کدبانوی ایرانی🌻🌼😍
1.84K subscribers
23.1K photos
29.3K videos
95 files
43.6K links
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی

#ماسوره


آشنایی با ماسوره های تزیین کیک


رسانه تبلیغیاتی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#پارت361




این وکه گفتم باحرص قاشقش وانداخت توی بشقابش که صدای گوش خراشی ایجاد کرد..

.اخم غلیظی روی پیشونیش نقش بسته بود.....

عصبانی گفت: تو رو خدابس کن شیداا!!

من گشنمه می فهمی؟؟هی بچم بچم می کنی که چی؟؟من گشنمه!

الانم می خوام بچت و بخورم...دیگه هم دلم نمی خواد حرف زیادی بشنوم.. افتاد؟!

خیلی عصبانی بود...نزدیک بود خودم و خیس کنم!!منی که هیچ وقت از مسعود نترسیده بودم، الان داشتم سکته می کردم...

تا حالا‌ مسعود وانقد عصبانی ندیده بودم... با خشم زل زده بود بهم..

داد زد:

- افتاد؟!

با ترس سری تکون دادم و گفتم: آره... اخمش غلیظ ترشد و به دیس برنج اشاره کرد.

..زیر لب گفت: پس بخور ونگاهش و ازم گرفت و دوخت به بشقابش..

دوباره قاشقش و پر از برنج کرد و برد سمت دهنش و... و بچم و خورد!بغض کرده بودم...

می خواستم بزنم زیر گریه!!قورمه سبزی من و خورد...

قورمه سبزی واسه خوردنه دیگه!!

چرا چرت میگم؟؟ من چم شده؟؟ خل شدم؟

!یعنی چی هی بچم بچم می کنی؟؟مگه قورمه سبزیم بچه آدم میشه؟!چرت نگو شیدا!! بكپ غذات و کوفت کن..

بغضم و قورت دادم و دستم و بردم سمت دیس برنجیه کفگیر واسه خودم برنج ریختم و چند تا قاشقم خورشت روش ریختم.

..قاشقم و پر از برنج کردم و بردم سمت دهنم..

.نگاهی به مسعود انداختم که با اخمای درهم به بشقابش خیره شده بود و داشت تند تند غذا می خورد..

نگاهم و از مسعود گرفتم و دوختم به قاشق توی دستم..

. بغضم بیشتر شد... دوباره بغضم و قورت دادم و قاشق و به دهنم نزدیک کردم.

چشمام و بستم و سریع قاشق و کردم تو دهنم!!
مزه اش عالی بود...

قربون خودم برم من!!من این همه استعداد داشتم و رو نکرده بودم؟؟به به!!گور بابای بچه...غذارو بچسب...

غذا رو مزه مزه کردم و قورتش دادم... فوق العاده بود!!

@kadbanoiranii
#پارت362




چشمام و باز کردم و دستم و به سمت برنج دراز کردم.

۳ تا کفگیر دیگه هم واسه خودم برنج ریختم.

.. با ذوق ۶-۵ تاقاشق خورشتم روی برنج خالی کردم و شروع کردم به خوردن تند تند غذا می خوردم

و تودلم کلی قربون صدقه خودم می رفتم...

کل برنج توی بشقاب و که خوردم، دست دراز کردم تا یه چند تا کفگیر دیگه هم واسه خودم بریزم که دستم با دست مسعود برخورد کرد...

نگاهم و دوختم به چشماش.اخم غلیظی روی پیشونیش بود...زیرلب گفت: که بچت بود...نه؟؟

نیشم تا بناگوشم باز شدو با ذوق گفتم:گوربابای بچه مسعود! ببین چی درست کردم... محشره!

و کفگیرو به دست گرفتم و واسه خودم برنج ریختم..

.یه عالمه خورشتم روش خالی کردم و شروع کردم به خوردن مسعودم واسه خودش برنج ریخت و شروع کرد به خوردن...

تو طول غذا خوردنمون حتی یه کلمه هم باهم حرف نزدیم.

جفتمون سخت مشغول خوردن بودیم!!


برنج توی بشقابم که تموم شد،

بالاخره دست از خوردن کشیدم و به پشتی صندلی تکیه دادم..

..انقد خورده بودم که داشتم می ترکیدم.....

