🔴 بیماری دیده شدن
وقتی به جای تخصص و سواد افراد با وابستگی محفلی پستهای مدیریتی را اشغال میکنند مدیران ریز و درشت به جای پاسخگویی و ارایه گزارش عملکرد، از هر فرصت استفاده میکنند تا خودی نشان دهند. گویی این بیماری مشترک مدیران است فرقی هم نمی کند مدیر تازهکار باشد یا از عصر دایناسورها مدیر باشد دونپایه باشد یا ...
"روز معلم " هم فرصتی برای دیده شدن و تبریکهای کلیشه ای تکریم معلم است از رییس جمهور تا وزیر و مدیران ادارات و مدارس با ارسال پیام تبریک بیمحتوا میکوشند بیکفایتی خود را لاپوشانی کنند در یک چنین شرایطی است که مدیر اداره شهریار هم عکس خود را در کنار عکس مطهری می چسباند تا به مدد این روز خود را نشان دهد و از هزینه آموزش و پرورش پیام تبریکی پر از تکرار مکررات به مدارس ارسال می کند.
فارغ از آگاهی این افراد با نسبت روز معلم و خون بر سنگفرش بهارستان ریخته ابوالحسن خانعلی در ۱۲ اردیبهشت ۱۳۴۰، مدیران دولتی با تکرار نامها و اصطلاحات مختلف می کوشند وفاداری خود را با تاکید بر وجوه ایدئولوژیکی روز معلم نشان دهند تا رانتشان قطع نگردد رانت وفاداری یک مولفه مهم در حفظ موقعیت است.
🆔 @kahmeh
وقتی به جای تخصص و سواد افراد با وابستگی محفلی پستهای مدیریتی را اشغال میکنند مدیران ریز و درشت به جای پاسخگویی و ارایه گزارش عملکرد، از هر فرصت استفاده میکنند تا خودی نشان دهند. گویی این بیماری مشترک مدیران است فرقی هم نمی کند مدیر تازهکار باشد یا از عصر دایناسورها مدیر باشد دونپایه باشد یا ...
"روز معلم " هم فرصتی برای دیده شدن و تبریکهای کلیشه ای تکریم معلم است از رییس جمهور تا وزیر و مدیران ادارات و مدارس با ارسال پیام تبریک بیمحتوا میکوشند بیکفایتی خود را لاپوشانی کنند در یک چنین شرایطی است که مدیر اداره شهریار هم عکس خود را در کنار عکس مطهری می چسباند تا به مدد این روز خود را نشان دهد و از هزینه آموزش و پرورش پیام تبریکی پر از تکرار مکررات به مدارس ارسال می کند.
فارغ از آگاهی این افراد با نسبت روز معلم و خون بر سنگفرش بهارستان ریخته ابوالحسن خانعلی در ۱۲ اردیبهشت ۱۳۴۰، مدیران دولتی با تکرار نامها و اصطلاحات مختلف می کوشند وفاداری خود را با تاکید بر وجوه ایدئولوژیکی روز معلم نشان دهند تا رانتشان قطع نگردد رانت وفاداری یک مولفه مهم در حفظ موقعیت است.
🆔 @kahmeh
هیمه
Photo
🔴 یک کلاس هفتمی دارم که بچههاش عاشق خواندن هستند هر هفته کتابهای خوانده شده را با هم رد و بدل می کنند و ...
این هفته بخاطر روز معلم برای من یک کتاب هدیه گرفتند تا تلنگری باشد برای من تا خواندن را فراموش نکنم.
دومین سال است که با بچه های هفتم کلاس دارم اکثر این سالها با پایه پیش دبستانی و متوسطه دوم کلاس داشتم
کودکان هر چه کوچکترند مهربانتر، خوش اخلاقتر ، شادتر ، باهوش تر و .. هستند به عبارتی انسانتر هستند این نظام آموزشی و ما معلمان هستیم که در طول ۱۲ سال آنها را از خصلتهای انسانی تهی می کنیم.
وقتی تولد این بچه ها می شود با کتابی که هدیه می گیرند دستی می زنیم هورا می کشیم و شادی و پایکوبی می کنیم. بچههای متولد تابستان هم پیشاپیش هدیه خود را می گیرند.
🆔 @kahimeh
این هفته بخاطر روز معلم برای من یک کتاب هدیه گرفتند تا تلنگری باشد برای من تا خواندن را فراموش نکنم.
دومین سال است که با بچه های هفتم کلاس دارم اکثر این سالها با پایه پیش دبستانی و متوسطه دوم کلاس داشتم
کودکان هر چه کوچکترند مهربانتر، خوش اخلاقتر ، شادتر ، باهوش تر و .. هستند به عبارتی انسانتر هستند این نظام آموزشی و ما معلمان هستیم که در طول ۱۲ سال آنها را از خصلتهای انسانی تهی می کنیم.
وقتی تولد این بچه ها می شود با کتابی که هدیه می گیرند دستی می زنیم هورا می کشیم و شادی و پایکوبی می کنیم. بچههای متولد تابستان هم پیشاپیش هدیه خود را می گیرند.
🆔 @kahimeh
🔴«ایستاده جان دادن»*
مقاوم و پرشکوه
به سان کوه
به سان شاهو
یادت گرامی
رفیق کوه و کمر
یادت گرامی
رفیق شعر و شاملو
یادت گرامی
رفیق کودکان محروم
گفته بودی
نسیم یادت را خواهد برد
از میان میله ها و بلندی حصار
حالا کودکان دیروز
زنان و مردان رنج کشیده امروز
برایت دست تکان می دهند
برای نسیمی که از لابلای بلوط های شاهو می گذرد
وقتی می گویند
يادى ئازيزت پيروز
یکی از نسیم می پرسد
گور بی نشانش کجاست؟
و نسیم تا اعماق قلبش نفوذ می کند
نامت جاوید
رها از بند
رفیق بی کفن
فرزاد
"یئلماز"
🔴* هجده اردیبهشت ۱۳۸۹ ، تلفنهای اندرزگاه هفت زندان اوین قطع شد تا هفته معلم تمام نشده فرزاد را اعدام کنند.
محبوبیت و بیگناهی فرزاد چنان بارز بود که زندانبان مجبور شدهبود حکم را در سکوت اجرا کند بخاطر همین تلفنها را قطع کرد تا کسی انتقال فرزاد و علی حیدریان را برای اعدام به بیرون اطلاع ندهد.
بجز فرزاد کمانگر و علی حیدریان، آنسوتر فرهاد وکیلی را از بند ۳۵۰ زندانیان سیاسی و شیرین علمهولی را از بند زنان فراخواندند و به همراه یک زندانی سیاسی دیگر به نام مهدی اسلامیان به دار آویختند.
فرزاد سحرگاه ۱۹ اردیبهشت اعدام شد یعنی در آخرین روزِ هفته معلم تا پیامی باشد برای کسانی که فکر می کنند دوران دهه طلایی شصت به پایان رسیده است در خرداد ۸۸ #نئوخطامامیها برای بازگشت نخستوزیر این دوران به قدرت مردم را به اعتراض دعوت کردند و وقتی با هزینه روبرو شدند مردم را تنها گذاشتند نخستوزیر آن دوران طلایی، گویی تازه متوجه عمق فاجعه شدهاست اعدام ۱۹ اردیبهشت را محکوم کرد. اشتباه محاسبه نخستوزیر این بود که موقع محکوم نمودن اعدام ۱۹ اردیبهشت یادش رفته بود در دهه اعدامها نخستوزیر بودهاست با وجود این
او خط قرمز را رد کردهبود مجازات شد.
اعدام پنج زندانی سیاسی یک پیام روشن پس از اعتراضات ۸۸ داشت
و آن این بود که سیستم اگر بخواهد هنوز قادر است به راحتی به دهه شصت برگردد حتی اگر آمران و دستاندرکاران آن دهه رنگ عوض کرده و لباس اصلاحطلبی پوشیدهباشند.
به دنبال انتشار خبر اعدام خانواده و دوستان اعدامیها به اوین سپس به بهشت زهرا مراجعه کردند تا از او رد بیابند هرگز محل دفنشان را به #دایهسلطنه، مادر فرزاد ، و سایر خانوادهها نگفتند اما گویی آن گونه که فرزاد همیشه میگفت نسیم یاد او را از از اوین تا #شاهو و از شاهو تا #سلیمانیه و #روژوا با خود بردهبود.
«جعفر ابراهیمی»
۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۸
#رفیقبیکفن
#هفتهمعلم
🆔 @kahimeh
لینک عضویت در کانال #هیمه
https://t.me/kahimeh
مقاوم و پرشکوه
به سان کوه
به سان شاهو
یادت گرامی
رفیق کوه و کمر
یادت گرامی
رفیق شعر و شاملو
یادت گرامی
رفیق کودکان محروم
گفته بودی
نسیم یادت را خواهد برد
از میان میله ها و بلندی حصار
حالا کودکان دیروز
زنان و مردان رنج کشیده امروز
برایت دست تکان می دهند
برای نسیمی که از لابلای بلوط های شاهو می گذرد
وقتی می گویند
يادى ئازيزت پيروز
یکی از نسیم می پرسد
گور بی نشانش کجاست؟
و نسیم تا اعماق قلبش نفوذ می کند
نامت جاوید
رها از بند
رفیق بی کفن
فرزاد
"یئلماز"
🔴* هجده اردیبهشت ۱۳۸۹ ، تلفنهای اندرزگاه هفت زندان اوین قطع شد تا هفته معلم تمام نشده فرزاد را اعدام کنند.
محبوبیت و بیگناهی فرزاد چنان بارز بود که زندانبان مجبور شدهبود حکم را در سکوت اجرا کند بخاطر همین تلفنها را قطع کرد تا کسی انتقال فرزاد و علی حیدریان را برای اعدام به بیرون اطلاع ندهد.
بجز فرزاد کمانگر و علی حیدریان، آنسوتر فرهاد وکیلی را از بند ۳۵۰ زندانیان سیاسی و شیرین علمهولی را از بند زنان فراخواندند و به همراه یک زندانی سیاسی دیگر به نام مهدی اسلامیان به دار آویختند.
فرزاد سحرگاه ۱۹ اردیبهشت اعدام شد یعنی در آخرین روزِ هفته معلم تا پیامی باشد برای کسانی که فکر می کنند دوران دهه طلایی شصت به پایان رسیده است در خرداد ۸۸ #نئوخطامامیها برای بازگشت نخستوزیر این دوران به قدرت مردم را به اعتراض دعوت کردند و وقتی با هزینه روبرو شدند مردم را تنها گذاشتند نخستوزیر آن دوران طلایی، گویی تازه متوجه عمق فاجعه شدهاست اعدام ۱۹ اردیبهشت را محکوم کرد. اشتباه محاسبه نخستوزیر این بود که موقع محکوم نمودن اعدام ۱۹ اردیبهشت یادش رفته بود در دهه اعدامها نخستوزیر بودهاست با وجود این
او خط قرمز را رد کردهبود مجازات شد.
اعدام پنج زندانی سیاسی یک پیام روشن پس از اعتراضات ۸۸ داشت
و آن این بود که سیستم اگر بخواهد هنوز قادر است به راحتی به دهه شصت برگردد حتی اگر آمران و دستاندرکاران آن دهه رنگ عوض کرده و لباس اصلاحطلبی پوشیدهباشند.
به دنبال انتشار خبر اعدام خانواده و دوستان اعدامیها به اوین سپس به بهشت زهرا مراجعه کردند تا از او رد بیابند هرگز محل دفنشان را به #دایهسلطنه، مادر فرزاد ، و سایر خانوادهها نگفتند اما گویی آن گونه که فرزاد همیشه میگفت نسیم یاد او را از از اوین تا #شاهو و از شاهو تا #سلیمانیه و #روژوا با خود بردهبود.
«جعفر ابراهیمی»
۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۸
#رفیقبیکفن
#هفتهمعلم
🆔 @kahimeh
لینک عضویت در کانال #هیمه
https://t.me/kahimeh
Telegram
هیمه
من هیمه ام
برادر خوبم
بشکن مرا
برای اجاق سردت
آتشم بزن...
خسرو گلسرخی
اینجا یادداشتها را بنام جعفر ابراهیمی میگذارم گاهی هم شعری یا دل نوشته یا داستانکی بنام مادریام یئلماز اَزَندَریانی
برادر خوبم
بشکن مرا
برای اجاق سردت
آتشم بزن...
خسرو گلسرخی
اینجا یادداشتها را بنام جعفر ابراهیمی میگذارم گاهی هم شعری یا دل نوشته یا داستانکی بنام مادریام یئلماز اَزَندَریانی
Sal-e ghahti 02 (1357)
<unknown>
آهنگ «سال قحطی»
ترانه سرا : مسعود امینی
ملودی و صدا : فریدون فروغی
تنظیم : محمد شمس
اجرا 1357
@Honare_Eterazi
ترانه سرا : مسعود امینی
ملودی و صدا : فریدون فروغی
تنظیم : محمد شمس
اجرا 1357
@Honare_Eterazi
Forwarded from مدرسه رهایی
🔴آقای مطهری، جناب بطحایی هر چه زودتر از خواب بیدار شوید ❗️
#اختصاصی_کانال_صنفی_معلمان
✍ #اسماعیل_رضاپور /معلم، کارشناس ارشد جامعه شناسی
ساسی مانکن شاید بتواند عده ای مسئول خواب زده را در این مملکت بیدار کند. سالهاست که نظام آموزشی در کشور ما با نگاه متمرکز و بخشنامه ای اداره می شود و در بهترین حالت نتیجه آن را در قالب برگزاری کنکور و رقابت برای ورود به دانشگاه می بینیم و گسترش مافیای کنکوری که گردش مالی 8هزار میلیاردی در کشور ایجاد کرده است. این نگاه در مدارس در پی فراهم کردن «حیات طیبه» برای متعلمین بوده است و در این راستا برنامه های کلیشه ای و یکنواخت در قالب مراسم صبحگاهی و شعارهای ایدئولوژیک بخش پر رنگ و فرمال برنامه های مدارس می باشد، بدون توجه به اینکه دانش آموزان در این برهه از زندگی خود علاوه بر فرمول ها و اصول علمی خشک چه الزامات و نیازهای دیگری برای رشد و شکوفایی دارند. علاوه بر برنامه های روتین مدرسه، برنامه های مناسبتی در قالب عزاداری و یا مولودی در جهت یک شکل سازی فرهنگ مدارس ارائه می گردد، فارغ از اینکه متوجه باشند که فرهنگ مقوله ای خودجوشِ متاثر از نیاز اجتماع انسانی می باشد. برای پی بردن به اهمیت موضوع و عمق مسئله کافی است به آمار وزارای بهداشت دوسال اخیر، آقایان هاشمی و نمکی در باره شیوع بالای افسردگی در ایران نگاهی بیندازیم. سوال اینجاست که آیا نائب رئیس مجلس و وزیر آموزش و پرورش و دیگر دست اندرکاران این کشور توجهی به این آمار دارند؟ و اینکه تا چه میزان قوانین و سیاست های سازمان ها و مراکز تحت امر خود را در افزایش یا کاهش این آمار دخیل می دانند؟ وزیر آموزش و پرورش از آنجایی که حس مسئولیت پذیری بالایی دارد و در جهت حل معضلات مربوط به نظام آموزش لحظه ای درنگ نمی کند! کلیپ پخش شده را «ناهنجار،نگران کننده و حاصل دشمنی سیاسی و...» خواند، حال آنکه در واکنش به سخنان وزیر آموزش و پرورش دهها کلیپ از مدارس مختلف با همان آهنگ در فضای مجازی منتشر شد که پیام های زیادی می تواند برای مخاطب و به ویژه وزیر محترم داشته باشد اما پیام مشترک همه آنها این است که « ما بچه ها نیاز به شادی و نشاط داریم». جناب وزیر باید مطلع باشد که والدین افسرده امروز همان شاگردان دیروزند، تولیداتی که دیگر نمی توانیم بگوئیم از چین وارد شده و یا نظام دیگری این والدین را تولید کرده است، والدین دیگر نمیخواهند فرزندانشان همانند خودشان افسرده و پژمرده باشند، از آن گذشته معلمان هم قصد ندارند فضایی خشک و پادگانی برای شاگردان خود فراهم کنند زیرا به تجربه آنان به این درک رسیده اند که فضای آموزش به هر میزان که عاری از جبر ، ایستایی و کلیشه ای باشد، شاگردان علاقه بیشتری به مشارکت در برنامه های آموزشی دارند و بروز خلاقیت و تفکر انتقادی در چنین فضاهایی به مراتب بیشتر از فضاهایی است که جایی برای گفتگو و مفاهمه بین معلم و متعلم وجود ندارد. به تجربه نگارنده درونی کردن ارزشهای معنوی و والای انسانی در چنین فضاهایی بسیار بیشتر از کلاسهایی است که شاگردان به صورت مکانیکی و طوطی وار مجبور به حفظ و تکرار برخی محفوظات می شوند. انتظار این است که قشر فرهیخته به مسائل فرهنگی نگاه بخشنامه ای نداشته باشند. اعتقاد دارم که مدارس ما باید بانشاط تر باشند و تفکر انتقادی و خلاقانه، مفاهمه، رواداری(تحمل دیگری) و قانون مداری را بسیار بیشتر از گذشته آموزش دهند.
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
#اختصاصی_کانال_صنفی_معلمان
✍ #اسماعیل_رضاپور /معلم، کارشناس ارشد جامعه شناسی
ساسی مانکن شاید بتواند عده ای مسئول خواب زده را در این مملکت بیدار کند. سالهاست که نظام آموزشی در کشور ما با نگاه متمرکز و بخشنامه ای اداره می شود و در بهترین حالت نتیجه آن را در قالب برگزاری کنکور و رقابت برای ورود به دانشگاه می بینیم و گسترش مافیای کنکوری که گردش مالی 8هزار میلیاردی در کشور ایجاد کرده است. این نگاه در مدارس در پی فراهم کردن «حیات طیبه» برای متعلمین بوده است و در این راستا برنامه های کلیشه ای و یکنواخت در قالب مراسم صبحگاهی و شعارهای ایدئولوژیک بخش پر رنگ و فرمال برنامه های مدارس می باشد، بدون توجه به اینکه دانش آموزان در این برهه از زندگی خود علاوه بر فرمول ها و اصول علمی خشک چه الزامات و نیازهای دیگری برای رشد و شکوفایی دارند. علاوه بر برنامه های روتین مدرسه، برنامه های مناسبتی در قالب عزاداری و یا مولودی در جهت یک شکل سازی فرهنگ مدارس ارائه می گردد، فارغ از اینکه متوجه باشند که فرهنگ مقوله ای خودجوشِ متاثر از نیاز اجتماع انسانی می باشد. برای پی بردن به اهمیت موضوع و عمق مسئله کافی است به آمار وزارای بهداشت دوسال اخیر، آقایان هاشمی و نمکی در باره شیوع بالای افسردگی در ایران نگاهی بیندازیم. سوال اینجاست که آیا نائب رئیس مجلس و وزیر آموزش و پرورش و دیگر دست اندرکاران این کشور توجهی به این آمار دارند؟ و اینکه تا چه میزان قوانین و سیاست های سازمان ها و مراکز تحت امر خود را در افزایش یا کاهش این آمار دخیل می دانند؟ وزیر آموزش و پرورش از آنجایی که حس مسئولیت پذیری بالایی دارد و در جهت حل معضلات مربوط به نظام آموزش لحظه ای درنگ نمی کند! کلیپ پخش شده را «ناهنجار،نگران کننده و حاصل دشمنی سیاسی و...» خواند، حال آنکه در واکنش به سخنان وزیر آموزش و پرورش دهها کلیپ از مدارس مختلف با همان آهنگ در فضای مجازی منتشر شد که پیام های زیادی می تواند برای مخاطب و به ویژه وزیر محترم داشته باشد اما پیام مشترک همه آنها این است که « ما بچه ها نیاز به شادی و نشاط داریم». جناب وزیر باید مطلع باشد که والدین افسرده امروز همان شاگردان دیروزند، تولیداتی که دیگر نمی توانیم بگوئیم از چین وارد شده و یا نظام دیگری این والدین را تولید کرده است، والدین دیگر نمیخواهند فرزندانشان همانند خودشان افسرده و پژمرده باشند، از آن گذشته معلمان هم قصد ندارند فضایی خشک و پادگانی برای شاگردان خود فراهم کنند زیرا به تجربه آنان به این درک رسیده اند که فضای آموزش به هر میزان که عاری از جبر ، ایستایی و کلیشه ای باشد، شاگردان علاقه بیشتری به مشارکت در برنامه های آموزشی دارند و بروز خلاقیت و تفکر انتقادی در چنین فضاهایی به مراتب بیشتر از فضاهایی است که جایی برای گفتگو و مفاهمه بین معلم و متعلم وجود ندارد. به تجربه نگارنده درونی کردن ارزشهای معنوی و والای انسانی در چنین فضاهایی بسیار بیشتر از کلاسهایی است که شاگردان به صورت مکانیکی و طوطی وار مجبور به حفظ و تکرار برخی محفوظات می شوند. انتظار این است که قشر فرهیخته به مسائل فرهنگی نگاه بخشنامه ای نداشته باشند. اعتقاد دارم که مدارس ما باید بانشاط تر باشند و تفکر انتقادی و خلاقانه، مفاهمه، رواداری(تحمل دیگری) و قانون مداری را بسیار بیشتر از گذشته آموزش دهند.
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
🔴#وزیر آموزش و پرورش:
" ۱۴میلیون دانشآموز داریم ،اگر لازم باشد مثل دفاع مقدس جانفشانی خواهند کرد"!
📌 این سخنان #بطحایی مصداق بارز نقض پیماننامه حقوق کودک است و نوعی استفاده ابزاری از کودکان محسوب می شود.
بگذریم که در این ۴۰ سال فرزندان خانمزادهها و آقازادهها در جنگ و تحریم در حال خوردن و چاپیدن مملکت بودند
#فعالان_حقوق_کودک باید به این سخنان ضد کودک بطحایی واکنش نشان دهند
آیا چنین فردی شایسته وزارت است؟
🔹🔹🔸🔸
لینک عضویت در کانال #هیمه
https://t.me/kahimeh
" ۱۴میلیون دانشآموز داریم ،اگر لازم باشد مثل دفاع مقدس جانفشانی خواهند کرد"!
📌 این سخنان #بطحایی مصداق بارز نقض پیماننامه حقوق کودک است و نوعی استفاده ابزاری از کودکان محسوب می شود.
بگذریم که در این ۴۰ سال فرزندان خانمزادهها و آقازادهها در جنگ و تحریم در حال خوردن و چاپیدن مملکت بودند
#فعالان_حقوق_کودک باید به این سخنان ضد کودک بطحایی واکنش نشان دهند
آیا چنین فردی شایسته وزارت است؟
🔹🔹🔸🔸
لینک عضویت در کانال #هیمه
https://t.me/kahimeh
🔴 اسمش محمدعلی است و فامیلش بهترین توصیف از او ، زحمتکش.
الان زندان عادل آباد شیراز است جایی که باید مجرمان باشند اما او جرمش عدالتخواهی است.
آری! در مملکتی که دزدان بر مسند قدرتند و آزادانه چپاول می کنند باید معلمانی چون #محمدعلی_زحمتکش زندان باشند.
اما همیشه روزگار بر مدار ظالمان نمی چرخد
آزادش کنید
آزادش میکنیم
🆔 @kahimeh
الان زندان عادل آباد شیراز است جایی که باید مجرمان باشند اما او جرمش عدالتخواهی است.
آری! در مملکتی که دزدان بر مسند قدرتند و آزادانه چپاول می کنند باید معلمانی چون #محمدعلی_زحمتکش زندان باشند.
اما همیشه روزگار بر مدار ظالمان نمی چرخد
آزادش کنید
آزادش میکنیم
🆔 @kahimeh
🔴 کیسه شما به تن معلمان خوردهاست
✍#جعفر_ابراهیمی
🔸اردیبهشت ۱۳۸۴ ، آخرین سال دولت فریبکار #خاتمی بود دولتی که رسالتش خالی کردن واژهها از محتوای واقعی و انسانی بود دولتی که زمینهساز برآمدن هاله نور بود.
در اعتراض به وضعیت موجود تجمعی در برابر مجلس شکل گرفته بود. در این اعتراض افراد شاخص صنفی و کانون صنفی معلمان ایران (تهران) کمفروغ بودند. آن روزها جناحی از کانونیها به دنبال انتخابات و ستاد زدن برای معین و کروبی و ... بودند و بیشتر نقش پیادهنظام اصلاحطلب را داشتند.
تریبون و شعارها بیشتر در دست نیروهای جوان بود ما نیز بعنوان معلمان جوان ، با جمعی از دوستان فارغالتحصیل دانشگاه رجایی در تجمع بودیم شعارها رادیکال و رو به مجلس بود در حالی که معلمان جوان دستها را به علامت اتحاد قلاب کردهبودند و پا می کوبیدند شعار می دادند :
حداد بیا بیرون
که بعدا فهمیدیم چقدر این صدا کردن رییس مجلس را مکدر کرده است.
در پایان تجمع در حالی که نیروهای امنیتی و نظامی ما را حلقه کردهبودند از سمت مجلس چند نفر به سمت معلمان معترض آمدند یکی از آنها به میان جمع ما آمد خودش را معرفی کرد #حمیدرضا_حاجی_بابایی نماینده همدان بود. گفت آمده که حرف معلمان را بشنود و بعد با صدای بلند گفت مشکل آموزش و پرورش کلان است و مدیریت کلان می تواند حل کند و امیدوار است مدیریت کلان تغییر کند و معلمان در انتخابات ریاست جمهوری به کسی رای دهند که مشکلات را بر طرف کند (نقل به مضمون)
ما اعتراض کردیم که ما حق خود را می خواهیم و در انتخابات هم شرکت نمی کنیم برخی هم برایش کف زدند و هورا کشیدند و رفتند تا در تیر ماه ۸۴ به احمدینژاد رای دهند تا نجاتشان دهد و حاجیبابایی را به وزارت برسانند ما هم آخر تجمع بازداشت شدیم تا مشخص شود معلم هستیم یا نه.
هشت سال مدیریت مهرورزان و بلایی که حاجیبابایی سر آموزش و پرورش آورد را همه دیدیم حالا باز حاجیبابایی میخواهد به سان قهرمان ناجی معلمان باشد به معلمان فراخوان میدهد که از حقوق خود دفاع کنید.
این همان حاجیبابایی است که در دوره وزارتش روزانه تصمیمات کلان گرفته میشد، سند به اصطلاح تحول را کلید زد ، فعالان صنفی در زمانش بازداشت شدند و خودش برای فعالان صنفی در همدان پروندهسازی نمود و ... از داغ دل دخترکان سوخته و پرپر شده شینآباد چیزی نمیگویم.
حالا باز موسم انتخابات شده از #اصولگرا تا #اصلاحطلب از خاتمی تا حاجیبابایی یاد رای مردم و رای معلمان افتادهاند و شامورتیبازی به راه انداختهاند
اما حافظه تاریخی مردم ایران و معلمان اینقدر کوتاه نیست که بار دیگر فریب تبلیغات بخورند یا دردها و رنجهای ناشی از بیکفایتی جناحهای حاکم را فراموش کنند.
آقای حاجی بابایی و تمام نمایندگان باید بساط خود را جای دیگری پهن کنند جنبش معلمان به اتکای اتحاد و همبستگی و پس از سالها هزینه و زندان که پرداخت نموده زیر بلیط هیچ شعبدهبازی نخواهند رفت.
بخصوص اینکه کیسه این جماعت از اصلاح طلب و اصولگرا به تن معلمان خورده است و دولت فعلی که عصاره اصلاحطلبی و اصولگرایی توامان است در بینواسازی معلمان کم نگذاشته و موجب شده تا پیشروان صنفی یقین پیدا کنند که :
کس نخارد پشت من
جز ناخن انگشت من
۹۸/۲/۳۰
🔻🔻🔻🔻🔻🔻
لینک عضویت در #کانال_هیمه
https://t.me/kahimeh
✍#جعفر_ابراهیمی
🔸اردیبهشت ۱۳۸۴ ، آخرین سال دولت فریبکار #خاتمی بود دولتی که رسالتش خالی کردن واژهها از محتوای واقعی و انسانی بود دولتی که زمینهساز برآمدن هاله نور بود.
در اعتراض به وضعیت موجود تجمعی در برابر مجلس شکل گرفته بود. در این اعتراض افراد شاخص صنفی و کانون صنفی معلمان ایران (تهران) کمفروغ بودند. آن روزها جناحی از کانونیها به دنبال انتخابات و ستاد زدن برای معین و کروبی و ... بودند و بیشتر نقش پیادهنظام اصلاحطلب را داشتند.
تریبون و شعارها بیشتر در دست نیروهای جوان بود ما نیز بعنوان معلمان جوان ، با جمعی از دوستان فارغالتحصیل دانشگاه رجایی در تجمع بودیم شعارها رادیکال و رو به مجلس بود در حالی که معلمان جوان دستها را به علامت اتحاد قلاب کردهبودند و پا می کوبیدند شعار می دادند :
حداد بیا بیرون
که بعدا فهمیدیم چقدر این صدا کردن رییس مجلس را مکدر کرده است.
در پایان تجمع در حالی که نیروهای امنیتی و نظامی ما را حلقه کردهبودند از سمت مجلس چند نفر به سمت معلمان معترض آمدند یکی از آنها به میان جمع ما آمد خودش را معرفی کرد #حمیدرضا_حاجی_بابایی نماینده همدان بود. گفت آمده که حرف معلمان را بشنود و بعد با صدای بلند گفت مشکل آموزش و پرورش کلان است و مدیریت کلان می تواند حل کند و امیدوار است مدیریت کلان تغییر کند و معلمان در انتخابات ریاست جمهوری به کسی رای دهند که مشکلات را بر طرف کند (نقل به مضمون)
ما اعتراض کردیم که ما حق خود را می خواهیم و در انتخابات هم شرکت نمی کنیم برخی هم برایش کف زدند و هورا کشیدند و رفتند تا در تیر ماه ۸۴ به احمدینژاد رای دهند تا نجاتشان دهد و حاجیبابایی را به وزارت برسانند ما هم آخر تجمع بازداشت شدیم تا مشخص شود معلم هستیم یا نه.
هشت سال مدیریت مهرورزان و بلایی که حاجیبابایی سر آموزش و پرورش آورد را همه دیدیم حالا باز حاجیبابایی میخواهد به سان قهرمان ناجی معلمان باشد به معلمان فراخوان میدهد که از حقوق خود دفاع کنید.
این همان حاجیبابایی است که در دوره وزارتش روزانه تصمیمات کلان گرفته میشد، سند به اصطلاح تحول را کلید زد ، فعالان صنفی در زمانش بازداشت شدند و خودش برای فعالان صنفی در همدان پروندهسازی نمود و ... از داغ دل دخترکان سوخته و پرپر شده شینآباد چیزی نمیگویم.
حالا باز موسم انتخابات شده از #اصولگرا تا #اصلاحطلب از خاتمی تا حاجیبابایی یاد رای مردم و رای معلمان افتادهاند و شامورتیبازی به راه انداختهاند
اما حافظه تاریخی مردم ایران و معلمان اینقدر کوتاه نیست که بار دیگر فریب تبلیغات بخورند یا دردها و رنجهای ناشی از بیکفایتی جناحهای حاکم را فراموش کنند.
آقای حاجی بابایی و تمام نمایندگان باید بساط خود را جای دیگری پهن کنند جنبش معلمان به اتکای اتحاد و همبستگی و پس از سالها هزینه و زندان که پرداخت نموده زیر بلیط هیچ شعبدهبازی نخواهند رفت.
بخصوص اینکه کیسه این جماعت از اصلاح طلب و اصولگرا به تن معلمان خورده است و دولت فعلی که عصاره اصلاحطلبی و اصولگرایی توامان است در بینواسازی معلمان کم نگذاشته و موجب شده تا پیشروان صنفی یقین پیدا کنند که :
کس نخارد پشت من
جز ناخن انگشت من
۹۸/۲/۳۰
🔻🔻🔻🔻🔻🔻
لینک عضویت در #کانال_هیمه
https://t.me/kahimeh
Telegram
هیمه
من هیمه ام
برادر خوبم
بشکن مرا
برای اجاق سردت
آتشم بزن...
خسرو گلسرخی
اینجا یادداشتها را بنام جعفر ابراهیمی میگذارم گاهی هم شعری یا دل نوشته یا داستانکی بنام مادریام یئلماز اَزَندَریانی
برادر خوبم
بشکن مرا
برای اجاق سردت
آتشم بزن...
خسرو گلسرخی
اینجا یادداشتها را بنام جعفر ابراهیمی میگذارم گاهی هم شعری یا دل نوشته یا داستانکی بنام مادریام یئلماز اَزَندَریانی
🔴 از #مقرری_ماه_اول تا عودت #جبرانی و حکایت #قطعه_گوشت_مرده
#جعفر_ابراهیمی
❇️ بنا بر اخبار منتشر شده در فیش اردیبهشت ماه قرار است مقرری ماه اول کسر گردد همچنین چهارصد هزار تومان علیالحساب که ماه قبل واریز شد باید به حساب خزانه عودت دادهشود. حقیقت ماجرا چیست؟
۱. مقرری ماه اول که سالانه از حقوق ما کم می شود یک کار غیرقانونی و ضد معیشت معلم است که فقط در وزارتخانه ما اجرا میگردد و چون فرهنگیان به این امر اعتراض جدی ندارند دولت با خیال راحت هر سال این تخلف را تکرار میکند.
حال چون در ماه اول میزان افزایش حقوق مشخص نبود در اصل در فیش اردیبهشت واریز و سپس کسر می گردد.
۲. از آنجایی که در فروردین ۴۰۰ هزارتومان به صورت علی الحساب واریز شد این پول را به اصطلاح معلمان به دولت مقروضند پس در فیش اردیبهشت این مبلغ کسر خواهد شد.
به عبارتی اگر از میزان افزایش حقوق هر فرد ۴۰۰ هزار تومان را کم کنیم این مبلغ در فیش اردیبهشت بیشتر از فیش اسفند است. چون کسری افزایش حقوق فروردین بابت مقرری ماه اول کم خواهد شد.
حال سوال اساسی اینجاست که این بازی با ارقام چیست؟ چرا دولت بخشی از اضافه کار نه ماه گذشته را می دهد یا در فروردین ۴۰۰ هزار تومان علی الحساب پرداخت می کند و ...⁉️
مگر همین دولت سال پیش در خرداد ماه احکام را اعلام نکرد چرا اینبار در فروردین علی الحساب پرداخت نمود؟
✳️ به نظر می رسد دولت و وزارتخانه خوب می دانند فرهنگیان شاغل و بازنشسته در این #تورم_افسارگسیخته چه وضعیت اسفباری دارند. آنها از پتانسیل اعتراضی جامعه فرهنگیان مطلعند پس میکوشند آن را مدیریت و کنترل کنند و متاسفانه چون در بین معلمان افرادی هستند که منکوب سیستم شدهاند دولت با این بازی با اعداد و پس و پیش کردن پرداختها میکوشد بحران هفته معلم را سپری کند چون متاسفانه کم نیستند معلمانی که با دریافت دو ماه اضافه کار از سال پیش که دیگر ارزشی ندارد کلاه خود را تا هفت آسمان پرتاب میکنند این جماعت مصداق #قطعه_گوشت_مرده #صمد_بهرنگی هستند.
این #جماعت_نقزن و #بیمایه همان کسانی هستند که موقع اعتراض و پیگیری مطالبات یکسره فاز منفی میدهند و میگویند #نمیشود #فایده_ندارد و ... اما از پس هر اعتراض منتظر افزایش حقوق هستند و روزانه چند بار اخبار را چک میکنند و پس از هر #تحصن و #تجمع ، معلمانِ معترض را مورد پرسش قرار میدهند که "حالا به چه نتیجهای رسیدید؟ فایده داشت؟ "
این افراد ترسو در عین حال که میخواهند خود را بیتفاوت و ناامید به نتیجه اعتراضات نشان دهند شاید نذر و #دعا برای تحقق اعتراضات هم بکنند.
آنها از افزایش حقوق خوششان می آید اما حاضر نیستند اعتراض کنند به عبارتی کارگزار و #مزدور_سیستم هستند.
البته حساب #معلمان_شریفی که جرات اعتراض ندارند اما نق هم نمیزنند و لفاظی هم نمی کنند از این جماعت بیمایه جدا است. معلمانی که به هر دلیل میترسند را باید آگاه نمود و حمایت کرد تا کنشگری کنند و این جماعت سالوس را باید بایکوت کرد.
🔶 حال آنهایی که در کار #پروندهسازی و #گزینش هستند روانشناسی معلمان را میدانند آنها ماهانه از طریق همین همکاران محترم! کلی گزارش بر علیه فعالان و معلمان دیگر دریافت میکنند.
پس خوب می دانند کی علیالحساب بدهند کی پس بگیرند کی مقرری ماه اول را کم کنند و ...
بیایید کمی از دریچه دولت به موضوع نگاه کنیم وقتی ما به حقوق خود آگاه نیستیم چرا باید دولت کاسبکاری چون #دولت_بنفش حقوق ما را اصولی بالا ببرد و پرداخت کند وقتی به معلمان بابت سال پیش بدهکار هستند اما برخی برای تصحیح اوراق و مراقبت امتحان و اضافهکار از بقیه سبقت میگیرند چرا وزارتخانه اضافهکارها را به موقع پرداخت کند؟ چه دلیلی دارد؟
✴️ با این تحلیل اگر کسانی گمان میکنند اگر اعتراضات صنفی اخیر نبود باز دولت سخاوتمندانه اضافهکارها را پرداخت میکرد یا حقوقها را افزایش می داد یا سطح حقوقشان همین بود سخت در اشتباهند.
اگر نبود فداکاری فعالان و پیشروان صنفی ، بخصوص زنان پیشتاز در کنشگری صنفی، اگر همین تشکلهای صنفی با تمام ضعفهایشان نبودند اگر شورای هماهنگی با برخی ناهماهنگیهایش نبود الان باید مثل نیروهای خرید خدمتی ماهانه ۶۰۰ هزار تومان حقوق دریافت می کردیم میگویید نه.
پس ببینیم فاز بعدی اضافه کار کی پرداخت خواهد شد؟
آنهایی که شک به دستاوردهای کنشگری صنفی دارند هنوز ماهیت یک #ساختار_هار_نئولیبرالی را نشناختهاند. ساختاری که بعد از پولی سازی اوقات فراغت، بهداشت و درمان، آموزش و ... اگر بتواند تنفس انسان را هم پولی می کند تا منبع چپاول اقلیتی دزد و فاسد گردد تا پورشهسواران سرمست از ثروتهای باد آورده بعد از کشتن انسانها، پول دیه را به رخ مردم بکشند. این ساختار فاسد را باید دگرگون کرد و طرحی نو در انداخت.
۹۸/۲/۳۱
عضویت کانال :
https://t.me/kahimeh
🔺🔺🔺
#جعفر_ابراهیمی
❇️ بنا بر اخبار منتشر شده در فیش اردیبهشت ماه قرار است مقرری ماه اول کسر گردد همچنین چهارصد هزار تومان علیالحساب که ماه قبل واریز شد باید به حساب خزانه عودت دادهشود. حقیقت ماجرا چیست؟
۱. مقرری ماه اول که سالانه از حقوق ما کم می شود یک کار غیرقانونی و ضد معیشت معلم است که فقط در وزارتخانه ما اجرا میگردد و چون فرهنگیان به این امر اعتراض جدی ندارند دولت با خیال راحت هر سال این تخلف را تکرار میکند.
حال چون در ماه اول میزان افزایش حقوق مشخص نبود در اصل در فیش اردیبهشت واریز و سپس کسر می گردد.
۲. از آنجایی که در فروردین ۴۰۰ هزارتومان به صورت علی الحساب واریز شد این پول را به اصطلاح معلمان به دولت مقروضند پس در فیش اردیبهشت این مبلغ کسر خواهد شد.
به عبارتی اگر از میزان افزایش حقوق هر فرد ۴۰۰ هزار تومان را کم کنیم این مبلغ در فیش اردیبهشت بیشتر از فیش اسفند است. چون کسری افزایش حقوق فروردین بابت مقرری ماه اول کم خواهد شد.
حال سوال اساسی اینجاست که این بازی با ارقام چیست؟ چرا دولت بخشی از اضافه کار نه ماه گذشته را می دهد یا در فروردین ۴۰۰ هزار تومان علی الحساب پرداخت می کند و ...⁉️
مگر همین دولت سال پیش در خرداد ماه احکام را اعلام نکرد چرا اینبار در فروردین علی الحساب پرداخت نمود؟
✳️ به نظر می رسد دولت و وزارتخانه خوب می دانند فرهنگیان شاغل و بازنشسته در این #تورم_افسارگسیخته چه وضعیت اسفباری دارند. آنها از پتانسیل اعتراضی جامعه فرهنگیان مطلعند پس میکوشند آن را مدیریت و کنترل کنند و متاسفانه چون در بین معلمان افرادی هستند که منکوب سیستم شدهاند دولت با این بازی با اعداد و پس و پیش کردن پرداختها میکوشد بحران هفته معلم را سپری کند چون متاسفانه کم نیستند معلمانی که با دریافت دو ماه اضافه کار از سال پیش که دیگر ارزشی ندارد کلاه خود را تا هفت آسمان پرتاب میکنند این جماعت مصداق #قطعه_گوشت_مرده #صمد_بهرنگی هستند.
این #جماعت_نقزن و #بیمایه همان کسانی هستند که موقع اعتراض و پیگیری مطالبات یکسره فاز منفی میدهند و میگویند #نمیشود #فایده_ندارد و ... اما از پس هر اعتراض منتظر افزایش حقوق هستند و روزانه چند بار اخبار را چک میکنند و پس از هر #تحصن و #تجمع ، معلمانِ معترض را مورد پرسش قرار میدهند که "حالا به چه نتیجهای رسیدید؟ فایده داشت؟ "
این افراد ترسو در عین حال که میخواهند خود را بیتفاوت و ناامید به نتیجه اعتراضات نشان دهند شاید نذر و #دعا برای تحقق اعتراضات هم بکنند.
آنها از افزایش حقوق خوششان می آید اما حاضر نیستند اعتراض کنند به عبارتی کارگزار و #مزدور_سیستم هستند.
البته حساب #معلمان_شریفی که جرات اعتراض ندارند اما نق هم نمیزنند و لفاظی هم نمی کنند از این جماعت بیمایه جدا است. معلمانی که به هر دلیل میترسند را باید آگاه نمود و حمایت کرد تا کنشگری کنند و این جماعت سالوس را باید بایکوت کرد.
🔶 حال آنهایی که در کار #پروندهسازی و #گزینش هستند روانشناسی معلمان را میدانند آنها ماهانه از طریق همین همکاران محترم! کلی گزارش بر علیه فعالان و معلمان دیگر دریافت میکنند.
پس خوب می دانند کی علیالحساب بدهند کی پس بگیرند کی مقرری ماه اول را کم کنند و ...
بیایید کمی از دریچه دولت به موضوع نگاه کنیم وقتی ما به حقوق خود آگاه نیستیم چرا باید دولت کاسبکاری چون #دولت_بنفش حقوق ما را اصولی بالا ببرد و پرداخت کند وقتی به معلمان بابت سال پیش بدهکار هستند اما برخی برای تصحیح اوراق و مراقبت امتحان و اضافهکار از بقیه سبقت میگیرند چرا وزارتخانه اضافهکارها را به موقع پرداخت کند؟ چه دلیلی دارد؟
✴️ با این تحلیل اگر کسانی گمان میکنند اگر اعتراضات صنفی اخیر نبود باز دولت سخاوتمندانه اضافهکارها را پرداخت میکرد یا حقوقها را افزایش می داد یا سطح حقوقشان همین بود سخت در اشتباهند.
اگر نبود فداکاری فعالان و پیشروان صنفی ، بخصوص زنان پیشتاز در کنشگری صنفی، اگر همین تشکلهای صنفی با تمام ضعفهایشان نبودند اگر شورای هماهنگی با برخی ناهماهنگیهایش نبود الان باید مثل نیروهای خرید خدمتی ماهانه ۶۰۰ هزار تومان حقوق دریافت می کردیم میگویید نه.
پس ببینیم فاز بعدی اضافه کار کی پرداخت خواهد شد؟
آنهایی که شک به دستاوردهای کنشگری صنفی دارند هنوز ماهیت یک #ساختار_هار_نئولیبرالی را نشناختهاند. ساختاری که بعد از پولی سازی اوقات فراغت، بهداشت و درمان، آموزش و ... اگر بتواند تنفس انسان را هم پولی می کند تا منبع چپاول اقلیتی دزد و فاسد گردد تا پورشهسواران سرمست از ثروتهای باد آورده بعد از کشتن انسانها، پول دیه را به رخ مردم بکشند. این ساختار فاسد را باید دگرگون کرد و طرحی نو در انداخت.
۹۸/۲/۳۱
عضویت کانال :
https://t.me/kahimeh
🔺🔺🔺
Telegram
هیمه
من هیمه ام
برادر خوبم
بشکن مرا
برای اجاق سردت
آتشم بزن...
خسرو گلسرخی
اینجا یادداشتها را بنام جعفر ابراهیمی میگذارم گاهی هم شعری یا دل نوشته یا داستانکی بنام مادریام یئلماز اَزَندَریانی
برادر خوبم
بشکن مرا
برای اجاق سردت
آتشم بزن...
خسرو گلسرخی
اینجا یادداشتها را بنام جعفر ابراهیمی میگذارم گاهی هم شعری یا دل نوشته یا داستانکی بنام مادریام یئلماز اَزَندَریانی
🔴 چهارصد هزار تومانی در کار نیست.
✍#جعفر_ابراهیمی/فعال صنفی
✴️ حالا دیگر فیش حقوق اردیبهشت ماه صادر شده و همه دیدهاند که ۴۰۰ هزار تومانی در کارنیست. البته در یادداشت "از مقرری ماه اول تا عودت جبرانی و حکایت قطعه گوشت مرده"* توضیح دادم که همکاران منتظر کاهش حقوق خود در اردیبهشت ماه باشند با این حال برخی از دوستان سوال پرسیدند که ۴۰۰ هزار تومان چه میشود؟
🔸 باید در پاسخ این همکاران عزیز گفت از اول دولت قصد پرداخت ۴۰۰ هزار تومان را نداشت ولی از آنجایی که با توجه به تورم ۵۰ درصد بحث اولیه افزایش ۴۰۰ بعلاوه ۲۰ درصد بود دولت با عدد ۴۰۰ هزارتومان یک بازی روانی انجام داد تا بحران اعتراضات ۱۲ اردیبهشت را سپری کند.
❇️ در اصل طراح این بازی روانی تیم اقتصادی و در راس آن #باند_نوبخت است. آنها عدد ۴۰۰ هزار تومان را به عنوان علی الحساب واریز نمودند و این تصور برای برخی به وجود آمد که در ماه دوم شاهد افزایش حقوق چهارصد هزار تومان بعلاوه حداقل ده درصد خواهند بود. اما نوبخت پس از هفته معلم به دستگاههای اجرایی از جمله آپ دستور داد حقوق اردیبهشت با توجه به احکام مصوب دولت صادر شود پس ابتدا ۴۰۰ هزار تومان علیالحساب که در فروردین واریز شد از حقوق اردیبهشت کم شد و افزایش حقوق فروردین هم بعنوان مقرری ماه اول کسر گردید و اینگونه از حساب اکثر معلمان بالای یک میلیون تومان کسر گردید.
✴️ طبیعی است حقوق خرداد ماه ۴۰۰ هزار تومان بیشتر از حقوق اردیبهشت خواهد شد و باز ما شاهد بازی با اعداد و عدد ۴۰۰ هزار تومان هستیم.
به این دلیل میگوییم که این عدد برای عبور از بحران و بازی روانی بود چون دولت میتوانست عدد دیگری بعنوان علیالحساب بدهد مثلا ۳۰۰ هزار تومان. اما دقیقا عددی را انتخاب نمود که جامعه و معلمان در طی بحث مجلس و دولت به آن حساس شدهبودند.
حال این بازی با ارقام و البته با روان فرهنگیان را در کنار دهها بار ادعای پرداخت بدهیها به معلمان از اسفند تا فروردین بگذاریم تا ماهیت یک سیستم که صرفا به فکر رفع بحران است مشخص میگردد.
⚛ طبیعی است ساختاری که نمیتواند با عقلانیت مسایل و مشکلات را حل کند هنگامی که با بحران روبرو میگردد چارهای ندارد جز اینکه با دروغ و فریبکاری بحران را از نقطهای به نقطه دیگر منتقل نماید. حال اگر این ساختار بخاطر فساد سیستمی نتواند بحران را حل کند پس میکوشد بصورت یک ساختار بحرانزا و بحرانزی ادامه دهد غافل از اینکه یک جایی نمیتوان بخاطر تضادهای جدی و حل نشده با بحران ادامه داد. جایی که دیگر بازی با ارقام بیهوده است.
۹۸/۳/۱
* لینک یادداشت :
https://t.me/kahimeh/336
🔻🔺🔻🔺
لینک عضویت در کانال #هیمه
https://t.me/kahimeh
✍#جعفر_ابراهیمی/فعال صنفی
✴️ حالا دیگر فیش حقوق اردیبهشت ماه صادر شده و همه دیدهاند که ۴۰۰ هزار تومانی در کارنیست. البته در یادداشت "از مقرری ماه اول تا عودت جبرانی و حکایت قطعه گوشت مرده"* توضیح دادم که همکاران منتظر کاهش حقوق خود در اردیبهشت ماه باشند با این حال برخی از دوستان سوال پرسیدند که ۴۰۰ هزار تومان چه میشود؟
🔸 باید در پاسخ این همکاران عزیز گفت از اول دولت قصد پرداخت ۴۰۰ هزار تومان را نداشت ولی از آنجایی که با توجه به تورم ۵۰ درصد بحث اولیه افزایش ۴۰۰ بعلاوه ۲۰ درصد بود دولت با عدد ۴۰۰ هزارتومان یک بازی روانی انجام داد تا بحران اعتراضات ۱۲ اردیبهشت را سپری کند.
❇️ در اصل طراح این بازی روانی تیم اقتصادی و در راس آن #باند_نوبخت است. آنها عدد ۴۰۰ هزار تومان را به عنوان علی الحساب واریز نمودند و این تصور برای برخی به وجود آمد که در ماه دوم شاهد افزایش حقوق چهارصد هزار تومان بعلاوه حداقل ده درصد خواهند بود. اما نوبخت پس از هفته معلم به دستگاههای اجرایی از جمله آپ دستور داد حقوق اردیبهشت با توجه به احکام مصوب دولت صادر شود پس ابتدا ۴۰۰ هزار تومان علیالحساب که در فروردین واریز شد از حقوق اردیبهشت کم شد و افزایش حقوق فروردین هم بعنوان مقرری ماه اول کسر گردید و اینگونه از حساب اکثر معلمان بالای یک میلیون تومان کسر گردید.
✴️ طبیعی است حقوق خرداد ماه ۴۰۰ هزار تومان بیشتر از حقوق اردیبهشت خواهد شد و باز ما شاهد بازی با اعداد و عدد ۴۰۰ هزار تومان هستیم.
به این دلیل میگوییم که این عدد برای عبور از بحران و بازی روانی بود چون دولت میتوانست عدد دیگری بعنوان علیالحساب بدهد مثلا ۳۰۰ هزار تومان. اما دقیقا عددی را انتخاب نمود که جامعه و معلمان در طی بحث مجلس و دولت به آن حساس شدهبودند.
حال این بازی با ارقام و البته با روان فرهنگیان را در کنار دهها بار ادعای پرداخت بدهیها به معلمان از اسفند تا فروردین بگذاریم تا ماهیت یک سیستم که صرفا به فکر رفع بحران است مشخص میگردد.
⚛ طبیعی است ساختاری که نمیتواند با عقلانیت مسایل و مشکلات را حل کند هنگامی که با بحران روبرو میگردد چارهای ندارد جز اینکه با دروغ و فریبکاری بحران را از نقطهای به نقطه دیگر منتقل نماید. حال اگر این ساختار بخاطر فساد سیستمی نتواند بحران را حل کند پس میکوشد بصورت یک ساختار بحرانزا و بحرانزی ادامه دهد غافل از اینکه یک جایی نمیتوان بخاطر تضادهای جدی و حل نشده با بحران ادامه داد. جایی که دیگر بازی با ارقام بیهوده است.
۹۸/۳/۱
* لینک یادداشت :
https://t.me/kahimeh/336
🔻🔺🔻🔺
لینک عضویت در کانال #هیمه
https://t.me/kahimeh
Telegram
هیمه
🔴 از #مقرری_ماه_اول تا عودت #جبرانی و حکایت #قطعه_گوشت_مرده
#جعفر_ابراهیمی
❇️ بنا بر اخبار منتشر شده در فیش اردیبهشت ماه قرار است مقرری ماه اول کسر گردد همچنین چهارصد هزار تومان علیالحساب که ماه قبل واریز شد باید به حساب خزانه عودت دادهشود. حقیقت ماجرا…
#جعفر_ابراهیمی
❇️ بنا بر اخبار منتشر شده در فیش اردیبهشت ماه قرار است مقرری ماه اول کسر گردد همچنین چهارصد هزار تومان علیالحساب که ماه قبل واریز شد باید به حساب خزانه عودت دادهشود. حقیقت ماجرا…
🔴 این سواد سیاسی ارزانی شما باد.
✍️جعفر ابراهیمی / فعال صنفی
برخی از فعالان محفلی که اغلب در تشکلهای وابسته سیاسی منتسب به معلمان سرگرم جادهصافکنی برای سرکوب معیشت معلمان هستند خودشان را با واژه موهوم #صنفی_سیاسی توصیف میکنند و چون در تشکیلات وابسته به باندهای سیاسی مدعی اصلاحطلبی فعالیت میکنند توهم باسوادی دارند و از همه مهمتر خود را دارای سواد سیاسی میدانند.
اغلب این افراد، از این جمله فعالان صنفی که میگویند " ما صنفی هستیم " این برداشت را میکنند که فعال صنفی از سیاست چیزی سرش نمیشود و آنها هستند که سواد سیاسی دارند.
حال اگر از نزدیک با این جماعت آشنایی داشته باشیم می بینیم که کل فعالیت این افراد در بُعد سیاسی محدود به فعالیتهای انتخاباتی موسمی است.
اینها طی سالهای گذشته اغلب در ستاد فرهنگیان رفسنجانی، خاتمی، معین، کروبی، موسوی و روحانی حضور داشتهاند و عمده فعالیت اینها این بوده که معلمان را توجیه کنند تا به هر قیمت به اصلاحطلبان رای دهند و در صورت موفقیت در انتخابات ، سواد سیاسی به آنها برای لابی کردن و گرفتن پست برای خود و همپالکیهایشان کمک کردهاست.
این افراد اغلب در رزومه خود یک کار علمی و پژوهشی نداشته و روی آموزش نوین اصلا مطالعه ندارند اما چند واژه ، اصطلاح و جمله حفظ کردهاند و مرتب از آن استفاده میکنند خود را طرفدار خرد جمعی معرفی کرده، دم از عقلانیت میزنند و خود را غیرایدئولوژیک میخوانند و اگر از بپرسید معنای ایدئولوژیک چیست چند جمله از سروش و امثال او طوطیوار تحویل شما میدهند و هی جامعه مدنی مدنی میکنند.
ادامه یادداشت را در لینک زیر مطالعه نمایید :
yon.ir/lTM9J
۴ خرداد ۹۸
🔻🔻🔻
لینک عضویت در کانال #هیمه
https://t.me/kahimeh
✍️جعفر ابراهیمی / فعال صنفی
برخی از فعالان محفلی که اغلب در تشکلهای وابسته سیاسی منتسب به معلمان سرگرم جادهصافکنی برای سرکوب معیشت معلمان هستند خودشان را با واژه موهوم #صنفی_سیاسی توصیف میکنند و چون در تشکیلات وابسته به باندهای سیاسی مدعی اصلاحطلبی فعالیت میکنند توهم باسوادی دارند و از همه مهمتر خود را دارای سواد سیاسی میدانند.
اغلب این افراد، از این جمله فعالان صنفی که میگویند " ما صنفی هستیم " این برداشت را میکنند که فعال صنفی از سیاست چیزی سرش نمیشود و آنها هستند که سواد سیاسی دارند.
حال اگر از نزدیک با این جماعت آشنایی داشته باشیم می بینیم که کل فعالیت این افراد در بُعد سیاسی محدود به فعالیتهای انتخاباتی موسمی است.
اینها طی سالهای گذشته اغلب در ستاد فرهنگیان رفسنجانی، خاتمی، معین، کروبی، موسوی و روحانی حضور داشتهاند و عمده فعالیت اینها این بوده که معلمان را توجیه کنند تا به هر قیمت به اصلاحطلبان رای دهند و در صورت موفقیت در انتخابات ، سواد سیاسی به آنها برای لابی کردن و گرفتن پست برای خود و همپالکیهایشان کمک کردهاست.
این افراد اغلب در رزومه خود یک کار علمی و پژوهشی نداشته و روی آموزش نوین اصلا مطالعه ندارند اما چند واژه ، اصطلاح و جمله حفظ کردهاند و مرتب از آن استفاده میکنند خود را طرفدار خرد جمعی معرفی کرده، دم از عقلانیت میزنند و خود را غیرایدئولوژیک میخوانند و اگر از بپرسید معنای ایدئولوژیک چیست چند جمله از سروش و امثال او طوطیوار تحویل شما میدهند و هی جامعه مدنی مدنی میکنند.
ادامه یادداشت را در لینک زیر مطالعه نمایید :
yon.ir/lTM9J
۴ خرداد ۹۸
🔻🔻🔻
لینک عضویت در کانال #هیمه
https://t.me/kahimeh
Telegraph
🔴 این #سوادِ سیاسی ارزانی شما باد.
برخی از فعالان محفلی که اغلب در تشکلهای وابسته سیاسی منتسب به معلمان سرگرم جادهصافکنی برای سرکوب معیشت معلمان هستند خودشان را با واژه موهوم #صنفی_سیاسی توصیف میکنند و چون در تشکیلات وابسته به باندهای سیاسی مدعی اصلاحطلبی فعالیت میکنند توهم باسوادی دارند…
Forwarded from كانال حمايت از محمدحبيبي
🔴 تلاش برای زمینه سازی اخراج #محمد_حبیبی از شغل معلمی توسط وزارتخانه
بیش از یک سال از بازداشت معلم زندانی محمد حبیبی میگذرد و هنوز وزارتخانه به درخواست مرخصی بدون حقوق وی پاسخ مثبت نداده و پیگیریها نشان میدهد که وزارتخانه قصد دارد با صدور حکم انفصال از خدمت زمینههای اخراج این فعال صنفی زندانی را مهیا نماید.
🆔 @kahabibi
سال گذشته و پس از قطع حقوق آقای حبیبی کلیه مراحل پیگیری صدور حکم مرخصی بدون حقوق ایشان با توجه به تجربه سایر معلمان زندانی به موقع و با دقت پیگیری و عملیاتی گردید اما در گام اول اداره آموزش و پرورش شهریار غیبت وی را غیرموجه اعلام نمود که این اعلام خلاف قانون است چون محمد حبیبی به دلخواه خود غایب نبوده و با #دستور_مقام_قضایی وی حبس شدهاست.
به دنبال این حکم پس از پیگیری در سطح اداره کل و وزارتخانه مقرر شد درخواست مرخصی بدون حقوق وی در دفتر هماهنگی هیات های رسیدگی به تخلفات اداری وزارتخانه مورد بررسی قرار گیرد .
لذا در تاریخ سوم مهر درخواست مرخصی ایشان به اداره کل شهرستان های استان تهران ارسال شد و همان روز با دستور موافقت به وزارتخانه ارسال گردید و مقرر گرددید مرخصی را دفتر هماهنگی هیات های رسیدگی به تخلفات اداری وزارتخانه تایید نماید. اما در کمال ناباوری هیات در تاریخ 15 آذر به درخواست جواب منفی داد که مورد اعتراض قرار گرفت.
پیگیری های مجدد در سطح وزارتخانه منتهی به بررسی مجدد درخواست شد و در همین حین مسول هیات برکنار سرپرست جدید برای این هیات تخلفات منصوب گردید . اما پس از مدتی با بهانه اینکه سرپرست نمی تواند حکم بزند تا فروردین 98 این وضعیت ادامه یافت و بعد از انتصاب سرپرست وقت ، متوجه شدیم که هیات قصد صدور حکم انفصال از خدمت برای محمد حبیبی دارند. در حالی وزارتخانه بصورت غیرقانونی به دنبال اخراج این معلم عدالتخواه زندانی است که در طول یک سال گذشته در بالاترین سطح از وزیر تا معاونان و مشاوران وی در جلسات حضوری بر موافقت با مرخصی بدون حقوق وی تاکید نموده اند و حتی وعده دادند با توجه به اینکه این بحث به دولت و حیطه اختیار وزارتخانه مربوط است حکم آماده به خدمت برای آقای حبیبی صادر گردد که بخشی از حقوق وی قطع نگردد البته ما نسبت به این وعده و وعیدها خوشبین نبودیم و فقط خواهان حق قانونی وی بودیم. حکم آماده به خدمت هرگز صادر نشد و الان در آستانه #صدور_حکم_انفصال قرار داریم.
کمیته دفاع از محمد حبیبی ضمن محکوم نمودن این عملکرد غیرقانونی وزارتخانه اعلام می دارد این عملکرد غیرقانونی وزارتخانه نشانگر سیاست سرکوب فعالان از اخراج برای فشار به زندانی و خانواده زندانی است. وزیر بارها در مصاحبه های خود اعلام کرده است که پیگیر حقوق معلمان زندانی است اما آنها چون توسط نهاد امنیتی بازداشت شده اند کار زیادی نمیتواند انجام دهد! حال باید از وزیر سوال نمود که چرا به صورت غیرقانونی عمل می کنید و از صدور حکم مرخصی بدون حقوق که در حطیه اختیار شماست سر باز می زنید!؟ وزیر در برابر رسانه ها و فضای مجازی یک چهره دارد و در عملکرد چهره واقعی خود را نشان می دهد.
بی شک حکم انفصال از خدمت محمد حبیبی در ادامه #حکم_زندان_و_شلاقی است که ظالمانه برای وی صادر شده است این حکم برای آن است که فعالان صنفی را مقهور نماید اما ستمکاران باید بدانند حکم زندان تبعید اخراج و انفصال ما را در راه خود مصممتر می کند ما خواهان مطالبات صنفی و آموزشی هستیم و هرگز در این مسیر کوتاه نخواهیم آمد.
#کمیته_دفاع_از_محمد_حبیبی از کلیه فعالان و تشکلهای صنفی و مدنی می خواهد در برابر این احکام سکوت نکنند و به عملکرد ظالمانه دولت اعتراض نمایند.
کمیته دفاع از محمد حبیبی
5 خرداد 1398
🆔 @kahabibi
بیش از یک سال از بازداشت معلم زندانی محمد حبیبی میگذرد و هنوز وزارتخانه به درخواست مرخصی بدون حقوق وی پاسخ مثبت نداده و پیگیریها نشان میدهد که وزارتخانه قصد دارد با صدور حکم انفصال از خدمت زمینههای اخراج این فعال صنفی زندانی را مهیا نماید.
🆔 @kahabibi
سال گذشته و پس از قطع حقوق آقای حبیبی کلیه مراحل پیگیری صدور حکم مرخصی بدون حقوق ایشان با توجه به تجربه سایر معلمان زندانی به موقع و با دقت پیگیری و عملیاتی گردید اما در گام اول اداره آموزش و پرورش شهریار غیبت وی را غیرموجه اعلام نمود که این اعلام خلاف قانون است چون محمد حبیبی به دلخواه خود غایب نبوده و با #دستور_مقام_قضایی وی حبس شدهاست.
به دنبال این حکم پس از پیگیری در سطح اداره کل و وزارتخانه مقرر شد درخواست مرخصی بدون حقوق وی در دفتر هماهنگی هیات های رسیدگی به تخلفات اداری وزارتخانه مورد بررسی قرار گیرد .
لذا در تاریخ سوم مهر درخواست مرخصی ایشان به اداره کل شهرستان های استان تهران ارسال شد و همان روز با دستور موافقت به وزارتخانه ارسال گردید و مقرر گرددید مرخصی را دفتر هماهنگی هیات های رسیدگی به تخلفات اداری وزارتخانه تایید نماید. اما در کمال ناباوری هیات در تاریخ 15 آذر به درخواست جواب منفی داد که مورد اعتراض قرار گرفت.
پیگیری های مجدد در سطح وزارتخانه منتهی به بررسی مجدد درخواست شد و در همین حین مسول هیات برکنار سرپرست جدید برای این هیات تخلفات منصوب گردید . اما پس از مدتی با بهانه اینکه سرپرست نمی تواند حکم بزند تا فروردین 98 این وضعیت ادامه یافت و بعد از انتصاب سرپرست وقت ، متوجه شدیم که هیات قصد صدور حکم انفصال از خدمت برای محمد حبیبی دارند. در حالی وزارتخانه بصورت غیرقانونی به دنبال اخراج این معلم عدالتخواه زندانی است که در طول یک سال گذشته در بالاترین سطح از وزیر تا معاونان و مشاوران وی در جلسات حضوری بر موافقت با مرخصی بدون حقوق وی تاکید نموده اند و حتی وعده دادند با توجه به اینکه این بحث به دولت و حیطه اختیار وزارتخانه مربوط است حکم آماده به خدمت برای آقای حبیبی صادر گردد که بخشی از حقوق وی قطع نگردد البته ما نسبت به این وعده و وعیدها خوشبین نبودیم و فقط خواهان حق قانونی وی بودیم. حکم آماده به خدمت هرگز صادر نشد و الان در آستانه #صدور_حکم_انفصال قرار داریم.
کمیته دفاع از محمد حبیبی ضمن محکوم نمودن این عملکرد غیرقانونی وزارتخانه اعلام می دارد این عملکرد غیرقانونی وزارتخانه نشانگر سیاست سرکوب فعالان از اخراج برای فشار به زندانی و خانواده زندانی است. وزیر بارها در مصاحبه های خود اعلام کرده است که پیگیر حقوق معلمان زندانی است اما آنها چون توسط نهاد امنیتی بازداشت شده اند کار زیادی نمیتواند انجام دهد! حال باید از وزیر سوال نمود که چرا به صورت غیرقانونی عمل می کنید و از صدور حکم مرخصی بدون حقوق که در حطیه اختیار شماست سر باز می زنید!؟ وزیر در برابر رسانه ها و فضای مجازی یک چهره دارد و در عملکرد چهره واقعی خود را نشان می دهد.
بی شک حکم انفصال از خدمت محمد حبیبی در ادامه #حکم_زندان_و_شلاقی است که ظالمانه برای وی صادر شده است این حکم برای آن است که فعالان صنفی را مقهور نماید اما ستمکاران باید بدانند حکم زندان تبعید اخراج و انفصال ما را در راه خود مصممتر می کند ما خواهان مطالبات صنفی و آموزشی هستیم و هرگز در این مسیر کوتاه نخواهیم آمد.
#کمیته_دفاع_از_محمد_حبیبی از کلیه فعالان و تشکلهای صنفی و مدنی می خواهد در برابر این احکام سکوت نکنند و به عملکرد ظالمانه دولت اعتراض نمایند.
کمیته دفاع از محمد حبیبی
5 خرداد 1398
🆔 @kahabibi
🔴انفصال، حکمی برای تمام فعالان صنفی
✍️جعفر ابراهیمی / فعال صنفی
در فقدان دادرسی عادلانه در جایی که سلیقه جای قانون و بازجو در حکم دادستان و قاضی قرار می گیرد همان نقطه ای است که می تواند یک متهم را در هم بشکند جایی که زندانی به یک گروگان تبدیل می گردد تا هر آنچه ممکن است بر وی و خانواده اش تحمیل نمایند اگر متهم یک فعال صنفی و مدنی باشد بخشی از انگیزه این ستم فراتر از متهم با هدف منکوب کردن و گروگان گرفتن بدنه اجتماعی صورت می گیرد در اینجا دستگاه سرکوب همسو عمل می کند و حتی پزشک زندان قسم بقراط را زیر پا می گذارد تا گروگان گیری سلامت جسم و روان با اعمال محدودیت های پزشکی کامل گردد هدف در گام اول در هم شکستن و منکوب کردن زندانی است و در گام دوم هدف این است که خانواده و بدنه اجتماعی استیصال و درماندگی خود را احساس کنند. ناامیدی و ناتوانی دقیقا آن چیزی است که دستگاه سرکوب انتظار دارد در چشمان تک تک متهمان و زندانیان ببیند و راه چیره شدن بر این مناسبات ظالمانه تنها یک چیز است مقاومت. مقاومت زندانی و مقاومت خانواده و اطرافیان.
7 خرداد 98
May 28, 2019
ادامه یادداشت را در لینک زیر بخوانید :
yon.ir/fdYwh
🔻🔻🔻🔻
لینک عضویت در کانال هیمه :
https://t.me/kahimeh
🔺🔺🔺🔺
✍️جعفر ابراهیمی / فعال صنفی
در فقدان دادرسی عادلانه در جایی که سلیقه جای قانون و بازجو در حکم دادستان و قاضی قرار می گیرد همان نقطه ای است که می تواند یک متهم را در هم بشکند جایی که زندانی به یک گروگان تبدیل می گردد تا هر آنچه ممکن است بر وی و خانواده اش تحمیل نمایند اگر متهم یک فعال صنفی و مدنی باشد بخشی از انگیزه این ستم فراتر از متهم با هدف منکوب کردن و گروگان گرفتن بدنه اجتماعی صورت می گیرد در اینجا دستگاه سرکوب همسو عمل می کند و حتی پزشک زندان قسم بقراط را زیر پا می گذارد تا گروگان گیری سلامت جسم و روان با اعمال محدودیت های پزشکی کامل گردد هدف در گام اول در هم شکستن و منکوب کردن زندانی است و در گام دوم هدف این است که خانواده و بدنه اجتماعی استیصال و درماندگی خود را احساس کنند. ناامیدی و ناتوانی دقیقا آن چیزی است که دستگاه سرکوب انتظار دارد در چشمان تک تک متهمان و زندانیان ببیند و راه چیره شدن بر این مناسبات ظالمانه تنها یک چیز است مقاومت. مقاومت زندانی و مقاومت خانواده و اطرافیان.
7 خرداد 98
May 28, 2019
ادامه یادداشت را در لینک زیر بخوانید :
yon.ir/fdYwh
🔻🔻🔻🔻
لینک عضویت در کانال هیمه :
https://t.me/kahimeh
🔺🔺🔺🔺
Telegraph
🔴انفصال، حکمی برای تمام فعالان صنفی
در فقدان دادرسی عادلانه در جایی که سلیقه جای قانون و بازجو در حکم دادستان و قاضی قرار می گیرد همان نقطه ای است که می تواند یک متهم را در هم بشکند جایی که زندانی به یک گروگان تبدیل می گردد تا هر آنچه ممکن است بر وی و خانواده اش تحمیل نمایند اگر متهم یک فعال…
@ebrahimi1398
#حسین_سلامی فعال صنفی مازندرانی امروز نتوانست 20 میلیون تومان وثیقه ملکی را تامین کند و الان در زندان است بعد دزدان و اختلاسگران بدون وثیقه کشور را ترک می کنند.
https://twitter.com/ebrahimi1398/status/1133453559184396289
🔻🔻🔻
🆔 @kahimeh
#حسین_سلامی فعال صنفی مازندرانی امروز نتوانست 20 میلیون تومان وثیقه ملکی را تامین کند و الان در زندان است بعد دزدان و اختلاسگران بدون وثیقه کشور را ترک می کنند.
https://twitter.com/ebrahimi1398/status/1133453559184396289
🔻🔻🔻
🆔 @kahimeh
Twitter
ebrahimi
حسین سلامی فعال صنفی مازندرانی امروز نتوانست 20 میلیون تومان وثیقه ملکی را تامین کند و الان در زندان است بعد دزدان و اختلاسگران بدون وثیقه کشور را ترک می کنند
🔴نجفی، اسطوره سازی برای آموزش بازاری*
✍️جعفر ابراهیمی
نشر : 1 آبان 1395
باز نشر : 8 خرداد 1398
سه سال پیش در مطلبی تحت عنوان "آموزش عمومی در محاق" در مورد نقش نجفی در دولت روحانی نوشتم « در آستانه معرفی کابینه حسن روحانی، محمدعلی نجفی به عنوان مطرح¬ترین کاندیدای پست وزارت آموزش و پرورش در صدر گمانه زنی¬ها قرار دارد، از سویی او مسئول کمیته¬ای است به نام فرهنگیان، که وظیفه دارد وزیر مناسب را به حسن روحانی معرفی نماید تا در کابینه دولت موسوم به تدبیر و امید سکان آموزش و پرورش را در دست گیرد.
پس با این حساب گزینه نهایی برای این پست یا نجفی است و یا اینکه کمیته تحت مسئولیت او وزیر مناسب را به حسن روحانی معرفی خواهد نمود، از همین حالا نقش درخور او در سیاست¬ها و برنامه¬های آتی این وزارتخانه مشخص و روشن است. در صورتی که اتفاق خاصی رخ ندهد و وزیر آموزش و پرورش از این طریق معرفی و به در نهایت به وزارتخانه راه یابد، به نظر می¬رسد ضمن تداوم روند خصوصی¬سازی آموزش عمومی، برنامه¬ها و استراتژی های آتی این وزارتخانه بر مبنای تفکر کارگزارانی و با جهت¬گیری طبقاتی و در راستای گشودن درهای عرصه آموزش به روی صاحبان سرمایه طرح¬ریزی و به اجرا در خواهد آمد.»
اگر چه به جای نجفی، فانی بر کرسی وزارت تکیه زد اما او بر همان راهی رفت که پیش بینی می شد و مد نظر نجفی و دولت بود و چنان در این مسیر به اصول بازاری نمودن آموزش وفادار ماند که گوی سبقت از دولت احمدی نژاد گرفت. سیاست هایی که نه تنها به بهبود وضعیت آموزش منجر نشد بلکه موج نارضایتی فزاینده در طی 3 سال اخیر در پی داشت تا جایی که روحانی را واداشت برای ترمیم وجه دولت خود کابینه را ترمیم کند و فانی را به مدد استعفا عزل نماید تا در جنگ هژمونی در انتخابات 96 ، معلمان را به سمت خود جلب کند. نتیجه این رویکرد به میدان آوردن دوباره محمد علی نجفی، آخرین تیر ترکش و پدر معنوی پولی سازی آموزش عمومی در ایران است.
حتی هواداران دولت هم نمی توانند ادعا کنند که ورود نجفی یک انتخاب برای حل بحران آموزش است چرا که بجز بحث های جزیی و فردی ، سایر عملکرد فانی تنها در زمینه و رویکرد کلان دولت، روحانی و شخص نجفی قابل تحلیل است. مشکل در آموزش و پرورش یک مشکل ساختاری است که در نظام آموزشی رسوبی شده است و رفت و آمد افراد نمی تواند بدون تغییر رویکردهای کلان و دگردیسی ساختاری مرتفع گردد. از همین رو سوالاتی در مورد ورود نجفی در قامت وزیر مطرح می گردد که بایستی به آن توجه ویژه نمود.
اگر نجفی قرار است برای این وزارتخانه بحران زده راه حل باشد این راه حل آیا جدا از سیاست و رویکرد کلی دولت است؟ اگر رویکرد نجفی همسو با برنامه های دیروز خود و سیاست های دولت تاکنون است چگونه این رویکرد می تواند تضادهای بنیادین آموزش را حل کند؟ چرا که بسیاری از مشکلات امروز ریشه در همان بنیان هایی است که نجفی در دوره رفسنجانی در آموزش و پرورش نهاده است و در دولت های بعدی بخصوص احمدی نژاد مستحکم شده است. رویکردی که به دنبال کم کردن نقش دولت در عرصه های اجتماعی است و می کوشد آموزش را تحت سیطره منطق بازار در آورد. رویکردی که به ساخت غیردموکراتیک و غیرمشارکتی نظام آموزشی کاری ندارد و فقط می خواهد برای کاهش هزینه ها دستش را تا آرنج در جیب خانواده ها نماید.
اما اگر این رویکرد جدید نجفی متفاوت با نگاه بازاری سازی آموزش نجفی در گذشته است؟ این رویکرد جدید چگونه در دولتی که آمالش در سلب مالکیت عمومی در عرصه آموزش است امکان تحقق دارد؟ آیا برنامه جدیدی از سوی نجفی ارایه خواهد شد؟ نسبت این برنامه با کیفیت آموزشی، تعدیل نیرو و افزایش دستمزد نیروهای آموزشی چیست؟ نجفی در برابر سیاست ارزان سازی نیروی کار آموزشی در بخش خصوصی چه برنامه ای دارد؟ برای کاهش تراکم کلاس ها و رفع خشونت آشکار و پنهان در ساختار نظام آموزشی چه طرحی دارد؟ و سوالات کلیدی دیگری و اساسی که نیاز به پاسخ مستدل دارند.
نجفی وزیر یا غیر وزیر، نظام آموزشی ما متاثر از برنامه ها و رویکردهای وی و همفکرانش است و نمی توان نقش وی و سیاست های دست راستی اش را در بحران امروز نادیده گرفت او در بین برخی محبوبت دارد تا جایی که وی را در حد اسطوره می دانند و حتی از اسطوره معلمان سخن به میان می آورند اما او اگر اسطوره است اسطوره تجاری سازی آموزش است و روزی که باقیمانده آموزش همگانی رایگان به مدد وی و همفکرانش برچیده شود هواداران وی حق دارند از این اسطوره تندیس بسازند. به شرطی حباب اسطوره سازی پیش از موعد نترکد.
* این یادداشت در آبان 95 منتشر گردید و حالا بخاطر خبر بازداشت نجفی بازنشر می دهم و معتقدم وزیران قاتلی چون نجفی باید زودتر بازداشت و محاکمه شوند بخاطر پاکسازی دانشگاه در دهه 60 بخاطر سیاست های ویرانگر پولی سازی آموزش و طرد کودکان از مدرسه بخاطر سلب مالکیت عمومی و فساد همه جانبه.
✍️جعفر ابراهیمی
نشر : 1 آبان 1395
باز نشر : 8 خرداد 1398
سه سال پیش در مطلبی تحت عنوان "آموزش عمومی در محاق" در مورد نقش نجفی در دولت روحانی نوشتم « در آستانه معرفی کابینه حسن روحانی، محمدعلی نجفی به عنوان مطرح¬ترین کاندیدای پست وزارت آموزش و پرورش در صدر گمانه زنی¬ها قرار دارد، از سویی او مسئول کمیته¬ای است به نام فرهنگیان، که وظیفه دارد وزیر مناسب را به حسن روحانی معرفی نماید تا در کابینه دولت موسوم به تدبیر و امید سکان آموزش و پرورش را در دست گیرد.
پس با این حساب گزینه نهایی برای این پست یا نجفی است و یا اینکه کمیته تحت مسئولیت او وزیر مناسب را به حسن روحانی معرفی خواهد نمود، از همین حالا نقش درخور او در سیاست¬ها و برنامه¬های آتی این وزارتخانه مشخص و روشن است. در صورتی که اتفاق خاصی رخ ندهد و وزیر آموزش و پرورش از این طریق معرفی و به در نهایت به وزارتخانه راه یابد، به نظر می¬رسد ضمن تداوم روند خصوصی¬سازی آموزش عمومی، برنامه¬ها و استراتژی های آتی این وزارتخانه بر مبنای تفکر کارگزارانی و با جهت¬گیری طبقاتی و در راستای گشودن درهای عرصه آموزش به روی صاحبان سرمایه طرح¬ریزی و به اجرا در خواهد آمد.»
اگر چه به جای نجفی، فانی بر کرسی وزارت تکیه زد اما او بر همان راهی رفت که پیش بینی می شد و مد نظر نجفی و دولت بود و چنان در این مسیر به اصول بازاری نمودن آموزش وفادار ماند که گوی سبقت از دولت احمدی نژاد گرفت. سیاست هایی که نه تنها به بهبود وضعیت آموزش منجر نشد بلکه موج نارضایتی فزاینده در طی 3 سال اخیر در پی داشت تا جایی که روحانی را واداشت برای ترمیم وجه دولت خود کابینه را ترمیم کند و فانی را به مدد استعفا عزل نماید تا در جنگ هژمونی در انتخابات 96 ، معلمان را به سمت خود جلب کند. نتیجه این رویکرد به میدان آوردن دوباره محمد علی نجفی، آخرین تیر ترکش و پدر معنوی پولی سازی آموزش عمومی در ایران است.
حتی هواداران دولت هم نمی توانند ادعا کنند که ورود نجفی یک انتخاب برای حل بحران آموزش است چرا که بجز بحث های جزیی و فردی ، سایر عملکرد فانی تنها در زمینه و رویکرد کلان دولت، روحانی و شخص نجفی قابل تحلیل است. مشکل در آموزش و پرورش یک مشکل ساختاری است که در نظام آموزشی رسوبی شده است و رفت و آمد افراد نمی تواند بدون تغییر رویکردهای کلان و دگردیسی ساختاری مرتفع گردد. از همین رو سوالاتی در مورد ورود نجفی در قامت وزیر مطرح می گردد که بایستی به آن توجه ویژه نمود.
اگر نجفی قرار است برای این وزارتخانه بحران زده راه حل باشد این راه حل آیا جدا از سیاست و رویکرد کلی دولت است؟ اگر رویکرد نجفی همسو با برنامه های دیروز خود و سیاست های دولت تاکنون است چگونه این رویکرد می تواند تضادهای بنیادین آموزش را حل کند؟ چرا که بسیاری از مشکلات امروز ریشه در همان بنیان هایی است که نجفی در دوره رفسنجانی در آموزش و پرورش نهاده است و در دولت های بعدی بخصوص احمدی نژاد مستحکم شده است. رویکردی که به دنبال کم کردن نقش دولت در عرصه های اجتماعی است و می کوشد آموزش را تحت سیطره منطق بازار در آورد. رویکردی که به ساخت غیردموکراتیک و غیرمشارکتی نظام آموزشی کاری ندارد و فقط می خواهد برای کاهش هزینه ها دستش را تا آرنج در جیب خانواده ها نماید.
اما اگر این رویکرد جدید نجفی متفاوت با نگاه بازاری سازی آموزش نجفی در گذشته است؟ این رویکرد جدید چگونه در دولتی که آمالش در سلب مالکیت عمومی در عرصه آموزش است امکان تحقق دارد؟ آیا برنامه جدیدی از سوی نجفی ارایه خواهد شد؟ نسبت این برنامه با کیفیت آموزشی، تعدیل نیرو و افزایش دستمزد نیروهای آموزشی چیست؟ نجفی در برابر سیاست ارزان سازی نیروی کار آموزشی در بخش خصوصی چه برنامه ای دارد؟ برای کاهش تراکم کلاس ها و رفع خشونت آشکار و پنهان در ساختار نظام آموزشی چه طرحی دارد؟ و سوالات کلیدی دیگری و اساسی که نیاز به پاسخ مستدل دارند.
نجفی وزیر یا غیر وزیر، نظام آموزشی ما متاثر از برنامه ها و رویکردهای وی و همفکرانش است و نمی توان نقش وی و سیاست های دست راستی اش را در بحران امروز نادیده گرفت او در بین برخی محبوبت دارد تا جایی که وی را در حد اسطوره می دانند و حتی از اسطوره معلمان سخن به میان می آورند اما او اگر اسطوره است اسطوره تجاری سازی آموزش است و روزی که باقیمانده آموزش همگانی رایگان به مدد وی و همفکرانش برچیده شود هواداران وی حق دارند از این اسطوره تندیس بسازند. به شرطی حباب اسطوره سازی پیش از موعد نترکد.
* این یادداشت در آبان 95 منتشر گردید و حالا بخاطر خبر بازداشت نجفی بازنشر می دهم و معتقدم وزیران قاتلی چون نجفی باید زودتر بازداشت و محاکمه شوند بخاطر پاکسازی دانشگاه در دهه 60 بخاطر سیاست های ویرانگر پولی سازی آموزش و طرد کودکان از مدرسه بخاطر سلب مالکیت عمومی و فساد همه جانبه.
💢آقایان! اموال ضبط شده ما را پس دهید.
✍: جعفر ابراهیمی/فعال صنفی
روز گذشته نیروهای اطلاعات سپاه با مراجعه به منزل برادر عزیز و هنرمند، آقای #عزیز_قاسمزاده وسایل شخصی وی را ضبط نموده و وی را جهت بازجویی برای روزهای آینده احضار نمودهاند.
عزیز قاسمزاده یک هنرمند مردمی و متعهد است که نیاز به معرفی ندارد. آوای دلنشین عزیز مملو از عشق به دیگران و مرحم درد ستمدیدگان است.
این اولین بار نیست که منزل یک فعال صنفی مورد بازرسی قرار می گیرد پیش از این در اقدامی مشابه وسایل خصوصی از جمله لپتاب و تلفن همراه و اوراق هویتی برخی فعالان مانند ، #حسین_سلامی، #اسکندر_لطفی ، #جعفر_ابراهیمی، #علیرضا_قربانی، #محمدصادق_وفایی، #محمدعلی_زحمتکش و … ضبط و این افراد به نهادهای امنیتی و قضایی احضار و مورد بازجویی و پرونده سازی قرار گرفتند که متاسفانه آقای #محمدعلی_زحمتکش در حال حاضر در زندان وکیلآباد شیراز محبوس است و سایر فعالان منتظر برگزاری دادگاه یا جلسه بازپرسی هستند و اموال هیچیک تاکنون عودت داده نشدهاست.
بررسی مجموعه این اقدامات نشان می دهد که نهادهای امنیتی خود به وضوح می دانند هیچ نقطه مبهمی در پرونده فعالان صنفی وجود ندارد با وجود این با ضبط اموال و پرونده سازی میکوشند فعالان صنفی را منفعل ، منزوی و مرعوب کنند. غافل از اینکه حرکت جنبش معلمان مبتنی بر فرد نیست و دینامیسم جنبش، مطالبهگریِ جمعی حول مشکلات صنفی و آموزشی است و تا مطالبات پاسخ داده نشود این مطالبهگری ادامه خواهد یافت.
با مروری بر اعتراضات فرهنگیان در طی یک سال گذشته می توان به وضوح مشاهده نمود که فرهنگیان با سرکوب از طریق زندان، تبعید، اخراج و ضبط اموال از مطالبهگری مدنی دست نمیکشند و هر روز چهرههای جدیدی به عنوان فعال صنفی و آموزشی در مدارس ظهور می کنند.
آقایان! اموال ضبط شده ما را پس دهید.
منبع : سایت حقوق معلم و کارگر
http://bield.info/jebrahim/
از طریق لینک زیر عضو #کانال_هیمه شوید:
https://t.me/kahimeh
✍: جعفر ابراهیمی/فعال صنفی
روز گذشته نیروهای اطلاعات سپاه با مراجعه به منزل برادر عزیز و هنرمند، آقای #عزیز_قاسمزاده وسایل شخصی وی را ضبط نموده و وی را جهت بازجویی برای روزهای آینده احضار نمودهاند.
عزیز قاسمزاده یک هنرمند مردمی و متعهد است که نیاز به معرفی ندارد. آوای دلنشین عزیز مملو از عشق به دیگران و مرحم درد ستمدیدگان است.
این اولین بار نیست که منزل یک فعال صنفی مورد بازرسی قرار می گیرد پیش از این در اقدامی مشابه وسایل خصوصی از جمله لپتاب و تلفن همراه و اوراق هویتی برخی فعالان مانند ، #حسین_سلامی، #اسکندر_لطفی ، #جعفر_ابراهیمی، #علیرضا_قربانی، #محمدصادق_وفایی، #محمدعلی_زحمتکش و … ضبط و این افراد به نهادهای امنیتی و قضایی احضار و مورد بازجویی و پرونده سازی قرار گرفتند که متاسفانه آقای #محمدعلی_زحمتکش در حال حاضر در زندان وکیلآباد شیراز محبوس است و سایر فعالان منتظر برگزاری دادگاه یا جلسه بازپرسی هستند و اموال هیچیک تاکنون عودت داده نشدهاست.
بررسی مجموعه این اقدامات نشان می دهد که نهادهای امنیتی خود به وضوح می دانند هیچ نقطه مبهمی در پرونده فعالان صنفی وجود ندارد با وجود این با ضبط اموال و پرونده سازی میکوشند فعالان صنفی را منفعل ، منزوی و مرعوب کنند. غافل از اینکه حرکت جنبش معلمان مبتنی بر فرد نیست و دینامیسم جنبش، مطالبهگریِ جمعی حول مشکلات صنفی و آموزشی است و تا مطالبات پاسخ داده نشود این مطالبهگری ادامه خواهد یافت.
با مروری بر اعتراضات فرهنگیان در طی یک سال گذشته می توان به وضوح مشاهده نمود که فرهنگیان با سرکوب از طریق زندان، تبعید، اخراج و ضبط اموال از مطالبهگری مدنی دست نمیکشند و هر روز چهرههای جدیدی به عنوان فعال صنفی و آموزشی در مدارس ظهور می کنند.
آقایان! اموال ضبط شده ما را پس دهید.
منبع : سایت حقوق معلم و کارگر
http://bield.info/jebrahim/
از طریق لینک زیر عضو #کانال_هیمه شوید:
https://t.me/kahimeh
Forwarded from کانال شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔴 بیانیه شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران در اعتراض به عدم صدور حکم مرخصی بدون حقوق محمد حبیبی و احکام هیات رسیدگی به تخلفات اداری برای فعالان صنفی خراسان شمالی
به نام خداوند جان و خرد
بیش از یک سال از بازاشت غیرقانونی محمد حبیبی می گذرد. ۲۰ اردیبهشت ۹۷ روزی که نیروهای لباس شخصی با بیرحمی تمام وی را مجروح و بازداشت نمودند در خاطره جمعی فرهنگیان یک نقطه تاریک برای نهادهای حاکمیتی است.
بعد از آن همسر آقای حبیبی و کانون صنفی معلمان تهران با فراهم نمودن تمام مدارک برای اخذ مرخصی بدون حقوق آقای حبیبی اقدام نمودند و حاصل یک سال دوندگی، عدم موافقت با مرخصی بدون حقوق است.
مرخصی که حق قانونی وی است و این عدم موافقت توسط هیات رسیدگی تخلفات اداری به معنای صدور حکم انفصال از خدمت برای این معلم زندانی است.حکمی ظالمانه که #در_صورت_صدور نشانه ظلم مضاعف به محمد حبیبی است.
شورای هماهنگی با روند فعلی در هیات رسیدگی به تخلفات اداری وزارتخانه به شدت مخالف است و این روند را مصداق بارز سرکوب معیشت و زندگی محمد حبیبی میداند و خواهان صدور حکم مرخصی بدون حقوق بدون حقوق برای این معلم زندانی است.
اما احکام ظالمانه توسط هیات رسیدگی به تخلفات اداری محدود به تضییع حقوق آقای حبیبی نیست. در اقدام غیرقانونی دیگر هیات در استان خراسان شمالی برای آقای #محمدرضا_رمضانزاده ، نماینده انجمن صنفی فرهنگیان خراسان شمالی در شورای هماهنگی به عنوان رییس دوره ای و دو عضو انجمن صنفی خراسان شمالی احکام ننگینی صادر نمودهاست:
در حکم آقای رمضانزاده، وی به بازنشستگی پیش از موعد همراه با تقلیل یک گروه محکوم شده است و آقای #حسین_رمضانپور به یک سال تبعید و آقای #سعید_حقپرست به توبیخ درج در پرونده محکوم شده اند.
در حالی هیات رسیدگی به تخلفات اداری در استان های کشور به مرکز فشار بر فعالان صنفی همچون آقای رمضانزاده تبدیل شده است که خواسته معلمان بهبود معیشت و رفاه زندگی خود و کیفیت بخشی به آموزش و حق فعالیت صنفی آزادانه است و حاکمیت به جای به رسمیت شناختن حق تشکلیابی و اعتراض، به دنبال سرکوب فعالیت صنفی و مدنی است.
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران ضمن محکوم نمودن عملکرد هیات تخلفات در سراسر کشور، نسبت به عواقب این همه ظلم و بیتدبیری به وزیر آموزش و پرورش و مسئولان مربوطه هشدار می دهد.
ما معتقدیم معلمان زندانی باید سریعاً آزاد گردند و روند پروندهسازی برای فعالان صنفی متوقف گردد و حراست و هیات رسیدگی به تخلفات اداری، به فساد روزافزون مدیران و مسئولان فاسد در آموزش و پرورش رسیدگی کنند.
چگونه است در جریان تاراج سرمایه فرهنگیان در صندوق ذخیره خبری از سرعت عمل حراست و هیات رسیدگی به تخلفات نیست اما آنها برای اخراج محمد حبیبی سرعت عمل نشان می دهند؟!
چگونه است در منطقه محروم سیستان بلوچستان و شهر کوچکی چون سرباز مدیر اداره به اتفاق همدستانش پنج میلیارد تومان اختلاس می کند اما تا فساد عمومی نمی شود حراست و هیات از آن خبری ندارد اما در بازنشست نمودن یک فعال صنفی چون محمدرضا رمضانزاده نهادها از هم پیشی می گیرند و نهاد زیرمجموعه وزارتخانه آموزش و پرورش و دولت نسبت به سایر نهادها سرعت عمل نشان می دهد؟!
واعجبا از این همه تناقض!
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران تاکید می کند ما انتظار داریم وزارتخانه از حقوق فعالان صنفی دفاع نماید نه اینکه زمینه سرکوب فراهم کند.
بیشک در صورتی که روند فعلی ادامه یابد شورا در راستای دفاع از حقوق فعالان صنفی به اقدامات اعتراضی دست خواهد زد.
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران
۱۴ خرداد ۱۳۹۸
🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
https://t.me/kashowra
به نام خداوند جان و خرد
بیش از یک سال از بازاشت غیرقانونی محمد حبیبی می گذرد. ۲۰ اردیبهشت ۹۷ روزی که نیروهای لباس شخصی با بیرحمی تمام وی را مجروح و بازداشت نمودند در خاطره جمعی فرهنگیان یک نقطه تاریک برای نهادهای حاکمیتی است.
بعد از آن همسر آقای حبیبی و کانون صنفی معلمان تهران با فراهم نمودن تمام مدارک برای اخذ مرخصی بدون حقوق آقای حبیبی اقدام نمودند و حاصل یک سال دوندگی، عدم موافقت با مرخصی بدون حقوق است.
مرخصی که حق قانونی وی است و این عدم موافقت توسط هیات رسیدگی تخلفات اداری به معنای صدور حکم انفصال از خدمت برای این معلم زندانی است.حکمی ظالمانه که #در_صورت_صدور نشانه ظلم مضاعف به محمد حبیبی است.
شورای هماهنگی با روند فعلی در هیات رسیدگی به تخلفات اداری وزارتخانه به شدت مخالف است و این روند را مصداق بارز سرکوب معیشت و زندگی محمد حبیبی میداند و خواهان صدور حکم مرخصی بدون حقوق بدون حقوق برای این معلم زندانی است.
اما احکام ظالمانه توسط هیات رسیدگی به تخلفات اداری محدود به تضییع حقوق آقای حبیبی نیست. در اقدام غیرقانونی دیگر هیات در استان خراسان شمالی برای آقای #محمدرضا_رمضانزاده ، نماینده انجمن صنفی فرهنگیان خراسان شمالی در شورای هماهنگی به عنوان رییس دوره ای و دو عضو انجمن صنفی خراسان شمالی احکام ننگینی صادر نمودهاست:
در حکم آقای رمضانزاده، وی به بازنشستگی پیش از موعد همراه با تقلیل یک گروه محکوم شده است و آقای #حسین_رمضانپور به یک سال تبعید و آقای #سعید_حقپرست به توبیخ درج در پرونده محکوم شده اند.
در حالی هیات رسیدگی به تخلفات اداری در استان های کشور به مرکز فشار بر فعالان صنفی همچون آقای رمضانزاده تبدیل شده است که خواسته معلمان بهبود معیشت و رفاه زندگی خود و کیفیت بخشی به آموزش و حق فعالیت صنفی آزادانه است و حاکمیت به جای به رسمیت شناختن حق تشکلیابی و اعتراض، به دنبال سرکوب فعالیت صنفی و مدنی است.
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران ضمن محکوم نمودن عملکرد هیات تخلفات در سراسر کشور، نسبت به عواقب این همه ظلم و بیتدبیری به وزیر آموزش و پرورش و مسئولان مربوطه هشدار می دهد.
ما معتقدیم معلمان زندانی باید سریعاً آزاد گردند و روند پروندهسازی برای فعالان صنفی متوقف گردد و حراست و هیات رسیدگی به تخلفات اداری، به فساد روزافزون مدیران و مسئولان فاسد در آموزش و پرورش رسیدگی کنند.
چگونه است در جریان تاراج سرمایه فرهنگیان در صندوق ذخیره خبری از سرعت عمل حراست و هیات رسیدگی به تخلفات نیست اما آنها برای اخراج محمد حبیبی سرعت عمل نشان می دهند؟!
چگونه است در منطقه محروم سیستان بلوچستان و شهر کوچکی چون سرباز مدیر اداره به اتفاق همدستانش پنج میلیارد تومان اختلاس می کند اما تا فساد عمومی نمی شود حراست و هیات از آن خبری ندارد اما در بازنشست نمودن یک فعال صنفی چون محمدرضا رمضانزاده نهادها از هم پیشی می گیرند و نهاد زیرمجموعه وزارتخانه آموزش و پرورش و دولت نسبت به سایر نهادها سرعت عمل نشان می دهد؟!
واعجبا از این همه تناقض!
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران تاکید می کند ما انتظار داریم وزارتخانه از حقوق فعالان صنفی دفاع نماید نه اینکه زمینه سرکوب فراهم کند.
بیشک در صورتی که روند فعلی ادامه یابد شورا در راستای دفاع از حقوق فعالان صنفی به اقدامات اعتراضی دست خواهد زد.
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران
۱۴ خرداد ۱۳۹۸
🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
https://t.me/kashowra
Telegram
کانال شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
منبع مستند اطلاعیه ها، بیانیه ها، فراخوانها و نامه های سرگشاده شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، این کانال می باشد. (مقالات ونوشته های افراد، گروهها و احزاب که از این کانال پخش شود، لزومادیدگاه شورا نیست.)
💢زندانها مدرسه شدهاند.
✍: جعفر ابراهیمی / معلم
مهر ۱۳۸۸ با فرزاد کمانگر در بند ۷ زندان اوین همبند بودم فرزاد که سالهازندان بود فضای بند را خوب میشناخت من علاقمند بودم که از کار تدریس و معلمی را در بند ادامه دهم همان موقع تعدادی از زندانیان بیسواد را شناخته بودم و کارم شروع شده بود فرزاد یک روز از من خواست با #علی_حیدریان* ریاضی کار کنم برنامه تدریسم در زندان شکل گرفته بود. هنوز دادگاه نرفته بودم و ماه چهارم بازداشت موقتم بود وکیلم درخواست داده بود تا تشکیل دادگاه با قرار وثیقه آزاد شوم قاضی پرونده مرا احضار کرده بود. وکیلم فکر می کرد لابد برای ابلاغ حکم وثیقه است اما نظر قاضی چیز دیگری بود وقتی با دستبند وارد اتاق قاضی شدم بدون اینکه سرش را بالا کند گفت توی بند چکار می کنی؟ گفتم کار خاصی نمی کنم گفت پس چرا زندانیها را دور خودت جمع کردی؟ گفتم معلمم آموزش سواد می دهم سرش را بالا آورد و گفت بیا امضا کن رفتم برگه را خواندم ابلاغ تمدید حکم بازداشت بود امضا کردم یاد جمله " زندانها را دانشگاه میکنیم" افتادم. از آن موقع به بعد هر وقت اسم معلم زندانی که می شنوم یاد همین جمله می افتم.
مدارس ما به لحاظ فیزیکی و کالبدی که تفاوتی ندارد با زندان ندارد بیهوده نیست مدرسه در ناخودآگاه جمعی بسیاری با زندان و پادگان تداعی میگردد. در این سالها آمار کودکان زندانی در مراکز اصلاح و تربیت هم که کم نشده است یعنی از سه رکن اصلی آموزش دو رکن در زندانها موجود است کافی است رکن سوم یعنی معلم هم اضافه شود تا بتوان گفت "زندانها مدرسه شدهاند".
بیهوده نیست که معلمان شعار می دادند
از کردستان تا تهران
معلمان در زندان
به مدد پروندهسازی و اتهامات واهی بر فعالان صنفی فرهنگیان، فرادستان اگر نتوانستند در طول این چهل سال با اصلاح در شکل تنبیهی زندان خروجی مثبت داشته باشند و شعار "زندانها را دانشگاه میکنیم" محقق سازند اما حالا میتوانند ادعا کنند با زندانی کردن معلمان و کودکان آسیب دیده عملا "زندانها را مدرسه کردهاند" امروز وقتی با آقای #محمدعلی_زحمتکش، معلم زندانی، در زندان عادل آباد شیراز صحبت می کردم مدام هی این جمله توی ذهنم می آمد که واقعا "زندانها مدرسه شدهاند".
وقتی از او خواستم کمی از شرایطش بگوید گفت همبند زندانیان سیاسی است و کمی از شرایط عمومی بند گفت و اصلا اشاره به سختی زندان و مشکلاتش نکرد و وقتی از او خواستم تا اجازه دهد تشکلها و شورای هماهنگی به وی بخاطر هزینههای زندان کمک مالی کنند محترمانه و بزرگوارانه تشکر کرد و گفت که نیاز ندارد اما حتما معلمها و انسانهایی هستند که گمنام و نیازمند هستند. من از این همه صفا و صداقت لذت بردم و فکر کردم زندان عادلآباد هم دارد مثل اوین و گوهردشت و زندان مرکزی سنندج و زندان بجنورد و مشهد و ... دارد مدرسه می شود.
به همان اندازه که آقایان در ساختن مدرسه و آباد کردن آن ناتوان هستند و مدارس کپری و فرسوده یک لکه ننگ بر پیشانی دولتمردان است در ساختن زندان توانمند و پر از ایده هستند.
لابد نشستهاند و با خود فکر کردند ما اگر
نتوانستیم از زندان خروجی خوب داشته باشیم حالا آدم های خوب را وارد زندان می کنیم و ...در ثانی مگر غیر از این است که الان مدارس هم دست کمی از زندان ندارند چه اشکالی دارد معلم مدرسه باشد یا زندان.
۱۵ خرداد ۱۳۹۸
#معلمان_دربند
#محمدعلی_زحمتکش
#زندان
*علی حیدریان هم پرونده فرزاد کمانگر بود عاشق یاد گرفتن بود دیپلم نگرفته بود و زیر حکم اعدام میخواست درس بخواند ریاضی سوم تجربی به او درس میدادم هیچ مطلبی را دو بار برایش نگفتم بار اول یاد می گرفت من از زندان آزاد شدم و خبر قبولی را به من داد اما در اردیبهشت ۸۹ با فرزاد و سه زندانی سیاسی دیگر به دار آویخته شد.
منبع :
🆔 @moalemokargar
http://bield.info/jebrahimi/
🔻🔻🔻
🆔 @kahimeh
✍: جعفر ابراهیمی / معلم
مهر ۱۳۸۸ با فرزاد کمانگر در بند ۷ زندان اوین همبند بودم فرزاد که سالهازندان بود فضای بند را خوب میشناخت من علاقمند بودم که از کار تدریس و معلمی را در بند ادامه دهم همان موقع تعدادی از زندانیان بیسواد را شناخته بودم و کارم شروع شده بود فرزاد یک روز از من خواست با #علی_حیدریان* ریاضی کار کنم برنامه تدریسم در زندان شکل گرفته بود. هنوز دادگاه نرفته بودم و ماه چهارم بازداشت موقتم بود وکیلم درخواست داده بود تا تشکیل دادگاه با قرار وثیقه آزاد شوم قاضی پرونده مرا احضار کرده بود. وکیلم فکر می کرد لابد برای ابلاغ حکم وثیقه است اما نظر قاضی چیز دیگری بود وقتی با دستبند وارد اتاق قاضی شدم بدون اینکه سرش را بالا کند گفت توی بند چکار می کنی؟ گفتم کار خاصی نمی کنم گفت پس چرا زندانیها را دور خودت جمع کردی؟ گفتم معلمم آموزش سواد می دهم سرش را بالا آورد و گفت بیا امضا کن رفتم برگه را خواندم ابلاغ تمدید حکم بازداشت بود امضا کردم یاد جمله " زندانها را دانشگاه میکنیم" افتادم. از آن موقع به بعد هر وقت اسم معلم زندانی که می شنوم یاد همین جمله می افتم.
مدارس ما به لحاظ فیزیکی و کالبدی که تفاوتی ندارد با زندان ندارد بیهوده نیست مدرسه در ناخودآگاه جمعی بسیاری با زندان و پادگان تداعی میگردد. در این سالها آمار کودکان زندانی در مراکز اصلاح و تربیت هم که کم نشده است یعنی از سه رکن اصلی آموزش دو رکن در زندانها موجود است کافی است رکن سوم یعنی معلم هم اضافه شود تا بتوان گفت "زندانها مدرسه شدهاند".
بیهوده نیست که معلمان شعار می دادند
از کردستان تا تهران
معلمان در زندان
به مدد پروندهسازی و اتهامات واهی بر فعالان صنفی فرهنگیان، فرادستان اگر نتوانستند در طول این چهل سال با اصلاح در شکل تنبیهی زندان خروجی مثبت داشته باشند و شعار "زندانها را دانشگاه میکنیم" محقق سازند اما حالا میتوانند ادعا کنند با زندانی کردن معلمان و کودکان آسیب دیده عملا "زندانها را مدرسه کردهاند" امروز وقتی با آقای #محمدعلی_زحمتکش، معلم زندانی، در زندان عادل آباد شیراز صحبت می کردم مدام هی این جمله توی ذهنم می آمد که واقعا "زندانها مدرسه شدهاند".
وقتی از او خواستم کمی از شرایطش بگوید گفت همبند زندانیان سیاسی است و کمی از شرایط عمومی بند گفت و اصلا اشاره به سختی زندان و مشکلاتش نکرد و وقتی از او خواستم تا اجازه دهد تشکلها و شورای هماهنگی به وی بخاطر هزینههای زندان کمک مالی کنند محترمانه و بزرگوارانه تشکر کرد و گفت که نیاز ندارد اما حتما معلمها و انسانهایی هستند که گمنام و نیازمند هستند. من از این همه صفا و صداقت لذت بردم و فکر کردم زندان عادلآباد هم دارد مثل اوین و گوهردشت و زندان مرکزی سنندج و زندان بجنورد و مشهد و ... دارد مدرسه می شود.
به همان اندازه که آقایان در ساختن مدرسه و آباد کردن آن ناتوان هستند و مدارس کپری و فرسوده یک لکه ننگ بر پیشانی دولتمردان است در ساختن زندان توانمند و پر از ایده هستند.
لابد نشستهاند و با خود فکر کردند ما اگر
نتوانستیم از زندان خروجی خوب داشته باشیم حالا آدم های خوب را وارد زندان می کنیم و ...در ثانی مگر غیر از این است که الان مدارس هم دست کمی از زندان ندارند چه اشکالی دارد معلم مدرسه باشد یا زندان.
۱۵ خرداد ۱۳۹۸
#معلمان_دربند
#محمدعلی_زحمتکش
#زندان
*علی حیدریان هم پرونده فرزاد کمانگر بود عاشق یاد گرفتن بود دیپلم نگرفته بود و زیر حکم اعدام میخواست درس بخواند ریاضی سوم تجربی به او درس میدادم هیچ مطلبی را دو بار برایش نگفتم بار اول یاد می گرفت من از زندان آزاد شدم و خبر قبولی را به من داد اما در اردیبهشت ۸۹ با فرزاد و سه زندانی سیاسی دیگر به دار آویخته شد.
منبع :
🆔 @moalemokargar
http://bield.info/jebrahimi/
🔻🔻🔻
🆔 @kahimeh
📣 دوستان عزیز
این اطلاعیه شروع به کار کمپین ما برای خرید یک چاردیواری برای کودکان بازمانده از تحصیل است لطفا در حد توان ما را یاری نمایید.
در صورت واریز وجه به حساب انجمن لطفا تصویر فیش را برای من ارسال نمایید.🌺🌺🌺🌺
زیادِ قربانتان
جعفر ابراهیمی
🔴اطلاعیه آغاز به کار #کمپین_چاردیواری
#چاردیواری
خانهای برای کودکان، خانهای برای برابری
«انجمن یاری کودکان در معرض خطر» نهادی اجتماعی، مستقل، داوطلبانه و غیرِدولتی است که در راستای تحقق حقوق و منافع کودکان از سال ۸۶ به صورت رسمی فعالیت میکند.
ما در انجمن یاری باور داریم که هر کودک حق دارد از بهداشت، آموزش، فراغت و رشد سالم برخوردار باشد، بدون هیچ تبعیض اقتصادی، اجتماعی، قومیتی، نژادی، مذهبی، جنسیتی و ملّی.
ما ضمن طرح و مطالبه حقوق کودکان از نهادهای مسئول دولتی و عمومی، به اندازه توان خویش در دو خانه کودکیار #شاهدشهر و #صباشهر (در شهرستان شهریار) که توسط انجمن یاری تاسیس شدهاند، حمایتهای رایگان آموزشی، بهداشتی و اجتماعی برای #کودکان_کار و طرد شده از تحصیل فراهم میکنیم.
ساختمان هر دو خانه کودکیار در حال حاضر استیجاری است و با توجه به افزایش مداوم اجارهها، انجمن توان ادامه فعالیت در ساختمانهای استیجاری را ندارد.
برای تداوم فعالیتهای این دو خانه کودکیار، تصمیم گرفتهایم تا با جلب کمکهای انسانهایی که دغدغه کودکان، بالاخص کودکان کار و #طرد_شده_از_تحصیل را دارند، دو ساختمان خریداری کنیم.
#چاردیواری هایی از آنِ کودکان؛ تا با رفع دلنگرانیهای مداوم از اتمام قرارداد ساختمان و بالارفتن اجارهبها، بتوانیم تمام تمرکز خود را بر آموزش و حمایت از کودکان بگذاریم و از خانه به دوشی هر ساله رها شویم.
داشتن این #چاردیواری در #صباشهر، نیازمند ۲۲۰ میلیون تومان پول است که تا به حال ۱۰۰ میلیون تومان از این مبلغ تامین شده و انجمن یاری برای تامین ۱۲۰ میلیون تومان باقیمانده، تا نیمه تیرماه فرصت دارد. امید داریم تا با حمایت مالی شما این امکان فراهم شود و در این راه، دست شما را به گرمی میفشاریم.
🌱 جهانِ برابر و بیتبعیض، جهانِ شایسته کودکان!
شماره حساب انجمن یاری کودکان درمعرض خطر
🔻شماره کارت : 5022291016974311
🔹شماره حساب: 2158107408801
🔸شماره شبا:
470570021581000740880001
به نام انجمن یاری کودکان در معرض خطر
🔔 لطفا پس از واریز پول ، در صورت تمایل تصویر فیش خود را به آیدی زیر ارسال نمایید:
راه ارتباطی در تلگرام
@CharDivari_Yari
🔹 کانال تلگرام
🆔 @ISPVC_NGO
این اطلاعیه شروع به کار کمپین ما برای خرید یک چاردیواری برای کودکان بازمانده از تحصیل است لطفا در حد توان ما را یاری نمایید.
در صورت واریز وجه به حساب انجمن لطفا تصویر فیش را برای من ارسال نمایید.🌺🌺🌺🌺
زیادِ قربانتان
جعفر ابراهیمی
🔴اطلاعیه آغاز به کار #کمپین_چاردیواری
#چاردیواری
خانهای برای کودکان، خانهای برای برابری
«انجمن یاری کودکان در معرض خطر» نهادی اجتماعی، مستقل، داوطلبانه و غیرِدولتی است که در راستای تحقق حقوق و منافع کودکان از سال ۸۶ به صورت رسمی فعالیت میکند.
ما در انجمن یاری باور داریم که هر کودک حق دارد از بهداشت، آموزش، فراغت و رشد سالم برخوردار باشد، بدون هیچ تبعیض اقتصادی، اجتماعی، قومیتی، نژادی، مذهبی، جنسیتی و ملّی.
ما ضمن طرح و مطالبه حقوق کودکان از نهادهای مسئول دولتی و عمومی، به اندازه توان خویش در دو خانه کودکیار #شاهدشهر و #صباشهر (در شهرستان شهریار) که توسط انجمن یاری تاسیس شدهاند، حمایتهای رایگان آموزشی، بهداشتی و اجتماعی برای #کودکان_کار و طرد شده از تحصیل فراهم میکنیم.
ساختمان هر دو خانه کودکیار در حال حاضر استیجاری است و با توجه به افزایش مداوم اجارهها، انجمن توان ادامه فعالیت در ساختمانهای استیجاری را ندارد.
برای تداوم فعالیتهای این دو خانه کودکیار، تصمیم گرفتهایم تا با جلب کمکهای انسانهایی که دغدغه کودکان، بالاخص کودکان کار و #طرد_شده_از_تحصیل را دارند، دو ساختمان خریداری کنیم.
#چاردیواری هایی از آنِ کودکان؛ تا با رفع دلنگرانیهای مداوم از اتمام قرارداد ساختمان و بالارفتن اجارهبها، بتوانیم تمام تمرکز خود را بر آموزش و حمایت از کودکان بگذاریم و از خانه به دوشی هر ساله رها شویم.
داشتن این #چاردیواری در #صباشهر، نیازمند ۲۲۰ میلیون تومان پول است که تا به حال ۱۰۰ میلیون تومان از این مبلغ تامین شده و انجمن یاری برای تامین ۱۲۰ میلیون تومان باقیمانده، تا نیمه تیرماه فرصت دارد. امید داریم تا با حمایت مالی شما این امکان فراهم شود و در این راه، دست شما را به گرمی میفشاریم.
🌱 جهانِ برابر و بیتبعیض، جهانِ شایسته کودکان!
شماره حساب انجمن یاری کودکان درمعرض خطر
🔻شماره کارت : 5022291016974311
🔹شماره حساب: 2158107408801
🔸شماره شبا:
470570021581000740880001
به نام انجمن یاری کودکان در معرض خطر
🔔 لطفا پس از واریز پول ، در صورت تمایل تصویر فیش خود را به آیدی زیر ارسال نمایید:
راه ارتباطی در تلگرام
@CharDivari_Yari
🔹 کانال تلگرام
🆔 @ISPVC_NGO