Ketabakhar کتابِ آخر
1.22K subscribers
13.8K photos
93 videos
14 files
795 links
Book,Music,Film,Art etc.
معرفی،خریدوفروش کتب نایاب،دست دوم وجدید.تاریخ،فلسفه،ادبیات،موسیقی،سینماوهنر

www.Ketabakhar.ir

03132201697
09367359119

اینستاگرام :
https://www.instagram.com/ketabakhar?igshid=MTNiYzNiMzkwZA

ارتباط با ادمین
@Ketabeakhar1
Download Telegram
جاودانگی
نوشته میلان کوندرا
ترجمه حشمت الله کامرانی
انتشارات فاخته - قابل تهیه در کتاب آخر / پست و ارسال کتاب به سراسر ایران
بخش هایی از اثر
آنچه مردم را وامی دارد تا مشت شان را به آسمان برافرازند، تفنگ در دستشان بگیرند
و آنان را وا می دارد تا برای آرمانهای عدالت خواهانه و غیرعادلانه مبارزه کنند،خرد
نیست، بلکه یک روح بزرگ شده است . این سوختی است که بدون آن موتور تاریخ از
حرکت باز می ماند و اروپا زیر علف دفن می شود و با آرامش به ابرهایی خواهد
نگریست که در آسمان می گذرند.

اگر کره ی مریخ گوی عظیمی بود از رنج، که هر سنگش از درد فریاد می کشید نمی توانست همدردی ما را برانگیزد، زیرا مریخ به دنیای ما تعلق ندارد. کسی که خود را خارج از دنیا می داند ، به رنج های دنیا حساس نیست . تنها حادثه ای که او را برای لحظه ای از رنج خودش دور ساخت بیماری و مرگ سگ کوچکش بود . همسایه اش عصبانی شده بود : به آدم ها اهمیت نمی دهد، اما برای یک سگ گریه می کند! او به این سبب برای سگ گریه کرد، که سگ بخشی از دنیایش شده بود، حال آنکه همسایه نشده بود ؛ سگ صدایش را می شنید ، آدمها نمی شنیدند.
مادرم برای دفعه اول به منزل ما آمد و چطور... صد تومان آورد و در جلوی عظام الدوله شمرد و داد. ولی پول مرا درمان نمی کند، من به ذره ای حس عالم انسانی احتیاج داشتم (یادداشت های روزانه نیما-ص134) @Nima_youshij
شب هول
نویسنده: هرمز شهدادی
ناشر:کتاب زمان
قطع: رقعی شومیز283 برگ
قابل تهیه در کتاب آخر
پست و ارسال کتاب
شب هول
نویسنده: هرمز شهدادی
ناشر:کتاب زمان
قطع: رقعی شومیز283 برگ
قابل تهیه در کتاب آخر
پست و ارسال کتاب
"وحشت همیشه با ماست. مثل خدا که همیشه با ماست. باورمان نمی شود که می شود نترسید. همان طور که باورمان نمی شود که می شود خدایی نباشد. حتی تصورش برای مان مشکل است. لاک پشت بدون لاک تاب هوا را هم ندارد. و ترس ما لاک ماست. پوسته ای سخت است که از فضای بیرون، از هوای بیرون و از نفس آدم های بیرون جدای مان می کند. همیشه محتاطیم. به کوچک ترین حرکت نا آشنایی سرمان را می دزدیم و در درون پوسته ی ترس پنهان می شویم. نفوذ ناپذیر و جامد. در درون این قشر ضخیم است که کابوس های مان عذاب مان می دهد. در درون این قشر ضخیم است که بیداریم، می بینیم، می شنویم، و همه گمان می کنند که سنگیم، نمی بینیم، نمی شنویم، خوابیم. و یا ، اگر خیلی هوشیارمان بپندارند، فکر می کنند پذیرفته ایم. خدای مان هم همین جاست. زیر لاک ماست. بند نافی است که ما را به دنیای بیرونی پیوند می دهد. اگر او نباشد چه کسی باز گویی رنج های مان را بشنود ؟ باور نمی کنیم که حیات همین است. همین که بر ما گذشته است، بر ما که قهرمان نیستیم. لاک پشت هم نیستیم..."

