و چنان سرگرممان کرده که حتی لحظهای بهخود نمیآییم تا از خود بپرسیم به کجا میرویم. در این میدان جنگ تبلیغاتی، هرکس و هر گروه سعی در تخریب تمامعیار طرف مقابل (آنچه در کاربرد اصطلاحاتی مانند «نابود کردن» و «لوله کردن» متبلور شده است) و تطهیر تمامقد خود دارد و در این راه، صدالبته استفاده از هر وسیلهای مجاز است! گویی فراموش کردهایم که «هدف وسیله را توجیه میکند» خطمشی افراد و گروههایی بوده و هست که در طول تاریخ معاصر ما، پشت سر خود جز ویرانههای هولناک و گورستانهای وهمناک، چیزی باقی نگذاشتهاند. گاه حتی چنان سرگرم تخریب یکدیگر می شویم که به آسانی فراموش میکنیم که دشمنِ دشمنِ ما، ضرورتاً دوست ما نیست. طنز تلخ این که در یادبود یک قربانی تبعیض نژادی در ینگه دنیا شمع روشن میکنیم و شمعافروزان یادمان قربانیان فقر و جهل و ناکارآمدی و قدرتطلبی وطنی را عامل بیگانه میخوانیم. و چنان در «خودبزرگبینی» و «دیگراندکبینی» غرق شدهایم که هم سوزن و هم جوالدوز را به طرف مقابل فرو میکنیم. ما در معرکهای آواره و ویلان و سرگردان شدهایم که «انصاف» که اصلالاصول و رکن رکین اخلاق است زیر دست و پایمان تکهتکه شده است. این یک تصویر سِلفی هولناک از ماست!
🔸چرا کنج سکوت رها کردهام و چنین بیرحمانه بر خود میتازم؟ آیا میخواهم از سلبریتیهای دانشگاهی و غیردانشگاهی که بحمدالله این روزها فراوان یافت میشوند تقلید کنم و از برج عاج روشنفکری یا منبر وعظ و خطابه، خودی بنمایم و نامی و نانی بجویم؟ امیدوارم چنین نباشم. دردمندانه مینویسم چون نشانههای سقوط و اضمحلال یک ملت، یک تمدن، یک فرهنگ، یک نظام سیاسی و یک کشور را که بر حسب اتفاق در آن زندگی میکنم را هر روز مشاهده میکنم و میدانم که سوار بر کشتیای هستم که با این روزنهای پرشماری که بر اثر تیشهزنیهای سرنشینانش در آن بهوجود آمده، دیر یا زود غرق خواهد شد.
@khabarnamehe
مجلس یازدهم، مجلس فساد
مجلس یازدهم هم آغاز به کار کرد. این مجلس از ابتدا خبر ساز شده است. بررسی اولیه وضعیت مجلس یازدهم شاید بی فایده نباشد.
این مجلس تفاوت عمده ای با دیگر مجالس در ایران داشته است. از جمله تفاوت های مجلس یازدهم با مجالس دیگر این است که محمدباقر قالیباف که تاکنون در هیچ انتخاباتی نتوانسته بود پیروز میدان باشد این بار به مجلس راه یافته و مضاف بر آن به کرسی ریاست مجلس نیز دست یافته است. این در صورتی است که تخلفات و فساد مالی محمد باقر قالیباف در شهرداری شصت هزار میلیارد تخمین شده است.
آنچه که مشخص است این که در ساختار جمهوری اسلامی شورای نگهبان همیشه مدعی آن بوده که افراد را بر اساس موازین اسلامی و ملی تایید صلاحیت مینماید. اما اینکه قالیباف چگونه وارد مجلس شده است این خود یک مسئله است و مسئله دیگر این که قالیباف چگونه در چنین مجلسی موفق به کسب آرای دیگر نمایندگان برای تصدی کرسی ریاست مجلس شده است.
آیا قالیباف هیچگونه تخلفات و فساد مالی نداشته است و تمامی مسائلی که پیرامون وی مطرح میشود چیزی جز شایعه مخالفان و رقبا نبوده است؟ و یا اینکه شورای نگهبان اشتباها او را تایید صلاحیت نموده است. آیا دیگر نمایندگان مجلس یازدهم نیز همچون قالیباف فاسد بوده اند که او را در راس مجلس کنونی قرار داده اند و یا دیگر نمایندگان به جهت مالی پاک دست بوده اند اما مصلحت نظام به جهت سیاسی حکم نموده است تا چنین چهره ای بر صندلی ریاست مجلس بنشیند؟
آیا جریان سیاسی مورد نظر قالیباف بوده که او را در این مسند نشانده است؟ در این صورت آنچه عیان خواهد بود این که حداقل بخش اعظمی از جریان سیاسی وارد شده به مجلس یازدهم که به تایید شورای نگهبان نیز رسیده است در فساد ساختاری نقش داشته و یا حد اقل نسبت به پاک دست بودن و مفسد بودن بی اعتنا بوده است.
اما جایگاه مجلس شورا در ساختار نظام جمهوری اسلامی چیست؟ آیا مجلس و رای مردم در تصمیم سازی ها و اداره امور تاثیر گذار میباشد؟ علی مطهری در این خصوص میگوید:
«بعد از مسائل بنزین برای مردم مسجل شد مجلس کارهای نیست. جایی که اعلام می شود مجمع تشخیص مصلحت باید به لحاظ انطباق با سیاستهای کلی نظام مصوبه مجلس را بررسی کند، این خلاف قانون اساسی است. باید مقاومت می شد. برویم با رهبری هم صحبت کنیم. اینطوری نمیشود کشور را اداره کرد، زیرا جایگاه مجلس روز به روز سقوط خواهد کرد»
بنا بر گفته مطهری مجلس هیچ کاره است و در این صورت یا نمیتواند مهم باشد که اعضایش پاک دست باشند یا فاسد، یا اینکه هر چه فاسد تر، دهان بسته تر و مطیع تر.
نگاهی به کارنامه دیگر نمایندگان مجلس یازدهم نیز میتواند عمق فساد و فاجعه را نشان دهد.
علیرضا زاکانی منتخب مردم قم، روح الله نجابت نماینده مردم شیرازورزقان، علی اکبر کریمی منتخب مردم اراک در نامهای به موسوی لارگانی رئیس شعبه دوازده بررسی اعتبار نامه نمایندگان مجلس یازدهم خواستار بررسی اعتبارنامه غلامرضا تاجگردان شدند. متن این نامه به شرح زیر است:
«جناب حجت الاسلام والمسلمین لارگانی ریاست محترم شعبه دوازده با سلام احتراما به استناد ماده بیست و هشت آیین نامه داخلی مجلس شورای اسلامی اعتراض خود را نسبت به اعتبارنامه آقای غلامرضا تاجگردان منتخب مردم شریف گچساران و باشت به دلیل رانت خواری و کسب منافع اقتصادی و اعمال نفوذ شبکه ای از طرق مختلف در دستگاه های دولتی و شرکتهای تابعه و بخش عمومی اعلام میداریم»
ازسوی دیگر تاجگردون نیز به اعتبارنامه های آقایان “قاليباف ، زاكاني ، ميرسليم، كريمي و آقا تهراني ” اعتراض کرده بود.
بی شک مسلم است آنگاه که فساد اعضای مجلس به قدری وسعت داشته که از روز ابتدا میتوانند این چنین به اعتبار نامه های یک دیگر اعتراض نمایند فردا نمیتوانند بر سر حقوق ملت دهان بگشایند. چرا که با هر دهان گشودنی پرونده ای از فسادها از زیر میز برداشته و بر روی میز قرار خواهد گرفت.
واقعیت این است که مجلس در جمهوری اسلامی از روز ابتدا هیچ کاره بوده است. سخنان خمینی در این مورد که میگفت "همه مردم بگویند آری. من میگویم نه" نشان دهنده همین بوده. اصل ولایت فقیه هم همین را نشان می دهد. شخصی که خود ولی دارد نمیتواند وکیل داشته باشد. بنابر این اصل رای ملت و مجالس در جمهوری اسلامی تزیینی بوده است. صادق خلخالی در این مورد در پاسخ خبرنگاری میگوید:
«خبرنگار: نظر شما در مورد مجلس موسسان چه است؟ این به چه ترتیبی باید تشکیل بشود؟
خلخالی: مجلس موسسان همانجور که آقا میفرمایند ما همان را قبول داریم. حالا هفتاد و پنج نفر، هفتاد نفر. من عقیده ام این است که اگر خود آقا صحه بگذارند به همه این مواد، مردم همه این مواد را قبول دارند.
@khabarnamehe
http://bakhtare-emruz.com/4991/
مجلس یازدهم هم آغاز به کار کرد. این مجلس از ابتدا خبر ساز شده است. بررسی اولیه وضعیت مجلس یازدهم شاید بی فایده نباشد.
این مجلس تفاوت عمده ای با دیگر مجالس در ایران داشته است. از جمله تفاوت های مجلس یازدهم با مجالس دیگر این است که محمدباقر قالیباف که تاکنون در هیچ انتخاباتی نتوانسته بود پیروز میدان باشد این بار به مجلس راه یافته و مضاف بر آن به کرسی ریاست مجلس نیز دست یافته است. این در صورتی است که تخلفات و فساد مالی محمد باقر قالیباف در شهرداری شصت هزار میلیارد تخمین شده است.
آنچه که مشخص است این که در ساختار جمهوری اسلامی شورای نگهبان همیشه مدعی آن بوده که افراد را بر اساس موازین اسلامی و ملی تایید صلاحیت مینماید. اما اینکه قالیباف چگونه وارد مجلس شده است این خود یک مسئله است و مسئله دیگر این که قالیباف چگونه در چنین مجلسی موفق به کسب آرای دیگر نمایندگان برای تصدی کرسی ریاست مجلس شده است.
آیا قالیباف هیچگونه تخلفات و فساد مالی نداشته است و تمامی مسائلی که پیرامون وی مطرح میشود چیزی جز شایعه مخالفان و رقبا نبوده است؟ و یا اینکه شورای نگهبان اشتباها او را تایید صلاحیت نموده است. آیا دیگر نمایندگان مجلس یازدهم نیز همچون قالیباف فاسد بوده اند که او را در راس مجلس کنونی قرار داده اند و یا دیگر نمایندگان به جهت مالی پاک دست بوده اند اما مصلحت نظام به جهت سیاسی حکم نموده است تا چنین چهره ای بر صندلی ریاست مجلس بنشیند؟
آیا جریان سیاسی مورد نظر قالیباف بوده که او را در این مسند نشانده است؟ در این صورت آنچه عیان خواهد بود این که حداقل بخش اعظمی از جریان سیاسی وارد شده به مجلس یازدهم که به تایید شورای نگهبان نیز رسیده است در فساد ساختاری نقش داشته و یا حد اقل نسبت به پاک دست بودن و مفسد بودن بی اعتنا بوده است.
اما جایگاه مجلس شورا در ساختار نظام جمهوری اسلامی چیست؟ آیا مجلس و رای مردم در تصمیم سازی ها و اداره امور تاثیر گذار میباشد؟ علی مطهری در این خصوص میگوید:
«بعد از مسائل بنزین برای مردم مسجل شد مجلس کارهای نیست. جایی که اعلام می شود مجمع تشخیص مصلحت باید به لحاظ انطباق با سیاستهای کلی نظام مصوبه مجلس را بررسی کند، این خلاف قانون اساسی است. باید مقاومت می شد. برویم با رهبری هم صحبت کنیم. اینطوری نمیشود کشور را اداره کرد، زیرا جایگاه مجلس روز به روز سقوط خواهد کرد»
بنا بر گفته مطهری مجلس هیچ کاره است و در این صورت یا نمیتواند مهم باشد که اعضایش پاک دست باشند یا فاسد، یا اینکه هر چه فاسد تر، دهان بسته تر و مطیع تر.
نگاهی به کارنامه دیگر نمایندگان مجلس یازدهم نیز میتواند عمق فساد و فاجعه را نشان دهد.
علیرضا زاکانی منتخب مردم قم، روح الله نجابت نماینده مردم شیرازورزقان، علی اکبر کریمی منتخب مردم اراک در نامهای به موسوی لارگانی رئیس شعبه دوازده بررسی اعتبار نامه نمایندگان مجلس یازدهم خواستار بررسی اعتبارنامه غلامرضا تاجگردان شدند. متن این نامه به شرح زیر است:
«جناب حجت الاسلام والمسلمین لارگانی ریاست محترم شعبه دوازده با سلام احتراما به استناد ماده بیست و هشت آیین نامه داخلی مجلس شورای اسلامی اعتراض خود را نسبت به اعتبارنامه آقای غلامرضا تاجگردان منتخب مردم شریف گچساران و باشت به دلیل رانت خواری و کسب منافع اقتصادی و اعمال نفوذ شبکه ای از طرق مختلف در دستگاه های دولتی و شرکتهای تابعه و بخش عمومی اعلام میداریم»
ازسوی دیگر تاجگردون نیز به اعتبارنامه های آقایان “قاليباف ، زاكاني ، ميرسليم، كريمي و آقا تهراني ” اعتراض کرده بود.
بی شک مسلم است آنگاه که فساد اعضای مجلس به قدری وسعت داشته که از روز ابتدا میتوانند این چنین به اعتبار نامه های یک دیگر اعتراض نمایند فردا نمیتوانند بر سر حقوق ملت دهان بگشایند. چرا که با هر دهان گشودنی پرونده ای از فسادها از زیر میز برداشته و بر روی میز قرار خواهد گرفت.
واقعیت این است که مجلس در جمهوری اسلامی از روز ابتدا هیچ کاره بوده است. سخنان خمینی در این مورد که میگفت "همه مردم بگویند آری. من میگویم نه" نشان دهنده همین بوده. اصل ولایت فقیه هم همین را نشان می دهد. شخصی که خود ولی دارد نمیتواند وکیل داشته باشد. بنابر این اصل رای ملت و مجالس در جمهوری اسلامی تزیینی بوده است. صادق خلخالی در این مورد در پاسخ خبرنگاری میگوید:
«خبرنگار: نظر شما در مورد مجلس موسسان چه است؟ این به چه ترتیبی باید تشکیل بشود؟
خلخالی: مجلس موسسان همانجور که آقا میفرمایند ما همان را قبول داریم. حالا هفتاد و پنج نفر، هفتاد نفر. من عقیده ام این است که اگر خود آقا صحه بگذارند به همه این مواد، مردم همه این مواد را قبول دارند.
@khabarnamehe
http://bakhtare-emruz.com/4991/
Bakhtare-Emruz
مجلس یازدهم، مجلس فساد
درخواست دوباره آمريكا براى مذاكره با ايران
«برایان هوک» مسئول گروه اقدام ايران در آمریکا:
🔹درهای مذاکره با تهران در خصوص مسائل هستهای و دیگر موضوعات باز است اما تا کنون گفت وگوها فقط به آزادی زندانیان محدود بوده است.
🔹ترامپ سالهاست که درهای دیپلماسی را باز کرده و در همان چارچوب سه بار با کیم جونگ اون رهبر کره شمالی دیدار کرده است.
🔹ما مایلیم که ایران، دیپلماسی را با دیپلماسی پاسخ دهد.
🔹مذاکرات تاکنون از آزادی زندانیان فراتر نرفته و به موضوعاتی مانند برنامه هستهای ایران کشیده نشده است.
🔹واشنگتن قصد دارد به سیاست تحریمهای شدید اقتصادی ادامه دهد تا ایران به میز مذاکره درباره موضوعاتی همچون برنامه هستهای بیاید.
@khabarnamehe
«برایان هوک» مسئول گروه اقدام ايران در آمریکا:
🔹درهای مذاکره با تهران در خصوص مسائل هستهای و دیگر موضوعات باز است اما تا کنون گفت وگوها فقط به آزادی زندانیان محدود بوده است.
🔹ترامپ سالهاست که درهای دیپلماسی را باز کرده و در همان چارچوب سه بار با کیم جونگ اون رهبر کره شمالی دیدار کرده است.
🔹ما مایلیم که ایران، دیپلماسی را با دیپلماسی پاسخ دهد.
🔹مذاکرات تاکنون از آزادی زندانیان فراتر نرفته و به موضوعاتی مانند برنامه هستهای ایران کشیده نشده است.
🔹واشنگتن قصد دارد به سیاست تحریمهای شدید اقتصادی ادامه دهد تا ایران به میز مذاکره درباره موضوعاتی همچون برنامه هستهای بیاید.
@khabarnamehe
کجا خطا کردهایم که الگو و «نماد» نمیشویم؟!
✍رضا نصری
از خود بپرسیم: مایی که ۴۰ سال یکتنه علیه نظام سلطه و سرمایهداری لجامگسیخته و نژادپرستی و ظلم و بیعدالتی و ایدئولوژی حاکم بر آمریکا از تریبونهای داخلی و بینالمللی سخن گفتهایم؛ مایی که گفتمان غالب و سیاست داخلی و خارجیمان را بر همین اساس بنا ساختهایم ...؛ مایی که جنگ و تحریم و فشار و تهدید و تعرض را بهخاطر عزت و استقلال و رهایی بهجان خریدهایم؛ مایی که یکتنه هژمونی آمریکا را در منطقه بهچالش کشیدهایم؛ از افغانستان گرفته تا عراق و سوریه و لبنان را از انحصار و یوغ «آنها» درآوردیم...؛ مایی که چند دقیقه پرسهزدن دریاداران آمریکایی در آبهای سرزمینی خود را برنتافتیم و شجاعانه از مدعیان «قویترین ارتش جهان» اسیر گرفتیم؛ مایی که پهپادشان را سرنگون کردیم؛ پایگاه نظامیاشان را موشکباران کردیم؛ حملات سایبریشان را پاسخ دادیم...؛ مایی که قوانین بینالمللی دریانوردی را علیرغم تهدیدات نظامی آمریکا بهتفسیر خود - از تنگه هرمز تا کانال سوئز، از جبل الطارق تا بندر الپالیتو- بهکرسی نشاندیم؛ مایی که تردد در خلیج فارس را سامان دادیم، حصر ونزوئلا را شکستیم و «دکترین مونرو»اشان را بعد از دو قرن بهچالش گرفتیم...؛ مایی که نمایندگان ارشد ایالات متحده را - که نخستوزیران و رؤسای جمهور و وزرای امور خارجه بزرگترین کشورهای صنعتی از گُل نازکتر خطابشان نمیکنند - در مجامع و محافل دیپلماتیک خوار و خفیف کردیم؛ مایی که متکبرترین چهرههایشان را رسماً جنایتکار جنگی و تروریست و قمارباز خواندیم...؛ مایی که از مقر نیویورک تا اجلاس جنبش عدم تعهد تحریمها و مصوبات کنگره و دولتشان را «تروریسم اقتصادی» و «جنایت علیه بشریت» خواندیم؛ یکجانبهگراییاشان را رسوا کردیم، «سنتکامِ»ِ مقدسشان را سازمان تروریستی خواندیم و آنها را از عرش حقبهجانبی بهفرش بی اعتباری و رسوایی کشاندیم...؛ مایی که تک و تنها مقابل غول آمریکا ایستادیم و هزینه دادیم....؛
چرا امروز هیچ نمادی از ما - از ارزشهای ما، از تاریخ رشادتهای ما، از سخنهای ما، از شجاعتها و چهرههای ما - در این خیزش اخیر ضدآمریکایی در دست جوانان معترض غرب نیست؟
چرا پرچمدار این جنبش فراگیر نیستیم؟
چرا بهدلها ننشستهایم؟
کجای کار در ارتباط گرفتن با بخش عمدهای از افکار عمومی جهان خطا رفتهایم؟
کجا خطا کردهایم که دستکم علناً الگو و «نماد» نمیشویم؟
مگر تنهاترین و قویترین و بلکه «گفتمانسازترین» صدای ضدسلطه و عدالتستیزی آمریکایی ما نبودهایم؟
در جهان امروز که «قدرت نرم» و «قدرت هوشمند» دستکمی از قدرت سختافزاری ندارند، فرار از این آسیبشناسی بزرگترین قصور و اشتباه خواهد بود!
@khabarnamehe
✍رضا نصری
از خود بپرسیم: مایی که ۴۰ سال یکتنه علیه نظام سلطه و سرمایهداری لجامگسیخته و نژادپرستی و ظلم و بیعدالتی و ایدئولوژی حاکم بر آمریکا از تریبونهای داخلی و بینالمللی سخن گفتهایم؛ مایی که گفتمان غالب و سیاست داخلی و خارجیمان را بر همین اساس بنا ساختهایم ...؛ مایی که جنگ و تحریم و فشار و تهدید و تعرض را بهخاطر عزت و استقلال و رهایی بهجان خریدهایم؛ مایی که یکتنه هژمونی آمریکا را در منطقه بهچالش کشیدهایم؛ از افغانستان گرفته تا عراق و سوریه و لبنان را از انحصار و یوغ «آنها» درآوردیم...؛ مایی که چند دقیقه پرسهزدن دریاداران آمریکایی در آبهای سرزمینی خود را برنتافتیم و شجاعانه از مدعیان «قویترین ارتش جهان» اسیر گرفتیم؛ مایی که پهپادشان را سرنگون کردیم؛ پایگاه نظامیاشان را موشکباران کردیم؛ حملات سایبریشان را پاسخ دادیم...؛ مایی که قوانین بینالمللی دریانوردی را علیرغم تهدیدات نظامی آمریکا بهتفسیر خود - از تنگه هرمز تا کانال سوئز، از جبل الطارق تا بندر الپالیتو- بهکرسی نشاندیم؛ مایی که تردد در خلیج فارس را سامان دادیم، حصر ونزوئلا را شکستیم و «دکترین مونرو»اشان را بعد از دو قرن بهچالش گرفتیم...؛ مایی که نمایندگان ارشد ایالات متحده را - که نخستوزیران و رؤسای جمهور و وزرای امور خارجه بزرگترین کشورهای صنعتی از گُل نازکتر خطابشان نمیکنند - در مجامع و محافل دیپلماتیک خوار و خفیف کردیم؛ مایی که متکبرترین چهرههایشان را رسماً جنایتکار جنگی و تروریست و قمارباز خواندیم...؛ مایی که از مقر نیویورک تا اجلاس جنبش عدم تعهد تحریمها و مصوبات کنگره و دولتشان را «تروریسم اقتصادی» و «جنایت علیه بشریت» خواندیم؛ یکجانبهگراییاشان را رسوا کردیم، «سنتکامِ»ِ مقدسشان را سازمان تروریستی خواندیم و آنها را از عرش حقبهجانبی بهفرش بی اعتباری و رسوایی کشاندیم...؛ مایی که تک و تنها مقابل غول آمریکا ایستادیم و هزینه دادیم....؛
چرا امروز هیچ نمادی از ما - از ارزشهای ما، از تاریخ رشادتهای ما، از سخنهای ما، از شجاعتها و چهرههای ما - در این خیزش اخیر ضدآمریکایی در دست جوانان معترض غرب نیست؟
چرا پرچمدار این جنبش فراگیر نیستیم؟
چرا بهدلها ننشستهایم؟
کجای کار در ارتباط گرفتن با بخش عمدهای از افکار عمومی جهان خطا رفتهایم؟
کجا خطا کردهایم که دستکم علناً الگو و «نماد» نمیشویم؟
مگر تنهاترین و قویترین و بلکه «گفتمانسازترین» صدای ضدسلطه و عدالتستیزی آمریکایی ما نبودهایم؟
در جهان امروز که «قدرت نرم» و «قدرت هوشمند» دستکمی از قدرت سختافزاری ندارند، فرار از این آسیبشناسی بزرگترین قصور و اشتباه خواهد بود!
@khabarnamehe
هشدار بنی صدر به اپزوسیون وابسته:
"آقای خامنه ای، پس شما می دانید که این کار ها جنایت است و شما آقایانی که دخیل بستید به این آقا، ایشان که در آمریکا میخواهد با گلوله زبانها را ببندد، در ایران می خواهد پیامبر آزادی بشود. این آدم در آمریکا کاری کرده که رئیس پلیس، سناتورهای جمهوری خواه و دمکرات، فرماندارهای استانها، کسانی که به حقوق بشر می پردازند می گویند. ترامپ لطف فرموده زبان فرو ببند، چون هر بار که شما زبان می گشایی آتش جنگ نژادی را شعله ور می کنی.
خوب شما وابسته ها واقعا در پی آزادی در ایران به این آقای ترامپ دخیل بسته بودید؟ نه راست نمی گفتید.
ممکن نیست که کسی آزادی را روش زندگی بکند و نسبت به استقلال لاقید بماند، چون این لاقیدی معلوم می کند دروغ می گوید و آزادی را هم روش زندگی نکرده، چون آزادی از استقلال جدایی ناپذیرند و این دخیل بستن به رژیمی مثل رژیم آقای ترامپ هم دلیل آشکار بر دروغگویی است چرا که از ذات نایافته از هستی بخش کی تواند که شود هستی بخش، آدمی که در آمریکا ضد آزادیست، در ایران می خواهد طرفدار آزادی بشود..."
@khabarnamehe
"آقای خامنه ای، پس شما می دانید که این کار ها جنایت است و شما آقایانی که دخیل بستید به این آقا، ایشان که در آمریکا میخواهد با گلوله زبانها را ببندد، در ایران می خواهد پیامبر آزادی بشود. این آدم در آمریکا کاری کرده که رئیس پلیس، سناتورهای جمهوری خواه و دمکرات، فرماندارهای استانها، کسانی که به حقوق بشر می پردازند می گویند. ترامپ لطف فرموده زبان فرو ببند، چون هر بار که شما زبان می گشایی آتش جنگ نژادی را شعله ور می کنی.
خوب شما وابسته ها واقعا در پی آزادی در ایران به این آقای ترامپ دخیل بسته بودید؟ نه راست نمی گفتید.
ممکن نیست که کسی آزادی را روش زندگی بکند و نسبت به استقلال لاقید بماند، چون این لاقیدی معلوم می کند دروغ می گوید و آزادی را هم روش زندگی نکرده، چون آزادی از استقلال جدایی ناپذیرند و این دخیل بستن به رژیمی مثل رژیم آقای ترامپ هم دلیل آشکار بر دروغگویی است چرا که از ذات نایافته از هستی بخش کی تواند که شود هستی بخش، آدمی که در آمریکا ضد آزادیست، در ایران می خواهد طرفدار آزادی بشود..."
@khabarnamehe
هزاران اسرائیلی شامگاه شنبه ۱۷ خرداد در تظاهراتی در تلآویو به طرح دولت این کشور برای الحاق بخشهایی از کرانه باختری رود اردن به خاک اسرائیل اعتراض کرده و خواهان «توقف فوری» این برنامه شدند.
بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، اعلام کرده که روند الحاق یهودینشینها از نیمه نخست تیر آغاز خواهد شد.
به گزارش تایمز اسرائیل، یهودیان و اعراب اسرائیلی در کنار یکدیگر در این تظاهرات با شعار «نه به اشغالگری، نه به الحاق» شرکت کرده و از موزه هنر تلآویو به سوی میدان «اسحاق رابین» رفتند.
@khabarnamehe
بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، اعلام کرده که روند الحاق یهودینشینها از نیمه نخست تیر آغاز خواهد شد.
به گزارش تایمز اسرائیل، یهودیان و اعراب اسرائیلی در کنار یکدیگر در این تظاهرات با شعار «نه به اشغالگری، نه به الحاق» شرکت کرده و از موزه هنر تلآویو به سوی میدان «اسحاق رابین» رفتند.
@khabarnamehe
⭕️ تایید خبر فرار «غلامرضا منصوری» قاضی وقت اجرایی لواسان با اخذ رشوه ۵۰۰ هزار یورویی
🗣نماینده دادستان:
«حسن نجفی» متهم ردیف دوم پرونده که با دستگیری متهم اصلی پرونده به خارج از کشور متواری شد، به مشارکت در تشکیل شبکه چند نفری در امر ارتشاء، پرداخت رشوه به اکبر طبری و پرداخت رشوه به «غلامرضا منصوری» قاضی وقت اجرایی لواسان به مبلغ ۵۰۰ هزار یورو، متهم است.
▫️«غلامرضا منصوری»، متهم ردیف نهم نیز از کشور متواری شده است.
@khabarnamehe
🗣نماینده دادستان:
«حسن نجفی» متهم ردیف دوم پرونده که با دستگیری متهم اصلی پرونده به خارج از کشور متواری شد، به مشارکت در تشکیل شبکه چند نفری در امر ارتشاء، پرداخت رشوه به اکبر طبری و پرداخت رشوه به «غلامرضا منصوری» قاضی وقت اجرایی لواسان به مبلغ ۵۰۰ هزار یورو، متهم است.
▫️«غلامرضا منصوری»، متهم ردیف نهم نیز از کشور متواری شده است.
@khabarnamehe
⭕️ چهار نکته درباره محاکمه اکبر طبری⭕️
🔻اکبر طبری معاون اجرایی قوه قضائیه در دوران ریاست آقای آملی لاریجانی، در دادگاه محاکمه شد که کار درستی هم بود. بازتاب مثبتی هم داشت. دست قوه قضائیه هم درد نکند. اما چند نکته:
1⃣آقای رئیسی که الان رئیس قوه قضائیه است، در دورانی که اکبر طبری در دستگاه قضایی رشوه میگرفت و کمک میکرد مفسدان اقتصادی، تبرئه شوند، معاون قوه قضائیه بود. سوال اینجاست که معاونت قوه قضائیه که منصب پایینی هم نیست، چطور از آنچه طبری انجام میداد خبردار نمیشد؟ شاید دلیلش تشریفاتی بودن منصب معاونت در قوه قضائیه بود و شاید هم دلایل دیگری دارد که ما بیخبریم...
2⃣اکبر طبری در زمان ریاست آقای آملی لاریجانی در دستگاه قضایی، فساد میکرد. چطور آقای آملی لاریجانی از این همه فساد مطلع نبود؟ مگر به دستگاه قضایی و آنچه در آن میگذشت اشراف نداشت؟ یادمان باشد که آقای آملی لاریجانی امروز رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام است که منصب مهمی است. نکند ایشان در این منصب مهم، به امور اشراف نداشته باشد و...
3⃣چطور است که مهمترین مهرههای دستگاه قضایی دوران ریاست آقای آملی لاریجانی هم علنی محاکمه میشوند، اما از محاکمه علنی مهمترین مهره دوران شهرداری محمدباقر قالیباف یعنی عیسی شریفی با آن حجم از فساد یا حتی محمدباقر قالیباف با آن شائبه مفاسد خبری نیست؟ زور قالیباف از آملی لاریجانی بیشتر است یا قضیه دیگری در کار است؟
4⃣کسی به فکر خشم فرو خورده مردمی هست که خبرهای این محاکمهها و فسادها را میشنوند؟ مردمی که با این گرانی و تورم و بیکاری، روز به روز فقیرتر میشوند، وقتی میشنوند که فساد در مهمترین نهادهای کشور به گونهای بوده که میلیاردها تومان به راحتی یک لیوان آب خوردن جابجا میشود، به جای آنکه روند برخورد با مفاسد، امیدوارشان کند، این حجم از فساد در کشوری که آرمانش حمایت از مستضعفان بود، باعث خشمشان میشود. کسی نگران نیست که این خشمها ممکن است روزی سر باز کند؟
5⃣عیب می جمله بگفتی، هنرش نیز بگوی... برخورد با فساد، هر زمانی که باشد مثبت است. اما آیا میتوانیم امیدوار باشیم که این دادگاهها، واقعا در مسیر فساد، مانع ایجاد کند؟ آیا میتوانیم امیدوار باشیم که حلقههای فساد سیستماتیک قطع شده است؟ امیدواریم که همینطور باشد...
@khabarnamehe
🔻اکبر طبری معاون اجرایی قوه قضائیه در دوران ریاست آقای آملی لاریجانی، در دادگاه محاکمه شد که کار درستی هم بود. بازتاب مثبتی هم داشت. دست قوه قضائیه هم درد نکند. اما چند نکته:
1⃣آقای رئیسی که الان رئیس قوه قضائیه است، در دورانی که اکبر طبری در دستگاه قضایی رشوه میگرفت و کمک میکرد مفسدان اقتصادی، تبرئه شوند، معاون قوه قضائیه بود. سوال اینجاست که معاونت قوه قضائیه که منصب پایینی هم نیست، چطور از آنچه طبری انجام میداد خبردار نمیشد؟ شاید دلیلش تشریفاتی بودن منصب معاونت در قوه قضائیه بود و شاید هم دلایل دیگری دارد که ما بیخبریم...
2⃣اکبر طبری در زمان ریاست آقای آملی لاریجانی در دستگاه قضایی، فساد میکرد. چطور آقای آملی لاریجانی از این همه فساد مطلع نبود؟ مگر به دستگاه قضایی و آنچه در آن میگذشت اشراف نداشت؟ یادمان باشد که آقای آملی لاریجانی امروز رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام است که منصب مهمی است. نکند ایشان در این منصب مهم، به امور اشراف نداشته باشد و...
3⃣چطور است که مهمترین مهرههای دستگاه قضایی دوران ریاست آقای آملی لاریجانی هم علنی محاکمه میشوند، اما از محاکمه علنی مهمترین مهره دوران شهرداری محمدباقر قالیباف یعنی عیسی شریفی با آن حجم از فساد یا حتی محمدباقر قالیباف با آن شائبه مفاسد خبری نیست؟ زور قالیباف از آملی لاریجانی بیشتر است یا قضیه دیگری در کار است؟
4⃣کسی به فکر خشم فرو خورده مردمی هست که خبرهای این محاکمهها و فسادها را میشنوند؟ مردمی که با این گرانی و تورم و بیکاری، روز به روز فقیرتر میشوند، وقتی میشنوند که فساد در مهمترین نهادهای کشور به گونهای بوده که میلیاردها تومان به راحتی یک لیوان آب خوردن جابجا میشود، به جای آنکه روند برخورد با مفاسد، امیدوارشان کند، این حجم از فساد در کشوری که آرمانش حمایت از مستضعفان بود، باعث خشمشان میشود. کسی نگران نیست که این خشمها ممکن است روزی سر باز کند؟
5⃣عیب می جمله بگفتی، هنرش نیز بگوی... برخورد با فساد، هر زمانی که باشد مثبت است. اما آیا میتوانیم امیدوار باشیم که این دادگاهها، واقعا در مسیر فساد، مانع ایجاد کند؟ آیا میتوانیم امیدوار باشیم که حلقههای فساد سیستماتیک قطع شده است؟ امیدواریم که همینطور باشد...
@khabarnamehe
🔴ملت بازی...!
✍مرحوم رضا بابایی
🔹️در ایران، همۀ سیاستمداران، از حکومتیان تا منتقدان نجیب و تا براندازان سرسخت، از جانب «ملت» سخن میگویند. کموبیش هم حق دارند؛ چون هر سیاستمداری لاجرم نماینده و سخنگوی بخشی بزرگ یا کوچک یا اندک از ملت است.
🔹️«ملت» در ادبیات سیاسی ایران، یعنی آن بخش از مردم که من را قبول دارند و لاغیر. بخش دیگر «ناملت» است؛ حتی اگر نیمی یا بیش از نیمی از مردم باشد.
🔹️تنها سیاستمداری که کلمۀ ملت را تقریبا در معنای درست آن به کار میبرد، صندوق آراء در انتخابات آزاد و بدون نظارتهای سیاسی است؛ زیرا تنها اوست که رأی و نظری جز آرای عمومی ندارد.
🔹️باقی سیاستمداران، مردم را به هوادار و مخالف تقسیم میکنند و یکی را ملت و دیگری را معدوم و لاشیء میبینند که لایق عنوان ملت نیست و اجازۀ ظهور و بروز ندارد. بنابراین ملتگرایی در ایران، نام مستعار ملتبازی است؛ یعنی بازی با برگ ملت در قمار سیاست. در این بازی، هر روز یکی برنده و دیگری بازنده است؛ اما بازندۀ دائمی ملت است که عروس هزارداماد است.
🔹️کلمۀ «ملت» را در ادبیات سیاسی کشورهای مختلف جهان جستوجو کنید تا مانند من به این نتیجۀ تلخ برسید که هر جا بیشتر سخن از ملت است، در آنجا پای اراده و خواست ملت کمتر در میان است...
@khabarnamehe
✍مرحوم رضا بابایی
🔹️در ایران، همۀ سیاستمداران، از حکومتیان تا منتقدان نجیب و تا براندازان سرسخت، از جانب «ملت» سخن میگویند. کموبیش هم حق دارند؛ چون هر سیاستمداری لاجرم نماینده و سخنگوی بخشی بزرگ یا کوچک یا اندک از ملت است.
🔹️«ملت» در ادبیات سیاسی ایران، یعنی آن بخش از مردم که من را قبول دارند و لاغیر. بخش دیگر «ناملت» است؛ حتی اگر نیمی یا بیش از نیمی از مردم باشد.
🔹️تنها سیاستمداری که کلمۀ ملت را تقریبا در معنای درست آن به کار میبرد، صندوق آراء در انتخابات آزاد و بدون نظارتهای سیاسی است؛ زیرا تنها اوست که رأی و نظری جز آرای عمومی ندارد.
🔹️باقی سیاستمداران، مردم را به هوادار و مخالف تقسیم میکنند و یکی را ملت و دیگری را معدوم و لاشیء میبینند که لایق عنوان ملت نیست و اجازۀ ظهور و بروز ندارد. بنابراین ملتگرایی در ایران، نام مستعار ملتبازی است؛ یعنی بازی با برگ ملت در قمار سیاست. در این بازی، هر روز یکی برنده و دیگری بازنده است؛ اما بازندۀ دائمی ملت است که عروس هزارداماد است.
🔹️کلمۀ «ملت» را در ادبیات سیاسی کشورهای مختلف جهان جستوجو کنید تا مانند من به این نتیجۀ تلخ برسید که هر جا بیشتر سخن از ملت است، در آنجا پای اراده و خواست ملت کمتر در میان است...
@khabarnamehe
درخواست احضار آملي به دادگاه طبري
✍️مصطفی فقیهی
جناب آقای توکلی، ریاست محترم دیدهبان شفافیت!
جنابعالی که از تخلفات عمده معاون دفتر آقای آملی و مهر تایید ایشان و دادستان وقت بر اقدامات طبری مطلعید،چرا در اینباره سکوت اختیار کردید؟
از جنابعالی انتظار است در این برهه تاریخی ورود کرده و خواستار احضار آملی به دادگاه طبری شوید.
@khabarnamehe
✍️مصطفی فقیهی
جناب آقای توکلی، ریاست محترم دیدهبان شفافیت!
جنابعالی که از تخلفات عمده معاون دفتر آقای آملی و مهر تایید ایشان و دادستان وقت بر اقدامات طبری مطلعید،چرا در اینباره سکوت اختیار کردید؟
از جنابعالی انتظار است در این برهه تاریخی ورود کرده و خواستار احضار آملی به دادگاه طبری شوید.
@khabarnamehe
🔴فساد سیاسی ریشۀ فساد اقتصادی
✍️ احمد زیدآبادی
رسیدگی به اتهاماتِ مربوط به فساد اقتصادیِ عدهای از مقامهای سابق قضایی به هر انگیزهای که صورت گیرد، حداقل اثرش این است که "قداست خودساخته" برای این نهاد را که عمدتاً با هدفِ ایجاد حصاری امن و امان و گریز از هر گونه پاسخگویی و نقد و نظارت بر عملکرد کارکنان آن انجام گرفته بود، در هم میشکند و عملاً از دستگاه قضا تابوزدایی میکند.
به واقع این حجم از فساد اقتصادی نیز در سایۀ همان تابوسازی و گریز از نقد و نظارت حاصل شده است. گریز از نقد و نظارت و پاسخگویی و پر هزینه کردن آن برای منتقدان و ناظران و مطالبهگران، نامش فساد سیاسی است. در حقیقت، فساد سیاسی مادر و منشأ و سرچشمۀ تمام مفاسد است و فساد اقتصادی نیز در پرتو و حریم آن شکل میگیرد و شیوع پیدا میکند.
از این رو، مبارزه با فساد اقتصادی بدون مقابله با فساد سیاسی، نوعی مبارزه با معلول است که هر اندازه هم گسترده باشد، در سایۀ ابقای علت و ریشۀ آن، همچنان بازتولید و تکثیر میشود.
پس اگر انگیزۀ سالمی برای مبارزه با فساد اقتصادی در کار است، باید از مبارزه با فساد سیاسی شروع شود و گرنه در نهایت عبث است!
@khabarnamehe
✍️ احمد زیدآبادی
رسیدگی به اتهاماتِ مربوط به فساد اقتصادیِ عدهای از مقامهای سابق قضایی به هر انگیزهای که صورت گیرد، حداقل اثرش این است که "قداست خودساخته" برای این نهاد را که عمدتاً با هدفِ ایجاد حصاری امن و امان و گریز از هر گونه پاسخگویی و نقد و نظارت بر عملکرد کارکنان آن انجام گرفته بود، در هم میشکند و عملاً از دستگاه قضا تابوزدایی میکند.
به واقع این حجم از فساد اقتصادی نیز در سایۀ همان تابوسازی و گریز از نقد و نظارت حاصل شده است. گریز از نقد و نظارت و پاسخگویی و پر هزینه کردن آن برای منتقدان و ناظران و مطالبهگران، نامش فساد سیاسی است. در حقیقت، فساد سیاسی مادر و منشأ و سرچشمۀ تمام مفاسد است و فساد اقتصادی نیز در پرتو و حریم آن شکل میگیرد و شیوع پیدا میکند.
از این رو، مبارزه با فساد اقتصادی بدون مقابله با فساد سیاسی، نوعی مبارزه با معلول است که هر اندازه هم گسترده باشد، در سایۀ ابقای علت و ریشۀ آن، همچنان بازتولید و تکثیر میشود.
پس اگر انگیزۀ سالمی برای مبارزه با فساد اقتصادی در کار است، باید از مبارزه با فساد سیاسی شروع شود و گرنه در نهایت عبث است!
@khabarnamehe
✍نوام چامسکی:
دیگر وقت آن نیست که بدانیم چه کسی جهان را آفریده است!
باید دید چه کسانی به
خراب کردن آن مشغولند!
@khabarnamehe
دیگر وقت آن نیست که بدانیم چه کسی جهان را آفریده است!
باید دید چه کسانی به
خراب کردن آن مشغولند!
@khabarnamehe
✍نامه مرحوم آيتالله طاهري اصفهاني به مراجع عظام تقليد:
آيتالله سيد جلالالدين طاهري اصفهاني در نامهاي سه صفحهيي به حضرات آيات عظام شبيري زنجاني، وحيد خراساني، تبريزي، بهجت، فاضل لنكراني، مكارم شيرازي، صافي گلپايگاني، صانعي اصفهاني، موسوي اردبيلي و نوري همداني، كه تاريخ 27/دي/1381 مطابق با 13 ذيقعده الحرام 1423 در ذيل آن به چشم ميخورد، به تجليل از مقام و منزلت روحانيت و علماي دين پرداخت و با تكريم آيتالله منتظري، به شدت از ادامهي حصر وي انتقاد كرد. به گزارش گروه دريافت خبر خبرگزاري دانشجويان ايران، در مقدمهي اين نامه آمده است: « صلوات و تحيات بر روان افضل رسل و تجلي اول و پرورش يافته ازل، باني مباني شريعت، قبلهي راستين و كعبهي راستان، آيهي رحمت عالميان و مايهي خلقت آدميان محمد ابن عبدالله صلي الله عليه و آله و سلم و درود بر اولاد و احفاد آن نبي مكرم، باالتخصيص مهدي موعود عجلالله تعالي فرجه كه مهيج جان و مبهج روان و مروج ايمان و مفرح قلب و مجلي چشم و آخرين ذخيرهي ثقيل و ثمين الهي است. سلام بر اشرف مخلوقات كه عالمان امتش را افضل از انبياء بنياسراييل ناميد و بر همين ارادهي قدسي حضرتش بود كه هميشه دوران، بيوت بلدالامين فقها، معظم و محتشم اسلام، پناهگاه روح و روان بوده است. مراجع عظيمالشأن اسلام دامت معاليهم از اثقال رباط فقه اثيل و اصيل آل محمدند و هر يك منبع فضايل و منجات ملت و مرقات فضيلت و مرات عدالتند. از شيخ الطائفه طوسي تا خاتم الفقهاء انصاري و استادالكل بهبهاني و صاحب جواهر نجفي و مولف عروهالوثقي يزدي و نادرهالزمان بروجردي و نابغهالدوران خميني رحمتالله عليهم اجمعين كه هر يك واحدي كالف بودند و تقوا و علم و شجاعت منحصر به فرد اين طايفه شد و همگان را قبله الانظار ثري تا ثريا كرد. در طول اعصار و قرون، علماء دين سنگر تسخيرناپذير و دژ لايسخر و ملجأ و مأمن وثيق ملت بودهاند و حقايق دين چون صاعقه پرطنين از قلم نوشآگين و ذهن ذهين و مغز وزين و فكر صائب و انديشه ثاقب اين سلسله جليله تراوش كرده و پرتو افكنده و در مقابل استبداد و استعمار خروشيده و جامعهي مفلوك را از هلكوت ذلت و خفت نجات داده و جز به حقيقت و عدالت و آزادي به هيچ امري نيانديشيده و هرگز مرعوب جنجال غوغاگران و مرهوب طمطراق قدرتمندان و منكوب اصحاب سياست و مرعوب ارباب رياست نشده و قلم بميدان دوانده و شمشير علم از نيام بركشانده و شعر شعور خوانده و ثمال قوم بوده است كه لهم نور يمشون به في الناس. هان! اي بزرگواران اينك نوبت شماست و اين پيام معجز نظام پيامبر عظيمالشأن ماست كه فرمود: اذاظهرت البدع فللعالم ان يظهر علمه و الا فعليه لعنه الله.» آيتالله طاهري در ادامه با ابراز نگراني از وضعيت جسمي و سلامت آيتالله منتظري و طرح سؤالاتي،« حصر نامعهود » و « تعطيل مبحث و مدرس يك مرجع تقليد » را موجه ندانسته و پرسيده است: «آيا اظهار عقيده و انتقاد از حكومت در اسلام حبس و حصر دارد؟؛ آيا انتقاد به حكومت ما وارد نيست؟» اين نامه خطاب به مراجع عظام افزوده است: « قدم شمرده نهادن و احتياط كردن و در گوشهي امن عزلت و رياضت و عبادت، مسكن گزيدن و در مدرس و مسجد خلاصه شدن و از وظيفهي الهي و انساني، استنكاف كردن، دون شأن علماء دين است و بيم و هراس و تقيه در انجام تكليف شرعي و ابكام در اظهار حق مذموم خلق و مغضوب خالق است. ... اين مصيبت به تشيع ضربه ميزند و مشايخ ما را زير سؤال ميبرد... اينجانب سالياني است در اصفهان از سوي مقلدان ايشان تحت فشارم. خصوصا در شرايط فعلي كه وضعيت جسماني ايشان نگران كننده است منتظر اقدام عاجل شما بزرگوارانم و اگر به اقدام مراجع تقليد العياذ بالله اعتنا نكنند چه بايد كرد و در جايي كه به فرهيختگان فقهي و زبدگان علمي توجه نميشود، به كجا بايد چشم اميد دوخت؟!! من حدود هفتاد و شش سال است كه نان اسلام را ميخورم، نميتوانم نمكدان را بشكنم. و ما اريد الا الاصلاح ما استطعت و ما توفيقي الا با الله عليه توكلت و اليه انيب. ايام عزت مستدام و دوران شوكت پردوام از اعطاف و الطاف مراجع بزرگ و گرانقدر نهايت سپاس را دارم.» انتهاي پيام
@khabarnamehe
آيتالله سيد جلالالدين طاهري اصفهاني در نامهاي سه صفحهيي به حضرات آيات عظام شبيري زنجاني، وحيد خراساني، تبريزي، بهجت، فاضل لنكراني، مكارم شيرازي، صافي گلپايگاني، صانعي اصفهاني، موسوي اردبيلي و نوري همداني، كه تاريخ 27/دي/1381 مطابق با 13 ذيقعده الحرام 1423 در ذيل آن به چشم ميخورد، به تجليل از مقام و منزلت روحانيت و علماي دين پرداخت و با تكريم آيتالله منتظري، به شدت از ادامهي حصر وي انتقاد كرد. به گزارش گروه دريافت خبر خبرگزاري دانشجويان ايران، در مقدمهي اين نامه آمده است: « صلوات و تحيات بر روان افضل رسل و تجلي اول و پرورش يافته ازل، باني مباني شريعت، قبلهي راستين و كعبهي راستان، آيهي رحمت عالميان و مايهي خلقت آدميان محمد ابن عبدالله صلي الله عليه و آله و سلم و درود بر اولاد و احفاد آن نبي مكرم، باالتخصيص مهدي موعود عجلالله تعالي فرجه كه مهيج جان و مبهج روان و مروج ايمان و مفرح قلب و مجلي چشم و آخرين ذخيرهي ثقيل و ثمين الهي است. سلام بر اشرف مخلوقات كه عالمان امتش را افضل از انبياء بنياسراييل ناميد و بر همين ارادهي قدسي حضرتش بود كه هميشه دوران، بيوت بلدالامين فقها، معظم و محتشم اسلام، پناهگاه روح و روان بوده است. مراجع عظيمالشأن اسلام دامت معاليهم از اثقال رباط فقه اثيل و اصيل آل محمدند و هر يك منبع فضايل و منجات ملت و مرقات فضيلت و مرات عدالتند. از شيخ الطائفه طوسي تا خاتم الفقهاء انصاري و استادالكل بهبهاني و صاحب جواهر نجفي و مولف عروهالوثقي يزدي و نادرهالزمان بروجردي و نابغهالدوران خميني رحمتالله عليهم اجمعين كه هر يك واحدي كالف بودند و تقوا و علم و شجاعت منحصر به فرد اين طايفه شد و همگان را قبله الانظار ثري تا ثريا كرد. در طول اعصار و قرون، علماء دين سنگر تسخيرناپذير و دژ لايسخر و ملجأ و مأمن وثيق ملت بودهاند و حقايق دين چون صاعقه پرطنين از قلم نوشآگين و ذهن ذهين و مغز وزين و فكر صائب و انديشه ثاقب اين سلسله جليله تراوش كرده و پرتو افكنده و در مقابل استبداد و استعمار خروشيده و جامعهي مفلوك را از هلكوت ذلت و خفت نجات داده و جز به حقيقت و عدالت و آزادي به هيچ امري نيانديشيده و هرگز مرعوب جنجال غوغاگران و مرهوب طمطراق قدرتمندان و منكوب اصحاب سياست و مرعوب ارباب رياست نشده و قلم بميدان دوانده و شمشير علم از نيام بركشانده و شعر شعور خوانده و ثمال قوم بوده است كه لهم نور يمشون به في الناس. هان! اي بزرگواران اينك نوبت شماست و اين پيام معجز نظام پيامبر عظيمالشأن ماست كه فرمود: اذاظهرت البدع فللعالم ان يظهر علمه و الا فعليه لعنه الله.» آيتالله طاهري در ادامه با ابراز نگراني از وضعيت جسمي و سلامت آيتالله منتظري و طرح سؤالاتي،« حصر نامعهود » و « تعطيل مبحث و مدرس يك مرجع تقليد » را موجه ندانسته و پرسيده است: «آيا اظهار عقيده و انتقاد از حكومت در اسلام حبس و حصر دارد؟؛ آيا انتقاد به حكومت ما وارد نيست؟» اين نامه خطاب به مراجع عظام افزوده است: « قدم شمرده نهادن و احتياط كردن و در گوشهي امن عزلت و رياضت و عبادت، مسكن گزيدن و در مدرس و مسجد خلاصه شدن و از وظيفهي الهي و انساني، استنكاف كردن، دون شأن علماء دين است و بيم و هراس و تقيه در انجام تكليف شرعي و ابكام در اظهار حق مذموم خلق و مغضوب خالق است. ... اين مصيبت به تشيع ضربه ميزند و مشايخ ما را زير سؤال ميبرد... اينجانب سالياني است در اصفهان از سوي مقلدان ايشان تحت فشارم. خصوصا در شرايط فعلي كه وضعيت جسماني ايشان نگران كننده است منتظر اقدام عاجل شما بزرگوارانم و اگر به اقدام مراجع تقليد العياذ بالله اعتنا نكنند چه بايد كرد و در جايي كه به فرهيختگان فقهي و زبدگان علمي توجه نميشود، به كجا بايد چشم اميد دوخت؟!! من حدود هفتاد و شش سال است كه نان اسلام را ميخورم، نميتوانم نمكدان را بشكنم. و ما اريد الا الاصلاح ما استطعت و ما توفيقي الا با الله عليه توكلت و اليه انيب. ايام عزت مستدام و دوران شوكت پردوام از اعطاف و الطاف مراجع بزرگ و گرانقدر نهايت سپاس را دارم.» انتهاي پيام
@khabarnamehe
"قضات فاسد فراری و یا در بازداشت، احکام آنها، و ظلم به شهروندان"
✍محمد سهیمی
دوستان سلام: محاکمه اکبر طبری، معاون صادق لاریجانی در قوه قضاییه، که در حقیقت در زمان ریاست آخوند درباری، شیخ محمد یزدی [که به قول سید محمود هاشمی شاهرودی "ویرانه قضایی" از آن قوه ساخت] وارد آن قوه شده بود، پس لرزههای شدیدی داشته است.
دکتر محمود صادقی، نماینده مردم تهران در مجلس دهم که "صلاحیت" ایشان برای انتخابات مجلس یازدهم رد شد، پس از پایان اولین جلسه دادگاه طبری گفت، "تازه فهمیدم در چه لانه زنبوری چوب کرده بودم." یادآوری میکنم که دکتر صادقی افشا نمود که ۶۳ حساب قوه قضاییه به نام شخص صادق لاریجانی بود. در این حسابها پول مردم که به دلائل گوناگون به قوه قضاییه باید میپرداختند [نظیر جریمه، وثیقه، و غیره] ریخته میشد. سود بانکی این پولها در سال ۱۳۹۸ بنا بر گزارش خود قوه قضایه ۴۳۰ میلیارد تومان بوده است، که تازه خود این موضوع جای بحث دارد. پس از آن افشا گری حکم بازداشت دکتر صادقی با شتاب صادر شد، در حالیکه حتی قانون اساسی خود جمهوری اسلامی میگوید نمایندگان مصونیت دارند. پر واضح است که طبری سخت نگران از افشا گری دکتر صادقی بوده است.
علاوه بر اکبر طبری، ۱۹ نفر دیگر هم محاکمه میشوند. متهم ردیف نهم آخوند درباری غلامرضا منصوری است [دو عکس در کنار هم؛ یکی با عمامه، و دیگری بدون آن] که قاضی دادگاه بود که تعداد زیادی روزنامه نگار را به زندان انداخت. بعنوان مثال، در سال ۱۳۹۱ منصوری حکم بازداشت ۲۰ روزنامه نگار را در یک شب صادر کرد[عکس جمعی زیر]. یکی از آنها آقای اکبر منتجبی بود که من با گزارشها و مقالات خوب ایشان از زمان ریاست جمهوری آقای سید محمد خاتمی آشنا هستم [ایشان اکنون معاون سردبیر روزنامه "سازندگی" هستند]. منصوری حال خود فراری است و ظاهرا در آلمان است، فقط یک اتهام او دریافت ۵۰۰،۰۰۰ یورو بعنوان رشوه میباشد. جالب است که این آخوندهای درباری "معاملات" خودرا با یو و دلار انجام میدهند. او در خارج دیگر عمامه بسر ندارد، و ادعا کرده است که "مرزها بازشوند، به ایران باز میگردم." انشا الله.
متهم ردیف یازده بیژن قاسم زاده است [عکس زیر با ماسک] که قبلا کشتی گیر بود، و بعد به قوه قضاییه پیوست. او بازپرس دادسرای فرهنگ و رسانه بود، که برای خیلیها دردسر درست کرد، و حکم بلاک کردن "تلگرام" در ایران را او صادر نمود. هم چنین او بود که حکم بازداشت حمید بقایی یکی از معاونین و نزدیکان محمود احمدینژاد را صادر کرد. او را "مخوف" هم نامیده اند. او متهم به اعمال نفوذ در پروندهها و دریافت ۲.۸ میلیارد تومان رشوه است.
حال یک سوال مهم مطرح است: اگر این تعداد قاضی فاسد داشته ایم که از کار برکنار شده اند، و حتی تحت تعقیب هستند، تکلیف احکامی که صادر کرده اند چیست؟ چگونه میتوان اطمینان داشت که آن احکام قانونی و صحیح بوده اند؟ آقای علی مجتهد زاده [عکس زیر] که وکالت بسیاری را در در ایران به عهده داشته است، در توییتی نوشته بود،
"پروندههایی که تحقیقات و صدور قرارشان توسط قضات فاسد از جمله قاسمزاده و منصوری صورت گرفته، میبایست مورد بازبینی قرار گیرد و کسانی که بهواسطه اعمال نفوذ تیم اکبر طبری در دستگاه قضا حقشان ضایع شده باید حق اعاده دادرسی داشته و خسارتشان جبران شود."
البته اقدام صحیح همین است که آقای مجتهد زاده پیشنهاد کردند. ولی حال گزارش رسیده است که حساب توییتر ایشان بسته شده است، و خود ایشان نیز بازداشت شده اند.
قصه پر غصه قوه قضاییه غرق در فساد ایران همچنان ادامه دارد.
@khabarnamehe
✍محمد سهیمی
دوستان سلام: محاکمه اکبر طبری، معاون صادق لاریجانی در قوه قضاییه، که در حقیقت در زمان ریاست آخوند درباری، شیخ محمد یزدی [که به قول سید محمود هاشمی شاهرودی "ویرانه قضایی" از آن قوه ساخت] وارد آن قوه شده بود، پس لرزههای شدیدی داشته است.
دکتر محمود صادقی، نماینده مردم تهران در مجلس دهم که "صلاحیت" ایشان برای انتخابات مجلس یازدهم رد شد، پس از پایان اولین جلسه دادگاه طبری گفت، "تازه فهمیدم در چه لانه زنبوری چوب کرده بودم." یادآوری میکنم که دکتر صادقی افشا نمود که ۶۳ حساب قوه قضاییه به نام شخص صادق لاریجانی بود. در این حسابها پول مردم که به دلائل گوناگون به قوه قضاییه باید میپرداختند [نظیر جریمه، وثیقه، و غیره] ریخته میشد. سود بانکی این پولها در سال ۱۳۹۸ بنا بر گزارش خود قوه قضایه ۴۳۰ میلیارد تومان بوده است، که تازه خود این موضوع جای بحث دارد. پس از آن افشا گری حکم بازداشت دکتر صادقی با شتاب صادر شد، در حالیکه حتی قانون اساسی خود جمهوری اسلامی میگوید نمایندگان مصونیت دارند. پر واضح است که طبری سخت نگران از افشا گری دکتر صادقی بوده است.
علاوه بر اکبر طبری، ۱۹ نفر دیگر هم محاکمه میشوند. متهم ردیف نهم آخوند درباری غلامرضا منصوری است [دو عکس در کنار هم؛ یکی با عمامه، و دیگری بدون آن] که قاضی دادگاه بود که تعداد زیادی روزنامه نگار را به زندان انداخت. بعنوان مثال، در سال ۱۳۹۱ منصوری حکم بازداشت ۲۰ روزنامه نگار را در یک شب صادر کرد[عکس جمعی زیر]. یکی از آنها آقای اکبر منتجبی بود که من با گزارشها و مقالات خوب ایشان از زمان ریاست جمهوری آقای سید محمد خاتمی آشنا هستم [ایشان اکنون معاون سردبیر روزنامه "سازندگی" هستند]. منصوری حال خود فراری است و ظاهرا در آلمان است، فقط یک اتهام او دریافت ۵۰۰،۰۰۰ یورو بعنوان رشوه میباشد. جالب است که این آخوندهای درباری "معاملات" خودرا با یو و دلار انجام میدهند. او در خارج دیگر عمامه بسر ندارد، و ادعا کرده است که "مرزها بازشوند، به ایران باز میگردم." انشا الله.
متهم ردیف یازده بیژن قاسم زاده است [عکس زیر با ماسک] که قبلا کشتی گیر بود، و بعد به قوه قضاییه پیوست. او بازپرس دادسرای فرهنگ و رسانه بود، که برای خیلیها دردسر درست کرد، و حکم بلاک کردن "تلگرام" در ایران را او صادر نمود. هم چنین او بود که حکم بازداشت حمید بقایی یکی از معاونین و نزدیکان محمود احمدینژاد را صادر کرد. او را "مخوف" هم نامیده اند. او متهم به اعمال نفوذ در پروندهها و دریافت ۲.۸ میلیارد تومان رشوه است.
حال یک سوال مهم مطرح است: اگر این تعداد قاضی فاسد داشته ایم که از کار برکنار شده اند، و حتی تحت تعقیب هستند، تکلیف احکامی که صادر کرده اند چیست؟ چگونه میتوان اطمینان داشت که آن احکام قانونی و صحیح بوده اند؟ آقای علی مجتهد زاده [عکس زیر] که وکالت بسیاری را در در ایران به عهده داشته است، در توییتی نوشته بود،
"پروندههایی که تحقیقات و صدور قرارشان توسط قضات فاسد از جمله قاسمزاده و منصوری صورت گرفته، میبایست مورد بازبینی قرار گیرد و کسانی که بهواسطه اعمال نفوذ تیم اکبر طبری در دستگاه قضا حقشان ضایع شده باید حق اعاده دادرسی داشته و خسارتشان جبران شود."
البته اقدام صحیح همین است که آقای مجتهد زاده پیشنهاد کردند. ولی حال گزارش رسیده است که حساب توییتر ایشان بسته شده است، و خود ایشان نیز بازداشت شده اند.
قصه پر غصه قوه قضاییه غرق در فساد ایران همچنان ادامه دارد.
@khabarnamehe