گفتم: وای....خدا چقد خوردم

!دارم می ترکم... مسعود با خنده گفت:زود عقب کشیدی کوزت جون!!دیگه برنج نداری؟؟

من بازم می خوام!! نگاهی به دیس خالی از برنج انداختم.این چه زودتموم شد!! انقد

سنگین شده بودم که نمی تونستم تکون بخورم...


بالاخره با کلی بدبختی و جون کندن از جام بلند شدم و به سمت قابلمه برنج رفتم و آوردمش دادم به مسعود اونم با ذوق و شوق دوباره شروع کردبه خوردن...

وقتی مسعود داشت غذا می خورد،

منم خیره شدم به ظرف خورشتی که حالا رو به اتمام بود...

من چه اسکل بودم!!قورمه سبزیم مگه بچه آدم میشه؟؟

تو هم فضایی تا این حد؟

!!ای خدا به کل دیوونه شدم رفت!!خدا من و شفا بده...

- وای خیلی توپ بود.. دمت جیز شیدا!!


نگاهم و از قورمه سبزی گرفتم و دوختم به مسعود که به پشتی صندلیش تکیه داده بود و دستش روی شکمش بود..

. لبخند شیطونی زدم و گفتم:دیدی واست قورمه سبزی پختم؟؟ حال کردی؟؟


@kadbanoiranii
#پارت363




لبخندی زد و گفت:اوف چجورم!!

خیلی خوشمزه بود....(و دوباره شیطون شد و گفت: مطمئن باشم که آرزو کمکت نکرده دیگه نه؟!

ایش!!بچه پررو رونگاه!!

این همه جون کندم غذا پختم، حالا داره همه چی و می زنه به اسم آرزو!!

اخمی کردم و گفتم: توام دلت خوشه ها! آرزو الان سرش با امیر گرمه..

.اون روزم که اومد خونه من و واسه تومرغ درست کرد،

اومده بود خبر ازدواجش و بهم بده وگرنه انقد سرش با امیر گرمه که وقت
سرخاروندن نداره!

لبخندش پررنگ تر شد و گفت: واسشون خوشحالم بهم میان...

اخم منم محو شد و جاش یه لبخندنشست روی لبم..راست می گفت..

. آرزو وامیر خیلی بهم میان!!

الهی قربون ارزو بشم من..رفیق شفیق خل و چلم داره عروس میشه!!

گفتم: آره... خوشبخت بشن ایشا..!عروسیشون هفته بعده!!

- آره... میگم شیدا هفته بعد باهم بریم تالار؟!


جانم؟؟!این مسعود چایی نخورده پسرخاله شد؟!با هم بریم تالار؟!دیگه چی؟!

- نه..مزاحمت نمیشم خودم میرم!!

- مزاحم چیه بابا؟!هردومون می خوایم بریم عروسی، همسایه هم که هستیم... باهم بریم بهتره.
باشه؟!!

راست میگه ها!!جفتمون می خوایم بریم عروسی به قول مسعود همسایه هم که هستیم...

باهم بریم بهتره!!اگه من با مسعود نرم مجبورم خودم با ۲۰۶ اشکان رانندگی کنم...

می ترسم بزنم به یه ماشینی و عروسی آرزو کوفتم بشه...

گذشته از اون اگه بخوام رانندگی کنم، نمی تونم جیغ بزنم ومسخره بازی دربیارم...

!اونجوری خوش نمیگذره... اصلا یه ضرب المثل هست که بنده خودم ساختم که میگه

"افتادن دنبال ماشین عروس و جیغ زدن و درست کردن کارناوال، از خودعروسی توی تالار بیشتر خوش میگذره!"

اگه مسعود بشه راننده ام می تونم هرچی که بخوام مسخره بازی دربیارم...

@kadbanoiranii
#پارت364




رو به مسعود گفتم:اوکی...باهم بریم.

لبخندی زد و از جاش بلند شد... منم از جام بلند شدم و دستم دراز کردم سمت بشقابا

تا جمشون کنم که مسعود گفت:چیکار می کنی؟!

بشقابارو جمع کردم و گفتم:می خوام اینارو جمع کنم...

و به سمت ظرفشویی رفتم تا بذارمشون توی سینک که مسعود گفت: بیخیال بابا.... خودم بعدن جمعشون می کنم.

بیا بریم تو هال!!

اومدم بگم نمی خواد و خودم جمعشون می کنم که تویه چشم به هم زدن دستم و گرفت و کشید...

من و از آشپزخونه بیرون آورد و به سمت مبل روبروی تلویزیون رفت...روش نشست و منم کنار خودش نشوند.

دستم خیلی درد گرفته بود..

. وحشی روانی از بس محکم دستم وکشید، دردگرفت!!

اخمی کردم و گفتم:چته تو؟! چرا وحشی بازی در میاری؟!!دستم و از جا کندی دیوونه !!

بی توجه به حرف من، تلویزیون و روشن کرد و در حالیکه کانالا رو جا به جا می کرد، گفت:

برو اون وسیله هات و بيار بشینیم ۴ تا کلمه باهم حرف بزنیم ببینم می خوای واسه پایان نامه ات چیکار کنی!!

نگاهش به من نبود و به تلویزیون نگاه می کرد...

شکلکی واسش در آوردم تا یه ذره از حرصم و خالی کنم...انگار نه انگار که بهش گفتم دستم درد گرفته!

بی ادب پررو نه به خاطر کشیدن دستم از عذرخواهی کرد و نه به خاطر قورمه سبزی خوشمزه ای که بهش دادم، درست حسابی تشکر کرد..

. دمت جیزم شد تشکر؟!!

جونش در میومد اگه یه ذره با ادب تر وشیک تر تشکر می کرد؟!!

از جام بلند شدم و به سمت اپن رفتم...

غروب که اومدم، وسایلم و روی اپن گذاشتم. وسایل و برداشتم و به سمت مسعود رفتم..

.گذاشتمشون روی میز عسلی روبروی مسعود و گفتم: آوردم...

نگاهش و از تلویزیون گرفت و دوخت به وسایلم...

نگاهی بهم کرد و گفت:خب می شنوم..

پوزخندی زدم و گفتم: خداروشکر که می شنوی...

برو خداروشکر کن که بهت قدرت شنیدن داده!!


@kadbanoiranii
#پارت365




اخمی کرد و گفت:هه هه هه !!شما چقد بامزه این خانوم کوزت...

در مورد موضوعت ازت توضیح خواستم...

نگفتم خوشمزگی کنی که!!بگو... می شنوم!

اخم کردم و موضوعم و براش توضیح دادم...

یه ذره زر زر کردو چرت و پرت گفت..

.راهنماییم کرد و گفت که واسه یه تحقیق چه چیزایی لازمه..

یه چندتا سایت و کتابم بهم معرفی کرد که به موضوعم ربط داشت

حرفاش که تموم شد، با نیش باز زل زدبهم و گفت:دستت درد نکنه...غذات توپه توپ بود!

!مرسی...

چه عجب...آقا یه بار یه تشکر از دهنشون بیرون اومد

. اومدم تیریپ باکلاسی بردارم بگم خواهش می کنم و قابل شمارو نداشت که این مسعود بی شعور مهلت نداد دهنم و باز کنم،

یه سی دی گرفت سمتم و باذوق گفت: می دونی این چیه؟!

خونسردگفتم:دسته بیله خب سی دیه دیگه عقل كل!!

لبخندی زد و گفت: سی دی بودنش که سی دیه. مهم اینه که توی این سی دی چی هس

!!یه فیلم ترسناک توپ آمریکاییه!!از سعید گرفتم...

این چی گفت؟! فیلم ترسناک؟

بیخیال بابا...من تو كل عمرم یه بار بیشتر یه فیلم ترسناک ندیدم که خب اونم از نظر بقیه زیاد ترستاک نبود...

تا یه هفته اشکان و مجبور می کردم بیاد پیشم بخوابه...

توهم می زدم فکر می کردم که یه چیزی تو کمدمه!!

شبا هم هی خواب روح و جن و این جور چیزارو می دیدم می زدم زیر گریه...

همچین آدم ترسوی بی جنبه ای هستم من!

!حالا پاشم برم فیلم ترسناک آمریکایی ببینم؟!


مسعود سکوتم و که دید. شیطون گفت: چی شد؟!می ترسی؟

آب دهنم و قورت دادم و گفتم:نه بابا.. ترس چیه؟!

من خودم عاشق فیلمای ترسناکم ولی خب می دونی الان خسته ام... خوابم میاد!!

آره جون عمم من عاشق فیلمای ترسناکم؟!

اصلا خوابم نمیومد ولی دروغ گفتم که سریع گورم وگم کنم و مجبور نشم فیلم ببینم!!

پوزخندی زد و گفت: بهونه الکی نیار... تو میترسی!!


@kadbanoiranii
#پارت366




اخمی کردم و گفتم:نه نمی ترسم.. پوزخندش پررنگ تر شد و گفت: پس اگه نمی ترسی بشین با من فیلم ببین.

پوزخندش بدجور روی مخم بود!

!من از پوزخندای مسعود متنفرم...

وقتی پوزخند میزنه دلم می خواد برم کلش و بکوبونم به دیوار!!!

پوزخندش باعث شد که مثل همیشه موضعم و حفظ کنم و با خونسردی بگم:باشه.. بذار ببینیمش!!

لبخند شیطونی روی لب مسعود نشست و گفت: مطمئنی نمی ترسی؟!

با قاطعیت گفتم:معلومه!!ترس چیه بابا؟!

از جاش بلند شد و به سمت سی دی پلیر رفت...

سی دی و گذاشت توش و رفت سمت آشپزخونه...

با یه ظرف پر از تخمه به هال برگشت و ظرف و گذاشت روی میز عسلی وسط هال...

چراغارو هم خاموش کرد و روی مبل نشست..

حالا چرا چراغارو خاموش کرده؟!مرض داره؟؟

بابا من تو همون فضای روشنم خودم و خیس می کنم حالا چه برسه به این که تو فضای به این تاریکی فیلم ترسناک ببینم!!

تیتراژ اول فیلم درحال پخش شدن بود...

ناموسا با دیدن تیتراژش از ترس زهر ترک شدم!!

به صفحه سیاه بود که اسمای بازیگرا روش نوشته می شد...

تو این بینم یه چیزی شبیه روح یا شایدم جنی چیزی رد می شد...

یه آهنگم پخش می شد که هی یکی توش هوهو می کرد!!

بابا فیلمه هنوز شروع نشده من اینجوری گرخیدم،

وقتی شروع بشه می خوام چه خاکی توسرم کنم؟!

میمردی قمپز در نمی کردی که من نمی ترسم و عاشق فیلمای ترسناکم؟!

بابا من غلط کردم..من چیز خوردم....

من به گور دوس دختر مسعود خندیدم...

من و چه به فیلم ترسناک، اونم از نوع آمریکایی؟!

@kadbanoiranii
#پارت367




نگاهی به مسعود انداختم که خونسرد و بی تفاوت خیره شده بود به صفحه تلویزیون و تق تق تخمه می شکوند....

دستم و دراز کردم سمت ظرف تخمه تا شاید با خوردن تخمه یه ذره از ترسم کم بشه...

یه مشت برداشتم و شروع کردم به تخمه خوردن!!

یه کوسن روی مبل بود...

کوسن و روی پام گذاشتم تا اگه ترسیدم فشارش بدم یه ذره از ترسم
کم بشه...

بالاخره تیتراژ تموم شد و فیلم شروع شد!!

همین اول کاری به قبرستون ترسناک نشون دادن..

. دوربین رفت سمت یه قبر که یه خانوم
با شخصیت و با کمالات بالا سرش وایساده بود و داشت گریه می کرد!!

البته این خانوم با شخصیت و با کمالاتی که میگم

،روم به دیوار روی شمام به دیوار یه شرتک لی پوشیده بود با یه تاپ دکلته..

خلاصه همه دل و روده اش ریخته بود بیرون..

.دوربین همین جوری داشت می رفت جلو و این خانومه رو از پشت نشون می داد...

ولی از همون پشتشم معلوم بود که آدم شیک و خوش پوشیه! یهو دوربین رسید به خانومه...

خانومه طی یه حرکت انتحاری به سمت عقب برگشت و زل زد به دوربین... وای!!!

قلبم اومد تو دهنم... ضربان قلبم رفته بود بالا!!!مسعود مرده شورت و ببرن با این
فیلمت !!!

زنه عین جن می مونه...خدا این ونصیب گرگ بیابون نکنه!!


نه به اون تیپت که اونقد شیک بود نه به این قیافت خواهر...

چشماش بنفش بود!!

لال شم اگه دروغ بگم... صورتش عین گچ سفید بود

.رنگ به رخساره نداشت خواهرمون!

لبشم رنگ لب مرده هابود...

صورتش که دیگه نگو و نپرس

خاکی وكثيف بود... انگار یه ۱۰ قرنی می شد که آبی به سر و صورتش نزده بود!!

واقعا درک نمی کنم... تو که اون همه به تیپت رسیدی و شرتک لی و تاپ دکلته

به این ریختیه؟

! یه دستی به سر و روی خودت بکش خواهرم...

صورتت و بشور... آرایش کن....اگه همین جوری بمونی هیشکی نمیاد بگیرتتا!

از من ترشیده به تویی که هنوز نترشیدی نصحیت!!!


@kadbanoiranii
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌙دلچسب‌ترین شب دنیا را

⭐️با لحظه‌هایے پـر از

🌙شــــادے و زیـبـایـی

⭐️براتون آرزو مے ڪنم

🌙شب بخیردوستان همراه🌙

👌🤞🌹🍃 @kadbanoiranii
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی

#موهیتو_دریایی


رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی

#موکتل_کوکو_ملون


رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#_چیتا_کیک

مواد لازم:

️ارد دوپیمانه
شکریک پیمانه
شیر سه چهارم پیمانه
تخم مرغ دوعدد
کره یاروغن صدگرم
وانیل یک دوم ق چ
بکینگ پودرسه ق چ
کاکاییو3ق غ
زعفران دم کرده غلیظ دوق س

طرز تهیه:

کره وشکر روباهمزن میزنیم تخم مرغهارو نوبت به نوبت میریزیم وباهمزن هم میزنیم بعد شیررواضافه میکنیم بعد ارد وبکینگ پودر روالک میکنیم وبه موادمون اروم اروم اضافه میکنیم وهم میزنیم وسه کاسه مییاریم وموادو به سه قسمت تقسیم میکنیم یکی ساده که موادشو بیشتر از بقیه ریختم یکی پودر کاکاییو اضافه میکنیم اگه سفت شد کمی شیر اضافه میکنیم ویکی رو زعفران میریزیم ومواد ساده رو ته قالبی که چرب کردیم کامل میریزیم وبعد از مواد کاکاییو به صورت دایره روش میریزیم بعدشم از مواد زعفرانی روی کاکاییو میریزیم ومیزاریم داخل فر درجه 175 به مدت 45 دقیقه بعدشم باگاناش تزیینش کنید.

رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#چیتا_کیک


رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#چیتا_کیک

با دستور خوب فاطمه جون
کیک_چیتا
کیک_پلنگی
موادلازم:
آرد 2پیمانه
شکر 1پیمانه
شیر 3/4پیمانه
تخم مرغ 2عدد
کره گیاهی یا روغن 100گرم
وانیل 1/2قاشق چایخوری
لکینگ پودر 3قاشق چایخوری
پودرکاکائو 3قاشق غذاخوری
زعفران دم کرده غلیظ 2ق س
@asatidvadostan

طرزتهیه:
ابتداکره وشکر راباهمزن بزنید تخم مرغها رایکی یکی اضافه وهربار یک دقیقه با همزن بزنیدبعد شیر رااضافه کنیدسپس همزن راخاموش کنید آرد وبیکینگ پودر را مخلوط وچندبار الک کنید وکم کم اضافه کنید در حدی که مخلوط شوند بالیسک وبحالت دورانی هم بزنید چهارتا کاسه بردارید به ترتیبی که تو فیلم نشون میبینید دوتا ساده،یه قسمت کاکائو بریزید و یک قسمت کوچیکتر را زعفرانی کنید ودر قیف بریزید .کف قالب را کاغذ روغنی بیندازید اول یک کاسه مایه سفید را به طورکامل بریزید بعدمایه شکلاتی رو به صورت مارپیچ در سه ردیف بریزید دوباره با مایه شکلاتی ردیف اول وسوم رابریزید و ردیف وسط را زعفرانی ودوباره روی زعفرانی را با شکلاتی بپوشانید سپس در ردیف مابین مارپیچ سفید بریزید کاملا سطح کیک سفید میشه دوباره اگه از مایه تون اضافه اومدکار راتکرار کنیدسپس قالب را در فر ازقبل گرم شده در دمای180درجه به مدت حدود 55دقیقه قراردهید


رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ترفند #آلبالو_خشک بازاری 🍒
دیگه بازاری نخر🤩

مواد لازم:آلبالو،یک چهارم پیمانه سرکه،دو قاشق غذاخوری جوش شیرین،دو قاشق نمک

🔸داخل ظرف دردار و یخچال نگهداری کنید.


رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#فینگر_فود_اسفناج

سلام به دوست های خوبم 😍بازم واستون فینگرفود آوردم یه فینگر فود آسان و راحت 👌👌👌
شما فقط رخش رو ببین عاشق طعمش هم میشی فقط یک بار امتحان کن 👌👌👌👌

مواد لازم برای هفت عدد فینگر فود اسفناج:
اسفناج نیم کیلو
پنیر لبنه دویست گرم
گردو خرد شده
سس تند چیلی تای یا هر سس تند دیگه ایی
نمک به مقدار دلخواه
زرده تخم مرغ
و چند قاشق شیر برای رو مال خمیر که از قبل آماده شده

مواد لازم خمیر جادویی
آرد سفید حدود ۳ لیوان
تخم مرغ ۱ عدد
شکر ۲ قاشق چایخوری
خمیر مایه فوری ۱ قاشق غذاخوری
نمک ۱ قاشق چایخوری
شیر نصف لیوان
آب ولرم نصف لیوان
روغن ۶ قاشق غذاخوری

طرز تهیه خمیر
برای تهیه خمیر پیتزای جادویی ابتدا خمیر مایه فوری را به همراه ۱ قاشق از شکر درون یک کاسه مناسب می ریزیم، سپس آب ولرم را اضافه کرده و درب کاسه را میبندم تا به عمل بیاد در این مرحله تخم مرغ را به همراه شکر باقیمانده، روغن و شیر و نمک داخل یک کاسه مناسب می ریزیم و با قاشق یا همزن دستی مخلوط می کنیم تا بافت مواد کاملا یکدست شود. در ادامه آرد را دو مرتبه الک می کنیم. در این مرحله آرد را مجددا درون الک ریخته و این بار روی مواد درون کاسه الک می کنیم. در همین حین مواد را به خوبی مخلوط می کنیم تا خمیر جمع شود، پس از اینکه خمیر جمع شد، آن را به سطح کار منتقل می کنیم. حالا خمیر را به مدت ۱۰ تا ۱۵ دقیقه با دست ورز می دهیم تا دیگر به دست نچسبد. توجه داشته باشید که ممکن است تمام آرد مصرف نشود، زمانی که خمیر دیگر به دست نچسبید، اضافه کردن آرد را متوقف می کنیم. در این مرحله یک کاسه مناسب را با روغن به خوبی چرب می کنیم، سپس خمیر را چونه گرفته و درون کاسه قرار می دهیم. در ادامه روی کاسه را با سلفون می پوشانیم و به مدت یک تا دو ساعت در فضای محیط استراحت می دهیم. پس از اینکه حجم خمیر بیش از دو برابر شد، هوای اضافی آنرا می گیریم، سپس به سطح کار منتقل کرده و کمی ورز می دهیم. در ادامه و هر قسمت را به صورت جداگانه چونه میگیرم ورز دادن خمیر یکی از مهم ترین مراحل تهیه خمیر پیتزا، ورز دادن آن است


رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#فینگر_فود_اسفناج

رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی

#فینگرفود_اسفناج


رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی

#رب_آلبالو خوردی نگم ازطعمش

رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#پارت367




نگاهی به مسعود انداختم که خونسرد و بی تفاوت خیره شده بود به صفحه تلویزیون و تق تق تخمه می شکوند....

دستم و دراز کردم سمت ظرف تخمه تا شاید با خوردن تخمه یه ذره از ترسم کم بشه...

یه مشت برداشتم و شروع کردم به تخمه خوردن!!

یه کوسن روی مبل بود...

کوسن و روی پام گذاشتم تا اگه ترسیدم فشارش بدم یه ذره از ترسم
کم بشه...

بالاخره تیتراژ تموم شد و فیلم شروع شد!!

همین اول کاری به قبرستون ترسناک نشون دادن..

. دوربین رفت سمت یه قبر که یه خانوم
با شخصیت و با کمالات بالا سرش وایساده بود و داشت گریه می کرد!!

البته این خانوم با شخصیت و با کمالاتی که میگم

،روم به دیوار روی شمام به دیوار یه شرتک لی پوشیده بود با یه تاپ دکلته..

خلاصه همه دل و روده اش ریخته بود بیرون..

.دوربین همین جوری داشت می رفت جلو و این خانومه رو از پشت نشون می داد...

ولی از همون پشتشم معلوم بود که آدم شیک و خوش پوشیه! یهو دوربین رسید به خانومه...

خانومه طی یه حرکت انتحاری به سمت عقب برگشت و زل زد به دوربین... وای!!!

قلبم اومد تو دهنم... ضربان قلبم رفته بود بالا!!!مسعود مرده شورت و ببرن با این
فیلمت !!!

زنه عین جن می مونه...خدا این ونصیب گرگ بیابون نکنه!!


نه به اون تیپت که اونقد شیک بود نه به این قیافت خواهر...

چشماش بنفش بود!!

لال شم اگه دروغ بگم... صورتش عین گچ سفید بود

.رنگ به رخساره نداشت خواهرمون!

لبشم رنگ لب مرده هابود...

صورتش که دیگه نگو و نپرس

خاکی وكثيف بود... انگار یه ۱۰ قرنی می شد که آبی به سر و صورتش نزده بود!!

واقعا درک نمی کنم... تو که اون همه به تیپت رسیدی و شرتک لی و تاپ دکلته

به این ریختیه؟

! یه دستی به سر و روی خودت بکش خواهرم...

صورتت و بشور... آرایش کن....اگه همین جوری بمونی هیشکی نمیاد بگیرتتا!

از من ترشیده به تویی که هنوز نترشیدی نصحیت!!!

@kadbanoiranii
#پارت368




یهو خواهر همچین به دوربین زل زد و چشم غره رفت که خودم و خیس کردم!

!فکر کنم ناراحت شد بهش گفتم کسی نمیاد بگیرتت!!

خب چرا ناراحت میشی خواهر من؟!یه نصیحت خواهرانه بود......

ناراحت نشو عزیزم..

همین جوری داشتم از این خواهر محترم طلب بخشش و دل جویی می کردم که یهو یه برادری به صحنه اومد....

برگشت به خواهرمون گفت: - سلام جنی!!

یهو خواهرمون چنان براق شد و رفت سمت برادر که تو جام سیخ شدم.......

و بعد روش و کرد به برادر و دستش و کند !بله کند!دست برادر عزیزمون و کند!!

این برادر تا جایی که جایز بود داد و فریاد می کرد و به این جنی خانوم فحشای رکیک می داد که از گفتنشون معذورم!

خواهرم انگار از دست برادر عصبانی شد،اون یکی دستشم کند..

. آب دهنم و قورت دادم و یه تخمه رو بردم سمت دهنم تا بخورمش که یهو خواهر جنی زد کله برادرم کند!!

خون بود که فواره می کردا!!!خون..


رسما خودم و قهوه ای کرده بودم!!!

خب آخه خواهر من این بیچاره که چیزی نگفت زدی کله و دوتا دستاش و کندی!

فقط بهت سلام کرد...

و دوباره خواهر چنان خشن و عصبی زل زد به دوربین که یعنی تو یکی خفه...به تو مربوط نیست!!

و منم خفه شدم و با ترس زل زدم به تلویزیون...

برادر بیچاره دیگه داد و فریاد نمی کرد چون کله اش کنده شده بود...

خیلی صحنه چندش و ترسناک و حال به هم زنی بود!!

سر یارو افتاده بود روی زمین و بدنش سیخ وایساده بود!!

خون فواره می کرد...همین جوری خون شرشر از یارو می زد بیرون..

.من موندم چجوری وقتی نه کله داره نه دست هنوز زنده است

!!خاک تو سر آمریکاییا با این فیلم ساختنشون !!!

@kadbanoiranii