#پارت420
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
#پارت420
دلم به اذیت کردنش رضا نیست!
مخصوصا که خودمم از وجود آرد لابه لای موهام حس انزجار بهم دست داده...
ازش میخوام که یه دست لباس همراه با حوله با خودش بیاره....
رودخونه ای این اطراف بود که میشد به راحتی تنو بدنمون رو از وجود آرد تهی کنه و داخلش آب تنی کنیم!
( نيلوفر )
با شگفتی به جوش و خروشِ رودخونه خیره میشم و مردد نوک انگشتای پامو درون آب فرو میبرم...
خنکای آب پامو قلقلک میده و حس لذت بخشی رو بهم القا میکنه!
صدای هومانو نزدیک گوشم حس میکنم:
_منتظرچی هستی؛ برو دیگه!
سرکج میکنم و با مظلومیت میگم :
_میترسم خُب...یکم سرعتش زیاد نیست؟
اگه آب ببرتم من نمیتونم شنا کنم!
نگاه عجیبی بهم میندازه...
یه نگاه هدفدار توام با خونسردی!
با یه حرکت تی شرتشو از تنش خارج میکنه.
چشم گرد میکنم و لب میگزم از بی شرمیش!
بی اختیار نگاهمو به سمته دیگه ای سوق میدم و سعی میکنم هوسِ نگاه کردن به عضلات پیچ در پیچ و خوش تراششو سرکوب کنم!
حواسم پرتِ رودخونه و طبیعت بکر روبه رومه و متوجه نمیشم چطور زیر پام خالی میشه و در هوا معلق میشم...
جیغ هراسونی میکشم و ماهیچه هام منقبض میشن...!
به خودم که میام یه جفت تیله تخس و مشکی رنگ جلو چشامه و هومانی که منو میون بازوهای تنومندش اسیر کرده و دست زیر زانوهام انداخته!
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
دلم به اذیت کردنش رضا نیست!
مخصوصا که خودمم از وجود آرد لابه لای موهام حس انزجار بهم دست داده...
ازش میخوام که یه دست لباس همراه با حوله با خودش بیاره....
رودخونه ای این اطراف بود که میشد به راحتی تنو بدنمون رو از وجود آرد تهی کنه و داخلش آب تنی کنیم!
( نيلوفر )
با شگفتی به جوش و خروشِ رودخونه خیره میشم و مردد نوک انگشتای پامو درون آب فرو میبرم...
خنکای آب پامو قلقلک میده و حس لذت بخشی رو بهم القا میکنه!
صدای هومانو نزدیک گوشم حس میکنم:
_منتظرچی هستی؛ برو دیگه!
سرکج میکنم و با مظلومیت میگم :
_میترسم خُب...یکم سرعتش زیاد نیست؟
اگه آب ببرتم من نمیتونم شنا کنم!
نگاه عجیبی بهم میندازه...
یه نگاه هدفدار توام با خونسردی!
با یه حرکت تی شرتشو از تنش خارج میکنه.
چشم گرد میکنم و لب میگزم از بی شرمیش!
بی اختیار نگاهمو به سمته دیگه ای سوق میدم و سعی میکنم هوسِ نگاه کردن به عضلات پیچ در پیچ و خوش تراششو سرکوب کنم!
حواسم پرتِ رودخونه و طبیعت بکر روبه رومه و متوجه نمیشم چطور زیر پام خالی میشه و در هوا معلق میشم...
جیغ هراسونی میکشم و ماهیچه هام منقبض میشن...!
به خودم که میام یه جفت تیله تخس و مشکی رنگ جلو چشامه و هومانی که منو میون بازوهای تنومندش اسیر کرده و دست زیر زانوهام انداخته!
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