🔴 امالفساد، حکومت مادامالعمر است
(✍🏻: ابوالفضل قدیانی)
@kalemehtv
🔹به همان میزان که بحران اقتصادی، سیاسی و اجتماعی در ایران به وخامت میگراید و مخالفت مردم با نظام #استبداد_دینی و در رأس آن آقای علی خامنهای عمیقتر و گستردهتر میشود، دستگاههای امنیتی #استبداد که هراس دائمشان بیشتر شده است تنها چاره را در تشدید سرکوب میجویند.
🔹این هراس همیشگی، هراس از دست دادن قدرت است، آن هم قدرت غاصبانهای که به جان #مستبد گره خورده است و انفکاک از آن کابوسی است که روز روشن را به چشمان او تار میکند و او برای حفظ این قدرت و استیلای هر چه تمام تر بر ملت، به هر کار خلاف قانون و اخلاقی دست مییازد.
🔹سؤال اینجاست که منشأ این پدیده شوم چیست؟ چگونه میشود که فردی که شاید در شرایط زندگی عادی، انسانی معمولی با نقاط ضعف و قوت اخلاقی میبود، چنین از حب قدرت اصول اولیه انسانی و اخلاقی را به زیر پا میگذارد و برای مستولی شدن بر خلق خدا چنین ظلم و ستم روا میدارد؟ به نظر من #امالفساد در این میان، #حکومت_مادامالعمر است.
🔹قدرت شیرین است و آنکه به چنگش آورده، جز در موارد نادر، به سادگی از آن در نمیگذرد. تاریخ گواه تمایل پایانناپذیر قدرت برای مطلق شدن است. این اشتیاق شدید به مطلق شدن و بسط یافتن است که فردی که قدرت به صورت نامشروط و مادامالعمر به او واگذار شده را به آن سو سوق میدهد که خویش را اندک اندک از شر شماتت وجدان برهاند و متدرجا به هر امر خلاف قانون و اخلاق و مروت و انسانیتی متشبث و متمسک شود. به گمان من اساسا ذهنیت کسی که قدرت را به طور محدود و مشروط و تحت قیود نظارتی به دست میآورد با ذهنیت صاحب بی قید و شرط آن متفاوت است.
🔹صاحب قدرت محدود و مشروط، علیالاصول، در پی خدمت و کسب رضایت اکثریت جامعه است تا اولا دوره قانونی مسندنشینی خود را طی کند و در ثانی –چون امکان تداوم تصاحب کرسی ریاست بعد از طی دوران قانونی ریاست وجود ندارد- از خود، سنت و نهاد و نتیجتا نام نیک باقی بگذارد. قوانین اساسی و موضوعه و همچنین ساخت واقعی قدرت باید چنان باشد که حاکمان چارهای جز واگذاری آن را پس از طی دوره قانونی نداشته باشند.
🔹شاید کسانی ان قلت بیاورند که در ایران نیز ریاست جمهوری چنین است. در پاسخ باید گفت که بر کسی پوشیده نیست که قدرت در این کشور متمرکز در دستان #ولیفقیه است و اوست که به دلیل خارج بودن از دایره نظارت و مسندنشینی مادامالعمر اینچنین مفاسد قدرت را در تار و پود جامعه گسترانده است. رییس جمهوری که از صافی #نظارت_استصوابی گذشته است و دایره اختیاراتش چنان تنگ است که اختیار عزل و نصب آزاد وزرای کلیدی کابینهاش را ندارد حداکثر همان تدارکاتچی بیت رهبری است.
🔹شاید باز هم سفسطه کنند که در نظامهای پادشاهی مستقر در کشورهای دمکراتیک نیز منصب #پادشاه یا #ملکه نیز مادامالعمر است. جواب روشن البته این است که مقام پادشاهی در این کشورها کاملاً تشریفاتی است و پادشاه کمترین تأثیری در ساخت واقعی قدرت دارد. هرچند همین مقام هم به دلیل هزینههای گاه کلانی که برای جامعه به بار میآورد و موقعیت موروثی و ناعادلانهای که به برخی افراد میدهد به گمان من ناموجه و مصداق بارز #تبعیض است.
