زآن باده ڪه نوشند خرابان دو عالم
اے ساقے میخانه به ما نیز بنوشان
جام ار چه ڪه دست همه ڪس ساده نیفتد
ما باختگانیم و سزاوار همانیم
#محرم_درویشی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
اے ساقے میخانه به ما نیز بنوشان
جام ار چه ڪه دست همه ڪس ساده نیفتد
ما باختگانیم و سزاوار همانیم
#محرم_درویشی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
به چه مینگری در من مبهوت؟
به چه مینگری؟
لبخند یخ زده مردی که تمام طول شب را
برای یافتن شعله ای گرم
در بوران بی امان دویده که دیدن ندارد!
به چه مینگری درمن مبهوت ؟
ای خورشید دیر دمیده عمرم
#محرم_درویشی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
به چه مینگری؟
لبخند یخ زده مردی که تمام طول شب را
برای یافتن شعله ای گرم
در بوران بی امان دویده که دیدن ندارد!
به چه مینگری درمن مبهوت ؟
ای خورشید دیر دمیده عمرم
#محرم_درویشی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
من خویش ندانم که کیستم
یا از چه رو به عالم خاکی کشاندنم
اما بعید نیست که خالق مرا فقط
در راه امتحان صبر و شکیبایی بشر
با قلب کوچکی که به جان میخرد امید
بعد از تمام دردِ های غریبانه در دلش
در انزوای جهانی عجیب و سرد
دلگرم به فردای روشنی
اینگونه، تک و تنها آفریده است.
#محرم_درویشی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
یا از چه رو به عالم خاکی کشاندنم
اما بعید نیست که خالق مرا فقط
در راه امتحان صبر و شکیبایی بشر
با قلب کوچکی که به جان میخرد امید
بعد از تمام دردِ های غریبانه در دلش
در انزوای جهانی عجیب و سرد
دلگرم به فردای روشنی
اینگونه، تک و تنها آفریده است.
#محرم_درویشی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
من خویش ندانم که کیستم
یا از چه رو به عالم خاکی کشاندنم
اما بعید نیست که خالق مرا فقط
در راه امتحان صبر و شکیبایی بشر
با قلب کوچکی که به جان میخرد امید
بعد از تمام دردِ های غریبانه در دلش
در انزوای جهانی عجیب و سرد
دلگرم به فردای روشنی
اینگونه، تک و تنها آفریده است.
#محرم_درویشی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
یا از چه رو به عالم خاکی کشاندنم
اما بعید نیست که خالق مرا فقط
در راه امتحان صبر و شکیبایی بشر
با قلب کوچکی که به جان میخرد امید
بعد از تمام دردِ های غریبانه در دلش
در انزوای جهانی عجیب و سرد
دلگرم به فردای روشنی
اینگونه، تک و تنها آفریده است.
#محرم_درویشی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
خسته ام !
کلبه ای دور از همه جا میخواهم
دور از آدمیزادان
و کومه ای آتشِ بر افروخته از چوب های خشک و تر
در شبی سرد
با زبانه های بلند
و زمانی زیادی برای به هیچ اندیشیدن
تا آرام خالی شدن از خویش
و پس از آن در تنهایی مردن
خسته ام آری
خسته ام
#محرم_درویشی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
کلبه ای دور از همه جا میخواهم
دور از آدمیزادان
و کومه ای آتشِ بر افروخته از چوب های خشک و تر
در شبی سرد
با زبانه های بلند
و زمانی زیادی برای به هیچ اندیشیدن
تا آرام خالی شدن از خویش
و پس از آن در تنهایی مردن
خسته ام آری
خسته ام
#محرم_درویشی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