کانیا دل
1.24K subscribers
1.49K photos
466 videos
309 files
755 links
بررسی و نقد شعر

نقشه:
https://goo.gl/maps/mGW9jFDJowm

شعر، نقد، نظر:
@kawaspahi
Download Telegram
Audio
نەواشه

‏تەندوورەکم سا تە داخم
تو تونەبی بێ دەماخم
سویند وە هەر چ خوەدێ دایە
وەرە بەلێ تە ل خوە خم

نەخوەشم و دل قەواخم
وە دوو تەرا واخە واخم
لە من تونە تەوش و تینەک
مینا وارگێ بێ ئوجاخم
من بیستیە تو بیدلی
وەرە بەلێ تە ل خوە خم

نەواشە من ژە بیر بکی
شەڤانەرۆ نالە دەکم
ئەشارە کە جان دەخوازی
دەستێ خوە هەوالە دەکم
دونیا کو پر شیرینە لێ
جان سا تە قەوالە دەکم

دەنگبێژ:
#عباس_بابایی

هەنگ و هەلبست:
#محمد_قربانی
@Kaniyadil
Forwarded from Palikan welatê me
شەڤا رەش کو تە ڤێشارتن دو کانی
وەلاتـــێ چاڤــێ مــن ئاڤــێ هلانی
تــو ل ســـەر پیلەکە دن بـاری ئەما
تــە ئــەز هێورانــدم و مـالا م دانی

سیاە‌شبی کە آن دوچشمە را پنهان کردی
سرزمین چشمان من را آب فرا گرفت
تو بر شانە دیگری باریدی اما...
مرا ویران و خانە خراب کردی

#برێز_دوکتۆر_سادق_فەرهادی

@Palikan_welate_me 👈🍃🌸
داگر

دەمەک سارم، دەمەک ژی دل ب ئاگر
ب بیرا تە ئەزی دینم؛ گولاگر
تو هاتی تە دلێ من بێ هەیا کر
هەوا ڤی بێ هەیایی، جارێ داگر...

#یاسر_ئبراهیمی
@Kaniyadil
زیباترین سردار
به‌زودی خواهد آمد...

رمان زیباترین سردار، داستانی است که ماجرای تلخ تجاوز روس‌ها به ایران و تصرف شهر کردنشین فیروزه را در شمال خراسان، به قلم شیوای ایران توحدی باز می‌گوید. داستانی، سرشار از لحظات زیبای حسی و حماسی، پر از تصویرهای عاشقانه و شاعرانه و درعین حال، تلخی باشکوه جان‌فشانی‌ها و شهادت‌ها و مقاومت‌ها و ماندگاری‌ها...
زیباترین سردار، روایتی متفاوت است از تبانی قاجار و تزار روس، برای ازدست رفتن فیروزه‌ی زیبای ایران. داستان زندگی سرداران ملی ما؛ تحفه‌گل و ایوزخان و آراز که دهها سال، جنگیدند و جان دادند، تا ننگ قاجار را از دامن میهن بشویند...
زیباترین سردار، که به زبان شیرین پارسی و همراه با نغمه‌ها و سرودها و کلمات کهن کردی، نگاشته شده‌است، می‌تواند عیدی امیدبخشی باشد از سوی شما، به هم‌میهنان کرد و پارسی‌زبان، که این روزها، خاطرشان از شنیدن قصه‌ی تکراری تجاوز روس‌ها به سرزمین‌های دیگر، ملول است.
پیشاپیش، انتشار این کتاب را به خواهرمان ایران، به پدر بزرگوارمان استاد کلیم‌الله توحدی و به برادرمان حسین آخرتی و انتشارات پرتلاش بیژن‌یورد، تبریک می‌گویم.
#سپاهی_لایین
@Kaniyadil
Forwarded from انتشارات بیژن یورد
علاقه‌مندان به این اثر فاخر می‌توانند کتاب را با امضا هر یک از نویسندگان و شاعران حاضر در برنامه و با 20 درصد تخفیف تهیه کنند.
جهت سفارش به آدرسp.bijhanyourd در شبکه های اجتماعی مراجعه کنید
آدرس لایو:
www.instagram.com/p.bijhanyourd
www.instagram.com/hasanroshaan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فڕینێ بهێڤیس

دەنگ و ئامادە کرن؛
#ئەلی_ئەلیپوور (دەرەگەز)
@Kaniyadil
Forwarded from محمد حسین پور
پایان هاوار عاشقان 2؛
دستتان درست مردم عشق

🔸دومین مرحله‌ی هاوار عاشقان که به همت شورای مرکزی انجمن ادبی کانیادل و یاری بی‌دریغ شما مردم عزیز و عاشق و عاشق‌دوست، از 15 بهمن ماه 1400 شروع و در پانزدهمین روز اسفندماه جاری تمام شده بود، سرانجام با توزیع مبالغ اهدایی به هنرمندان آسیب‌دیده از کرونا به انجام و اتمام رسید.
🔹جهت استحضار شما مردم همیشه عاشق، ذیلا چند نکته را همراه چند آمار در خصوص اجرای مرحله‌ی دوم هاوار عاشقان، به عرض می‌رسانیم؛
در این مرحله، به دلایلی، استقبال نیکان و هنردوستان از هاوار کمتر بود. مهمترین دلیل هم مشکلات اقتصادی و دشواری معیشت برای عموم مردم ایران است.
🔸در عین حال، به مدد خیراندیشان و هنردوستان هموطن و همزبان، در این مرحله مبلغی قریب 38 میلیون تومان گردآوری و به حساب اعلام شده، واریز شد.
🔹سپس فهرست اسامی هنرمندان واجد شرایط دریافت کمک که در مرحله‌ی اول تنظیم شده بود، مجددا بررسی و در نهایت پس از کمی حذف و اضافه‌ی ناگزیر، یک لیست 75 نفره برای کمک آماده‌شد. این لیست، شامل هنرمندان سالخورده و خانواده‌ی هنرمندانی است که این اواخر به دیار باقی رفته‌اند و گستره‌ی اسفراین و آشخانه و بجنورد و شیروان و قوچان و چناران تا مشهد و کلات و درگز و... را دربر می‌گیرد.
🔸براساس مشورت و مصوبه‌ی شورای برگزاری، مقرر شد به هر هنرمند مبلغ 600 هزار تومان عیدی تقدیم شود و باتوجه به اینکه مبلغ گرد آمده کفاف چنین هزینه‌ای را نمی‌کرد، مبلغ کسری به همت چندتن از اعضای برگزار کننده‌ی هاوار، تامین و درنهایت، طی سه روز اخیر، مبلغ 600 هزار تومان به حساب افراد مشمول مصوبه، واریز شد.
🔹لازم می‌دانیم از یکایک شما که دست کمک‌خواهی انجمن ادبی کانیادل را به‌گرمی فشردید صمیمانه سپاسگزاری کنیم و به‌ویژه سپاسمان را تقدیم برادران عزیزمان دکترجواد رضایی، حاج محمد حسین‌پور و یوسف غلامی کنیم که در این ایام، با حوصله و محبت بسیار، بیشترین زحمات را متقبل شدند.
🔸الهی که نوروز دیرین و عید بهارین، به کام یکایکتان شیرین باشد و سال 1401 با گشایش و مهربانی و فراغت و شادی بیشتری از راه برسد؛

بهاران تێ کو را که ژ زەمینێ
دلێن کەتی ل بن بارێ برینێ
وەرە ماچەک بدە سەر دل، گولا سۆر
مەگەر مۆجز که دەرمانێ ئەڤینێ

انجمن ادبی کانیادل
علیرضا سپاهی‌ لایین

@Kaniyadil
Audio
تا کینگا؟!

هەلبەست و دەنگ؛
#بەرات_سەئادەتزادە

@Kaniyadil
‍ ‍ دوستان عزیز و یاران همکانی!

🔸درود برشما؛
چنان‌که مستحضرید سه‌شنبه‌ی هر هفته به عشق زبان مادری‌مان؛ کوردی، در اتاقی مجازی در کلاب‌هاوس گرد هم می‌آییم.

🔹فرصتی برای آنان که شعر و شعور را مهم و ماندگار می‌خواهند و با آن مواجهه‌ای جدی و جهانی دارند.
آنان‌که در مسیر سرایش و خوانش «هەلبەست»، طالب شنیدن، آموختن و تعالی اند و زبان مادری‌شان را ناموس تاریخی ایل و آلِ خویش می‌دانند.

🔸کلاب کانیادل را دنبال کنید و دراین همراهی، شکوه شعر و هنر "کوردی" را به نمایش بگذارید.
با عنایت به هم زمانی برنامه با جشن شب چهارشنبه سوری و آیین پریدن از روی آتش، این هفته، استثنائٲ با دو ساعت تاخیر، یعنی از ساعت 22 الی 24 برگزار خواهد شد و کماکان به این نشانی؛👇چشم به راهتان هستیم،
https://b2n.ir/t40104
لطفا دوستانتان را به کلاب هاوس فرا بخوانید. با سپاس بی‌کران؛

انجمن ادبی کانیادل

@Kaniyadil*
Forwarded from اتچ بات
آیدین مصطفی حمید کیست؟
به بهانه ی سی و چهارمین سالگرد فاجعه حلبچه

🔸آسمان ابری بود و بوی سبزه و خاک، شاخه های باران خورده ی درختان، جنب و جوش کودکان در کوچه پس کوچه‌های شهر، همه و همه نشان از آمدن بهار داشت اما در چشم بهم زدنی، امیدشان به یٲس و نابودی بدل شد.
🔹بیست و پنج روز از اسفند سال 1366 گذشته بود که یکى از دردناک‌ترین وغم‌انگیزترین رویداد‌ تاریخ بشریت، علیه مردم کُرد رقم خورد.
🔸بمباران وحشیانه ی شیمیایى شهر حلبچه کُردستان عراق یکی از جنایات رژیم صدام بود که در آن هزاران تن از شهروندان بی دفاع کُرد، قربانى سیاست‌هاى جنون آمیز دیکتاتور عراق و نسل‌کشى سازمان‌یافته این رژیم شدند.
ابعاد فاجعه شیمیایى حلبچه به حدی تکان دهنده بود که به باور بسیارى از کارشناسان و مورخان، با فجایع بمباران اتمى هیروشیما و ناکازاکى قابل قیاس است. از این‌رو مى‌توان حلبچه را قربانی جنایت علیه بشریت و نمادی از توحش مدرن یک رژیم فاشیستى و خونخوار دانست.

🔹نگارنده این یاداشت از معدود کسانی است که از لحظه ی آغاز تا پایان عملیات والفجر۱۰ حضور داشته و از نزدیک شاهد این جنایت هولناک بوده ام باید عرض کنم این فاجعه در شرایطى اتفاق افتاد که به واسطه ی استقبال بی‌نظیر روستاها و شهرهای کُردنشین از رزمندگان ایرانى در عملیات والفجر 10 که منجر به آزادسازى شهرهای بسیارى از جمله شهر کُردنشین حلبچه شد.

🔸این مسئله چنان براى صدام خفت‌بار بود که به پسرعمویش علی حسن المجید معروف به على شیمیایى، دستور بمباران شیمیایى این مناطق را صادر کرد. در این حمله حدود 5000 نفر شهید و نزدیک به 10000 نفر نیز زخمى شدند که اکثراً مردم عادی و غیرنظامیان بودند.
🔹در این میان، اما یک نفر نامش تیتر اول بسیاری از رسانه های خبری دنیا شد و آن «آیدن مصطفی حمید» بود، ترکمن زادە‌ای از یک خانواده ی معمولی کە پدرش در کرکوک جنگل‌بان بود، ایشان یکی از خلبانان شجاع، باشرف و باوجدان عراقی است که از انجام مأموریت بمباران حلبچە سر میزند.
🔸روایت های متعددی است که میگویند وقتی آیدین مصطفی حمید از "پایگاه شکاری بلد" در نزدیکی بغداد تیکاف کرد و لحظاتی بعد بر فراز آسمان حلبچه قرار گرفت، به دلائل انسان‌دوستانە، وجدانش اجازه بمباران نمیدهد و با علم به اینکه میداند تمرّد از دستورات سلسله مراتب فرماندهان نظامی در شرایط جنگی، تاوان سنگینی دارد اما با شهامت و از خودگذشتکی، به پایگاه شکاری مربوطه، باز میگردد و در نهایت به دستور صدام اعدام می‌شود.
🔹ولی قبل از اجرای حکم، جمله ای میگوید که بعد از ۳۴ سال، هنوز هم قلب میلیونها آزاده ی جهان را به درد می آورد و آن اینکه: آیا روزی ایرانی‌ها و کُردها از من یادی خواهند کرد ؟!

🔸میخواهم بگویم؛ آری آیدین‌جان! بنده بعنوان یک ایرانی کُردزبان تا همیشه ی روزگار، مدیون و ممنون جانفشانی شما افسر شریف و انسان‌دوست هستم.
🔹و البته کمی غصه میخورم که ای کاش بودی و می‌دیدی هیمنهٔ دیکتاتور، چگونه فرو ریخت؟ در حالی که سربازان آمریکایی به دوازه های بغداد رسیده بودند، سعیدالسحاف وزیر اطلاع رسانی صدام در جمع خبرنگاران میگفت: چنان درس عبرتی به دشمن بدهیم که دیگر خیال آمدن عراق را از سر بیرون کنند.
تو گویی این خاصیت دیکتاتورهاست که قدرت، چشمشان را کور و گوششان را کر می‌کند. سرانجام دیدیم و دیدند که سربازان آمریکایی، کسی که خود را سردار قادسیه لقب داده بود را همانند موشی آب کشیده از لانه ی زیر زمینی‌اش بیرون کشیدند و او را در مقابل چشم جهانیان مانند یک میمون در یک قفس آهنی قرار میدادند و هر روز به جلسات متعدد داداگاه می بردند و می‌آوردند تا پاسخگوی جنایاتش باشد و در نهایت به سزای اعمال ننگین خود رسید.
🔸و آخرین جمله‌ام آیدین‌ مصطفی عزیز!
کاش بودی آن زمان کە؛ دختر همان فرمانده دیکتاتورت چند روز قبل از سقوط بغداد از پدرش می‌پرسد که اگر اتفاقی افتاد که نتوانیم از عراق خارج شویم تکلیف ما چیست؟
صدام با همه جنایاتی که علیه کُردها انجام داده بود میگوید؛ دخترم! چنانچه به هر دلیلی حکومت سقوط کرد و ارتباط ما با یکدیگر قطع شد شماها میتوانید به کُردها پناە ببرید، چون آنها آنقدر جوانمردند کە حتی از ناموس دشمنانشان نیز، حفاظت خواهند کرد.
و این حقیقتی است غیرقابل انکار و برگ زرین دیگری از تاریخ پر افتخار کُردهاست و لذا نام زیبای تو را در قلب مان حکّ می‌کنیم و تا همیشه به وجودت مباهات خواهیم کرد.

محمد حسین پور

@kaniyadil
پذیرایی ویژه‌ی چهارشنبه‌سوری؛
با شعر و هنر کردی در کانیادل...

سەشنبه 24 اسفند ماه، آخرین نشست کلاب هاوسی کانیادل در سال 1400، مثل همیشه در فضایی مجازی اما گرم و دلپذیر، در میان استقبال دوست‌داران شعر و ادب و هنر کردی برگزار شد.
در نشست پایانی سال که به دلیل تقارن با مراسم سنتی چهارشنبه‌سوری، با دوساعت تاخیر برگزار شد، مثل همیشه برادران شاعرمان محمد حسین‌پور و مجید کریمی رهورد، زحمت اجرا و مدیریت جلسه را عهده‌دار بودند و جمع قابل توجهی از اهل قلم و پژوهش نیز حضور داشتند.
در این نشست که مثل همیشه با حمایت و همراهی کانون دانشگاهیان خراسان همراه بود، جمعی از شعرای کرد از جمله آقایان دکتر فرهادی، رامیار نادری، مسلم مطلبی، علی‌اصغر چلبیانی، رضا بلالی، شهریار آرژین و.... از سراسر ایران شعر خواندند و دو تن از هنرمندان خراسانی آقایان مصطفی آزاد و عارف جلایری، به اجرای موسیقی پرداختند.
از جمله خبرهای خاص این شب شعر و موسیقی، می‌توانم به این چند مورد اشاره کنم؛
پیرامون سالگرد فاجعه‌ی حلبچه و آن جنایت فراموش‌ناشدنی و تلخ، سخن گفته‌شد.
خانم گلی شادکام؛ پژوهشگر پرتلاش فرهنگ و فولکلور کردهای خراسان، پیرامون آداب و سنن کردها در آخرین روزهای اسفند و من‌جمله مراسم چهارشنبه‌سوری سخن گفت.
آقای دکتر اسماعیل حسین‌پور ضمن خواندن شعری برای حلبچه، اندکی در باب کتاب تازه‌ منتشرشده‌اش «وه‌لات» توضیح داد؛ کتاب وه‌لات مجموعه‌ی شعری است به زبان کردی کرمانجی که برای گروه سنی کودک و نوجوان سروده و از طریق انتشارات بیژن‌یورد راهی بازار کتاب شده‌است.
انتشارات بیژن‌یورد اخیرا رمان «زیباترین‌سردار» را نیز که راوی داستان حماسه و شهادت مدافعان شهر مظلوم فیروزه است، از قلم ایران توحدی چاپ و منتشر کرده‌است. در نشست کانیادل، پیرامون این کتاب هم دقایقی سخن گفته‌شد با این آرزوی همیشگی که امیدواریم در طول سال و به‌ویژه در ایام نوروز، کردهای خراسان کتاب‌های منتشرشده به‌کوردی یا پیرامون کردها را به یکدیگر هدیه کنند.
در این نشست مجازی، از روزنامه‌نگار نام‌آشنای کرد جناب کاکشار اورمار هم قول گرفتیم که به‌زودی با خواننده‌ی نامی کردستان خانم «شهریبان کوردی» برای حضور در این برنامه‌ی کلاب‌هاوسی هماهنگی کند. او همچنین در باب هنرمند زنده‌یاد آرام تیگران سخن گفت و در پایان سخن هم با شنیدن یکی از ترانه‌های آرام، یاد و نامش را گرامی داشتیم.

آخرین نشست کلاب‌هاوسی کانیادل در سال 1400، حوالی ساعت یک بامداد به انتها رسید، با این یادآوری که امیدواریم در ایام نوروز هم این نشست‌ها دنبال شود و چنانچه به هردلیلی میسر نشد، انشالله پس از تعطیلات با نیرویی دوچندان و به این نشانی، در خدمت اهل ذوق و زبان‌آوری باشیم؛
https://b2n.ir/t40104
پیشاپیش، پایان سالی امید‌بخش و نوروزی پیروز برایتان آرزومندیم.
با سپاس و ارادت؛
#سپاهی_لایین
@kaniyadil
Forwarded from اتچ بات
#Aram_Tîgran
#آرام_تیگران
Zimanê kurdî
زبان کوردی

🍁 @Muzika_Kurdi 🍁

🌼🍂🌸🍂🌺🍂🌸🍂🌼
🍂🌺🍂🌸🍂🌺
🌺🍂🌸
🌸
Bi xeml û rewş e, şirîn û xweş e.
آراسته و زیباست، شیرین و خوش است.
Şirîn û xweş e, zimanê kurdî.
شیرین و خوش است، زبان کوردی.
Bi xweş awaz e, letîf û naz e.
زیباترین آواز است، لطیف و ناز است.
Letîf û naz e, zimanê kurdî.
لطیف و ناز است، زبان کوردی.
Beyta Feqî ye, kubra Xanî ye.
شعر "فقیه" است.( فقیه تیران شاعر و عارف کورد زبان)، غرور "خانی" است.(احمد خانی شاعر بزرگ کورد)
Kubra Xanî ye, zimanê kurdî.
غرور "خانی"، زبان کوردی.
Bi xeml û rewş e, şirîn û xweş e.
با آراسته و زیباست، شیرین و خوش است.
Şîrîn û xweş e, zimanê kurdî.
شیرین و خوش است، زبان کوردی.
Qewqeba çiya ne, kubra Teyran e.
(ستاره) کوکب کوهستان است(دارای جایگاه رفیع است)، غرور "تیران" است.
Kubra Teyran e, zimanê kurdî.
غرور "فقیه تیران" است، زبان کوردی.
🌸
🌺🍂🌸
🍂🌺🍂🌸🍂🌺
🌼🍂🌸🍂🌺🍂🌸🍂🌼
Wergêr: #Diyar_Elîniya

Weşangeh:@Muzika_Kurdi
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
Forwarded from اتچ بات
به انگیره‌ی انتشار زیباترین سردار؛
ایران، میراث معجزه‌ی کلیمانه!

تاریخ ما را با خون و اشک نوشتەاند.
ما با حماسە و سوک پیوند خویشاوندی داریم. دلیری و دلدادگی، کوهستان و فریاد، شکست و آوارگی ، موسیقی و شعر ، همراە و همپای وفادار ما هستند، هم تبار ما هستند.
ئەللەمەزار و لێ‌یارێ و خەجئ لۆرە و لۆ و هەرایی و بی‌شمار آهنگ شگرف دیگر، خواهران تنی این ملت شگفت اند کە سرگڐشت خونبار و اندوهبارش را خواهرانە روایت کردەاند.
سالها و سدەها ، حنجرە و دوتار و قوشمە و نی‌لبک و سرنا تنها روایتگران این سرگڐشت همارە تلخ بودەاند. دستان کورد در درازای تاریخ در دست شمشیر و تفنگی بودە است کە برای خویش بکار نبردە است. گویا دستان زمختش باریکای قلم را برنتابیدە و بە بازی نگرفتە است. قلم در دست دیگران بودە است .دیگرانی کە شمایلی تار و خدشەدار از وی برصفحات تاریخ ترسیم نمودەاند.
در این اوضاع و احوال ، کارستانی می‌بایست تا دستی بر این تصویر مخدوش کشد و غبارش را بزداید. این ید بیضا ازآستین کلیم اللە بیرون آمد. او آمد و تاریخ این قوم ستمدیدە را از سر نوشت . نوشت و روحی تازە در کالبد فسردە این قوم دمید.
میراث بزرگ کلیم کتابهای گوناگونی است کە در زمینە تاریخ و ادبیات و فرهنگ کوردی خراسان نگاشتە است. اما میراث بزڕگتر ایشان دمیدن روح خودباوری در جوانان دانشوری است کە تحت تاثیر ایشان ، بە خویشتن زبانی و فرهنگی بازگشتەاند و اینک در موضوعات گستردە فرهنگ وتاریخ و ادبیات و هنر کوردی خراسان پژوهش میکنند و کتاب و مقالە می‌نویسند.
ایران توحدی ، یکی ازهمین فرزندان و رهروان بیشمار کانیمال است کە دست بە کاری سترگ زدە است و اثری بس ارجمند آفریدە است. رمان تاریخی " زیباترین سردار " تراویدە قلم تراشیدە اوست کە داستان تحفەگل ،بانوی قهرمان
کورد خراسان را زیبا و دل‌انگیز روایت کردە است. تحفەگل مبارزی میهن‌پرست در تراز گردآفرید و ژاندارک است کە در کنار اسطورەهای متاخر همچون ئارین میرکان و... مفهوم زن ،کورد ،شجاعت وانسانیت را وسعتی بی انتها بخشیدەاند و سبب سرفرازی و بالیدن بشریت شدەاند.
حماسە، سوک و عشق سە وجە مثلث زیباترین سردار هستند کە با زبانی شاعرانە رسم شدە‌اند. بر سە گوشە این رمان تاریخی ، میتوان خطوطی از چهرە مورخانە کلیم‌اللە توحدی ، چهرە ادیبانە محمود دولت‌آبادی و چهرە شاعرانە ایران توحدی را نظارەکرد.
بعنوان یک کورد خراسانی ، این اثر ادبی زیبا را ستایش می‌کنم و آفرینش آن را بە جامعە ادبی کورد ، خانوادە گرامی کانیمال و بویژە نویسندە توانای آن ، ایران توحدی تبریک می‌گویم.

#صادق_فرهادی
@kaniyadil
Forwarded from اتچ بات
تولد یک رمان، تجلی یک آرمان

(به انگیزه‌ی انتشار رمان زیباترین سردار، به قلم بانو؛ ایران توحدی)

«زیباترین سردار»، یک رمان تاریخی است و این شناخت و پیوند کلی، ما را یاد تعبیری از ارسطوی فیلسوف می‌اندازد. ارسطو می گوید: «داستان، بازنمایی یک"فعل" است به کمک یک "طرح". داستان، همانند تاریخ، مربوط به فعل است و آن فعل را از طریق واسطه‌ای خاص که چه بسا واژگان شفاهی یا کتبی باشد، می‌نمایاند.»

زیباترین سردار یا «دەلالا سەرداران»،  نخستین رمانی نیست که در شمال خراسان و به دست کوردهای این سامان نوشته‌ و منتشر شده‌است؛ به‌ویژه در موضوع مقاومت قهرمانانه‌ی اهالی فیروزه در برابر وطن‌فروشان قاجاری و متجاوزان روسی از یک‌سو و پایمردی و فداکاری مالکان راستین فیروزه‌ و آوارگانش از دیگر سو. پیشتر هم به همت دوست اهل غیرت و قلممان هاشم فرهادی، رمان نوشته شده‌است.
به‌رغم این، باید بگویم که زیباترین سردار، از جهات بسیار، در ژانر خود نخستین کار و دارای ارزش‌های کم‌تکرار است؛
چنان که می‌دانیم، اغلب نویسندگان، پژوهشگران و دغدغه‌داران تاریخ و فرهنگ کوردهای خراسان، استاد کلیم‌الله توحدی را پرچمدار و پیشگام خویش در این راه می‌دانند و بی‌تردید، این سعادت، انحصارا از آن اوست.
رمان زیباترین سردار هم یکی از جلوه‌های جلال و جمال استاد و خانواده‌ی اوست، چرا که آن را ایران توحدی؛ فرزند برومند استاد و نویسنده‌ی توانمند اوغازی نوشته‌است. بر این اساس، می‌توان گفت که ایران توحدی، نخستین زن کورد خراسانی است که رمان نوشته‌است و رمانش، با حس و حماسه‌ و همت کوردهای این خطه، نسبت مستقیم و تام دارد.
رمان، داستان حاتم‌بخشی سلطان وطن‌فروش قاجار یعنی ناصرالدین‌شاه را باز می‌گوید که چگونه قلعه‌ی باشکوه فیروزه -این نگین فیروزه‌ای انگشتر ایران- را به تزار روس، وامی‌گذارد و خرج عیش‌های نهان و عیانش می‌کند.
اما محور و میان‌دار ماجرا، زندگی و ظرافت رفتار و کردار زنی است به نام تحفه‌گل یا به گفت و نوشت کوردهای کورمانج خراسانی؛ تێفه‌گول. از این جهت هم، رمان زیباترین سردار، نقلی تازه و مهم دارد؛ زنی کورد، حماسه‌ی زنی دیگر را روایت می‌کند و به این منظور، پابه‌پای تحفه‌گل از فیروزه تا سرمای استخوان‌سوز تبعیدگاهش در سیبری و سپس عشق‌آباد و نهایتا تا مرگ، وقایع را دنبال و با زبانی شاعرانه و دلبرانه، بازگو می‌کند.
گذشته از این و به‌شهادت اهل قصه و قلم، بی‌آنکه تلاش و تعالی نگارشی دیگر یاران از نگاهمان دور بماند، باید اذعان کنیم؛ رمان زیباترین سردار، نخستین کتاب داستانی است که از حیث ایجاز و استواری متن و خلاقیت ادبی و نثر مدرن و متوازن و متواضعش، قابل توجه و تحسین است.
نگارنده، در فصول مختلف رمان، نشان می‌دهد که تاریخ معاصر مردمش را خوب می‌داند، اما نمی‌گذارد که تاریخ‌نویسی، او را از ادبیت اثر، غافل کند.
محسن هجری، از نویسندگان و منتقدین معاصر، حسب تجربه‌اش از نوشتن رمان تاریخی، می‌گوید: «واقعیت و خیال در رمان تاریخی به هم درمی‌آمیزند و ما در رمان تاریخی قرار نیست فقط گزارش بدهیم.»
ایران توحدی هم، به‌خوبی می‌داند موضوع و منظورش از نوشتن، خلق یک رمان است و رمان‌نگاری، از گزارش تاریخی متفاوت است. رمان، حتی در نوع تاریخی‌اش، در نهایت ده درصد به واگویی واقعه‌ای تاریخی می‌پردازد و نوددرصد دیگرش، کوششی است پیرامون خلاقیت ادبی و تخیل و  تجسم و تحلیل و تفکر و تعالی ذهن و زبان.
ایران توحدی به دلیل شناخت متفاوتش از ظرفیت‌ انواع ادبی و ارتباطش با اهل قلم معاصر در فضاهای مجازی و واقعی، خوشبختانه ذهن و زبانی به‌روز و موثر و دلنشین دارد و رمان زیباترین سردار، با مجموع کلمات و عبارات پارسی و کوردی‌اش، با نوع نگارش و رسم‌الخطش و نیز نوع شخصیت‌پردازی‌اش از جمله در دو شخصیت مهم و موازی «ایران» و «ایوز»، گواه محکمی بر این مدعاست.
شادمانم که من هم توفیق رفیق راهم بود تا به عنوان ویراستار، در خدمت خواهرم ایران عزیز باشم و به عنوان کسی که دلش می‌خواهد دختران کورد و ازجمله دختران خودم، همانند ایران، پیشاهنگ فردای زبان و فرهنگ و ادبیات ملتشان باشند، خدای را شکر که در کنار بانو توحدی، بخت یارم بود تا کلمات و احساسات و اتفاقات رمان را بپیمایم و به‌قدر تجربه و فرصت و فهمم در آفرینش این رمان زیبا -ولو اندک- سهیم باشم.
با بیان شادباشی صمیمانه و چندباره به خواهرم ایران و استادم کلیم‌خان کانیمال و انتشارات بیژن یورد، از جامعه‌ی کتاب‌خوان ایران و مخصوصا کوردهای خراسان می‌خواهم حتما رمان زیباترین سردار را بخوانند تا اقلا ازاین طریق با بخشی از تاریخ غمبار و پرافتخار کوردهای خراسان و میزان مایه‌ای که از جان و دل برای پاسداری از مرزهای کشور گذاشته‌اند، آشنا شوند.
با سپاس؛
#علیرضا_سپاهی_لایین
@kaniyadil
Forwarded from اتچ بات
‍ زبانی برای سرودن
زمانی، برای بودن...

(نگاهی به مجموعه‌ی تازه‌منتشر شده‌ی «وه‌لات»، از دکتر اسماعیل حسین‌پور)

دکتر اسماعیل حسین‌پور، استاد اخلاق و ادب و مردم‌داری و خودباوری، اهل تکمران و ساکن شیروان است. اسماعیل، در عالم روزنامه‌نگاری و ادبیات ایران و خراسان، نامی شناخته‌شده است و به‌ویژه در میان کوردهای خراسان و دیگر نقاط، از چهره‌های پرتلاش و دانا و دلسوز به‌شمار می‌رود. نگاهی به کارنامه‌ی فرهنگی-ادبی و زندگی و آثار این شاعر و نویسنده‌ی زلال و زحمتکش، به‌خوبی موید این مدعاست.
اسماعیل عزیز، پس از کتابهای «آسمان بی‌مرز است» و «دیار و دوتار»، اخیرا و در آستانه‌ی نوروز 1401 موفق شد نخستین مجموعه‌ی شعر کوردی‌اش را خاص گروه سنی کودک و نوجوان، از طریق انتشارات بیژن‌یورد بجنورد، روانه‌ی بازار کتاب کند.
مجموعه شعر اخیر دکتر حسین‌پور، با عنوان وەلات، حاوی 21 قطعه شعر کوردی کورمانجی است که در تیراژ 1000 نسخه و حدود 50 صفحه‌ی سیاه و سفید به قیمت 25 هزار تومان، چاپ و منتشر شده‌است.
از جمله ویژگی‌های برجسته‌ی ذهن و زبان شعری اسماعیل، می‌توان به موارد زیر اشاره کرد؛ ویژگی‌هایی که بدون استثنا در تمامی اشعار کتاب به چشم می‌خورد.
این ویژگی‌های مهم عبارتند از؛
1- استحکام زبان و بیان، به‌ویژه باتوجه به گروه سنی مخاطبان کتاب. اسماعیل زبان کودکان را خوب می‌شناسد و باتوجه به اشرافش بر ادبیات و زبان مادری، آن را به‌زیبایی به کار می‌برد.
به قول مولوی؛
چون که با کودک سر و کارت فتاد
پس زبان کودکی باید گشاد...
و دکتر حسین‌پور، به‌خوبی از پس این مهم برآمده است.
2- رویکرد فرهنگی به شعر کودکانه، از جمله دیگر نقاط مثبت و مهم شعرهای مجموعه‌ی وه‌لات است. اسماعیل، هیچگاه شعر را برای سرگرمی و تفنن یا طبع‌آزمایی صرف نمی‌گوید و بیان دغدغه‌های مهم فرهنگی و فکری کوردها، اولویت نخست شعرهای این کتاب است؛
هیڤایێ گۆت: داییک چما
ب من را کوردی گەپ ناکی؟
دارا کەسکا زمانی مه
دخوازی ژ کۆکێ راکی؟...
3- توجه به زبان کوردی سره و درعین حال قابل هضم و به‌کارگیری عناصر و المانهای زندگی کوری در شهر و روستا، دیگر مشخصه‌ی شعرهای کتاب وه‌لات است؛
رۆژەک خزان چوون دەر ژ مال
گۆتن ب وی چیایێ کال
چیا چیا، دل کەڤرا!
تو بێژ سا چ هاتی ڤرا؟
گەپا خزین کو تەڤا بوو
چیا کەنی و دەنگ رابوو
گۆت کو: ئەز دلکەڤر ننم
ئەز هەڤالێ بڤر ننم...
4- نوع‌دوستی، آزادگی، سادگی، یکرنگی و دیگر سجایای اخلاقی، محور عمده‌ی شعرهای دکتر حسین‌پور در مجموعه‌ی وه‌لات است؛
ئازاد پرس کر ژ باڤێ
ڤا ئادەمێن بن تاڤێ
ژ کو؟ ژ نەسلێ کێ نه؟
ل چۆلێ و ل چێ نه
باڤێ گۆت: بینەدارن
ژ ڤێ خاکا بێ پارن
ئەورێ ئاسمین سیا وان
چیا بوویە دیا وان...
شەڤ و رۆیێ کار دکن
بێهێلینن، بار دکن
ژنێن وان مێرین مالن
مێر ب چێ را هەڤالن
هەر چیک چرایێ وانه
زووتر ژ رۆیێ پا نه!
در خصوص کتاب وه‌لات می‌توان خیلی بیش از این گفت و نوشت ولی عجالتا به همین مختصر بسنده و از شما دعوت می‌کنم با تهیه و خواندن اشعار وه‌لات، فرزندان دلبندتان را بی‌واسطه از چشمه‌ی جوشان ذوق و زبان اسماعیل عزیز سیراب کنید.
برای تهیه‌ی کتاب می‌توانید به انتشارات بیژن‌یورد در بجنورد یا پخش کتاب کورد در شیروان سفارش بدهید.
یک‌بار دیگر انتشار این کتاب ارجمند را به همه‌ی همزبانان کوردمان و مخصوصا به دکتر اسماعیل حسین‌پور و انتشارات بیژن‌یورد تبریک می‌گویم.
با ارادت؛
#سپاهی_لایین
@kaniyadil
4_5884318951747357840.3gp
2.4 MB
کانیمال

هەلبەست و دەنگ؛
#ئەلی_جەلایر (قەلەم)
@Kaniyadil
4_5884393263271513043.3gp
2.3 MB
فەراهەنگ

هەلبەست و دەنگ؛
#ئەلی_جەلایر (قەلەم)
@Kaniyadil
4_5884318951747357838.3gp
2.6 MB
ئاسمانەکه بێ‌مەرز

هەلبەست و دەنگ؛
#ئەلی_جەلایر (قەلەم)
@Kaniyadil
سالا 1401
سالا خوەندن و نڤیسین ب کوردی

هەڤالێن هەڤکانی!
کوردێن زمانهەز
و خوەباوەرێن خۆراسانی؛
سەرسالا خوەنگ و بران بمبارەک و نەورۆزا وە رندان پیرۆز به💛💚

ئازیزنۆ!
ب دەستوورا وە، ل سەر داخواز و گۆتنا مەزنان، سالا نوو ژی سالا «خوەندن و نڤیسین ب زمانێ کوردی» تێ بناڤ کرن؛
خوەندن و نڤیسین، سا مه کوردێن خۆراسانێ، مینا خوینا ل ناڤ رەگ و تەمارانه و خواهشا مه ڤایە کو ئەم گشتێ، ئەلاحدە شائر و نڤیسکار و دلبێش و هونەرمەندێن کورد، ل سالا نوو، ل هەر دەرێ و ب هەر رێیێ، سا هەڤ و سا خوه، تەنێ ب زمانێ کوردی بنڤیسنێ و بخویننێ.
هوون ژی زانن کو؛
زمانێ مه، ب دو رێنڤسان تێ نڤیسین؛
لاتینی و ئارامی(layînî - aramî).
ئەڤ دو رێنڤیس، پر ئاسان و پر ژی زانستی و مەکەمن.
وەکی برایەکی، دەستێ کوردی‌نڤیسان ماچ دکمه و خواهش دکمه ب کوردی بنڤیسن و بخوینن، یان نا ئەمێ بمرنی و ژ بیر ببنێ.
ڤا داخوازا هەڤالەکی وە یە، بخوسووس ژ وە سەواتداران و مەدرەکداران و نڤیسکاران.
وەرن خوه زندە داگرنێ، وەرن ژ خوه هەز کنێ، وەرن مەهێلنێ کورد بمرن!

Tu ku nasnameya xwe nanivîsî
bi çi, herîya hebûna xwe dirîsî?
dema hez nakî ji dengê dêya xwe;
ne zinde, laşekî bêcanê pîs î!


مخاطب، شمایید!

با درود و نوروز پیروز، خدمتتان عرض کنم؛ چنانچه نتوانسته‌اید متن کوتاه ابتدای این یادداشت را بخوانید، بی‌تعارف و باتاکید باید بگویم؛ حیف! مخاطب سخنم شمایید.
شما که مدرک دانشگاهی معتبر دارید!
شما که عنوان استاد یا آموزگار دارید!
شما که می‌دانم دلتان به حال میراث فرهنگی‌تان می‌سوزد، ولی هنوز اهمیت خواندن و نوشتن طبق معیارهای مرسوم علمی را در پاسداری از میراثتان نمی‌دانید یا گمان می‌کنید استعداد و فرصت لازم را برای آموختن رسم‌الخط (راهنوشت یا رێنڤیس) زبان مادری، ندارید، با شما هستم؛
وقت آن است که درک کنید، تنها راه پاس‌داشت زبان و فرهنگتان، نوشتن و خواندن به آن است؛ راهی که گشاینده‌ی ادامه‌ی مسیر استراتژیک ماست.
کافی است یک هفته همت کنید تا خواندن و نوشتن به دو رسم‌الخط کوردی کورمانجی را بیاموزید. آنوقت دریچه‌هایی به رویتان گشوده خواهد شد که دل و روحتان را به سمت قله‌های آگاهی و عظمت و شخصیت پرواز خواهد داد.
امسال هم به صلاحدید کردهای اهل فرهنگ خراسان، «سال خواندن و نوشتن به زبان کردی» است. فقط کمی همت و درایت لازم است که آن را شما دارید.
امیدوارم متوجه باشیم؛
ملتی که وقت نوشتن نداشته باشد، بخت آزادی نخواهد داشت. ملتی که هر عضو آن برای خودش و به دلخواه خودش بنویسد، تنها می‌ماند و هر دشمنی به دلخواه خود، نابودش خواهد کرد!

استدعای فروتنانه‌‌ی ما این است که؛ هر یک از دوستان همزبان، در سال نو، با نشر این خواهش مهم، مبلغ و مروج کوردی‌نویسی باشند و هویت و فرهنگ ملی خویش را از برکات همت خویش، بهره‌مند کنند.
#سپاهی_لایین
از طرف: انجمن ادبی کانیادل
@Kaniyadil