تو کو چوویی...
ل سەرێ مە بوویە تووفان
ژ شەڤا مه ژی هیڤ چوو یە...
ئاپێ بیژەن تو کو چوویی
وەلاتێ مە بێ رەفش بوویە...
#ئەلی_فرۆزش
@kaniyadil
ل سەرێ مە بوویە تووفان
ژ شەڤا مه ژی هیڤ چوو یە...
ئاپێ بیژەن تو کو چوویی
وەلاتێ مە بێ رەفش بوویە...
#ئەلی_فرۆزش
@kaniyadil
بیژنی پیدا نخواهد شد، دریغ
بیژن اقدسی، مردی از دیار بیچرانلو بود؛ سواد نوشتن نداشت ولی دنیایی از دانش و فرهنگ را در سینه داشت.
برای اولین بار در سال ۷۶ وقتی با ایشان افتخار اشنایی پیدا کردم، شعر جوانی را برایم خواند و فهمیدم که دریایی از علم، تاریخ و فرهنگ را توام در سینه ذخیره دارد. بطوری که وقتی از منصور حلاج و فردوسی و جمشید جم و رستم زال شعر می سرود، مغزم سوت کشید.
درد دلی هم داشت که اینطور بیانش فرمود؛ وقتی در جهاد، شعر کرمانجی خواندم، عدهای ناآگاه خندیدند که من ناراحت شدم!
اما من که خبرنگار بودم و با این چیزها و این بیفرهنگیها آشنا بودم، بطور جدی تشویقش کردم و برای شب شعر و موسیقی کرمانجی که قرار بود یک ماه دیگر در قوچان برگزار شود، از وی قول گرفتم و در زمان شب مراسم هم به پاس احترامش ماشین فرستادم دنبالش که شب را در منزل بنده با اقای مهندس حیدرعلی نادری و دوتار شاگرد هنامهای رحیم خان بخشی غوغایی به پا کردند، بطوری که کارشناسان مات و مبهوت ماندند.
شب بعد، شعر «جوانی هیڤا چهارده، شەڤا تاری کره رۆ» را در سینمای قوچان اجرا کرد که باور کنید سینما در حال انفجار بود. مجری توانمند برنامه استاد اسماعیل حسینپور بود و یادش هست که قیامتی به پا شد.
آنشب، مردمی که بیرون سینما مانده بودند میخواستند سینما را خراب کنند و ما مجبور شدیم درهای سینما را باز کنیم.
از ان تاریخ تا شش ماه پیش که آمدم شیروان روستای قلعچه ملاقاتش کردم، ارتباط مستمر داشتیم و همیشه با روحیه بود و با وجود بیماری منژیت، مهماننواز و بزرگوار بود. این آخرین دیدارمان بود تا اینکه شنیدم به دیگر بزرگان و فرهنگدوستان غریب و مظلوم مثل خود پیوستهاست. خدایش بیامرزد. جایش هرگز پر نخواهد شد و هرگز اقدسی دیگری زاده نخواهد شد.
یکی از خصوصیات بارزش این بود که در اشعارش فقط از واژه های اصیل کرمانجی مثل «پاناڤ» به جای دریا استفاده میکرد و عاشق طبیعت و گلیل بود.
او، از کوهستان «گلیل» اجازه گرفته بود که نام زیبای «گلیل» را به عنوان تخلص خود انتخاب کند.
خدایش بیامرزد و نامش مثل اشعارش همواره جاودان بماند.
#قدیر_ولیزاده_بوانلو
@kaniyadil
بیژن اقدسی، مردی از دیار بیچرانلو بود؛ سواد نوشتن نداشت ولی دنیایی از دانش و فرهنگ را در سینه داشت.
برای اولین بار در سال ۷۶ وقتی با ایشان افتخار اشنایی پیدا کردم، شعر جوانی را برایم خواند و فهمیدم که دریایی از علم، تاریخ و فرهنگ را توام در سینه ذخیره دارد. بطوری که وقتی از منصور حلاج و فردوسی و جمشید جم و رستم زال شعر می سرود، مغزم سوت کشید.
درد دلی هم داشت که اینطور بیانش فرمود؛ وقتی در جهاد، شعر کرمانجی خواندم، عدهای ناآگاه خندیدند که من ناراحت شدم!
اما من که خبرنگار بودم و با این چیزها و این بیفرهنگیها آشنا بودم، بطور جدی تشویقش کردم و برای شب شعر و موسیقی کرمانجی که قرار بود یک ماه دیگر در قوچان برگزار شود، از وی قول گرفتم و در زمان شب مراسم هم به پاس احترامش ماشین فرستادم دنبالش که شب را در منزل بنده با اقای مهندس حیدرعلی نادری و دوتار شاگرد هنامهای رحیم خان بخشی غوغایی به پا کردند، بطوری که کارشناسان مات و مبهوت ماندند.
شب بعد، شعر «جوانی هیڤا چهارده، شەڤا تاری کره رۆ» را در سینمای قوچان اجرا کرد که باور کنید سینما در حال انفجار بود. مجری توانمند برنامه استاد اسماعیل حسینپور بود و یادش هست که قیامتی به پا شد.
آنشب، مردمی که بیرون سینما مانده بودند میخواستند سینما را خراب کنند و ما مجبور شدیم درهای سینما را باز کنیم.
از ان تاریخ تا شش ماه پیش که آمدم شیروان روستای قلعچه ملاقاتش کردم، ارتباط مستمر داشتیم و همیشه با روحیه بود و با وجود بیماری منژیت، مهماننواز و بزرگوار بود. این آخرین دیدارمان بود تا اینکه شنیدم به دیگر بزرگان و فرهنگدوستان غریب و مظلوم مثل خود پیوستهاست. خدایش بیامرزد. جایش هرگز پر نخواهد شد و هرگز اقدسی دیگری زاده نخواهد شد.
یکی از خصوصیات بارزش این بود که در اشعارش فقط از واژه های اصیل کرمانجی مثل «پاناڤ» به جای دریا استفاده میکرد و عاشق طبیعت و گلیل بود.
