کدبانوی ایرانی🌻🌼😍
1.84K subscribers
23.1K photos
29.2K videos
95 files
43.5K links
Download Telegram
🌈 پارت۴۰۹
#Part409

📔 رمان " مخمصه ی باران " 💖

به قلم خانم کوثر شاهینی فر 👒

🍃🍁🍂🍃🍂🍁🍃🍂🍁🍃🍂🍁🍃🍂🍁

سمتش برمیگردم ... ریز بین داره نگاهم میکنه ... شاید می خواد مچم رو بگیره ... شاید نه ، حتما ... چون بی پلک و خیره منتظره جوابه ... انتظار داشته رابطه ای باشه ؟ ... اصلا اگه باشه اون براش مهم نیست داره با کی ازدواج میکنه ؟ ...
زهر میریزم : همه این مدلی نیستن با هرکسی که دیدن بخوابن ...
کنایه ای که زدم رو می گیره که پوزخند صدا داری میزنه و میگه : انگاری رعایت کردنم اینجا جواب نمیده ! ... از این به بعد قراره با هم باشیم .. پس زبونت رو قیچی کن و بی فکر حرف نزن ...
خم میشه ... در ماشین ، سمت من رو باز میکنه ... با ابرو اشاره میزنه که یعنی برم و من پیاده میشم ... در ماشین رو کامل نبستم که گازش رو میگیره و میره ... به رفتنش نگاه میکنم .... دلم باهاش صاف نمیشه ... حتی اگه یه عمر بگذره !
*
ـ این پُفی هم خوشگله ها ... دانتل هاش ریزه کاری داره ...
بی میل سری تکون میدم ... بهنوش بازم ژورنال رو ورق میزنه ... نیشش جمع نمیشه هیچ جوره ... انگاری که اون قراره عروس بشه و باید بین لباسا یکی رو انتخاب کنه ! ... بهراد باز گوشی رو بیخ گوشش میگیره و برای بار چندم پایین میاره : برنمی داره اصلا ! ...
شاهین ـ حالا یه چی می خوریم دیگه ...
آیهان جوابش رو نمیده ، می دونه دور همیم ... می دونه و برنمی داره ... ماهک نیومده ... امشب دورهم جمعیم و ماهک نیست ... ندیدمش اصلا ... اون هیچوقت قبولم نمیکنه ... شاهین میگه : نیمرو بزنیما ...


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG