کافه کتاب
24.7K subscribers
3.53K photos
690 videos
59 files
2.03K links
همه دعوتیم به یک فنجان آگاهی
در کنج کافه ی ذهنمان

آگاهی یک قدم جلوتر از دانایی است.
پژواک اندیشه یکدیگر باشیم.



https://www.instagram.com/cafe_kettab/


http://shamad.saramad.ir/_layouts/ShamadDetail.aspx?shamadcode=1-1-69227-61-3-
Download Telegram
هدف از وضع قانون حفظ انسان است نه برعکس.

🌱 @kettab 🌱

تصور کنید، مردی که همسرش به شدت بیمار است و چیزی به مرگش نمانده. تنها راه نجات یک داروی بسیار گران قیمت است که در شهر فقط یک نفر هست که آن را می فروشد. مرد فقیر داستان ما، هیچ پولی ندارد، هیچ آشنایی هم برای قرض گرفتن ندارد. به سراغ دارو فروش می رود و التماس می کند. به دست و پایش می افتد و عاجزانه خواهش می کند آن دارو را برای همسر بیمارش به عنوان وام یا قرض به او بدهد. دارو فروش به هیچ وجه راضی نمی شود. به هیچ وجه. حالا مرد ما دو راه دارد. یا دارو را بدزدد و یا نظاره گر مرگ همسرش باشد. مرد دارو را شبانه می دزدد و همسرش را از مرگ نجات می دهد. پلیس شهر او را دستگیر می کند.

کلبرگ، روانشناس و نظریه پرداز بزرگ قرن بیستم، با طرح این داستان از مردم خواست به دو سوال جواب دهند:

1- آیا کار آن مرد درست بود؟

2- آیا برای این دزدی، مرد باید مجازات شود؟ چرا؟

داستان معروف کلبرگ تمام بزرگان دنیا را به چالش کشید. وی پس از طرح آن گفت از روی جوابی که می توانید به این سوال بدهید من می توانم میزان هوش و شعور اجتماعی شما را تشخیص دهم و مهمترین قسمت این سنجش، پاسخ به سوال "چرا" در سوال دوم بود. هر کس جواب متفاوتی می داد. حتی سیاستمداران بزرگ دنیا به این سوال پاسخ دادند:

-آری، باید مجازات شود، دزدی به هر حال دزدی است.
🌱 @kettab 🌱
- زیر پا گذاشتن مقررات، به هر حال گناه است. فارغ از بیماری همسرش.

- کار آن مرد درست نبود اما مجازات هم نشود. زیرا فقیر است و راهی نداشته.

اما هنگامی که از گاندی این سوال را پرسیدند، پاسخ عجیبی داد. گاندی گفت کار آن مرد درست بوده است و آن مرد نباید مجازات شود. چرا؟ زیرا قانون از آسمان نیامده است. ما انسان ها قانون را وضع می کنیم تا راحت تر زندگی کنیم. تا بتوانیم در زندگی اجتماعی کنار هم تاب بیاوریم. اما هنگامی که قانون منافی جان یک انسان بی گناه باشد، دیگر قانون نیست. جان انسان ها در اولویت است. آن قانون باید عوض شود. گاندی گفت انسان بر قانون مقدم است.

کلبرگ پس از شنیدن سخنان گاندی گفت بالاترین نمره ای که می توان به یک مغز داد همین است.

🌱 @kettab 🌱

گاندی: "مغز ششم"
(بالاترین سطح شعور اجتماعی)
Forwarded from عکس نگار
🌱 @kettab 🌱

چه تلخ وقتی میخواهی و نمی توانی ...

و تلخ تر زمانیست آنانکه از هر لحاظ
سلامتی و مادی غنی و قوی هستند در خیر رسانی ناتوان و نادان ترند.
🌱 @kettab 🌱

کار بزرگ عبارت است از انجام كارهای كوچک با عشق زیاد.

