|بررسی‌های کلامی|
2.59K subscribers
291 photos
8 videos
20 files
213 links
مطالعات شیعی
بررسی‌های کلامی| پژوهش‌های اعتقادی

میراث کلامی شیعه
t.me/kalam_shia

ارتباط:
mokhtarireza@ut.ac.ir
Download Telegram
|بررسی‌های کلامی|
🔴ملاحظاتی پیرامون نوشتاری از حسن انصاری درباره ابن سینا، نبیذ و ابوحنیفه آقای انصاری درباره اینکه ابن سینا اهل شراب نبود چنین می‌نویسد: ابن سينا در فقه حنفی مذهب بود. بنابراين او نبيذ و اقسامی از شراب‌های غیر مسکر را حلال می‌دانست (بسته به ميزان و کیفیت…
تتمه:
مشخص نیست منظور آقای انصاری از این جمله چیست: شراب غیر مسکر که زیاد آن سکر می‌آورد!!!
چطور می‌شود غیر مسکر سکر بیاورد؟!
مثلا اگر کسی به میزان زیادی آب پرتقال غیر مسکر بخورد مست می‌شود؟

و مضافا، اینکه می‌گویند "ابن سینا هم آنجا که از فوائد شراب سخن می‌گوید اشاره‌ای به شرط غیر مسکر بودن می‌رود"

گوییم اتفاقا آن شرابی که پزشک‌ها درباره فوائد آن بحث می‌کنند منصرف به شرابِ مسکر است وگرنه چه معنایی دارد درباره فواید مطلقِ نوشیدنی بحث کنند؟!
و این برداشتِ عجیبی خواهد بود که شراب در لسان پزشک‌ را به شراب غیر مسکر برگردانیم و بگوییم او منظورش از شراب همان چیز آشامیدنی بود! و مثلا ده صفحه مطلب در فوائد چیز آشامیدنی نوشته است و البته آن چیز آشامیدنی را هم مشخص نکرده و صرفا با واژه شراب درباره آن سخن گفته است!
@kalam_shia
🔴هدایة الضالین؛ پدر آنتونیو دوژِزو
(علی‌قلی جدید الاسلام)

علی‌قلی جدید الاسلام یکی از بزرگان مسیحیت که مأمور تبلیغ در ایران عصر صفویه بود بعد از مدتی شیعه می‌شود و کتابی در رد مسیحیت به زبان لاتین می‌نویسد، سپس به گفته خود آن را برای استفاده فارسی زبانان با عنوان «هدایة الضالین» به فارسی ترجمه می‌کند.
دوژِزو در ص۲۱۴ هدایة الضالین که به شماره نسخه۲۸۹۵ در کتابخانه مرکز احیاء نگهداری می‌شود و از روی نسخه اصلی کتاب استنساخ شده اشاره می‌کند که اینک ۱۲سال از هدایت شدنش می‌گذرد.
در ص۹۹ کتاب زیر
The mission of the portuguese Augustinians to persia and Beyond (1602- 1747)
By John m.Flannery
نویسنده می‌گوید ظاهرا تألیف کتاب هدایة الضالین در حوالی سال ۱۷۰۸م به اتمام رسیده است. وی در فصل پنجم کتابش به مناسبتی درباره دوژِزو اطلاعاتی ذکر می‌کند.
اگر اطلاعات او درست باشد پس باید تألیف کتاب در سال ۱۱۲۱ق [=۱۷۰۸م] به اتمام رسیده باشد. و با توجه به آنچه علی‌قلی در ص۲۱۴ کتابش درج کرده پس او در حدود سال ۱۱۰۹ق اسلام آورده است.
در مقدمه کتاب سفر پیدایش تورات، استاد جعفریان نیز اطلاعاتی درباره دوژزو منتشر کرده‌اند.
@kalam_shia
📕نصرة الأصحاب، طغائی کمره‌ای (۹۵۳- ۱۰۶۰ق)
کتابخانه طباطبایی شیراز، شماره نسخه۱۷

این کتاب ردی است بر الفوائد المدنیة محمد امین استرآبادی
علینقی بن محمد هاشم طغائی هنگام وفات استرآبادی حدود ۸۳ساله بود و تا ۱۰۷سال عمر کرد. وی شش پادشاه صفوی را درک کرده است.
@kalam_shia
💠ردیه خاتون آبادی بر محمد امین استرآبادی و اخباریان

📕نمرقة وسطی، خاتون آبادی، اسماعیل بن محمدباقر (۱۰۳۱-۱۱۱۶ق)
آستان قدس، شماره نسخه۲۴۷۵۲

نام کتاب در فهرست آستان قدس و به تبع آن در فنخا، مزقة وسطی درج شده است که با توجه به ابتدای کتاب نمرقة وسطی صحیح است.

این رساله گویا در جواب به نامه‌ای است که از مشهد مقدس برای خاتون آبادی ارسال شده است.
کتاب دارای پنج فصل است و فصل سوم آن مخصوص نقد استرآبادی است.
خاتون آبادی بعد از ذکر مطالبی درباره وی می‌گوید مطالب استرآبادی غیر از آنچه علمای امامیه گفته‌اند نیست الا به خلط و نفی بعضی، و اثبات همان بعض به عبارت دیگر و اظهار فضل و نازیدن به خود. (برگ۵۳)
@kalam_shia
🅾عبدالله جدی (ق۱۳) و ردیه‌ نویسی بر یهود و نصاری

از عبدالله جدی که ظاهرا شخصیت غریبی در عصر قاجار بوده چند رساله در نقد یهودیت و مسیحیت بجای مانده است؛
📕اثبات نبوة نبیّنا من کتب الأنبیا
📕برهان المسلمین
📕رساله در رد یهود¹
📕هدایة الشیعة اثر دیگری از وی است که در آن ادعیه و خطبه‌های توحیدی را جمع کرده و بعضا شرح نموده است.
اینکه وی همان عبدالله جدید الاسلام است که نسخه‌ای از وسیلة النجاة به دستخط وی کتابت شده یا فرد دیگری است اطلاعات دقیقی موجود نیست.
همچنین دو نسخه مرتبط دیگر با مسیحیت نیز موجود می‌باشد که مؤلف خود را صرفا «عبدالله» معرفی کرده است.
📕اثبات نبوت پیامبر اسلام
📕رساله در رد جان ولسن مسیحی
هر دو رساله فوق ممکن است در اصفهان نگاشته شده باشد. (رساله دوم را به اذعان خود مؤلف می‌دانیم در اصفهان تألیف شده است و رساله اول نیز تنها نسخه موجود از آن در اصفهان است)
نویسنده که در مقدمه رساله‌اش در رد جان ولسن که آن را در سال ۱۲۶۷ق نگاشته² و خود را عبدالله معرفی کرده است اشاره می‌کند که پیش‌تر رساله‌ای به عربی درباره بشارت‌های موجود در کتاب مقدس درباره ظهور حضرت محمد صلی‌الله علیه وآله نگاشته است.
احتمالا این همان کتاب «اثبات نبوة نبیّنا من کتب الأنبیا» باشد که می‌دانیم حداقل یکسال قبل از تألیف ردیه بر جان ولسن، نسخه‌ای از آن وجود داشته است.
ان شاءالله در آینده از جان ویلسون نیز اطلاعاتی درج خواهیم کرد، او و همسرش از دشمنان اسلام و از مبلغین پرکار مسیحی در هند بودند.
______________
۱. رساله حاضر که ۹صفحه می‌باشد در مجموعه موجود از آثار عبدالله جدی در کتابخانه مرکز احیاء، ما بین دو کتاب «اثبات نبوة نبیّنا من کتب الأنبیا» و «برهان المسلمین» استنساخ شده است و در فهرست این کتابخانه و به تبع آن در فنخا بصورت مستقل توجهی به آن نشده است.
۲. رساله حاضر به کوشش رسول جعفریان و مرضیه راغبیان در پیام بهارستان، زمستان ۱۳۹۰ منتشر شده است.

@kalam_shia
|بررسی‌های کلامی|
🔴هدایة الضالین؛ پدر آنتونیو دوژِزو (علی‌قلی جدید الاسلام) علی‌قلی جدید الاسلام یکی از بزرگان مسیحیت که مأمور تبلیغ در ایران عصر صفویه بود بعد از مدتی شیعه می‌شود و کتابی در رد مسیحیت به زبان لاتین می‌نویسد، سپس به گفته خود آن را برای استفاده فارسی زبانان…
🅾تاریخ اسلام آوردن علی‌قلی جدید الاسلام (پدر آنتونیو دوژِزو) و تألیف هداية الضالین

زابینه اشمیتکه احتمال داده است علی‌قلی در سال ۱۶۹۶میلادی اسلام آورده باشد. فرانسیس ریچارد نیز سال ۱۶۹۷م را ذکر کرده‌ است. و تاریخ‌های متفاوتی که دیگران ذکر کرده‌اند.

اما براساس نسخ خطی هدایة الضالین به تاریخ دقیق‌تری می‌رسیم:

۱. علی‌قلی در فصل دوم از جلد اول کتابش اشاره می‌کند که اکنون ۱۱۳۰سال از دعوی نبوت پیامبر اسلام گذشته است.
این نشان می‌دهد علی‌قلی در سال ۱۱۱۷ق هدایة الضالین را تألیف کرده است. (زیرا هجرت رسول خدا و آغاز سال قمری ۱۳سال پس از دعوی نبوت بوده است) این سخن علی‌قلی در نسخه شماره۳۶۵۱ کتابخانه مرعشی، برگ ۹-۱۰ درج شده است.
یعنی سال تألیف هدایة الضالین ۱۷۰۵میلادی (۱۱۱۷ق) بوده است.
 (مطلب شماره۱ را از نوشته‌های آقای جعفریان بدست آورده‌ایم)

۲. علی‌قلی در فصل اول جلد۱ هدایة الضالین اشاره می‌کند که اکنون ۱۲سال از تشرف او به اسلام و هدایت شدنش می‌گذرد. (کتابخانه مرکز احیاء، نسخه۲۸۹۵، ص۲۱۴)
پس این چنین می‌شود:
۱۱۰۵ق= ۱۲- ۱۱۱۷
بنابراین ۱۱۰۵ق تاریخ دقیق اسلام آوردن علی‌قلی می‌شود. (مصادف با ۱۶۹۳میلادی)

@kalam_shia
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⚫️ امام کاظم علیه السلام:
هرگز معالم دین خویش را از غیر شیعیان ما مگیر، چرا که اگر تو از ایشان تعدّی کنی دین خود را از کسانی گرفته‌‏ای که به خداوند و پیامبرش و امانت‏‌های الهی خیانت کرده‌‏اند. ایشان بر کتاب خداوند جل جلاله امین شمرده شدند ولی معنای آن را تحریف کرده و تغییر دادند، پس تا روز قیامت لعنت خداوند و فرشتگان او و لعنت پدران بزرگوار من و لعنت من و شیعیان من بر ایشان باد. بحار؛ ج۲، ص۸۲

یونس بن عبدالرحمن گوید:
به امام کاظم علیه السلام عرض کردم توحید الهی را چگونه بیابم؟
فرمودند: در علم توحید و خداشناسی بدعت‏گذار مباش و در این راه با پای خود گام مزن، هر کس بر اساس نظر خویش بنگرد هلاک خواهد شد، و هر کس اهل بیت پیامبرش را واگذارد گمراه خواهد شد، و هر کس کتاب خدا و گفتار رسولش را وانهد کافر خواهد شد. الکافی؛ ج۱، ص۵۶

@kalam_shia
🔴 طنابِ پوسیده رابرت گلیو

گلیو کتابی دارد درباره اخباری‌گری و محمدامین استرآبادی
در یک تقسیم‌بندی کلی می‌توان کتاب را دو بخش کرد: بخشی تحلیلی، و بخشی تتبعی
درباره بخش اول و تحلیل‌های گلیو شاید بعدها اشاراتی کنیم و نشان دهیم چگونه یک مستشرق می‌تواند نماد تحلیل‌های سطحی، بی‌پایه و اساس و موهوم باشد.

اما بخش دیگر کتاب، امور مربوط به تتبع است که حداقل انتظار می‌رفت گلیو به عنوان یک مستشرق، با رعایت متد علمی آن را دقیق انجام دهد؛ اما گویا او کاری کرده که مصداق اتمّ یک تحقیق افتضاح غربی در حوزه مطالعات اسلامی باشد.

⬇️⬇️
موضوع اصلی این نوشتار، نه گلیو بلکه کسانی است که با طناب پوسیده او به چاه رفته‌اند.
«بازتاب اخباری‌گری محمدامین استرآبادی در شرح حال نگاری‌ها»
مقاله‌ای از مهدی طباطبایی و حمیدرضا شریعتمداری [ به ترتیب: دانشجو و استاد دانشگاه ادیان و مذاهب]
این مقاله در پاییز ۱۳۹۱ و قبل از چاپ ترجمه کتاب گلیو در ایران، منتشر شده است.
بخش اول این مقاله درباره زندگانی و آثار استرآبادی است. نویسندگان، بخش اعظم مطالب خود را از کتاب گلیو کپی کرده و در این بخش جز در یک موردِ حاشیه‌ای هیچ ارجاعی به گلیو نداده‌اند.

برای نمونه نویسندگان مقاله درباره کتاب الفوائد المکیة استرآبادی مدعی هستند که این اسم‌گذاری از سوی فهرستنگاران بوده است. (ص۶۳ مقاله)
اما با مراجعه به متن نسخه خطی، ملاحظه می‌شود استرآبادی در اوایل نسخه می‌نویسد: وسمیّتها بـ «الفوائد المکّیه»
اما نویسندگان چرا چنین اشتباهی کرده‌اند؟
چون اساس کار کپی کردن مطالب گلیو بوده است و او این اشتباه را در ص۹۹ کتابش مرتکب شده است.
جالب اینجاست که گلیو در درج آدرس جلد و صفحه فهرست اشتباه کرده است، و نویسندگان نیز دقیقا همان آدرس را درج کرده‌اند.

گلیو، بین استرآبادی ق۱۲ _صاحب دیوان بزم عرفا_ و استرآبادی معروف خلط می‌کند و در معرفی آثار استرآبادی مجموعه اشعاری را به او منسوب می‌داند (ص۱۰۲)
نویسندگان مقاله نیز همین اشتباه گلیو را تکرار می‌کنند! (ص۶۵ مقاله)

نویسندگان مقاله در معرفی شرح تهذیب، آدرس به جلد۱۱۲ فهرست کتابخانه مرعشی می‌دهند (ص۶۴ مقاله) در حالیکه اصلا چنین جلدی وجود ندارد! و چون گلیو ج۱۲ را ۱۱۲ تایپ کرده است نویسندگان نیز بی‌خبر از همه جا همان اشتباه را کرده‌اند.
گلیو در معرفی حاشیه بر معارج الاصول آدرس به فهرست کتابخانه ملک می‌دهد ولی شماره نسخه موجود در آن صفحه را اشتباه تایپ می‌کند. (ص۱۰۲) دقیقا همان اشتباه را نویسندگان مقاله نیز تکرار می‌کنند.
گلیو در دسته‌بندی زمانی آثار استرآبادی هم دچار اشتباهاتی می‌شود که نویسندگان مقاله همه آنها را عینا تکرار می‌کنند و البته بدون اینکه اشاره‌ای به کتاب گلیو کنند.
این مقاله که مجوز چاپ در مجله علمی پژوهشی را گرفته است صرف نظر از اینکه مراجعه‌ای به اصل نسخه‌ها نداشته است حتی یک رفرنس و مراجعه به فنخا و دنا [از بزرگترین فهرست‌های نسخ خطی] نیز نداشته تا متوجه قدری از اشتباهات گلیو شود.
حتی مراجعه به مقالات اولیه نوشته شده درباره استرآبادی [مانند مقاله حسن انصاری] نیز نداشته‌اند تا شاید در دام تتبع سطحی گلیو گرفتار نیایند.
اساس بخش دوم مقاله نویسندگان هم مانند بخش اول، انتحال و کپی کردن از کتاب گلیو است.
این انتحال وقتی واضح شد که نویسندگان مقاله پس از شش سال از چاپ مقاله، اقدام به ترجمه کتاب گلیو نیز کردند. [یکی مترجم و دیگری نویسنده درآمد بر کتاب]
اما سؤال اینجاست که با وجود زندگی‌نامه و شرح آثارنویسی‌هایی که توسط افرادی مانند آقایان علی فاضلی و حسن انصاری و... انجام شده بود نویسندگان مقاله چرا اثر پر غلط گلیو را کپی کرده‌اند؟!

شاید آنها حتی آشنایی جزئی هم با آثار نوشته شده درباره استرآبادی را نداشتند، چرا که در اینصورت متوجه می‌شدند کتاب پر غلط گلیو ارزش انتحال، ترجمه و نشر ندارد.

اما عجیب‌تر آنکه همین کتاب گلیو کتاب سال جمهوری اسلامی شناخته شد! و بار دیگر نشان داد کسب این جایزه تا چه اندازه می‌تواند نشان از علمیت کتاب و ارزش این جایزه باشد!!


حمیدرضا شریعتمداری در عین عدم طرفداری از اخباری‌ها در مقدمه‌ای که بر کتاب نوشته است در تبیین نزاع اخباری اصولی چنین باطل می‌سراید:
تفکر اسلامی از آغاز شکل‌گیری و نضجش، با همین دو نگاه وگرایش به عقل روبه رو بود. شاید بتوان اولین نشانه‌های نزاع عقل ونقل را در زمان پیامبر اکرم(ص) جست ونشان داد. آنگاه که اصحاب در خصوص ثبت وضبط همه گفته‌های پیامبر(ص) بی‌ کم وکاست اختلاف کردند؛ آیا هر چه او می‌گوید وانجام می‌دهد عین وحی است؟ آیا می‌توان به او اعتراض وانتقاد کرد؟ (اسلام نص‌گرا، گلیو؛ درآمد بر کتاب به قلم حمیدرضا شریعتمداری، ص۱۱)

معلوم نیست آیا در نظر وی مذهب صحیح و درست، همان حق انتقاد بر پیامبر داشتن است؟! آیا حقیقتا مذهب اصولی‌ و عقلانی، همان حق اعتراض داشتن بر پیامبر است؟!

@kalam_shia
رابرت گلیو اجازه صاحب مدارک بر استرآبادی را «اجازه اجتهاد» می‌داند (اسلام نص‌گرا، ص۹۲)، اما چنانکه از متن اجازه صاحب مدارک پیداست مراد «اجازه روایت» است.
و همچنین لازم به ذکر است اساساً «اجازه اجتهاد» قبل از زمان قاجار مرسوم نبوده است.
استرآبادی متن اجازه صاحب مدارک به خود را در شرح تهذیب آورده است که از عبارات آن هویداست که این اجازه روایی بوده است: «...وأجزت له أن يروي عنّي جميع ما يجوز لي روايته من معقول ومنقول واصول...» شرح تهذیب الأحکام، کتابخانه مرعشی، شماره نسخه ۴۶۰۴/۲، برگ۵۶
@kalam_shia
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
|بررسی‌های کلامی|
🔴آیا محمد امین استرآبادی یک مجتهد بود؟ [بررسی آثار و اندیشه‌های محمد امین استرآبادی] رولا جُردی ابی‌صعب [استاد مطالعات اسلامی دانشگاه مک گیل کانادا] رضا مختاری خویی [دانش‌آموخته فلسفه غرب دانشگاه شهید بهشتی و فلسفه اسلامی دانشگاه تهران] 📘فصلنامه پژوهش در…
در مقاله «آیا محمدامین استرآبادی یک مجتهد بود؟» اشاره شد که منظور استرآبادی از استادش که نام آن را مخفی می‌کند و با رمز «م‌.ن» درباره آن سخن می‌گوید همان میرزا جان باغنوی شیرازی شافعی (متوفی حدود ۹۹۵ق) است.
دلیل دیگری بر اینکه منظور از «م.ن» همان میرزا جان است:
استرآبادی در رساله المباحث الثلاثة می‌گوید: وقال استادنا المحقق م‌‌.ن في حاشیة التجرید...
سپس چند صفحه از متن او را ذکر می‌کند. (تصاویر سفید مربوط به استرآبادی است)
تصاویر رنگی فوق نسخه خطی حاشیة التجرید میرزا جان، موجود در کتابخانه مسجد اعظم است که مشاهده می‌شود استرآبادی عینا کلام او را ذکر کرده است.
@kalam_shia