(✍🏻: ابوالفضل قدیانی)
@kalemehtv
🔹به همان میزان که بحران اقتصادی، سیاسی و اجتماعی در ایران به وخامت میگراید و مخالفت مردم با نظام #استبداد_دینی و در رأس آن آقای علی خامنهای عمیقتر و گستردهتر میشود، دستگاههای امنیتی #استبداد که هراس دائمشان بیشتر شده است تنها چاره را در تشدید سرکوب میجویند.
🔹این هراس همیشگی، هراس از دست دادن قدرت است، آن هم قدرت غاصبانهای که به جان #مستبد گره خورده است و انفکاک از آن کابوسی است که روز روشن را به چشمان او تار میکند و او برای حفظ این قدرت و استیلای هر چه تمام تر بر ملت، به هر کار خلاف قانون و اخلاقی دست مییازد.
🔹سؤال اینجاست که منشأ این پدیده شوم چیست؟ چگونه میشود که فردی که شاید در شرایط زندگی عادی، انسانی معمولی با نقاط ضعف و قوت اخلاقی میبود، چنین از حب قدرت اصول اولیه انسانی و اخلاقی را به زیر پا میگذارد و برای مستولی شدن بر خلق خدا چنین ظلم و ستم روا میدارد؟ به نظر من #امالفساد در این میان، #حکومت_مادامالعمر است.
🔹قدرت شیرین است و آنکه به چنگش آورده، جز در موارد نادر، به سادگی از آن در نمیگذرد. تاریخ گواه تمایل پایانناپذیر قدرت برای مطلق شدن است. این اشتیاق شدید به مطلق شدن و بسط یافتن است که فردی که قدرت به صورت نامشروط و مادامالعمر به او واگذار شده را به آن سو سوق میدهد که خویش را اندک اندک از شر شماتت وجدان برهاند و متدرجا به هر امر خلاف قانون و اخلاق و مروت و انسانیتی متشبث و متمسک شود. به گمان من اساسا ذهنیت کسی که قدرت را به طور محدود و مشروط و تحت قیود نظارتی به دست میآورد با ذهنیت صاحب بی قید و شرط آن متفاوت است.
🔹صاحب قدرت محدود و مشروط، علیالاصول، در پی خدمت و کسب رضایت اکثریت جامعه است تا اولا دوره قانونی مسندنشینی خود را طی کند و در ثانی –چون امکان تداوم تصاحب کرسی ریاست بعد از طی دوران قانونی ریاست وجود ندارد- از خود، سنت و نهاد و نتیجتا نام نیک باقی بگذارد. قوانین اساسی و موضوعه و همچنین ساخت واقعی قدرت باید چنان باشد که حاکمان چارهای جز واگذاری آن را پس از طی دوره قانونی نداشته باشند.
🔹شاید کسانی ان قلت بیاورند که در ایران نیز ریاست جمهوری چنین است. در پاسخ باید گفت که بر کسی پوشیده نیست که قدرت در این کشور متمرکز در دستان #ولیفقیه است و اوست که به دلیل خارج بودن از دایره نظارت و مسندنشینی مادامالعمر اینچنین مفاسد قدرت را در تار و پود جامعه گسترانده است. رییس جمهوری که از صافی #نظارت_استصوابی گذشته است و دایره اختیاراتش چنان تنگ است که اختیار عزل و نصب آزاد وزرای کلیدی کابینهاش را ندارد حداکثر همان تدارکاتچی بیت رهبری است.
🔹شاید باز هم سفسطه کنند که در نظامهای پادشاهی مستقر در کشورهای دمکراتیک نیز منصب #پادشاه یا #ملکه نیز مادامالعمر است. جواب روشن البته این است که مقام پادشاهی در این کشورها کاملاً تشریفاتی است و پادشاه کمترین تأثیری در ساخت واقعی قدرت دارد. هرچند همین مقام هم به دلیل هزینههای گاه کلانی که برای جامعه به بار میآورد و موقعیت موروثی و ناعادلانهای که به برخی افراد میدهد به گمان من ناموجه و مصداق بارز #تبعیض است.