کدبانوی ایرانی🌻🌼😍
1.84K subscribers
23.1K photos
29.3K videos
95 files
43.6K links
Download Telegram
#اسلایس_شکلات_و_گردو
شراره طیران عزیز


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
#پاند_کیک

این رسپی مناسب قالب ۱۶ سانت لوف هست.
مواد لازم برای پاندکیک:

۲۰۰گ تخم مرغ دمای محیط
۵۵گ عسل
۸۵ گ شکر
۸۵ گ آرد
۵ گ بیکینگ پودر
۱۷ گ پودر کاکائو شیرین نشده
۸۵ گ خامه صبحانه گرم
۴۰ گ شکلات دارک ذوب شده
۶۵ گ کره ذوب شده

دمای فر از قبل گرم شده: ۱۶۰‌درجه سانتی گراد
مدت پخت: ۳۵~۴۰ دقیقه بسته به فر خودتون.

مواد لازم برای پوشش شکلاتی🍫:

۶۰گ بادوم خرد شده ی رست شده
۲۰۰ گ شکلات دارک ۵۵٪
۵۰ گ روغن هسته انگور

🟠 شکلات رو روی بن ماری ذوب کرده، روغن رو اضافه کنید و بعد بادوم.

رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
ادامه‌ی رمان گل یاس

#پارت261


"" "" "" "" "" "" "" "" "" "" ""

روی چهارپایه ی کوتاهِ پیانو نشستم و کلاویه هارو به صدا در آوردم که آوایی ناکوک بلند شد.
دست و دلم به هیچ کاری نمیره.
قبل از بیدار شدنم هومان رفته بود!
نمیدونم عمو چه ساعتی قراره برسه و من هنوز آماده نیستم.

باز پدال پیانو رو فشردم و این بار تلاش کردم صدای بهتری تولید کنم اما نشد.
کلافه بلند شدم و به طرف پله ها رفتم.
سر و صداهایی از پایین شنیده می‌شد و کمی که دقت کردم یک صدای خیلی آشنا به گوشم خورد.

شک می کنم!
اما نه!
خودشه!

قلبم به تپش میفته...
نفسم از هیجان بند میاد و دوتا یکی پله ها رو پایین میرم..

به آخرین پله که میرسم می بینمش!
یک دیدار غیر منتظره و باور نکردنی...
چقدر دلتنگش بودم....

با دهان باز و خنده ای از سر ذوق و گریه ای از شوق به طرفش پر میکشم و با هیجان وافری صداش میزنم :


_ایلیاااا...


در کنار عمو محمد ایستاده و مشغول صحبت با الیرابتن که با شنیدن صدام برمیگردن.

ایلیا ناباورانه به من که به سمتش می دَوَم نگاه میکنه و دست هاشو برای بغل کردنم باز میکنه.

بهش میرسم...
لحظه ای مکث میکنم و به چشمای خیسش خیره میشم و بعد با شعف در آغوشِ سخاوتمندانه اش، حل میشم.

سخت همو در بر میگیریم و بی حرف رفع دلتنگی می کنیم...
باورم نمیشه که اینجوری سورپرایزم کرد!

بوسه ای روی موهام میشونه و کمی سرشو عقب میکشه و با خنده ای شیرین و اشک هایی نافرمان میگه :

_خفه ام کردی موش کوچولو...
خوبی عزیزدلم؟؟


من هم میون گریه خندیدم :

_خیییلی خوشحالم کردی ایلیا...
قربونت برم...


با ذوقی کودکانه مثل دخترکی شیش ساله بپر بپر کردم و از گردنش آویزون شدم و تازه یادم افتاد به عمو محمد سلام نکردم و حضورش رو فراموش کردم.

رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
#پارت262


با خجالت از ایلیا جدا شدم و به طرف عمو که با لبخند به شیطنت های ما نگاه میکرد، رفتم و سلام دادم.
بوسه ای که به پیشونیم زد و آغوش کوتاهش، پدرانه و محبت آمیز بود و منو یاد بابا مجتبی انداخت.

_سلام دخترم!
خداروشکر که دوباره شاد و سلامت می بینمت...

_منم خیلی از دیدنتون خوشحالم...


میدونستم که راه بسیار طولانی و خسته کننده بوده،
از سر راهشون کنار میرم و با اشاره به سالن پذیرایی میگم :

_بفرمایید توروخدا ...
سره پا نگهتون داشتم


عمو محمد به سالن میره.
خدمتکارها برای بردن دو ساک کوچک میان و الیزابت برای پذیرایی به آشپزخونه میره.

