غزل ۴۴۱ دیوان شمس - صدای احمد شاملو / بربط
🎤#شاملو
بنمای رخ که باغ و گلستانم آرزوست
بگشای لب که قند فراوانم آرزوست
ای آفتاب حسن برون آ دمی ز ابر
کآن چهره مشعشع تابانم آرزوست
گفتی ز ناز بیش مرنجان مرا برو
آن گفتنت که بیش مرنجانم آرزوست
زین همرهان سست عناصر دلم گرفت
شیرِ خدا و رستمِ دستانم آرزوست
دی شیخ با چراغ همیگشت گردِ شهر
کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست
یک دست جام باده و یک دست جعد یار
رقصی چنین میانه میدانم آرزوست
#حضرت_عشق_مولانا 🌹
💖🧚🧚♀💖
@Kafee_sheerr💖💖
بنمای رخ که باغ و گلستانم آرزوست
بگشای لب که قند فراوانم آرزوست
ای آفتاب حسن برون آ دمی ز ابر
کآن چهره مشعشع تابانم آرزوست
گفتی ز ناز بیش مرنجان مرا برو
آن گفتنت که بیش مرنجانم آرزوست
زین همرهان سست عناصر دلم گرفت
شیرِ خدا و رستمِ دستانم آرزوست
دی شیخ با چراغ همیگشت گردِ شهر
کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست
یک دست جام باده و یک دست جعد یار
رقصی چنین میانه میدانم آرزوست
#حضرت_عشق_مولانا 🌹
💖🧚🧚♀💖
@Kafee_sheerr💖💖
قصه نیستم که بگوئی
نغمه نیستم که بخوانی
صدا نیستم که بشنوی
یا چیزی چنان که ببینی
یا چیزی چنان که بدانی…
من دردِ مشترکام
مرا فریاد کن
#شاملو
💖🧚🧚♀💖
@Kafee_sheerr💖💖
نغمه نیستم که بخوانی
صدا نیستم که بشنوی
یا چیزی چنان که ببینی
یا چیزی چنان که بدانی…
من دردِ مشترکام
مرا فریاد کن
#شاملو
💖🧚🧚♀💖
@Kafee_sheerr💖💖