✾࿐༅༅࿐✾
رمانِ : #به_من_نگو_ببعی
نویسنده : مبینا و ریحانه آصفی
پارتِ : 126
+بااای.
چه نقشه های شومی واسه امشب تو سرم داشتم.
تا قطع کردم صدای زنگ بلند شد.
دیگه حتما پیتزاهارو اوردن.
بعد یکم غرلند که چرا انقدر دیر اومد پیتزاهارو گرفتم و ادریان و صدا زدم.
دوتایی نشستیم پیتزاهارو با ولع خوردیم.
اونم معلوم میشد بدجور گشنهاش بوده.
با شکم پر و سنگینی به کاناپه تکیه دادم تا یکم غذایی که خوردم هضم شه بعد کارتونای
پیتزا رو جمع کنم.
ادریانم مثل من خودشو روی کاناپه ولو کرده بود با گوشیش ور میرفت.
نیم نگاهی بهش انداختم و گفتم:شب میخوام برم بیرون...میای؟
با این حرفم صاف نشست و گفت:کجا؟
شونه ای بالا انداختم و گفتم:معلوم نیست،ولی با دوستام میرم...اگه میخوای توهم بیا که...
+میام.
ادامه حرفمو خوردم و سری تکون دادم.
گوشیم ویبره رفت و بعدش پیام بهار روی گوشیم خودنمایی کرد. ادرس و واسم فرستاده بود
و یعنی اینکه امشب حتمیه!
لبخندی روی لبم اومد.
چه شبی بشه امشب!
همینطور که وارد اتاقم میشدم رو به ادریان گفتم:پاشو حاضر شو باید بریم...تیپ رسمی
نزنیاااا همه خودین!
خندید و باشه ای گفت و وارد اتاقش شد.
منم مشغول انتخاب لباس شدم.
یه نیم بوت خاکستری خوشگل با شلوار چسب هم رنگش...مانتوی نسبتا کوتاه خاکستری که
دو تیکه بود و زیرش مشکی رنگ بود...حالا با یه شال مشکی رنگ همه چی تکمیل میشد.
یه ارایش ملیح کردم و ترهای از موهای فرمو روی صورتم ریختم.
یه لبخند مکش مرگ ما زدم و بعد کلی ژست گرفتن و مسخره بازی از اتاق اومدم بیرون.
برعکس اینکه امروز با رادمان زدیم به تیپ و تار هم زیاد ناراحت نبودم چون میدونستم
قراره چیکار کنم!
ادریان روی کاناپه نشسته بود و با پنی بازی میکرد.
یه تیشرت ابی نفتی پوشیده بود با شلوار مشکی.
یه کت اسپرت هم رنگ شلوارش هم دستش بود.
درکل خیلی ساده تیپ میزد ولی درعین حال جذاب.
نگاهی بهم انداخت و با خنده گفت:واو...با مانتو فسقلی تر نشون داده میشی!
با این حرفش پوکر شدم و خیره نگاهش کردم که زد زیر خنده و گفت:شوخی کردم دختر،چه
قیافه ای هم به خودش میگیره!
پشت چشمی براش نازک کردم و تک خندی زدم.
قرار شد ادریان پشت فرمون بشینه ولی تا مقصد انقدر غر زد که دیوونم کرد!
همش عیب و ایراد میگرفت از ماشین نازنینم.
بالاخره به مقصد رسیدیم.
یه جای دنج و خوشگل توی شاندیز.
وارد رستوران شدیم که نگاهم خورد به بهار و سامیار که رادمان کنارشون نشسته بود با
یکی از بچه های اکیپ.
بقیشون کجان پس؟
رسیدیم سر میز که نگاهشون میخ ما شد.
یه سلام و احوالپرسی مختصر کردم.
زیر چشمی نگاهی به رادمان کردم هرازگاهی یه نگاهی به من مینداخت یه نگاه به ادریان
که کنارم نشسته بود.
بهار با صدای بلندی گفت:چه عجب ما این اقا ادریانو زیارت کردیم...
بهار ، ادریانو فقط توی تماسای تصویری با من دیده بود و درواقع از نزدیک ندیده بودش.
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
رمانِ : #به_من_نگو_ببعی
نویسنده : مبینا و ریحانه آصفی
پارتِ : 126
+بااای.
چه نقشه های شومی واسه امشب تو سرم داشتم.
تا قطع کردم صدای زنگ بلند شد.
دیگه حتما پیتزاهارو اوردن.
بعد یکم غرلند که چرا انقدر دیر اومد پیتزاهارو گرفتم و ادریان و صدا زدم.
دوتایی نشستیم پیتزاهارو با ولع خوردیم.
اونم معلوم میشد بدجور گشنهاش بوده.
با شکم پر و سنگینی به کاناپه تکیه دادم تا یکم غذایی که خوردم هضم شه بعد کارتونای
پیتزا رو جمع کنم.
ادریانم مثل من خودشو روی کاناپه ولو کرده بود با گوشیش ور میرفت.
نیم نگاهی بهش انداختم و گفتم:شب میخوام برم بیرون...میای؟
با این حرفم صاف نشست و گفت:کجا؟
شونه ای بالا انداختم و گفتم:معلوم نیست،ولی با دوستام میرم...اگه میخوای توهم بیا که...
+میام.
ادامه حرفمو خوردم و سری تکون دادم.
گوشیم ویبره رفت و بعدش پیام بهار روی گوشیم خودنمایی کرد. ادرس و واسم فرستاده بود
و یعنی اینکه امشب حتمیه!
لبخندی روی لبم اومد.
چه شبی بشه امشب!
همینطور که وارد اتاقم میشدم رو به ادریان گفتم:پاشو حاضر شو باید بریم...تیپ رسمی
نزنیاااا همه خودین!
خندید و باشه ای گفت و وارد اتاقش شد.
منم مشغول انتخاب لباس شدم.
یه نیم بوت خاکستری خوشگل با شلوار چسب هم رنگش...مانتوی نسبتا کوتاه خاکستری که
دو تیکه بود و زیرش مشکی رنگ بود...حالا با یه شال مشکی رنگ همه چی تکمیل میشد.
یه ارایش ملیح کردم و ترهای از موهای فرمو روی صورتم ریختم.
یه لبخند مکش مرگ ما زدم و بعد کلی ژست گرفتن و مسخره بازی از اتاق اومدم بیرون.
برعکس اینکه امروز با رادمان زدیم به تیپ و تار هم زیاد ناراحت نبودم چون میدونستم
قراره چیکار کنم!
ادریان روی کاناپه نشسته بود و با پنی بازی میکرد.
یه تیشرت ابی نفتی پوشیده بود با شلوار مشکی.
یه کت اسپرت هم رنگ شلوارش هم دستش بود.
درکل خیلی ساده تیپ میزد ولی درعین حال جذاب.
نگاهی بهم انداخت و با خنده گفت:واو...با مانتو فسقلی تر نشون داده میشی!
با این حرفش پوکر شدم و خیره نگاهش کردم که زد زیر خنده و گفت:شوخی کردم دختر،چه
قیافه ای هم به خودش میگیره!
پشت چشمی براش نازک کردم و تک خندی زدم.
قرار شد ادریان پشت فرمون بشینه ولی تا مقصد انقدر غر زد که دیوونم کرد!
همش عیب و ایراد میگرفت از ماشین نازنینم.
بالاخره به مقصد رسیدیم.
یه جای دنج و خوشگل توی شاندیز.
وارد رستوران شدیم که نگاهم خورد به بهار و سامیار که رادمان کنارشون نشسته بود با
یکی از بچه های اکیپ.
بقیشون کجان پس؟
رسیدیم سر میز که نگاهشون میخ ما شد.
یه سلام و احوالپرسی مختصر کردم.
زیر چشمی نگاهی به رادمان کردم هرازگاهی یه نگاهی به من مینداخت یه نگاه به ادریان
که کنارم نشسته بود.
بهار با صدای بلندی گفت:چه عجب ما این اقا ادریانو زیارت کردیم...
بهار ، ادریانو فقط توی تماسای تصویری با من دیده بود و درواقع از نزدیک ندیده بودش.
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
✾࿐༅༅࿐✾
رمانِ : #به_من_نگو_ببعی
نویسنده : مبینا و ریحانه آصفی
پارتِ : 127
مثلا یه جوری که ادریان نشنوه ادامه داد:ماشالله از نزدیک خیلی چیز ترن...یعنی خیلی
جذاب ترن...دیگه ژن المانی و...
با فرود اومدن ارنج سامیار روی پهلوش دیگه خفه خون گرفت.
سامیار جوری به بهار چشم غره میرفت که با خودم میگفتم الانه که چشماش از کاسه دربیاد.
به شدت خندم گرفته بود.
ادریان روی شونم زد که برگشتم طرفش.
+میگم که اینا چی میگن؟
خنده ای کردم و گفتم:هیچی! بهار و که میشناسی چرت و پرت میگه...
ابروهاشو بالا انداخت و سرشو تکون داد.
رادمان نگاه موشکافانه ای بهمون انداخت و معلوم بود درحال حرص خوردنه!
اره حرص بخور نوش جونت...یبار جوری اهمیت میده که انگار واسش خیلی مهمه و یبارم
جوری بی اهمیته که ادم به زنده بودنشم شک میکنه!
بعد از گذشت چند دقیقه که بقیه بچه ها هم اومدن صدای همهمه بعضیاشون بلند شد که
میگفتن این پسر بوره کیه؟ چرا با شهرزاد اومده؟ چیکارشه؟
بالاخره یکی از دخترا گفت:شهرزاد جون...معرفی نمیکنین اقارو؟
لبخند کوچیکی زدم و دهن باز کردم چیزی بگم که بهار جفت پا اومد وسط حرفم و گفت:اقا
ادریان...دوست پسر شهرزاد.
یکدفعه همه سکوت کردن.
خدا نکشتت بهار دوست پسر شهرزاد چیهههه؟
همه خیره نگاهمون میکردن که ادریان زد به پهلوم و اروم گفت:اینا به چی خیره شدن؟
سوالشو بی جواب گذاشتم و نگاهم افتاد به رادمان که یه جور عجیب و غریبی نگاهم میکرد.
نمیتونستم از نگاهش چیزی بخونم.
همینطور که به چشمای رادمان خیره بودم گفتم:سابق...دوست پسر سابقم!
توقع داشتم رادمان یه واکنشی نشون بده ولی صورتش در عین خونسردی همش یه چیزیو
پنهون میکرد.
نگاهم افتاد به دست مشت شدش که رو میزیو چنگ انداخته بود.
لبخند خاصی زدم و چیزی نگفتم
ناخوداگاه به دلم اومد من حرص بخورم اون نخوره؟حقشه
برگشتم سمت ادریان که انگار عصبی شده بود و با اخمای درهم به بقیه نگاه میکرد
+چیشده؟
_فکر کنم باید وقت بزاری و بهم این زبان و یاد بدی داره میره رو نروم که چیزی نمیفهمم
ازش
اومدم جوابشو بدم که یکی از بچه های اکیپ گفت
_شهرزاد جان دوست پسرت نمیتونه انگلیسیم صحبت کنه؟
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
رمانِ : #به_من_نگو_ببعی
نویسنده : مبینا و ریحانه آصفی
پارتِ : 127
مثلا یه جوری که ادریان نشنوه ادامه داد:ماشالله از نزدیک خیلی چیز ترن...یعنی خیلی
جذاب ترن...دیگه ژن المانی و...
با فرود اومدن ارنج سامیار روی پهلوش دیگه خفه خون گرفت.
سامیار جوری به بهار چشم غره میرفت که با خودم میگفتم الانه که چشماش از کاسه دربیاد.
به شدت خندم گرفته بود.
ادریان روی شونم زد که برگشتم طرفش.
+میگم که اینا چی میگن؟
خنده ای کردم و گفتم:هیچی! بهار و که میشناسی چرت و پرت میگه...
ابروهاشو بالا انداخت و سرشو تکون داد.
رادمان نگاه موشکافانه ای بهمون انداخت و معلوم بود درحال حرص خوردنه!
اره حرص بخور نوش جونت...یبار جوری اهمیت میده که انگار واسش خیلی مهمه و یبارم
جوری بی اهمیته که ادم به زنده بودنشم شک میکنه!
بعد از گذشت چند دقیقه که بقیه بچه ها هم اومدن صدای همهمه بعضیاشون بلند شد که
میگفتن این پسر بوره کیه؟ چرا با شهرزاد اومده؟ چیکارشه؟
بالاخره یکی از دخترا گفت:شهرزاد جون...معرفی نمیکنین اقارو؟
لبخند کوچیکی زدم و دهن باز کردم چیزی بگم که بهار جفت پا اومد وسط حرفم و گفت:اقا
ادریان...دوست پسر شهرزاد.
یکدفعه همه سکوت کردن.
خدا نکشتت بهار دوست پسر شهرزاد چیهههه؟
همه خیره نگاهمون میکردن که ادریان زد به پهلوم و اروم گفت:اینا به چی خیره شدن؟
سوالشو بی جواب گذاشتم و نگاهم افتاد به رادمان که یه جور عجیب و غریبی نگاهم میکرد.
نمیتونستم از نگاهش چیزی بخونم.
همینطور که به چشمای رادمان خیره بودم گفتم:سابق...دوست پسر سابقم!
توقع داشتم رادمان یه واکنشی نشون بده ولی صورتش در عین خونسردی همش یه چیزیو
پنهون میکرد.
نگاهم افتاد به دست مشت شدش که رو میزیو چنگ انداخته بود.
لبخند خاصی زدم و چیزی نگفتم
ناخوداگاه به دلم اومد من حرص بخورم اون نخوره؟حقشه
برگشتم سمت ادریان که انگار عصبی شده بود و با اخمای درهم به بقیه نگاه میکرد
+چیشده؟
_فکر کنم باید وقت بزاری و بهم این زبان و یاد بدی داره میره رو نروم که چیزی نمیفهمم
ازش
اومدم جوابشو بدم که یکی از بچه های اکیپ گفت
_شهرزاد جان دوست پسرت نمیتونه انگلیسیم صحبت کنه؟
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
✾࿐༅༅࿐✾
رمانِ : #به_من_نگو_ببعی
نویسنده : مبینا و ریحانه آصفی
پارتِ : 128
چرا هی میگن دوست پسر!!
+چرا انگلیسی بلده تا حدودی ولی نه خیلی
_can you speak english bro?
انقد خنده دار و با لهجه غلیط گفت که صدای خندمون بلند شد
_مثل اینکه نمیفهمه،پس تو زحمت بکش براش ترجمه کن حرفای مارو بنده خدا عصبی شده
فکر کنم
بچه ها خندیدن و دخترام الهی گفتن
منم حرفاشونو به ادریان منتقل میکردم و حرفای ادریان و به اونا
کال شده بودم مترجم
بچه ها انقدر از ادریان خوششون اومده بود و باهاش صمیمی شده بودن که واقعا خوشحال
شدم البته همیشه همین بود ادریان اونقدر جذاب و باحال بود که همه زود باهاش اخت میشدن
برعکس من...
_رادمان،مهتارو چرا نیاوردی؟
نگاه رادمان به چشمای کنجکاو من گره خورد و همینطور گفت
_شهرستانه اینجا نیست
و چیز دیگه ای نگفت و کلش و کرد تو گوشی
موقع شام شد و هرکی غذای خودشو سفارش داد و تقریبا یه سفره رنگ و وارنگ داشتیم از
انواع غذاها
_بابا میمردین همتون یه چیزی سفارش میدادین الان اگه انگشتام تو بشقاب همتون رفت به
من ربطی نداره
دخترا جیغشون بلند شد و رادمانم محکم زد پشت سامیار و خفه شویی بهش گفت
منم فقط لبخندی زدم و ادریانی که گیج همه رو نگاه میکرد
سر غذا انقدر مزه میپروندن و شوخی میکردن که دل درد گرفته بودم از خنده
بچه ها دوتا نوشابه خانواده گرفته بودن و یکیشون جلوی رادمان بود و اون یکی دور از ما
ادریان غذاشو تموم کرد و با شک به نوشابه جلوی رادمان نگاه میکرد
+چیزی میخوای؟
جوابمو نداد و بجاش با انگشت به نوشابه اشاره کرد و به رادمان به المانی گفت
_Würdest du mir bitte das Getränk geben?
گفته بود نوشیدنی رو بهش بده نگاهمو به رادمان دوختم که خیلی معمولی به ادریان نگاه
میکرد و بعد چند دقیقه که عکس العملی نشون نداد سیاوش بهش گفت
_داداش فکر کنم گفت نوشابه رو بهش بدی
بعد مکثی نوشابه رو باز کرد و داخل لیوان ریخت بقیه که دیدن اوضاع عادیه حواسشونو به
غذاشون دادن
لیوان و سمت ادریان گرفت تشکری کرد و خواست لیوان و بگیره که یهو رادمان لیوان و
ول کرد و کل نوشابه ریخت رو لباس ادریان و میز...
باحیرت به صحنه ایجاد شده خیره شده بودم و انگار فقط من بودم که فهمیده بودم رادمان
لیوان و از قصد ول کرد...
واقعا چرا؟
میتونستم لبخند محوشو ببینم که سعی میکرد قایمش کنه.
بعد مکثی گفت:فکر کنم از دستشون لیز خورد لیوان.
حالا گردن هم نمیگیره چه جالب!
مرتیکه حرص درار.
ادریان با چندش به تیشرتش نگاه میکرد و زیر لب غر میزد.
نگاه تیزی به رادمان انداختم و منم جهت حرص دادنش یکم دستمال برداشتم و با کمترین
فاصله افتادم به جون پیرهن ادریان!
+صبر کن تمیزش کنم...اگه خوب تمیز نشد میریم توالت عوضش کن.
با کلافگی سر تکون داد.