شب هول/ هرمز شهدادی
حضوری که جز به هنگام دور بودن از او، جز به وقت تنهایی، ملموس نبود. محسوس نمی شد. چیزی پرسید و رفت. دهانی را، لبانی را، چشم هایی را، در کاسهٔ سر من نهاد و گریخت. به گمانم هر کس در ذهن خود قالب هایی اساطیری دارد. قالب هایی که ذهن از وجود آنها بی خبر است. ناگهان به تصادف زنی یا مردی قالب اسطوره ای خویش را در ذهن ما می یابد. حضور خفته اش را در ذهن ما بیدار می کند. و از آن لحظه به بعد حس می کنیم که او را سالهاست می شناسیم. سالهاست او را دوست می داریم. و سالهاست او همدم ذهنی ماست.
شب هول/ هرمز شهدادی / قابل تهیه در کتاب آخر
چاه بابل
نوشته رضا قاسمی
چاپ 1378
تعداد صفحات 222 برگ
قطع شومیز رقعی
قابل تهیه در کتاب آخر
پست و ارسال کتاب، موسیقی و فیلم به سراسر ایران
...شوربختي مرد در اين است كه سن خود را نمي بيند. جسمش پير مي شود اما تمنايش همچنان جوان مي ماند. زن، هستي اش با زمان گره خورده. آن ساعت دروني كه نظم مي دهد به چرخه زايمان، آن عقربه كه در لحظه اي مقرر مي ايستد روي ساعت يائسگي، اينها همه پاي زن را از راه مي برد روي زمين سخت واقعيت. هر روز كه مي ايستد در برابر آينه تا خطي بكشد به چشم يا سرخي بدهد به لب، تصوير رو به رو خيره اش مي كند به رد پاي زمان كه ذره ذره چين مي دهد به پوست. اما مرد، پايش لب گور هم كه باشد چشمش كه بيفتد به دختري زيبا، جواني او را مي بيند اما زانوان خميده و عصاي خود را نه؛ مگر وقتي كه واقعيت با بي رحمي تمام آوار شود روي سرش......

چاه بابل رمان گیرا و پر کشش از رضا قاسمی نویسنده رمان های “همنوایی شبانه ارکستر چوبها” و “وردی که بره ها می خوانند” است.این کتاب ماجرای زندگی یک خواننده ایرانی ساکن پاریس را همزمان با داستان زندگی تناسخ قبلی او در دوره قاجار روایت می کند.
آن چیزی که چاه بابل را تا این اندازه خواندنی و پر جاذبه می کند فرم روایت داستان و محتوای آن است، قاسمی در عمل چند داستان را به طور موازی روایت می کند و شاید بتوان گفت به نوعی زمان را در هم می آمیزد.نویسنده برای روایت داستان از مضامین جنسی ،دینی و اسطوره های آسمانی بهره جسته و این مضامین را در بستری تاریخی پرداخته است.این اثر به قدری خلاقانه است که به زعم عده ای می توان آن را به لایه های مختلفی تقسیم بندی کرد و ساعت ها راجع به هر کدامشان صحبت کرد.

لایه زیرین داستان که به هاروت و ماروت می پردازد لایه ای است که در واقع با به کارگیری عناصر مذهبی سعی در پیش بردن داستان دارد.لایه های میانی در حقیقت مسائل و حدیث آدم های داستان است، آدم هایی که مهاجرت کرده و گویی ریشه خود را از دست داده اند و دچار پارادوکس هایی شده اند که نویسنده به خوبی به آن ها می پردازد.
لایه رویی روایتی است از شخصیت اصلی داستان که خواننده ای است که او هم مهاجرت کرده است و در این بین به دنبال رهایی از توتم ها و عقده های روانی خود است.این سه لایه به قدری هنرمندانه آورده شده است و به طور موازی پیش می روند که به طور همزمان در ذهن مخاطب پیش می روند.
چاه بابل
نوشته رضا قاسمی
چاپ 1378
تعداد صفحات 222 برگ
قطع شومیز رقعی
قابل تهیه در کتاب آخر
پست و ارسال کتاب، موسیقی و فیلم به سراسر ایران
...شوربختي مرد در اين است كه سن خود را نمي بيند
Caruso
Mercedes Sosa
مرسدس سوسا ملقب به صدای بی صدایان
سبک فولکلور آرژانتینی با تلفیقی از موسیقی بومیان امریکای لاتین
مجموعه کامل 52 آلبوم قابل تهیه در کتاب آخر
مرسدس سوسا ( Mercedes Sosa) (ژوئیه ۱۹۳۵- ۴ اکتبر ۲۰۰۹) «صدای مردم» که با نامهای سوسای سیاه یا نوای آمریکای لاتین نیز خوانده می‌شود، مشهورترین خوانندهٔ آرژانتین و فعال سیاسی است. ترانه‌های بومی آمریکای جنوبی را به گوش جهانیان می‌رساند و «صدای بی‌صدایان» لقب گرفت. از لقب هایی که دیگر کشورهای مظلوم جهان به او داده اند می توان به سوسای سیاه، مادرِ بزرگ، نوای امریکای لاتین، نوای سرزمین، و مادر زمین اشاره کرد.