ایلیا چشم از من نمی گیره و سر تا پام رو از نظر میگذرونه...
جلو میرم و مشت آرومی به بازوش میزنم و با شوخی میگم :

_تموم شدم بسه دیگه...

بازوم رو میگیره و بازم مهمون بغلش میشم.

_نيلو داشتم دق میکردم از دوریت....
نمیتونم حال الانمو توصیف کنم...
خیلی خیلی خیلی خوبه حالم...
چقد خوبه که آبجی نیلوی خودم رو دارم میبینم...

فقط تونستم لبخند مهربونی بزنم و چونه ام لرزید...
خیلی اذیتشون کرده بودم ...


_خوب کاری کردی اومدی!


ایلیا میخواست چیزی بگه که صدای عمو مانع شد.

_بچه ها بیاید دیگه کجا موندید پس!

صدامو بالا بردم تا بهش برسه :

_الان میایم عموجان...

دست ایلیا رو گرفتم و به سمت سالن کشیدمش.

روی مبل دونفره نشستیم که عمو گفت :

_نيلو جان آماده ای؟!
برای شب بلیط برگشت داریم!


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
#پارت263


چشمام درشت شد و با تعجب تکرار کردم:

_امشب؟!

عمو سر تکون داد و ایلیا گفت :

_آره عزیزم، ما یکم استراحت کنیم، توام جمع و جور کن، با پرواز اتصالی بر میگردیم......ساعت ۱۱ شب به وقت اینجا میریم ترکیه و از اونجا به ایران ...


من.......

هومان کِی قراره برگرده؟!

به فکر فرو میرم و جواب سوال های ایلیا و عمو محمد رو با حواس پرتی و جواب های کوتاه میدم.

نیم ساعتی در کنار هم میشینم و الیزابت با قهوه و شیرینی و شکلات، ازمون پذیرایی میکنه و بعد عمو برای استراحت به یکی از اتاق ها میره و من با خودم میگم چرا حال و احوالی از هومان نپرسید؟!

_کجایی آبجی خانوم؟؟ یکم مارو تحویل بگیر...

از هپروت بیرون میام و از ایلیا راجب اوضاع و احوال مامان و بابا و دایی و زندایی می پرسم و ایلیا با حوصله درمورد همه توضیح میده...
از خرید رفتن مامان صنم و زندایی تا تعویض ماشین دایی.... همه رو تعریف میکنه....
گوش میدم بهش اما فکرم دائما سمت دیگه ای کشیده میشه.

لبم به لبخند مزین میشه...
چقدر دلم تنگ شده بود برای این مدل حرف زدن ایلیا...
با آب و تاب و نشاط آور.

وقتی حرف هاش تموم میشه، می پرسه :

_وسایلتو جمع کردی؟؟


سری به طرفین تکون میدم که میگه :

_خیلی خب پس چرا نشستی پاشو بریم، کمکت میکنم..... راستی.... این آقا هومانِ بزرگ کِی تشریف فرما میشن ما ببینیمشون؟!

بعد به حرف خودش ریز ریز میخنده و ادامه میده :

_باباش که خیلی ازش شکار بود..... چیکار کرده؟!


میدونم که چیکار کرده اما باورش نکردم و از طرفی باید رازدار خوبی باشم!


_من چه میدونم...... پدر و پسرن دیگه...... پیش میاد.....

ایلیا هیچ وقت مثل من کنجکاو نبود و پی چیزی رو نمی گرفت و الان هم همین طوره...
سری تکون میده و تایید میکنه و میگه :

_اتاقت کجاست؟

_طبقه ی بالا...

_پس پاشو بریم...

میخواد بلند شه که بازوش رو میگیرم و اجازه نمیدم و با تردید میگم :

_ بشین ايليا باهات کار دارم!

رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
#پارت264


حواسشو معطوفم میکنه و میگه :

_جونم بگو...


دودلم...
بهش زیاد فکر کردم و نمیدونم کاری که میخوام بکنم تا چه اندازه درسته....
نمیدونم از پسش بر میام یا نه؟!
ولی میخوام تلاشم رو کنم وخودم رو در این راه محک بزنم !
امیدوارم که بتونم و همین حالا تصميمم رو قطعی کردم و...
بايد ایلیا رو در جریان بزارم....

انگشتام رو درهم قفل میکنم و با کمی مِن مِن میگم :

_من میخوام اینجا بمونم.!


ابروهاش بالا میپره و بعد به خنده میفته :

_شوخی جالبی بود.... بلند شو بریم وسایلت رو جمع کن!


باز بلند میشه که دستشو میکشم و دوباره روی مبل فرود میاد :

_جدی گفتم ایلیا...


متوجه میشه که شوخی در کار نیست.
اخمش رفته رفته غلیظ میشه و مثل خودم میگه :

_منم جدی گفتم.... همین الان برو آماده شو...


نمیخوام لجبازی کنم یا باعث ناراحتیِ ایلیا و پدر و مادرم بشم، فقط یک ماه دیگه میخوام اینجا بمونم....
فقط یک ماه!...

دست ایلیا رو بین دستهام میگیرم و با لبخند میگم :

_ من یه قولی به خودم دادم..... باید بمونم و بهش عمل کنم!


_یعنی چی نيلو؟؟
چه قولی؟! چه عملی؟!
میدونی چقد پدر و مادرت دلتنگتن؟!
تو انقد خودخواه و بی فکر نبودی...!



_ نه خودخواهم نه بی فکر...
ایلیا....
تا حالا برات پیش اومده احساس کنی، یه کاری بین این همه آدم به تو محول شده و توام نتونی در برابر انجامش مقاومت کنی؟؟!


نامفهوم نگاهم می‌کنه و حرفی نمیزنه...
خودمم سردرگمم!
چرا دارم اینکارو میکنم!؟
جوابش یه کلمه اس... (نمیدونم)
انگار یکی تو مغز و قلبم همزمان حرف میزنه و من حرف هاشو انتقال میدم...
بازدمم رو با صدا بیرون میدم و تلاش می کنم قانعش کنم :


_ درکش سخته.... توضیح دادنش سخت تر!
تو فکر کن....
فکر کن.......برای نجات زندگی یک نفر باید بمونم ...!

نگاهش رنگ نگرانی میگیره و با سوءظن میگه :

_راستشو بگو نيلوفر!
اتفاقی افتاده؟!.........


اتفاق های زیادی افتاده بود اما قابل گفتن نبود....

_نه داداشم....

بین حرفم میپره :

_پس منظورت از نجات زندگی یک نفر چیه؟؟
میخوای خودتو بندازی تو خطر؟!


اینکار یک ریسک بزرگ برای من بود...
مثل رفتن به قفس شیر!
ولی باید به ایلیا اطمینان خاطر میدادم :


__منظورم از نجات زندگی، نجات روح و قلب یک آدم از سیاهیه... نه نجات جونش!
هیچ خطری نداره!

با چشمان ریز شده، هدف رو نشونه گرفت و دقیقا به نقطه وسط زد :


_هومان؟؟؟


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
#پارت265

تایید کردم و به طراحیِ میز عسلی چشم دوختم :

_ایلیا من.....
بهش مدیونم!
دوباره راه رفتنو...... حرف زدن و..... یک بار نجات جونمو.....

و در دلم اضافه میکنم ( هرچند که خودش، منو تا دم مرگ برد اما خودش هم نجاتم داد و این از هومان بعید بود !)

سکوت میکنه و به فکر فرو میره...
حالا اگر من بودم، هزار تا سوال مختلف پشت هم ردیف میکردم تا تَه تویه ی ماجرا رو در بیارم!

بلند میشه و چند قدم راه میره.
به طرفم می چرخه و با لحن سرزنشگر میگه :

_نمی فهممت نیلو
دیگه از کارات سر در نمیارم
تو خانواده ی خودتو که منتظرتن میخوای رها کنی و اینجا بمونی که چی بشه؟!
اوکی پسرعموت کمک کرده، دستش درد نکنه اما نیاز نیست تو براش جبران کنی... ما ازش تشکر می کنیم و هزینه هاییم که برای جراحیت کرده بر میگردونیم.! یکم به فکر پدر و ماد......

اجازه نمیدم ادامه بده...
به اندازه ی کافی دلتنگی پیرم رو درآورده بود و خدا میدونه که چه حالی داشتم!


_فقط یک مدت کوتاه!


دست به سینه ایستاد و چند ثانیه بهم خیره شد و بعد چشماشو بست و پوفی کشید :

_کجا یکم استراحت کنم؟!

بلند میشم و به سمت اتاق ها همراهیش میکنم و در همون حال میگم :


_این یعنی موافقت؟

_نخیر... این یعنی زنگ بزن به عمه و آقا مجتبی ازشون اجازه بگیر که بیشتر بمونی، اگه اوکی دادن، که هیچ اگه نه، باهم بر میگردیم...

معترض صداش میزنم :

_ایلیا!

در اتاق رو باز میکنه و داخل میره

_چیه؟!
نکنه فکر کردی اینم مثل جریان شمال رفتنه که بپیچونمش!
اونا الان منتظرتن...


یادش بخیر اون سفر چقد چسبید!
با اکیپ دوستان ایلیا رفتیم و ایلیا برای راضی کردن مامان و بابام چقد باهاشون حرف زد!
چرا واقعا میخوام اینجا بمونم و خانوادم رو چشم انتظار بزارم؟!
این سوالیه که بارها ازخودم می پرسم و جوابی براش ندارم فقط انگار کسی در وجودم، استخاره می‌گرفت و نتیجه ی خوب میومد.


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
Delbar Nab ~ UpMusic
Naser Zeynali ~ UpMusic
#ناصر زینعلی
#دلبرناب.....
هدیه شبانه
آهنگ پیشنهادی شامگاهی

🌹🌹 @kadbanoiranii
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌙برایت چه بخواهم
ز "خـدا" بهتر از اینكه
🌙خودش پنجره باز اتاقت باشد.

عشق، محتاج نگاهت باشد
🌙خلق، لبریز دعایت باشد
و دلت تا به ابد وصل خدایی باشد
🌙که همین نزدیکی‌ست

🌙شبتون آروم🌙 ❤️❤️

‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌@kadbanoiranii

‌‌‌‌‌‌‌
‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎🧿🦋🦋🌧🌧🌧🦋🦋🧿
‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💠💫بـه نـام آن خـداونـدی
❄️💫کــــه نــــور اســـت

💠💫خدای روز و این شور و
❄️💫طـراوت کـه از لـطـفـش

💠💫دل مـا در سُـرور اسـت
❄️💫با توکل به اسم اعظمت

💠💫روزمان را با نامت آغاز میکنیم

❄️💫بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
💠💫الـــهــی بــه امــیــد تـــو

@kadbanoiranii
.
🤞👌🌹🍃
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌹
#ولنتاین_مبارک
صدایت را برای محبت❤️
گوشهایت
را برای شفقت
دستهایت را
برای کار خیـر🌹
فکرت را بـرای حقیقت
و قلبت را بـرای❤️
عشق ورزیدن به کار ببـر❤️

تقـدیم به قلب مهـربون شمـا ❤️


@kadbanoiranii

🤞👌🌹🍃
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی

#ته_انداز_مرغ_یا_ارمنی_پلو

پارت اول

برنج هر پیمانه برای یک نفر
بال مرغ( یا هر قسمتی از مرغ)
زعفران دم کرده
لیمو ترش
نمک، فلفل سیاه، پودر سیر، آویشن


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی

#ته_انداز_مرغ_یا_ارمنی_پلو

پارت دوم

رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی

#سیب_زمینی_فنری سرخ شده به شکل گل

یه ایده خوشمزه و جالب😋

رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی

#ژله_بریلو_خانگی

کامل با تمام نکات


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی

#سالاد_توستادا


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی

#کیک_تولد_اسفنجی

طرز تهیه کامل کیک تولّد به همراه تزیین 👆🏻
(مناسب ترین کیک برای پایه کیک تولد، کیک اسفنجی هست.)



رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
#زرشک_پلو_با_مرغ_فوری

🔸برنج رو آبکش میکنیم...زرشک ها رو با پیاز داغ، زعفرون و اگه دوست داشتید با کمی شکر ( که البته من از شکر استفاده نمیکنم) تفت میدیم ، خلال بادوم رو با آب خیس کرده و با کمی کره و یک قاشق چایخوری گلاب تفت میدیم ... خلال پسته رو شسته ولی خیس نمیکنیم چون رنگش عوض میشه و بعد کمی تفت میدیم ... فیله مرغ رو به قطعات بسیار نازک برش زده و با پیاز داغ، نمک، فلفل و زردچوبه و زعفرون فراوون و البته اگه طعم کره رو دوست داشتین کمی کره به مدت یک ربع تا بیست دقیقه تفت میدیم ( اگه زمانمون بیشتر بشه ممکنه مرغها خشک بشن) و در نهایت پلو رو کشیده و بدلخواه تزئینش میکنید

رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#باقلوا

دیگه از بیرون شیرینی نخرید این باقلوای خوشمزه و فوری را درست کنید و در مراسمان و مهمانی ها استفاده کنید خیلی به صرفه هست و هم بهداشتیه

مواد لازم:

خمیر یوفکا مخصوص باقلوا
2لیوان شیر
3قاشق نشاسته ذرت
1قاشق گلاب
کره 2بسته
روغن زیتون و روغن مایع برای چرب کردن

برای شربت:
آب و شکر و چند قطره آب لیمو را روی حرارت بیزارید  وقتی که کمی غلیظ شد از روی حرارت بردارید



رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