او، از کوهستان «گلیل» اجازه گرفته بود که نام زیبای «گلیل» را به عنوان تخلص خود انتخاب کند.
خدایش بیامرزد و نامش مثل اشعارش همواره جاودان بماند.
#قدیر_ولیزاده_بوانلو
@kaniyadil
در سوگ عمو "گلیل"، شاعر بهار و باران
#اسماعیل_حسین_پور
▪️باد می وزید؛ گویی برای کوه و دشت "لو" می خواند. باران می بارید و در میانۀ بارش باران بر خاک، خبر کوچ استاد بیژن اقدسی، شاعر نام آشنای خراسان، گونه ات را خیس اشک می کند. سخت بود باور کنی آن شوریده شاعر مردم، آن عاشق بهار و باران، آن دلدادۀ ایل و قبیله، پیش از رُستن گل های "گلیل" ، پیش از بازگشت ایل از قشلاق، آسمان نشین شود. او پسر "شاه حسین بیگ" قهرمان مبارزه با روس ها بود که در سال ۱۳۱۷ در روستای "قلعه بیگ" از توابع دهستان سیوکانلو شهرستان شیروان دیده به جهان گشود.
▪️مجموعه شعر کرمانجی استاد بیژن اقدسی، به نام "گلیل" در سال 1394 به همت جناب آقای یعقوب حاتمی، در بیش از 300 صفحه به چاپ رسیده است. تخلص شعری این شاعر که به دو زبان فارسی و کردی شعر می سرود نیز گلیل بود. خودش در مصاحبه با رادیو می گفت: "مردم مرا عمو گلیل خطاب می کنند".
▪️او یکی از زیباترین اشعارش را هم که در قالب مثنوی است به گلیل اختصاص داده است. استاد بیژن اقدسی به راستی شاعر "گل" و "ایل" بود و این در "گلیل"ش به زیبایی، موج می زد. او کودکی اش را در گلیل گذراده بود. پدرش در دره های گلیل برای دفاع از ایران، در برابر روس های متجاوز ایستاده بود و چند سالی به اسارت روس ها در آمده بود.
▪️در شعر این پیرپارسا و بلادیده که چون پدرش، زندگی پرفراز و فرودی داشت؛ زندگی، امید، مهر، میهن دوستی، عشق و عرفان، دلدادگی به یار و دیار، هم نَفَسی با طبیعت، موج می زد. در شعرش گل سوسن، چون نوعروسی شال بر سر، میدان دار رقص شادمانه می شد؛ او در گزینش واژه ها واقعا استاد بود. انبوه تلمیحات در دیوان او اثرش را جانی دوباره بخشیده است. آن روح بزرگ و سترگ، با درس آموزی از مکتب طبیعت و با ژرف بینی، اشعار بشکوهی در قالب مثنوی، غزل و قصیده خلق کرده است.
▪️یکی از ماناترین شعرهای او شعر "فیروزه" است. شعری که هنوز از آن عشق به میهن، حسرت و اندوهی بلند شعله می کشد. شهری که قاجارهای عیاش، در قالب قرارداد "آخال" به روس ها ارزانی داشتند و برپای ایستادگی چند سالۀ مبارزانی چون "سردار عیوض" و "تحفه گل" هم نتوانست آن عروس زیبای به یغما برده را، به دامان ایران برگرداند. استاد اقدسی در این شعر پر اندوه، این حماسه و میهن پرهیزی های مبارزان مظلوم را به زبانی پرشور و شاعرانه، به تصویر کشیده است و از نابرادرانی که این عزیز یوسف را به چاه انداخته اند؛ سخت شِکوه می کند.
▪️او برای مردم دیارش، نه تنها یک شاعر، که یک تکیه گاه بزرگ بود. او کوهی از غیرت، جوانمردی و مظلوم یاوری بود. زندگی اش را وقف این مردم کرد. با شادی این مردم لبخند زد و با بغض شان گریست. او یک هنرمند بود. طنین صدای دلنشین او، آوای بلند"لو" خوانی هایش، برای مرخ های سربریده و زخمی از جور تبربردوشان بی درد، همه لالایی مهر بود.
او آرزو داشت در "گلیل" دفن شود تا به فیروزه و سردار عیوض نزدیک تر شود؛ هر چند این آرزوی او محقق نشد ولی قطعا روح او در "گلیل" برای "مرخ" های چشم به راهش، قصه می گوید، روح بزرگش بر ستیغ قله های "سرانی" برای "فیروزه" غریب و دربند، مثنوی بلند مظلومیت را روایت می کند.
▪️حالا "عمو گلیل" با آن همه "بانگی" و "لو" و "هه رایی" در دل، مهمان خاک شده است. سینه ستبر آن عزیز یادگار " شاه حسین"، گنجینۀ رازهای بزرگ بود. سینه اش دریای شعر، مثل، قصه و روایت بود و زندگی اش همه درس بود. او تبارش به کوهستان می رسید و با هر چه "کوه" و "کانی" و "مرخ" نسبت داشت. یادش را در این اسفند بی اسپند عزیز می داریم و بر روان آن زبان راستین مردم، درود می فرستیم.
@kaniyadil
#اسماعیل_حسین_پور
▪️باد می وزید؛ گویی برای کوه و دشت "لو" می خواند. باران می بارید و در میانۀ بارش باران بر خاک، خبر کوچ استاد بیژن اقدسی، شاعر نام آشنای خراسان، گونه ات را خیس اشک می کند. سخت بود باور کنی آن شوریده شاعر مردم، آن عاشق بهار و باران، آن دلدادۀ ایل و قبیله، پیش از رُستن گل های "گلیل" ، پیش از بازگشت ایل از قشلاق، آسمان نشین شود. او پسر "شاه حسین بیگ" قهرمان مبارزه با روس ها بود که در سال ۱۳۱۷ در روستای "قلعه بیگ" از توابع دهستان سیوکانلو شهرستان شیروان دیده به جهان گشود.
▪️مجموعه شعر کرمانجی استاد بیژن اقدسی، به نام "گلیل" در سال 1394 به همت جناب آقای یعقوب حاتمی، در بیش از 300 صفحه به چاپ رسیده است. تخلص شعری این شاعر که به دو زبان فارسی و کردی شعر می سرود نیز گلیل بود. خودش در مصاحبه با رادیو می گفت: "مردم مرا عمو گلیل خطاب می کنند".
▪️او یکی از زیباترین اشعارش را هم که در قالب مثنوی است به گلیل اختصاص داده است. استاد بیژن اقدسی به راستی شاعر "گل" و "ایل" بود و این در "گلیل"ش به زیبایی، موج می زد. او کودکی اش را در گلیل گذراده بود. پدرش در دره های گلیل برای دفاع از ایران، در برابر روس های متجاوز ایستاده بود و چند سالی به اسارت روس ها در آمده بود.
▪️در شعر این پیرپارسا و بلادیده که چون پدرش، زندگی پرفراز و فرودی داشت؛ زندگی، امید، مهر، میهن دوستی، عشق و عرفان، دلدادگی به یار و دیار، هم نَفَسی با طبیعت، موج می زد. در شعرش گل سوسن، چون نوعروسی شال بر سر، میدان دار رقص شادمانه می شد؛ او در گزینش واژه ها واقعا استاد بود. انبوه تلمیحات در دیوان او اثرش را جانی دوباره بخشیده است. آن روح بزرگ و سترگ، با درس آموزی از مکتب طبیعت و با ژرف بینی، اشعار بشکوهی در قالب مثنوی، غزل و قصیده خلق کرده است.
▪️یکی از ماناترین شعرهای او شعر "فیروزه" است. شعری که هنوز از آن عشق به میهن، حسرت و اندوهی بلند شعله می کشد. شهری که قاجارهای عیاش، در قالب قرارداد "آخال" به روس ها ارزانی داشتند و برپای ایستادگی چند سالۀ مبارزانی چون "سردار عیوض" و "تحفه گل" هم نتوانست آن عروس زیبای به یغما برده را، به دامان ایران برگرداند. استاد اقدسی در این شعر پر اندوه، این حماسه و میهن پرهیزی های مبارزان مظلوم را به زبانی پرشور و شاعرانه، به تصویر کشیده است و از نابرادرانی که این عزیز یوسف را به چاه انداخته اند؛ سخت شِکوه می کند.
▪️او برای مردم دیارش، نه تنها یک شاعر، که یک تکیه گاه بزرگ بود. او کوهی از غیرت، جوانمردی و مظلوم یاوری بود. زندگی اش را وقف این مردم کرد. با شادی این مردم لبخند زد و با بغض شان گریست. او یک هنرمند بود. طنین صدای دلنشین او، آوای بلند"لو" خوانی هایش، برای مرخ های سربریده و زخمی از جور تبربردوشان بی درد، همه لالایی مهر بود.
او آرزو داشت در "گلیل" دفن شود تا به فیروزه و سردار عیوض نزدیک تر شود؛ هر چند این آرزوی او محقق نشد ولی قطعا روح او در "گلیل" برای "مرخ" های چشم به راهش، قصه می گوید، روح بزرگش بر ستیغ قله های "سرانی" برای "فیروزه" غریب و دربند، مثنوی بلند مظلومیت را روایت می کند.
▪️حالا "عمو گلیل" با آن همه "بانگی" و "لو" و "هه رایی" در دل، مهمان خاک شده است. سینه ستبر آن عزیز یادگار " شاه حسین"، گنجینۀ رازهای بزرگ بود. سینه اش دریای شعر، مثل، قصه و روایت بود و زندگی اش همه درس بود. او تبارش به کوهستان می رسید و با هر چه "کوه" و "کانی" و "مرخ" نسبت داشت. یادش را در این اسفند بی اسپند عزیز می داریم و بر روان آن زبان راستین مردم، درود می فرستیم.
@kaniyadil
هاوارا ئاشقان
شەڤباش هەڤالێن هەڤکانی🌺
ئیرۆ فورسەتا ئاخرێ یە سا کو هەرنی هاوارا ئاشقێن خوه. هین ژی وەخت هەیە، ژه کەرەما خوه، وەرن دەستێ ڤان مێتاجێن سەربلند بگرنی🌷🙏
هاوارا عاشقان در روز پایانی
چشم عاشقان، به راه دوستانی است که هنرفهم و هنرمنددوست اند. تا عید راهی نیست و مهلت این گلریزان در آستانهی اتمام است.
عید نوروز را شکوفههای موقت بهاری رسمیت نمیبخشند، عید راستین، رهاورد فصلی است که در آن، انسانها، بر لبان هم غنچهی شادی و آرامش مینشانند🌷🙏
کانیادل
@kaniyadil
شەڤباش هەڤالێن هەڤکانی🌺
ئیرۆ فورسەتا ئاخرێ یە سا کو هەرنی هاوارا ئاشقێن خوه. هین ژی وەخت هەیە، ژه کەرەما خوه، وەرن دەستێ ڤان مێتاجێن سەربلند بگرنی🌷🙏
هاوارا عاشقان در روز پایانی
چشم عاشقان، به راه دوستانی است که هنرفهم و هنرمنددوست اند. تا عید راهی نیست و مهلت این گلریزان در آستانهی اتمام است.
عید نوروز را شکوفههای موقت بهاری رسمیت نمیبخشند، عید راستین، رهاورد فصلی است که در آن، انسانها، بر لبان هم غنچهی شادی و آرامش مینشانند🌷🙏
کانیادل
@kaniyadil
Forwarded from اتچ بات
هاواری دیگر برای بهاری زیباتر
«هاوار عاشقان» است، از درد خشکسالی
فریاد از این غریبی، وین دستهای خالی...
درود مردم جان؛ هموطنان مهربان!