مرسدس سوسا در جنبش ترانه‌سرایی نوین آمریکای لاتین به ویژه آرژانتین نقش بسیار داشت. او طبع خود را در ژانرهای دیگر مانند پاپ، راک و تانگو نیز آزموده است.
یکی از دلائل شهرت و محبوبیت مرسدس سوسا اجرای ترانه زیبای گراسیاس آلا ویدا (سپاس زندگی) سروده ویولتا پارّرا هنرمند فقید شیلیایی و دوست ویکتور خارا است. ترانه مزبور را خیلی‌ها خوانده‌اند، اما اجرای مرسدس سوسا آنرا ماندگار کرده‌است.
اواخر سال ۱۳۵۷ وقتی مرسدس سوسا در آرژانتین ترانه گراسیاس آلا ویدا را اجرا می‌کرد، در میانهٔ کنسرت ماموران حکومت نظامی آرژانتین حمله کردند و با خشونت جلسه را بهم زده، تعداد زیادی را بازداشت نمودند. از آن به بعد پخش آثار مرسدس سوسا ممنوع و وی از آرژانتین تبعید شد.
مرسدس سوسا ۱۲ مهر ۱۳۸۸ درگذشت.
او با صدای گرم و پر غم خودش رنج و درد مردم محروم را بازتاب می‌داد. با نظام‌های دیکتاتوری، زاویه و فاصله داشت و با مبارزان راه آزادی همراهی می‌کرد. همه جا جانب ستمدیدگان و بومیان آمریکای لاتین را می‌گرفت و از همین رو وقتی درگذشت، آرژانتین عزادار شد. دیه‌گو مارادونا، او را الهه آزادی لقب داد و گفت یکی از بزرگان تمام دوران از نزد ما رفت. بعدها شکیرا خواننده کلمبیایی لبنانی الاصل گفت مثل مرسدس سوسا دیگر نخواهد آمد. او صدای همه کسانی بود که با استفاده از موسیقی علیه ستمگری و رنج آدمیان فریاد می‌زدند.

مرسدس سوسا و ویکتور خارا، ویولتا پارا، ویکتور اردیا و آلفردو زیتاروسا در دهه ۶۰ و ۷۰ میلادی اندیشه‌های ترقی‌خواهانه را با موسیقی و شعر درآمیختند و به این وسیله نقض حقوق بشر و آزادی‌های مدنی را توسط حکومتهای سرکوبگر آمریکای لاتین به گوش جهانیان رساندند.
در ماه‌های آخر حکومت دیکتاتوری آرژانتین که در جریان آن ده‌ها هزار نفر در سرکوب نیروهای ترقی‌خواه به دست دولت کشته شدند، مرسدس سوسا به میهنش بازگشت و در غم و شادی مردم شریک شد. مرسدس سوسا نزدیک به ۴۰ آلبوم به یادگار گذاشته‌است: زنان آرژانتینی، به یاد ویولتا پارّرا، کریسمس با مرسدس، فریاد زمین، مردم در صدای من هستند، کودکان فردا، زندگی در آرژانتین،...
یکی از زیباترین ترانه‌های مرسدس سوسا که مردم آرژانتین (و آمریکای لاتین) مثل سرود ملی به آن می‌نگرند، کانسیون کونتودوس (آهنگ مردم، آواز همه) نام دارد. این ترانه در آلبوم فریاد زمین ارائه شده و در آن علاوه بر آرژانتین، به پرو، شیلی، برزیل، کوبا، کلمبیا، اروگوئه و مکزیک اشاره می‌شود.
گابریل گارسیا مارکز نویسنده نامدار همیشه سوسا را معشوقه ی خود می نامید.
Mercedes Sosa
مرسدس سوسا ترانه‌های بومی آمریکای جنوبی را به گوش جهانیان می‌رساند و «صدای بی‌صدایان» لقب گرفت.
Mercedes Sosa - Gracias A La Vida
https://www.youtube.com/watch?v=cIrGQD84F1g
جوی و دیوار تشنه
نوشته ابراهیم گلستان
انتشارات روزن
چاپ 1351
تعداد صفحات229
قطع رقعی شومیز - قابل تهیه در کتاب آخر
جوی و دیوار تشنه
نوشته ابراهیم گلستان
انتشارات روزن
چاپ 1351
تعداد صفحات229
قطع رقعی شومیز - قابل تهیه در کتاب آخر
به یاد دارم که هوا گرم بود و راه خاک آلود و غبار از شکافهای کف
اتوبوس بالا میزد و پیش پای من زنبیل خوراک جا بر پاهای او تنگ کرده بود و من آن را آهسته کنار میسراندم تا جا بر پاهای او تنگ تر شود . ما با خواهران و برادرانمان ، و با مادر دوستم و با عمه ی او که پهلوی من نشسته بود به باغ می رفتیم ، و من دلم می خواست عاشق خواهر کوچیکش شوم اما دوست من که می گفتند خواهرش عاشق من شده است عاشق او شده بود و من نمی دانستم چه کنم چون یک خواهر من می خواست من عاشق آن خواهر کوچک که دوستم عاشقش بود شوم چون خودش عاشق آن دوست من بود و خواهر دیگرم میخواست من عاشق آن خواهر کوچک نشوم چون در درس و ورزش مدرسه حریف من بودند و راز آشکار و اما چشم پوشی شده این شبکه را ثباتی نبود . غروب که برگشتیم خواهر دوستم عاشق دوست دیگرم بود و خواهر من عاشق هیچکدام نبود و دوستم عاشق خواهرم بود و دوست دیگرم عاشق خواهر دیگرم بود و خواهر او که پهلوی من نشسته بود دیگر سوگند یاد کرده بود
این کتاب شامل ده داستان به نامهای زیر است:

عشق سالهای سبز
چرخ و فلک
سفر عصمت
صبح یک روز خوش
ماهی و جفتش
طوطی مرده همسایه من
بودن یا نقش بودن
با پسرم روی راه
درخت ها
بعد از صعود
پاپيون
نويسنده: هانري شارير
مترجم: هوشنگ حافظي پور
ناشر: شهريار
تعداد صفحه: 606
اندازه كتاب: وزیری جلد سلفون - سال انتشار: 1349..قابل تهیه در کتاب آخر
و هیچ چیز آسانتر از ترک این زنجیرها نیست...
پاپيون
نويسنده: هانري شارير
مترجم: هوشنگ حافظي پور
ناشر: شهريار
تعداد صفحه: 606
اندازه كتاب: وزیری جلد سلفون - سال انتشار: 1349..فیلم و آلبوم موسیقی فیلم و کتاب پاپیون قابل تهیه در کتاب آخر
و هیچ چیز آسانتر از ترک این زنجیرها نیست...
رمان پاپیون که به شرح تلاشهای هانری شاریر که به اتهام واهی قتل دستگیر و به حبس ابد با اعمال شاقه در مستعمرات فرانسه محکوم شده است در عین مضمون جذاب و نفس گیری که دارد و خواننده را به اتمام این کتاب 537 صفحه ای ترغیب می کند حاوی ویژگی های دیگریست که پرداخت مفصل آن در این مجال کوتاه میسر نمی شود،اما این مانع ازین نمی شود که درباره نکات برجستهء این کتاب بحث نشود.
هرچند این داستان شرح زندگی مشقت بار و تلاشهای محکوم به شکست قهرمان این داستان برای فرار از زندان و رسیدن به آزادیست ولی در ورای این لحظات خشن و پرتنش ناگفته هائی از ارزشهای انسانی و بایدها و نباید ها وجود دارد که خواننده بطور غیر مستقیم به ان واقف می شود. هانری قربانی یک دسیسه شده است و بار مسئولیت قتلی را به دوش می کشد که مرتکب آن نشده است؛لذا روحی سرخورده و نا آرام دارد که نمی تواند سرنوشتی را که برای او رقم زده اند بپذیرد.و در نهایت به گویان فرانسه برای گذراندن دوره محکومیت فرستاده می‌شود و در آخر بعد از چند اقدام به فرار موفق به فرار از زندان می‌شود.
لازم به ذکر است که اسم فرانسوی کتاب "Papillon" هست که معنای آن "پروانه" پاپیون در سال ۱۹۶۹ منتشر شد. اندک زمانی پس از انتشار کتاب، هالیوود فیلم پاپیون را بر مبنای این اثر ساخت.
...................................
@ketabeakhar
Tel: 03132201697-09367359119
facebook: ketab akhar کتاب آخر
Address: چهارباغ عباسی مجتمع چهارباغ زیرزمین پلاک 44
http://www.instagram.com/ketabe_akhar
پست و ارسال کتاب به سراسر ایران
اسرار گنج دره جنی
نویسنده ابراهیم گلستان
چاپ 1353
قطع رقعی شومیز قابل تهیه در کتاب آخر
در این چشم انداز بیشتر آدم ها قلابی اند.هرجور شباهت میان آن ها و کسانِ واقعی مایه تاسف کسان واقعی باید باشد.
اسرار گنج دره جنی
نویسنده ابراهیم گلستان
چاپ 1353
قطع رقعی شومیز قابل تهیه در کتاب آخر
در این چشم انداز بیشتر آدم ها قلابی اند.هرجور شباهت میان آن ها و کسانِ واقعی مایه تاسف کسان واقعی باید باشد. "به جای مقدمه"

می دانست آدم حتی به تجربه های خصوصی خود بی توجه است. دیگر چه خواسته اندرز و پند و حکمت از دست دوم و سوم. می دانست آدم در هر حال باید برای خود گز و معیار خاص بسازد، که می سازد. می دانست حتی در معیار و گز نداشتن یک جور معیار، یا عیار پنهان است. تازه، این ها هم در زیر بار حادثه ها باز شکل و قدر تازه می گیرند. اس اساس گز برای هر آدم باید صداقتش به خودش باشد. وقتی صداقت بود هوش هم به کار می افتد چون آن وقت می داند که آن چه می داند برای او بس نیست. هوشش به کار می افتد. چشم باز می شود افیون ترس و عادت از تاثیر می افتد – آدم می شود آزاد. بی آزادی آدم به آدمیت نمی رسد، هرگز. دروغ ضد آزادی ست. بی آزادی سلطه به دست نمی آید. بی سلطه آدم همیشه حیوان است. اصلا آدم یعنی مسلط به خود بودن. وقتی صداقت نباشد تسلط نیست. مسلط به خود بودن یعنی تامین پایه آزادی. می دانست. (ص ۱۴۷ و ۱۴۸)

آسان گویی به درد نمی خورد. آسان گویی کلام را از سر و رمز می انداخت. بی سر و رمز اگر می گفت باید دلیل می آورد. با سر و رمز نیازی نبود به استدلال. وقتی دلیل بیاری حاجت به باز هم دلیل آوردن و، بد تر، رسم دلیل آوردن را رواج بخشیدن به پیش می آید؛ و هیچ چیز برای قبولاندن، پر دردسرتر و مضرتر از دلیل آوردن نیست. ایمان را ارزان تر از عقیده می شود به دست آورد. ایمان آیه می خواهد، عقیده اندیشه. اندیشه مشکل است ولی فرمول تنها به حافظه محتاج است. فرمول و آیه و طلسم آسان تر به کار می آید، سریع تر اثر دارد. با سر و رمز و مغلق گویی سخن گفتن پرطمطراق تر بود، مطمئن تر بود. (ص ۷۸ و ۷۹)
فروغ شاعر بسیار بزرگی‌ است؛ نه قصه‌پردازی می‌کند نه خیال‌بافی. صادقانه‌ترین حرف‌هایی‌ست که می‌توان از کسی شنید. حرف‌های آدم صادقی‌ست که تازه روی سخن‌اش هم تنها با خودش است. اگر نتوانسته‌ایم نهایت‌اش را دریابیم برای این است که گود است و ناپیداکرانه.¹ شعر فروغ فرخزاد برای من چیز دیگری است. شعر فروغ، گاه در نظر من به اعجاز شباهت پیدا می‌کند و من او را در یک مقیاس جهانی از شاعرانِ برجسته‌ی این روزگار می‌شمارم. بسیاری از شاعرانِ بلندآوازه‌ی جهان که به‌اصطلاح، عنوان «بزرگترین» را یدک می‌کشند به عقیده‌ی من هنوز خیلی مانده است تا به فروغ برسند. برای من بسیار اتفاق افتاده است که از پاره‌ای خطوط شعر فروغ شگفت‌زده شده‌ام و یا حتا مدت‌ها طول کشیده است تا بتوانم آن را باور کنم.²


■ ۱. مجله‌ی فردوسی، دوم اسفند ۱۳۴۵ | ۲. مجله‌ی تماشا، اول اسفند ۱۳۴۶ | وب‌سایت و کانال رسمی احمد شاملو

www.shamlou.org@ShamlouHouse
http://goo.gl/AGRhKp
دومین سالگرد در گذشت ابوالحسن نجفی گرامی باد

ضياء موحد: آموزه‌هاي نجفي در ترجمه
در ترجمه و ويرايش كارهاي كمي كرده‌ام و اين‌ها موضوعاتي است كه آقاي نجفي استادشان بود. پس انتخاب من براي صحبت درباره
دومین سالگرد در گذشت ابوالحسن نجفی گرامی باد

ضياء موحد: آموزه‌هاي نجفي در ترجمه
در ترجمه و ويرايش كارهاي كمي كرده‌ام و اين‌ها موضوعاتي است كه آقاي نجفي استادشان بود. پس انتخاب من براي صحبت درباره استاد نجفي شايد بيشتر به‌خاطر آشنايي‌ام با او از سال ١٣٤٤ تا آخرين روزهاي زندگي‌اش باشد. بااين‌حال مي‌خواهم اين پرسش را طرح كنم كه آيا آقاي نجفي نظريه‌اي درباره ترجمه داشت يا نه. يكي از آموزه‌هاي نجفي اين بود كه ترجمه كاري است كه با مهارت و تمرين به‌دست مي‌آيد. شما كمتر كسي را مي‌شناسيد كه اولين ترجمه‌اش بهترين ترجمه‌اش باشد. آموزه ديگر نجفي اين بود كه ترجمه كاري خلاقانه است و اين‌طور نيست كه مترجم به‌صورت مكانيكي به ترجمه بپردازد. اين حرف درست مقابل حرف بسياري افراد است كه صحبت از تناظر يك‌به‌يك در ترجمه مي‌كنند. اين شيوه‌اي ناپسند بود كه مدتي در فضاي ادبي ايران رواج داشت و شايد از ترجمه‌هاي قرآن برگرفته شده بود. در ترجمه‌هاي قرآن از بيم آن‌كه اشتباهي نكنند ترجمه‌هاي تحت‌الفظي انجام مي‌دهند و اين كار به ترجمه‌هاي ديگر تسري پيدا كرد. اعتقاد ديگر نجفي اين بود كه مي‌گفت اگر خواستيد جمله‌اي را به زبان فارسي ترجمه كنيد، بايد ببينيد اگر نويسنده فارسي‌زبان بود چگونه آن جمله را مي‌نوشت. تحقق اين امر عملا ممتنع است. كواين، يكي از فلاسفه معاصر، مي‌گويد اصولا يك متن را مي‌توان به انواع مختلف ترجمه كرد كه همه اين ترجمه‌ها هم قابل قبول باشند. قابل‌قبول‌بودن اين ترجمه‌ها هم يك مسئله پراكتيكال است. اين خودش مسئله معنا را دچار مشكل مي‌كند كه گويي چيزي به اسم معنا نداريم. چراكه بعضي از فلاسفه زبان معتقدند كه هر جمله‌اي يك معنا دارد و لاغير و در اين صورت ترجمه‌هاي مختلفي كه از يك متن انجام مي‌شوند بايد شبيه به هم باشند. اما اين‌طور نيست. اين اعتقاد كه اگر مي‌خواهيم متني را ترجمه كنيم بايد خودمان را در موضع كسي بگذاريم كه آن زبان را مي‌داند معضلاتي مثلا درمورد ترجمه آثار شكسپير و متون كلاسيك ايجاد مي‌كند. من چگونه مي‌توانم خودم را در مقام شكسپير بگذارم؟ تمام جريان‌هاي هرمنوتيك از همين‌جا پيدا شدند. به‌هرحال به‌نظر مي‌رسد كه آقاي نجفي معتقد بود كه از يك متن يك ترجمه خوب بيشتر وجود نخواهد داشت. من وقتي از ترجمه گذشتگان كه سال‌ها پيش خوانده بودم تعريف مي‌كردم، توصيه آقاي نجفي اين بود كه يك‌بار ديگر آن ترجمه را بخوان. وقتي با مختصر دانشي كه به دست آورده بودم آن ترجمه‌ها را دوباره بررسي مي‌كردم مي‌ديدم حق با نجفي است. نجفي نهايت سعي‌اش را مي‌كرد كه در ترجمه سبك را حفظ كند. موضوع ديگري كه نجفي به آن توجه داشت، ترجمه‌ناپذيري بود. كلماتي وجود دارند كه امكان ترجمه‌شدن از زباني به زبان ديگر را ندارند و اين‌هم مسئله‌اي مناقشه‌انگيز است. اين چند موردي كه ذكر كردم مواردي است كه بايد در مقوله ترجمه به‌طور مفصل درباره‌شان بحث كرد.
برخی از ترجمه ها و تالیفات استاد نجفی
تألیف
مبانی زبان‌شناسی و کاربرد آن در زبان فارسی، تهران: دانشگاه آزاد ایران، ۱۳۵۸
وظیفهٔ ادبیات (ترجمه و تدوین)، تهران: کتاب زمان، ۱۳۵۶
غلط ننویسیم (فرهنگ دشواری‌های زبان فارسی)، نشر دانشگاهی، ۱۳۶۶
فرهنگ فارسی عامیانه، تهران: انتشارات نیلوفر، دو جلد، ۱۳۷۸
دربارهٔ طبقه‌بندی وزن‌های شعر فارسی، تهران: انتشارات نیلوفر، ۱۳۹۴
اختیارات شاعری و مقالات دیگر در عروض فارسی، نیلوفر، ۱۳۹۴
جشن‌نامه ابوالحسن نجفی به کوشش امید طبیب‌زاده، نیلوفر، ۱۳۹۰
ترجمه
شازده کوچولو (نیلوفر، ۱۳۷۹، پس از ترجمه‌های محمد قاضی و احمد شاملو)
شیطان و خدا، از ژان پل سارْتْر، (نمایشنامه)
گوشه‌نشینان آلتونا، از ژان پل سارتر، انتشارات نیلوفر
ضد خاطرات، از آندره مالرو
خانوادهٔ تیبو، از روژه مارتن دوگار، انتشارات نیلوفر
بیست و یک داستان از نویسندگان معاصر فرانسه، انتشارات نیلوفر
بچه‌های کوچک این قرن، از کریستین روشفور، ۱۳۴۴
شنبه و یکشنبه در کنار دریا، از روبر مرل، ۱۳۴۶
کالیگولا، از آلبر کامو، تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۶
ادبیات چیست؟، از ژان پل سارتر، تهران: کتاب زمان، ۱۳۴۸
استادکاران، از آرتور آدامُف، ۱۳۴۹
همان‌طور که بوده‌ایم، از آرتور آدامُف، ۱۳۴۹
پرندگان می‌روند در پرو می‌میرند، از رومن گاری، ۱۳۵۲
ژان پل سارْتْر، از هانری پیِر، ۱۳۵۶
دربارهٔ نمایش، از ژان پل سارتر، ۱۳۵۷
نژاد و تاریخ، از کلود لِوی استروس، ۱۳۵۸
نویسندگان معاصر فرانسه (برگزیدهٔ داستان‌های کوتاه)، ۱۳۶۶
وعده‌گاه شیر بلفور (مجموعهٔ داستان)، از ژیل پرو، ۱۳۷۴
عیش و نیستی، از تیری مونیه، ۱۳۷۹
گم‌گشته، از ژیل پرو، ۱۳۸۷
انگیزه های روانی
نوشته ژان پل سارتر
ترجمه ع . سبحانی
انتشارات فرخی
چاپ 1348
تعداد صفحات524
قطع سلفون وزیری
قابل تهیه در کتاب آخر