سال جدید بود و زمستان ادامه داشت
سرما ادامه داشت و باران ادامه داشت
یک سال گشته بود زمین گرد آفتاب
سرگیجه های ماه،کماکان ادامه داشت
سرمای دی به پنجره ها پشت کرده بود
ای کاش این شب این شب عریان ادامه داشت
تقویم پار، منگنه می شد به خاطرات
مادر نبود و شعر پریشان ادامه داشت
آمد بهار و مجلس غم را به توپ بست
یعنی هنوز سلطه ی سلطان ادامه داشت
قرنی جدید آمده بود از پس قرون
اما هنوز غربت انسان ادامه داشت
وا کرده بود لب به دعا هفت سین نو
اما سکوت حافظ و قرآن ادامه داشت
شاعر تمام شب به سرودن ادامه داد
باران ادامه داشت خیابان ادامه داشت...
#سعید_بیابانکی
#س
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
سرما ادامه داشت و باران ادامه داشت
یک سال گشته بود زمین گرد آفتاب
سرگیجه های ماه،کماکان ادامه داشت
سرمای دی به پنجره ها پشت کرده بود
ای کاش این شب این شب عریان ادامه داشت
تقویم پار، منگنه می شد به خاطرات
مادر نبود و شعر پریشان ادامه داشت
آمد بهار و مجلس غم را به توپ بست
یعنی هنوز سلطه ی سلطان ادامه داشت
قرنی جدید آمده بود از پس قرون
اما هنوز غربت انسان ادامه داشت
وا کرده بود لب به دعا هفت سین نو
اما سکوت حافظ و قرآن ادامه داشت
شاعر تمام شب به سرودن ادامه داد
باران ادامه داشت خیابان ادامه داشت...
#سعید_بیابانکی
#س
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
سوی تو میآیم تو از من میگریزی
شاید که میخواهی غرورم را بریزی
یک روز گفتی با منی تا آخر خط
حالا مرا خط میزنی از بسکه تیزی
هرگز نزد شیرین دل فرهاد خود را
در کام من شیرینی و قند و مویزی
حال دلم وقتی نباشی پر غبار ست
با بودنت حالم شود حال تمیزی
از دست من دامن کشان هستی فراری
ای یوسف مصری برای من عزیزی
تیر نگاهت خوردم و تسلیم گشتم
هستم اسیرت با که اکنون میستیزی؟
مانند ماهی برکهام را زیر و رو کن
جز یک نگاهی من نمیخواهم که چیزی
#فرزین_صفری
#س
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
شاید که میخواهی غرورم را بریزی
یک روز گفتی با منی تا آخر خط
حالا مرا خط میزنی از بسکه تیزی
هرگز نزد شیرین دل فرهاد خود را
در کام من شیرینی و قند و مویزی
حال دلم وقتی نباشی پر غبار ست
با بودنت حالم شود حال تمیزی
از دست من دامن کشان هستی فراری
ای یوسف مصری برای من عزیزی
تیر نگاهت خوردم و تسلیم گشتم
هستم اسیرت با که اکنون میستیزی؟
مانند ماهی برکهام را زیر و رو کن
جز یک نگاهی من نمیخواهم که چیزی
#فرزین_صفری
#س
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