هیمه
321 subscribers
145 photos
44 videos
21 files
341 links
من هیمه ام

برادر خوبم

بشکن مرا

برای اجاق سردت

آتشم بزن...
خسرو گلسرخی

اینجا یادداشت‌ها را بنام جعفر ابراهیمی می‌گذارم گاهی هم شعری یا دل نوشته‌ یا داستانکی بنام مادری‌ام یئلماز اَزَندَریانی
Download Telegram
🔴مرز میان مطالبات صنفی و سیاسی
حقوق معلم و کارگر

جعفر ابراهیمی، معلم
🔹بخش دوم : کنش صنفی معطوف به مشارکت در قدرت سیاسی
.
🔹رویکرد دوم: همپوشانی کنش صنفی و سیاسی، پیگیری مطالبات با مشارکت و سهیم شدن در قدرت سیاسی

🔷این رویکرد بر پایه این اصل بنا شده است که چون هر مطالبه ای، قدرت سیاسی را مخاطب قرار می دهد پس نزدیکی به جناح های سیاسی و مشارکت در قدرت سیاسی که یک کنش سیاسی است می تواند یک کنش صنفی محسوب گردد.در این رویکرد اگر ضروری باشد و تشکل تشخیص دهد می‌توان کل بدنه معلمان را به کمپین تبلیغاتی یک جناح خاص تبدیل نمود چراکه می‌توان با استفاده از لابی در قدرت و تغییر ساختار سیاسی و مدیریتی به سمت بهبود وضعیت معلمان و آموزش قدم برداشت.
در این رویکرد اصالت به کنش صنفی بدنه و فعالیت آنان نیست بلکه اصالت به ساحت قدرت و آن بخشی از جریانات سیاسی است که این کنشگران و تشکل‌ها بدان نزدیکی سیاسی دارند. طرح فراکسیون فرهنگیان در مجلس، مشارکت در بافت قدرت و … در برنامه طرفداران این ایده قرار دارد. این رویکرد اغلب در بین مدیران سطوح مختلف وزارتخانه، فعالان و تشکل‌های سیاسی منسوب به معلمان و یا نزدیک به یکی از بلوک‌های قدرت دارای پایگاه است.
🔹حامیان این رویکرد در نقد دیگران و حمایت از رویکرد خود بر این باورند که حتی مطالبه صرف معیشتی، یک کنش سیاسی است چراکه مخاطب مطالبه کنندگان و کنشگران قدرت سیاسی و فرا دستان حکومتی است پس بهتر است معلمان در فرآیند سیاسی و با هویت صنفی مشارکت فعال داشته باشند تا بتوانند در بافت قدرت مؤثر باشند. مشارکتی که تنها از مسیر شرکت در انتخابات میسر می گردد و عینیت می یابد.
🔹به‌عنوان‌مثال در اردیبهشت 1384 در برابر اعتراضات معلمان مقابل مجلس، حاجی بابایی به‌عنوان نماینده در جمع معترضان حاضر شد و تغییر وضعیت را منوط به تغییر در مدیریت کلان سیاسی دانست و همه شاهد مدیریت کشور توسط همفکران وی و شخص حاج بابایی بودیم با همین رویکرد طرفداران دولت فعلی بجای پاسخ مستدل به خواست معلمان در طی یکسال گذشته، آنان را به تغییر مجلس آینده به سود دولت تشویق می‌کنند.
در نقد این رویکرد می توان به این نکته اشاره نمود که در صورتی که بدیهی ترین خواسته‌ها مانند بحث معیشت ، به تضعیف جریان سیاسی در دولت یا مجلس منجر گردد بایستی مطالبات را به سود جریان سیاسی متوقف نمود تجربه تاریخی نشان می دهد حامیان این رویکرد در دوران موسوم به اصلاحات هر حرکت صنفی از سوی معلمان را توطئه اقتدارگرایان تلقی می نمودند چراکه معتقد بودند دولت وقت در برابر مخالفان تضعیف می‌گردد. در دوران موسوم به مهرورزی نیز، حامیان احمدی‌نژاد حرکت های صنفی معلمان و مطالبات را به مخالفان دولت و همسویی با جریان مخالف یعنی اصلا ح طلبان نسبت می دادند در سال های گذشته نیز حامیان دولت روحانی، بجای توجه به مشکلات معلمان حرکت آنها را به دلواپسان منتسب می نمودند.

🔹نکته قابل تامل دیگر اینکه اگر مطالبات و کنش صنفی در این حالت با بخشی از قدرت سیاسی گره بخورد در اینصورت با به محاق رفتن آن جریان سیاسی، مطالبات صنفی نیز به محاق خواهد رفت. از طرفی تجربه حضور برخی تشکل‌های منتسب به معلمان در ساخت قدرت دولت/مجلس نشان می دهد که این حضور هرگز به بهبود وضعیت معلمان و تغییر کیفی در ساختار آموزشی منجر نشده است.

🔹 پی نوشت : این یادداشت در سال 94 منتشر شده است اما موضوع همچنان بکر است امیدوارم بازنشر موجب شود فضای گفتگو شکل بگیرد.

🔻🔻🔻
عضو شوید :
https://t.me/kasenfi
🔴 مرز میان مطالبات صنفی و سیاسی
جعفر ابراهیمی
بخش پایانی

🔹رویکرد سوم: تفکیک مطالبه صنفی از سیاسی با تاکید بر تشکل یابی مستقل بعنوان ظرف تحقق مطالبات
در این رویکرد کنش صنفی صرفاً به مسئله معیشت و آن‌هم دستمزد محدود نمی‌شود اگرچه مسئله حقوق و برخورداری از درآمد عادلانه که بتواند زندگی شرافتمندانه‌ای برای معلمان رقم بزند در کانون مطالبات است اما حقوق صنفی تنها به حقوق معیشتی و زیستی محدود نمی‌گردد بلکه جنبه‌های فرهنگی و اجتماعی نیز به خود می‌گیرد. در این رویکرد معلمان نمی‌توانند نسبت به مسائل و معضلات اجتماعی در ارتباط با آموزش کودکان بی‌تفاوت باشند به خاطر همین مطالبات آموزشی به بخشی از مطالبات صنفی تبدیل می‌گردد تا معلم و صنفش یک صنف در خود نباشد و حرکت‌های صنفی معلمان در ارتباط ارگانیک با جامعه و سایر کنشگران مدنی تعریف می‌گردد.
🔷در این رویکرد به همان میزان که مسئله معیشت معلمان اهمیت دارد مسئله آموزش کیفی، ساختار آموزش و وضعیت دانش آموزان اهمیت دارد و حقوقی مانند حق تشکل یابی مستقل و فعالیت آزادانه به‌عنوان حقوق اساسی و صنفی تلقی می‌گردد هر چند از حوزه سیاسی مطالبه می‌گردد. در این رویکرد است که دفاع از حقوق اساسی فعالان صنفی که متحمل هزینه‌هایی مانند توبیخ، تعلیق، اخراج و زندان شده‌اند نه‌تنها امری غیر صنفی تلقی نمی‌گردد بلکه به‌عنوان یک حق صنفی در کانون مطالبات صنفی قرار می‌گیرد، هرچند از حوزه قضایی مطالبه شود.
🔹در این رویکرد کنش صنفی مانند رویکرد اول تقلیل گرایانه نیست و از سویی مانند رویکرد دوم آن‌قدر بی‌حدومرز نیست که با تفاسیر سیاسی مغشوش شود کنش صنفی یک فعالیت هدفمند و معطوف به وضعیت ذینفعان آموزش است؛ که ممکن است درجایی مطالبه‌ای در حوزه اقتصاد داشته باشد و جایی دیگر مطالبه‌ای در حوزه سیاسی.
در این رویکرد کنشگران نه‌تنها درخواست از قدرت سیاسی برای تأمین امنیت شغلی و فعالیت اجتماعی معلمان را یک عمل سیاسی تلقی نمی‌کنند بلکه برای احقاق آن می‌کوشند. در اصل هر نوع مطالبه از قدرت سیاسی که به نفع بهبود وضعیت معیشت معلمان و تعالی آموزش باشد در لیست مطالبات کنشگران قرار می‌گیرد، اما از آنجایی که با قدرت سیاسی وارد مشارکت و لابی جناحی نمی‌شود و از موضع مستقل با آن برخورد می‌کند و به سود بخشی از قدرت وارد زد و بند سیاسی نمی‌گردد اجازه نمی دهد امر صنفی مخدوش گردد.
🔹در اصل رویکرد سوم حاصل برخورد انتقادی با رویکرد اول و دوم است. این رویکرد ارتقای منزلت معلمان را در یک رابطه علت و معلولی صرف با مسئله معیشت نمی‌بیند و برای تحقق آن قائل به مشارکت اجتماعی معلمان در سایر حوزه‌ها از نهادهای درون نظام آموزشی تا سایر نهادهای اجتماعی است. این رویکرد نه تنها معلمان منفعل معیشت محور را مورد تخطئه قرار نمی دهد بلکه به آنها برای ارتقای کمی و کیفی مطالبات رهنمود می دهد و حامیان رویکرد دوم را بخاطر تقلیل امر مشارکت اجتماعی به شرکت در انتخابات مورد نقد قرار می دهد.
🔹در این رویکرد معلمان به همان نسبت که از فرادستان آموزشی مطالبه می‌کنند به همان نسبت می‌کوشند نسبت به دانش آموزان و جامعه متعهد باشند، اگر در رویکرد دوم تشکل‌ها و کنشگران اصالت را به قدرت و تغییر از بالا می‌دهند در این رویکرد اصالت به پویایی و تشکل‌پذیری بدنه است اگر در رویکرد دوم مشارکت معلمان در حد شرکت در انتخابات سیاسی است در رویکرد سوم مشارکت بر اساس آگاهی و گرفتن نقش و مسئولیت در راستای اهداف کنش صنفی است و حالتی پویا دارد که در سپهر خود کمک به بهبود وضعیت جامعه از طریق توجه به آموزش کیفی دارد.
با توجه به بافت سیاسی اجتماعی ایران و مشکلاتی که بر سر راه تشکل یابی مستقل وجود دارد تحقق برخی مطالبات از این منظر در کوتاه مدت ممکن نیست و برای بدنه منفعل جذابیتی ندارد و بخاطر تاکید بر عنصر استقلال جناح های سیاسی به حاملان این رویکرد نگاه مثبتی ندارند و می کوشند به اشکال مختلف این رویکرد را منزوی نموده و به محاق ببرند.
به نظر می‌رسد در طی سال های اخیر برخی فعالان و کنشگران مستقل و نیز تشکل‌های صنفی معلمان با بازتعریف نقش خود و برخورد انتقادی کوشیده‌اند در راستای مسیر و رویکرد سوم قدم بردارند
در صورتی که این رویکرد به یک رویکرد هژمونیک تبدیل گردد آن‌وقت می‌توان به‌نوعی از تشکل یابی صنفی مستقل امیدوار بود که در آن معلمان ضمن جلب حمایت بدنه و مطالبه از قدرت سیاسی، حاضر نیستند پیاده‌نظام هیچ جریان سیاسی باشند و پیوندهای مستحکمی با ارکان جامعه ایجاد خواهند نمود.
🔻🔻🔻
عضو شوید و با ما همراه شوید :

https://t.me/kasenfi
🔴 نگاهی به آمار کودکان #بازمانده_از_تحصیل در سال تحصیلی 1400-1399 برابر سالنامه آماری آموزش‌وپرورش

📌بخش اول

جعفر ابراهیمی


دوره ابتدایی

در سال تحصیلی 400-1399 در دوره ابتدایی 8 میلیون و 23 هزار و 764 دانش‌آموز 6 تا 11 ساله دختر و پسر در مناطق شهری و روستایی مشغول به تحصیل بوده‌اند. بیشترین تعداد دانش آموزان در استان تهران (شهر تهران 572345 دانش‌آموز و شهرستان‌های استان تهران 489070 دانش‌آموز) مشغول به تحصیل بوده و بعد از تهران، استان خراسان رضوی 725 هزار و 120 نفر در رتبه دوم قرار دارد و کمترین تعداد دانش‌آموز در این دوره متعلق به استان ایلام با 56 هزار و 845 دانش‌آموز است. در استان سیستان و بلوچستان 458 هزار و 465 دانش‌آموز مشغول به تحصیل بوده‌اند.

بنا بر آمار رسمی آموزش‌وپرورش در سال تحصیلی 400-1399، 210 هزار و 221 کودک در سن 6 تا 11 سال از آموزش بازمانده‌اند از این تعداد 113 هزار و 396 کودک پسر و 96 هزار و 825 نفر دختر هستند. در تمام پایه‌های سنی از 6 تا 11 ساله تعداد کودکان بازمانده از تحصیل پسر از دختر بیشتر است بیشترین میزان بازماندگی به کودکان در سن 7 سالگی به تعداد 27 هزار و 812 نفر تعلق دارد.

بر اساس تفکیک استانی بیشترین کودکان بازمانده از تحصیل در استان سیستان و بلوچستان قرار دارند در این استان 42 هزار و 844 کودک 6 تا 11 ساله در مدرسه حضور ندارند تقریباً به ازای هر ده کودک یک کودک در این بازه سنی در مدرسه حضور ندارد. در استان تهران 31 هزار و 965 کودک هدر این بازه سنی در مدرسه نیستند و رتبه سوم به استان خراسان رضوی با 28 هزار و 199 کودک بازمانده از تحصیل تعلق دارد.

همچنین در سال تحصیلی 99-1398، 99 هزار و 854 دانش‌آموز در دوره ابتدایی ترک تحصیل‌کرده‌اند در اینجا نیز رتبه اول ترک تحصیل به استان سیستان و بلوچستان با تعداد 17 هزار و 144 دانش‌آموز تعلق دارد و رتبه دوم با 12 هزار و 422 دانش‌آموز به استان خراسان رضوی و رتبه سوم با 9 هزار و 130 دانش‌آموز به استان خوزستان تعلق دارد.

با توجه به مجموع آمار بازمانده از تحصیل در سن 6 تا 11 و دانش آموزان ترک تحصیلی درمجموع در دوره ابتدایی 310 هزار و 75 کودک از تحصیل و حضور در مدرسه محروم هستند.

لینک یادداشت در سایت انجمن یاری کودکان

http://yarikoodak.com/?p=7956


🔻🔻🔻

لینک عضویت در کانال #هیمه
📌یادداشت های جعفر ابراهیمی

https://t.me/kahimeh
هیمه
🔴 نگاهی به آمار کودکان #بازمانده_از_تحصیل در سال تحصیلی 1400-1399 برابر سالنامه آماری آموزش‌وپرورش 📌بخش اول جعفر ابراهیمی دوره ابتدایی در سال تحصیلی 400-1399 در دوره ابتدایی 8 میلیون و 23 هزار و 764 دانش‌آموز 6 تا 11 ساله دختر و پسر در مناطق شهری و…
🔴 نگاهی به آمار کودکان #بازمانده_از_تحصیل

بخش دوم

جعفر ابراهیمی


دوره متوسطه اول

در سال تحصیلی 400-1399 در دوره متوسطه اول 3 میلیون و 345 هزار و 663 دانش‌آموز 12 تا 14 ساله دختر و پسر در مناطق شهری و روستایی مشغول به تحصیل بوده‌اند بیشترین تعداد دانش آموزان در استان تهران (شهر تهران 264367 دانش‌آموز و شهرستان‌های استان تهران 208 هزار و 471 دانش‌آموز) مشغول به تحصیل بوده و بعد از تهران، استان خراسان رضوی 289 هزار و 948 نفر در رتبه دوم قرار دارد در استان سیستان و بلوچستان 137 هزار و 339 دانش‌آموز مشغول به تحصیل بوده‌اند.

بنا بر آمار رسمی آموزش‌وپرورش در سال تحصیلی 400-1399، 204 هزار و 735 کودک در سن 12 تا 14 سال از آموزش بازمانده‌اند از این تعداد 91 هزار و 796 کودک پسر و 112 هزار و 939 نفر دختر هستند. برعکس دوره ابتدایی در تمام پایه‌های سنی از 12 تا 14 ساله تعداد کودکان بازمانده از تحصیل دختر از پسر بیشتر است و با بالا رفتن سن تعداد افزایش می‌یابد بیشترین میزان بازماندگی به کودکان در سن 14 سالگی به تعداد 89 هزار نفر تعلق دارد.

بر اساس تفکیک استانی بیشترین کودکان بازمانده از تحصیل در استان سیستان و بلوچستان قرار دارند در این استان 37 هزار و 957 کودک 12 تا 14 ساله در مدرسه حضور ندارند تقریباً به ازای هر 3.6 کودک یک کودک در این بازه سنی در مدرسه حضور ندارد. در رتبه دوم در استان خراسان رضوی 22 هزار و 878 کودک در این بازه سنی در مدرسه نیستند و رتبه سوم به استان خوزستان با 21 هزار و 103 کودک بازمانده از تحصیل تعلق دارد.

همچنین در سال تحصیلی 99-1398، 124 هزار و 894 دانش‌آموز در دوره متوسطه اول ترک تحصیل‌ کرده‌اند رتبه اول ترک تحصیل به استان خراسان رضوی با 17 هزار و 250 دانش‌آموز تعلق دارد و سیستان و بلوچستان با تعداد 9 هزار و 888 دانش‌آموز در رتبه دوم قرار دارد. رتبه سوم با 9 هزار و 759 دانش‌آموز به استان خوزستان مربوط می‌شود.

با توجه به مجموع آمار بازمانده از تحصیل در سن 12 تا 14 و دانش آموزان ترک تحصیلی درمجموع در دوره متوسطه اول، 329 هزار و 629 کودک از تحصیل و حضور در مدرسه محروم هستند.

http://yarikoodak.com/?p=7956

🔻🔻🔻
لینک عضویت در کانال #هیمه
📌یادداشت های جعفر ابراهیمی

https://t.me/kahimeh
هیمه
🔴 نگاهی به آمار کودکان #بازمانده_از_تحصیل بخش دوم جعفر ابراهیمی دوره متوسطه اول در سال تحصیلی 400-1399 در دوره متوسطه اول 3 میلیون و 345 هزار و 663 دانش‌آموز 12 تا 14 ساله دختر و پسر در مناطق شهری و روستایی مشغول به تحصیل بوده‌اند بیشترین تعداد دانش…
🔴 نگاهی به آمار کودکان بازمانده از تحصیل

بخش سوم

جعفر ابراهیمی

دوره متوسطه دوم

در سال تحصیلی 400-1399 در دوره متوسطه دوم، 2 میلیون و 662 هزار و 160 دانش‌آموز 15 تا 17 ساله دختر و پسر در مناطق شهری و روستایی مشغول به تحصیل بوده‌اند. بیشترین تعداد دانش آموزان در استان تهران (شهر تهران 244330 دانش‌آموز و شهرستان‌های استان تهران 166041 دانش‌آموز) مشغول به تحصیل بوده و بعد از تهران، استان خراسان رضوی 212 هزار و 260 نفر در رتبه دوم قرار دارد در استان سیستان و بلوچستان 88 هزار و 466 دانش‌آموز مشغول به تحصیل بوده‌اند.

بنا بر آمار رسمی آموزش‌وپرورش در سال تحصیلی 400-1399، 565 هزار و 915 کودک در سن 12 تا 14 سال از آموزش بازمانده‌اند. از این تعداد 284 هزار و 67 کودک پسر و 281 هزار و 848 نفر دختر هستند. در این دوره نیز با بالا رفتن سن، تعداد کودکان بازمانده از تحصیل افزایش می‌یابد. بیشترین میزان بازماندگی به کودکان در سن 17 سالگی به تعداد 221 هزار و 434 نفر تعلق دارد.

بر اساس تفکیک استانی بیشترین کودکان بازمانده از تحصیل در استان خراسان رضوی قرار دارند در این استان 69 هزار و 334 کودک 15 تا 17 ساله در مدرسه حضور ندارند. در رتبه دوم در استان سیستان و بلوچستان 68 هزار و 67 کودک در این بازه سنی در مدرسه نیستند و رتبه سوم به استان خوزستان با 48 هزار و 448 کودک بازمانده از تحصیل تعلق دارد.

همچنین در سال تحصیلی 99-1398، 45 هزار و 807 دانش‌آموز در دوره متوسطه دوم ترک تحصیل ‌کرده‌اند رتبه اول ترک تحصیل به استان تهران با 6 هزار و 483 دانش‌آموز تعلق دارد و خراسان رضوی با تعداد 5 هزار و 266 دانش‌آموز در رتبه دوم و استان خوزستان با 3 هزار و 187 دانش‌آموز در رتبه سوم و استان سیستان و بلوچستان با 2 هزار و 607 نفر در رتبه چهارم قرار دارند.

با توجه به مجموع آمار بازمانده از تحصیل در سن 15 تا 17 و دانش آموزان ترک تحصیلی در مجموع در دوره متوسطه اول، 611 هزار و 722 کودک از تحصیل و حضور در مدرسه محروم هستند.

جمع‌بندی: با توجه به آمار فوق یک‌میلیون و دویست و پنجاه‌ویک هزار و چهارصد و بیست‌وشش کودک در سن لازم التعلیم یعنی 6 تا 17 سال بنا بر آمار رسمی در سال تحصیلی 400-1399 در مدرسه حضور نداشته‌اند در این میان برآورد می‌شود حدود نیم میلیون کودک مهاجر نیز از دسترسی به مدرسه و آموزش محروم باشند که می‌توان گفت بنا بر آمار رسمی حدود یک‌میلیون و هشت‌صد هزار کودک از مدرسه پیش از همه‌گیری کرونا و آموزش مجازی محروم بوده‌اند. بنا بر مصاحبه و اعتراف مسئولان به دنبال همه‌گیری کرونا حدود سه میلیون کودک از آموزش مجازی محروم شده‌اند به عبارتی در پایان سال تحصیلی 400-1399 حدود چهار و نیم تا پنج میلیون کودک از آموزش محروم شده‌اند. اگر سه میلیون دانش‌آموز محروم از آموزش مجازی ترک تحصیل ‌کرده باشند به آمار فاجعه‌بار حدود پنج میلیون کودک بازمانده از تحصیل می‌رسیم که نشان‌دهنده به محاق رفتن عدالت آموزشی و شاهد تأثیرات مخرب اجتماعی و اقتصادی آن در سال‌های بعد خواهیم بود.

📌 یادداشت را در سایت انجمن یاری کودکان بخوانید:

http://yarikoodak.com/?p=7956

🔹🔹🔹

لینک عضویت در کانال #هیمه
📌یادداشت های جعفر ابراهیمی

https://t.me/kahimeh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 نمایشنامه صوتی "زنگ تاریخ"
🔹بر اساس طرحی از جعفر ابراهیمی
🔸کاری از گاه آوای تلنگر

🔹🔹🔹

لینک عضویت در کانال #هیمه
📌یادداشت های جعفر ابراهیمی

https://t.me/kahimeh
🔴 علی یزدانی از میان ما رفت

خبر را با همین تیتر شنیدم و خاطرات این انسان شریف و دوست‌داشتنی در ذهنم مرور شد.
علی یزدانی همان کسی بود که سال‌ها پیش طرح مرا با قلم شیوای خود هنرمندانه به نمایشنامه‌های صوتی « زنگ تاریخ » و « زنگ تفریح » تبدیل نمود و در اجرای این نمایشنامه‌ها نقش مهمی به عهده داشت. او شاعر ، نمایشنامه‌نویس و کارگری بود که همواره دغدغه اتحاد و همبستگی تمام زحمتکشان را داشت و برای باورهایش متحمل هزینه‌های فراوان شد حالا او در میان ما نیست اما یاد و خاطره‌اش در میان دوستانش همواره به نیکی خواهد ماند.
یادش گرامی باد.

🔻🔻🔻

لینک عضویت در کانال #هیمه
📌یادداشت های جعفر ابراهیمی

https://t.me/kahimeh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🛑 نام اثر : دیدی چطور سیر شدن‌؟
کلام : کوچیک
قلم : کوچیک

کاری از کوچیک با تعهدی بزرگ از دانش‌آموز دیروز و رفیق امروز برای مردمی که با گلوله سیراب شدند.

#کوچیک
#اصفهان
#هنرمتعهد
🔻🔻🔻
لینک عضویت در کانال #هیمه
📌یادداشت های جعفر ابراهیمی

https://t.me/kahimeh
🔴 مطالبات صنفی ما و حقوق کودکان

جعفر ابراهیمی

http://yarikoodak.com/?p=7976
هیمه
🔴 مطالبات صنفی ما و حقوق کودکان جعفر ابراهیمی http://yarikoodak.com/?p=7976
🔴 مطالبات صنفی ما و حقوق کودکان

#جعفرابراهیمی ، معلم و عضو انجمن یاری کودکان



با تعمیق مطالبات معلمان و فراگیر شدن اعتراضات صنفی، اشکال مختلفی از مطالبه‌گری ظهور کرده‌است به عنوان نمونه معلمان شاعر مطالبات را به نظم در می‌آورند یا حتی فراخوان را به صورت شعر می‌سرایند این خلاقیت‌ها جای بسی خوشحالی دارد.

اینکه برخی زنان یا مردان معلم مجبورند با کودکان خود در برنامه‌های اعتراضی شرکت کنند نشان از تعهد آنان برای مطالبه‌گری است اما اگر کودک به وسیله‌ای برای تبلیغ و مطالبه‌گری و نوعی مظلوم‌نمایی گردد امری نادرست است.

به عنوان نمونه برخی همکاران برای بیان مطالبات از کودکان خود یا دانش‌آموزان استفاده می‌کنند. مثلا بر روی پیشانی یک کودک خردسال شعار می‌چسبانند یا یک خواسته را نوشته به دست کودک می‌دهند از آن عکس می‌گیرند نوشته‌ای که کودک اصلا هیچ درکی از آن ندارد یا برخی، کودکان را تشویق می‌کنند که متنی اعتراضی را بخوانند و سپس در فضای مجازی منتشر می‌کنند متنی که کودک در نوشتن آن نقشی ندارد و حتی به سختی روخوانی می‌کند.

این قبیل کارها با هر نیت خوبی هم انجام شود نادیده گرفتن حقوق کودکان است. صرف پدر و مادر بودن یا معلم بودن این حق را به ما نمی‌دهد که از کودکان برای اهداف خود به عنوان وسیله تبلیغی استفاده کنیم اگر ما یک بار پیمان‌نامه حقوق‌ کودک را خوانده‌ باشیم می‌دانیم این استفاده‌ها در تضاد با حقوق کودکان است.

متاسفانه برخی فعالان صنفی بدون توجه به حق و حقوق کودکی این تصاویر را بازنشر می‌کنند در این میان برخی از این افراد کسانی هستند که در جای دیگر به درستی سواستفاده از کودکان در مراسم‌های مذهبی را به نقد می‌کشند ولی اینجا خود به عنصر ناقض حقوق کودکان تبدیل می‌گردند. همانطور که استفاده از کودکان در صنعت مد، در جنگ و در کارناوال‌های مذهبی و حکومتی مردود و نوعی سواستفاده است، قرار دادن کودکان در میان کنشی که حق انتخاب ندارند، نوعی سواستفاده است.
البته این مساله و نقد صرفا متوجه فعالان صنفی معلمان نیست متاسفانه فعالان کارگری و حتی برخی مدعیان حقوق بشر از عکس کودکان برای پیشبرد اهداف خود استفاده می‌کنند.

یکی از سوژه ‌هایی که برخی فعالان حوزه‌های مختلف از آنها برای تحقق اهداف خود و تبلیغ استفاده می‌کنند، کودکان زندانیان سیاسی و مدنی است. اگر گشت و گذاری در فضای مجازی داشته باشیم متوجه می‌شویم که عکس و ویدئوی کودکان زیادی در شرایط گوناگون و برخی مواقع نامناسب وجود دارد و معلوم نیست کودکی که انتخاب نکرده در این عکس و فیلم‌ها باشد، فردا با دیدن عکس خود در شرایط خاص دچار چه حالتی خواهد شد و چه حسی در او به وجود خواهد آمد.

اما شاید برخی این مساله را مطرح کنند که کودکانی هستند که خودشان می‌خواهند در این برنامه‌ها و مراسم‌ها حضور داشته باشند یا کنجکاو هستند که بدانند. آیا ما باید مانع آنها شویم؟
به زعم نگارنده ما همانگونه که حق نداریم از کودکان بهره‌برداری کنیم نباید مانع دانستن و مشارکت آنان شویم. بسیاری از دانش‌آموزان دوره متوسطه دوم، کودکان بین ۱۵ تا ۱۸ ساله هستند و بسیاری از آنان امروز به مدد شبکه‌های اجتماعی درکی متفاوت از نسل‌های قبل نسبت به مسائل پیرامون و حقوق خود دارند و نسبت به برخی از حقوق خود آگاه هستند حال اگر این کودکان یک کار فردی یا جمعی در راستای منافع خود انجام دهند مانند اعتراض به امتحانات حضوری در شرایط کرونایی، نه تنها نباید سانسور شوند بلکه باید مورد حمایت قرار بگیرند یا اگر کودکانی بنابر رشد و آگاهی خود فقر خانوادگی خود را ناشی از دستمزد پایین مادر یا پدر بداند و به آن اعتراض کند هیچ کس حق ندارد مانع عمل آنان شود. اینجا مساله مهم آن است که به استقلال فکری و تصمیم و عمل کودک احترام بگذاریم هر چند موافق نباشیم.

مساله حمایت دانش‌آموزان از معلمان خود وقتی قابل دفاع است که کودکان به اجبار یا با تشویق و تحریک دیگران همراه نباشد و الا اگر کودکی آگاهانه سازش را بردارد و برای حمایت از معلمانش بنوازد یا یک گروه موسیقی رپ در مورد مشکلات مدرسه کلیپ و ترانه بسازند یا حتی فراتر از آن ضمن حمایت از معلمان خود مطالبه خود را مطرح کنند بعید می‌دانم کارشان ناپسند باشد. اما بی‌شک چسباندن شعار بر ‌پیشانی کودکان کاری ناپسند و نافی حقوق کودکان است و با شعار پیچ کردن کودکان در راهپیمایی‌های حکومتی فرقی ندارد.

ما معلمان از آنجایی که هر یک باید یک مدافع حقوق کودکان باشیم ضروری است در همراه کردن کودکان یا دانش‌آموزان خود در اعتراضات صنفی دقت و وسواس داشته باشیم و هرگز جذابیت و برد تبلیغاتی را بر حقوق کودکان ترجیح ندهیم. اگر به جای کلاس‌های بی‌محتوای ضمن خدمت، تمام معلمان با حقوق کودکان و پیمان‌نامه حقوق کودک آشنا بودند، بی‌شک ما شاهد استفاده نادرست از کودکان در تصاویر در برنامه‌های اعتراضی نمی‌شدیم.

https://t.me/kahimeh/703
🔴 ما چه می‌خواهیم؟

🔻🔻🔻

لینک عضویت در کانال #هیمه
📌یادداشت های جعفر ابراهیمی

https://t.me/kahimeh
🔴 مطالبات صنفی ما و حقوق کودکان

#جعفرابراهیمی ، معلم و عضو انجمن یاری کودکان



با تعمیق مطالبات معلمان و فراگیر شدن اعتراضات صنفی، اشکال مختلفی از مطالبه‌گری ظهور کرده‌است به عنوان نمونه معلمان شاعر مطالبات را به نظم در می‌آورند یا حتی فراخوان را به صورت شعر می‌سرایند این خلاقیت‌ها جای بسی خوشحالی دارد.

اینکه برخی زنان یا مردان معلم مجبورند با کودکان خود در برنامه‌های اعتراضی شرکت کنند نشان از تعهد آنان برای مطالبه‌گری است اما اگر کودک به وسیله‌ای برای تبلیغ و مطالبه‌گری و نوعی مظلوم‌نمایی گردد امری نادرست است.

به عنوان نمونه برخی همکاران برای بیان مطالبات از کودکان خود یا دانش‌آموزان استفاده می‌کنند. مثلا بر روی پیشانی یک کودک خردسال شعار می‌چسبانند یا یک خواسته را نوشته به دست کودک می‌دهند از آن عکس می‌گیرند نوشته‌ای که کودک اصلا هیچ درکی از آن ندارد یا برخی، کودکان را تشویق می‌کنند که متنی اعتراضی را بخوانند و سپس در فضای مجازی منتشر می‌کنند متنی که کودک در نوشتن آن نقشی ندارد و حتی به سختی روخوانی می‌کند.

این قبیل کارها با هر نیت خوبی هم انجام شود نادیده گرفتن حقوق کودکان است. صرف پدر و مادر بودن یا معلم بودن این حق را به ما نمی‌دهد که از کودکان برای اهداف خود به عنوان وسیله تبلیغی استفاده کنیم اگر ما یک بار پیمان‌نامه حقوق‌ کودک را خوانده‌ باشیم می‌دانیم این استفاده‌ها در تضاد با حقوق کودکان است.

متاسفانه برخی فعالان صنفی بدون توجه به حق و حقوق کودکی این تصاویر را بازنشر می‌کنند در این میان برخی از این افراد کسانی هستند که در جای دیگر به درستی سواستفاده از کودکان در مراسم‌های مذهبی را به نقد می‌کشند ولی اینجا خود به عنصر ناقض حقوق کودکان تبدیل می‌گردند. همانطور که استفاده از کودکان در صنعت مد، در جنگ و در کارناوال‌های مذهبی و حکومتی مردود و نوعی سواستفاده است، قرار دادن کودکان در میان کنشی که حق انتخاب ندارند، نوعی سواستفاده است.
البته این مساله و نقد صرفا متوجه فعالان صنفی معلمان نیست متاسفانه فعالان کارگری و حتی برخی مدعیان حقوق بشر از عکس کودکان برای پیشبرد اهداف خود استفاده می‌کنند.

یکی از سوژه ‌هایی که برخی فعالان حوزه‌های مختلف از آنها برای تحقق اهداف خود و تبلیغ استفاده می‌کنند، کودکان زندانیان سیاسی و مدنی است. اگر گشت و گذاری در فضای مجازی داشته باشیم متوجه می‌شویم که عکس و ویدئوی کودکان زیادی در شرایط گوناگون و برخی مواقع نامناسب وجود دارد و معلوم نیست کودکی که انتخاب نکرده در این عکس و فیلم‌ها باشد، فردا با دیدن عکس خود در شرایط خاص دچار چه حالتی خواهد شد و چه حسی در او به وجود خواهد آمد.

اما شاید برخی این مساله را مطرح کنند که کودکانی هستند که خودشان می‌خواهند در این برنامه‌ها و مراسم‌ها حضور داشته باشند یا کنجکاو هستند که بدانند. آیا ما باید مانع آنها شویم؟
به زعم نگارنده ما همانگونه که حق نداریم از کودکان بهره‌برداری کنیم نباید مانع دانستن و مشارکت آنان شویم. بسیاری از دانش‌آموزان دوره متوسطه دوم، کودکان بین ۱۵ تا ۱۸ ساله هستند و بسیاری از آنان امروز به مدد شبکه‌های اجتماعی درکی متفاوت از نسل‌های قبل نسبت به مسائل پیرامون و حقوق خود دارند و نسبت به برخی از حقوق خود آگاه هستند حال اگر این کودکان یک کار فردی یا جمعی در راستای منافع خود انجام دهند مانند اعتراض به امتحانات حضوری در شرایط کرونایی، نه تنها نباید سانسور شوند بلکه باید مورد حمایت قرار بگیرند یا اگر کودکانی بنابر رشد و آگاهی خود فقر خانوادگی خود را ناشی از دستمزد پایین مادر یا پدر بداند و به آن اعتراض کند هیچ کس حق ندارد مانع عمل آنان شود. اینجا مساله مهم آن است که به استقلال فکری و تصمیم و عمل کودک احترام بگذاریم هر چند موافق نباشیم.

مساله حمایت دانش‌آموزان از معلمان خود وقتی قابل دفاع است که کودکان به اجبار یا با تشویق و تحریک دیگران همراه نباشد و الا اگر کودکی آگاهانه سازش را بردارد و برای حمایت از معلمانش بنوازد یا یک گروه موسیقی رپ در مورد مشکلات مدرسه کلیپ و ترانه بسازند یا حتی فراتر از آن ضمن حمایت از معلمان خود مطالبه خود را مطرح کنند بعید می‌دانم کارشان ناپسند باشد. اما بی‌شک چسباندن شعار بر ‌پیشانی کودکان کاری ناپسند و نافی حقوق کودکان است و با شعار پیچ کردن کودکان در راهپیمایی‌های حکومتی فرقی ندارد.

ما معلمان از آنجایی که هر یک باید یک مدافع حقوق کودکان باشیم ضروری است در همراه کردن کودکان یا دانش‌آموزان خود در اعتراضات صنفی دقت و وسواس داشته باشیم و هرگز جذابیت و برد تبلیغاتی را بر حقوق کودکان ترجیح ندهیم. اگر به جای کلاس‌های بی‌محتوای ضمن خدمت، تمام معلمان با حقوق کودکان و پیمان‌نامه حقوق کودک آشنا بودند، بی‌شک ما شاهد استفاده نادرست از کودکان در تصاویر در برنامه‌های اعتراضی نمی‌شدیم.

https://t.me/kahimeh/703
برای خواندن متن کامل یادداشت به سایت ما مراجعه کنید:

http://yarikoodak.com/?p=7976

@ISPVC_NGO
🔴 برای خواندن متن کامل یادداشت به سایت ما مراجعه کنید:

http://yarikoodak.com/?p=7976


لینک عضویت در کانال #هیمه
📌یادداشت های جعفر ابراهیمی

https://t.me/kahimeh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 روزتان مبارک فاتحان جاده‌های بی‌عبور

تقدیم به رانندگان زحمتکش به خصوص #رانندگان_ازندریان
🔹🔹🔹

لینک عضویت در کانال #هیمه
📌یادداشت های جعفر ابراهیمی

https://t.me/kahimeh
🔴روزتان مبارک فاتحان جاده‌های بی‌عبور

این یک پست متفاوت است

اگذشته وحال من به شکل عجیبی با ماشین و رانندگی گره خورده است پدربزرگم از اولین کسانی بود که در دهه سی پولش را به یک تکه آهن داد این را #علی‌میرزا پدر پدربزرگم همیشه در انتقاد به پسر بزرگش می‌گفت که علاقه‌ای به کشاورزی نداشت. احتمالا کربلایی #غلامحسین روی فرزندان پسرش از جمله پدرم حساب حرده بود که ماشین خریده بود چون خودش اهل رانندگی نبود و اینگونه بود که پدرم راننده شد و تا زمانی که آن بیماری لعنتی سراغش بیاید پشت فرمان آن داف قدیمی بود. بیماری و فوت پدر به ناچار برادرم را از مدرسه به رکاب ماشین پرت کرد و احتمالا اگر درس نمی‌خواندم و معلم نمی‌شدم من هم راننده می‌شدم. اما مادرم و برادرهایم و حتی خواهرانم با تمام مشکلات اقتصادی خیلی تلاش کردند که من مسیرم متفاوت گردد.
پدربزرگم به خاطر هزینه‌های فراوان بیماری پدرم مینی‌بوس و داف را فروخت و یک دستگاه ماک ماند و چهار خانواده پرجمعیت. و کودکی‌ من و پسرعموها سرشار از خاطره با کامیون ماکی بود که با نماد سگی که شبیه سگ آقای پتیول بود جاده‌ها را می‌شکافت و به پیش می‌رفت.
شب‌ها چقدر چشم انتظار شنیدن صدای بوق و رسیدن برادرم بودیم در شب‌های سرد زمستان مادرم تا دیر وقت منتظر برگشت برادرم از سرویس بود. با هر باد و برف و باران نگران جاده و یخبندان می‌شدیم.
هنگامی که با سرتق‌بازی پشت فرمان ماک می‌نشستم که پایم به زور هم به پدال گازس نمی‌رسید از اینکه فقط فرمان را با سختی می‌پیچاندم غرق شادی می‌شدم و احساس می‌کردم بزرگ شده‌ام بوی روغن و گازوئیل و گریس لباس کار برادرم همیشه مرا وادار می‌کرد که حس احترامم به خاطر این همه زحمت و تلاش، دو چندان شود.
بهترین خاطره اما سفرهای جاده‌ای بود و دلنشین‌ترین حرکت اصرار به زدن بوق در تونل بود به همان میزان که زدن بوق ممنوع بود شوق فشردن پا بر بوق با آن صدای بلندش انسان را به وجد می‌آورد.
رانندگی برای من یک نوستالوژی است اما برای، برادرم ، خواهرزاده و همسر خواهر و رفقای قدیمی‌ام در روستا، یک شغل سخت و خطرناک است و #روز_راننده فرصتی برای گفتن خسته‌نباشید به عزیزانم.
عزیزانی که سال ۹۷ در یک تلاش جمعی با اعتصاب سراسری از حقوق خود دفاع کردند دستی‌ها را کشیدند از بارزدن خودداری کردند و جاده‌ها را بستند و تا تعرفه‌ها را بالا نبردند به کار برنگشتند. اما تا رسیدن به حقوق عادلانه وبیمه به خصوص برای رانندگان بدون ماشین راه طولانی در پیش است.

#روز_راننده_مبارک

#ابراهیم_بوجار
#جواد_گلی
#احمد_نبی
#ابوالفضل_خالو
#رانندگان_ازندریان

https://t.me/kahimeh/712

🔹🔹🔹🔹

لینک عضویت در کانال #هیمه
📌یادداشت های جعفر ابراهیمی

https://t.me/kahimeh
🔴 در باب #اتحاد_صنفی
#جعفرابراهیمی

اتحاد به هر صورت و با هرکس بدون در نظر گرفتن منافع طبقاتی معلمان به جنبش معلمان لطمه می‌زند. اصولا اتحاد بر سر منافع مشترک و طبقاتی معنا دارد و اتحاد همه با هم بدون در نظر گرفتن منافع طبقاتی، منافع طبقه تحت ستم را پایمال می‌کند.

دیدگاه من این است با کسانی که منافع باندی و جناحی خود را بر منافع صنفی و طبقاتی معلمان ترجیح می‌دهند هیچگاه نمیشود اتحاد عمل داشت و باید این افراد را شناخت و به جنبش معرفی کرد.

🔹چگونه ممکن است یک مدیر و موسس مدرسه خریدخدماتی که معلمان را استثمار می‌کند و برای سود بیشتر به معلمان خرید خدماتی حقوق کمتر، حتی زیر یک میلیون تومان، می‌دهد و از بیمه معلم می‌دزد با معلم خریدخدمتی در یک جبهه و متحد هم باشند؟ اگر چه به لحاظ نظام معلمی هر دو معلمند اما یکی استثمارگر است و دیگری استثمار شونده و به دو طبقه متفاوت و متضاد تعلق دارند.

🔹چطور ممکن است یک نفر که سودش در گسترش خصوصی‌سازی و پولی‌سازی آموزش است و به واسطه #رانت‌وفاداری مجوز انواع و اقسام مدارس خصوصی و مراکز فرهنگی و آموزشی را دارد و گردش مالی‌اش سالانه چندین میلیارد تومان است با کسی که برای آموزش رایگان و عادلانه تلاش می‌کند در یک جبهه قرار بگیرند؟

اینها جمع نقیضین است و امکان ندارد. به کسانی که دنبال اتحاد به هر نحو هستند از زبان ایرج جنتی باید گفت :

هر برادر تنی, اگر گرسنه نیست
با تو که گرسنه‌ای,
با تو که گرسنه‌ای
خصم خانگی است،
هر غریبة گرسنه با گرسنه­‌ها ولی برادر است
هر برادری که خواب می­‌کند تو را
و نان خویش می­خورد,
یار دشمنان توست
در نبرد ما گرسنه را گرسنه یاور است.


🔹ما باید با همدردان و همرنجان خود متحد باشیم و از برچسب‌ها و تهمت‌هایی که می‌خواهند مرزهای طبقاتی را مغشوش کنند نهراسیم. آنها ما را به خاطر اصولمان به مستبد بودن و غیردموکرات بودن متهم می‌کنند و تنها زمانی از ما تمجید خواهند کرد که از اصول خود دست برداریم.

این ادبیات اتحاد همه با هم بخشی از ایدئولوژی خرده‌بورژایی متوهم و متورمی است که زیر فشار طبقه سرمایه‌دار فقط دست به نصیحت طبقه کارگر می‌زند تا انفعال و سازشکاری خود را توجیه کند.
پس هر وقت از اتحاد صحبت به میان می‌آورند بلافاصله باید پرسید اتحاد با کدام طبقه و بر چه اساسی؟

🔹🔹🔹
لینک عضویت در کانال #هیمه
📌یادداشت های جعفر ابراهیمی

https://t.me/kahimeh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 پشتیبانی دانش‌آموزان و دانشجویان از مطالبات صنفی معلمان در #مریوان
🔹🔹🔹
📌یادداشت های #جعفرابراهیمی

https://t.me/kahimeh
🔴 در باب #حق_مشارکت_کودکان

پیش از این نوشتم* به همان میزان که باید دقت کنیم از کودکان در تجمعات استفاده ابزاری نکنیم نباید مانع
#کنشگری و #مشارکت #آگاهانه #دانش‌آموزان شد.

در هر جا سنت مبارزاتی قوی است و تشکل‌های مستقل در اجتماعی کردن مطالبات موفق بوده‌ دانش‌آموزان را با حقوق خود آشنا نموده‌ دانش آنان آگاه و کنشگر پرورش یافته با تفکر انتقادی بیشتر آشنا شده‌اند.

دانش‌آموزانی که قربانی سیاست‌های نئولیبرالی و دست‌راستی شده‌ و فقر و فلاکت به آنان تحمیل شده‌است و در سن نوجوانی همواره در معرض رانده شدن از مدرسه هستند و پیرامون خود رنج و حرمان پدر و مادر خود را دیده‌اند. بدون نیاز به تئوری درک عینی از مطالبات برابری‌خواهانه دارند.

روز پنجشنبه در تجمع معلمان در
#مریوان شاهد حضور جمعی از دانش‌آموزان سابق و محصلان بودیم که بر #اتحاد_معلم_محصل برای تحقق #آموزش_رایگان‌و‌باکیفیت تاکید داشتند.

اگر در
#سنندج کارگران(والدین دانش‌آموزان) و در مریوان دانش‌آموزان به جمع معلمان می‌پیوندند و از مطالبات صنفی و آموزش رایگان و با کیفیت دفاع می‌کنند حاصل پیشروی جنبش معلمان ، آگاهی و مشارکت دانش‌آموزان و آگاهی و #اتحادطبقاتی است.

ما باید با ظرافت و دقت با مساله حضور دانش‌آموزان در برنامه‌های اعتراضی برخورد نماییم و رعایت منافع عالیه کودکان در اولویت ما باشد. نباید شعارها و پلاکاردهایی به دست کودکان بدهیم که آنان حتی قادر نیستند آن شعارها را بخوانند. نباید بر پیشانی نوزادان شعار بچسبانیم و نباید مانند
#کارناوال‌های_حکومتی کودکان را شعارپیچ کنیم. در عین حال نباید مانع آگاهی، کنشگری و مشارکت دانش‌آموزانی شویم که در مسیر رشد و بالندگی خود درکی درست و عینی از حق و حقوق خود و والدینشان دارند. به همان میزان که نباید کودکان را وارد برخی مناقشه‌ها نمود نباید #حق_دانستن را از آنان سلب نمود.

استقبال از حضور آگاهانه دانش‌آموزان دیروز و امروزی در امر مطالبه‌گری نه تنها در تضاد با منافع کودکان نیست بلکه زمینه رشد
#تفکر_انتقادی در آنان را فراهم می‌کند. دانش‌آموزی که یاد می‌گیرد از حقوق خود و معلم و والدینش دفاع کند فردا به کارگر رام و آرام تبدیل نخواهد شد و تن به استثمار و ستم طبقاتی نخواهد داد.
اگر مدرسه حامل این سویه‌های رهایی‌بخش نباشد و کودکان را منتقد و پرسشگر بار نیاورد بی‌شک صرفا به عنوان بخشی از ابزار سرکوب ایدئولوژیک عمل خواهد کرد و ما معلمان اگر به اسلوب آموزش رهایی‌بخش آگاه نباشیم به بخشی از این ابزار سرکوب تبدیل خواهیم شد.

#محصل_معلم_اتحاد_اتحاد
#معلم_کارگر_اتحاد_اتحاد
#تجمع_سراسری
#اعتراضات_سراسری_معلمان
#حقوق_کودکان
#آموزش_رهایی‌بخش
#آموزش_ایدئولوژیک

https://t.me/kahimeh/715

* درمورد « مطالبات صنفی ما و حقوق کودکان» در لینک زیر بخوانید 👇👇👇

https://t.me/kahimeh/707

🔹🔹🔹
کانال
#هیمه
📌یادداشت های
#جعفرابراهیمی

https://t.me/kahimeh
🔴 با گسترش امیکرون، در مدارس فاجعه بزرگی در راه است

🔹فروش ماسک دو برابر قیمت در مدارس

#جعفرابراهیمی

بیش از دو ماه از حضوری شدن کلاس‌ها می‌گذرد در برخی کلاس‌ها تعداد دانش‌آموزان بالای چهل نفر است و حتی بعد از نصف کردن تعداد دانش‌آموزان و تقسیم آنها در روزهای زوج و فرد، باز تراکم کلاس به خصوص در مدارس غیراستاندارد در مناطق محروم بالاست و امکان رعایت پروتکل غیرممکن است.

اگر تاکنون آمار ابتلا به کرونا و مرگ و میر نسبت به گذشته پایین است به خاطر آن است که تا حدودی واکسن موثر بوده‌است و هنوز وارد موج جدید به خصوص موج امیکرون نشدیم. اگر موج سویه‌ی جدید گسترش یابد باید شاهد یک فاجعه باشیم.

به عنوان یک معلم موافق تعطیلی آموزش حضوری نیستم و از بازشدن مدارس بسیار خوشحال شدم و معتقدم هرگز آموزش مجازی به خصوص در مناطق محروم، که امکانات و زیرساخت‌های ضروری وجود ندارد، نمی‌تواند جایگزین آموزش حضوری باشد اما همین تجربه دو ماهه نشان می‌دهد ادامه آموزش حضوری در زمان موج جدید می‌تواند منجر به فاجعه جدی گردد.

نکته قابل توجه به جز عدم رعایت پروتکل‌ها، عدم وجود ماسک رایگان و ضدعفونی مناسب بود/است. از طرفی زدن ماسک اجباری است و در مدارس دولتی در مناطق محروم حتی فروش ماسک با دو تا سه برابر قیمت منبع درآمد برای مدیر و معاونان شده‌است به طوری که ماسک هزار و پانصد تومانی تا پنج هزار تومان به فروش می‌رسد.

در آموزش و پرورش #طبقاتی که مناسبات بازار بر آن حاکم است طبیعی است بحران‌هایی مانند اپیدمی کرونا هم منبع درآمدی برای مدیرانی باشد که به دستور دولت تا آرنج دست خود را در جیب خانواده‌ها کرده‌اند.

خانواده‌ها و دانش‌آموزان باید یاد بگیرند و به این روند کاسبکارانه اعتراض نمایند این وظیفه دولت است که شرایط و امکانات آموزش حضوری در زمان کرونا را مهیا کنند به طوری که رعایت پروتکل امکان‌پذیر باشد. به جرات بنابر تجربه می‌توان گفت امکان رعایت پروتکل در دو ماه گذشته به هیچ وجه وجود نداشت و اگر امیکرون گسترده شود فاجعه بزرگی در راه است.

🔹🔹🔹🔹

لینک عضویت در کانال #هیمه
📌یادداشت های جعفر ابراهیمی

https://t.me/kahimeh