💐 بسم الله الرحمن الرحیم 💐
بزن لبخند دنیا لالهگون است
تمام غصههایت واژگون است
بزن لبخند از عمق وجودت
تو شادی هدیه كن بر تار و پودت
بزن لبخند خود راشاد گردان
دلت ازكینهها آزاد گردان
سلام صبحتون پر انرژی و شادی🌹
روزمان را با نام و یاد خدا شروع میکنیم
الهی به امید تو🤲
🕊♥️♥️🕊 @kadbanoiranii
بزن لبخند دنیا لالهگون است
تمام غصههایت واژگون است
بزن لبخند از عمق وجودت
تو شادی هدیه كن بر تار و پودت
بزن لبخند خود راشاد گردان
دلت ازكینهها آزاد گردان
سلام صبحتون پر انرژی و شادی🌹
روزمان را با نام و یاد خدا شروع میکنیم
الهی به امید تو🤲
🕊♥️♥️🕊 @kadbanoiranii
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#مرغ_شکم_پر یه غذای مجلسی
برای مزه دارکردن مرغ از پیاز ، سیر خورد شده به همراه نمک ، فلفل زردچوبه و پودرسیر استفاده می کنیم و مرغ رو کاملا با این مواد ماساژ می دیم و بعد یه مقدار زعفرون بهش اضافه می کنیم بعد مرغ رو چند ساعت داخل یخچال میزاریم تا مواد کامل به خودش بگیره
برای مواد میانی یک پیمانه سبزیجات معطر که شامل برگ سیر، نعناع، جعفری، شوید، گشنیز، پیازچه به همراه نصف پیمانه گردوی آسیاب شده و دوقاشق غذاخوری رب انار که البته من از رب آلوچه استفاده کردم ، به همراه نمک ، فلفل، زردچوبه، دارچین و پودر سیر استفاده می کنیم و همه ی مواد رو کاملا با هم مخلوط می کنیم.
مرغ رو از یخچال خارج می کنیم بعد سیر و پیاز رو کاملا از روی مرغ کنار میزنیم و بعد داخل شکمش رو با موادمیانی پر می کنیم، بعد شکم مرغ رو با نخ و سوزن می دوزیم تا مواد بیرون نریزه ، همینطور پاهای مرغ رو هم با نخ محکم می بندیم تا وا نره
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی بدون لینک حرامست
برای مزه دارکردن مرغ از پیاز ، سیر خورد شده به همراه نمک ، فلفل زردچوبه و پودرسیر استفاده می کنیم و مرغ رو کاملا با این مواد ماساژ می دیم و بعد یه مقدار زعفرون بهش اضافه می کنیم بعد مرغ رو چند ساعت داخل یخچال میزاریم تا مواد کامل به خودش بگیره
برای مواد میانی یک پیمانه سبزیجات معطر که شامل برگ سیر، نعناع، جعفری، شوید، گشنیز، پیازچه به همراه نصف پیمانه گردوی آسیاب شده و دوقاشق غذاخوری رب انار که البته من از رب آلوچه استفاده کردم ، به همراه نمک ، فلفل، زردچوبه، دارچین و پودر سیر استفاده می کنیم و همه ی مواد رو کاملا با هم مخلوط می کنیم.
مرغ رو از یخچال خارج می کنیم بعد سیر و پیاز رو کاملا از روی مرغ کنار میزنیم و بعد داخل شکمش رو با موادمیانی پر می کنیم، بعد شکم مرغ رو با نخ و سوزن می دوزیم تا مواد بیرون نریزه ، همینطور پاهای مرغ رو هم با نخ محکم می بندیم تا وا نره
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی بدون لینک حرامست
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#دسر_شکلاتی
شکلات سکه ای ۲۵۰گرم
خامه قنادی ۳۰۰گرم
بیسکوییت مقداری
توت فرنگی وسس شکلات برای تزیین
هم میتونید ازقالب استفاده کنید هم مثل من از قسمت انتهایی دلستر ... داخلشون رو اب بریزید یه قاشق توشون قراربدین وبزارین فریزر تاخوب یخ بزنه.شکلات سکه ای رو به روش بن ماری اب کنید وقتی اب داخل قالبها خوب یخ زدن یه ارومی جداکنید وداخل شکلات بزنید به خاطر یخ فوری میبنده وبه راحتی جدامیشه.داخلش خامه فرم گرفته بریزید یه لایه بیسکوییت خرد شده ودوباره خامه پایپ کنید وروشو با سس شکلات وتوت فرنگی تزیین کنید.
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
شکلات سکه ای ۲۵۰گرم
خامه قنادی ۳۰۰گرم
بیسکوییت مقداری
توت فرنگی وسس شکلات برای تزیین
هم میتونید ازقالب استفاده کنید هم مثل من از قسمت انتهایی دلستر ... داخلشون رو اب بریزید یه قاشق توشون قراربدین وبزارین فریزر تاخوب یخ بزنه.شکلات سکه ای رو به روش بن ماری اب کنید وقتی اب داخل قالبها خوب یخ زدن یه ارومی جداکنید وداخل شکلات بزنید به خاطر یخ فوری میبنده وبه راحتی جدامیشه.داخلش خامه فرم گرفته بریزید یه لایه بیسکوییت خرد شده ودوباره خامه پایپ کنید وروشو با سس شکلات وتوت فرنگی تزیین کنید.
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی
#شیرینی_لطیفه_تبریزی
مواد لازم
تخم مرغ: سه عدد(زرده و سفیده جدا شود)
شکر: ۹۰گرم(معادل نصف لیوان یه قاشق غذاخوری کمتر)
آرد: ۹۰گرم(دو سوم لیوان فرانسوی به اضافه یه قاشق غذاخوری)
نشاسته ذرت: ۲۵گرم(تقریبا ۳ ق.غ)
وانیل: یک چهارم ق.چ استاندارد
بکینگ پودر: یک چهارم ق.چ استاندارد
پودرقند: به میزان لازم
خامه قنادی: ۳۰۰گرم
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#شیرینی_لطیفه_تبریزی
مواد لازم
تخم مرغ: سه عدد(زرده و سفیده جدا شود)
شکر: ۹۰گرم(معادل نصف لیوان یه قاشق غذاخوری کمتر)
آرد: ۹۰گرم(دو سوم لیوان فرانسوی به اضافه یه قاشق غذاخوری)
نشاسته ذرت: ۲۵گرم(تقریبا ۳ ق.غ)
وانیل: یک چهارم ق.چ استاندارد
بکینگ پودر: یک چهارم ق.چ استاندارد
پودرقند: به میزان لازم
خامه قنادی: ۳۰۰گرم
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
🔴 #فیلم_آموزشی
#بقچه_بادمجان
مواد لازم :
گوشت چرخکرده 250 گرم
پیاز متوسط رنده شده 1 عدد
بادمجان قلمی و کشیده 5 تا 6 عدد
پوره گوجه فرنگی 400 میلی لیتر
پیاز کوچک نگینی خرد شده 1 عدد
نمکف فلفل سیاه، زردچوبه، پودر سیر به میزان لازم
خلال چوبی و گوجه گیلاسی به میزان لازم
طرز تهیه
برای تهیه این خوراک باید از بادمجان قلمی بلند و کشیده استفاده کنیم و دلیلش هم این هست که باید بادمجان ها رو به صورت نواری برش بزنیم و بعد از سرخ شدن شبیه به یک بقچه بپبچیم.برای شروع کار بعد از شستشوی بادمجان ها اون ها رو از طول برش می زنیم به صورتی که ضخامت ورقه های بادمجان حدودا تا 4 میلی متر باشه. بادمجان رو پوست نمی کنیم چون موقع سرخ شدن حالت خودش رو از دست میده و شل خواهد شد.
سپس زهر بادمجان ها رو با پاشیدن و استراحتی 20 تا 30 دقیقه ای با اون ها می گیریم و توی این مدت آب تلخ مزه و تیره رنگی از بادمجان خارج میشه که باید دور بریزیم و بعد بادمجان رو مجددا آبکشی و خشک کنیم.
در این فاصله گوشت چرخکرده رو همراه با پیاز رنده شده، نمک فلفل و زردچوبه به همراه کمی پودر سیر داخل یک کاسه می ریزیم و خیلی خوب با هم مخلوط کرده و ورز می دیم.
سپس گلوله های به اندازه یک گردوی کوچیک از گوشت جدا کرده و به صورت کوفته قلقلی فرمش میدیم
ورقه های بادمجان رو هم بعد از خشک شدن، همراه با روغن در دستگاه یا تابه سرخ می کنیم. حالا دو تا از ورقه های بادمجان رو به صورت علامت بعلاوه (+) روی تخته کارمون قرار میدیم.
یک عدد از کوفته قلقلیمون رو در مرکز بعلاوه قرار می دیم.
حالا یکی در میون، ورقه های بادمجان رو روی مرکز کوفته قلقلی قرار میدیم.
وقتی ورقه ها رو جمع کردیم، یک عدد گوجه گیلاسی رو روی بادمجان قرار می دیم و یک عدد خلال چوبی رو توی بقچه بادمجانمون فرو می کنیم تا فیکس بشه. همه بقچه هامون رو به همبچین ترتیب آماده می کنیم.
پیاز کوچیکی رو که داشتیم به صورت نگینی خرد می کنیم و بعد همراه با روغن تفت می دیم تا کمی سبک و طلایی رنگ بشه
حالا پوره گوجه فرنگی رو به پیاز های در حال تفت داده شدن اضافه می کنیم.
وقتی یه مقدار پوره همراه با پیاز تفت خورد و کمی ابش کشیده شد، نمک رو به همراه ادویه ها بهش اضافه میکنیم. اگر گوجه های شما، خیلی رنگ نداشت میتونین از یک نصف قاشق غذاخوری رب گوجه فرنگی هم استفاده کنین تا سس خوش رنگ تری داشته باشین.
حالا نوبت قرار دادن بقچه ها درون سس گوجه فرنگی میرسه. بعد از اینکه بقچه ها رو داخل سس قرار دادیم روی ظرف رو فویل بگیرید و برای ۴۵ تا ۵۰ دقیقه در دمای ۱۸۰ درجه در فر قرار بدید
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
#بقچه_بادمجان
مواد لازم :
گوشت چرخکرده 250 گرم
پیاز متوسط رنده شده 1 عدد
بادمجان قلمی و کشیده 5 تا 6 عدد
پوره گوجه فرنگی 400 میلی لیتر
پیاز کوچک نگینی خرد شده 1 عدد
نمکف فلفل سیاه، زردچوبه، پودر سیر به میزان لازم
خلال چوبی و گوجه گیلاسی به میزان لازم
طرز تهیه
برای تهیه این خوراک باید از بادمجان قلمی بلند و کشیده استفاده کنیم و دلیلش هم این هست که باید بادمجان ها رو به صورت نواری برش بزنیم و بعد از سرخ شدن شبیه به یک بقچه بپبچیم.برای شروع کار بعد از شستشوی بادمجان ها اون ها رو از طول برش می زنیم به صورتی که ضخامت ورقه های بادمجان حدودا تا 4 میلی متر باشه. بادمجان رو پوست نمی کنیم چون موقع سرخ شدن حالت خودش رو از دست میده و شل خواهد شد.
سپس زهر بادمجان ها رو با پاشیدن و استراحتی 20 تا 30 دقیقه ای با اون ها می گیریم و توی این مدت آب تلخ مزه و تیره رنگی از بادمجان خارج میشه که باید دور بریزیم و بعد بادمجان رو مجددا آبکشی و خشک کنیم.
در این فاصله گوشت چرخکرده رو همراه با پیاز رنده شده، نمک فلفل و زردچوبه به همراه کمی پودر سیر داخل یک کاسه می ریزیم و خیلی خوب با هم مخلوط کرده و ورز می دیم.
سپس گلوله های به اندازه یک گردوی کوچیک از گوشت جدا کرده و به صورت کوفته قلقلی فرمش میدیم
ورقه های بادمجان رو هم بعد از خشک شدن، همراه با روغن در دستگاه یا تابه سرخ می کنیم. حالا دو تا از ورقه های بادمجان رو به صورت علامت بعلاوه (+) روی تخته کارمون قرار میدیم.
یک عدد از کوفته قلقلیمون رو در مرکز بعلاوه قرار می دیم.
حالا یکی در میون، ورقه های بادمجان رو روی مرکز کوفته قلقلی قرار میدیم.
وقتی ورقه ها رو جمع کردیم، یک عدد گوجه گیلاسی رو روی بادمجان قرار می دیم و یک عدد خلال چوبی رو توی بقچه بادمجانمون فرو می کنیم تا فیکس بشه. همه بقچه هامون رو به همبچین ترتیب آماده می کنیم.
پیاز کوچیکی رو که داشتیم به صورت نگینی خرد می کنیم و بعد همراه با روغن تفت می دیم تا کمی سبک و طلایی رنگ بشه
حالا پوره گوجه فرنگی رو به پیاز های در حال تفت داده شدن اضافه می کنیم.
وقتی یه مقدار پوره همراه با پیاز تفت خورد و کمی ابش کشیده شد، نمک رو به همراه ادویه ها بهش اضافه میکنیم. اگر گوجه های شما، خیلی رنگ نداشت میتونین از یک نصف قاشق غذاخوری رب گوجه فرنگی هم استفاده کنین تا سس خوش رنگ تری داشته باشین.
حالا نوبت قرار دادن بقچه ها درون سس گوجه فرنگی میرسه. بعد از اینکه بقچه ها رو داخل سس قرار دادیم روی ظرف رو فویل بگیرید و برای ۴۵ تا ۵۰ دقیقه در دمای ۱۸۰ درجه در فر قرار بدید
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#تزیین_حلوا
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی
#رایس_کرسپی
یک شیرینی بسیار اسون و خوشمزه
کره 100 گرم ( من 80 گرم زدم ب نظرم زیاد بود )
شکلات مارس بزرگ 6 عدد(جایگزین این شکلات برای دوستانی که در دسترس ندارن میتونن شکلات نانی قرمز ایرانی سایز بزرگ استفاده کنن .)
چیکوپف شکلاتی 2 لیوان
کره روی حرارت ذوب میکنیم شکلات رو اضافه کرده و باقاشق هم میزنیم تا ذوب بشه همین که ذوب شدن حرارت رو خاموش میکنیم (اگه زیاد شکلات حرارت ببینه شیرینی تون سفت میشه) چیکوپف رو اضافه کرده با قاشق خوب مخلوط کنید توی سینی رو کاغذ روغنی انداخته و مواد رو بریزید نیم ساعتی بزارید یخچال تا خوب ببنده بعد برش بدین طعم این شیرینی بسیار خوشمزه اس
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#رایس_کرسپی
یک شیرینی بسیار اسون و خوشمزه
کره 100 گرم ( من 80 گرم زدم ب نظرم زیاد بود )
شکلات مارس بزرگ 6 عدد(جایگزین این شکلات برای دوستانی که در دسترس ندارن میتونن شکلات نانی قرمز ایرانی سایز بزرگ استفاده کنن .)
چیکوپف شکلاتی 2 لیوان
کره روی حرارت ذوب میکنیم شکلات رو اضافه کرده و باقاشق هم میزنیم تا ذوب بشه همین که ذوب شدن حرارت رو خاموش میکنیم (اگه زیاد شکلات حرارت ببینه شیرینی تون سفت میشه) چیکوپف رو اضافه کرده با قاشق خوب مخلوط کنید توی سینی رو کاغذ روغنی انداخته و مواد رو بریزید نیم ساعتی بزارید یخچال تا خوب ببنده بعد برش بدین طعم این شیرینی بسیار خوشمزه اس
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی
#کیک _مارس_ کافی _شاپی
.
.مواد لازم:
آرد ۱۷۵گرم
شکر ۲۲۰گرم
شیر داغ ۸۰گرم
تخم مرغ ۳عدد
بکینگپودر ۵گرم
وانیل یک ق چایخوری
روغن ۴۰گرم
پودر کاکائو ۳۰گرم
.
.
#کارامل_ خونگی
شکر ۱۵۰گرم
خامه۷۵گرم
کره ۷۵گرم
.
.
#خامه_ شکلاتی
خامه قنادی۲۵۰گرم
پودر کاکائو ۲الی۳ق غ
❗️دمای فر هم۱۷۵درجه به مدت ۴۰تا ۴۵دقیقه و قالبی که استفاده کردم۲۰سانت بود
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#کیک _مارس_ کافی _شاپی
.
.مواد لازم:
آرد ۱۷۵گرم
شکر ۲۲۰گرم
شیر داغ ۸۰گرم
تخم مرغ ۳عدد
بکینگپودر ۵گرم
وانیل یک ق چایخوری
روغن ۴۰گرم
پودر کاکائو ۳۰گرم
.
.
#کارامل_ خونگی
شکر ۱۵۰گرم
خامه۷۵گرم
کره ۷۵گرم
.
.
#خامه_ شکلاتی
خامه قنادی۲۵۰گرم
پودر کاکائو ۲الی۳ق غ
❗️دمای فر هم۱۷۵درجه به مدت ۴۰تا ۴۵دقیقه و قالبی که استفاده کردم۲۰سانت بود
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی
#کیک_مارس
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#کیک_مارس
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی
#کیک_مارس
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#کیک_مارس
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی
#کاپ_کیک_تیرامیسو
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#کاپ_کیک_تیرامیسو
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#ترفند_شکستن_پوست_سخت_گردوی_سوزنی
گردوی سوزنی یکی از انواع گردو است که مغز آن را به سادگی نمی توانید جدا کنید. در این نوع گردو، مغز در درون پوسته چوبی فرو می رود و به دلیل برجستگیهای زیادی که در پوسته چوبی گردو وجود دارد، هنگام شکستن و جداکردن، مغز خرد شده و به شکل کامل (چهارپر یا دوپر) خارج نمیشود.
اما برای جدا کردن مغز این نوع گردو یک ترفند کاربردی وجود دارد
روش اول :
اینه که آب رومیزاریم جوش بیاد. بعدگردوهاروداخل آب جوش میریزیم.پنج دقیقه اجازه میدیم جوش بخوره. بعدداخل صافی ریخته، یکمی که آبش رفت راحت هم شکسته میشه وهم راحت ازپوست جدامیشه. بعدمغزشو میزاریم در دمای محیط تا خشک بشه.
سپس گردوها را بردارید و با فشار دست یا چاقو باز کنید و مغزها را خارج کنید. این ترفند به شما کمک می کند خیلی ساده تر گردوهای سوزنی را باز کنید و مغرش را خارج کنید.
برای شکستن گردو با گردو شکن کافی است که دهانه گردو شکن را باز کنید و گردو را بین آن قرار دهید و یک فشار دهید گردو ترک می خورد و می توانید مغز آن را به طور سالم خارج کنید.
روش دوم:
گردو ها رو به مدت ۸ ساعت در آب و نمک بخیسانید. بعدش به راحتی مغز گردو از پوسته جدا میشه
روش سوم:
گردو ها رو به مدت یک روز در آب بخیسانید.
بعدش مغز گردو به راحتی از پوسته جدا میشود.
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
گردوی سوزنی یکی از انواع گردو است که مغز آن را به سادگی نمی توانید جدا کنید. در این نوع گردو، مغز در درون پوسته چوبی فرو می رود و به دلیل برجستگیهای زیادی که در پوسته چوبی گردو وجود دارد، هنگام شکستن و جداکردن، مغز خرد شده و به شکل کامل (چهارپر یا دوپر) خارج نمیشود.
اما برای جدا کردن مغز این نوع گردو یک ترفند کاربردی وجود دارد
روش اول :
اینه که آب رومیزاریم جوش بیاد. بعدگردوهاروداخل آب جوش میریزیم.پنج دقیقه اجازه میدیم جوش بخوره. بعدداخل صافی ریخته، یکمی که آبش رفت راحت هم شکسته میشه وهم راحت ازپوست جدامیشه. بعدمغزشو میزاریم در دمای محیط تا خشک بشه.
سپس گردوها را بردارید و با فشار دست یا چاقو باز کنید و مغزها را خارج کنید. این ترفند به شما کمک می کند خیلی ساده تر گردوهای سوزنی را باز کنید و مغرش را خارج کنید.
برای شکستن گردو با گردو شکن کافی است که دهانه گردو شکن را باز کنید و گردو را بین آن قرار دهید و یک فشار دهید گردو ترک می خورد و می توانید مغز آن را به طور سالم خارج کنید.
روش دوم:
گردو ها رو به مدت ۸ ساعت در آب و نمک بخیسانید. بعدش به راحتی مغز گردو از پوسته جدا میشه
روش سوم:
گردو ها رو به مدت یک روز در آب بخیسانید.
بعدش مغز گردو به راحتی از پوسته جدا میشود.
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی
#دسر_کره_بادام_زمینی_شکلاتی
برای لایه شکلاتی
۱ فنجان چیپس شکلات
۱ قاشق غذاخوری روغن نارگیل آب شده
برای لایه کره بادام زمینی:
۱/۲ فنجان کره بادام زمینی
۱/۴ فنجان عسل
۲ قاشق غذاخوری روغن نارگیل آب شده
نمک در صورت تمایل
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#دسر_کره_بادام_زمینی_شکلاتی
برای لایه شکلاتی
۱ فنجان چیپس شکلات
۱ قاشق غذاخوری روغن نارگیل آب شده
برای لایه کره بادام زمینی:
۱/۲ فنجان کره بادام زمینی
۱/۴ فنجان عسل
۲ قاشق غذاخوری روغن نارگیل آب شده
نمک در صورت تمایل
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#دسر_بقچه_عروس
برای پنکیک شکلاتی:
۲ عدد تخم مرغ
۱ استکان شکر
نصف استکان روغن مایع
نوک قاشق چایخوری نمک
۱ قاشق مربا خوری وانیل
۱ قاشق مربا خوری بیکینگ پودر
۱ لیوان آرد (اگر مایع بنظرتون خیلی شُل اومد یکم بیشتر)
۲-۳ قاشق غذا خوری پودر کاکائو
۱ لیوان شیر
برای داخلش:
۲ پاکت خامه زده شده سفت
برای تزیین:
پودر نارگیل
پسته یا هر مغز خورد شده دیگه
مواد رنگی تزیین کیک و شیرینی به سلیقه خودتون
سس شکلات
برای تهیه پنکیک تمام مواد رو با هم مخلوط کرده و خوب بزنین تا یک دست بشه. مثل تصویر حدود یکملاقه توی یک ماهیتابه نچسب داغ و تخت ریخته و پنکیکها رو درست کنین.
خامه روحسابی بزنین تا سفت بشه و مثل تصویر روی نصف هر پنکیک تقسیم کنین، یواش هر کدوم رو کمی تا کرده و توی مواد تزیین فرو کنین
(دقت کنین که خمیرها باید انقدر نرم و نازک باشن که به راحتی بشه اینطوری تاشون کرد و باز نشن، پس حواسمون باشه که خمیر خیلی سفت و غلیظ نشه که ورقهها نرم و نازک بشن)
روي شيرينيها رو هم با سس شکلات تزیین کرده
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
برای پنکیک شکلاتی:
۲ عدد تخم مرغ
۱ استکان شکر
نصف استکان روغن مایع
نوک قاشق چایخوری نمک
۱ قاشق مربا خوری وانیل
۱ قاشق مربا خوری بیکینگ پودر
۱ لیوان آرد (اگر مایع بنظرتون خیلی شُل اومد یکم بیشتر)
۲-۳ قاشق غذا خوری پودر کاکائو
۱ لیوان شیر
برای داخلش:
۲ پاکت خامه زده شده سفت
برای تزیین:
پودر نارگیل
پسته یا هر مغز خورد شده دیگه
مواد رنگی تزیین کیک و شیرینی به سلیقه خودتون
سس شکلات
برای تهیه پنکیک تمام مواد رو با هم مخلوط کرده و خوب بزنین تا یک دست بشه. مثل تصویر حدود یکملاقه توی یک ماهیتابه نچسب داغ و تخت ریخته و پنکیکها رو درست کنین.
خامه روحسابی بزنین تا سفت بشه و مثل تصویر روی نصف هر پنکیک تقسیم کنین، یواش هر کدوم رو کمی تا کرده و توی مواد تزیین فرو کنین
(دقت کنین که خمیرها باید انقدر نرم و نازک باشن که به راحتی بشه اینطوری تاشون کرد و باز نشن، پس حواسمون باشه که خمیر خیلی سفت و غلیظ نشه که ورقهها نرم و نازک بشن)
روي شيرينيها رو هم با سس شکلات تزیین کرده
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی
#دسر_بقچه_عروس
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#دسر_بقچه_عروس
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
رمان #شعله_خاکستری
قسمت دویستوسیویکم
وقتی گفته بود :
- بهار فقط بخاطر تو برگشتمو میخوام هر طور شده ببینمت .
بغضش را قورت داده بود و فقط نفس های بلندی کشده بود . یاد تمام آن تحقیرها و حرفهایی که
از فامیل شنیده بود
مانند سیلابی ذهنش را از نام او شست و لبهایش را گزیده بود و پاسخ داد .
- من نمیخوام تو رو ببینم .
صدای ملتمس کسی که روزی ،بیرحمانه او را زیر پایش له کرده بود ، خنج بر گلویش میکشید .
- بهار تا باهم حرف نزنیم آروم نمیشم ... باید از خیلی چیزا باخبرت کنم ... خواهش میکنم ... یا تو
بیا ...یا بگو کجا بیام ...
باور کن دارم میمیرم بهار ... دوریت بیچاره م کرده ...دردی در این مدت کشیدم که باورش برات
مشکله ... باور کن
رودست خوردم ... بهارجون ... التماست کنم خوبه ؟... باور کن اگه نیایی دق میکنم ...
هر جمله گفتن او اشک را بیشتر به چشمانش هدیه میکرد . دلش پر درد شده بود وقتی صدایش
آنگونه مستأصل بود .
گفته بود :
- تو برام مردی کیان ... دیگه تماس نگیر .
تماس را قطع کرده بود اما پیامهایی که از دیشب مدام به گوشیش ارسال میشد آرامشش را
گرفته بود .
سر دوراهی قرار گرفته بود . میترسید برود و با حرفهای کیان اینبار قلبش از حرکت بایستد . از
طرفی میترسید
اگر نرود او بیاید و در حضور پدرش حرفهایی بزند که جریان را دوباره به نفع خودش عوض کند .
او در ضربه زدن
مهارت داشت
مارگزیده بودو از این آدم دو پا بیشتر از هر ماروموری میترسید . تهِ ته قلبش دوست نداشت بلایی
سرش بیاید .
یاد روزهای سخت گذشته که میافتاد ، دوست نداشت هیچ گاه چشمش به چشم آن نامرد
زندگیش بیوفتد ...
دل یه دل کرد و گوشی را برداشت . پیام جدید را باز کرد و به آنی رنگ از رخش پرید . تعلل جایز
نبود . میدانست این بار
با دیوانه ای افسار گسیخته روبرو خواهد بود .
شربت پرتقالی از درون یخچال بیرون کشید و تا ته سرکشید . باید رمق به دست و پایش باز
میگشت .
وقت شل وا دادن نبود. باید از موضع قدرت با او روبرو میشد . باید وارد یک معرکه ی بزرگ میشد
.
میخواست نشان دهد که در پی این یک سال پس زده شدن ، با چه بهاری روبرو خواهد بود .
بعد از نوشیدن شربت لیوانش را آب کشید و روی آبچکان آویزان کرد . در حال خشک کردن
دستانش بود .
- بهار میخوام برم خرید چیزی لازم نداری ؟
با ترس از جا پرید . دستش را روی قلبش گذاشت و گفت :
- وای ترسیدم ... شما کی از حموم اومدین بیرون !
- واه مگه جن دیدی که ترسیدی ... من ده دقیقه ای میشه اومدم بیرون لباسامو هم روی رخت
آویز پهن کردم ... انگار
تو حالت خوش نیستا ... نکنه ........
حرفش را نیمه تمام گذاشت و به صورت بهار خیره شد . نگران گفت :
- چیزیت شده ؟ چرا رنگت پریده ؟
سرش را پایین انداخت و گفت
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
قسمت دویستوسیویکم
وقتی گفته بود :
- بهار فقط بخاطر تو برگشتمو میخوام هر طور شده ببینمت .
بغضش را قورت داده بود و فقط نفس های بلندی کشده بود . یاد تمام آن تحقیرها و حرفهایی که
از فامیل شنیده بود
مانند سیلابی ذهنش را از نام او شست و لبهایش را گزیده بود و پاسخ داد .
- من نمیخوام تو رو ببینم .
صدای ملتمس کسی که روزی ،بیرحمانه او را زیر پایش له کرده بود ، خنج بر گلویش میکشید .
- بهار تا باهم حرف نزنیم آروم نمیشم ... باید از خیلی چیزا باخبرت کنم ... خواهش میکنم ... یا تو
بیا ...یا بگو کجا بیام ...
باور کن دارم میمیرم بهار ... دوریت بیچاره م کرده ...دردی در این مدت کشیدم که باورش برات
مشکله ... باور کن
رودست خوردم ... بهارجون ... التماست کنم خوبه ؟... باور کن اگه نیایی دق میکنم ...
هر جمله گفتن او اشک را بیشتر به چشمانش هدیه میکرد . دلش پر درد شده بود وقتی صدایش
آنگونه مستأصل بود .
گفته بود :
- تو برام مردی کیان ... دیگه تماس نگیر .
تماس را قطع کرده بود اما پیامهایی که از دیشب مدام به گوشیش ارسال میشد آرامشش را
گرفته بود .
سر دوراهی قرار گرفته بود . میترسید برود و با حرفهای کیان اینبار قلبش از حرکت بایستد . از
طرفی میترسید
اگر نرود او بیاید و در حضور پدرش حرفهایی بزند که جریان را دوباره به نفع خودش عوض کند .
او در ضربه زدن
مهارت داشت
مارگزیده بودو از این آدم دو پا بیشتر از هر ماروموری میترسید . تهِ ته قلبش دوست نداشت بلایی
سرش بیاید .
یاد روزهای سخت گذشته که میافتاد ، دوست نداشت هیچ گاه چشمش به چشم آن نامرد
زندگیش بیوفتد ...
دل یه دل کرد و گوشی را برداشت . پیام جدید را باز کرد و به آنی رنگ از رخش پرید . تعلل جایز
نبود . میدانست این بار
با دیوانه ای افسار گسیخته روبرو خواهد بود .
شربت پرتقالی از درون یخچال بیرون کشید و تا ته سرکشید . باید رمق به دست و پایش باز
میگشت .
وقت شل وا دادن نبود. باید از موضع قدرت با او روبرو میشد . باید وارد یک معرکه ی بزرگ میشد
.
میخواست نشان دهد که در پی این یک سال پس زده شدن ، با چه بهاری روبرو خواهد بود .
بعد از نوشیدن شربت لیوانش را آب کشید و روی آبچکان آویزان کرد . در حال خشک کردن
دستانش بود .
- بهار میخوام برم خرید چیزی لازم نداری ؟
با ترس از جا پرید . دستش را روی قلبش گذاشت و گفت :
- وای ترسیدم ... شما کی از حموم اومدین بیرون !
- واه مگه جن دیدی که ترسیدی ... من ده دقیقه ای میشه اومدم بیرون لباسامو هم روی رخت
آویز پهن کردم ... انگار
تو حالت خوش نیستا ... نکنه ........
حرفش را نیمه تمام گذاشت و به صورت بهار خیره شد . نگران گفت :
- چیزیت شده ؟ چرا رنگت پریده ؟
سرش را پایین انداخت و گفت
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
رمان #شعله_خاکستری
قسمت دویستوسیودوم
نه ... چیزیم نیست... بی هوا صداتونو شنیدم هول کردم .
از کنارش گذشت و از آبسردکن لیوانی آب برداشت و بعد نوشیدن جرعه ای گفت :
- آهان ... خیالم راحت شد ... فکر کردم فهمیدی کیان برگشته برای همین ناراحتی ... هرچند که،
برای تو نباید مهم باشه .
اون دیگه زن و زندگی خودشو داره ... تو هم زندگی خودت رو ...دروغ میگم ؟!
نمیدانست در پس این حرفها چه منظوری نهفته بود دستی روی بازوهایش کشید و گفت :
- مگه باید غیر این باشه ...
- ببین من دارم میرم خرید برای شام هم میخوام سوسیس و کالباس بگیرم .نمیخواد به کاری ،
کار داشته باشی برو
بشین پای درسات .
آب دهانش را قورت داد و گفت :
- میخوام یه سر تا انقالب برم اگه اومدین نبودم دلواپس نشین ... سعی میکنم زود برگردم .
- خب اگه کتاب میخوای ...چرا به بابات نمیگی برات بخره ؟... میدونی که امروز هوا چقدر گرم
شده ... هنوز تابستون شروع نشده از زمین و آسمون آتیش میباره .
بهار به سمت اتاقش حرکت کرد و گفت :
- باید خودم برم ... برای بابا سخته با اون حالش بره برای من دنبال کتاب .
- پس زود برگرد ... گوشیتم ببر .
- چشم .
نمیدانست آن دروغ را از کجا به زبان آورد .هر چه بود نمیخواست دوباره حرفش روی زبانها بیوفتد
..
بعد از رفتن رؤیا آماده شد . با دیدن چهره ی ساده ی خود شیطان درونش سر به طغیان در آورد
با لبخند خبیثی رژ صورتی را روی لبانش کشید . مژه های بلندش را با کمی ریمل ، بیشتر در
معرض نمایش گذاشت .
با هر حرکتی که انجام میداد لبخندش عمیق تر و اراده اش برای رفتن و تمام کردن آن اتصال
کوچکی که کیان از آن نام برده بود قوی تر میشد .
امروز روزِ از زمین بلند شدنش بود . امروز روزی بود که حرفهای یک سال پیش را باید در
صورتش میکوبید تا جرأت
نکند به او فکر کند . نامردی که روزی مردانه هایش را دوست داشت الان از هر نامردی برایش
نامردتر شده بود که
با وجود داشتن همسر برایش پیامهای عاشقانه و در خواستهای عاجزانه میداد .
باید این رشته را مانند کاری که خودش کرد از ریشه قطع میکرد .درست با ترفند خودش ، در دل
خندید و گفت :
- آماده باش آقا کیان دارم میام .
وارد محله ی قدیمشان شده بود . دیگر هیچ حسی به آن محل و آن خانه ی قدیمی نداشت . بی
رگ شده بود .
از وقتی آسایش خانه ی جدید را دیده بود، هرگز یادی از این خانه و محله نکرده بود . دروغ بود
بگوید دلش برای
اهالی آن خانه هم تنگ نشده ... خیلی هم تنگ شده بود .
زمانی که در ایام عید نتوانسته بود عمه بهنازش را بخاطر سفرشان به کیش ببیند ،تازه فهمیده بود
چقدر برایش مهم بود دیدن آن عمه ای که روزی حکم مادر را برایش داشت ...
از ماشینش پیاده شد . دستی یه مانتو و شالش کشید . امروز بهترین مانتویش را پوشیده بود .
مانتویی شیک و
مجلسی به رنگ سرمه ای با دکمه های طلایی که با شال سفید و آرایشی که کرده بود، زیبایی
خاصی به قامت و
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
قسمت دویستوسیودوم
نه ... چیزیم نیست... بی هوا صداتونو شنیدم هول کردم .
از کنارش گذشت و از آبسردکن لیوانی آب برداشت و بعد نوشیدن جرعه ای گفت :
- آهان ... خیالم راحت شد ... فکر کردم فهمیدی کیان برگشته برای همین ناراحتی ... هرچند که،
برای تو نباید مهم باشه .
اون دیگه زن و زندگی خودشو داره ... تو هم زندگی خودت رو ...دروغ میگم ؟!
نمیدانست در پس این حرفها چه منظوری نهفته بود دستی روی بازوهایش کشید و گفت :
- مگه باید غیر این باشه ...
- ببین من دارم میرم خرید برای شام هم میخوام سوسیس و کالباس بگیرم .نمیخواد به کاری ،
کار داشته باشی برو
بشین پای درسات .
آب دهانش را قورت داد و گفت :
- میخوام یه سر تا انقالب برم اگه اومدین نبودم دلواپس نشین ... سعی میکنم زود برگردم .
- خب اگه کتاب میخوای ...چرا به بابات نمیگی برات بخره ؟... میدونی که امروز هوا چقدر گرم
شده ... هنوز تابستون شروع نشده از زمین و آسمون آتیش میباره .
بهار به سمت اتاقش حرکت کرد و گفت :
- باید خودم برم ... برای بابا سخته با اون حالش بره برای من دنبال کتاب .
- پس زود برگرد ... گوشیتم ببر .
- چشم .
نمیدانست آن دروغ را از کجا به زبان آورد .هر چه بود نمیخواست دوباره حرفش روی زبانها بیوفتد
..
بعد از رفتن رؤیا آماده شد . با دیدن چهره ی ساده ی خود شیطان درونش سر به طغیان در آورد
با لبخند خبیثی رژ صورتی را روی لبانش کشید . مژه های بلندش را با کمی ریمل ، بیشتر در
معرض نمایش گذاشت .
با هر حرکتی که انجام میداد لبخندش عمیق تر و اراده اش برای رفتن و تمام کردن آن اتصال
کوچکی که کیان از آن نام برده بود قوی تر میشد .
امروز روزِ از زمین بلند شدنش بود . امروز روزی بود که حرفهای یک سال پیش را باید در
صورتش میکوبید تا جرأت
نکند به او فکر کند . نامردی که روزی مردانه هایش را دوست داشت الان از هر نامردی برایش
نامردتر شده بود که
با وجود داشتن همسر برایش پیامهای عاشقانه و در خواستهای عاجزانه میداد .
باید این رشته را مانند کاری که خودش کرد از ریشه قطع میکرد .درست با ترفند خودش ، در دل
خندید و گفت :
- آماده باش آقا کیان دارم میام .
وارد محله ی قدیمشان شده بود . دیگر هیچ حسی به آن محل و آن خانه ی قدیمی نداشت . بی
رگ شده بود .
از وقتی آسایش خانه ی جدید را دیده بود، هرگز یادی از این خانه و محله نکرده بود . دروغ بود
بگوید دلش برای
اهالی آن خانه هم تنگ نشده ... خیلی هم تنگ شده بود .
زمانی که در ایام عید نتوانسته بود عمه بهنازش را بخاطر سفرشان به کیش ببیند ،تازه فهمیده بود
چقدر برایش مهم بود دیدن آن عمه ای که روزی حکم مادر را برایش داشت ...
از ماشینش پیاده شد . دستی یه مانتو و شالش کشید . امروز بهترین مانتویش را پوشیده بود .
مانتویی شیک و
مجلسی به رنگ سرمه ای با دکمه های طلایی که با شال سفید و آرایشی که کرده بود، زیبایی
خاصی به قامت و
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
رمان #شعله_خاکستری
قسمت دویستوسیوسوم
صورتش بخشیده بود .
با دستانی که از سرما یخ زده بود زنگ را فشرد . بدون آنکه سوالی شود در با صدای تیکی باز شد .
به آهستگی پا درون حیاط گذاشت . بهناز را در کنار باغچه در حال کندن سبزی هایی دید که
خودش کاشته بود .
با بسته شدن در، سر بهناز به سمتش چرخید . سلام آرامی گفت . بهناز با دیدنش با ذوق از روی
دو زانویش برخاست .
دستی به کمر زد .
به سمتش رفت و با شوق او را در آغوش کشید . چشمانش برق میزد از شادی ، مشخص بود
چقدر سرحال و شاد است .
- خیلی خوش اومدی بهارم ... عزیز دل عمه خوبی؟
بهار آرام سرش را به زیر انداخت و گفت :
- ممنون عمه ... شما خوبی ؟
- معلومه که خوبم ... کیانم برگشته ... تو هم فهمیدی که برگشته و اومدی ؟.... آره عمه جون ؟!
بهار از حرف بهناز حیرت کرد . چه اشتباهی کرده بود که وعده ی مالقات را در پارک نگذاشته بود .
به جهنم که هوا گرم
بود . بهتر از این آبروریزی بود.
آب دهانش را قورت داد و گفت :
- نه عمه من به دلخواه خودم نیومدم ... کیان گفته حرف مهمی داره که میخواد بهم بگه... منم
اومدم تا گوش کنم و برم .
بهناز ذوق زده دستانش را به هم مالید و خاکش را تکان داد و گفت :
- اهان ... خوب کاری کردی عمه جون ... هوا گرمه برو تو الان منم میام... کیان تو اتاقشه ...
غریبی نکن عمه به قربونت
بهار نفس عمیقی کشید و وارد سالن پذیرایی شد . بدون مکث ضربه ای به در اتاق زد . منتظر
شنیدن صدایش بود که
در با شتاب به رویش باز شد ...
در بهت و ناباوری بهم خیره شدند . بوی تند سیگار مشامش را آزرد . صورت سرخ کیان و نگاه
های مشتاقش را نادیده
گرفت و به اتاق نگاهی انداخت .کیان راه را باز کرد و او را به داخل دعوت کرد .
دود سفیدی در فضا پخش شده بود . به بینیش چینی داد و به طرف صندلی چرخان پشت میز رفت
.
برایش جالب بود انقدر نفرت در دلش انباشته شده بود که هیچ جایی برای نگاه مشتاقش ، در
دلش نمانده بود.
نگاه پر از حیرت کیان را نادیده گرفتن سخت بود . اما افسار نگاهش را در دست گرفته بود .
صاف و محکم روی صندلی نشست و سینه اش را جلوداد ، دستانش را در هم گره زد . نگاهی بی
تفاوت و سرد به
او کرد . آهی کشید و با لحنی که پر از کنایه بود گفت :
- خوش اومدی پسر عمه ... همسر گرامیتون کجا تشریف دارن ؟
- بهار !!... بهار ... تو چقدر ....
- ببین پسرعمه ی عزیز فکر کنم خبردار شدی فاصله ی خونه مون تا اینجا چقدر زیاده ... منم
باید تا داییت برنگشته
خونه، برگردم ... وقتی برای این نگاههای مثال پر از حیرت ندارم ... حرفی داری بگو .
کیان آب دهانش را قورت داد و گفت :
- خیلی تغییر کردی ؟ فکر نمیکردم این جور ببینمت .
بهار پوزخندی زد و گفت
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
قسمت دویستوسیوسوم
صورتش بخشیده بود .
با دستانی که از سرما یخ زده بود زنگ را فشرد . بدون آنکه سوالی شود در با صدای تیکی باز شد .
به آهستگی پا درون حیاط گذاشت . بهناز را در کنار باغچه در حال کندن سبزی هایی دید که
خودش کاشته بود .
با بسته شدن در، سر بهناز به سمتش چرخید . سلام آرامی گفت . بهناز با دیدنش با ذوق از روی
دو زانویش برخاست .
دستی به کمر زد .
به سمتش رفت و با شوق او را در آغوش کشید . چشمانش برق میزد از شادی ، مشخص بود
چقدر سرحال و شاد است .
- خیلی خوش اومدی بهارم ... عزیز دل عمه خوبی؟
بهار آرام سرش را به زیر انداخت و گفت :
- ممنون عمه ... شما خوبی ؟
- معلومه که خوبم ... کیانم برگشته ... تو هم فهمیدی که برگشته و اومدی ؟.... آره عمه جون ؟!
بهار از حرف بهناز حیرت کرد . چه اشتباهی کرده بود که وعده ی مالقات را در پارک نگذاشته بود .
به جهنم که هوا گرم
بود . بهتر از این آبروریزی بود.
آب دهانش را قورت داد و گفت :
- نه عمه من به دلخواه خودم نیومدم ... کیان گفته حرف مهمی داره که میخواد بهم بگه... منم
اومدم تا گوش کنم و برم .
بهناز ذوق زده دستانش را به هم مالید و خاکش را تکان داد و گفت :
- اهان ... خوب کاری کردی عمه جون ... هوا گرمه برو تو الان منم میام... کیان تو اتاقشه ...
غریبی نکن عمه به قربونت
بهار نفس عمیقی کشید و وارد سالن پذیرایی شد . بدون مکث ضربه ای به در اتاق زد . منتظر
شنیدن صدایش بود که
در با شتاب به رویش باز شد ...
در بهت و ناباوری بهم خیره شدند . بوی تند سیگار مشامش را آزرد . صورت سرخ کیان و نگاه
های مشتاقش را نادیده
گرفت و به اتاق نگاهی انداخت .کیان راه را باز کرد و او را به داخل دعوت کرد .
دود سفیدی در فضا پخش شده بود . به بینیش چینی داد و به طرف صندلی چرخان پشت میز رفت
.
برایش جالب بود انقدر نفرت در دلش انباشته شده بود که هیچ جایی برای نگاه مشتاقش ، در
دلش نمانده بود.
نگاه پر از حیرت کیان را نادیده گرفتن سخت بود . اما افسار نگاهش را در دست گرفته بود .
صاف و محکم روی صندلی نشست و سینه اش را جلوداد ، دستانش را در هم گره زد . نگاهی بی
تفاوت و سرد به
او کرد . آهی کشید و با لحنی که پر از کنایه بود گفت :
- خوش اومدی پسر عمه ... همسر گرامیتون کجا تشریف دارن ؟
- بهار !!... بهار ... تو چقدر ....
- ببین پسرعمه ی عزیز فکر کنم خبردار شدی فاصله ی خونه مون تا اینجا چقدر زیاده ... منم
باید تا داییت برنگشته
خونه، برگردم ... وقتی برای این نگاههای مثال پر از حیرت ندارم ... حرفی داری بگو .
کیان آب دهانش را قورت داد و گفت :
- خیلی تغییر کردی ؟ فکر نمیکردم این جور ببینمت .
بهار پوزخندی زد و گفت
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
رمان #شعله_خاکستری
قسمت دویستوسیوچهارم
چیه منتظر بودی منو هنوزم مثل اون روزها خوار و ذلیل ببینی ؟... هههه... گذشت اون دوران ...
منم اون بالا خدایی دارم که حواسش بهم هست .
کیان نزدیکش ایستادوگفت :
- من خوشحالم که انقدر سرحالی ... باور کن تمام اون مدت که حالت خراب بود خودمو نفرین
میکردم ...
اما نمیتونستم حرفی بزنم ...آبروم تو فامیل میرفت ... دیدی با تو چطور رفتار کردن... با من بدتر
رفتار میکردن... چون یه دختر رو بازی داده بودم ...
- حاشا به غیرتت پسرعمه ....خوبه اعتراف میکنی که بازیم دادی ... خوبه دیدی بامن چه کردن
این فامیل ... پس چطور روت شد دوباره تقاضای دیدار کنی ... ما از این خونه رفتیم تا تمام حرف
و حدیثا تموم شه ...
- بهار با حرفایی که میزنی مشخصه اصلا منتظر برگشتنم نبودی ؟ نمیخوام باور کنم اون عشق
زیاد ..در عرض یک سال
از بین رفته !
- سه ماه ...
- چی سه ماه ؟
- میخوام بگم در عرض سه ماه اون عشق به نفرت تبدیل شد ... فراموش هم نمیشه ... چون
زجری که تو بهم دادی با هیچ
نوشدارویی درمان نمیشد جز این نفرتی که تو سینه م کاشتی ... خداروشکر ......
حرفش را نیمه تمام گذاشت و با دقت به صورت کیان خیره شد تا تاثیر حرفش را در تک تک
اجزای صورتش ببیند .
- خداروشکر کسایی بودن که در نبود تو تکه های شکسته ی قلبم رو کنار هم بچینن ...
گوشه ی چشم کیان پرید و با حرص موهای سرش را به چنگ کشید و مانند جرقه ای تکان خورد
و گفت
همین دیگه ... برای همین میخواستم ببینمت ... بهار باور کن اینا همش یه نقشه بود تا منو تو رو
از هم جدا کنن ...
اون آرمیتای نامرد با نزدیک کردن خودش به من میخواست راه رو برای برادر نامردتر از خودش
باز کنه ... از وقتی فهمیدم دارم دیوونه میشم ...
بهار پوز خندی زد و گفت :
- کی اینو فهمیدی ؟
کیان ملتمس نگاهش کرد و روبرویش روی تخت نشست و سیگاری آتش زد و با ولع کامی از
سیگار گرفت . دودش را
بیرون داد و گفت :
- وقتی تو فرودگاه داشتیم میرفتیم آرمیتا دوبار با تلفن حرف زد و گریه کرد . بعد فهمیدم بخاطر
آرشام که قهر کرده بود
به اون زنگ زده تا تلفنی خداحافظی کنه ... حساس شدم اما چیزی نگفت ...تا اینکه چندماه پیش
دیدم هر از گاهی پای
لب تاپ میشینه... بعد از فرستادن ایمیلی و خوندن چیزی اشک میریزه ... به زحمت رمزشو از زیر
زبونش بیرون
کشیدم و یه روز که خونه نبود سراغ لب تاپش رفتم .
آهی کشید و پک محکمی به سیگارش زد . بهار با دست جلوی بینی اش را گرفته بود تلخی دود
سیگار آزارش میداد ...
کیان با دیدن عکس العملش سیگار را درون جا سیگاری خاموش کرد و با دست ابرهای سفید را
از باالی سرش دور کرد .
- ببخشید ... حواسم نبود عادت به این دودها نداری .
- سوغات فرنگه ؟
- نه ...مرهم زخمهایی که خودم به قلب و روح خودم زدم ... سوغات حماقتمه
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
قسمت دویستوسیوچهارم
چیه منتظر بودی منو هنوزم مثل اون روزها خوار و ذلیل ببینی ؟... هههه... گذشت اون دوران ...
منم اون بالا خدایی دارم که حواسش بهم هست .
کیان نزدیکش ایستادوگفت :
- من خوشحالم که انقدر سرحالی ... باور کن تمام اون مدت که حالت خراب بود خودمو نفرین
میکردم ...
اما نمیتونستم حرفی بزنم ...آبروم تو فامیل میرفت ... دیدی با تو چطور رفتار کردن... با من بدتر
رفتار میکردن... چون یه دختر رو بازی داده بودم ...
- حاشا به غیرتت پسرعمه ....خوبه اعتراف میکنی که بازیم دادی ... خوبه دیدی بامن چه کردن
این فامیل ... پس چطور روت شد دوباره تقاضای دیدار کنی ... ما از این خونه رفتیم تا تمام حرف
و حدیثا تموم شه ...
- بهار با حرفایی که میزنی مشخصه اصلا منتظر برگشتنم نبودی ؟ نمیخوام باور کنم اون عشق
زیاد ..در عرض یک سال
از بین رفته !
- سه ماه ...
- چی سه ماه ؟
- میخوام بگم در عرض سه ماه اون عشق به نفرت تبدیل شد ... فراموش هم نمیشه ... چون
زجری که تو بهم دادی با هیچ
نوشدارویی درمان نمیشد جز این نفرتی که تو سینه م کاشتی ... خداروشکر ......
حرفش را نیمه تمام گذاشت و با دقت به صورت کیان خیره شد تا تاثیر حرفش را در تک تک
اجزای صورتش ببیند .
- خداروشکر کسایی بودن که در نبود تو تکه های شکسته ی قلبم رو کنار هم بچینن ...
گوشه ی چشم کیان پرید و با حرص موهای سرش را به چنگ کشید و مانند جرقه ای تکان خورد
و گفت
همین دیگه ... برای همین میخواستم ببینمت ... بهار باور کن اینا همش یه نقشه بود تا منو تو رو
از هم جدا کنن ...
اون آرمیتای نامرد با نزدیک کردن خودش به من میخواست راه رو برای برادر نامردتر از خودش
باز کنه ... از وقتی فهمیدم دارم دیوونه میشم ...
بهار پوز خندی زد و گفت :
- کی اینو فهمیدی ؟
کیان ملتمس نگاهش کرد و روبرویش روی تخت نشست و سیگاری آتش زد و با ولع کامی از
سیگار گرفت . دودش را
بیرون داد و گفت :
- وقتی تو فرودگاه داشتیم میرفتیم آرمیتا دوبار با تلفن حرف زد و گریه کرد . بعد فهمیدم بخاطر
آرشام که قهر کرده بود
به اون زنگ زده تا تلفنی خداحافظی کنه ... حساس شدم اما چیزی نگفت ...تا اینکه چندماه پیش
دیدم هر از گاهی پای
لب تاپ میشینه... بعد از فرستادن ایمیلی و خوندن چیزی اشک میریزه ... به زحمت رمزشو از زیر
زبونش بیرون
کشیدم و یه روز که خونه نبود سراغ لب تاپش رفتم .
آهی کشید و پک محکمی به سیگارش زد . بهار با دست جلوی بینی اش را گرفته بود تلخی دود
سیگار آزارش میداد ...
کیان با دیدن عکس العملش سیگار را درون جا سیگاری خاموش کرد و با دست ابرهای سفید را
از باالی سرش دور کرد .
- ببخشید ... حواسم نبود عادت به این دودها نداری .
- سوغات فرنگه ؟
- نه ...مرهم زخمهایی که خودم به قلب و روح خودم زدم ... سوغات حماقتمه
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر