#غرور🔥

#زیبا‌_رحیمی

یک فنجان موسیقی تقدیم نگاهتون

@kadbanoiranii

🔴 #فیلم_آموزشی

#حمص

رسانه تبلیغیاتی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر

🔴 #فیلم_آموزشی

#دلمه_کلم

                
رسانه تبلیغیاتی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر

🔴 #فیلم_آموزشی

#مینی_سمبوسه



     رسانه تبلیغیاتی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر

🔴 #فیلم_آموزشی

#لازانیا_لقمه_ای_سوخاری


رسانه تبلیغیاتی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر

🔴 #فیلم_آموزشی

#فلافل_رژیمی

نخود آبپز؛دو فنجان
پیاز متوسط؛یک عدد
سیر؛دو حبه
جعفری و شوید و پیازچه؛یک مشت
نمک، پاپریکا، زیره سبز، جوش شیرین؛از هر کدام ۱/۲ قاشق چ‌خ
روغن زیتون؛برای روی فلافل؛دو قاشق غ‌خ
دستور تهیه سس؛در صورت دلخواه
-3 قاشق غذاخوری ماست چکیده کم چرب
-2 عدد خیار
-1 قاشق چایخوری ارده
-نصف دسته شوید


رسانه تبلیغیاتی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر

🔴 #فیلم_آموزشی

#ترشی_کلم_قرمز


رسانه تبلیغیاتی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
           

🔴 #فیلم_آموزشی

#فینگرفود_الویه


مناسب تولد و دورهمی ها


رسانه تبلیغیاتی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر

🔴 #فیلم_آموزشی

#ساندویچ_فاهیتا_مرغ


رسانه تبلیغیاتی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
           

🔴 #فیلم_آموزشی

#گراتن_مرغ_کشی

مواد لازم :

پیاز ۲ تا متوسط
سینه مرغ ۱ عدد
فلفل دلمه رنگی ۱/۵
قارچ ۲۵۰ گرم
پودر سیر ۱ ق چ
پنیر پیتزا
مواد سس بشامل :
کره ۲۵ گرم
آرد سفید ۲ ق غ
۱ لیوان‌ شیر
جوز هندی


رسانه تبلیغیاتی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر

           

🔴 #فیلم_آموزشی

#کال_کباب_گیلانی



        رسانه تبلیغیاتی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر

🔴 #فیلم_آموزشی

#اسکاچتای_سیب_زمینی

سیبزمینی : ۳۰۰ گرم (۳ تا متوسط)
آرد برنج : ۱۵۰ گرم
پنیر پارمزان: ۲ ق غذاخوری
روغن زیتون: نصف استکان
آب: نصف لیوان
ادویه ها:
نمک
فلفل سیاه
رزماری (پودر نباشه)


رسانه تبلیغیاتی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر

            

#پارت۶۹۶

نه اینکه گرم در آغوشم بگیرد و از من بخواهد فقط چند دقیقه در آغوشش بمانم تا خوب مرا ببوید و موهای ابریشمنم را نوازش کند و من از او مشتاق تر باشم!


قرار نبود در آن آغوش راحت ترین خواب عمرم را داشته باشم و صد البته قرار نبود رزا از روی رفتارهای ما این قدر سریع بفهمد که چیزی این بین عوض شده است!


-صبح بخیر حاج آقا!


بوسه اش را از روی کتفم تا گردنم می کشد و خدا به من رحم کند!


رحم کند که چشمان خمار شده ام را کامل باز کنم و بتوانم از مهلکه بگریزم!


خدایا... اگر آغوشش اعتیاد آورترین مخدر دنیا نبود پس دیگر نمی دانستم چطور این حجم از سستی من در مقابل فاصله گرفتن از او را توجیه کنم!


-نمیشه امروز نری سرکار؟


و این فقط من نبودم که برایم سخت بود انگار! من این مرد را به طرز دیوانه واری می خواستم و حق نداشتم که بخواهم؟


مستانه و بی مهابا مرا در این وادی کشاند و قصد رهایی نداشت!


-نه دیروزم نرفتم همین الانم دیرم شده. بعدم محمد قرار بود جلوی رزا رعایت کنیم.


باید می گفتم. هرچند سست و وا رفته! دستش را بالا می کشد و زیر چانه ام می زند و سرم را به سمت خودش برمی گرداند.


-خب من چکار کنم که تا نزدیکم می شی قول و قرارم که هیچی خودمو اسممم یادم میره؟


ریز می خندم و چشم غره ای به او می روم که نیشش کامل باز می شود.


دوباره سر جلو می آورد که با پشت دست ضربه ی آرامی در شکمش می زنم و تشر می زنم:


-محمد من جدی ام.


دستش را روی شکمش می گذارد و می گوید:


-آخ... نزن خانوم... خیله خب چشم دیگه. الان که رزا نیست!


چشم درشت می کنم! می خواهم حساب ببرد! فقط کاش می توانستم نیشم را هم ببندم!


-رزا نباشه! اتفاقات امروز صبح فقط یه فوران احساسات آنی بود. باید همین جا تمومش کنیم تا بعد که همه چیز مشخص بشه!


رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر

#پارت۶۹۷


سرش را جلو می آورد و بوسه ای روی گونه ام می زند.


-همین جا کجاست؟ اینجا مثلا؟


لب هایش نرم و نوازش گرم بودند. و انگار جدا از محمد اختیار دار بودند و راه خود را می رفتند.


لب هایش را جلوتر می کشد روی خط لبخندم را می بوسد و با صدای دو رگه و خماری روی پوستم لب می زند:


-یا اینجا؟


تنم سست می شود و محمد و نفس های داغش بی رحمانه پیشروی می کند:


-یا شایدم اینجا...


یک نفس مانده بود تا اوضاع از اینی که هست بغرنج تر شود و من نمی گذاشتم!


لب هایش به لب هایم نرسیده خم می شوم و روی بازویش را گاز محکمی از گوشت می گیرم و صدای خرناسی که از گلویش خارج می شود به قهقهه ام می اندازد.


گویی که نیش خورده باشد هیسی از گلو کشید و من به دو به سمت در اتاق می دوم.

-نیفتی خانوم جلوتو نگاه کن قربون خنده هات!


دلم سر می رود!

صدایش حین اینکه دردمند بود اما نگرانی و عشق و محبتش را هم به گوشم رساند و من دلم پروانه شد برایش و به سوی صاحبش پر زد و رفت!


قدم هایم خشک شد و مطمئن بودم که دست و پایم نفرین می کنند اگر به سمتش برنگردم!


راه رفته را برمی گردم و روی صورتش خم می شوم و سریعترین بوسه ی یکهویی دنیا را به نام خودم ثبت می کنم.

صورتش را به اسارت دستانم در آورده و همچون یک مادر مهربان و جدی خط و نشان می کشم:


-این آخریش بود! فهمیدی؟ آخری! در ضمن قربون منم نرو حتی حاج آقا! خوشم نمیاد!


این بار بدون التماس درون چشمان او و قلب بی قرار درون سینه ی خودم از اتاق خارج می شوم و محمد به حرف گوش نکن ترین ورژن خودش تبدیل شده بود که حین خروجم لب زد:


-آخ حاج آقا قربونت بره!


رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر

#پارت۶۹۸

روزها از صیغه ی محرمیتی که بینمان خوانده شد می گذرد. به آن جشن دهمی که برای بچه یلدا گرفته شده بود نرفتم. هرچه محمد اصرار کرد همراهی اش نکردم.


مامان می گفت به خاطر خود یلدا نرو. می گفت روحیه زن موقع زایمان بی نهایت حساس است. به توجه نیاز دارد.


می گفت دوست دارد تمام توجهات را جلب کند و تو اگر بروی ممکن از هر کاهی کوه بسازد.


کوچکترین توجه و محبتی به من خار چشمش شود. و یلدا یک مادر است. باید روحیه خوبی داشته باشد تا به نوزادش رسیدگی کند.


می گفت به خاطر روحیه یلدا و سلامت فرزندش نرو!


من با تمام حرف هایش موافق بودم. ضمن اینکه خودم هم دلیل دیگری برای نرفتن داشتم.


محمد دیگر نمی توانست رفتارش را کنترل کند. این باعث می شد که خیلی زودتر از اینکه همه چیز را بینمان حل کنیم همه از موضوع خبردار شوند.


با توجه به حساسیت های محمد که همه ی خانواده و اقوامشان خوب از آن مطلع بودند، محال بود که لو نرویم و همه از محرمیت ما خبر دار نشوند.


وقتی پیشش بودم، در اتومبیلش، در پارک و سینما، در خانه اش، هرجا... مدام لمسم می کرد.


دستم را می گرفت. پشت دستم را می بوسید.
موهایم را نوازش می کرد. روی کتف و سرشانه ام بوس گاه مورد علاقه اش بود!


و هیچوقت دیگر تنها نشدیم. بوسه هایش از سرشانه ام فراتر نرفت.


همه چیز بینمان تقریبا آرام بود. دوباری بصورت جدی بحثمان شد. اما اجازه ی قهر نداد.


می گفت این باشد قرار ما که بعد از هر بحثی ابتدا آشتی کنیم و بعد در صلح و صفا مشکلاتمان را بررسی کنیم. گمانم می ترسید.


احساس ناامنی می کرد. فکر می کرد که دلخوری هایم ممکن است آن قدر بزرگ شوند که او دیگر از پسش برنیاید.


و دروغ چرا گاهی از حساسیت هایش بی نهایت حرصی می شدم اما سعی می کردم درک کنم.
به خاطر خودم به خاطر رزا...
او را هم درک می کردم.


رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر

#پارت۶۹۹

دوست داشتنش این گونه بود. آسیبی به من نمی رساند علاقه ی بیش از حد او... اما عصبی ام می کرد.


اگر شب می شد و هنوز بیرون بودم بارها تماس می گرفت. کلافه ام می کرد.


هربار که پر شالم از روی شانه ام پایین می افتاد و می دید من اقدام به درست کردنش نمی کنم، خودش دست به کار می شد و این حرصم را در می آورد.


یا مثلا با شالم جلوی مانتوهای بازم را می پوشاند.


گاهی به خودم نهیب می زدم که سر این مسائل کوچک نباید اوقات خودم و او را تلخ کنم اما وقت هایی که حوصله اش را نداشتم حس در بند بودن می کردم.


مامان می گفت به خاطر این است که یک عمر کسی به من نگفته چه کنم و کجا بروم. به قولی آقا بالا سر نداشته ام.


می گفت به او جواب پس نده اما اگر قبولش کرده ای، اگر که در زندگی ات جایگاهی دارد، پس یاد بگیر که نظر او را هم در همه زوایای روزمره ات بپرسی.


به نظرش احترام بگذاری و احترام طلب کنی. می گفت یاد بگیر که زندگی منم منم ندارد. ما که می شوی باید بد و خوبش را در کنار هم بپذیری.


تو هم از او بپرس. از حالش، از روزی که سپری کرده و از چالش هایی که با آن روبرو بوده است. این حس نزدیکی بینتان را بیشتر می کند. تو هم به اندازه ی او پیگیرش باش. همه چیز یک طرفه و فقط از جانب و محمد نباشد.


می گفت حتی خوب است که من هم گه گاهی در مورد ظاهر او نظر بدهم. مثلا بگویم که فلان لباس به او بیشتر می آید و فلان رنگ چهره اش را بشاش تر می کند. در مورد کوتاهی و بلندی مو ها و ریش هایش نظر بدهم.


می گفت و من همیشه ساعت ها به حرف هایش فکر می کردم. و همیشه به این نتیجه می رسیدم که درست می گوید.


خودم را تغییر نمی دادم اما با دل او هم راه می آمدم اگر او هم با دل من راه می آمد.


مهشید می گفت محمد غیرت های خرکی ندارد. هیچ وقت نشده که با اخم به لباس هایت نگاه کند. ادایش را در می آورد.


رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر

#پارت۷۰۰

جلو می آمد و دستی به صورتم می کشید و با صدای کلفتی که سعی داشت شبیه محمد باشد می گفت:


-چقدر ماه شدی با این لباس دورت بگردم هرچی میپوشی بهت میاد.


و بعد حین گفتن این ها شالم را جلوی مانتوی باز شده ام می کشید. می خندیدم و دلقک می خواندمش. ولی به نکته ی خوبی اشاره می کرد.


محمد هرگز بدخلقی نمی کرد. هرگز با تلخی گوشزد نمی کرد. این بود که هیچوقت نمی توانستم بگویم ذله ام کرده است.


چون با روی خوش از من می خواست نمی توانستم نه بگویم. البته بیشتر وقت ها!

امروز روز عید بود و قرار بود که سال تحویل را خانه ی ما باشیم. همه دور هم.


من و محمد ورزا و مامان و مهشید. شب می خوابیدیم و صبح خیلی زود به اصفهان می رفتیم.


خانواده ی محمد از ما دعوت کرده بودند تا چند روز را در باغشان بگذرانیم.


محمد می گفت ویلای بزرگی دارند. هرکسی می تواند اتاق جدگانه داشته باشد و اقامت راحتی داشته باشیم.


می گفت از صبح به گشت و گذار می رویم و شب برمی گردیم.


مامان نمی خواست بیاید اما منیر خانوم قسم خورد که اگر با ما راهی نشود خودش سوار ماشین شود و به دنبالش بیاید.


حالا محمد چند دقیقه ای بود که بیرون بود من از قصد رفتنم را طول می دادم. می خواستم یخ بین او و مامان آب شود.


و جدا از آن شاید زنی در کوچه پس کوچه های دلم بود که هوس طنازی به سرش زده بود. می خواست معشوقش بی قرارش باشد.


با دیدن تغییر چهره اش نفس در سینه اش حبس شود. عاشقانه و بی دل نگاهش کند. دلش در مشت یارش باشد!


موهایی که مابینش لایت های تیره درآورده بودم و سایه ی قشنگی بینشان افتاده بود برای منی که هیچوقت موهایم را رنگ نکرده بودم تغییر زیادی محسوب می شد.


رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر

💢آهنگ جدید

#رضا صادقی
#خداحافظ

یک جرعه موسیقی تقدیم نگاهتون

@kadbanoiranii

❄️در انتهای شب
💫چشمانٺ
❄️را آرام برهم بگذار
💫بگـــــو:
❄️امشب، با همہ زیباییهایش
💫ماڸ مڹ اسٺ
❄️و با امید فردایے زیباٺر
💫 خودٺ را بخدایـت بسپار

شبتون زیبا و در پناه خدا

@kadbanoiranii

🌸✨به نام خداوند نیکوسرشت
🍃✨که او در جهان بذرنیکی بکشت

🌸✨خــدایــا " امــروز را
🍃✨با نام تو آغاز می‌كنیم

🌸✨نام تو آرامش لحظه‌‌‌هايمان است
🍃✨ومی‌دانیم امروز بركت را مهمان
🌸✨لحظه‌‌هايمان خواهی كرد

🌸✨بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
🍃✨الـــهــی بــه امــیــد تـــو...
.
🤞👌🌹🍃 @kadbanoiranii