Forwarded from سبزین سفال🌱🎨
مادربزرگم کسی که منو بزرگ کرد رو دیشب از دست دادم
ممنون میشم منت سرم بذارین با صلوات یا فاتحه ای بدرقش کنین
امشب شب اول قبرشه
و شاید کسی بخواد نماز بخونه اسمشون کلثوم فرزند زین العابدین
ممنون میشم منت سرم بذارین با صلوات یا فاتحه ای بدرقش کنین
امشب شب اول قبرشه
و شاید کسی بخواد نماز بخونه اسمشون کلثوم فرزند زین العابدین
و من
هر گلی را که می دیدم از
دستهای تو آغاز می شد
و آبی که از بیشه ای دور می آمد آرام
بوی تو را داشت
من از ابتدای تو فهمیده بودم
که یک روز خورشید را خواهی آورد ..
-سلمان هراتی
هر گلی را که می دیدم از
دستهای تو آغاز می شد
و آبی که از بیشه ای دور می آمد آرام
بوی تو را داشت
من از ابتدای تو فهمیده بودم
که یک روز خورشید را خواهی آورد ..
-سلمان هراتی
على بن اسباط از ائمه عليهم السّلام نقل مىكند كه فرمودهاند: از جمله پندهاى خداوند به عيسى عليه السّلام است كه:
(روزی یک #پند میفرستم)
(روزی یک #پند میفرستم)
اى عيسى! منم پروردگارت و پروردگار پدرانت. نام من يكى است و من يگانهام، و در آفريدن هر آفريدهاى يكتايم، و همه چيز ساخت من است و به من باز مىگردد.
#پند
#پند
گفتند: «تو از بهرِ محبوب مجنون گشتهای.» گفتم: «نه آیا طعمِ زندگی را تنها مجانین میچشند و بس؟!»
روض الرّیاحین فی مناقب الصالحین؛ از شیخ عبدالله بن اَسعد یافعی
روض الرّیاحین فی مناقب الصالحین؛ از شیخ عبدالله بن اَسعد یافعی
ای ساکن جان من آخر به کجا رفتی
در خانه نهان گشتی یا سوی هوا رفتی
چون عهد دلم دیدی از عهد بگردیدی
چون مرغ بپریدی ای دوست کجا رفتی
در روح نظر کردی چون روح سفر کردی
از خلق حذر کردی وز خلق جدا رفتی
رفتی تو بدین زودی تو باد صبا بودی
مانندهٔ بوی گل با باد صبا رفتی
نی باد صبا بودی نی مرغ هوا بودی
از نور خدا بودی در نور خدا رفتی
ای خواجه این خانه چون شمع در این خانه
وز ننگ چنین خانه بر سقف سما رفتی
-مولانا
در خانه نهان گشتی یا سوی هوا رفتی
چون عهد دلم دیدی از عهد بگردیدی
چون مرغ بپریدی ای دوست کجا رفتی
در روح نظر کردی چون روح سفر کردی
از خلق حذر کردی وز خلق جدا رفتی
رفتی تو بدین زودی تو باد صبا بودی
مانندهٔ بوی گل با باد صبا رفتی
نی باد صبا بودی نی مرغ هوا بودی
از نور خدا بودی در نور خدا رفتی
ای خواجه این خانه چون شمع در این خانه
وز ننگ چنین خانه بر سقف سما رفتی
-مولانا
اى عيسى! تو به فرمان من مسيح شدى و تو با اذن من از گل، مرغ مىآفرينى و با سخن من، مرده را زنده مىكنى، پس به من گرايش ياب و از من بهراس و هرگز در برابر من پناهگاهى نمىيابى مگر خود من.
#پند
#پند
حضرت محمد (صلی الله علیه وآله) :
هنگامی که فتنه ها، هم چون پاره های شب تاریک، شما را در خود پیچید؛ برشماست که به قرآن تمسک جویید.
(اصول کافی، ج۲، ص۴۵۹)
هنگامی که فتنه ها، هم چون پاره های شب تاریک، شما را در خود پیچید؛ برشماست که به قرآن تمسک جویید.
(اصول کافی، ج۲، ص۴۵۹)
اى عيسى! من چونان مهربان و خيرخواه به تو سفارش مىكنم تا دوستى من به تو ثابت گردد و شاديم را بجويى. تو در سالخوردگى مبارك باشى و در خردسالى مبارك بودى.
هر جا هستى من گواهى مىدهم كه تو بنده من هستی. مرا براى خود كافى بدان و ياد مرا براى روز رستخيزت داشته باش، و با انجام نوافل به من نزديكى بجوى و بر من توكّل كن تا تو را كفايت كنم و بر جز من توكل مكن تا من ترك يارى تو كنم.
#پند
هر جا هستى من گواهى مىدهم كه تو بنده من هستی. مرا براى خود كافى بدان و ياد مرا براى روز رستخيزت داشته باش، و با انجام نوافل به من نزديكى بجوى و بر من توكّل كن تا تو را كفايت كنم و بر جز من توكل مكن تا من ترك يارى تو كنم.
#پند
دل به نگاه اولین، گشت شکارِ چشمِ تو
زخم دگر چه میزنی صیدِ به خون تپیده را؟!
زخم دگر چه میزنی صیدِ به خون تپیده را؟!
میبینمت از دور و زیاد است همین هم
این سوختهدل ساخته با کمتر از این هم
صدبار صدایت زدم اما نشنیدی
یک چشم بگردان به من گوشهنشین هم
عشقی که زمینی نشود فایدهاش چیست؟
ای ماه بینداز نگاهی به زمین هم
گفتی که ز خود بگذر و دیدی که گذشتم
از روح و روان هم، تن و جان هم، دل و دین هم
از پیچ و خم رود گذشتیم و رسیدیم
از چشمۀ تردید به دریای یقین هم
ای زاهد اگر منکر عشقی به جهنم!
ما با تو نیاییم به فردوس برین هم
-فاضل نظری
این سوختهدل ساخته با کمتر از این هم
صدبار صدایت زدم اما نشنیدی
یک چشم بگردان به من گوشهنشین هم
عشقی که زمینی نشود فایدهاش چیست؟
ای ماه بینداز نگاهی به زمین هم
گفتی که ز خود بگذر و دیدی که گذشتم
از روح و روان هم، تن و جان هم، دل و دین هم
از پیچ و خم رود گذشتیم و رسیدیم
از چشمۀ تردید به دریای یقین هم
ای زاهد اگر منکر عشقی به جهنم!
ما با تو نیاییم به فردوس برین هم
-فاضل نظری
از بایزید بسطامی پرسیدند:
اگر در روز رستاخيز خداوند بگويد چه آورده ای،چه خواهی گفت؟
بايزيد جواب داد:
وقتی فقيری بر کريمی وارد ميشود به او نميگويند چه آورده ای، بلکه ميگويند چه ميخواهی...
اگر در روز رستاخيز خداوند بگويد چه آورده ای،چه خواهی گفت؟
بايزيد جواب داد:
وقتی فقيری بر کريمی وارد ميشود به او نميگويند چه آورده ای، بلکه ميگويند چه ميخواهی...