20130130085342-9741-13.pdf
206.4 KB
#مقاله
نظریهی بازیهای زبانی ویتگنشتاین:
یک نظرگاه فلسفی پستمدرن دربارهی زبان
نویسنده: بیتالله ندرلو
@Kajhnegaristan
نظریهی بازیهای زبانی ویتگنشتاین:
یک نظرگاه فلسفی پستمدرن دربارهی زبان
نویسنده: بیتالله ندرلو
@Kajhnegaristan
Forwarded from لینک ساز / دکمه شیشه ای
‼️«صد البته، انبوه خلق بدون عیب و نقص نیست: ⁉️
🟦″و آنچه نوشتهایم، شاید، با ریشخند کسانی مواجه شود که معایبی را که ذاتی تمامی موجودات فانی است، صرفاً به عامه مردم محدود میسازند، و ادعا میکنند که عوام هیچ قید و بندی نمیشناسند، دیگران را به وحشت میاندازند مگر اینکه خود مرعوب شوند، عامه مردم یا فروتنانه خدمت میکنند یا متکبرانه فرمان میرانند، نزد ایشان نه حقیقتی وجود دارد و نه بصیرتی برای قضاوت. لیک طبیعت یکی و میان همگان مشترک است ... تفرعن ویژگی خاص کسانی است که دست به اعمال سلطه میزنند.″
خواننده میتواند ببیند که آنچه اسپینوزا میگوید فوق العاده واقعگرایانه است. عیوب و نواقص قدرت انبوه خلق ـ هنگامی که ظرفیت مؤسس، و کنترل سازنده و دایمی آن، عاری از توانمندی باشد ـ عملاً همان عیوبی است که وجه مشخصه هر گونه قدرتی به شمار میرود. لیک اگر انبوه خلق-ساختن را فراشدی ساختاری در نظر گیریم که تکینگی ها در آن با یکدیگر مرتبطاند، در رابطهای که واجد خصایص ابدیت است و بر قسمی عليت الوهی دلالت دارد، آنگاه از میان برداشتن این مسائل امکان پذیر میشود، زیرا ورود به رابطه بر مبنای ایـن عـلقه به معنای بسط و توسعه تکینگی، تفاوت و مقاومت است. این کوششی است برای عشق، به منظور تحقق بخشیدن به کناتوس در قالب میل و شاید باز هم چیزی بیش از این.»🟦
آنتونیو نگری، اسپینوزا و ما، ترجمهی فواد حبیبی و امین کرمی
@Kajhnegaristan
🟦″و آنچه نوشتهایم، شاید، با ریشخند کسانی مواجه شود که معایبی را که ذاتی تمامی موجودات فانی است، صرفاً به عامه مردم محدود میسازند، و ادعا میکنند که عوام هیچ قید و بندی نمیشناسند، دیگران را به وحشت میاندازند مگر اینکه خود مرعوب شوند، عامه مردم یا فروتنانه خدمت میکنند یا متکبرانه فرمان میرانند، نزد ایشان نه حقیقتی وجود دارد و نه بصیرتی برای قضاوت. لیک طبیعت یکی و میان همگان مشترک است ... تفرعن ویژگی خاص کسانی است که دست به اعمال سلطه میزنند.″
خواننده میتواند ببیند که آنچه اسپینوزا میگوید فوق العاده واقعگرایانه است. عیوب و نواقص قدرت انبوه خلق ـ هنگامی که ظرفیت مؤسس، و کنترل سازنده و دایمی آن، عاری از توانمندی باشد ـ عملاً همان عیوبی است که وجه مشخصه هر گونه قدرتی به شمار میرود. لیک اگر انبوه خلق-ساختن را فراشدی ساختاری در نظر گیریم که تکینگی ها در آن با یکدیگر مرتبطاند، در رابطهای که واجد خصایص ابدیت است و بر قسمی عليت الوهی دلالت دارد، آنگاه از میان برداشتن این مسائل امکان پذیر میشود، زیرا ورود به رابطه بر مبنای ایـن عـلقه به معنای بسط و توسعه تکینگی، تفاوت و مقاومت است. این کوششی است برای عشق، به منظور تحقق بخشیدن به کناتوس در قالب میل و شاید باز هم چیزی بیش از این.»🟦
آنتونیو نگری، اسپینوزا و ما، ترجمهی فواد حبیبی و امین کرمی
@Kajhnegaristan
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔰 تاریخ فلسفه با دکتر آرتور هولمز:
تئوری فرمهای افلاطون
این ویدیو #زیرنویس_فارسی دارد...
ترجمه آراز بارسقیان
@Kajhnegaristan
تئوری فرمهای افلاطون
این ویدیو #زیرنویس_فارسی دارد...
ترجمه آراز بارسقیان
@Kajhnegaristan