یه دستمو کنار پهلوش گذاشتم و با دست دیگم قسمت سینشو که از نوشابه خیس شده بود
میکشیدم.
بچه ها هم زیر زیرکی من و ادریانو میپاییدن.
زیر چشمی نگاهی به رادمان کردم که خون خونشو میخورد!
رفتاراش خیلی عجیب غریب بود ولی خب منم دیگه تصمیم دارم مثل خودش جواب کاراشو
بدم!
دستمال و انداختم سطل اشغال و رو به ادریان گفتم:اینجوری نمیشه! بریم توالت ببینم چیکار
میشه کرد.
از روی صندلی بلند شدم و گفتم:ما میریم توالت...
بعد یکم مکث بچه ها باشه ای گفتن و من و ادریان هم راه افتادیم سمت توالت.
دوباره زیرچشمی نگاهی به رادمان انداختم که با حرص قاشقشو کوبید توی بشقابش که
صدای نسبتا بلندی ایجاد کرد!
از این حرص خوردناش لبخند خبیثی زدم و با ادریان وارد توالت شدیم.
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
رمانِ : #به_من_نگو_ببعی
نویسنده : مبینا و ریحانه آصفی
پارتِ : 128
چرا هی میگن دوست پسر!!
+چرا انگلیسی بلده تا حدودی ولی نه خیلی
_can you speak english bro?
انقد خنده دار و با لهجه غلیط گفت که صدای خندمون بلند شد
_مثل اینکه نمیفهمه،پس تو زحمت بکش براش ترجمه کن حرفای مارو بنده خدا عصبی شده
فکر کنم
بچه ها خندیدن و دخترام الهی گفتن
منم حرفاشونو به ادریان منتقل میکردم و حرفای ادریان و به اونا
کال شده بودم مترجم
بچه ها انقدر از ادریان خوششون اومده بود و باهاش صمیمی شده بودن که واقعا خوشحال
شدم البته همیشه همین بود ادریان اونقدر جذاب و باحال بود که همه زود باهاش اخت میشدن
برعکس من...
_رادمان،مهتارو چرا نیاوردی؟
نگاه رادمان به چشمای کنجکاو من گره خورد و همینطور گفت
_شهرستانه اینجا نیست
و چیز دیگه ای نگفت و کلش و کرد تو گوشی
موقع شام شد و هرکی غذای خودشو سفارش داد و تقریبا یه سفره رنگ و وارنگ داشتیم از
انواع غذاها
_بابا میمردین همتون یه چیزی سفارش میدادین الان اگه انگشتام تو بشقاب همتون رفت به
من ربطی نداره
دخترا جیغشون بلند شد و رادمانم محکم زد پشت سامیار و خفه شویی بهش گفت
منم فقط لبخندی زدم و ادریانی که گیج همه رو نگاه میکرد
سر غذا انقدر مزه میپروندن و شوخی میکردن که دل درد گرفته بودم از خنده
بچه ها دوتا نوشابه خانواده گرفته بودن و یکیشون جلوی رادمان بود و اون یکی دور از ما
ادریان غذاشو تموم کرد و با شک به نوشابه جلوی رادمان نگاه میکرد
+چیزی میخوای؟
جوابمو نداد و بجاش با انگشت به نوشابه اشاره کرد و به رادمان به المانی گفت
_Würdest du mir bitte das Getränk geben?
گفته بود نوشیدنی رو بهش بده نگاهمو به رادمان دوختم که خیلی معمولی به ادریان نگاه
میکرد و بعد چند دقیقه که عکس العملی نشون نداد سیاوش بهش گفت
_داداش فکر کنم گفت نوشابه رو بهش بدی
بعد مکثی نوشابه رو باز کرد و داخل لیوان ریخت بقیه که دیدن اوضاع عادیه حواسشونو به
غذاشون دادن
لیوان و سمت ادریان گرفت تشکری کرد و خواست لیوان و بگیره که یهو رادمان لیوان و
ول کرد و کل نوشابه ریخت رو لباس ادریان و میز...
باحیرت به صحنه ایجاد شده خیره شده بودم و انگار فقط من بودم که فهمیده بودم رادمان
لیوان و از قصد ول کرد...
واقعا چرا؟
میتونستم لبخند محوشو ببینم که سعی میکرد قایمش کنه.
بعد مکثی گفت:فکر کنم از دستشون لیز خورد لیوان.
حالا گردن هم نمیگیره چه جالب!
مرتیکه حرص درار.
ادریان با چندش به تیشرتش نگاه میکرد و زیر لب غر میزد.
نگاه تیزی به رادمان انداختم و منم جهت حرص دادنش یکم دستمال برداشتم و با کمترین
فاصله افتادم به جون پیرهن ادریان!
+صبر کن تمیزش کنم...اگه خوب تمیز نشد میریم توالت عوضش کن.
با کلافگی سر تکون داد.
یه دستمو کنار پهلوش گذاشتم و با دست دیگم قسمت سینشو که از نوشابه خیس شده بود
میکشیدم.
بچه ها هم زیر زیرکی من و ادریانو میپاییدن.
زیر چشمی نگاهی به رادمان کردم که خون خونشو میخورد!
رفتاراش خیلی عجیب غریب بود ولی خب منم دیگه تصمیم دارم مثل خودش جواب کاراشو
بدم!
دستمال و انداختم سطل اشغال و رو به ادریان گفتم:اینجوری نمیشه! بریم توالت ببینم چیکار
میشه کرد.
از روی صندلی بلند شدم و گفتم:ما میریم توالت...
بعد یکم مکث بچه ها باشه ای گفتن و من و ادریان هم راه افتادیم سمت توالت.
دوباره زیرچشمی نگاهی به رادمان انداختم که با حرص قاشقشو کوبید توی بشقابش که
صدای نسبتا بلندی ایجاد کرد!
از این حرص خوردناش لبخند خبیثی زدم و با ادریان وارد توالت شدیم.
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
✾࿐༅༅࿐✾
رمانِ : #به_من_نگو_ببعی
نویسنده : مبینا و ریحانه آصفی
پارتِ : 129
توالت زنانه و مردانه جدا بود و منم که باید همراه ادریان میومدم پس یه نگاهی انداختم تا
توالت خالی باشه بعد وارد شم.
نمیدونم واقعا مشکل رادمان چیه...کل امشب و زهرمار خودش و ما کرد.
اهی کشیدم و با کلافگی نگاهی به تیشرت ادریان انداختم که یه لکه نسبتا بزرگ سیاه روی
قسمت سینه و شکمش قرار داشت.
قبل اینکه من چیزی بگم تیشرتشو از تنش کند.
بدون اینکه نگاهی به بدنش بکنم تیشرت و از دستش گرفتم و همینطور که میبردمش سمت
شیر اب گفتم:همون قسمتی که لکه دار شده رو میشورم بعد بگیر زیر خشک کن.
سری تکون داد و اومد کنارم وایستاد و دستاشو خیس کرد و کشید روی قسمتی از بدنش که
نوشابه ریخته بود و چسبناک شده بود.
از قصد یکم شستن و طول دادم و بعد اینکه تیشرتشو دادم دستش که بگیره زیر خشک
کن،از توالت بیرون اومدم.
سرکی کشیدم سمت میز که رادمان و خیره به در توالت دیدم.
بعد یکم مکث نگاهش بهم افتاد و سریع روشو برگردوند.
چقدر امشب دزدکی رفتار میکنه!
صندلی و کشیدم عقب و نشستم که بهار گفت:چیشد؟
+هیچی همون قسمت تیشرتشو شستم و گفتم بگیره زیر خشک کن که خشک شه! الاناست
که بیاد.
اهانی گفت و بعد اینکه همه توجه ها از روم کنار رفت بهار زیر گوشم گفت:به همون چیزی
فکر میکنی که منم فکر میکنم؟
با کنجکاوی نگاهش کردم که با اَبرو اشارهی نامحسوسی به رادمان زد.
سری به معنای اره تکون دادم که لبخند شیطنت امیزی زد و گفت:بهت حسودی میکنه!
با چهرهای وارفته گفتم:باز ما یبار خواستیم مثل ادم حرف بزنیم این چرت و پرت گوییش گل
کرد! حساد ت چی کشک چی؟!
البته که ته قلبم یه حسی میگفت که بهار بیراه نمیگه! ولی از لحاظ منطقی به چی قراره
حسادت کنه؟ اصلا چرا باید حسادت کنه؟
رادمان زیرزیرکی مشغول صحبت با سامیار بود و انگار عصبی بودن جفتشون
بچه هام تو حال خودشون بودن مشغول خنده و صحبت
ادریان بعد ده دقیقه اومد و به جمع ملحق شد
پدرام گفت
_نظرتون راجب دسر چیه؟سفارش بدیم؟
قبل اینکه کسی حرف بزنه رادمان حرصی از جاش بلند شد که نگاه همه برگشت سمتش
_من یکم کار دارم باید برم
یه چند نفری غر غر کردن ولی انقدر ظاهر جدی داشت که دهنشونو بستن و دیگه چیزی
نگفتن بعد یه خداحافظی سرسری و حساب کردن غذاها رفت
و بعد رفتن رادمانم،سامیار از جاش بلند شد و با بهار رفتن
چشون شد یهو اینا؟
قبل رفتن دم گوش بهار گفتم ببینه میتونه بفهمه قضیه چیه و بهم بگه حتما اگه فهمید...
کم کم داشت حوصلم سر میرفت و فردا صبحم که باید میرفتم سر جلسه همینو بهونه کردم
برای رفتن
_شهرزاد با بهار هماهنگ کن هروقت خواستیم بریم بیرون بیاین،ادریانم بیار با خودت تا
وقتی که ایرانه حسابی بگرده دیگه
من که میدونم برای ادریان میگین نه من
+باشه چشم با بهار هماهنگ میکنم حالا
به ادریان اشاره زدم و خداحافظی کردیم و رفتیم...
شب موقع خواب بااینکه کلی خسته بودم و بی انرژی ولی هرکار میکردم خوابم نمیبرد
و اون چشمای شیطون و پر انرژی که تازگیا زیادی اخمو و خشن شده بود دست از سرم
برنمیداشت
دیگه کم کم داشتم دیوونه میشدم و هرچیم سعی میکردم که تمرکز کنم روی خوابیدن نمیشد
تا صبح فقط وول خوردم و به سقف خیره شدم
تازه داشت چشمام گرم میشد که صدای زنگ ساعتم بلند شد
+خدالعنتت کنه رادمان که نزاشتی امشب بخوابم مرتیکه بی خاصیت
حرصی زیرلب روح پرشکوه رادمانو لعن و نفرین کردم
انگار اون از چیزی خبر داشت!
امروز از اون روزایی بود که باید حسابی کیف میکردن از اخلاق قشنگم
سرسری دوش گرفتم و یه ساندویچ نون پنیر کوچیک درست کردم و خوردم و بعد از اماده
شدن با عجله راه افتادم
یه ربع وقت داشتم تا رسیدن به دانشگاه و از شانس قشنگم صبح به این زودی ترافیک شده
بود
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
رمانِ : #به_من_نگو_ببعی
نویسنده : مبینا و ریحانه آصفی
پارتِ : 129
توالت زنانه و مردانه جدا بود و منم که باید همراه ادریان میومدم پس یه نگاهی انداختم تا
توالت خالی باشه بعد وارد شم.
نمیدونم واقعا مشکل رادمان چیه...کل امشب و زهرمار خودش و ما کرد.
اهی کشیدم و با کلافگی نگاهی به تیشرت ادریان انداختم که یه لکه نسبتا بزرگ سیاه روی
قسمت سینه و شکمش قرار داشت.
قبل اینکه من چیزی بگم تیشرتشو از تنش کند.
بدون اینکه نگاهی به بدنش بکنم تیشرت و از دستش گرفتم و همینطور که میبردمش سمت
شیر اب گفتم:همون قسمتی که لکه دار شده رو میشورم بعد بگیر زیر خشک کن.
سری تکون داد و اومد کنارم وایستاد و دستاشو خیس کرد و کشید روی قسمتی از بدنش که
نوشابه ریخته بود و چسبناک شده بود.
از قصد یکم شستن و طول دادم و بعد اینکه تیشرتشو دادم دستش که بگیره زیر خشک
کن،از توالت بیرون اومدم.
سرکی کشیدم سمت میز که رادمان و خیره به در توالت دیدم.
بعد یکم مکث نگاهش بهم افتاد و سریع روشو برگردوند.
چقدر امشب دزدکی رفتار میکنه!
صندلی و کشیدم عقب و نشستم که بهار گفت:چیشد؟
+هیچی همون قسمت تیشرتشو شستم و گفتم بگیره زیر خشک کن که خشک شه! الاناست
که بیاد.
اهانی گفت و بعد اینکه همه توجه ها از روم کنار رفت بهار زیر گوشم گفت:به همون چیزی
فکر میکنی که منم فکر میکنم؟
با کنجکاوی نگاهش کردم که با اَبرو اشارهی نامحسوسی به رادمان زد.
سری به معنای اره تکون دادم که لبخند شیطنت امیزی زد و گفت:بهت حسودی میکنه!
با چهرهای وارفته گفتم:باز ما یبار خواستیم مثل ادم حرف بزنیم این چرت و پرت گوییش گل
کرد! حساد ت چی کشک چی؟!
البته که ته قلبم یه حسی میگفت که بهار بیراه نمیگه! ولی از لحاظ منطقی به چی قراره
حسادت کنه؟ اصلا چرا باید حسادت کنه؟
رادمان زیرزیرکی مشغول صحبت با سامیار بود و انگار عصبی بودن جفتشون
بچه هام تو حال خودشون بودن مشغول خنده و صحبت
ادریان بعد ده دقیقه اومد و به جمع ملحق شد
پدرام گفت
_نظرتون راجب دسر چیه؟سفارش بدیم؟
قبل اینکه کسی حرف بزنه رادمان حرصی از جاش بلند شد که نگاه همه برگشت سمتش
_من یکم کار دارم باید برم
یه چند نفری غر غر کردن ولی انقدر ظاهر جدی داشت که دهنشونو بستن و دیگه چیزی
نگفتن بعد یه خداحافظی سرسری و حساب کردن غذاها رفت
و بعد رفتن رادمانم،سامیار از جاش بلند شد و با بهار رفتن
چشون شد یهو اینا؟
قبل رفتن دم گوش بهار گفتم ببینه میتونه بفهمه قضیه چیه و بهم بگه حتما اگه فهمید...
کم کم داشت حوصلم سر میرفت و فردا صبحم که باید میرفتم سر جلسه همینو بهونه کردم
برای رفتن
_شهرزاد با بهار هماهنگ کن هروقت خواستیم بریم بیرون بیاین،ادریانم بیار با خودت تا
وقتی که ایرانه حسابی بگرده دیگه
من که میدونم برای ادریان میگین نه من
+باشه چشم با بهار هماهنگ میکنم حالا
به ادریان اشاره زدم و خداحافظی کردیم و رفتیم...
شب موقع خواب بااینکه کلی خسته بودم و بی انرژی ولی هرکار میکردم خوابم نمیبرد
و اون چشمای شیطون و پر انرژی که تازگیا زیادی اخمو و خشن شده بود دست از سرم
برنمیداشت
دیگه کم کم داشتم دیوونه میشدم و هرچیم سعی میکردم که تمرکز کنم روی خوابیدن نمیشد
تا صبح فقط وول خوردم و به سقف خیره شدم
تازه داشت چشمام گرم میشد که صدای زنگ ساعتم بلند شد
+خدالعنتت کنه رادمان که نزاشتی امشب بخوابم مرتیکه بی خاصیت
حرصی زیرلب روح پرشکوه رادمانو لعن و نفرین کردم
انگار اون از چیزی خبر داشت!
امروز از اون روزایی بود که باید حسابی کیف میکردن از اخلاق قشنگم
سرسری دوش گرفتم و یه ساندویچ نون پنیر کوچیک درست کردم و خوردم و بعد از اماده
شدن با عجله راه افتادم
یه ربع وقت داشتم تا رسیدن به دانشگاه و از شانس قشنگم صبح به این زودی ترافیک شده
بود
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
✾࿐༅༅࿐✾
رمانِ : #به_من_نگو_ببعی
نویسنده : مبینا و ریحانه آصفی
پارتِ : 130
+نمیفهمم این چه وضعیه تا یکم عجله داری برای رسیدن به جایی باید ترافیک بشه و گند
بزنه به همه چی اه
بعد یکم جلو رفتن بزور مشخص شد بخاطر تصادفه راه که باز شد پامو رو گاز گذاشتم تا
جایی که میشد با سرعت رفتم
به اندازه کافی دیر کرده بودم
نمیفهمم! ادم دانشجوعه باید استرس داشته باشه برای رسیدن به ازمونش منیم که دیگه استاد
شدم باید اینطوری حرص بخورم براش
بعد کلی حرص خوردن رسیدم به کوچه دانشگاه
انقدر با سرعت میرفتم که گربه ای که تو خیابون بود و ندیدم و بعد دیدنش اونقدر دیر بود
که فقط تونستم فرمون و بچرخونم و طولی نکشید که ماشین محکم به جایی برخورد کرد و
تکون خیلی بدی خورد که باعث شد منم به جلو پرت شم و تنها شانسی که اوردم این بود که
کمربندم بسته بود
تو شوک بدی فرو رفته بودم و مات و مبهوت به مرد اشنایی نگاه کردم که باعجله و نگران
از ماشینش پیاده شد...
سرم یکم گیج میرفت و دی د چشمام تار شده بود.
چند بار پلک زدم تا تونستم تشخیص بدم اونی که انقدر هول هولکی داره میاد سمتم کیه!
با دقت تر نگاه کردم که دیدم ماشینم به یه پارس برخورد کرده!
همه‌ی این تجزیه و تحلیال چند ثانیه بیشتر طول نکشید.
یهو در کنارم باز شد و بوی عطری اشنا زیر بینیم پیچید.
رومو برگردوندم و با چهره‌ی رادمان رو به رو شدم که توی کمترین فاصله ازم قرار گرفته
بود.
اون چشمای عصبی و اخمالو حالا توشون نگرانی موج میزد.
چند بار پلک زدم تا تار ی چشممو درست کنم.
با لحن نگرانی گفت:شهرزاد حالت خوبه؟ چرا انقدر تند رانندگی میکنی اگه خدایی نکرده
بلایی سرت میومد چی؟ هان؟
تُن صداش یکم بالاتر رفت.
تا کمر توی ماشینم خم شده بود و سعی داشت از ماشین پیادم کنه.
اروم گفتم:خوبم چیزیم نیست...فکر کنم ماشینتو داغون کردم.
صدای زمزمه وارشو شنیدم که گفت:فدای سرت.
خیره نگاهش کردم که دستشو کنار پیشونیم کشید و گفت:داره خون میاد! سرت گیج نمیره؟
جاییت درد نمیکنه؟
با اخم کوچیکی دستمو کشیدم همونجایی که گفت خون میاد.
این کی زخمی شد؟
+زخم شده ولی هیچی حس نمیکنم!
سری تکون دادم و خواستم برم ببینم چقدر وضع ماشینامون داغونه که یهو سرم گیج رفت و-
لابد بخاطر اینه بدنت گرمه...
نزدیک بود با مخ بچسبم به اسفالت!
رادمان سریع دستشو دو طرف پهلو و کمرم گذاشت و نذاشت که پخش زمین شم.
دستمو سپر کردم روی کاپوت ماشین و سعی داشتم زانوهای خم شدمو درست کنم.
اونجوری که منو گرفته بود کاملا از پشت بهم چسبیده بود!
با نگرانی به دور و بر نگاه کردم که مبادا دانشجویی مارو توی این وضعیت ببینه.
هوف دختر توهم حواست کجاست همچین خرابکاری بار اوردی؟
وقتی عجله داشته باشی همین میشه دیگه!
یکم صبر کردم تا بلکه از حصار دستاش رها شم ولی همینطور محکم گرفته بودم.
با صدای اروم و نگرانی گفتم:لطفا ولم کن حالم خوبه الان یکی میبینتمون.
توی صدم ثانیه صداش خشمگین شد و گفت:ولت کنم که بیوفتی زمین؟ به درک بزار هرچی
میخوان بگن... با این حالت باید بری بیمارستان.
برگشتم سمتش که قشنگ توی بغلش فرو رفتم.
سعی کردم خودمو فاصله بدم.
درحالی که چشمامو ازش میدزدیدم گفتم:میگم حالم خوبه...چرا الکی شلوغش میکنی نیاز به
بیمارستان نیست!
+نه! میریم بیمارستان یه معاینه بکنه هروقت خیالمون راحت شد بعد میتونی هرجا خواستی
بری! نمیتونم با این حال بزارم بری دانشگاه.
هوف چه گیری داده بود!
+امروز امتحان داری این پایتو میوفتی!
-گور باباش مهم نیست.
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
رمانِ : #به_من_نگو_ببعی
نویسنده : مبینا و ریحانه آصفی
پارتِ : 130
+نمیفهمم این چه وضعیه تا یکم عجله داری برای رسیدن به جایی باید ترافیک بشه و گند
بزنه به همه چی اه
بعد یکم جلو رفتن بزور مشخص شد بخاطر تصادفه راه که باز شد پامو رو گاز گذاشتم تا
جایی که میشد با سرعت رفتم
به اندازه کافی دیر کرده بودم
نمیفهمم! ادم دانشجوعه باید استرس داشته باشه برای رسیدن به ازمونش منیم که دیگه استاد
شدم باید اینطوری حرص بخورم براش
بعد کلی حرص خوردن رسیدم به کوچه دانشگاه
انقدر با سرعت میرفتم که گربه ای که تو خیابون بود و ندیدم و بعد دیدنش اونقدر دیر بود
که فقط تونستم فرمون و بچرخونم و طولی نکشید که ماشین محکم به جایی برخورد کرد و
تکون خیلی بدی خورد که باعث شد منم به جلو پرت شم و تنها شانسی که اوردم این بود که
کمربندم بسته بود
تو شوک بدی فرو رفته بودم و مات و مبهوت به مرد اشنایی نگاه کردم که باعجله و نگران
از ماشینش پیاده شد...
سرم یکم گیج میرفت و دی د چشمام تار شده بود.
چند بار پلک زدم تا تونستم تشخیص بدم اونی که انقدر هول هولکی داره میاد سمتم کیه!
با دقت تر نگاه کردم که دیدم ماشینم به یه پارس برخورد کرده!
همه‌ی این تجزیه و تحلیال چند ثانیه بیشتر طول نکشید.
یهو در کنارم باز شد و بوی عطری اشنا زیر بینیم پیچید.
رومو برگردوندم و با چهره‌ی رادمان رو به رو شدم که توی کمترین فاصله ازم قرار گرفته
بود.
اون چشمای عصبی و اخمالو حالا توشون نگرانی موج میزد.
چند بار پلک زدم تا تار ی چشممو درست کنم.
با لحن نگرانی گفت:شهرزاد حالت خوبه؟ چرا انقدر تند رانندگی میکنی اگه خدایی نکرده
بلایی سرت میومد چی؟ هان؟
تُن صداش یکم بالاتر رفت.
تا کمر توی ماشینم خم شده بود و سعی داشت از ماشین پیادم کنه.
اروم گفتم:خوبم چیزیم نیست...فکر کنم ماشینتو داغون کردم.
صدای زمزمه وارشو شنیدم که گفت:فدای سرت.
خیره نگاهش کردم که دستشو کنار پیشونیم کشید و گفت:داره خون میاد! سرت گیج نمیره؟
جاییت درد نمیکنه؟
با اخم کوچیکی دستمو کشیدم همونجایی که گفت خون میاد.
این کی زخمی شد؟
+زخم شده ولی هیچی حس نمیکنم!
سری تکون دادم و خواستم برم ببینم چقدر وضع ماشینامون داغونه که یهو سرم گیج رفت و-
لابد بخاطر اینه بدنت گرمه...
نزدیک بود با مخ بچسبم به اسفالت!
رادمان سریع دستشو دو طرف پهلو و کمرم گذاشت و نذاشت که پخش زمین شم.
دستمو سپر کردم روی کاپوت ماشین و سعی داشتم زانوهای خم شدمو درست کنم.
اونجوری که منو گرفته بود کاملا از پشت بهم چسبیده بود!
با نگرانی به دور و بر نگاه کردم که مبادا دانشجویی مارو توی این وضعیت ببینه.
هوف دختر توهم حواست کجاست همچین خرابکاری بار اوردی؟
وقتی عجله داشته باشی همین میشه دیگه!
یکم صبر کردم تا بلکه از حصار دستاش رها شم ولی همینطور محکم گرفته بودم.
با صدای اروم و نگرانی گفتم:لطفا ولم کن حالم خوبه الان یکی میبینتمون.
توی صدم ثانیه صداش خشمگین شد و گفت:ولت کنم که بیوفتی زمین؟ به درک بزار هرچی
میخوان بگن... با این حالت باید بری بیمارستان.
برگشتم سمتش که قشنگ توی بغلش فرو رفتم.
سعی کردم خودمو فاصله بدم.
درحالی که چشمامو ازش میدزدیدم گفتم:میگم حالم خوبه...چرا الکی شلوغش میکنی نیاز به
بیمارستان نیست!
+نه! میریم بیمارستان یه معاینه بکنه هروقت خیالمون راحت شد بعد میتونی هرجا خواستی
بری! نمیتونم با این حال بزارم بری دانشگاه.
هوف چه گیری داده بود!
+امروز امتحان داری این پایتو میوفتی!
-گور باباش مهم نیست.
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
"زندگی" هدیه خداوند
به ماست ...
و " شیوه زندگی ما "
هدیه ما به خداوند...
پس تا می‌توانیم
با انسانیت و زیبا زندگی‌کنیم
روز و شبتان خوش عزیزان
@kadbanouranii
به ماست ...
و " شیوه زندگی ما "
هدیه ما به خداوند...
پس تا می‌توانیم
با انسانیت و زیبا زندگی‌کنیم
روز و شبتان خوش عزیزان
@kadbanouranii
💐 بسم الله الرحمن الرحیم 💐
خـدایا
ایمان دارم هرآنچه
امروز برايمان
مقدر کرده ای بی نظیر است
امـروز به من
و عزیزانم سلامت
و خیر و برکت عطا کن
با آرزوی یک روز
بی نظیر برای شما 🌼🍃
@kadbanoiranii
خـدایا
ایمان دارم هرآنچه
امروز برايمان
مقدر کرده ای بی نظیر است
امـروز به من
و عزیزانم سلامت
و خیر و برکت عطا کن
با آرزوی یک روز
بی نظیر برای شما 🌼🍃
@kadbanoiranii
#کرم_آناناس
یک بسته پودر ژله آلوئه ورا رو در یک لیوان آب جوش کاملا حل میکنیم سپس نصف لیوان آب سرد اضافه میکنیم یک سوم از مایع رو توی قالب ریخته و در یخچال قرار میدیم تا نیم بند بشه سپس چند حلقه آناناس کنسروی رو کف قالب می چینیم و بقیه مایه ژله رو روی آناناس ها ریخته و دوباره در یخچال قرار میدیم و میریم سراغ تهیه کرم👈یک لیوان آب کمپوت آناناس و دو لیوان شیر و یک پاکت خامه صبحانه (خامه رو از قبل با همزن دستی کمی هم بزنید تا یکدست بشه)و هفت تا هشت ق غ شکر رو روی حرارت ملایم قرار میدیم و با همزن دستی مرتب تا اندازه ای که مایع کاملا یکدستی حاصل بشه سپس از روی حرارت بر می داریم و کنار می ذاریم تا از داغی بیفته و خنک بشه ؛دو و نیم ق غ پودر ژلاتین رو روی نصف لیوان آب می پاشیم و بعد از چند ثانیه که حالت اسفنجی پیدا کرد روی حرارت غیر مستقیم و یا در مایکروفر بن ماری میکنیم و بعد از اینکه شیر خنک شد اونو به همراه دو سه قطره اسانس آناناس به شیر اضافه کرده و هم میزنیم و توی قالب می ریزیم و به تقریبا مدت چهار ساعت در یخچال قرار میدیم.
پ.ن..میتونید بنا به ذائقه تون نصف تا یک لیوان آناناس خورد شده هم به مایه تون اضافه کنید.
پ.ن.۲..حتما از کمپوت آناناس استفاده کنید .آناناس تازه مناسب نیست.
پ.ن۳.به جای آناناس می تونید از میوه هایی مثل انبه یا هلو یا شلیل یا توت فرنگی استفاده کنید.
پ.ن۴.اگه اسانس آناناس در دسترس نداشتید می تونید نریزید به همین راحتی
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
یک بسته پودر ژله آلوئه ورا رو در یک لیوان آب جوش کاملا حل میکنیم سپس نصف لیوان آب سرد اضافه میکنیم یک سوم از مایع رو توی قالب ریخته و در یخچال قرار میدیم تا نیم بند بشه سپس چند حلقه آناناس کنسروی رو کف قالب می چینیم و بقیه مایه ژله رو روی آناناس ها ریخته و دوباره در یخچال قرار میدیم و میریم سراغ تهیه کرم👈یک لیوان آب کمپوت آناناس و دو لیوان شیر و یک پاکت خامه صبحانه (خامه رو از قبل با همزن دستی کمی هم بزنید تا یکدست بشه)و هفت تا هشت ق غ شکر رو روی حرارت ملایم قرار میدیم و با همزن دستی مرتب تا اندازه ای که مایع کاملا یکدستی حاصل بشه سپس از روی حرارت بر می داریم و کنار می ذاریم تا از داغی بیفته و خنک بشه ؛دو و نیم ق غ پودر ژلاتین رو روی نصف لیوان آب می پاشیم و بعد از چند ثانیه که حالت اسفنجی پیدا کرد روی حرارت غیر مستقیم و یا در مایکروفر بن ماری میکنیم و بعد از اینکه شیر خنک شد اونو به همراه دو سه قطره اسانس آناناس به شیر اضافه کرده و هم میزنیم و توی قالب می ریزیم و به تقریبا مدت چهار ساعت در یخچال قرار میدیم.
پ.ن..میتونید بنا به ذائقه تون نصف تا یک لیوان آناناس خورد شده هم به مایه تون اضافه کنید.
پ.ن.۲..حتما از کمپوت آناناس استفاده کنید .آناناس تازه مناسب نیست.
پ.ن۳.به جای آناناس می تونید از میوه هایی مثل انبه یا هلو یا شلیل یا توت فرنگی استفاده کنید.
پ.ن۴.اگه اسانس آناناس در دسترس نداشتید می تونید نریزید به همین راحتی
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#کرم_آناناس
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#کیک_اسفنجی
مواد لازم :
تخم مرغ ۸ عدد حتما تخم مرغ سرد وداخل یخچال باشه لازم نیست به دمای محیط برسه
آرد ۳۰۰گرم یا دو لیوان
شکر ۲۲۰گرم یا یک لیوان پر
پکینگ پودر یک قاشق پر چایخوری یا یک قاشق غذا خوری سر خالی
آب سرد یک سوم استکان یا شیر
عسل یا شربت بار یک قاشق غذا خوری
سفیده وزرده رو از هم جدا کنید
سفیده رو با سرعت تند همزن بزنید تا پف کنه حدود ۳الی ۴دقیقه طول میکشه سپس سرعت همزن متوسط وشکر رو به صورت بارانی اضافه کنید حدود سی الی چهل ثانیه شکر تمام شده باشه سپس دونه دونه زرده رو اضافه کنید حدود یک دقیقه تمام زرده ها زده شده باشند
بعد از زرده ها مخلوط آب وعسل(یا شیر وعسل)اضافه کنید فقط در حد مخلوط بزنید من یک دونه دیگر رو با شیر درست کردم به نظرم شیر خوشمزه تره
همزن رو کنار بزارید
آرد وپکینگ پودر از قبل مخلوط والک کردیم با یک دست آرد وبا دست دیگه همزن دستی آرد رو کم کم میریزیم وبا همزن دستی بزنید سرعت عمل داشته باشید حدود سی الی چهل ثانیه باید مخلوط شده وتمام شده باشه بهتره دو نفره این کار رو انجام بدید یعنی یک نفر آرد رو کم کم بریزه وشما هم ،هم بزنید وکار رو تمام کنید قالب رو از قبل چرب کرده وکفش کاغذ روغنی بندازید ومواد رو بریزید توش وبزارید تو فر از قبل گرم شده (۱۵ دقیقه ) با دمای صدوهشتاد درجه به مدت ۴۰تا ۴۵درجه
قالب ۳۰در۴۰ جواب میده
خمیر که آماده شد فوری بریزید تو قالب وبزارید تو فر تا پفش نخوابه سرعت عمل داشته باشید
بهترین قالب برای کیک گالوانیزه ضخیم یا تفلون هست قالب سیلیکونی به درد نمیخوره
تو فر کاسه آب لازم نیست
به هیچ عنوان تو سینی فر بعنوان قالب استفاده نکنید طبقه وسط حتما باشه شعله پایین روشن باشه شعله بالا فقط واسه گریل وطلای شدن روی کیکه اونم دو سه دقیقه آخر پخت روش بشه
نیم ساعت اول به هیچ عنوان در فر باز نمیشه وتکون داده نمیشه
عسل باعث میشه رنگ کیک طلای وخوش رنگ بشه
این کیک طعمش عالیه خشک ولاستیکی نیست وبوی تخم مرغ هم نمیده
پست بعدی خامه کشی کیک
تا پست بعدی به درود
عزیزان این کیک بدون فر هم عالی میشه
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
مواد لازم :
تخم مرغ ۸ عدد حتما تخم مرغ سرد وداخل یخچال باشه لازم نیست به دمای محیط برسه
آرد ۳۰۰گرم یا دو لیوان
شکر ۲۲۰گرم یا یک لیوان پر
پکینگ پودر یک قاشق پر چایخوری یا یک قاشق غذا خوری سر خالی
آب سرد یک سوم استکان یا شیر
عسل یا شربت بار یک قاشق غذا خوری
سفیده وزرده رو از هم جدا کنید
سفیده رو با سرعت تند همزن بزنید تا پف کنه حدود ۳الی ۴دقیقه طول میکشه سپس سرعت همزن متوسط وشکر رو به صورت بارانی اضافه کنید حدود سی الی چهل ثانیه شکر تمام شده باشه سپس دونه دونه زرده رو اضافه کنید حدود یک دقیقه تمام زرده ها زده شده باشند
بعد از زرده ها مخلوط آب وعسل(یا شیر وعسل)اضافه کنید فقط در حد مخلوط بزنید من یک دونه دیگر رو با شیر درست کردم به نظرم شیر خوشمزه تره
همزن رو کنار بزارید
آرد وپکینگ پودر از قبل مخلوط والک کردیم با یک دست آرد وبا دست دیگه همزن دستی آرد رو کم کم میریزیم وبا همزن دستی بزنید سرعت عمل داشته باشید حدود سی الی چهل ثانیه باید مخلوط شده وتمام شده باشه بهتره دو نفره این کار رو انجام بدید یعنی یک نفر آرد رو کم کم بریزه وشما هم ،هم بزنید وکار رو تمام کنید قالب رو از قبل چرب کرده وکفش کاغذ روغنی بندازید ومواد رو بریزید توش وبزارید تو فر از قبل گرم شده (۱۵ دقیقه ) با دمای صدوهشتاد درجه به مدت ۴۰تا ۴۵درجه
قالب ۳۰در۴۰ جواب میده
خمیر که آماده شد فوری بریزید تو قالب وبزارید تو فر تا پفش نخوابه سرعت عمل داشته باشید
بهترین قالب برای کیک گالوانیزه ضخیم یا تفلون هست قالب سیلیکونی به درد نمیخوره
تو فر کاسه آب لازم نیست
به هیچ عنوان تو سینی فر بعنوان قالب استفاده نکنید طبقه وسط حتما باشه شعله پایین روشن باشه شعله بالا فقط واسه گریل وطلای شدن روی کیکه اونم دو سه دقیقه آخر پخت روش بشه
نیم ساعت اول به هیچ عنوان در فر باز نمیشه وتکون داده نمیشه
عسل باعث میشه رنگ کیک طلای وخوش رنگ بشه
این کیک طعمش عالیه خشک ولاستیکی نیست وبوی تخم مرغ هم نمیده
پست بعدی خامه کشی کیک
تا پست بعدی به درود
عزیزان این کیک بدون فر هم عالی میشه
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#کیک_اسفنجی
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی
#خامه_کشی_کیک
در مورد خامه كشى براتون بگم كه ؛خامه رو هر چه تازه تر و به موقع استفاده كنيد بهتر جواب ميگيرين ؛
من هميشه در فريز مقدار كمى خامه دارم كه براى لابه لاهاى كيك استفاده ميكنم ، و بعضى وقتا هم براى خامه كشى كيكاى كوچيك براى خودمون
اما براى مناسبت و كيكاى بزرگ از بيرون تازه تازه ميگيرم كه عالى ميشه
و براى صاف كردن كناره و سطح از روبان طلق شيشه اى استفاده كردم كه صاف در اومده
براى تزيين هم از بريلو سياه و قرمز كه تو قيف ريختم و گلاش هم مصنوعى
نكته اينكه ، در هنگام طرح اگر سطح كيكتون كمى نامرتب بشه با همون طلق شيشه اى ميتونيد بدون خراب شدن صاف كنيد و به كارتون ادامه بدين
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#خامه_کشی_کیک
در مورد خامه كشى براتون بگم كه ؛خامه رو هر چه تازه تر و به موقع استفاده كنيد بهتر جواب ميگيرين ؛
من هميشه در فريز مقدار كمى خامه دارم كه براى لابه لاهاى كيك استفاده ميكنم ، و بعضى وقتا هم براى خامه كشى كيكاى كوچيك براى خودمون
اما براى مناسبت و كيكاى بزرگ از بيرون تازه تازه ميگيرم كه عالى ميشه
و براى صاف كردن كناره و سطح از روبان طلق شيشه اى استفاده كردم كه صاف در اومده
براى تزيين هم از بريلو سياه و قرمز كه تو قيف ريختم و گلاش هم مصنوعى
نكته اينكه ، در هنگام طرح اگر سطح كيكتون كمى نامرتب بشه با همون طلق شيشه اى ميتونيد بدون خراب شدن صاف كنيد و به كارتون ادامه بدين
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#کیک_بدون_آرد_بدون_فر
کافیه شما ۱۵۰گرم شکلات تخته ای رو با ۵۰گرم کره به روش بن ماری (روی بخارکتری)آب کنید ، سه عدد تخم مرغ رو سفیده وزرده رو ازهم جدا کنید سفیده رو با سه ق شکر با همزن بزنید تا فرم بگیره ،زرده ها رو باهمزن دستی بزنید سپس شکلات آب شده که سرد شده رو درسه مرحله بهش اضافه کنید وآروم هم بزنید درادامه سفیده تخم مرغ که فرم گرفته روهم درسه مرحله به موادتون اضافه کنید فقط خیلی آروم وبه صورت دورانی هم بزنید که پفش نخوابه حالا چهارعدد ظرف سوفله یا فنجون انتخاب کنید با کره یا مارگارین چرب کنید ومواد روبین چهارتا ظرفتون تقسیم کنید وبچیند داخل قابلمه گودی کمی هم آب جوش اضافه کنید ته قابلمه ودربشو بزارین وروی حرارت متوسط ده دقیقه بپزین بعداز ده دقیقه چک کنید اگر پخته نشده بودم چند دقیقه دیگه زمان بدین ، کلا می تونید مثل سوفله درست کنید کمی به شکل مایع باشه که مدت زمان کمتری به پخت نیاز داره
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال حرام است
کافیه شما ۱۵۰گرم شکلات تخته ای رو با ۵۰گرم کره به روش بن ماری (روی بخارکتری)آب کنید ، سه عدد تخم مرغ رو سفیده وزرده رو ازهم جدا کنید سفیده رو با سه ق شکر با همزن بزنید تا فرم بگیره ،زرده ها رو باهمزن دستی بزنید سپس شکلات آب شده که سرد شده رو درسه مرحله بهش اضافه کنید وآروم هم بزنید درادامه سفیده تخم مرغ که فرم گرفته روهم درسه مرحله به موادتون اضافه کنید فقط خیلی آروم وبه صورت دورانی هم بزنید که پفش نخوابه حالا چهارعدد ظرف سوفله یا فنجون انتخاب کنید با کره یا مارگارین چرب کنید ومواد روبین چهارتا ظرفتون تقسیم کنید وبچیند داخل قابلمه گودی کمی هم آب جوش اضافه کنید ته قابلمه ودربشو بزارین وروی حرارت متوسط ده دقیقه بپزین بعداز ده دقیقه چک کنید اگر پخته نشده بودم چند دقیقه دیگه زمان بدین ، کلا می تونید مثل سوفله درست کنید کمی به شکل مایع باشه که مدت زمان کمتری به پخت نیاز داره
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال حرام است
#كيك_شيفون_شش_تخم_مرغی
مواد لازم :
زرده ;6عدد
سفيده؛7عدد
آرد دو و 1/4;پيمانه
شير؛3/4 پيمانه
روغن؛3/4 پيمانه
بكينگ پودر ؛1ق غ خ
وانيل مقدارى
نمك ؛1پنس
پودر تارتار ؛1ق چ خ(جايگزين ان ابليمو هم ميشه)
طرزتهيه
اول سفيده رو خوب زده و بعد پودر تار تار و دو ق غ خ شكر رو اضافه تا كف و سفيد رنگ بشه (بزاريد يخچال تا مواد ديگه اماده بشه)
حالا در ظرفى جدا زرده و وانيل و بقيه ى شكر رو با همزن برقى زده و بعد شير و روغن هم اضافه ميكنيم
آرد و بگينگ پودر رو كه سه بار الك كردين رو كم كم به مخلوط اضافه و همزده و بعد مخلوط شدن سفيده رو بهش اضافه و با ليسك حالت دورانى مخلوط كرده تا يكدست بشه و در قالب چرب شده و كف قالب رو كه كاغذ روغنى انداختيم رو مواد كيك درونش ريخته و سه دفعه روى زمين كوبيده تا حبابها خارج شده و در فرى كه يك ربع قبل گرم شده به مدت يك ساعت بزاريد بپزه تا زمانى كه به خلال دندان نچسبه
نكته ؛ زمان پخت بستگى به دماى فر داره كه احتمال داره ده دقيقه بيشتر يا كمتر از زمانى كه گفته شده باشه
بعد پخت كامل ؛كيك رو ده دقيقه در فر خاموش شده بزاريد و بعد بيرون اورده و بعد خنك شدن از قالب خارج و روسه پايه گذاشته و كاغذ رو رو جدا
و اماده براى خامه كشى
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
مواد لازم :
زرده ;6عدد
سفيده؛7عدد
آرد دو و 1/4;پيمانه
شير؛3/4 پيمانه
روغن؛3/4 پيمانه
بكينگ پودر ؛1ق غ خ
وانيل مقدارى
نمك ؛1پنس
پودر تارتار ؛1ق چ خ(جايگزين ان ابليمو هم ميشه)
طرزتهيه
اول سفيده رو خوب زده و بعد پودر تار تار و دو ق غ خ شكر رو اضافه تا كف و سفيد رنگ بشه (بزاريد يخچال تا مواد ديگه اماده بشه)
حالا در ظرفى جدا زرده و وانيل و بقيه ى شكر رو با همزن برقى زده و بعد شير و روغن هم اضافه ميكنيم
آرد و بگينگ پودر رو كه سه بار الك كردين رو كم كم به مخلوط اضافه و همزده و بعد مخلوط شدن سفيده رو بهش اضافه و با ليسك حالت دورانى مخلوط كرده تا يكدست بشه و در قالب چرب شده و كف قالب رو كه كاغذ روغنى انداختيم رو مواد كيك درونش ريخته و سه دفعه روى زمين كوبيده تا حبابها خارج شده و در فرى كه يك ربع قبل گرم شده به مدت يك ساعت بزاريد بپزه تا زمانى كه به خلال دندان نچسبه
نكته ؛ زمان پخت بستگى به دماى فر داره كه احتمال داره ده دقيقه بيشتر يا كمتر از زمانى كه گفته شده باشه
بعد پخت كامل ؛كيك رو ده دقيقه در فر خاموش شده بزاريد و بعد بيرون اورده و بعد خنك شدن از قالب خارج و روسه پايه گذاشته و كاغذ رو رو جدا
و اماده براى خامه كشى
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی
#کیک شیفون
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#کیک شیفون
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#پیتزا_با_سس_جدید
دوستان این نوع پیتزا بسیار ساده است ولی سسی که استفاده شده بسیار طعم خوشایند ودلچسبی را به پیتزا میده واسه مواد روی پیتزا دستتون بازه فقط نباید اصلا سنگین بشه درحد دوقاشق مواد رویه بریزید وتا گرم سرو کتید
مواد لازم سس
کره 25گرم
اردفرقی نداره سفید یاگندم دوقاشق غذاخوری
شیرولرم یک لیوان پر
اورگانو اگر در دسترس بود بک قاشق چ
پنیر خامه ای دوقاشق غذاخوری
فلفل سیاه ونمک به مقدار دلخواه
پنیر پارمزان دوقاشق غذاخوری
طرز تهیه..... این سس همون سس بشامل است فقط با ترکیب مواد خوش طعم ترشده حتما امتحان کنید
ارد را با کره وپوره سیر تفت مختصری بدین تا بوی خامی ارد گرفته بشه با حرارت کم بعد یک لیوان شیر ولرم را اضافه وبهم بزنید تا ارد صاف بشه وگلوله نشه اگر سرد بریزید گلوله می شه ارد بعد پنیر خامه ای را اضافه ومخلوط کنید نمک وفلفل بریزید و در اخر پنیر پارمزان واورگانو اضافه ومخلوط کنید سس یه کم حالت کشدار بخودش پیدا می کنه که کافیه وار روی حرارت بردارید
خمیر که اماده شد به جهار قسمت تقسیم کنید وحدود ربع ساعت استراحت بدین بعد هر قسمت را کمی باز کنید نیازی نیست خمیر را نازک کنید اول سس بزنید بعد پنیر پیتزا بریزید بعد مواددلخواه بریزید در حد دوقاشق نه بیشتر من فقط فلفل دلمه رنگی ریختم وبعد پنیر پارمزان بریزید اگر خواستید بدون فر باشه توی تابه ای که چهار پایه گذاشتید وشعله پخش هم یادتون نره ظرف پیتزا را بذارید تا زمانیکه زیر خمیر طلایی بشه واگر توی فر خواستید درست کنید در فر 200درجه از قبل گرم شده طبقه وسط تا زیر خمیر طلایی بشه ودراخر گریل کنیدتا روی پیتزا هم طلایی بشه یه کاسه اب گرم هم کف فر بذارید تا خمیرتون خشک نشه 😊
حتما درست کنید وتا گرم است سرو کنید وببینید چه طعم دلچسبی داره 👌
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
دوستان این نوع پیتزا بسیار ساده است ولی سسی که استفاده شده بسیار طعم خوشایند ودلچسبی را به پیتزا میده واسه مواد روی پیتزا دستتون بازه فقط نباید اصلا سنگین بشه درحد دوقاشق مواد رویه بریزید وتا گرم سرو کتید
مواد لازم سس
کره 25گرم
اردفرقی نداره سفید یاگندم دوقاشق غذاخوری
شیرولرم یک لیوان پر
اورگانو اگر در دسترس بود بک قاشق چ
پنیر خامه ای دوقاشق غذاخوری
فلفل سیاه ونمک به مقدار دلخواه
پنیر پارمزان دوقاشق غذاخوری
طرز تهیه..... این سس همون سس بشامل است فقط با ترکیب مواد خوش طعم ترشده حتما امتحان کنید
ارد را با کره وپوره سیر تفت مختصری بدین تا بوی خامی ارد گرفته بشه با حرارت کم بعد یک لیوان شیر ولرم را اضافه وبهم بزنید تا ارد صاف بشه وگلوله نشه اگر سرد بریزید گلوله می شه ارد بعد پنیر خامه ای را اضافه ومخلوط کنید نمک وفلفل بریزید و در اخر پنیر پارمزان واورگانو اضافه ومخلوط کنید سس یه کم حالت کشدار بخودش پیدا می کنه که کافیه وار روی حرارت بردارید
خمیر که اماده شد به جهار قسمت تقسیم کنید وحدود ربع ساعت استراحت بدین بعد هر قسمت را کمی باز کنید نیازی نیست خمیر را نازک کنید اول سس بزنید بعد پنیر پیتزا بریزید بعد مواددلخواه بریزید در حد دوقاشق نه بیشتر من فقط فلفل دلمه رنگی ریختم وبعد پنیر پارمزان بریزید اگر خواستید بدون فر باشه توی تابه ای که چهار پایه گذاشتید وشعله پخش هم یادتون نره ظرف پیتزا را بذارید تا زمانیکه زیر خمیر طلایی بشه واگر توی فر خواستید درست کنید در فر 200درجه از قبل گرم شده طبقه وسط تا زیر خمیر طلایی بشه ودراخر گریل کنیدتا روی پیتزا هم طلایی بشه یه کاسه اب گرم هم کف فر بذارید تا خمیرتون خشک نشه 😊
حتما درست کنید وتا گرم است سرو کنید وببینید چه طعم دلچسبی داره 👌
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#خامه_کشی_کیک_تولد
برای خامه کشی کیک هم میتونید از خامه پاستوریزه شیرین شده استفاده کنید وهم از خامه آماده هردوشون خوشمزس 👌آسون ترین راه خریدن خامه قنادی بدون دردسر😍من از خامه آماده استفاده کردم
جای که خامه کشی انجام میدید نباید گرم باشه حتما باید خنک باشه تا خامه شل و آبکی نشه آگه دیدید خامه تون شل شده با همزن دوباره یکی دو دقیقه بزنید واستفاده کنید
کیک اسفنجی سرد سرد شده باشه یک روز قبل هم درست شده باشه بهتره وقتی آماده کردید وسرد شد سلفون روش بکشید وفرداش خامه کشی کنید
من برای این کیک از ۱۲ تخم مرغ استفاده کردم دو قالب هم سایز داشتم ویک قالب کوچکتر
کیک کوچکتر رو به چهار قسمت تقسیم کردم (طبق فیلم) تا با کیکای دیگه هم سایز باشه
با کارد اره ای سطح کیک رو صاف کنید کیک رو با آب میوه یا شربت قنادی خیس کنید(زیاد خیس نباشه)من با آب میوه آناناس خیس کردم واسه این کیک یک سوم لیوان استفاده کردم
بعد از خیس کردن خامه بکشید وصاف کنید ومیوه یا خشکبار دلبخواهی بریزید من از موز وگردو استفاده کردم پسته خام هم خیلی خوشمزس
هر طبقه رو که میزارید با آب میوه یا شربت خیس کنید/ خامه/ میوه یا خشکبار/دوباره کیک این کار رو انجام میدید تا تموم بشه آخرین مرحله خامه میزنید وصاف میکنید وبه سلیقه خود تزیین کنید کناره های کیک رو با تکه ای پلاستیکی از قوطی مایع ظرفشوی که برش زدم صاف کردم وبا چنگال شیار زدم.
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
برای خامه کشی کیک هم میتونید از خامه پاستوریزه شیرین شده استفاده کنید وهم از خامه آماده هردوشون خوشمزس 👌آسون ترین راه خریدن خامه قنادی بدون دردسر😍من از خامه آماده استفاده کردم
جای که خامه کشی انجام میدید نباید گرم باشه حتما باید خنک باشه تا خامه شل و آبکی نشه آگه دیدید خامه تون شل شده با همزن دوباره یکی دو دقیقه بزنید واستفاده کنید
کیک اسفنجی سرد سرد شده باشه یک روز قبل هم درست شده باشه بهتره وقتی آماده کردید وسرد شد سلفون روش بکشید وفرداش خامه کشی کنید
من برای این کیک از ۱۲ تخم مرغ استفاده کردم دو قالب هم سایز داشتم ویک قالب کوچکتر
کیک کوچکتر رو به چهار قسمت تقسیم کردم (طبق فیلم) تا با کیکای دیگه هم سایز باشه
با کارد اره ای سطح کیک رو صاف کنید کیک رو با آب میوه یا شربت قنادی خیس کنید(زیاد خیس نباشه)من با آب میوه آناناس خیس کردم واسه این کیک یک سوم لیوان استفاده کردم
بعد از خیس کردن خامه بکشید وصاف کنید ومیوه یا خشکبار دلبخواهی بریزید من از موز وگردو استفاده کردم پسته خام هم خیلی خوشمزس
هر طبقه رو که میزارید با آب میوه یا شربت خیس کنید/ خامه/ میوه یا خشکبار/دوباره کیک این کار رو انجام میدید تا تموم بشه آخرین مرحله خامه میزنید وصاف میکنید وبه سلیقه خود تزیین کنید کناره های کیک رو با تکه ای پلاستیکی از قوطی مایع ظرفشوی که برش زدم صاف کردم وبا چنگال شیار زدم.
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر