This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مسألۀ عشق
کاوشی در نظریات آلن بدیو
فیلسوف مطرح معاصر، دربارۀ عشق
ترجمهی فارسی : محمد پورفر
#آلن_بدیو
@Kajhnegaristan
کاوشی در نظریات آلن بدیو
فیلسوف مطرح معاصر، دربارۀ عشق
ترجمهی فارسی : محمد پورفر
#آلن_بدیو
@Kajhnegaristan
بازنشرِ فایل صوتی درسگفتار دکتر «مصطفی مهرآیین» (اردیبهشت 1396) در بابِ «اندیشۀ آلن بدیو»
و «مفهوم عشق نزد بدیو»
@Kajhnegaristan
و «مفهوم عشق نزد بدیو»
@Kajhnegaristan
Badiou.pdf
7.6 MB
رخداد:گزیده مقالات
آلن بدیو
فلسفه ، سیاست ، هنر ، عشق
ترجمه و گزینش و ویرایش: مراد فرهادپور ، صالح نجفی ، علی عباس بیگی
@Kajhnegaristan
آلن بدیو
فلسفه ، سیاست ، هنر ، عشق
ترجمه و گزینش و ویرایش: مراد فرهادپور ، صالح نجفی ، علی عباس بیگی
@Kajhnegaristan
❗️عشق از منظر آلن بدیو❗️
✍ رضا مجد
📙می خواهم عشق را از منظر بزرگترین فیلسوف زنده ی فرانسه" آلن بدیو" بازگو کنم، کسی که از عشق در عصر عشق های زود گذر و لذت های دم دستی و مترادف سکس، اعاده ی حیثیت می کند.
بدیو در مصاحبه ای می گوید: "عشق عبارت از تفاهم و قرارداد دو آدم خودخواه نیست. عشق فرایند بازساختن و بازآفریدن است که آنها را مجبور به فراتر رفتن از خودخواهی می نماید. برای اینکه عشق پایدار بماند، باید روی آن کار کرد و خود را هر دم باز آفرید".
از دید بدیو، حتی پیدا کردن فرد مناسب و مطابق با معیارها هم نیست. پس عشق چیست؟
از دید بدیو باید بین سکس و رابطه ی جنسی و عشق تفکیک قائل شد،در حالی که میل جنسی بر فرد مقابل، با همان دلبستگی فتشیستی به اندامهای زنانه و مردانه، تمرکز دارد، عشق، به خود انسانیت انسان توجه دارد. به بیان دیگر، عشق از هر نظری متضاد سکس است.برای آلن بدیو با عشق، آشفتگی و هیجان های بالا در زندگی اتفاق می افتد.
بدیو می گوید: " عشق بر تقدیر آدمی می بارد و در چهره اش هویدا می گردد. با آغاز عاشقی، انسان از طالع و بخت به سوی یک تقدیر جدید می رود، و این خود سفر پرخطر و همراه با بار گران است و با قدم گذاشتن به مرحله ی هول و نگرانی زیاد". و عاشقی ثابت قدمی و پیروزی در این راه و غلبه بر این هول است.
به گفته ی بدیو تمام تلاش ما پرهیز از مشکلات نهفته در روابط عاطفی و عشقی در جامعه، تعهدهراسی، و ریسک ناپذیری ماست. گویی باید عشق هم چیزی آشنا و دم دستی و عاری از ذات رخدادگونه ی آن باشد، تبلیغات نئولیبرال در حال تکوین عشقی بدون عشق و ریسک و رخداد است، نمونه ی عینی آن سایت های دوست یابی اینترنتی است، تبلیغشان این است که " اینجا بی هیچ دردسری فرد دلخواهت را پیدا کن" پیام ضمنی حجم عظیم چنین تبلیغاتی این است که، بدون عاشق شدن، بدست بیاورش، عشق را بدون عاشقی تجربه کن. به قول بدیو چنین شعارها و تبلیغاتی مهر و شاعرانگی هستی را نابود می سازد، با این سخنان هیجان و شگفتی را از عشق می زدایند، آنها به ما می گویند که با حساب و کتاب به دنبال کسی باش که سلیقه، افکار و رویاها، سرگرمی های مشابه خودت را داشته باشد ( یعنی هیچ چیز جدیدی اتفاق نخواهد افتاد) . نئولیبرالیسم می خواهد حتی عشق را به کالایی قابل خرید و فروش بدل کند، در این رابطه به دنبال قراردادی است که فرد را در برابر ریسک بیمه نماید، ولی چیزی که نمی داند این است که عشق را به پول نمی توان خرید، یا آن را مهار و اهلی کرد، سکس را می توان خرید ولی عشق را هرگز.
بدیو در رابطه با سوژه یا فاعل انسانی می گوید: " سیمون دوبوار، فیلسوف فمینیست فرانسوی، نوشت که زن، زن به دنیا نمی آید، بلکه زن و زنانگی ساخته می شود، من نیز می گویم شما سوژه یا فاعل و یا انسان( با همین خصوصیات وجودی) به دنیا پا نمی گذارید، بلکه شما چنین ساخته می شوید.شما به عنوان انسان تا آنجا ساخته و انکشاف می یابید که به رخدادها وانکش نشان بدهید.
چگونه در این میان حقیقت چهره ی خود را می نمایاند؟ به گفته ی بدیو " شما حقیقت را در جریان واکنش و پاسخ دادن به رخدادها در می یابید. حقیقت مولود بعد از وقوع رخداد است، عشق یک مثال بسیار روشن برای درک این موضوع است، عشق در نگاه و مواجهه نخست آغاز می شود. اما در همان زمان برای شما قابل محاسبه و اعتماد نیست، بعدا آنچه را که از همان آغاز اتفاق افتاده، درک می کنید. این روند درک و کشف حقیقت است به خاطر همین تجربه ی سوژگی، ارزش های مشخص جهانشمولی وجود دارد. این طرز عمل درک حقیقت است به خاطری که از یک تجربه ی فاعلی فرا می رود و مجال پیدایی ارزشهای جهان شمول را ممکن می کند. به قول بدیو، عشق شکل کوچکتر کمونیسم است.
در نزد بدیو عشق به سه الزام گره خورده است، این سه الزام، رخداد عشق، تعهد و مسئولیت پذیری به رخداد عشق، و وفاداری به عشق گره خورده، و این سه الزام باعث شده است که هر کسی نتواند به آسانی این رخداد بشری را تجربه بکنند، و تنها کسانی عشق را تجربه کنند که به آن وفادار بمانند.📙
@Kajhnegaristan
✍ رضا مجد
📙می خواهم عشق را از منظر بزرگترین فیلسوف زنده ی فرانسه" آلن بدیو" بازگو کنم، کسی که از عشق در عصر عشق های زود گذر و لذت های دم دستی و مترادف سکس، اعاده ی حیثیت می کند.
بدیو در مصاحبه ای می گوید: "عشق عبارت از تفاهم و قرارداد دو آدم خودخواه نیست. عشق فرایند بازساختن و بازآفریدن است که آنها را مجبور به فراتر رفتن از خودخواهی می نماید. برای اینکه عشق پایدار بماند، باید روی آن کار کرد و خود را هر دم باز آفرید".
از دید بدیو، حتی پیدا کردن فرد مناسب و مطابق با معیارها هم نیست. پس عشق چیست؟
از دید بدیو باید بین سکس و رابطه ی جنسی و عشق تفکیک قائل شد،در حالی که میل جنسی بر فرد مقابل، با همان دلبستگی فتشیستی به اندامهای زنانه و مردانه، تمرکز دارد، عشق، به خود انسانیت انسان توجه دارد. به بیان دیگر، عشق از هر نظری متضاد سکس است.برای آلن بدیو با عشق، آشفتگی و هیجان های بالا در زندگی اتفاق می افتد.
بدیو می گوید: " عشق بر تقدیر آدمی می بارد و در چهره اش هویدا می گردد. با آغاز عاشقی، انسان از طالع و بخت به سوی یک تقدیر جدید می رود، و این خود سفر پرخطر و همراه با بار گران است و با قدم گذاشتن به مرحله ی هول و نگرانی زیاد". و عاشقی ثابت قدمی و پیروزی در این راه و غلبه بر این هول است.
به گفته ی بدیو تمام تلاش ما پرهیز از مشکلات نهفته در روابط عاطفی و عشقی در جامعه، تعهدهراسی، و ریسک ناپذیری ماست. گویی باید عشق هم چیزی آشنا و دم دستی و عاری از ذات رخدادگونه ی آن باشد، تبلیغات نئولیبرال در حال تکوین عشقی بدون عشق و ریسک و رخداد است، نمونه ی عینی آن سایت های دوست یابی اینترنتی است، تبلیغشان این است که " اینجا بی هیچ دردسری فرد دلخواهت را پیدا کن" پیام ضمنی حجم عظیم چنین تبلیغاتی این است که، بدون عاشق شدن، بدست بیاورش، عشق را بدون عاشقی تجربه کن. به قول بدیو چنین شعارها و تبلیغاتی مهر و شاعرانگی هستی را نابود می سازد، با این سخنان هیجان و شگفتی را از عشق می زدایند، آنها به ما می گویند که با حساب و کتاب به دنبال کسی باش که سلیقه، افکار و رویاها، سرگرمی های مشابه خودت را داشته باشد ( یعنی هیچ چیز جدیدی اتفاق نخواهد افتاد) . نئولیبرالیسم می خواهد حتی عشق را به کالایی قابل خرید و فروش بدل کند، در این رابطه به دنبال قراردادی است که فرد را در برابر ریسک بیمه نماید، ولی چیزی که نمی داند این است که عشق را به پول نمی توان خرید، یا آن را مهار و اهلی کرد، سکس را می توان خرید ولی عشق را هرگز.
بدیو در رابطه با سوژه یا فاعل انسانی می گوید: " سیمون دوبوار، فیلسوف فمینیست فرانسوی، نوشت که زن، زن به دنیا نمی آید، بلکه زن و زنانگی ساخته می شود، من نیز می گویم شما سوژه یا فاعل و یا انسان( با همین خصوصیات وجودی) به دنیا پا نمی گذارید، بلکه شما چنین ساخته می شوید.شما به عنوان انسان تا آنجا ساخته و انکشاف می یابید که به رخدادها وانکش نشان بدهید.
چگونه در این میان حقیقت چهره ی خود را می نمایاند؟ به گفته ی بدیو " شما حقیقت را در جریان واکنش و پاسخ دادن به رخدادها در می یابید. حقیقت مولود بعد از وقوع رخداد است، عشق یک مثال بسیار روشن برای درک این موضوع است، عشق در نگاه و مواجهه نخست آغاز می شود. اما در همان زمان برای شما قابل محاسبه و اعتماد نیست، بعدا آنچه را که از همان آغاز اتفاق افتاده، درک می کنید. این روند درک و کشف حقیقت است به خاطر همین تجربه ی سوژگی، ارزش های مشخص جهانشمولی وجود دارد. این طرز عمل درک حقیقت است به خاطری که از یک تجربه ی فاعلی فرا می رود و مجال پیدایی ارزشهای جهان شمول را ممکن می کند. به قول بدیو، عشق شکل کوچکتر کمونیسم است.
در نزد بدیو عشق به سه الزام گره خورده است، این سه الزام، رخداد عشق، تعهد و مسئولیت پذیری به رخداد عشق، و وفاداری به عشق گره خورده، و این سه الزام باعث شده است که هر کسی نتواند به آسانی این رخداد بشری را تجربه بکنند، و تنها کسانی عشق را تجربه کنند که به آن وفادار بمانند.📙
@Kajhnegaristan
♦️تز یازدهم:
«شعر و کمونیسم»
آلن بدیو
ترجمه: صالح نجفی و محسن ملکی
📙« [...] شاعران به علتی اساسی، به علتی کاملاً بنیادی، کمونیستاند: قلمرو کار ایشان زبان است، و در بیشتر موارد زبان مادریشان. اما زبان چیزی است که در لحظۀ تولد بسان نعمتی کاملاً مشترک به همگان اعطاء میشود. شاعر کسی است که میکوشد زبان را وادارد به گفتن چیزی که به نظر میرسد قادر به گفتنش نیست. شاعر کسی است که میکوشد نامهایی نو در زبان خلق کند تا بر چیزی نام بگذارد که، پیش از شعر، نامی ندارد. و برای شعر ضروری است که این ابداعها، این آفریدنها، که درون زبان بهوقوع میپیوندند سرنوشت خود زبان مادری را داشته باشند: یعنی به همگان، بدون استثناء، اعطا شوند. شعر هدیهای است که شاعر به زبان میدهد. ولی سرنوشت این هدیه، همانند خود زبان، با امر مشترک پیوند میخورد ــ یعنی با آن محل بینام و نشانی که در آن آنچه اهمیت دارد نه یک شخص بخصوص بلکه همه به صیغۀ منفرد، به وجهی تکین، است. [...]»📙
@Kajhnegaristan
📎لینک در سایت تز یازدهم:
http://www.thesis11.com/Article.aspx?Id=6446#_ftn8
📎دریافت فایل پی دی اف:
http://www.thesis11.com/Images/Pdf/6446/ArticleFile.pdf
«شعر و کمونیسم»
آلن بدیو
ترجمه: صالح نجفی و محسن ملکی
📙« [...] شاعران به علتی اساسی، به علتی کاملاً بنیادی، کمونیستاند: قلمرو کار ایشان زبان است، و در بیشتر موارد زبان مادریشان. اما زبان چیزی است که در لحظۀ تولد بسان نعمتی کاملاً مشترک به همگان اعطاء میشود. شاعر کسی است که میکوشد زبان را وادارد به گفتن چیزی که به نظر میرسد قادر به گفتنش نیست. شاعر کسی است که میکوشد نامهایی نو در زبان خلق کند تا بر چیزی نام بگذارد که، پیش از شعر، نامی ندارد. و برای شعر ضروری است که این ابداعها، این آفریدنها، که درون زبان بهوقوع میپیوندند سرنوشت خود زبان مادری را داشته باشند: یعنی به همگان، بدون استثناء، اعطا شوند. شعر هدیهای است که شاعر به زبان میدهد. ولی سرنوشت این هدیه، همانند خود زبان، با امر مشترک پیوند میخورد ــ یعنی با آن محل بینام و نشانی که در آن آنچه اهمیت دارد نه یک شخص بخصوص بلکه همه به صیغۀ منفرد، به وجهی تکین، است. [...]»📙
@Kajhnegaristan
📎لینک در سایت تز یازدهم:
http://www.thesis11.com/Article.aspx?Id=6446#_ftn8
📎دریافت فایل پی دی اف:
http://www.thesis11.com/Images/Pdf/6446/ArticleFile.pdf
Thesis11
شعر و کمونیسم
شاعران به علتی اساسی، به علتی کاملاً بنیادی، کمونیستاند: قلمرو کار ایشان زبان است، و در بیشتر موارد زبان مادریشان. اما زبان چیزی است که در لحظۀ تولد بسان نعمتی کاملاً مشترک به همگان اعطاء میشود. شاعر کسی است که میکوشد زبان را وادارد به گفتن چیزی که…
‼️گفتگویی با آلن بدیو درباره زندگی فکری و سیاسی او و آینده چپ فرانسوی⁉️
صحنه عمل سیاسی ما جهانی است
ترجمه: نوید نزهت
📙«امروز اولویتهای ما ایدئولوژیکی و تجربی است. باید به این پرسش پاسخ دهیم که آیا مسائل سیاسی در دسترسی هستند که به اتکای آنها بتوان الگوهای جدیدی را در تعارض کامل با نظم مسلط به بوته آزمایش گذاشت؟ مهم آن است که بین تجربیات و سنجش دقیق، نظاممند و بلندمدت مارکسیسم پیوندی قوی برقرار کنیم و در این میان از تلاشهای انقلابی قرن بیستم هم غافل نشویم. باید آزمونوخطاهایی را که ریشه در وضعیتهای انضمامی دارد با سنجش جمعی سود و زیانهای عمومی ناشی از تجربه سوسیالیسم در یک قرن و نیم حیات آن درهمآمیزیم.»📙
@Kajhnegaristan
📎 لینک در سایت تز یازدهم:
http://www.thesis11.com/Article.aspx?Id=6464
📎 دریافت فایل پی دی اف:
http://www.thesis11.com/Images/Pdf/6464/ArticleFile.pdf
صحنه عمل سیاسی ما جهانی است
ترجمه: نوید نزهت
📙«امروز اولویتهای ما ایدئولوژیکی و تجربی است. باید به این پرسش پاسخ دهیم که آیا مسائل سیاسی در دسترسی هستند که به اتکای آنها بتوان الگوهای جدیدی را در تعارض کامل با نظم مسلط به بوته آزمایش گذاشت؟ مهم آن است که بین تجربیات و سنجش دقیق، نظاممند و بلندمدت مارکسیسم پیوندی قوی برقرار کنیم و در این میان از تلاشهای انقلابی قرن بیستم هم غافل نشویم. باید آزمونوخطاهایی را که ریشه در وضعیتهای انضمامی دارد با سنجش جمعی سود و زیانهای عمومی ناشی از تجربه سوسیالیسم در یک قرن و نیم حیات آن درهمآمیزیم.»📙
@Kajhnegaristan
📎 لینک در سایت تز یازدهم:
http://www.thesis11.com/Article.aspx?Id=6464
📎 دریافت فایل پی دی اف:
http://www.thesis11.com/Images/Pdf/6464/ArticleFile.pdf
سلام دوستان، امروز و فردا را به اندیشه ها و کتاب های میشل فوکو و تالیفاتی حول تفکر او اختصاص می دهیم🌹
@eat_book_فوکو_و_دیرینه_شناسی_دانش_حسین_کچویان_کچوئیان.pdf
4.3 MB
📕فوکو و دیرینه شناسی دانش؛ روایت تاریخ علوم انسانی از نوزایی تا مابعدالتجدد
✍دکتر حسین کچویان
@Kajhnegaristan
✍دکتر حسین کچویان
@Kajhnegaristan