کدبانوی ایرانی🌻🌼😍
1.84K subscribers
23.1K photos
29.3K videos
95 files
43.6K links
Download Telegram
رمان #شعله_خاکستری
قسمت صدوهشتم

کارم رو به پای این بذار میخواستم شوکه بشی و عقلت سرجاش بیاد .نمیخواستم بهت توهین
کنم یا به حریمت تجاوز کنم . تو برام خیلی عزیزی بدونه اینکه خودت اندازه شو بدونی.
حرف های آرشام مانند آبی روی آتش خشمش را فرو نشاند و دلش را آرام و قرار بخشید . چگونه
یک مرد تازه وارد تا این حد به وجود او و روح پاکش اهمیت میداد اما مردی که سالها کنارش بود
او را از خودش بیزار کرده بود . او در کنار آشارم خود را باارزشتر از آنی که بود میدید . حرف هایش
مانند معجزه بود . قلبش از درد تهی شد . کم کم لبخند کمرنگی روی لبش جان گرفت .
شالش را از روی جالباسی برداشت و روی سر انداخت . میخواست به او اعتماد کند هر چندهیچ
آدم عاقلی این کار را نمیکرد .بهارکه از خودی خیری ندیده بود میخواست این بار به این مردی که
در خیلی از مواقع حامیش شده بود تکیه کند . میخواست ریسک کند . باید راهی که باعث
ارامشش میشد را امتحان میکرد وگرنه تا آخر این شب پر از درد، زنده از این جشن بیرون
نمیرفت . حتم داشت قلبش توان این همه زجر کشیدن را ندارد .
روبروی آرشام ایستاد و گفت :
- قبوله . اما تو هم باید قول بدی از این شب برای خودت خیالات نبافی . نمیخوام فکر کنی چون
مدیونت میشم فردا هر کاری خواستی برات میکنم .
آرشام خندید لب باز کرد جوابش را بدهد که در اتاق با شتاب باز شد و همزمان صدای کیمیا به
گوش رسید .
- بهار تو کجایی ؟ چرا...............
سکوت و چهره ی بهت زده اش لبخند به روی لب آرشام آورد . به سمت بهار چرخید و چشمکی
زد و گفت :
- عزیزم اگه آماده ای بریم دیگه ... انگار بقیه منتظرن .
کیمیا کمی خودش را جمع کرد . از چشمانش شراره ی خشم زبانه میکشید. توقع نداشت آن دو را
در یک اتاق ببیند .
تمام حرصش را در لحن کلامش ریخت وبا کنایه رو به بهار گفت :
- فکر میکردم تنهایی وگرنه در میزدم
بهار بدون توجه به او که همیشه از بالا به او نگاه میکرد رو به آرشام کرد و گفت :
- آرشام خان خیلی معطل شدین ببخشید بهتره بریم تا یه سر به مامانم بزنم .
بدون توجه به کیمیا از کنارش گذشتند . لرزشی که از این کار در وجود بهار ایجاد شده بود ، دلش
را به آشوب کشیده بود . حالت تهوع دلش را زیر و رو میکرد . او را چه به نقش بازی کردن . او
داشت با چه کسی لج میکرد ؟
اینکار بیشتر از همه توان خودش را میگرفت و در نگاه فامیل بد جلوه میداد . میدانست که کارش
اشتباه است اما با دلی که سوخته بود چه میکرد ؟
با دیدن مادرش به سمت او رفتند . آرشام آرام گفت :
- خوب شروع کردی امیدوارم تا آخر بتونی ادامه بدی .
بهار سرش را به چپ و راست تکان داد .لب باز کرد تا انصرافش را اعلام کند که با چشمان پر از
خشم کیان روبرو شد . درست روبرویش ایستاده بود و با کیوان صحبت میکرد . با دیدنش لب فرو
بست .
مادرش با نگاهی عاشقانه قدو بالایش را نگاه کرد . در دل هزار بار قربان صدقه اش رفت . بوسه
ای آرام روی گونه اش نشاند .
بهار حواسش به مادرش جمع شد . با دعوت الهه دور میزی که او و علی نشسته بودند نشست .
آرشام هم صندلی کنارش را اشغال کرد . در چشمان مادرش برق شادی عیان بود . ستاره بارانی
به راه بود که هر کس با یک نگاه راز درون آن چشمان سیاه را متوجه میشد .
از روز اول با حضور علی مشکلی نداشت . مردی آرام و کم حرف که با نگاهش حالات روحیش را
میشد حدس زد . بیشتر شنوده بود تا گوینده . تا زمانی که لازم نبود فقط با لبخند به مخاطبش
نگاه میکرد و در صورت لزوم با یک جمله ی کوتاه که به سختی میتوانست فعل و فاعلش را
سرجایش بیان کند سخنی میگفت .گاهی هم الهه حرف های گفته شده را برایش ترجمه میکرد .
صدای موزیک بالا رفت . نگاه نگران آرشام و علی به چهره ی شاد الهه کشیده شد . آرشام به
آرامی لب زد :
- حالت خوبه ؟...... اگه ناراحتی بریم تو اتاقا




رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
رمان #شعله_خاکستری
قسمت صدونهم

الهه بلند پاسخ داد :
- خوبم . یه امشب نگران من نباشین ...... یه دخترم داره ازدواج میکنه یکی دیگه ش بعد سالها
دوری کنارمه .
دیگه از خدا چی میخوام .
ابروهای آرشام در هم فرو رفت . الهه با دیدن اخمش گفت :
- آرشام بارها گفتم نباید در تصمیم گیری خواهرت دخالت کنی . اون آزاده با کسی که دوست داره
زندگی کنه حتی اگه این ازدواج به نظر تو اشتباه باشه . پس به نظرش احترام بذار .
رو به بهار کرد و گفت :
- ببخشید بهار جان جلوی تو انقدر راحت حرف این ازدواجو میزنم . آرشام به من گفته که این
ازدواج به چه شکلی صورت گرفت . اول ناراحت شدم ...اما به نظر من کسی که رفیق نیمه راه
باشه همون بهتره تا سفری آغاز نشده راهش جدا بشه چون عواقب این جداییها بعد از همسفر
شدن خیلی سخت تره ... تا کسی جای من نباشه درک نمیکنه ... اما خدا دوستت داشت . تو خیلی
مهربون و مظلومی . در نگاه کیان خوشه های خشم به وضوح دیده میشه . همین الان داره با
نگاهش فریاد میکشه همون بهتر یکی مثل آرمیتا همراهش باشه که از پس خودش بر میاد ...
همین اول کار حق طلاق و مسکن رو ازش گرفت . یه مهریه ی سنگینم جلوی پاش گذاشته تا
نتونه تکون بخوره .
بهار نگاهش به سمت کیان چرخید . آرشام خندید و گفت :
- بهار تو چرا هنوز از خشم اون میترسی . دفتر گذشته ها دیگه امروز بسته شد . خیالت راحت .
بهار در حالی که لبخند میزد به سمت آرشام چرخید . الهه متوجه رفتار و کردار آندو شد . از
شیطنتشان لبخند روی لبانش نشست . بازوی بهار را نوازش کرد و سرش را نزدیک گوشش برد
و آرام گفت :
- من آرشامو تضمین میکنم ... تا ایران هستم به این عزیز دلِ عمه جواب بله بده تا من با آرامش
برگردم .
از اون مرداست عاشق نمیشه نمیشه... اما اگه بشه جونشو برای عشقش میده
بهار از لحن پراز شیطنت مادرش خنده روی لبانش نشست . با صدایی که به زحمت به گوش الهه
میرسید گفت :
- شما براش تبلیغ نکنی باعث تعجبه . ایکاش منم از این عمه ها داشتم .
- باور کن بهار تبلیغ نیست . مردونگیاش حرف نداره . باباشو ببین چند ساله همسرش فوت کرده
حتی حاضر نیست به زن دوم فکر کنه . عاشقی کردنو از پدرش به ارث برده .
بهار نگاهش را در نگاه الهه ثابت نگه داشت و با غمی که تو صداش بود گفت :
- دیگه به عشق و عاشقی هیچ اعتقادی ندارم . دنیای عشق و عاشقیم زیرو رو شد . قلبی برام
نمونده که برای دیگری
خرجش کنم . میخوام با فراغ بال به زندگیم برسم .
آرشام که از پچ پچ انها خسته شده بود غر غر کنان گفت :
- عمه نشدا ... دخترتو آوردم پیشت که تنها تنها حرف بزنین. منم که چوب خشک .... علی آقا هم
هیچی دیگه .
الهه سرش را کنار کشید و با عشق به همسرش نگاه کرد و گفت :
- علی آقا همه کس و همه چیزه منه ... اومم اما تو همون چوب خشک که گفتی خیلی برازنده ته .
- عمه ؟!
- جان عمه مگه دروغ میگم ... اگه تونستی تا دو ماه دیگه که من اینجام رخت دامادی به تن کنی
اونوقت میتونی ادعا کنی
یه چیزی میشی .
بهار به کل کل های الهه و آرشام گوش میداد و از حرف های آندو گاهی از ته دل میخندید .
صمیمیت آندو بیش از تصور او بود. در حدی که آرشام ، الهه را بیشتر به نامش یا عزیزم صدا
میکرد . به آنهمه مهر و محبت بین آن ها غبطه میخورد .
تنها سوالی که برایش دنبال جواب میگشت این بود ؛ چرا او سهمی از این نزدیکی نصیبش نشد
... هنوز دلخور و دلگیر



رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
رمان #شعله_خاکستری
قسمت صدودهم

بود . بیشتر بخاطر فامیل ظاهرش را حفظ میکرد .
یک سوالی که منتظر بود از حرفای آنها چیزی دستگیرش شود این بود ، الهه فرزند دیگری دارد یا
نه ؟
در این چند روز زیاد با الهه ملاقات نداشت . بعد از دیدار اول به گفته ی آرشام حالش مساعد نبود
. بهار هم ترجیح
میداد زیاد به آن خانه رفت و آمد نکند تا با کیان و ارمیتا کمتر روبرو شود .
صدای کیوان از بالای سر آرشام او را از افکارش بیرون کشید .
- ببخشید مزاحم جمعتون میشم .. تقصیر این بهار خانومه که دیگه ما رو تحویل نمیگیره ... اجازه
میدین ما این دختر داییمونو چند لحظه ببریم پیش خودمون .
الهه با لبخندی به کیوان نگاه کرد و گفت :
- خب کیوان جان تو هم همین جا بشین .
- ممنون ... مزاحم شما و علی آقا نمیشم .
بهار لبخندی زد و گفت :
- مامان فعلا با اجازه تون من میرم و دوباره برمیگردم .
همزمان با بهار، آرشام هم از روی صندلی برخاست . نگاه کیوان روی آرشام ثابت ماند .
دلش این همراهی را نمیخواست اما یارای گفتنش را نداشت . هر سه به سمتی که دختران و
پسران
جوان جمع شده بودند رفتند . معدود دوستانی که آرمیتا در ایران پیدا کرده بود در جمع حضور
داشتند
و میدان رقص را پر شور و حال کرده بودند .
صورت و چشمان سرخ خیلی از پسران نشان از سرخوشی مصنوعیشان داشت . درکمال ناباوری
در
جایگاه عروس و داماد ، جام های رنگی را در دست کیان و آرمیتا دید . لبخند آرمیتا با چشمان
براقش
دل بهار را خون میکرد . صورت سرخ و خندان کیان آتشش میزد.
هیچ چیزی جز خشم کیان التیام بخش این درد نبود . دوست داشت تا این حد دست و پا بسته
نبود .
گاهی شرم و حیای زیاد هم درد روی درد اضافه میکرد.
کیوان کنار کیمیا و مینا ایستاد . بهار هم ایستاد . مینا با لبخند گفت :
- وای بهار چه خوشگل شدی . از دور که دیدمت اصلا نشناختمت . کیمیا گفت ؛ بهاره ... باورم
نمیشد تو باشی .
بهار لبخندی زد و گفت :
- چرا باور نکردی ؟ خودتو تو آینه ندیدی چقدر تغییر کردی .
کیمیا سرش را کمی به سمت او خم کرد و آرام و با کنایه گفت :
- آخه تا حالا تو رو به این لوندی ندیده بود . آرایش که چیز خاصی نیست اخلاق و رفتارت هم
عوض شده .
حرف زیر گوشی کیمیا برایش گران تمام شد با خشم گفت :
- هنوز انگشت کوچیکه ی تو نمیشم کیمیا جون باید شاگردیتو بکنم .
- بهار ...کیان کارت داره ... باورم نمیشه هنوز برای تبریک گفتن نرفتی پیششون .
با این حرف کیوان تمام بدن بهار یخ زد . پس کیان در جایی که خودش گیر بود کیوان را وسط
انداخته بود .
اما چرا اخم های کیوان این همه در هم بود و با دلخوری حرف میزد . نگاهش که با نگاه کیوان
تلاقی کرد
کیوان به حالت تاسف سرش را به چپ و راست تکان داد و گفت


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
@shabemahtabiii1
اوا بهرام/گل یا پوچ
توے این مشتاے بستـہ
یـہ دل ِ زخـمـے نشستـہ


#آوا_بهرام

#گل_یا_پوچ

یک جرعه دلخوشی تقدیم نگاهتون


@kadbanoiranii‌‌‌‌ ‌
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
غدیری ام ، سقیفه ای نیستم
در پی هر خلیفه ای نیستم

خورده گره بند دلم باعلی
غیر علی با دگری نیستم

مست تولای خم حیدرم
غافل از او هیچ دمی نیستم

رهبر من پور ابیطالب است
پیرو هر بی پدری نیستم

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@kadbanoiranii
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
⚪️آسمون زیبای شب..
🕊سهم قلب مهربونتون

⚪️و من آرزو میکنم امشب
🕊دلتون آروووووم باشـه

⚪️و رویاهاتون شیرین ..
🕊شبتون نیلوفری و زیباا😍

‌‌✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾

@kadbanoiranii
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💠آغـاز کـنـم بـه نـامـت
⚪️ای حــضــرت دوسـت

💠هــر آنــچــه شــود
⚪️به نامت آغاز، نکوست

💠دفترچه‌ٔ عشق را اگر بگشاییم
⚪️سطر از پی سطر،
💠آیتی از تو در اوست

💠بـــه نـــام خــداونــد
⚪️خــورشــیــد و مــهــر

💠بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
⚪️الـــهــی بــه امــیــد تـــو


@kadbanoiranii
Faramooshkar
Evan
💢 #ایوان_بند

#فراموش ڪار

یک فنجان موسیقی تقدیم نگاهتون

@kadbanoiranii
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#نان_خامه_ای_ترک_دار

💚نان خامه ای:

شیر  ۱۰۰ گرم
آب  ۱۰۰ گرم
تخم مرغ  ۲۰۰ گرم
آرد کیک  ۱۲۰ گرم
کره  ۸۵ گرم
وانیل  یک قاشق چایی
گلوکز  ۱۰ گرم
دمای فر  ۱۸۰ درجه سانتی گراد (۳۵۶ درجه فارنهایت)
زمان پخت  ۴۰ دقیقه

💛کرم دیپلمات:

زرده تخم مرغ  ۲ عدد
شکر  ۴۰ گرم
نشاسته ذرت  ۲۵ گرم
نمک  یک هشتم قاشق چایی
شیر  ۲۵۰ گرم
عصاره وانیل  یک قاشق چایی
کره  ۲۰ گرم
خامه قنادی فرم داده شده  ۱۵۰ گرم

🧡روکش ترک دار (کراکلین):
کره  ۸۰ گرم
شکر قهوه ای  ۱۰۰ گرم
آرد کیک  ۱۰۰ گرم



رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی

#سبد_نون
#سبد_نان
با خمیر همه کاره


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
🔴 #فیلم_آموزشی

#سبد_سامبورانی

مواد لازم

آرد 150گرم معادل یک پیمانه سر پر
آب 300 گرم معادل 1 پیمانه و 1/3 پیمانه
روغن مایع 80 گرم معادل کمتر از نصف پیمانه
تخم مرغ 2 تا 3 عدد
وانیل 1/4 قاشق غذاخوری



رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی

#سبد_نان

مرحله اول_مخلوط کردن مواد اولیه و داغ زدن خمیر



رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی

مرحله دوم_اضافه کردن تخم مرغ و اماده سازی خمیر



رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی

مرحله آخر_درست کردن سبد


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی

#پاستا_آیو_الیو

مواد لازم پاستا:

روغن زیتون🫒 : ۴ قاشق
سیر🧄: ۵ حبه
فلفل🌶: ۱ عدد
نمک🧂: به مقدار لازم
پنیر پارمسان🧀: ۱/۳ پیمانه
زست لیمو🍋: ۱ عدد
جعفری خرد شده🍀: ۳ قاشق
آب پاستا: ۱ لیوان
پاستا: ۱/۲ یک بسته
پاستا رو بپزید و از آب نهایی پاستا ۱ پیمانه بردارید بزارید کنار
سیر رو توی روغن زیتون سرخ کنید تا طلایی بشه
فلفل رو اضافه کنید
اب پاستا رو اروم اروم و با هم زدن اضافه کنید و انقدر هم بزنید تا غلظت پیدا کنه


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی

#پودینگ_چیا با طعم توت فرنگی

مواد لازم:

توت فرنگی یخ زده دو لیوان
شیر دو‌ سوم پیمانه
شربت افرا (۱ قاشق) یا عسل
دانه چیا ۳ قاشق

بهتره توت فرنگی هارو از قبل بزارید داخل فریزر و بعد داخل مخلوط کن بریزید!
اما اگر این کار هم نکردید مشکلی نداره چون باید وقتی دانه چیا رو اضافه کردید ، به مدت ۴ ساعت پودینگ رو بزارید داخل یخچال و دانه های چیا آب جذب میکنن به خودشون و خود به خود موادتون غلیظ میشه و حالت ژله ای پیدا میکنه و میتونین نوش جان کنید
روش رو هم که میتونین هر چی دلتون بخواد بریزید! من از انواع مغزها استفاده کردم! شما میتونید میوه بریزید یا شکلات خرد شده یا اصلا هیچی

رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی

#لاته_طلایی

رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی

#نگهداری میوه و سبزیجات به مدت طولانی

دیگه بطری های آب معدنی و نوشابه رو دور ننداز و با من همراه باش.



کافیه طبق ویدئو بطری ها رو برش بزنید یکی بلند و یکی کوتاه  تر جوری که براحتی داخل هم فرو بره.

انواع میوه و سبزیجات رو میتونید داخل بطری ها بزارید و به مدت طولانی داخل یخچال نگه داری کنید به دلیل ایجاد شرایط گلخانه ای رطوبت سبزیجات حفظ میشه و به مدت طولانی تازه
میمونه


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی

#فینگرفود سه سوته با نون تست 🍞

‌∾ نان تست تازه
‌∾ ژامبون
‌∾ سس مایونز
‌∾ پنیر چدار ورقه ای
‌∾ تخم مرغ
‌∾ نمک و فلفل
‌∾ پودر پانکو‌ سوخاری


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی

#کیک_لقمه_با_روکش_شکلات



رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر