كندوله
3.36K subscribers
14.6K photos
12.4K videos
162 files
9.47K links
دیار شاعر حماسه سرا میرزا الماس خان کندوله ای

🔺️زیباترین روستای گردشگری کرمانشاه 🍇

🔻کانال دهستان تاریخی کندوله🌹


مدیر 👇
@SAEEDAMIRI1970

ادمین تبلیغات و تبادل👇
@Amir73813
Download Telegram
《طرح》

باز هم باران
باز هم یاد #کندوله
وخاطره های ابر آلودِ
#زران سربه فلک کشیده

#کندوله
توچه خرامان
قدمیکشی در باران
پیاده روهای ذهنم را
بی چتر
بی چکمه
خیسِ خیسِ خیس
از اشک...از باران

تونیستی و
صدای قدمهای #بانیان می‌پیچد
در کوچه باغهای دلم...

#ک_الف_یاس

🍇 @KANDOOLEH
به #کندوله
سرزمین آبهائ روان
ودیارسرسبزباغها
سفر میکنم
با قلب سنگهائ کوه #زران
سخن میگویم

چشمی هستم
در فراسوی #شریف_آبا‌د
که گام زنان
بر قرون گذشته ئ این آبادئ
به یک ثانیه
از ازل تا ابد
می پرم

#پیریافته را به دوستی میگیرم
با رودخانه ئ نقره ائ #بانیان
در مهتابی آسمان
وزیرتاکهائ بارورش
با هم می نشینیم
و به قصه هائ غم انگیزِ
مردانِ کهن سالِ
#کندوله
گوش میکنیم

درختان #دره_چناران
مادران مهربان من هستند
و تاکهائ سرشارازانگورِ #پریان
همکلاسی هائ مدرسه هائ من...

لاله هائ واژگون دشتِ #دشتان
دوستان عاشق پیشه ئ من هستند
باز هم بگویم کیستم؟

اکنون به شعر میگویم
این همه را از #روستای_زادگاهم
از #نازپرئ
از #همدیاریهایم
واز تو #کندوله_ائ_باغیرت_و_خوبم دارم
مدیون #شماها هستم
که مرا خدایی کرده اید

اگرچه شاعری فقیرم
اگر میتوانستم
بتی از #شماها می تراشیدم
و بر فراز ابرها میگذاشتم
تابرای کافران سرزمین هائ دور
شوق رسیدن به ایمان
وشوق رسیدن به دلهائ مومن
مهیاگردد

#استاد_کرم_اله_امیری_ک_الف_یاس

#باور_کن_مرا ...
زیبا ترین متن های کوتاه احساسی به فارسی وهورامی ودلنوشته های زیباوبکر

کرم اله امیری(ک الف یاس)👍👌👌

"منم آن شیخ سیه روزکه درآخرعمر"
"لای موهای تو گم کرد خداوندش را"

🍃🌺🍃

🇯‌🇴‌🇮‌🇳👇
🍇 @KANDOOLEH

https://t.me/joinchat/AAAAAFFyo44w2IaVMTwCLA
#محبوبم

بهارکه بیاید
نسیم خواهم شد
درابرهاذوب می شوم
باباران خواهم بارید

به جستجوی تو
تمام #کندوله را
خواهم دوید
به جسجوئ تو
تمام کوچه باغهای #بانیان
بامن راه خواهند آمد

سراغت راازلاله های واژگون
#پریان می گیرم
ازدرختان کهنسال #دره_چناران
ازنهرخروشان #شاجو

بهارکه بیاید
به جستجوئ تو
تخته سنگهای کوه #زران
رابرمی دارم
وبجایشان گل خواهم‌ کاشت!

مئ شنوئ!
این صدائ من است که
ازاقلیم هائ دور دست مئ آید!!
من نگاه درخت رامی شنوم،
خش خش برگهارامی فهمم،
ورق بزن
صفحه دلم را،
برگی از
آن را جدا کن
ببین!
حالا #پیریافته
هم حتی نامم را میداند!!!
وبهارکه بیاید،
به من خواهدگفت،
توکجایی!!!

#ک_الف_یاس
در تقويم عاشقي ام
سخن های بسیاری از #کندوله گفته ام
سخن از دوستت دارمهاي من
به توست #نازپرئ
وسخن از نوشيدن لبخندت
در #چشمه_درویشعلی است
سخن ازبلندائ قامتت
هم سنگ کوه #زران
سخن از گيسوان پریشانت است
در دستان من كه هرشب باشعرهای عاشقانه ام بافته ميشود

سخن از برق چشمهاي توست
ودلواپسي هاي بسیار من
سخن از من است كه عاشق شده ام
زندگي را براي تو
رنگ كرده ام به دل خواه عشق

سخن از دل شكستنهائ توست
و وفاداريهاي من تا آبروي عشق نريزد
سخن از قدم زدن های عاشقانه من
درکوچه باغ های #بانیان
و نوشيدن يك استكان چاي
روبه روي چشمه ئ چشمهايت

سخن از گرفتن دستهايت است
براي پرواز
سخن از بوسيدن توست
وهم اغوشي باتودرخیال

سخن از دل من است
كه انتخاب شده است
که دائم بشکند
سخن از دل تو است
كه پسنديده شده است
پرستیده شود
نمي توان اين سخنها را نشنيد
نمي توان سكوت كرد و به راه خود ادامه داد
من به ضمانت اين سخنها از خدا عمر خواسته ام
كه براي تو
بمانم و عاشقي كنم
و دوستت داشته باشم
تو لايق تمام دوست داشتنهاي عالمي

#ک_الف_یاس

🇯‌🇴‌🇮‌🇳👇
🍇 @KANDOOLEH
#کندوله_جان

دلم برای تو تنگ است
و این رانمی‌توانم بگویم
مثل بادهایی که از آسمانت می‌گذرند
و یا درخت‌هائ #بانیانت که
خاموش‌اند
من آرام شده ‌ام
مثل درختان #دره_چنارانت در پاییز
وقتی که تمام برگ‌هایشان را
باد برده باشد!

سرنوشت من وتو
گاهی خاموشی است...

من بارها تورااندیشیده‌ام
من خزانِ #دشت_دشتان
و برف کوه #زران را پیاده پیموده‌ام
پیشانی بر پای #پیریافته سوده‌ام

به ياد بسپار
چگونه با من ميخندیدي
چگونه با من گريه ميكردي
چگونه دوستت دارمهاي من قلبت را ازعمق دهکده بيرون مي انداخت
چگونه لاله هاي واژگون #پشت_پیریافته از پس شرم بوسه هاي من
داغ ميشدند
به ياد بسپار
كه قدمگاه #پیرافته_نازار تو
چگونه با شعرهای من
دردهاي جانکاهم را ميگرفت
به ياد بسپار كه مرا عاشق كرده اي
تو
در برابر دل من مسئولي
دلي كه دوست داشته شدن را ديد
واموخت كه ترا دوست بدارد
تا تمام رنگهاي زندگي اش باعشق به طبیعت باشکوه توومردمان مهربانت بشناسد!!!!

#ک_الف_یاس

🇯‌🇴‌🇮‌🇳👇
🍇 @KANDOOLEH
#کندوله_جان

بی مرز
دوستت دارم
بی تاریخ
بی جغرافیا
بی هیچ پیرایه ای

بگذار فرهادوار
قله ئ #زران سربه فلک کشیده ئ
بینمان را
باتیشه ئ واژه هایم
به زیربکشانم
به #بانیان

همانجایی
که قرار بود
من باشم و
تو باشی
وخوشه ائ انگورکه از بهشت آورده ائ

نه فاصله ائ
که دیواربرپا کند
نه ثروتی
اختلاف بیفکند
نه نژادی
تاج تبعیض بر سر بنهد
و نه آیینئ که
آسمان عشقمان را
فرو بریزد

فقط
اسطوره ائ خداگونه
از جنس #پیریافته
به عشقمان
لبخند بزند....

بگذار
بی مرز
دوستت داشته باشم..

#ک_الف_یاس

@k_a_yass
#محبوبم

سال ها گذشت و
هنوز باد که می وزد
رد پای توازکوه #پیریافته
رابا خود نمی برد

گویی از جای پای تو
قرار است #کندوله_ائ دیگربروید
باهزار تاکستان سبز از خاکستر گرم
وبایک #دشستان بی کران

گویی قراراست ازردپای تو
بی کرانه های بی شمارئ از
#بانیانئ دیگر
#دره_چنارانئ دیگر
#پریان و #شریف_آبادئ دیگر
بروید
طوفانهایئ که ازکوه #زران
می وزند نام ترا فریادمی کشند....

#محبوبم
از جای خالی تو درختان بیشمارئ
سبز خواهندشد
با ریشه هایی بلند
درعمق شیرین ترین آب ها
در کوهستانهائ #کندوله

#محبوبم
انعکاس نام توبرافق،
فوج لک لک هارابه ارمغان خواهدآورد

#کندوله
تو را از یاد نمی برد
که در انتظار تولد توست
زایشی نو
از برکه های صاف
تارودخانه هائ همیشه خروشان
تاتادره هائ سرسبزو دور

#کندوله
آینه ی تمام عیار تو می شود
در این زایش دوباره
بگستران بذرهایت را به دست باد

#محبوبم
اگر رفته ای
اگر نیستی و اگر نمیایی
نقشی از تو بر تمام #کندوله می ماند
رد پایت هر اتفاق را دراینجا
آبستن تو می کند
تا انتهای این تاکستانها
تا دوباره ، تا بی نهایت.بینهایت.........

کرم اله امیری_ک الف یاس

┏━━━🔹🦋🔹━━━┓
@k_a_yass
┗━━━🔹🦋🔹━━━┛

🇯‌🇴‌🇮‌🇳👇
🍇 @KANDOOLEH
#کندوله_جان

من شعر شده ام برایت
به لطافت هوائ #پریان
به سرسبزئ تاکهائ #بانیان
به بارورئ درختان #دشت_دشتان
به زلالئ آبهائ #چشمه_ساران
من بانگاه #پیریافته_ات
پرواز مئ کنم،پرمی گیرم
من آخرین بیت جنون زده ی دیوان توام
مرابرتخته سنگهابنویس
نقش مرابرکوه #زران حک کن
من تمام دوست داشتن توام،
که هیچوقت
هیچوقت
تمام نمی شوم.........

کرم اله امیری

┏━━━🔥━━━┓
@k_a_yass
┗━━━🍂━━━┛

🇯‌🇴‌🇮‌🇳👇
🍇 @KANDOOLEH
"رنج نامه ئ هجران"


"درسوگ یکصدمین سال درگذشت جوانمرگ
#پیرولئ_سلطان پاییزسال ۱۲۹۸خورشیدئ

#پیریافته سخت گریست
چشمه سارانِ #کندوله خشكيد،
كوه #زران درهم پیچید،
سنگ ها سنگین شد،
درّه هائ سرسبز #بانیان و #عثماندره
در عمقِ تنگِ خویش، دزدانه فرو رفتند .
ابرها جنبيدند، آسمان ترکید، گوئی،چشمه چشمان #خورشید_خاور، در نگاهی خشکید.
قارچ ها روئید، خزان شد، برگ ریزان شد، و آوای هَزارانِ #دشت_دشتان
،محو شد در زوزه ی وحشت زای جلادان. .
#زمین همه پُشته گشت از کِشته های سبز، و #کندوله، در زندگی، مرگِ جوان رشیدش را به چشمِ خویش دید!

آه ائ #پیرولئ_سلطان
آشنای ديرينه ی ما،
وقتی تو رفتی، بوی نان گم شد در سراشيبِ این دهکده دوردست، و کودکِ روستایی، به بهانه ی نان، چون هنوز و همیشه، گريان ماند، و کشتزارهائ پر حاصلِ #پشت_پریافته و #دشت_بوزاخ ، در آرزوی تخم و شیار، حسرت بدل ماند، و خفيگاه ماران شد.
دهقانِ هزاران ساله ی روستائ من، بسان آهوی افتاده در دامان صیادان، ترسان و هراسان، خیره شد بر آسمان، در انتظار مبهم موعود دوباره تو
در هياهوی مسموم نامردان و در تصادمِ بی وقفه ی آهن و دود، داغ ماگرم ترشدو نانمان غارت.

جاودانه ی من!
وقتی تو رفتی، جاهلان، بر جهلِ خویش بالیدند، ناکسان، مستانه خنديدند، عالمان، در علم خویش، چون خری در گل، ماندند. اما عاشقانت، آه ..
آنان که جامِ عشق را لاجرعه نوشيدند، آنان که در راهت، مردانه کوشیدند، آنان که چون پروانه ای در گِرد شمع ات، بی باك شوريدند، جوشنِ خونین رزم ات را، جانانه پوشیدند. چونان تك چشمه ی جوشانِ تاریخ، بی ذرّه ای تردید، جوشيدند، بسانِ حیدرِ میدان، بسان خسرو مردان، خروشیدند.

ای! آرزوی یگانه ی شب های تار #کندوله!
ای! خورشیدِ بی غبار #پریان
ای دریای بی کنار #شریف_آباد!
باز آی، که زمزمه ی شبانه ی مادران، بر گاهواره ی کودکان، سوزناك تر شده است.
باز آی!
که چمنزاران سبزِ کرانه #بانیان، اسیر دستانِ غارتگر بادهای صرصر است.
باز آی!
و در قلب های شیار خورده مان، بذرِ سبزِ حيات را بنشان
باز ای!
که پروانه های رنگارنگِ بهارِ زندگی، در زمستانِ هجران یخ بستند.
تندیس های يخين، از سردابه های متعفن قد افراشتند.

نام مان را ننگ می خواهند، قلب مان را تنگ می خواهند، زنده ها را مرده می خواهند، مرده ها را شلاق خورده می خواهند.
ای! ... مُروای شبانه ی مادران نثارت باد!
باز آی!
که فریادِ تره به نان نرسیده ها را، چه کس، جز تو، پاسخ گوست؟
باز آی!
که ما درمانده ایم.
در سوگِ كدامين یار بگرييم؟
در هجرِ کدامین عاشق بردار، بناليم؟
در کدامین راغ؟
در کدامین باغ بخوانیم؟

ناکسانِ سرمست از باده ی فتح، ابلهانه می پندارند که جاویدند.
کنون، با دوصد خدعه و نیرنگ، زما انكار می خواهند، ز من بسیار می خواهند.

مرا بیمار می خواهند، ترا بی یار می خواهند،
مرا رنجور، مرا بی عار، مرا با هزاران آرزو،
آه بی هيچ گفتگو،
بر "دار" می خواهند.

ترا مهجور، ترا بی شور، تراهمچنان در گور می خواهند.
ترا با صد هزاران زخم بر پیکر، بسان رستم دستان،
که بگذشته است از هفت خوانِ بدمستان،
به چاهِ حیله ی شغاد می خواهند.
کنون بازآی!
که جان، بی قرار است، غم، افزون از شمار است، دل، اندر انتظار است.
باز آی!
ای آرزوی یگانه ی من!
دیرینه ی من!
جاودانه ی ما!


#کرم_اله_امیری

┏━━━🔥━━━┓
@k_a_yass
┗━━━🍂━━━┛

🇯‌🇴‌🇮‌🇳👇
🍇 @KANDOOLEH
⭕️ دهستان تاريخى #کندوله

🔸زيباترين روستاى هدف گردشگرى استان كرمانشاه با جاذبه هاى بيشمار

✔️ شاه نشین کندوله #زران 😍

📷 مهدی امیری

🇯‌🇴‌🇮‌🇳👇
🍇 @KANDOOLEH