رمان #شعله_خاکستری
قسمت صدوشصتوسوم
وارد حیاط شد ودر را پشت سر بست . با دیدن بهناز و کیمیا که توی حیاط بودند سلام آرامی کرد
و از کنارشان گذشت .
کیمیا با لحن خاصی که میخواست حرص او را در بیاورد گفت :
- بهار فردا تو هم میای فرودگاه برای بدرقه ی عروس و دوماد ؟
بهار با کرختی برگشت و به کیمیا خیره شد . حس کرد دیگر از این نیش و کنایه ها آزرده نمیشود
با آرامش تمام گفت :
- نه ... کارای واجبتری دارم ...
سر کیان از پنجره ی اتاقش بیرون آمد و گفت :
- احیانا کارای واجبتون به صاحب ماشینی که الان از دم در حرکت کرد ربط نداره ؟
نگاه بهناز و کیمیا به او خیره شد . بدون آنکه حس بدی داشته باشد گفت :
- باید برم شرکت . نمی تونم برای کارایی که برام مهم نیستن مرخصی بگیرم .
با گفتن این حرف پله ها را با سرعت بالا رفت و ندید کیان چه خشمی وجودش را فرا گرفت، وقتی
طعنه ی او را شنید .
****
با ناراحتی سرش را از قاب پنجره بیرون کشید . با مشت به دیوار کنار پنجره کوبید . درد درون
استخوانهای دستش
پیچید . زیر لب غرید :
- به درک که نمیایی.... انگار براش نامه ی فدایت شوم نوشتم ... میرم و از شر اون نگاه های
مسخره ت راحت میشم .
میرم و آرزوی دیدنم رو به گور میبری ....احمقِ خودخواه .... خودخواه .
کلمه ی آخر را با فریاد از گلو خارج کرد . در اتاقش با ضرب باز شد . کیوان با حیرت نگاهش کرد و
گفت
چته روز آخری زدی به سیم آخر ... نه به اون یه ساعت پیش که مدام تو حیاط رژه میرفتی نه به
الان . با کی دعوا داری؟
خودت یا کس دیگه ؟
کیان دستی میان موهایش کشید و گفت :
- به تو ربطی نداره ... برو به کارت برس .
- خیر سرمون داداش داریم . مثلا داری برای همیشه میریا .... اینهمه مهربونیتو کجای دلم بذارم
وقتی نبودی ؟
خندید و وارد اتاق شد و گفت :
- میترسم در نبودت یاد این قیافه ی غراضه ت که بیوفتم بیشتر از نبودنت خوشحال بشم . بابا یه
جایی هم برای دلتنگ
شدنم بذار.
کیان به عمق حرف های کیوان فکر کرد . در دلش زمزمه کرد
- حتما حرف دل بهار هم همینه .خودم با رفتارم زنجیردلش رو بریدم ...
با فکر اینکه بعد از رفتنش او دل به کس دیگری بسپارد قلبش تیر کشید . اخم هایش در هم شد .
موهایش اسیر چنگ
دستانش شد .
کیوان دستش را گرفت و گفت :
- داداش چه کار کردی با خودتو و زندگیت ... هنوزم میتونی ..............
- کیوان به جای حرف زدن فقط سکوت کن و تنهام بذار ... من الان حوصله خودمم ندارم .
نمیخوام با خاطره ی بد از هم
جدا شیم
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
قسمت صدوشصتوسوم
وارد حیاط شد ودر را پشت سر بست . با دیدن بهناز و کیمیا که توی حیاط بودند سلام آرامی کرد
و از کنارشان گذشت .
کیمیا با لحن خاصی که میخواست حرص او را در بیاورد گفت :
- بهار فردا تو هم میای فرودگاه برای بدرقه ی عروس و دوماد ؟
بهار با کرختی برگشت و به کیمیا خیره شد . حس کرد دیگر از این نیش و کنایه ها آزرده نمیشود
با آرامش تمام گفت :
- نه ... کارای واجبتری دارم ...
سر کیان از پنجره ی اتاقش بیرون آمد و گفت :
- احیانا کارای واجبتون به صاحب ماشینی که الان از دم در حرکت کرد ربط نداره ؟
نگاه بهناز و کیمیا به او خیره شد . بدون آنکه حس بدی داشته باشد گفت :
- باید برم شرکت . نمی تونم برای کارایی که برام مهم نیستن مرخصی بگیرم .
با گفتن این حرف پله ها را با سرعت بالا رفت و ندید کیان چه خشمی وجودش را فرا گرفت، وقتی
طعنه ی او را شنید .
****
با ناراحتی سرش را از قاب پنجره بیرون کشید . با مشت به دیوار کنار پنجره کوبید . درد درون
استخوانهای دستش
پیچید . زیر لب غرید :
- به درک که نمیایی.... انگار براش نامه ی فدایت شوم نوشتم ... میرم و از شر اون نگاه های
مسخره ت راحت میشم .
میرم و آرزوی دیدنم رو به گور میبری ....احمقِ خودخواه .... خودخواه .
کلمه ی آخر را با فریاد از گلو خارج کرد . در اتاقش با ضرب باز شد . کیوان با حیرت نگاهش کرد و
گفت
چته روز آخری زدی به سیم آخر ... نه به اون یه ساعت پیش که مدام تو حیاط رژه میرفتی نه به
الان . با کی دعوا داری؟
خودت یا کس دیگه ؟
کیان دستی میان موهایش کشید و گفت :
- به تو ربطی نداره ... برو به کارت برس .
- خیر سرمون داداش داریم . مثلا داری برای همیشه میریا .... اینهمه مهربونیتو کجای دلم بذارم
وقتی نبودی ؟
خندید و وارد اتاق شد و گفت :
- میترسم در نبودت یاد این قیافه ی غراضه ت که بیوفتم بیشتر از نبودنت خوشحال بشم . بابا یه
جایی هم برای دلتنگ
شدنم بذار.
کیان به عمق حرف های کیوان فکر کرد . در دلش زمزمه کرد
- حتما حرف دل بهار هم همینه .خودم با رفتارم زنجیردلش رو بریدم ...
با فکر اینکه بعد از رفتنش او دل به کس دیگری بسپارد قلبش تیر کشید . اخم هایش در هم شد .
موهایش اسیر چنگ
دستانش شد .
کیوان دستش را گرفت و گفت :
- داداش چه کار کردی با خودتو و زندگیت ... هنوزم میتونی ..............
- کیوان به جای حرف زدن فقط سکوت کن و تنهام بذار ... من الان حوصله خودمم ندارم .
نمیخوام با خاطره ی بد از هم
جدا شیم
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
رمان #شعله_خاکستری
قسمت صدوشصتوچهارم
ای کاش جداشدنی در کار نبود داداش ... نمیدونم چیه اون غربت بیشتر از خانواده ت برات مهم
بود که به این کار
راغب شدی .
انگار از خواب زمستانی بیدار شده بود . با هر حرفی که از برادرش میشنید بیشتر به عمق فاجعه
ای که در حال اتفاق
افتادن بود پی میبرد .
اما غرور مردانه اش اجازه اعتراف به این پشیمانی را نمیداد . دلش میخواست این حرفها را از
زبان کس دیگری بشنود .
شاید هم نه ... چون باشنیدنش حتما رفتنش را کنسل میکرد .
باید میرفت تا آن رشته های محکم اتصال را برای همیشه از قلبش جدا کند ... باید میرفت و ترقی
میکرد و با دست پر
برمیگشت .باید برای آن کسی که ، برایش مهم نبود بفهماند برای او هم بودنش مهم نبوده ....
زبان عقل و قلبش باهم سکوت کردند . واقعا مهم نبود؟! پس چرا به این روز افتاده بود ؟
پس چرا یک جواب نیم خطیش حالش را دگرگون کرده بود . چرا میخواست بخاطر شنیدن اینکه
دیگر برای او مهم نیست
دنیا را به هم بریزد .
چرا بی تفاوتی او آتش به جانش زده بود ؟ خیلی چراها در ذهنش جولان میداد . صدای زنگ
گوشیش او را از عالم خود بیرون کشید .با چرخاندن نگاهش درون اتاق گوشی را روی میز
کامپیوتر پیدا کرد .تازه متوجه شد اصلا متوجه بیرون رفتن کیوان
از اتاق نشده بود .
با دیدن نام آرمیتا نفس عمیقی کشید و صدایش را صاف کرد .تماس را برقرار کرد و با لبخندی
گفت :
- سلام خانومی معلوم هست کجایی
نه اینکه سراغمو میگیری ! برای همینه نگران شدی !
- بال من بخاطر اینکه روز آخریه با خانواده ت باشی خواستم مزاحمت نشم ... بیا و خوبی کن .
- باورم شد که به فکر منی.... چکار میکردی ؟
نگاهی به اطراف انداخت و لحظه ای فکر کرد باید چه جواب دهد ... بگوید به بهار و خودش فکر
میکرد !.
- انقدر سخت بود سوالم ؟
- نه ... سرم شلوغه گیج شدم . داشتم وسایلم رو چک میکردم ببینم چیزی از قلم نیوفتاده باشه .
- آهان ... باشه پس من مزاحمت نمیشم .
- تو مراحمی خانومی ... راستی بنظرت تا چند وقت باید تو ترکیه بمونیم ؟
- تا وقتی که سفارت جواب درخواستمون رو بده .
- دیروز از یکی از دوستام شنیدم پروسه ش طولانیه ... میگفت یکی از اقوامشون میخواسته بره
دوسال طول کشیده .
صدای خنده ی آرمیتا در گوشش پیچید .
- چیه نکنه میخوای جا بزنی ؟!.
- نه فقط از علافی بیزارم .
- نگران نباش رسیدیم اونجا یه فکری میکنیم . فعال کاری نداری؟
- نه ... مراقب خودت باش . حیف که امشب نمیتونی بیایی اینجا .
- در عوض از فردا دیگه یه لحظه هم از هم دور نیستیم ... پس تا فردا تو فرودگاه .بوس بوس.
- باشه عزیزم .
بوسه ای که آرمیتا برایش فرستاد لبخند روی لبانش نشاند . این دختر پر از شیطنت و انرژی بود .
به خود نوید داد با دوری از این خانه و خاطراتش بیشتر از قبل ، از وجودش و بودنش لذت میبرد .
آن خاطرات
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
قسمت صدوشصتوچهارم
ای کاش جداشدنی در کار نبود داداش ... نمیدونم چیه اون غربت بیشتر از خانواده ت برات مهم
بود که به این کار
راغب شدی .
انگار از خواب زمستانی بیدار شده بود . با هر حرفی که از برادرش میشنید بیشتر به عمق فاجعه
ای که در حال اتفاق
افتادن بود پی میبرد .
اما غرور مردانه اش اجازه اعتراف به این پشیمانی را نمیداد . دلش میخواست این حرفها را از
زبان کس دیگری بشنود .
شاید هم نه ... چون باشنیدنش حتما رفتنش را کنسل میکرد .
باید میرفت تا آن رشته های محکم اتصال را برای همیشه از قلبش جدا کند ... باید میرفت و ترقی
میکرد و با دست پر
برمیگشت .باید برای آن کسی که ، برایش مهم نبود بفهماند برای او هم بودنش مهم نبوده ....
زبان عقل و قلبش باهم سکوت کردند . واقعا مهم نبود؟! پس چرا به این روز افتاده بود ؟
پس چرا یک جواب نیم خطیش حالش را دگرگون کرده بود . چرا میخواست بخاطر شنیدن اینکه
دیگر برای او مهم نیست
دنیا را به هم بریزد .
چرا بی تفاوتی او آتش به جانش زده بود ؟ خیلی چراها در ذهنش جولان میداد . صدای زنگ
گوشیش او را از عالم خود بیرون کشید .با چرخاندن نگاهش درون اتاق گوشی را روی میز
کامپیوتر پیدا کرد .تازه متوجه شد اصلا متوجه بیرون رفتن کیوان
از اتاق نشده بود .
با دیدن نام آرمیتا نفس عمیقی کشید و صدایش را صاف کرد .تماس را برقرار کرد و با لبخندی
گفت :
- سلام خانومی معلوم هست کجایی
نه اینکه سراغمو میگیری ! برای همینه نگران شدی !
- بال من بخاطر اینکه روز آخریه با خانواده ت باشی خواستم مزاحمت نشم ... بیا و خوبی کن .
- باورم شد که به فکر منی.... چکار میکردی ؟
نگاهی به اطراف انداخت و لحظه ای فکر کرد باید چه جواب دهد ... بگوید به بهار و خودش فکر
میکرد !.
- انقدر سخت بود سوالم ؟
- نه ... سرم شلوغه گیج شدم . داشتم وسایلم رو چک میکردم ببینم چیزی از قلم نیوفتاده باشه .
- آهان ... باشه پس من مزاحمت نمیشم .
- تو مراحمی خانومی ... راستی بنظرت تا چند وقت باید تو ترکیه بمونیم ؟
- تا وقتی که سفارت جواب درخواستمون رو بده .
- دیروز از یکی از دوستام شنیدم پروسه ش طولانیه ... میگفت یکی از اقوامشون میخواسته بره
دوسال طول کشیده .
صدای خنده ی آرمیتا در گوشش پیچید .
- چیه نکنه میخوای جا بزنی ؟!.
- نه فقط از علافی بیزارم .
- نگران نباش رسیدیم اونجا یه فکری میکنیم . فعال کاری نداری؟
- نه ... مراقب خودت باش . حیف که امشب نمیتونی بیایی اینجا .
- در عوض از فردا دیگه یه لحظه هم از هم دور نیستیم ... پس تا فردا تو فرودگاه .بوس بوس.
- باشه عزیزم .
بوسه ای که آرمیتا برایش فرستاد لبخند روی لبانش نشاند . این دختر پر از شیطنت و انرژی بود .
به خود نوید داد با دوری از این خانه و خاطراتش بیشتر از قبل ، از وجودش و بودنش لذت میبرد .
آن خاطرات
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
رمان #شعله_خاکستری
قسمت صدوشصتوپنجم
لعنتی مانند ماری دور قلبش پیچیده بود . باید رها میشد ...رها .
مادرش در اتاق را باز کرد و گفت :
- کیان جان کاراتو ردیف کن که تا یه ساعت دیگه که داییت اینا شامشون رو خوردن برای
خداحافظی بریم بالا . میدونی که
حال داییت بده ممکنه نتونه تا فرودگاه بیاد .
- چشم حتما... شما هم نمیگفتین خودم به فکرش بودم ... راستی دایی بهروز هم تماس گرفت و
گفت با خانواده نمیتونه
بیاد فقط خودشو و زندایی میان .
- خب حق دارن بچه هاشون همه باید برن به درس و دانشگاشون برسن .
- میدونم خودش بهم گفت .
- من میرم تو هم دوباره وسایلت رو چک کن اگه چیزی کم و کسر بود تا مغازه ها بازهستن بریم
بخریم .
کیان لبخندی به دلواپسی های مادرانه اش زد و در آغوشش کشید و پیشانی مادرش را بوسید و
گفت :
- جایی که میرم کویر و برهوت نیست که ، فوقش چیزی کم بود میخرم . قربونت برم انقدر حرص
نخور .
اشک بهناز که تا آنروز کنترلش کرده بود سرازیر شد و سرش را روی سینه ی پسرش فشرد
وگفت :
- من یه مادرم همیشه نگران بچه هامم . نمیدونی تو دلم چه غوغاییه . تا به مقصدت نرسی صدبار
میمیرم و زنده میشم .
فقط امیدوارم از این رفتن پشیمون نشی مادر .... دلم به این رفتن رضا نبود اما بخاطر اینکه تو به
آرزوهات برسی
صدام در نیومد
قربون دلت برم مامانم .... قول میدم همینکه خودم جاگیر شدم و کارم ردیف شد برات دعوت
نامه بدم بیای اونجا
همو ببینیم . وقتی اقامت داشته باشم رفت و آمد راحته .
- بله رفت و آمد راحته اما هزینه هاش هم سر به آسمون میزنه .
کیان خندید و مادرش را بوسید و گفت :
- خدا بزرگه مطمئنم خودش روزی رسونه . فقط مامان هر وقت زنگ زدم با وکالتی که به بابا دادم
اون خونه ای که خریده بودمو بفروشین و پولشو برام بفرستین . میترسم الان با خودم ببرم تو
ترکیه ازم بزنن . میگن اونجا دزد بازاره .
- کار خوبی کردی . اصلا نباید همه ی پلهای پشت سرت رو خراب کنی . این همه سال زحمت
کشیدی و ذره ذره روی هم جمع کردی .
کیان آهی کشید و قلبش به فریاد آمد :
» من خیلی وقته همه ی پل ها رو پشت سرم خراب کردم«
بعد از صرف شام همگی به سمت طبقه بالا حرکت کردند . مادرش قبال خبر داده بود که برای
خداحافظی میروند .
با باز شدن در به رویشان بهنام با لبخند روبرویشان قرار گرفت . از در فاصله گرفت و سلام کنان
همه وارد شدند .
بهرام با رنگ و رویی زرد با همه احوال پرسی کرد . با دیدن لبخند کیان دلش لرزید یاد گذشته
های خودش افتاد .
در دل آرزو کرد عاقبت خواهر زاده اش در غربت شبیه او نشود .
کیان مانند فرزندان خودش برایش عزیز بود . به قول معروف روز زانوها و دوش خودش بزرگ
شده بود . از بچگی
آرزو داشت داماد خودش باشد . اما ................
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
قسمت صدوشصتوپنجم
لعنتی مانند ماری دور قلبش پیچیده بود . باید رها میشد ...رها .
مادرش در اتاق را باز کرد و گفت :
- کیان جان کاراتو ردیف کن که تا یه ساعت دیگه که داییت اینا شامشون رو خوردن برای
خداحافظی بریم بالا . میدونی که
حال داییت بده ممکنه نتونه تا فرودگاه بیاد .
- چشم حتما... شما هم نمیگفتین خودم به فکرش بودم ... راستی دایی بهروز هم تماس گرفت و
گفت با خانواده نمیتونه
بیاد فقط خودشو و زندایی میان .
- خب حق دارن بچه هاشون همه باید برن به درس و دانشگاشون برسن .
- میدونم خودش بهم گفت .
- من میرم تو هم دوباره وسایلت رو چک کن اگه چیزی کم و کسر بود تا مغازه ها بازهستن بریم
بخریم .
کیان لبخندی به دلواپسی های مادرانه اش زد و در آغوشش کشید و پیشانی مادرش را بوسید و
گفت :
- جایی که میرم کویر و برهوت نیست که ، فوقش چیزی کم بود میخرم . قربونت برم انقدر حرص
نخور .
اشک بهناز که تا آنروز کنترلش کرده بود سرازیر شد و سرش را روی سینه ی پسرش فشرد
وگفت :
- من یه مادرم همیشه نگران بچه هامم . نمیدونی تو دلم چه غوغاییه . تا به مقصدت نرسی صدبار
میمیرم و زنده میشم .
فقط امیدوارم از این رفتن پشیمون نشی مادر .... دلم به این رفتن رضا نبود اما بخاطر اینکه تو به
آرزوهات برسی
صدام در نیومد
قربون دلت برم مامانم .... قول میدم همینکه خودم جاگیر شدم و کارم ردیف شد برات دعوت
نامه بدم بیای اونجا
همو ببینیم . وقتی اقامت داشته باشم رفت و آمد راحته .
- بله رفت و آمد راحته اما هزینه هاش هم سر به آسمون میزنه .
کیان خندید و مادرش را بوسید و گفت :
- خدا بزرگه مطمئنم خودش روزی رسونه . فقط مامان هر وقت زنگ زدم با وکالتی که به بابا دادم
اون خونه ای که خریده بودمو بفروشین و پولشو برام بفرستین . میترسم الان با خودم ببرم تو
ترکیه ازم بزنن . میگن اونجا دزد بازاره .
- کار خوبی کردی . اصلا نباید همه ی پلهای پشت سرت رو خراب کنی . این همه سال زحمت
کشیدی و ذره ذره روی هم جمع کردی .
کیان آهی کشید و قلبش به فریاد آمد :
» من خیلی وقته همه ی پل ها رو پشت سرم خراب کردم«
بعد از صرف شام همگی به سمت طبقه بالا حرکت کردند . مادرش قبال خبر داده بود که برای
خداحافظی میروند .
با باز شدن در به رویشان بهنام با لبخند روبرویشان قرار گرفت . از در فاصله گرفت و سلام کنان
همه وارد شدند .
بهرام با رنگ و رویی زرد با همه احوال پرسی کرد . با دیدن لبخند کیان دلش لرزید یاد گذشته
های خودش افتاد .
در دل آرزو کرد عاقبت خواهر زاده اش در غربت شبیه او نشود .
کیان مانند فرزندان خودش برایش عزیز بود . به قول معروف روز زانوها و دوش خودش بزرگ
شده بود . از بچگی
آرزو داشت داماد خودش باشد . اما ................
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
*خدا* بهترين نگهدار است
با خدا باش تا هیچ
"طوفانے" نتواند در
مقابلت قد علم کند
زندگیتون پر از
"لطف خدا"
با آرزوی بهترین
و "شیرین ترین لحظه ها"...
شبتون بهشت 🌙
@kadbanoiranii
با خدا باش تا هیچ
"طوفانے" نتواند در
مقابلت قد علم کند
زندگیتون پر از
"لطف خدا"
با آرزوی بهترین
و "شیرین ترین لحظه ها"...
شبتون بهشت 🌙
@kadbanoiranii
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
❣بسم الله الرحمن الرحیم ❣
💠وَإِن یَکَادُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصَارِهِمْ
⚪️لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَیَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ.
💠وَمَا هُوَ إِلَّا ذِکْرٌلِّلْعَالَمِینَ
💠فقط گوشه چشمی از نگاه خدا
⚪️برای خوشبختی و سلامتی
💠همه انسان ها کافی ست
💠این نگاه را هر لحظه از زندگی
⚪️برایتان آرزو می کنم
💠خـــداونـــدا "
⚪️دوستانم را از چشم
💠بد دور و محفوظشان دار
⚪️و زندگیشون راپر از اتفاقات
💠خوش رقم بزن ؛ آمــــــــیـن
@kadbanoiranii
💠وَإِن یَکَادُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصَارِهِمْ
⚪️لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَیَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ.
💠وَمَا هُوَ إِلَّا ذِکْرٌلِّلْعَالَمِینَ
💠فقط گوشه چشمی از نگاه خدا
⚪️برای خوشبختی و سلامتی
💠همه انسان ها کافی ست
💠این نگاه را هر لحظه از زندگی
⚪️برایتان آرزو می کنم
💠خـــداونـــدا "
⚪️دوستانم را از چشم
💠بد دور و محفوظشان دار
⚪️و زندگیشون راپر از اتفاقات
💠خوش رقم بزن ؛ آمــــــــیـن
@kadbanoiranii
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی
#کیک_باربی
#کیک_دخترانه
آموزش کامل کیک باربی
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#کیک_باربی
#کیک_دخترانه
آموزش کامل کیک باربی
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی
#شکلات_کاری
#شکلات_سیگاری
🍫 آموزش شکلات سیگاری
✅برای شکلات کاری فقط شکلات خالص بنماری میشه و به هیچ عنوان نیاز به روغن مایع نیست
و اینکه آموزش کامل بنماری کردن شکلات در کانال هست سرچ کنید میاد واستون
#بنماری
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#شکلات_کاری
#شکلات_سیگاری
🍫 آموزش شکلات سیگاری
✅برای شکلات کاری فقط شکلات خالص بنماری میشه و به هیچ عنوان نیاز به روغن مایع نیست
و اینکه آموزش کامل بنماری کردن شکلات در کانال هست سرچ کنید میاد واستون
#بنماری
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی
.
#رنگی_کردن_شکلات_سفید
#شکلات_سفید #شکلات_رنگی
آموزش کامل رنگی کردن شکلات سفید
✅ برای رنگی کردن شکلات حتما از رنگهای پودری استفاده کنید که من از مارک دکول استفاده کردم
🚫رنگ قطره ای اصلا استفاده نکنید
🚫رنگ ژله ای اصلا استفاده نکنید
🍫بعد بنماری کردن شکلات اجازه بدین دمای شکلات کمتر شه و نسبتا سرد شه بعد رنگ پودری رو اضافه کنید
🍫برای کار با شکلات و درست کردن شکلات های تزیینی به هیچ عنوان روغن مایع اضافه نکنین فقط شکلات خالص رو بنماری کنید
✅نکات مهم :حتما هنگام کار با شکلات توجه داشته باشید که دستتون یا قاشق یا ظرفتون خیس و نمناک نباشه حتا یه قطره آب میتونه باعث شه شکلاتتون خمیری شکل بشه
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
.
#رنگی_کردن_شکلات_سفید
#شکلات_سفید #شکلات_رنگی
آموزش کامل رنگی کردن شکلات سفید
✅ برای رنگی کردن شکلات حتما از رنگهای پودری استفاده کنید که من از مارک دکول استفاده کردم
🚫رنگ قطره ای اصلا استفاده نکنید
🚫رنگ ژله ای اصلا استفاده نکنید
🍫بعد بنماری کردن شکلات اجازه بدین دمای شکلات کمتر شه و نسبتا سرد شه بعد رنگ پودری رو اضافه کنید
🍫برای کار با شکلات و درست کردن شکلات های تزیینی به هیچ عنوان روغن مایع اضافه نکنین فقط شکلات خالص رو بنماری کنید
✅نکات مهم :حتما هنگام کار با شکلات توجه داشته باشید که دستتون یا قاشق یا ظرفتون خیس و نمناک نباشه حتا یه قطره آب میتونه باعث شه شکلاتتون خمیری شکل بشه
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی
#کیک_چتر_گل
#تم_چتر
#چتر_گل
آموزش دیزاین کامل کیک چتر گل
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#کیک_چتر_گل
#تم_چتر
#چتر_گل
آموزش دیزاین کامل کیک چتر گل
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی
#تی_تاپ با کرم مخصوص😍
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#تی_تاپ با کرم مخصوص😍
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی
#کیک_بدون_فر
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#کیک_بدون_فر
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی
#باقلوا استانبولی
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#باقلوا استانبولی
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 ,#فیلم_آموزشی
#کیک_شکلاتی
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#کیک_شکلاتی
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی
#کیک_قهوه_شکلات
.
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#کیک_قهوه_شکلات
.
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
♥️✨الــهے بــا نــام و یــادتــ
⚪️✨روزمــان را آغــاز مــیــڪــنــیــمــ
♥️✨خــدایــا بــه انــدازه مــهربــانــیــتــ
⚪️✨در ڪـــار هـمـــه بـــرڪـــتــ
♥️✨در مــشــڪــلــشــان گــشــایــشــ
⚪️✨در وجــودشــان ســلــامــتــیــ
♥️✨در زنــــدگــَــیــــشـــانــ
⚪️✨خــوشــبــخــتــے قــرار بــده
♥️✨بــســْمــِ الــلــَّهِ الــرَّحــْمــَنــِ الــرَّحــِیــمــِ
⚪️✨الـــــهــے بــــه امــــیــــد تـــــو
.
🤞👌🌹🍃 @kadbanoiranii
⚪️✨روزمــان را آغــاز مــیــڪــنــیــمــ
♥️✨خــدایــا بــه انــدازه مــهربــانــیــتــ
⚪️✨در ڪـــار هـمـــه بـــرڪـــتــ
♥️✨در مــشــڪــلــشــان گــشــایــشــ
⚪️✨در وجــودشــان ســلــامــتــیــ
♥️✨در زنــــدگــَــیــــشـــانــ
⚪️✨خــوشــبــخــتــے قــرار بــده
♥️✨بــســْمــِ الــلــَّهِ الــرَّحــْمــَنــِ الــرَّحــِیــمــِ
⚪️✨الـــــهــے بــــه امــــیــــد تـــــو
.
🤞👌🌹🍃 @kadbanoiranii
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
■پرسیدم ازهلال ماه:
چرا قامتت خم است؟
■آهی کشیدو گفت:
که ماه محرم است
■گفتم:که چیست محرم؟
با ناله گفت:
■ماه عزای اشرف
اولاد آدم است
🖤فرا رسیدن ایام سوگواری
🖤امام حسین(ع)تسلیت باد
@kadbanoiranii
چرا قامتت خم است؟
■آهی کشیدو گفت:
که ماه محرم است
■گفتم:که چیست محرم؟
با ناله گفت:
■ماه عزای اشرف
اولاد آدم است
🖤فرا رسیدن ایام سوگواری
🖤امام حسین(ع)تسلیت باد
@kadbanoiranii
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی
#ترشی_خرما_و_سیب
#ترشی_خرما
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#ترشی_خرما_و_سیب
#ترشی_خرما
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی
#ترشی_هندوانه_قزوین
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#ترشی_هندوانه_قزوین
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر