چند ترفند جالب :
- نیش حشرات در پیک نیک اذیتتون میکنه...؟؟
کافیه توی یک بشقاب مقداری نوشابه بریزید و یکم دورتر از خودتون قرار بدید...
- نگران بوی دهانتون هستین..؟؟
کافیه بعد مسواک زدن دهانتون رو با آب نمک بشورید...
- ریموت ماشین، از راه دور آنتن نمیده...؟؟
کافیه ریموت رو زیر گلوتون قرار بدید تا امواجش قوی تر بشه...
- دوس دارین مورچه هارو از خونتون دور کنین...؟؟
کافیه توی مسیر حرکتشون فلفل قرمز بریزید...
- نیش پشه ها همیشه باعث آزار و اذیت میشه..؟؟
کافیه یک گلدان نعناع در اتاق خواب خود بگذارید...
- مواد غذایی داغ خوردید و زبونتون سوخته...؟؟؟
کافیه رو قسمت سوختگی شکر بپاشید...
- چجوری میشه عمر شلوار جین رو دو برابر کرد؟
فقط کافیه موقع شستن اونو برعکس کنی و بشوری
- دوس داری طلاهات برق بیفته؟
اول نیم ساعت بذارش تو آرد سفید، بعد یک ربع بذارش تو آبلیمو و جوش شیرین، چون طلاها مثل روز اولش میشه
NiNa @Kafiha
- نیش حشرات در پیک نیک اذیتتون میکنه...؟؟
کافیه توی یک بشقاب مقداری نوشابه بریزید و یکم دورتر از خودتون قرار بدید...
- نگران بوی دهانتون هستین..؟؟
کافیه بعد مسواک زدن دهانتون رو با آب نمک بشورید...
- ریموت ماشین، از راه دور آنتن نمیده...؟؟
کافیه ریموت رو زیر گلوتون قرار بدید تا امواجش قوی تر بشه...
- دوس دارین مورچه هارو از خونتون دور کنین...؟؟
کافیه توی مسیر حرکتشون فلفل قرمز بریزید...
- نیش پشه ها همیشه باعث آزار و اذیت میشه..؟؟
کافیه یک گلدان نعناع در اتاق خواب خود بگذارید...
- مواد غذایی داغ خوردید و زبونتون سوخته...؟؟؟
کافیه رو قسمت سوختگی شکر بپاشید...
- چجوری میشه عمر شلوار جین رو دو برابر کرد؟
فقط کافیه موقع شستن اونو برعکس کنی و بشوری
- دوس داری طلاهات برق بیفته؟
اول نیم ساعت بذارش تو آرد سفید، بعد یک ربع بذارش تو آبلیمو و جوش شیرین، چون طلاها مثل روز اولش میشه
NiNa @Kafiha
بچه که بودم یه بار بابام با عموم تو خونه ما بحثشون شد درحدی که همسایهها اومدن تو کوچه و میخواستن زنگ بزنن پلیس بیاد.
عموم رفت و دو سه روز بعد زن عموم زنگ زد به مامانم و بدون اینکه کلمهای راجع به دعوا حرف بزنه گفت عصر هستین یه سر بیاییم اونجا؟
مامانم هم گفت آره و باز بابام داغ کرد و گفت بیخود کردن و فلان ولی مامانم گفت من مهمون رو از خونهام بیرون نمیکنم. خلاصه اومدن و یادمه زمستون هم بود، زن عموم کیک درست کرده بود و اومدن نشستن و تا نیم ساعت فقط زن عموم و مامانم حرف میزدن از بافتنی و طرز تهیه کیک و مدرسه و ...
بابام و عموم هیچی نمیگفتن فقط تلویزیون نگاه میکردن. زن عموم میل بافتنی و کاموا رو از کیفش درآورد و ما هم دیگه کمکم از اتاق دراومدیم بیرون. همچنان بین بابام و عموم سکوت برقرار بود. دیگه یک ساعت که گذشت مامانم گفت شام بمونید و زن عموم هم قبول کرد ولی عموم قبول نمیکرد.
ما هم گیر دادیم که بمونید و خلاصه تو تعارفها مامانم پاشد برنج و خیس کرد و کاهو رو درآورد بیرون و به بابام گفت برو کباب بگیر. خلاصه با بابام و عموم رفتیم دنبال بچهها که خونه بودن از اونور هم رفتیم کباب گرفتیم، موقع کباب خریدن عموم هم پیاده شد و رفت با بابام حرف زدن، کباب و گرفتیم بابام هم بستنی سنتی خرید و برگشتیم خونه و شام همگی کنار هم بودیم و یادمه بعد شام صدای خنده بابام و عموم خونه رو برداشته بود.
این خاطره خیلی تو ذهن من پر رنگه. اهمیت رواداری و گذشت و حفظ رابطههایی که ارزشمنده، تو هر رابطهای اختلاف و درگیری به وجود میاد و نقش اطرافیان هم خیلی خیلی مهمه. من از زن عموم و مادرم رواداری و حفظ رابطه رو یاد گرفتم که چقدر ساده بدون اینکه دامن بزنن به دعوای شوهرهاشون تونستن این قضیه رو جمع کنند و همون عموم چه در زمان مریضی بابام چه بعد فوتش، یک لحظه ما رو تنها نذاشته و حواسش به ما بوده، شاید اگه همون دعوا میموند و کهنه میشد، اگه اختلافها شدیدتر میشد اتفاقهای بدتری میافتاد.
امروز هر چی اطرافم رو نگاه میکنم کافیه آدما یه اشتباه بکنن، سریع حذف میشن، آدمها تنها شدن، هیچکس تحمل شنیدن حرف مخالف رو نداره، همه میخوان به هم حمله کنن.
ما خیلی چیزها به دست آوردیم ولی خیلی چیزها هم از دست دادیم.
کاش روی تابآوری و پذیرش آدمها با هر عقیده و مسلکی که هستن بیشتر کار کنیم.
این آبدوغ خیار انقدر اداییه که باید اسمش رو بذارن
آبداخایاراتا
💬o_.bj._o
NiNa @Kafiha
عموم رفت و دو سه روز بعد زن عموم زنگ زد به مامانم و بدون اینکه کلمهای راجع به دعوا حرف بزنه گفت عصر هستین یه سر بیاییم اونجا؟
مامانم هم گفت آره و باز بابام داغ کرد و گفت بیخود کردن و فلان ولی مامانم گفت من مهمون رو از خونهام بیرون نمیکنم. خلاصه اومدن و یادمه زمستون هم بود، زن عموم کیک درست کرده بود و اومدن نشستن و تا نیم ساعت فقط زن عموم و مامانم حرف میزدن از بافتنی و طرز تهیه کیک و مدرسه و ...
بابام و عموم هیچی نمیگفتن فقط تلویزیون نگاه میکردن. زن عموم میل بافتنی و کاموا رو از کیفش درآورد و ما هم دیگه کمکم از اتاق دراومدیم بیرون. همچنان بین بابام و عموم سکوت برقرار بود. دیگه یک ساعت که گذشت مامانم گفت شام بمونید و زن عموم هم قبول کرد ولی عموم قبول نمیکرد.
ما هم گیر دادیم که بمونید و خلاصه تو تعارفها مامانم پاشد برنج و خیس کرد و کاهو رو درآورد بیرون و به بابام گفت برو کباب بگیر. خلاصه با بابام و عموم رفتیم دنبال بچهها که خونه بودن از اونور هم رفتیم کباب گرفتیم، موقع کباب خریدن عموم هم پیاده شد و رفت با بابام حرف زدن، کباب و گرفتیم بابام هم بستنی سنتی خرید و برگشتیم خونه و شام همگی کنار هم بودیم و یادمه بعد شام صدای خنده بابام و عموم خونه رو برداشته بود.
این خاطره خیلی تو ذهن من پر رنگه. اهمیت رواداری و گذشت و حفظ رابطههایی که ارزشمنده، تو هر رابطهای اختلاف و درگیری به وجود میاد و نقش اطرافیان هم خیلی خیلی مهمه. من از زن عموم و مادرم رواداری و حفظ رابطه رو یاد گرفتم که چقدر ساده بدون اینکه دامن بزنن به دعوای شوهرهاشون تونستن این قضیه رو جمع کنند و همون عموم چه در زمان مریضی بابام چه بعد فوتش، یک لحظه ما رو تنها نذاشته و حواسش به ما بوده، شاید اگه همون دعوا میموند و کهنه میشد، اگه اختلافها شدیدتر میشد اتفاقهای بدتری میافتاد.
امروز هر چی اطرافم رو نگاه میکنم کافیه آدما یه اشتباه بکنن، سریع حذف میشن، آدمها تنها شدن، هیچکس تحمل شنیدن حرف مخالف رو نداره، همه میخوان به هم حمله کنن.
ما خیلی چیزها به دست آوردیم ولی خیلی چیزها هم از دست دادیم.
کاش روی تابآوری و پذیرش آدمها با هر عقیده و مسلکی که هستن بیشتر کار کنیم.
این آبدوغ خیار انقدر اداییه که باید اسمش رو بذارن
آبداخایاراتا
💬o_.bj._o
NiNa @Kafiha
بچه ها، بخورید و بیاشامید ولی نکشید. خدا وکیلی نکشید.
گل و شیشه و قرص فلان و بیخیال شید.
۲۳ سالگی برای این وضع خیلی سن کمیه.
این عارضه ناشی از مصرف آمفتامین، مت آمفتامین و کوکایینه که فشار خون رو ناگهانی بالا میبره و عروق رو شکننده میکنه. توی مارکت ایران خیلی از ویدهایی که هستن ناخالصی دارن و جدای از عوارض خودشون و سایکوز و… میتونن باعث اینجور داستان هم بشن.
پس دوستان نکشید
پ.ن: جوون ۲۳ ساله با آمبولانس ۱۱۵ و درحال تشنجهای مداوم مراجعه کرد، رفت سیتیاسکن دیدیم اینطوریه و خونریزی وسیع مغزی کرده. دوستاش گفتن دیشب گل کشیده و خوابیده و صبح با این وضع بیدار شده ولی توی ادرارش آمفتامین هم مثبت شد. زنده هم نموند متاسفانه.
💬شجیران
NiNa @Kafiha
گل و شیشه و قرص فلان و بیخیال شید.
۲۳ سالگی برای این وضع خیلی سن کمیه.
این عارضه ناشی از مصرف آمفتامین، مت آمفتامین و کوکایینه که فشار خون رو ناگهانی بالا میبره و عروق رو شکننده میکنه. توی مارکت ایران خیلی از ویدهایی که هستن ناخالصی دارن و جدای از عوارض خودشون و سایکوز و… میتونن باعث اینجور داستان هم بشن.
پس دوستان نکشید
پ.ن: جوون ۲۳ ساله با آمبولانس ۱۱۵ و درحال تشنجهای مداوم مراجعه کرد، رفت سیتیاسکن دیدیم اینطوریه و خونریزی وسیع مغزی کرده. دوستاش گفتن دیشب گل کشیده و خوابیده و صبح با این وضع بیدار شده ولی توی ادرارش آمفتامین هم مثبت شد. زنده هم نموند متاسفانه.
💬شجیران
NiNa @Kafiha
این فیلمو ببینید تا بفهمید گاهی همه پولهای جهان هم کافی نیست. فیلم بر اساس داستان واقعی بر پایه زندگی ثروتمندترین مرد آمریکا سال ۱۹۵۷ هستش و نوه اش.
میخکوب میشید از این وضعیت وحشتناکی که تو فیلم پیش میاد.
پ.ن: قرار بود اول کوین اسپیسی نقش جی.گتی رو بازی کنه ولی نشد
#پیشنهاد_فیلم
💬Gandolf
NiNa @Kafiha
میخکوب میشید از این وضعیت وحشتناکی که تو فیلم پیش میاد.
پ.ن: قرار بود اول کوین اسپیسی نقش جی.گتی رو بازی کنه ولی نشد
#پیشنهاد_فیلم
💬Gandolf
NiNa @Kafiha
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
جزئیات جدید از فساد باشگاه مس رفسنجان در برنامه فردوسیپور
پنت هاوس و
ساعت ۶۰۰ میلیون تومانی!
NiNa @Kafiha
پنت هاوس و
ساعت ۶۰۰ میلیون تومانی!
NiNa @Kafiha
وقتی پشت سر هم به یه موضوع فکر میکنی و هیچکاری درموردش انجام نمیدی، این کارها رو بکن:
همهی فکرهای توی سرت رو بنویس و دور اونهایی که میشه درموردشون کاری بکنی دایره بکش.
و زیر اونهایی که نمیتونی کاری درموردشون بکنی، خط بکش.
حالا تمرکزت رو بذار روی فکرهایی که دورشون دایره هست و براشون برنامه بریز. و از قدمهای کوچیک شروع کن.
شروع کردن با قدمهای کوچیک از نگرانیهات کم میکنه.
NiNa @Kafiha
همهی فکرهای توی سرت رو بنویس و دور اونهایی که میشه درموردشون کاری بکنی دایره بکش.
و زیر اونهایی که نمیتونی کاری درموردشون بکنی، خط بکش.
حالا تمرکزت رو بذار روی فکرهایی که دورشون دایره هست و براشون برنامه بریز. و از قدمهای کوچیک شروع کن.
شروع کردن با قدمهای کوچیک از نگرانیهات کم میکنه.
NiNa @Kafiha