This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#پیتزا_اشترودل
#خمیر_جادویی
مواد لازم👇
(من این مواد دوبرابر کردم)
آب ولرم یا شیرولرم ۱لیوان
شکر ۱قاشق غ
پودرخمیرمایه ۱قاشق غ
تخم مرغ ۱عدد
روغن مایع ۶قاشق غ
نمک نوک قاشق چ
آرد ۳لیوام
❤ابتدا شیر ولرم پودر خمیرمایه و شکر را باهم مخلوط میکنیم درشو میزاریم تا به عمل بیاد
❤داخل ظرف دیگه تخم مرغ .روغن و نمک را ترکیب میکنیم خمیر مایه به عمل اومده را بهش اضافه میکنیم و درنهایت آرد را کم کم اضافه میکنیم و ورز میدیم تا خمیر نرم و لطیفی بدست بیاد
❤خمیر را داخل ظرف چرب شده میزاریم و روشم چرب میکنیم درشو میزاریم ۱ساعت استراحت کنه
❤بعداز یک الی ۱:۴۵ خمیر حجیم شده پفش را میگیریم و خمیر آماده است ومیتونیم باهاش پیتزا .پیراشکی.دونات و انواع نون را درست کنیم
✅ آردتون‌کم‌کم‌اضافه‌کنیدچون‌اگر‌زیاد‌بشه‌خمیرتون‌سفت‌میشه
✅به‌جای‌وزر دادن طولانی خمیر را ۱۰۰ بار بکوبید
✅خمیر را در جای گرم و تاریک بزارید استراحت کنه
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
#خمیر_جادویی
مواد لازم👇
(من این مواد دوبرابر کردم)
آب ولرم یا شیرولرم ۱لیوان
شکر ۱قاشق غ
پودرخمیرمایه ۱قاشق غ
تخم مرغ ۱عدد
روغن مایع ۶قاشق غ
نمک نوک قاشق چ
آرد ۳لیوام
❤ابتدا شیر ولرم پودر خمیرمایه و شکر را باهم مخلوط میکنیم درشو میزاریم تا به عمل بیاد
❤داخل ظرف دیگه تخم مرغ .روغن و نمک را ترکیب میکنیم خمیر مایه به عمل اومده را بهش اضافه میکنیم و درنهایت آرد را کم کم اضافه میکنیم و ورز میدیم تا خمیر نرم و لطیفی بدست بیاد
❤خمیر را داخل ظرف چرب شده میزاریم و روشم چرب میکنیم درشو میزاریم ۱ساعت استراحت کنه
❤بعداز یک الی ۱:۴۵ خمیر حجیم شده پفش را میگیریم و خمیر آماده است ومیتونیم باهاش پیتزا .پیراشکی.دونات و انواع نون را درست کنیم
✅ آردتون‌کم‌کم‌اضافه‌کنیدچون‌اگر‌زیاد‌بشه‌خمیرتون‌سفت‌میشه
✅به‌جای‌وزر دادن طولانی خمیر را ۱۰۰ بار بکوبید
✅خمیر را در جای گرم و تاریک بزارید استراحت کنه
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
#هات_چیپ
مواد لازم:
سیب زمینی (یا چیپس آماده)
سس کچاپ/خردل یا مایونز
ژامبون ورقه ای و خرد شده (یا فیله مرغ)
پنیر پیتزا
آویشن و فلفل
.
طرز تهیه:
برای شروع سیب زمینی هارو بصورت ورقه های نازک چیپسی خرد کنید و چندساعت داخل اب سرد بزارین و بعد داخل روغن فراوان با کمی نمک سرخ کنید(یا میتونید ازچیبس اماده استفاده کنید)
بعد داخل ظرف مورد نظر یه لایه سیب زمینی بریزین بعد کمی سس کچاب، خردل، مایونز هرکدوم که دوست داشتین
بعد کمی هم ورقه های ژامبون خردشده که به جاش مرغ هم میشه ریخت
و درنهایت کمی هم پنیر
این مراحلو چندلایه تکرار کنید تا ظرف پر بشه و بعد بزارین داخل فر یا ماکرو تا زمانیکه پنیر اب بشه و گریل بشه❤
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
مواد لازم:
سیب زمینی (یا چیپس آماده)
سس کچاپ/خردل یا مایونز
ژامبون ورقه ای و خرد شده (یا فیله مرغ)
پنیر پیتزا
آویشن و فلفل
.
طرز تهیه:
برای شروع سیب زمینی هارو بصورت ورقه های نازک چیپسی خرد کنید و چندساعت داخل اب سرد بزارین و بعد داخل روغن فراوان با کمی نمک سرخ کنید(یا میتونید ازچیبس اماده استفاده کنید)
بعد داخل ظرف مورد نظر یه لایه سیب زمینی بریزین بعد کمی سس کچاب، خردل، مایونز هرکدوم که دوست داشتین
بعد کمی هم ورقه های ژامبون خردشده که به جاش مرغ هم میشه ریخت
و درنهایت کمی هم پنیر
این مراحلو چندلایه تکرار کنید تا ظرف پر بشه و بعد بزارین داخل فر یا ماکرو تا زمانیکه پنیر اب بشه و گریل بشه❤
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
#هات_چیپ
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی
#آموزش_گل_اکلیلی
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
#آموزش_گل_اکلیلی
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کدبانوی ایرانی🌻🌼😍
#پارت269 رمان پارادوکس کلافه پوفی کشیدم و گفتم: _مشکل همینه؟ دوتایی با قیافه مظلوم گفتن: _اوهوم. _با لباس گرم برید کوه. پگاه زیر حرفت نزن. چون دفعه بعد ملیکا هم به حرفت گوش نمیده. _آخه آمین.. _آخه بی اخه. افرین دختر خوب ملیکا درحالیکه لبخند پیروزمندانه…
#پارت270
رمان پارادوکس
_ زیر حرفت نزن پگاه. قرارمون از اول همین بود.
پگاه دیگه چیزی نگفت و منم خودمو مشغول
کاغذام کردم تا درگیر بحثشون‌نشم.
ملیکا که منو بیخیال دید گفت:
_نمیخوای چیزی بپرسی؟؟
بی خیال پرسیدم:
_ ازچی؟؟
_ازینکه چه وسایلی مورد نیازه؟ کجا قرار بریم؟
با کی قرار بریم. خیلی ریلکس داری رفتار
میکنی. نه هیجانی. نه ذوقی...
سرمو بلند کردمو با لبخند گفتم:
_ وقتی قرار نیست بیام برای چی باید بپرسم یا هیجان داشته باشم؟؟؟
یه تای ابروشو انداخت بالا و گفت:
_ نیای؟؟ این دورهمی برای تمام اعضای شرکت اجباریه.
در واقع یه نوع جلسه اس که حامی برای اینکه
اعضا رفع خستگی هم بکنن تو یه جایی خارج از
محیط شرکت تشکیل میده.
لبخند رو لبم پر رنگ تر شد و گفتم:
_خوب خوش بگذره. ولی من شرایطشو ندارم واقعا.
درحالیکه هنوز تعجب تو نگاهش موج میزد گفت:
_پس الان برو زودتر به حامی بگو. چون داره
شرکتو تعطیل میکنه همه برن به کاراشون برسن.
پلکامو رو هم فشار دادم. خدایا چرا هرچی
میخواستم ازش دور شم یه چیزی مارو بهم
بیشتر نزدیک میکرد؟ به زور لبخند زدمو گفتم:
_ باشه میرم الان.
و برای اینکه بیشتر از این چیزیو خراب نکنم سریع از در اتاق زدم بیرون.
پشت در اتاقش ایستادم و چند تا نفس عمیق کشیدم.
نباید یادم میرفت اون رییس بود و جدا از
مشکلاتی که ما تو گذشته باهم داشتیم الان اون
کسیه ک من دارم پیشش کار میکنم.
به در اتاق که نزدیک شدم با شنیدن صدای اروم زنی چشام از تعجب گرد شد.
صدا اشنا نبود. یعنی اعضای شرکت نبودن. با
اینکه کنجکاو شده بودم اما به خودم گفتم این
موضوع به من ربطی نداره.
اروم تقی به در زدم و صبر کردم جواب بده:
_بله؟
@kadbanoiranii
رمان پارادوکس
_ زیر حرفت نزن پگاه. قرارمون از اول همین بود.
پگاه دیگه چیزی نگفت و منم خودمو مشغول
کاغذام کردم تا درگیر بحثشون‌نشم.
ملیکا که منو بیخیال دید گفت:
_نمیخوای چیزی بپرسی؟؟
بی خیال پرسیدم:
_ ازچی؟؟
_ازینکه چه وسایلی مورد نیازه؟ کجا قرار بریم؟
با کی قرار بریم. خیلی ریلکس داری رفتار
میکنی. نه هیجانی. نه ذوقی...
سرمو بلند کردمو با لبخند گفتم:
_ وقتی قرار نیست بیام برای چی باید بپرسم یا هیجان داشته باشم؟؟؟
یه تای ابروشو انداخت بالا و گفت:
_ نیای؟؟ این دورهمی برای تمام اعضای شرکت اجباریه.
در واقع یه نوع جلسه اس که حامی برای اینکه
اعضا رفع خستگی هم بکنن تو یه جایی خارج از
محیط شرکت تشکیل میده.
لبخند رو لبم پر رنگ تر شد و گفتم:
_خوب خوش بگذره. ولی من شرایطشو ندارم واقعا.
درحالیکه هنوز تعجب تو نگاهش موج میزد گفت:
_پس الان برو زودتر به حامی بگو. چون داره
شرکتو تعطیل میکنه همه برن به کاراشون برسن.
پلکامو رو هم فشار دادم. خدایا چرا هرچی
میخواستم ازش دور شم یه چیزی مارو بهم
بیشتر نزدیک میکرد؟ به زور لبخند زدمو گفتم:
_ باشه میرم الان.
و برای اینکه بیشتر از این چیزیو خراب نکنم سریع از در اتاق زدم بیرون.
پشت در اتاقش ایستادم و چند تا نفس عمیق کشیدم.
نباید یادم میرفت اون رییس بود و جدا از
مشکلاتی که ما تو گذشته باهم داشتیم الان اون
کسیه ک من دارم پیشش کار میکنم.
به در اتاق که نزدیک شدم با شنیدن صدای اروم زنی چشام از تعجب گرد شد.
صدا اشنا نبود. یعنی اعضای شرکت نبودن. با
اینکه کنجکاو شده بودم اما به خودم گفتم این
موضوع به من ربطی نداره.
اروم تقی به در زدم و صبر کردم جواب بده:
_بله؟
@kadbanoiranii
کدبانوی ایرانی🌻🌼😍
#پارت270 رمان پارادوکس _ زیر حرفت نزن پگاه. قرارمون از اول همین بود. پگاه دیگه چیزی نگفت و منم خودمو مشغول کاغذام کردم تا درگیر بحثشون‌نشم. ملیکا که منو بیخیال دید گفت: _نمیخوای چیزی بپرسی؟؟ بی خیال پرسیدم: _ ازچی؟؟ _ازینکه چه وسایلی مورد نیازه؟…
#پارت271
رمان پارادوکس
صدامو صاف کردم و گفتم:
_ میتونم بیام تو؟؟؟؟
چند لحظه سکوت ایجاد شد و بعد گفت:
_بفرمایید.
تعجب کردم. ازش بعید بود که بخواد با من انقدر رسمی حرف بزنه.
اروم دستگیره رو فشار دادمو در بار شد.
وارد که شدم چشمم به یه دختر خورد که رو
دسته کاناپه کنار حامی نشسته بود.
از حالت نزدیک بودنشون جا خوردم اما با دیدن
اخمای حامی و سعیش بابت دور کردن اون دختر
خودمو کنترل کردم تا کاری نکنم که حرفی بهم
بزنه. قیافه ی دختره عجیب اشنا میزد.
مطمئن بودم که یه جا دیده بودمش.
حامی با دیدنم گفت:
_ کاری داری؟
نگاه خیرمو از دختره برداشتم و زل زدم به حامی. اروم گفتم:
_ بله.
_ میشنوم.
نگاه خیره دختره کلافم کرده بود. خودمو جمع و جور کردمو گفتم:
_ درمورد فردا.
یه تای ابروشو انداخت بالاو گفت:
_ خوب؟؟
_ بچه ها میگن اردوی فردا اجباریه.
_ درست گفتن. خوب؟؟؟
دستای دختره رو شونه ی حامی نشست.
یهو چنان دادی زد که سر جای خودم پریدم.
_ میشه انقدر به من نچسبی افسانه؟؟؟
دختره با ناز گفت:
_ حامی؟؟؟
حامی و مرگ دختره ی عنتر. قلبم از جاش در
اومد بعد این بیخیال با ناز برای من حامی حامی میکنه.
حامی عصبی گفت:
_ برو خونه افسانه. برو شب میام.
_اما حامی...
_گفتم برو افسانه. عصبیم نکن.
با غیض از جاش بلند شد و نگاهی بهم انداخت. چشمای ابیش جرقه ای شد تو سرم.
خودش بود. همون دختری که تو ترکیه با حامی دیده بودمش.
پالتوشو تنش کرد و با گفتن شب منتظرت هستم از در زد بیرون.
کلافه دستشو به صورتش کشید و نفساشو پر صدا داد بیرون.
اب دهنمو قورت دادم. حالتش خیلی ترسناک شده بود.
بی حرف اومدم از اتاقش بزنم بیرون که گفت:
_ کجا؟؟؟
@kadbanoiranii
رمان پارادوکس
صدامو صاف کردم و گفتم:
_ میتونم بیام تو؟؟؟؟
چند لحظه سکوت ایجاد شد و بعد گفت:
_بفرمایید.
تعجب کردم. ازش بعید بود که بخواد با من انقدر رسمی حرف بزنه.
اروم دستگیره رو فشار دادمو در بار شد.
وارد که شدم چشمم به یه دختر خورد که رو
دسته کاناپه کنار حامی نشسته بود.
از حالت نزدیک بودنشون جا خوردم اما با دیدن
اخمای حامی و سعیش بابت دور کردن اون دختر
خودمو کنترل کردم تا کاری نکنم که حرفی بهم
بزنه. قیافه ی دختره عجیب اشنا میزد.
مطمئن بودم که یه جا دیده بودمش.
حامی با دیدنم گفت:
_ کاری داری؟
نگاه خیرمو از دختره برداشتم و زل زدم به حامی. اروم گفتم:
_ بله.
_ میشنوم.
نگاه خیره دختره کلافم کرده بود. خودمو جمع و جور کردمو گفتم:
_ درمورد فردا.
یه تای ابروشو انداخت بالاو گفت:
_ خوب؟؟
_ بچه ها میگن اردوی فردا اجباریه.
_ درست گفتن. خوب؟؟؟
دستای دختره رو شونه ی حامی نشست.
یهو چنان دادی زد که سر جای خودم پریدم.
_ میشه انقدر به من نچسبی افسانه؟؟؟
دختره با ناز گفت:
_ حامی؟؟؟
حامی و مرگ دختره ی عنتر. قلبم از جاش در
اومد بعد این بیخیال با ناز برای من حامی حامی میکنه.
حامی عصبی گفت:
_ برو خونه افسانه. برو شب میام.
_اما حامی...
_گفتم برو افسانه. عصبیم نکن.
با غیض از جاش بلند شد و نگاهی بهم انداخت. چشمای ابیش جرقه ای شد تو سرم.
خودش بود. همون دختری که تو ترکیه با حامی دیده بودمش.
پالتوشو تنش کرد و با گفتن شب منتظرت هستم از در زد بیرون.
کلافه دستشو به صورتش کشید و نفساشو پر صدا داد بیرون.
اب دهنمو قورت دادم. حالتش خیلی ترسناک شده بود.
بی حرف اومدم از اتاقش بزنم بیرون که گفت:
_ کجا؟؟؟
@kadbanoiranii
کدبانوی ایرانی🌻🌼😍
#پارت271 رمان پارادوکس صدامو صاف کردم و گفتم: _ میتونم بیام تو؟؟؟؟ چند لحظه سکوت ایجاد شد و بعد گفت: _بفرمایید. تعجب کردم. ازش بعید بود که بخواد با من انقدر رسمی حرف بزنه. اروم دستگیره رو فشار دادمو در بار شد. وارد که شدم چشمم به یه دختر خورد که…
#پارت272
رمان پارادوکس
چشامو بستم. خدا رحم کنه خیلی اخلاقش سگی
شده بود. نفسمو پر صدا دادم بیرون و گفتم:
_ اتاقم.
_ مگه با من کار نداشتی؟
زیر چشمی نگاش کردمو گفتم:
_ بعدا میام.
خودشو ول داد رو کاناپه و گفت:
_ میشنوم بگو.
برگشتم سمتش. به دیوار رو به روش تکیه دادمو گفتم:
_ ملیکا و پگاه گفتن اومدن همه اجباریه.
دست برد تو جیبیشو دنبال چیزی میگشت. تو همون حال گفت:
_ خوب؟؟
در حالیکه چشمام همراه دستاش در حال حرکت بود گفتم:
_ من نمیتونم بیام.
همون لحظه جعبه طلایی رنگی و از جیبش در
اورد که نگاهم بهش خیره شد. از داخلش یه
سیگار کشید بیرون و من بیشتر بهش مات موندم:
_درست گفتن.
_ ولی من نمیتونم.
فندکشو به سیگارش کشید پک عمیقی به سیگارش زد و گفت:
_ چرا؟؟؟
_ چون به مامانم قول دادم برم ببینمش.
دود تو دهنشو خارج کرد و گفت:
_ کنسلش کن. بندازش یه وقت دیگه.
خیره به سیگار تو دستاش عصبی گفتم:
_ نمیشه.
_ چرا نمیشه؟؟
بی توجه به سوالش بی حواس گفتم:
_ سیگار نکش.
یه لحظه مکث کرد و زل زد بهم. تازه فهمیدم
چی گفتم. اما برای جمع کردنش دیر بود. منم
خیره زل زدم بهش که بی حرف سیگار تو دستشو خاموش کرد.
@kadbanoiranii
رمان پارادوکس
چشامو بستم. خدا رحم کنه خیلی اخلاقش سگی
شده بود. نفسمو پر صدا دادم بیرون و گفتم:
_ اتاقم.
_ مگه با من کار نداشتی؟
زیر چشمی نگاش کردمو گفتم:
_ بعدا میام.
خودشو ول داد رو کاناپه و گفت:
_ میشنوم بگو.
برگشتم سمتش. به دیوار رو به روش تکیه دادمو گفتم:
_ ملیکا و پگاه گفتن اومدن همه اجباریه.
دست برد تو جیبیشو دنبال چیزی میگشت. تو همون حال گفت:
_ خوب؟؟
در حالیکه چشمام همراه دستاش در حال حرکت بود گفتم:
_ من نمیتونم بیام.
همون لحظه جعبه طلایی رنگی و از جیبش در
اورد که نگاهم بهش خیره شد. از داخلش یه
سیگار کشید بیرون و من بیشتر بهش مات موندم:
_درست گفتن.
_ ولی من نمیتونم.
فندکشو به سیگارش کشید پک عمیقی به سیگارش زد و گفت:
_ چرا؟؟؟
_ چون به مامانم قول دادم برم ببینمش.
دود تو دهنشو خارج کرد و گفت:
_ کنسلش کن. بندازش یه وقت دیگه.
خیره به سیگار تو دستاش عصبی گفتم:
_ نمیشه.
_ چرا نمیشه؟؟
بی توجه به سوالش بی حواس گفتم:
_ سیگار نکش.
یه لحظه مکث کرد و زل زد بهم. تازه فهمیدم
چی گفتم. اما برای جمع کردنش دیر بود. منم
خیره زل زدم بهش که بی حرف سیگار تو دستشو خاموش کرد.
@kadbanoiranii
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نیایش شبانه با حضـــــرت عشق ❤️❤️
باز شب است و..✨
باز دلم هوای تو دارد..💕
بار خدایا🤲
آرامش دل
جز با ذکر نام زیبای تو
حاصل نمی شود🌸
ای مهربان ترینِ مهربانان💕
دل های عزیزانم را
سرشار آرامش گردان✨🙏
آمیـــن یا رَبَّ 🙏
✨شب با تمام سیاهیِ خود
نوید روشنی را می‌دهد ...✨
الهی که به لطف خدای مهربون💕
همه روزهای تلخ و سیاه زندگیتون،
تموم بشه و برسید به روزهای روشن زندگی ✨🙏
🌸✨درپناه لطف خدا شبتون روشن✨🌸
@kadbanoiranii
باز شب است و..✨
باز دلم هوای تو دارد..💕
بار خدایا🤲
آرامش دل
جز با ذکر نام زیبای تو
حاصل نمی شود🌸
ای مهربان ترینِ مهربانان💕
دل های عزیزانم را
سرشار آرامش گردان✨🙏
آمیـــن یا رَبَّ 🙏
✨شب با تمام سیاهیِ خود
نوید روشنی را می‌دهد ...✨
الهی که به لطف خدای مهربون💕
همه روزهای تلخ و سیاه زندگیتون،
تموم بشه و برسید به روزهای روشن زندگی ✨🙏
🌸✨درپناه لطف خدا شبتون روشن✨🌸
@kadbanoiranii
🍁به نام نامت و با توکل به،
🤍اســــم اعـــظــمـــت
🍁می‌گشائیم دفتر امروزمان را
🍁بــــاشــد کـہ در پـایـان روز،
🤍مُهر تایید بندگی زینت بخش،
🍁دفــــتـــرمـــان بـــاشــد!
🍁روزتون پر از نگاه
🤍مــهــربــون خــدا،
🍁سهمِ دلتون آرامـش
🍁بسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحيمِ
🤍الــهـــی بــه امــیــد تـــو
@kadbanoiranii
🤍اســــم اعـــظــمـــت
🍁می‌گشائیم دفتر امروزمان را
🍁بــــاشــد کـہ در پـایـان روز،
🤍مُهر تایید بندگی زینت بخش،
🍁دفــــتـــرمـــان بـــاشــد!
🍁روزتون پر از نگاه
🤍مــهــربــون خــدا،
🍁سهمِ دلتون آرامـش
🍁بسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحيمِ
🤍الــهـــی بــه امــیــد تـــو
@kadbanoiranii
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_اموزشی
#_کیک_و_دسر
پارت_اول
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
#_کیک_و_دسر
پارت_اول
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_اموزشی
#_کیک_و_دسر
پارت۲
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
#_کیک_و_دسر
پارت۲
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_اموزشی
#_کیک_و_دسر
پارت۳
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
#_کیک_و_دسر
پارت۳
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_اموزشی
#_کیک_و_دسر
پارت۴
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
#_کیک_و_دسر
پارت۴
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_اموزشی
#_کیک_و_دسر
پارت آخر
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
#_کیک_و_دسر
پارت آخر
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#سالاد_زمستانی_کلم_انار
موادلازم
کلم قرمز ۱ پیمانه
ترب رنده شده ۱ پیمانه
هویج رنده شده ۱ پیمانه
انارمتوسط ۱عدد
ذرت ۱ پیمانه
شوید و جعفری خرد شده ۱ پیمانه
فلفل دلمه ای ۱ عدد
مواد سس:
روغن زیتون ، نعناع خشک ، سس انار ، پاپریکا، نمک و فلفل به میزان لازم
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
موادلازم
کلم قرمز ۱ پیمانه
ترب رنده شده ۱ پیمانه
هویج رنده شده ۱ پیمانه
انارمتوسط ۱عدد
ذرت ۱ پیمانه
شوید و جعفری خرد شده ۱ پیمانه
فلفل دلمه ای ۱ عدد
مواد سس:
روغن زیتون ، نعناع خشک ، سس انار ، پاپریکا، نمک و فلفل به میزان لازم
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی
#کیک_طرحدار
کره به دمای محیط رسیده:۲۵گرم
آرد :۲۵گرم
شکر دانه ریز:۲۰گرم
سفیده تخم مرغ :۱عدد
برای کیک کاکائویی:
تخم مرغ:۵عدد
آرد :۳پیمانه✨(به دلیل داشتن کاکائو،۳ق غ که میزان پودر کاکائو هست از مقدار آرد برداشته)✨
روغن:یک دوم پیمانه
شیر ولرم:۱پیمانه
شکر:بک و نیم پیمانه
پودر کاکائو:۳ق غ
وانیل :نصف ق چ
ب پ :یک ق م
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
#کیک_طرحدار
کره به دمای محیط رسیده:۲۵گرم
آرد :۲۵گرم
شکر دانه ریز:۲۰گرم
سفیده تخم مرغ :۱عدد
برای کیک کاکائویی:
تخم مرغ:۵عدد
آرد :۳پیمانه✨(به دلیل داشتن کاکائو،۳ق غ که میزان پودر کاکائو هست از مقدار آرد برداشته)✨
روغن:یک دوم پیمانه
شیر ولرم:۱پیمانه
شکر:بک و نیم پیمانه
پودر کاکائو:۳ق غ
وانیل :نصف ق چ
ب پ :یک ق م
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی
#کیک_طرحدار
پارت۲
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
#کیک_طرحدار
پارت۲
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG