.
مرا بغل ڪن...
مثل بهار و یڪ اتفاق سبـز...
مثل تابستـان و یڪ اتفاق ڪَرم...
مثل پاییـز و یڪ اتفاق زرد...
مثل زمستان و یڪ اتفاق سفید...
#بردیا_رئیسی
مرا بغل ڪن...
مثل بهار و یڪ اتفاق سبـز...
مثل تابستـان و یڪ اتفاق ڪَرم...
مثل پاییـز و یڪ اتفاق زرد...
مثل زمستان و یڪ اتفاق سفید...
#بردیا_رئیسی
.
إن قلبي يتباهى بنفسه،
لأنه عالق بين يديك...
قلبِ من...
از اینڪه میانِ دستانِ #تووو،
ڪَرفتار است!
به خود میبـالد...
#کاظم_الساهر
إن قلبي يتباهى بنفسه،
لأنه عالق بين يديك...
قلبِ من...
از اینڪه میانِ دستانِ #تووو،
ڪَرفتار است!
به خود میبـالد...
#کاظم_الساهر
.
پنـاه میبرم...
از شـر شبهای دلتنڪَی...
به آغوش تنهایی ها...
وپـرسـه زدن های...
شبـانه بـا خیـال تـو...
#امیر_افشار
پنـاه میبرم...
از شـر شبهای دلتنڪَی...
به آغوش تنهایی ها...
وپـرسـه زدن های...
شبـانه بـا خیـال تـو...
#امیر_افشار
.
نردبان شب را می ڪَذارم...
از پله های آسمان دلت بالا می آیم...
تا شبم بخیـر شـود...
در آسمـان زیبـای تـو ...
#فرزانه_شفیع_ثانی
#شبتــون_زیبــااا🌙
نردبان شب را می ڪَذارم...
از پله های آسمان دلت بالا می آیم...
تا شبم بخیـر شـود...
در آسمـان زیبـای تـو ...
#فرزانه_شفیع_ثانی
#شبتــون_زیبــااا🌙
.
هر صبـح...
به شوق دیـدنت...
از خـواب بیدار میشـوم...
زندڪَـی یعنی...
امتداد دوسـت داشتـن تـو...
#فریبا_الف
هر صبـح...
به شوق دیـدنت...
از خـواب بیدار میشـوم...
زندڪَـی یعنی...
امتداد دوسـت داشتـن تـو...
#فریبا_الف
.
آمــدے...
در آن سپیده دم ڪه سرد بود...
آویختم بر بندِ مهرت...
این دلِ خیس را...
و ڪَرم شد جانِ زمستانی ام...
در آغوشِ ڪَرمَت...
#امیر_محمدی
آمــدے...
در آن سپیده دم ڪه سرد بود...
آویختم بر بندِ مهرت...
این دلِ خیس را...
و ڪَرم شد جانِ زمستانی ام...
در آغوشِ ڪَرمَت...
#امیر_محمدی
.
نڪَاه جادویی تـو...
مرا غرق دریای چشمانت ڪرد...
بڪَیر دست نیازم...
مرا سیراب ڪن از رودخانه دلت...
تا مستیِ عشق تو را بچشم !!
#عبدالستار_آق_اتابای
نڪَاه جادویی تـو...
مرا غرق دریای چشمانت ڪرد...
بڪَیر دست نیازم...
مرا سیراب ڪن از رودخانه دلت...
تا مستیِ عشق تو را بچشم !!
#عبدالستار_آق_اتابای