بیمقدمه میرویم سر اصل مطلب؛
«هاوارا عاشقان» که یادتان هست؛ همان حرکت مهرآمیز و شوقانگیزی که شما کردید و به واسطهی دعوت جمعی از اهل ادب و هنر در «کانیادل» و تشویق نیکاندیشان همزبان، به کمک عاشقها و بخشیهایتان آمدید؟
عشق به انسانیت و کرامت بی دریغ تان نسبت به هنرمندان آسیب دیده از کرونا را، هرگز فراموش نخواهیم کرد.
عزیزان هموطن، خصوصٱ کُردهای هنردوست و خیرخواه! این روزها که مجددا شاهد گسترش کرونا و بستهشدن و یخ زدن درهای رزق و روزی بر روی هنرمندانیم، برآن شدهایم تا به یاری شما، در آستانهی نوروز 1401، با "هاوار عاشقان٢ " دوباره این پنجرهها را به سمت نور و نشاط و نوازش بگشاییم.
شمارههای ذیل، به عنوان حساب رسمی انجمن ادبی کانیادل (به نام آقایان محمد حسینپور و یوسف غلامی )، محبت نقدی شما را به هنرمندانتان میرساند؛
شماره کارت:👇 6037998152823703
و شماره حساب:👇 0226442257001
و شماره شبا:👇 IR020170000000226442257001.
لطفٱ تصویر فیش واریزی خود را حداکثر تا 15 اسفند ماە به این آیدی ارسال فرمایید. نظر به محدودیت زمانی، تسریع در مشارکت و مساعدت ضروری است.
از اعتماد و همدلی شما نیکاندیشان فهیم و فرهنگ دوست، صمیمانه سپاسگزاریم 👇
@mohammad_HP47
✍ انجمن ادبی کانیادل
@Kaniyadil
«هاوار عاشقان» است، از درد خشکسالی
فریاد از این غریبی، وین دستهای خالی...
درود مردم جان؛ هموطنان مهربان!
بیمقدمه میرویم سر اصل مطلب؛
«هاوارا عاشقان» که یادتان هست؛ همان حرکت مهرآمیز و شوقانگیزی که شما کردید و به واسطهی دعوت جمعی از اهل ادب و هنر در «کانیادل» و تشویق نیکاندیشان همزبان، به کمک عاشقها و بخشیهایتان آمدید؟
عشق به انسانیت و کرامت بی دریغ تان نسبت به هنرمندان آسیب دیده از کرونا را، هرگز فراموش نخواهیم کرد.
عزیزان هموطن، خصوصٱ کُردهای هنردوست و خیرخواه! این روزها که مجددا شاهد گسترش کرونا و بستهشدن و یخ زدن درهای رزق و روزی بر روی هنرمندانیم، برآن شدهایم تا به یاری شما، در آستانهی نوروز 1401، با "هاوار عاشقان٢ " دوباره این پنجرهها را به سمت نور و نشاط و نوازش بگشاییم.
شمارههای ذیل، به عنوان حساب رسمی انجمن ادبی کانیادل (به نام آقایان محمد حسینپور و یوسف غلامی )، محبت نقدی شما را به هنرمندانتان میرساند؛
شماره کارت:👇 6037998152823703
و شماره حساب:👇 0226442257001
و شماره شبا:👇 IR020170000000226442257001.
لطفٱ تصویر فیش واریزی خود را حداکثر تا 15 اسفند ماە به این آیدی ارسال فرمایید. نظر به محدودیت زمانی، تسریع در مشارکت و مساعدت ضروری است.
از اعتماد و همدلی شما نیکاندیشان فهیم و فرهنگ دوست، صمیمانه سپاسگزاریم 👇
@mohammad_HP47
✍ انجمن ادبی کانیادل
@Kaniyadil
Telegram
attach 📎
دوستان عزیز و یاران همکانی!
🔸درود برشما؛
چنانکه مستحضرید سهشنبهی هر هفته به عشق زبان مادریمان؛ کوردی، در اتاقی مجازی در کلابهاوس گرد هم میآییم.
🔹فرصتی برای آنان که شعر و شعور را مهم و ماندگار میخواهند و با آن مواجههای جدی و جهانی دارند.
آنانکه در مسیر سرایش و خوانش «هەلبەست»، طالب شنیدن، آموختن و تعالی اند و زبان مادریشان را ناموس تاریخی ایل و آلِ خویش میدانند.
🔸کلاب کانیادل را دنبال کنید و دراین همراهی، شکوه شعر و هنر "کوردی" را به نمایش بگذارید. سهشنبهی هرهفته ساعت 20، به این نشانی؛👇چشم به راهتان هستیم.
https://b2n.ir/t40104
با احترام؛
✍ انجمن ادبی کانیادل
@Kaniyadil*
🔸درود برشما؛
چنانکه مستحضرید سهشنبهی هر هفته به عشق زبان مادریمان؛ کوردی، در اتاقی مجازی در کلابهاوس گرد هم میآییم.
🔹فرصتی برای آنان که شعر و شعور را مهم و ماندگار میخواهند و با آن مواجههای جدی و جهانی دارند.
آنانکه در مسیر سرایش و خوانش «هەلبەست»، طالب شنیدن، آموختن و تعالی اند و زبان مادریشان را ناموس تاریخی ایل و آلِ خویش میدانند.
🔸کلاب کانیادل را دنبال کنید و دراین همراهی، شکوه شعر و هنر "کوردی" را به نمایش بگذارید. سهشنبهی هرهفته ساعت 20، به این نشانی؛👇چشم به راهتان هستیم.
https://b2n.ir/t40104
با احترام؛
✍ انجمن ادبی کانیادل
@Kaniyadil*
سەرساخی
هونەرمنەدا زانا و کوردباوەر
خوەنگا مه؛ ئەسمەر هەمیدی
کۆچا داوین ئا باڤێ ته یێ هێژا و ئازیز
بەرێزً؛ ئەلی هەمیدی
دل و روحێ مه ئێشاند.
ئەم ڤێ شینا سەرسەلامەتی دبێژنێ، سا باڤێ ته یێ نەمر را باغێ بهیشتێ و سا ته و مالباتێ را ساخی و سەربلندیێ هێڤی دکنی.
#ئەنجومەنا کانیادل
هترمند گرامی
خواهر بزرگوارمان؛ اسمر حمیدی
درگذشت پدر عزیرتان
جناب علی حمیدی
همهی ما را دچار اندوه و اسف کرد.
خود را در تحمل این غم سهیم میدانیم.
برای روح پدر عزیزتان شادی ابدی و برای شما و خانواده، آرامش آرزومندیم.
# انجمن ادبی کانیادل
@Kaniyadil
هونەرمنەدا زانا و کوردباوەر
خوەنگا مه؛ ئەسمەر هەمیدی
کۆچا داوین ئا باڤێ ته یێ هێژا و ئازیز
بەرێزً؛ ئەلی هەمیدی
دل و روحێ مه ئێشاند.
ئەم ڤێ شینا سەرسەلامەتی دبێژنێ، سا باڤێ ته یێ نەمر را باغێ بهیشتێ و سا ته و مالباتێ را ساخی و سەربلندیێ هێڤی دکنی.
#ئەنجومەنا کانیادل
هترمند گرامی
خواهر بزرگوارمان؛ اسمر حمیدی
درگذشت پدر عزیرتان
جناب علی حمیدی
همهی ما را دچار اندوه و اسف کرد.
خود را در تحمل این غم سهیم میدانیم.
برای روح پدر عزیزتان شادی ابدی و برای شما و خانواده، آرامش آرزومندیم.
# انجمن ادبی کانیادل
@Kaniyadil
korde khorasan 052
<unknown>
ئەز ئاشقم، شەهر و کەلێن کوردێ خوراسانێ؛
شیروانێ شیروانێ
فیرووزا کوردانێ
مەرخ و گولن، جان و دلن، مل وە ملن، مێر و ژنان یارن
......
ئەز ئاشقم، شەهر و کەلێن کوردێ خوراسانێ؛
دەرگەز و قۆچانێ
لایینا کوردانێ
رندێ ڤرا، گشتێ ژه هەڤ را، رۆ و شەڤ، ئاشق و دلدارن
....
ئەز ئاشقم، شەهر و کەلێن کوردێ خوراسانێ؛
کەلات، چنارانێ
سەنگەرا کوردانێ
جان و تەنن، لێڤ وە کەنن، چیوەتەنن، کانی و گولزارن
......
ئەز ئاشقم، شەهر و کەلێن کوردێ خوراسانێ؛
ئسفەرایین جانێ
شایجانا کوردانێ
خەلکێ زمانقەند و هەڤالبەند و له گۆڤەندێ ئەڤیندارن
......
ئەز ئاشقم، شەهر و کەلێ کوردێ خوراسانێ؛
بژنۆرد و ئاشخانێ
مانە سملقانێ
مەرخ و گولن، جان و دلن، مل وە ملن، مێر و ژنان یارن
چیوهتهن: وطنشان کوه است
مل وه مل؛ شانه به شانه
کلام; #کوردێ_خۆراسانێ
دەنگ; #بانوو_ئەسمەر_هەمیدی
هەلبەست; #مامۆستە_ئەلیڕزا_سپاهی_لایین
رێکوپێککرنا مووزیکێ; #ڕزا_ڤەهدانی
ملۆدی; #فۆلک_کوردی
@kaniyadil 🍀
شیروانێ شیروانێ
فیرووزا کوردانێ
مەرخ و گولن، جان و دلن، مل وە ملن، مێر و ژنان یارن
......
ئەز ئاشقم، شەهر و کەلێن کوردێ خوراسانێ؛
دەرگەز و قۆچانێ
لایینا کوردانێ
رندێ ڤرا، گشتێ ژه هەڤ را، رۆ و شەڤ، ئاشق و دلدارن
....
ئەز ئاشقم، شەهر و کەلێن کوردێ خوراسانێ؛
کەلات، چنارانێ
سەنگەرا کوردانێ
جان و تەنن، لێڤ وە کەنن، چیوەتەنن، کانی و گولزارن
......
ئەز ئاشقم، شەهر و کەلێن کوردێ خوراسانێ؛
ئسفەرایین جانێ
شایجانا کوردانێ
خەلکێ زمانقەند و هەڤالبەند و له گۆڤەندێ ئەڤیندارن
......
ئەز ئاشقم، شەهر و کەلێ کوردێ خوراسانێ؛
بژنۆرد و ئاشخانێ
مانە سملقانێ
مەرخ و گولن، جان و دلن، مل وە ملن، مێر و ژنان یارن
چیوهتهن: وطنشان کوه است
مل وه مل؛ شانه به شانه
کلام; #کوردێ_خۆراسانێ
دەنگ; #بانوو_ئەسمەر_هەمیدی
هەلبەست; #مامۆستە_ئەلیڕزا_سپاهی_لایین
رێکوپێککرنا مووزیکێ; #ڕزا_ڤەهدانی
ملۆدی; #فۆلک_کوردی
@kaniyadil 🍀
Audio
Jin
Deng;
#Esmer_Hemîdî
Ahengsaz;
#Hemîd_Îzanlo
Helbestvan;
#Elîriza_Spahîlayîn
ژن
دەنگ؛
ئەسمەر_هەمیدی
jin
jin im ez, va jinê kurdê çiyan im
mîna şem'ê, tijî nûr û jiyan im
bihêl roşen bimînim, ta bilîzim
ku ez ji hêstirên çavan piyan im!
meger ku min çi got, cuz işq û alê?
bi cuz ku zinde mame li şemalê?
çira me ez, zimanê min dişewte
bihêl ez pa bimînim sa hevalê
bihêl ez bistirim, derdê dilê xwe
bihêl ez jî li xwe kim, va cilê xwe
bihêl ez ji zimanê xwe, bikim hez
çima şermende bim, ji haslê xwe?!
jin im ez, va jinê kurdê çiyan im
mîna şem'ê, tijî nûr û jiyan im
bihêl roşen bimînim, ta bilîzim
ku ez ji hêstirên çavan piyan im!
hilîn destê xwe tu ji ser deva min
te reştir kir ji ya hey jî, şeva min
bihêl ku va çira, sa te bişewte
meke bi hêstiran haka xeva, min!
@Kaniyadil
Deng;
#Esmer_Hemîdî
Ahengsaz;
#Hemîd_Îzanlo
Helbestvan;
#Elîriza_Spahîlayîn
ژن
دەنگ؛
ئەسمەر_هەمیدی
jin
jin im ez, va jinê kurdê çiyan im
mîna şem'ê, tijî nûr û jiyan im
bihêl roşen bimînim, ta bilîzim
ku ez ji hêstirên çavan piyan im!
meger ku min çi got, cuz işq û alê?
bi cuz ku zinde mame li şemalê?
çira me ez, zimanê min dişewte
bihêl ez pa bimînim sa hevalê
bihêl ez bistirim, derdê dilê xwe
bihêl ez jî li xwe kim, va cilê xwe
bihêl ez ji zimanê xwe, bikim hez
çima şermende bim, ji haslê xwe?!
jin im ez, va jinê kurdê çiyan im
mîna şem'ê, tijî nûr û jiyan im
bihêl roşen bimînim, ta bilîzim
ku ez ji hêstirên çavan piyan im!
hilîn destê xwe tu ji ser deva min
te reştir kir ji ya hey jî, şeva min
bihêl ku va çira, sa te bişewte
meke bi hêstiran haka xeva, min!
@Kaniyadil
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
روز زن، روز زندگی؛
روز جهانی زن را، به تمامی زنان مهربان و انسانپرور جهان و ایران، و بهویژه به زنان و مادران و دختران عزیز و آزادهی کرد، شادباش میگوییم، با تقدیم شعری از شیرکوی بزرگ؛
ژن
هەلبەست و دەنگ و دیمەن؛
#شیرکۆ_بێکەس
@Kaniyadil
روز جهانی زن را، به تمامی زنان مهربان و انسانپرور جهان و ایران، و بهویژه به زنان و مادران و دختران عزیز و آزادهی کرد، شادباش میگوییم، با تقدیم شعری از شیرکوی بزرگ؛
ژن
هەلبەست و دەنگ و دیمەن؛
#شیرکۆ_بێکەس
@Kaniyadil
کودکان کرد «وەلات»دار شدند...
مجموعه شعر وهلات(سرزمین)، سرودهی شاعر و نویسندهی توانای کرد شمال خراسان؛ دکتر اسماعیل حسین پور که اهل شهرستان شیروان در خراسان شمالی است، منتشر شد.
این مجموعه شعر که خاص کودکان است، شامل ۲۱ قطعه شعر به زبان کردی کرمانجی، در تیراژ هزار جلد و ۴۷ صفحه از سوی انتشارات "بیژن یورد" منتشر شدهاست.
مجموعه شعر وهلات، مختص گروه سنی «ج» است و در آن موضوعات و مضامینی چون ایثار، میهن دوستی، خودباوری، راستگویی، صداقت، رازداری و دلدادگی به طبیعت، با زبانی ساده و صمیمی روایت شدهاست.
چنانکه میدانید برادر عزیزمان اسماعیل حسینپور دارای مدرک دکترای ادبیات فارسی است و پیش از این مجموعه شعر "آسمان بی مرز است" و کتاب "دیار و دوتار" را منتشر کردهاست.
@Kaniyadil
مجموعه شعر وهلات(سرزمین)، سرودهی شاعر و نویسندهی توانای کرد شمال خراسان؛ دکتر اسماعیل حسین پور که اهل شهرستان شیروان در خراسان شمالی است، منتشر شد.
این مجموعه شعر که خاص کودکان است، شامل ۲۱ قطعه شعر به زبان کردی کرمانجی، در تیراژ هزار جلد و ۴۷ صفحه از سوی انتشارات "بیژن یورد" منتشر شدهاست.
مجموعه شعر وهلات، مختص گروه سنی «ج» است و در آن موضوعات و مضامینی چون ایثار، میهن دوستی، خودباوری، راستگویی، صداقت، رازداری و دلدادگی به طبیعت، با زبانی ساده و صمیمی روایت شدهاست.
چنانکه میدانید برادر عزیزمان اسماعیل حسینپور دارای مدرک دکترای ادبیات فارسی است و پیش از این مجموعه شعر "آسمان بی مرز است" و کتاب "دیار و دوتار" را منتشر کردهاست.
@Kaniyadil
Audio
نەواشه
تەندوورەکم سا تە داخم
تو تونەبی بێ دەماخم
سویند وە هەر چ خوەدێ دایە
وەرە بەلێ تە ل خوە خم
نەخوەشم و دل قەواخم
وە دوو تەرا واخە واخم
لە من تونە تەوش و تینەک
مینا وارگێ بێ ئوجاخم
من بیستیە تو بیدلی
وەرە بەلێ تە ل خوە خم
نەواشە من ژە بیر بکی
شەڤانەرۆ نالە دەکم
ئەشارە کە جان دەخوازی
دەستێ خوە هەوالە دەکم
دونیا کو پر شیرینە لێ
جان سا تە قەوالە دەکم
دەنگبێژ:
#عباس_بابایی
هەنگ و هەلبست:
#محمد_قربانی
@Kaniyadil
تەندوورەکم سا تە داخم
تو تونەبی بێ دەماخم
سویند وە هەر چ خوەدێ دایە
وەرە بەلێ تە ل خوە خم
نەخوەشم و دل قەواخم
وە دوو تەرا واخە واخم
لە من تونە تەوش و تینەک
مینا وارگێ بێ ئوجاخم
من بیستیە تو بیدلی
وەرە بەلێ تە ل خوە خم
نەواشە من ژە بیر بکی
شەڤانەرۆ نالە دەکم
ئەشارە کە جان دەخوازی
دەستێ خوە هەوالە دەکم
دونیا کو پر شیرینە لێ
جان سا تە قەوالە دەکم
دەنگبێژ:
#عباس_بابایی
هەنگ و هەلبست:
#محمد_قربانی
@Kaniyadil
Forwarded from Palikan welatê me
شەڤا رەش کو تە ڤێشارتن دو کانی
وەلاتـــێ چاڤــێ مــن ئاڤــێ هلانی
تــو ل ســـەر پیلەکە دن بـاری ئەما
تــە ئــەز هێورانــدم و مـالا م دانی
سیاەشبی کە آن دوچشمە را پنهان کردی
سرزمین چشمان من را آب فرا گرفت
تو بر شانە دیگری باریدی اما...
مرا ویران و خانە خراب کردی
✍ #برێز_دوکتۆر_سادق_فەرهادی
@Palikan_welate_me 👈🍃🌸
وەلاتـــێ چاڤــێ مــن ئاڤــێ هلانی
تــو ل ســـەر پیلەکە دن بـاری ئەما
تــە ئــەز هێورانــدم و مـالا م دانی
سیاەشبی کە آن دوچشمە را پنهان کردی
سرزمین چشمان من را آب فرا گرفت
تو بر شانە دیگری باریدی اما...
مرا ویران و خانە خراب کردی
✍ #برێز_دوکتۆر_سادق_فەرهادی
@Palikan_welate_me 👈🍃🌸
داگر
دەمەک سارم، دەمەک ژی دل ب ئاگر
ب بیرا تە ئەزی دینم؛ گولاگر
تو هاتی تە دلێ من بێ هەیا کر
هەوا ڤی بێ هەیایی، جارێ داگر...
#یاسر_ئبراهیمی
@Kaniyadil
دەمەک سارم، دەمەک ژی دل ب ئاگر
ب بیرا تە ئەزی دینم؛ گولاگر
تو هاتی تە دلێ من بێ هەیا کر
هەوا ڤی بێ هەیایی، جارێ داگر...
#یاسر_ئبراهیمی
@Kaniyadil
زیباترین سردار
بهزودی خواهد آمد...
رمان زیباترین سردار، داستانی است که ماجرای تلخ تجاوز روسها به ایران و تصرف شهر کردنشین فیروزه را در شمال خراسان، به قلم شیوای ایران توحدی باز میگوید. داستانی، سرشار از لحظات زیبای حسی و حماسی، پر از تصویرهای عاشقانه و شاعرانه و درعین حال، تلخی باشکوه جانفشانیها و شهادتها و مقاومتها و ماندگاریها...
زیباترین سردار، روایتی متفاوت است از تبانی قاجار و تزار روس، برای ازدست رفتن فیروزهی زیبای ایران. داستان زندگی سرداران ملی ما؛ تحفهگل و ایوزخان و آراز که دهها سال، جنگیدند و جان دادند، تا ننگ قاجار را از دامن میهن بشویند...
زیباترین سردار، که به زبان شیرین پارسی و همراه با نغمهها و سرودها و کلمات کهن کردی، نگاشته شدهاست، میتواند عیدی امیدبخشی باشد از سوی شما، به هممیهنان کرد و پارسیزبان، که این روزها، خاطرشان از شنیدن قصهی تکراری تجاوز روسها به سرزمینهای دیگر، ملول است.
پیشاپیش، انتشار این کتاب را به خواهرمان ایران، به پدر بزرگوارمان استاد کلیمالله توحدی و به برادرمان حسین آخرتی و انتشارات پرتلاش بیژنیورد، تبریک میگویم.
#سپاهی_لایین
@Kaniyadil
بهزودی خواهد آمد...
رمان زیباترین سردار، داستانی است که ماجرای تلخ تجاوز روسها به ایران و تصرف شهر کردنشین فیروزه را در شمال خراسان، به قلم شیوای ایران توحدی باز میگوید. داستانی، سرشار از لحظات زیبای حسی و حماسی، پر از تصویرهای عاشقانه و شاعرانه و درعین حال، تلخی باشکوه جانفشانیها و شهادتها و مقاومتها و ماندگاریها...
زیباترین سردار، روایتی متفاوت است از تبانی قاجار و تزار روس، برای ازدست رفتن فیروزهی زیبای ایران. داستان زندگی سرداران ملی ما؛ تحفهگل و ایوزخان و آراز که دهها سال، جنگیدند و جان دادند، تا ننگ قاجار را از دامن میهن بشویند...
زیباترین سردار، که به زبان شیرین پارسی و همراه با نغمهها و سرودها و کلمات کهن کردی، نگاشته شدهاست، میتواند عیدی امیدبخشی باشد از سوی شما، به هممیهنان کرد و پارسیزبان، که این روزها، خاطرشان از شنیدن قصهی تکراری تجاوز روسها به سرزمینهای دیگر، ملول است.
پیشاپیش، انتشار این کتاب را به خواهرمان ایران، به پدر بزرگوارمان استاد کلیمالله توحدی و به برادرمان حسین آخرتی و انتشارات پرتلاش بیژنیورد، تبریک میگویم.
#سپاهی_لایین
@Kaniyadil
Forwarded from انتشارات بیژن یورد
علاقهمندان به این اثر فاخر میتوانند کتاب را با امضا هر یک از نویسندگان و شاعران حاضر در برنامه و با 20 درصد تخفیف تهیه کنند.
جهت سفارش به آدرسp.bijhanyourd در شبکه های اجتماعی مراجعه کنید
آدرس لایو:
www.instagram.com/p.bijhanyourd
www.instagram.com/hasanroshaan
جهت سفارش به آدرسp.bijhanyourd در شبکه های اجتماعی مراجعه کنید
آدرس لایو:
www.instagram.com/p.bijhanyourd
www.instagram.com/hasanroshaan
Forwarded from محمد حسین پور
✅ پایان هاوار عاشقان 2؛
دستتان درست مردم عشق
🔸دومین مرحلهی هاوار عاشقان که به همت شورای مرکزی انجمن ادبی کانیادل و یاری بیدریغ شما مردم عزیز و عاشق و عاشقدوست، از 15 بهمن ماه 1400 شروع و در پانزدهمین روز اسفندماه جاری تمام شده بود، سرانجام با توزیع مبالغ اهدایی به هنرمندان آسیبدیده از کرونا به انجام و اتمام رسید.
🔹جهت استحضار شما مردم همیشه عاشق، ذیلا چند نکته را همراه چند آمار در خصوص اجرای مرحلهی دوم هاوار عاشقان، به عرض میرسانیم؛
در این مرحله، به دلایلی، استقبال نیکان و هنردوستان از هاوار کمتر بود. مهمترین دلیل هم مشکلات اقتصادی و دشواری معیشت برای عموم مردم ایران است.
🔸در عین حال، به مدد خیراندیشان و هنردوستان هموطن و همزبان، در این مرحله مبلغی قریب 38 میلیون تومان گردآوری و به حساب اعلام شده، واریز شد.
🔹سپس فهرست اسامی هنرمندان واجد شرایط دریافت کمک که در مرحلهی اول تنظیم شده بود، مجددا بررسی و در نهایت پس از کمی حذف و اضافهی ناگزیر، یک لیست 75 نفره برای کمک آمادهشد. این لیست، شامل هنرمندان سالخورده و خانوادهی هنرمندانی است که این اواخر به دیار باقی رفتهاند و گسترهی اسفراین و آشخانه و بجنورد و شیروان و قوچان و چناران تا مشهد و کلات و درگز و... را دربر میگیرد.
🔸براساس مشورت و مصوبهی شورای برگزاری، مقرر شد به هر هنرمند مبلغ 600 هزار تومان عیدی تقدیم شود و باتوجه به اینکه مبلغ گرد آمده کفاف چنین هزینهای را نمیکرد، مبلغ کسری به همت چندتن از اعضای برگزار کنندهی هاوار، تامین و درنهایت، طی سه روز اخیر، مبلغ 600 هزار تومان به حساب افراد مشمول مصوبه، واریز شد.
🔹لازم میدانیم از یکایک شما که دست کمکخواهی انجمن ادبی کانیادل را بهگرمی فشردید صمیمانه سپاسگزاری کنیم و بهویژه سپاسمان را تقدیم برادران عزیزمان دکترجواد رضایی، حاج محمد حسینپور و یوسف غلامی کنیم که در این ایام، با حوصله و محبت بسیار، بیشترین زحمات را متقبل شدند.
🔸الهی که نوروز دیرین و عید بهارین، به کام یکایکتان شیرین باشد و سال 1401 با گشایش و مهربانی و فراغت و شادی بیشتری از راه برسد؛
بهاران تێ کو را که ژ زەمینێ
دلێن کەتی ل بن بارێ برینێ
وەرە ماچەک بدە سەر دل، گولا سۆر
مەگەر مۆجز که دەرمانێ ئەڤینێ
انجمن ادبی کانیادل
✍ علیرضا سپاهی لایین
@Kaniyadil
دستتان درست مردم عشق
🔸دومین مرحلهی هاوار عاشقان که به همت شورای مرکزی انجمن ادبی کانیادل و یاری بیدریغ شما مردم عزیز و عاشق و عاشقدوست، از 15 بهمن ماه 1400 شروع و در پانزدهمین روز اسفندماه جاری تمام شده بود، سرانجام با توزیع مبالغ اهدایی به هنرمندان آسیبدیده از کرونا به انجام و اتمام رسید.
🔹جهت استحضار شما مردم همیشه عاشق، ذیلا چند نکته را همراه چند آمار در خصوص اجرای مرحلهی دوم هاوار عاشقان، به عرض میرسانیم؛
در این مرحله، به دلایلی، استقبال نیکان و هنردوستان از هاوار کمتر بود. مهمترین دلیل هم مشکلات اقتصادی و دشواری معیشت برای عموم مردم ایران است.
🔸در عین حال، به مدد خیراندیشان و هنردوستان هموطن و همزبان، در این مرحله مبلغی قریب 38 میلیون تومان گردآوری و به حساب اعلام شده، واریز شد.
🔹سپس فهرست اسامی هنرمندان واجد شرایط دریافت کمک که در مرحلهی اول تنظیم شده بود، مجددا بررسی و در نهایت پس از کمی حذف و اضافهی ناگزیر، یک لیست 75 نفره برای کمک آمادهشد. این لیست، شامل هنرمندان سالخورده و خانوادهی هنرمندانی است که این اواخر به دیار باقی رفتهاند و گسترهی اسفراین و آشخانه و بجنورد و شیروان و قوچان و چناران تا مشهد و کلات و درگز و... را دربر میگیرد.
🔸براساس مشورت و مصوبهی شورای برگزاری، مقرر شد به هر هنرمند مبلغ 600 هزار تومان عیدی تقدیم شود و باتوجه به اینکه مبلغ گرد آمده کفاف چنین هزینهای را نمیکرد، مبلغ کسری به همت چندتن از اعضای برگزار کنندهی هاوار، تامین و درنهایت، طی سه روز اخیر، مبلغ 600 هزار تومان به حساب افراد مشمول مصوبه، واریز شد.
🔹لازم میدانیم از یکایک شما که دست کمکخواهی انجمن ادبی کانیادل را بهگرمی فشردید صمیمانه سپاسگزاری کنیم و بهویژه سپاسمان را تقدیم برادران عزیزمان دکترجواد رضایی، حاج محمد حسینپور و یوسف غلامی کنیم که در این ایام، با حوصله و محبت بسیار، بیشترین زحمات را متقبل شدند.
🔸الهی که نوروز دیرین و عید بهارین، به کام یکایکتان شیرین باشد و سال 1401 با گشایش و مهربانی و فراغت و شادی بیشتری از راه برسد؛
بهاران تێ کو را که ژ زەمینێ
دلێن کەتی ل بن بارێ برینێ
وەرە ماچەک بدە سەر دل، گولا سۆر
مەگەر مۆجز که دەرمانێ ئەڤینێ
انجمن ادبی کانیادل
✍ علیرضا سپاهی لایین
@Kaniyadil