#مادر ترزا
🌱 @kettab 🌱

شده توي يه جمع شلوغ ، وقتي تو ایستگاه مترو پياده ميشين ، يا بين آدم هايي كه تو تكاپوي خريد عيدن ، يا توي شلوغي صف ها ، يه بوي آشنا به دماغتون بخوره ، يه بويي كه انگار سال هاي ساله دنبالش ميگشتين و هيچوقت پيداش نكردين ، بعد سراسيمه دنبال اون بو ميگردين و نميتونين اونو پيدا كنيد و بين بو هاي ديگه گم ميشه و شما باز هم تا مدت هاي طولاني اونو پيدا نميكنين .
حضور بعضي از آدم ها هم تو زندگيمون همين طوره ، يكهو ، كسي رو ميبيني كه ممكنه براي بار اول ملاقاتش كني ، اما انگار سال هاي سال منتظرش بودي ، باهاش زندگي كردي ، تو سرماي زندگي اون بغلت كرده و تو آشفتگي ها اون آرومت كرده ، انگار سال هاي سال منتظر يه همچين صدايي ، يه همچين نگاهي ، يه همچين گويشي بودي كه از پشت سر صدات كنه خانم / آقاي فلاني سلام .
اونجاست كه وقتي سرتو برميگردوني ميبيني كه اين آدم دقيقا همون آدميه كه انگار به وجود اومده كه تمام احساستو بدون ادعا تقديمش كني .
بعد از اون بو ، بعد از اون آدم ، خيلي ها ميان و ميرن ،
خيلي عطر هاي جديد ، خيلي آدم هاي جديد .
اما ميدوني ، ترجيح ميدي تمام عمرتو واسه پيدا كردن اون بو و آدم بگردي چون فقط یکبار این اتفاق می افته

🌱 @kettab 🌱

#مهتاب_خليفپور
🌱 @kettab 🌱

روزی دست پسر بچه‌ای در گلدان کوچکی گیر کرد و هر کاری کرد، نتوانست دستش را از گلدان خارج کند.

به ناچار پدرش را به کمک طلبید. اما پدرش هم هر چه تلاش کرد نتوانستند دست پسر را از گلدان خارج کنند. گلدان گرانقیمت بود، اما پدر تصمیم گرفته بود که آن را بشکند.
🌱 @kettab
قبل از این کار به عنوان آخرین تلاش به پسرش گفت: «دستت را باز کن، انگشت‌هایت را به هم بچسبان و آنها را مثل دست من جمع کن. آن وقت فکر می‌کنم دستت بیرون می‌آید.»

پسر گفت: «می‌دانم اما نمی‌توانم این کار را بکنم.»

پدر که از این جواب پسرش شگفت‌زده شده بود پرسید: «چرا نمی‌توانی؟»

پسر گفت: «اگر این کار را بکنم سکه‌ای که در مشتم است، بیرون می‌افتد!»

شاید شما هم به ساده‌لوحی این پسر بخندید، اما واقعیت این است که :

اگر دقت کنیم می‌بینیم همه ما در زندگی به بعضی چیزهای کم‌ارزش، چنان می‌چسبیم که ارزش دارایی‌های پرارزشمان را فراموش می‌کنیم و در نتیجه آنها را از دست می‌دهیم.

🌱 @kettab 🌱
🌱 @kettab 🌱

ﻣـﺮﺩﯼ ﺑـﻪ همسرش ﮔـﻔـﺖ: "ﻧـﻤـﯿـﺪﺍﻧـﻢ ﺍﻣـﺮﻭﺯ ﭼـﻪ ﻛـﺎﺭ ﺧـﻮﺑـﯽ ﺍﻧـﺠـﺎﻡ ﺩﺍﺩﻡ ﻛـﻪ ﯾـﻚ فرشته ﺑـﻪ ﻧـﺰﺩﻡ ﺁﻣـﺪ ﻭ ﮔـﻔـﺖ ﻛـﻪ ﯾـﻚ ﺁﺭﺯﻭ ﻛـﻦ ﺗـﺎ ﻣـﻦ ﻓـﺮﺩﺍ ﺑـﺮﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﺵ ﻛـﻨـﻢ"!
همسرش ﺑـﻪ ﺍﻭ ﮔـﻔـﺖ: "ﻣـﺎ ﻛـﻪ 16 ﺳـﺎﻝ ﺑـﭽـﻪ ﺍﯼ ﻧـﺪﺍﺭﯾـﻢ، ﺁﺭﺯﻭ ﻛـﻦ ﻛـﻪ ﺑـﭽـﻪ ﺩﺍﺭ ﺷـﻮﯾـﻢ.
ﻣـﺮﺩ ﺭﻓـﺖ ﭘـﯿـﺶ ﻣـﺎﺩﺭﺵ ﻭ ﻣـﺎﺟـﺮﺍ ﺭﺍ ﺑـﺮﺍﯼ ﺍﻭ ﺗـﻌـﺮﯾـﻒ‌ ﻛـﺮﺩ، ﻣـﺎﺩﺭﺵ ﮔـﻔـﺖ: "ﻣـﻦ ﺳـﺎﻟـﻬـﺎﺳـﺖ ﻛـﻪ ﻧـﺎﺑـﯿـﻨـﺎ ﻫـﺴـﺘـﻢ، ﭘـﺲ ﺁﺭﺯﻭ ﻛـﻦ ﻛـﻪ ﭼـﺸـﻤـﺎﻥ ﻣـﻦ ﺷـﻔـﺎ ﯾـﺎﺑـﺪ".
ﻣـﺮﺩ ﺍﺯ ﭘـﯿـﺶ ﻣـﺎﺩﺭﺵ ﺑـﻪ ﻧـﺰﺩ ﭘـﺪﺭ ﺭﻓـﺖ، ﭘـﺪﺭﺵ ﺑـﻪ ﺍو ﮔـﻔـﺖ: "ﻣـﻦ ﺧـﯿـﻠـﯽ ﺑـﺪﻫـﻜـﺎﺭﻡ ﻭ ﻗـﺮﺽ ﺯﯾـﺎﺩ ﺩﺍﺭﻡ، ﺍﺯ ﺍﻭﻥ ﻓـﺮﺷـﺘـﻪ ﺗـﻘـﺎﺿـﺎﯼ ﭘـﻮﻝ ﺯﯾـﺎﺩﯼ ﻛـﻦ".
ﻣـﺮﺩ ﻫـﺮﭼـﻪ ﻓـﻜﺮ ﻛـﺮﺩ, ﻫـﻮﺍﯼ ﻛـﺪﺍﻣـﺸـﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﺍﺷـﺘـﻪ ﺑـﺎﺷـﺪ، ﻛـﺪﺍﻡ ﯾـﻚ ﺍﺯ ﺍﯾـﻦ ﺍﻓـﺮﺍﺩ ﺗـﻘـﺪﻡ ﺩﺍﺭﻧـﺪ، همسرم؟ ﻣـﺎﺩﺭﻡ؟ ﭘـﺪﺭﻡ؟

ﺗـﺎ ﻓـﺮﺩﺍ ﺭﺍﻩ ﭼـﺎﺭﻩ ﺭﺍ ﭘـﯿـﺪﺍ ﻛـﺮﺩ ﻭ ﺑـﺎ ﺧـﻮﺷـﺤـﺎﻟـﯽ ﺑـﻪ ﭘـﯿـﺶ فرشته ﺭﻓـﺖ ﻭ ﮔـﻔـﺖ: "ﺁﺭﺯﻭ ﺩﺍﺭﻡ ﻛـﻪ ﻣـﺎﺩﺭﻡ ﺑـﭽـﻪ‌ﺍﻡ ﺭﺍ ﺩﺭ ﮔـﻬـﻮﺍﺭﻩﺍﯼ ﺍﺯ ﻃـﻼ ﺑـﺒـﯿـﻨـﺪ“!

🌱 @kettab 🌱
🌱 @kettab 🌱

مگر چه عیب دارد که انسان حتی در هشتاد سالگی هم الک و دولک بازی کند، و گرگم به هوا و قایم باشک....

مگر چه خطا هست در اینکه برای چیدن یک دانه تمشک رسیده که در لا به لای شاخه های به هم تنیده جا خوش کرده است، آن همه تیغ را تحمل کنیم؟

مگر کجای قانون به هم می خورد، اگر من و تو در جمع بزرگی از یاران و همسایگانمان، در یک روز زرد پاییزی، صدها بادکنک رنگین را به آسمان بفرستیم و کودکانه به رقص های خالی از گناه آن ها نگاه کنیم؟...
بادبادک ها، هرگز ندیده ام که ذره ای از شخصیت آدم ها را به مخاطره بیندازند...
باور کن!
🌱 @kettab
اما شاید طرفداران وقار خیال می کنند که بادکنک بازی ما، صلح جهانی را به مخاطره خواهد انداخت و تعادل اقتصاد جهانی را، و عدل و انصاف و مساوات جهانی را!...

بانوی من!

این را همه می دانند: آنچه بد است و به راستی بد است، چرک منجمد روح است و واسپاری عمل به عقده ها، نه هوا کردن بادکنک ها.....

🌱 @kettab 🌱

#نادر_ابراهيمى
چهل نامه ی کوتاه به همسرم
🌱 @kettab 🌱

ديو گنس شاگرد آنتيستنس كه او نيز از شاگردان ارسطو بود، در خمی می زيست و از مال دنيا ردا، عصا و كيسه ناني بيش نداشت. (بنابراين ربودن خوشبختی او كار ساده اي نبود!)

روزی كنار خم خود نشسته بود و از آفتاب لذت می برد، در اين حال اسكندر بزرگ سراغش رفت. امپراتور در برابر او ايستاد و پرسيد چه مي تواند برای او بكند. آيا چيزی مي خواهد؟ ديو گنس پاسخ داد: بلی، كنار بايست؛ جلوی آفتاب را گرفته ای! بدين طريق نشان داد غنی تر و خوشبخت تر از بزرگمردی است كه در برابرش ايستاده. يعني آنچه را می خواست داشت...

خوشبختی حقيقی در مواهب ظاهری همچون تجملات مادی و قدرت سياسی نيست. خوشبختی حقيقی در اين است كه انسان خود را از قيد و بند اين چيزهای اتفاقی و گذرا رها سازد و اين خوشبختی وقتی بدست آمد، ديگر هيچ وقت آن را از دست نمی دهد.

🌱 @kettab 🌱

#یوستین_گردر
📕 دنیای سوفی
🌱 @kettab 🌱

انزوا عیبی دارد که مانند معایب دیگر آن به آسانی قابل درک نیست و آن این است :
همانطور که اگر آدمی به طور مُستمر در خانه بماند جسمش در برابر تأثیرات بیرون چنان حساس میشود که هر نسیم خنک او را بیمار میکند خُلق آدمی هم در اثر انزوا و تنهاییِ مُمتد چنان حساس میشود که بی اهمیت ترین حوادث، حرفها یا حتی حالت چهرهٔ دیگران او را نگران، رنجیده خاطر یا مجروح میکند، درحالی که کسانی که مدام در اغتشاش و آشوب زندگی میکنند، هیچ متوجه اینها نمیشوند.
🌱 @kettab 🌱
اما به کسی که به ویژه در سنین جوانی طاقت تحمل وجود خسته کنندهٔ دیگران را ندارد و به حق از معاشرت با آنان ناخرسند میگردد و به انزوا رانده میشود توصیه میکنم که عادت کند قدری از تنهایی خویش را به همراه خود به جمع ببرد، یعنی بیاموزد که حتی در جمع نیز تا اندازه ای تنهایی خود را حفظ کند، هرچه می‌اندیشد فوراً ابراز نکند و همچنین آنچه را که میگویند زیاده به جّد نگیرد و از دیگران نه از حیث اخلاقی، نه عقلی انتظار بسیار داشته باشد و بنابراین بی اعتنایی را در برابر نظرات آنان در خود استوار کند که این مطمئن ترین روش برای اِعمال شکیباییِ درخورِ تحسین است - اگر چنین کند در میان جمع است اما با دیگران نیست و رابطه‌اش با دیگران واجد ماهیتی صرفاً عینی است. این روش او را از تماس نزدیک با جمع و درنتیجه از آلودگی و رنجش مصون می‌دارد.

🌱 @kettab 🌱

#آرتور_شوپنهاور
📓 در باب حکمت
🌱 @kettab 🌱

برای آنکه لحظه هایی سرشار از خلوص و احساسی و عاطفه داشته باشی، باید که چیزهایی را از کودکی با خودت آورده باشی؛ و گهگاه، کاملاً سبکسرانه و بازیگوشانه رفتار کرده باشی. انسانی که یادهای تلخ و شیرینی را از کودکی در قلب و روح خود نگه ندارد و نداند که در برخی لحظه ها واقعاً باید کودکانه به زندگی نگاه کند، بی ترحم خواهد شد.

🌱 @kettab 🌱

#نادر_ابراهیمی
📗 ابوالمشاغل
🌿 @kettab 🌿

ما هرگز از آنچه نمی‌دانستیم و از کسانی که نمیشناختیم ترسی نداشتیم.
ترس، سوغات آشنایی هاست.

#نادر_ابراهیمی
📘 بار دیگر شهری که دوست می‌داشتم
🌱 @kettab 🌱

کارمندِ جزء بودن خفت‌آور نیست آقا؛
«جزء» بودن و جزیی از یک کل نبودن خفت‌آور است.

#نادر_ابراهیمی
📔 تضادهای درونی
🌱 @kettab 🌱

ماندن با کسی که قدرتان را نمی داند
وفــــاداری نیست
حـــماقت است...!

#ژوزه_ساراماگو
کافه کتاب:

لطفا به احترام قلم مطالب را با لینک کافه کتاب ارسال کنید🙏🙏🙏

#رعایت_فرهنگ_کپی_رایت
🌱 @kettab 🌱
🌱 @kettab 🌱
02 Baghara
🌱 @kettab 🌱

#قرائت صفحه ۵
02 Baghara
🌱 @kettab 🌱

#ترجمه صفحه ۵
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM