کدبانوی ایرانی🌻🌼😍
1.84K subscribers
23.1K photos
29K videos
95 files
43.3K links
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی

#بستنی_آلبالویی با گلپر


رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی

#نان_جو_خونگی پروتئینی


رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی

#سه_مدل_چیپس



رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#دسر_نوتلایی

خامه صبحانه ۳۵۰ گرم
پنیر خامه ای ۲۵۰ گرم
شیرعسلی ۱۲۰ گرم
بیسکوئیت پتی بور ۳۶ عدد
نوتلا به مقدار لازم
شیر قهوه یا نسکافه ( برای خیس کردن بیسکوئیت ها )

خامه صبحانه و پنیر خامه ای و شیر عسلی را با هم ترکیب کنید و‌ بزارید کنار . وسط بیسکوئیت را نوتلا بزنید یه بیسکوئیت بزارید روش . بیسکوئیت ها را بزنید توی شیر قهوه و در ظرف مورد نظر بچینید .نصف کرم را بریزید روش و صاف کنید .دوباره یه لایه بیسکوئیت و در آخر مابقی کرم رو‌ بزنید .
برای لایه آخر (۲ قاشق غذاخوری خامه صبحانه گرم کنید
۲ قاشق غذاخوری نوتلا را اضافه کنید ،بریزید روی کرم بزارید چند ساعت یخچال و بعد نوش جان کنید


رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی

#ماهیچه‌__پسران_کریم مشهد👌

بدون قطره‌ای آب، بی‌نهایت لذیذ

مواد لازم :
پیاز ۷۵۰ گرم
زعفران ۲ پیمانه
آبلیموی طبیعی ۳ ق غ
ماهیچه گوسفندی ۱.۵ کیلو
چوب دارچین ۱ عدد
برگ بو ۴ عدد
سیر ۲ حبه


رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#پارت264




رسما هنگ کرده بودم! یعنی چی؟؟!برای چی نمی تونم باهاشون برم؟؟ تنهایی اینجا بمونم که چی بشه؟؟!

با تعجب گفتم:حالت خوبه مامان؟؟!

چی داری میگی؟ واسه چی من نمی تونم باهاتون بیام؟!

- قربونت برم عزیزم.... اومدن تو هیچ چیزی پشتش نداره جز اینکه اعصابت و داغون می کنه...

جز اینکه حالت و بد می کنه...اگه تو با ما بیای باید شاهد زجر کشیدن سارا باشی....

باید غصه خوردن اشکان و ببینی و دم نزنی

!می فهمی چی میگم؟امن تو رو بهتر از خودت می شناسم عزیزدلم..

. می دونم دیدن طاقت ناراحتی اشکان و نداری... می شناسمت.

خودم بزرگت کردم... می دونم نمی تونی حال بد اشکان و ببینی...

تو جونت به جون داداشت بسته اس..

چجوری می تونی غم وغصه اش و ببینی و دم نزنی؟؟هان؟!اگه زجر کشیدنش و ببینی داغون میشی!!

در حالیکه اشک چشمام و پر کرده بود، با بغض گفتم:یعنی چی مامان ؟!!

میگی تو این شرایط سخت تنهاتون بذارم؟

من اشکان و دوس دارم...

خیلیم دوسش دارم از دیدن ناراحتیش داغون میشم ولی... ولی آخه چجوری می تونم تنهایی و بدون شما اینجا زندگی کنم؟

!من... من با شما ميام، هرجایی که برین!!

مامان لبخند تلخی زد و گفت: درکت می کنم قربونت برم ولی تو رو به خدا توام من و درک کن

!!سرطان سارا از یه طرف داره داغونم میکنه و ناراحتی اشکان از یه طرف دیگه.

..اگه توام با ما بیای... اگه عذاب کشیدن داداشت و ببینی توام زجر میکشی!!

طاقت زجر کشیدن تو یکی و دیگه ندارم!به خدا تاب ندارم....

اذیتم نکن شیدا!!می دونی که چقد حالم بده...حالم و از این بدتر نکن...

اشکم جاری شد... آخه من چجوری بدون خونواده ام زندگی کنم؟!

چجوری دوریشون و تحمل کنم؟! اصلا کجابمونم وقتی بابا اینا این خونه و چیزای دیگه رومی فروشن و میرن؟!

با چشمای خیس به مامانم زل زدم و گفتم:من نمی تونم بدون شمازندگی کنم... چجوری از خونواده ای دور بمونم که از ته قلبم

عاشقشونم؟؟هان؟!درکم کن مامان نمی تونم!

!حاضرم باهاتون بیام وسختی بکشم ولی...ولی ازم نخواین که دوریتون و تحمل کنم!!!


رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#پارت265




- مگه قرار نبود روی حرفم نه نیاری ؟!!به خاطر خودت میگم...

قربونت بشم دختر گلم، که تو با ما بیای هیچ فایده ای نداره.

فقط وفقط حال خودت بدتر میشه و داغون میشی!امن نمی تونم زجرکشیدن

تو رو بینم!!بی انصاف نباش شیدا... فقط به خودت فکر نکن...

اشک چشمام و کنار زدم و گفتم: بی انصاف نیستم مامان ولی باور کنین دوری از شما واسم سخته...

- می دونم عزیزم ولی اگه با ما بیای بیشتر سختی میکشی...

اگه اینجا بمونی داغون شدن داداشت و نمی بینی...

شیمی دارمانی شدن سارا رو نمی بینی... گریه های من نمی بینی...

غم وغصه رو تو چشمای بابات نمی بینی می فهمی چی می گم شیدا؟!

اگه تو با ما بیای فقط و فقط زجر میکشی...

.ما که برای خوش گذرونی نمیریم

! قراره روزای سختی و تو غربت داشته باشیم....

.من نمی خوام دخترم سختی بکشه..

.اگه اینجا بمونی از هر لحاظ واست بهتره.هم شرایط روحیت بهتر میشه و هم می تونی درست و بخونی و لیسانست و بگیری...

وسط حرفش پریدم:

- می فهمی چی میگی مامان؟!گور بابای درس و دانشگاه و کوفت و زهرمار من نخوام

لیسانس بگیرم باید کی و ببینم؟

!شما برام مهمین مامان... من نمی خوام خونواده ام و فدای درسم کنم...

تازه مگه قرار نیس همه چی و بفروشین و برین؟ اخب اگه این خونه رو بفروشین من کجا باید بمونم؟!!!

با چشمای پر از اشکش بهم خیره شد و مهربون گفت: فکر اونجاشم کردم... باخاله ات حرف می زنم تا بری پیش اونا...

محکم و قاطع گفتم: نه!!من نمیرم خونه خاله
!
دوست ندارم برم پیش خاله اینا... خوشم نمیاد سربار کسی باشم.

نه این که از خاله اینا خوشم نیادا!!نه..

.اتفاقا خیلیم دوسش دارم. فقط نمی خوام برم با یه سری آدم زندگی کنم و سر بارشون بشم.

مامان اخمی کرد و گفت: یعنی چی؟

پس می خوای کجا بمونی؟! دستش و گرفتم توی دستام و به چشماش خیره شدم..

آروم گفتم: من می خوام با شما بیام مامان.......

هرجا که برین منم باهاتون میام!!مامان من بدون شما اینجا نمی مونم....


رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#پارت266





پر بغض گفت:مگه بهم قول ندادی روی حرفم نه نیاری؟!

اشک تو چشمام حلقه زده بود...

راست می گفت. من بهش قول دادم که روحرفش نه نیارم ولی...

ولی آخه چجوری می تونم تنهایی اینجا بمونم؟!چجوری دوریشون و تحمل کنم؟

!چجوری تو این شراطی سخت تنهاشون بذارم؟!من عاشق تک تک اعضای این خونواده ام... جونم به

جونشون بسته اس... نمی تونم تنهاشون بذارم...

اونم تو همچین شرایطی!!نمی تونم...

اشک از چشمام جاری شد. با صدایی که ناراحتی و غم توش موج می زد،

گفتم:مامان من عاشق توام... عاشق بابا.....اشکان... سارا!!چجوری تنهاتون بذارم وقتی دلم پیش شماس؟!

من نمی تونم بدون شما زندگی کنم..

.اذیتم نکن مامان... بذار منم باهاتون بیام... همه سختیارو به جون می خرم ولی تورو به خدا من و تنهانذار !! |

اشک صورتم و خیس کرده بود... مامان من و تو آغوشش کشید... شونه هاش می لرزیدن

.داشت گریه می کرد.

با دستش سرم و نوازش کرد..

.ناراحت گفت:مامان قربون اون دلت بشه که انقد مهربونه...

فکر می کنی واسم آسونه که جیگر گوشه ام و بذارم اینجاو برم؟

نه... آسون نیس... اصلا آسون نیس !!

ولی قربون اون اشکات بشم، اینجوری واست بهتره...

اینجوری واسه منم بهتره... نمی تونم... به خدا تاب ندارم زجرکشیدن تنها دخترم و ببینم و دم نزنم!!جون مامان

نگو نه... نه نیار روحرفم عزیز دلم...

به هق هق افتاده بودم...محکم تربغلش کردم و اشک ریختم...

خدایا من نمی تونم...نمی تونم این خونواده رو تنها بذارم...دلم واسه آغوش مامانم تنگ میشه...

واسه مهربونیای بابا...واسه شیطونیای اشکان..واسه لبخندای سارا....دلم واسه همشون تنگ میشه..

. من بدون اونا نمی تونم زندگی کنم..

.دلم می خواست محکم بگم نه وخودم و خلاص کنم ولی نتونستم...

دلم نمیومد مامانم و بیشتر از این برنجونم.

..مامان حالش بده...نمی خوام حالش و بدتر کنم...

تک تک حرفاش و قبول دارم...

اونم مادره و به فکر بچه هاشه... می دونم...ولی آخه چجوری دوریشون و تحمل کنم؟

!خدایا توبهم بگو چیکار کنم ؟!!!

چرا مامانم باید همچین چیزی و ازم بخواد؟

چرا باید ازم قول بگیره که برای یه مدت طولانی ازشون دور باشم؟

می دونم به خاطر خودمه ولی من طاقت تنهایی ندارم!!


رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#پارت267



*****



با قدمای آروم و آهسته هال خونه جدید و متر می کردم...

یه آپارتمان کوچیک... نقلی و دنج..

۷۵ متری بیشتر نبود...

ولی همینشم واسه من زیادیه.. یه نفر که بیشتر نیستم...

یه هال کوچیک که به فرش ۱۲ متری پارکتش و پوشونده بود و قسمتی از پارکت ها هم خالی مونده بودن،

به راهرو که وقتی ورادش می شدید، وسطش دستشویی بود...

به تهش که می رسیدید دو تا اتاق خواب داشت که تویكیش حموم بود و تخت بابا اینارو اونجا گذاشته بودیم

و اون یکیم شده بود انباری.. همه وسایل خونه قبلیمون و آورده بودیم

. منتهی چون اینجا کوچیک بود بعضیارو با بدبختی تواتاق خواب چپونده بودیم و درشم بسته بودیم

یعنی در واقع این اتاق خوابه فقط وفقط انباری بود.

به آشپزخونه فسقلیم توضلع شمالی هال بود....
در کل از سرمم زیادیه !!والا...

بعد از اون شب مامان با باباحرف زد..

بابا اولش قبول نکرد ولی بعد از اصرارای مکرر مامان بالاخره رضایت داد

اشكان وقتی فهمید مامان ازم خواسته نیام خیلی ناراحت شد.....

ناراحتیش عذابم میداد..... کلی باهاش حرف زدم و واسش مسخره بازی در آوردم تا یه لبخند روی لبش نشست

پر از بغض بودم، پراز اشک نریخته،

پر از غم و غصه ولی اشکم در نمیومد...

انگار چشمه اشکم خشک شده بود!

هنوزم راضی نشده بودم که بمونم ولی همه چیز دست به دست هم داده بود تا من با مامان اینا نرم رضایت بابا،

استقبال خاله از زندگی کردن من با اونا...

دلم نمی خواست برم ولی نمی تونستم روی حرف مامان نه بیارم... دلم نمی خواست بیشتر از این داغونش کنم!!

بالاخره بابا و مامان تصمیم گرفتن که من برم خونه خاله اینا ولی من مخالفت کردم

دلم نمی خواست سربار کسی باشم ،

خاله رو خیلی دوس داشتم و عاشق خونواده اش بودم ولی ترجیح می دادم رو پای خودم وایسم...

. به بابا گفتم که واسم یه خونه جدا بگیره تا تنهایی توش زندگی کنم ولی قبول نکرد

. با مامانم حرف زدم ولی فایده ای نداشت!!

در نهایت به اشکان متوسل شدم و دلايلم


رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#پارت269





با کلی بدبختی جلوی خودم و گرفتم تا دیگه گریه نکنم...

نمی خواستم حالا که دارن میرن باگریه واشک برن.

اشکام و پاک کردم و لبخند زدم... تا آخرش لبخند زدم...

وقتی که مطمئن شدم سوار هواپیماشون شدن،

به سمت پنجره سرتاسری فرودگاه رفتم و زل زدم به هواپیما چشمام پراز اشک شد

...هواپیما روی زمین حرکت کرد.

..اشکم جاری شد. بلند شد...اشک صورتم و خیس کرد...اوج گرفت... به هق هق

افتادم...دور شد...دور... خیلی دور انقدر نگاهش کردم تا شد یه نقطه کوچیک و بعد محو شد...

با قدمای کوتاه و آروم به سمت آشپزخونه رفتم.

رفتم سمت یخچال و چشمم خورد به عکس دسته جمعیمون زل زدم بهش... خیره خیره نگاهش می کردم..

یادمه این عکس و تابستون همین امسال گرفته بودیم... یه روز همین جوری اشکان گفت:

- بشینید حالا که خانومم به جمع خونواده امون پیوسته به عکس دسته جمعی بگیریم.

ماهم قبول کردیم... مامان و بابا روی مبل نشستن سارا و اشکان پشت اونا وایسادن...

منم وسطشون وایسادم اشکان زبونش و بیرون آورد و منم واسه اون و سارا شاخ گذاشتم.

بعد از گرفتن عکس... بادیدنش انقد خندیدیم که حد نداشت...

نگاهم افتاد به اشکان... با دیدن قیافه اش تو اون حالت لبخندی روی لبم نشست...

ولی نمی دونم به دفعه ای چی شد که چهره اشکان و وقتی دیروز تو فرودگاه بودیم به یاد آوردم.......

تو ذهنم با چهره توی عکس مقایسه اش کددم.. چقد غمگین بود...

چقد ناراحت بود... چقد داغون بود. چشمام از اشک پرشد...

دست بردم و عکس و که بایه آهنربا به در یخچال چسبیده بود، کندم...

به سمت لبم بردمش و بوسیدمش... گذاشتمش روی سینه ام...


چشمام و بستم.. نفس عمیق کشیدم....اشکم جاری شد...

به در یخچال تکیه دادم و آروم آروم سر خوردم و اومدم پایین اشک صورتم خیس کرد..

عکس و بیشتر به خودم فشار دادم... به هق هق افتادم..

. باچشمای بسته فقط گریه می کردم..

.انقد گریه کردم که نفهمیدم کی و چجوری، جلوی یخچال و با عکسی که در آغوشش گرفته بودم، خوابم برد...


رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#پارت270




به هفته ای از اومدنم به خونه جدید می گذشت...

محتشم خیلی بهم می رسید و زنشم هي زرت زرت و اسم غذا میاورد. منم تا جایی که می تونستم می خوردم

و خودم و خفه می کردم خیلی بهم لطف داشتن و کلی خجالتم داده بودن...

هر روز با بابا اینا حرف می زدم و از حالشون باخبر بودم...

ظاهرا که همشون خوب بودن و سارا هم تازه درمانش وشروع کرده بود..

.بابا اینا یه خونه نقلی و کوچیک توی لندن خریده بودن و توش زندگی می کردن...

بقیه پولاروهم نگه داشته بودن برای درمان سارا۔

امروز دوشنبه اس و من سوار بر ماشین اشکان، دارم از دانشگاه برمی گردم...

قربون خودم برم رانندگیمم مثل خودم شیش می زنه

هیجده ساله که شدم به اصرار اشکان گواهینامه گرفتم.

چندبارم نشستم پشت ماشین اشکان ولی یه بار زدم به یه تیر برق،

داشتم سکته می کردم. از اون به بعد شد که دیگه حتی تا به فرسخی رانندگیم نرفتم...

الانم اگه مجبور بودم رانندگی نمی کردم.

قبلا آرزو من و می برد و میاورد ولی قربونش برم اونم الان سرش با امیر جونش گرمه

و وقت نمیکنه حتی به من یه زنگ بزنه !

!ناکس و نیگا... حالا خوبه شوور نکرده ها

!همش یه بی اف چلغوز داره...

به چراغ قرمز رسیدم و ترمز کردم...

داشتم تو ذهنم گندایی که امروز با این ماشین زدم و مرور می کردم.

اول صبح که با کلی بدبختی ماشین و از پارکینگ در آوردم و تازه چند بارم گل گیرش گیر کرد به دیوار و ستون و غیره..

بعدم که قربون خودم برم با کلی بدبختی تو پارکینگ دانشگاه پارک کردم...

دانشگاه که تموم شد داشتم ماشین و میاوردم بیرون که خوردم به یه پرایده.

.. خداروشکر راننده اش نبود. پیاده شدم نگاهش کردم... یه ذره قیافه چراغش چلغوزشده بود

فقط همین ماشین خودمم چراغش شکست چون حوصله نداشتم

که صبر کنم یارو بیاد و بعدم گیس و گیس کشی بشه ، گازش و گرفتم و راهی خونه شدم...

بعله!!!همچین آدم خبیثی هستم من!!

با صدای بوق ماشينا فهمیدم که باید راه بیفتم!!!

آخه چراغ سبز شده بود... دوباره راه افتادم..

.
فقط خدا کنه دیگه با این ماشین بیچاره شاهکار درست نکنم چون امروز به اندازه کافی گند زدم.

رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آسمـون زیبـای شـب

🌸سهم قـلب مـهربونـتون

و من آرزو میکنم امشب

🌸دلتــون آروووووم بـاشـه

و رویـاهـاتـون شیـرین

💫شبتـــون پر از عطر خدا🌸


💖Join👇

🌸🍃
@kadbanoiranii 🌸🍃
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎀 لحظه هاتون
🌸 به شادابی گل‌های معطر
🎀 زندگی تون به زیبایی
🌸 شکوفه‌های بهاری

🌸 عصرتون پُراز حس خوب زندگی


@kadbanoiranii
Age Baroon Bebareh
Mehdi Ahmadvand
#مهدی_احمدوند

#اگه بارون بباره


رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
گواراترین و خوش عطر ترین نوشیدنی برای تابستون همین #موهیتو میتونه باشه☺️

نعنا تازه : 8 برگ 
لیمو : 2 عدد 
آب لیمو : 1 ق غ 
شکر : 1 ق غ 
اسپرایت یا آب گاز دار 



رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
10 مدل #فینگرفود خوشگل و متفاوت


رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#عصاره_مرغ
ابتدا سبزیجات شامل هویج، فلفل دلمه ای ، پیاز، گوجه فرنگی هر کدام یک عدد و ۴ حبه سیر رو خرد کنید و داخل قابلمه بریزید
یک دسته گشنیز و جعفری ،
۲ عدد برگ بو ،
۱ عدد چوب دارچین ،
۱ ق چ پودر زنجبیل ،
۳ پیمانه آب مرغ
اضافه کنید و روی حرارت ملایم بذارید.
بعد از یک ساعت چوب دارچین و برگ بوها رو خارج کنید و با گوشتکوب برقی یا مخلوط کن مواد رو میکس کنید.
داخل تابه یک پیمانه روغن ، یک پیمانه آرد و ادویه جات رو بریزید و خوب مخلوط کنید
ادویه جات شامل
نمک، پاپریکا، پودر تخم گشنیز ، فلفل سیاه ، زردچوبه، پودر زیره، فلفل قرمز، پودر سیر، و زنجبیل موادی که با گوشتکوب پوره کرده بودین رو بهش اضافه کنید و هم بزنید تا به این غلظت برسه کف یه ظرف رو خیس کنید ،  نایلون پهن کنید تا خوب بهش بچسبه مواد رو بریزید و سطحشو صاف کنید، ۶ ساعت داخل فریزر بذارید تا خودشو بگیره به اندازه های دلخواه برش بزنید میتونید داخل فویل بپیچید تا برای استفاده های بعدی راحت تر باشید داخل سوپ ، آش و ... بریزید که خوشمزه و لعابدار میشه


رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#پودرسوخاری



2عدد نان باگت بزرگ

نصف بسته کرانچی
 
زردچوبه ۱ ق غ

پودر سیر ۱ ق غ

آویشن ۱ ق غ

پودر پاپریکا ۲ ق غ

بکینگ پودر ۱/۴ ق غ (۱ ق چ )



مقدار کرانچی رو‌ میتونید بیشتر بریزید من نصف بسته ریختم


رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
نون عالی و مقوی 😍😌
که این روزها برای افطار فوق العاده است و زمان های دیگه میان وعده انرژی بخش می تونه باشه ☺️

#نان_ارده_خرما_معصومه_رسولی

با اظهار دوستى، محبت استوار مى گردد . امام علی (ع)

تخم مرغ ۱ عدد
شکر ۴۰ گرم (حدود ۲ ق غ)
روغن مایع ۳۰ گرم (حدود ۴ ق غ)
شیر ولرم ۱۲۰ گرم (حدود نصف لیوان)
آرد سفید حدود ۲۲۵ گرم (حدود ۱.۵ لیوان)
پودر خمیر مایه ۵ گرم (حدود ۱ ق م)
نمک مقدار خیلی کم

مواد میانی
خرما ۱۰ تا ۱۵ عدد
ارده ۲ تا ۳ ق غ
گردوی نیم کوب ۲ تا ۳ ق غ
پودر دارچین ۱ ق م

۱ ق م شکر رو در شیر ولرم ریختم و ترکیب کردم ، پودر خمیر مایه رو ریختم و مخلوط کردم ، درش رو گذاشتم ، ۵ تا ۱۰ دقیقه بمونه و به عمل بیاد .
در ظرف دیگه ای تخم مرغ ، مابقی شکر ، روغن مایع ، نمک رو ریختم و ترکیب کردم . خمیر مایه به عمل اومده رو هم اضافه کردم . آرد الک شده رو کم کم ریختم و خمیر رو ورز دادم . میزان آرد تقریبی هستش ،با احتیاط بریزید ،حواستون باشه آرد زیادی به خمیر ندید که لطافتش از بین نره . خمیر رو یا با دست دقیقه ورز بدید یا می تونید به کمک دستگاه ورز بدید .
خمیر ورز خورده رو در ظرفی که کمی چرب کردم ، گذاشتم و روش رو پوشوندم ، یک تا یک و نیم ساعت محیط استراحت داشته باشه .
بعد از استراحت پفش رو با ورز دادن گرفتم و یک دقیقه ورز دادم . نحوه شکل دهی و سایز کاملا سلیقه ای هست ، من خمیر رو به ۶ قسمت تقسیم کردم و ار چونه رو ۷۵ گرمی جرا کردم .
برای مواد میانی ، خرما هسته گرفته ، ارده ، گردوی نیم کوب شده ، پودر دارچین رو با هم مخلوط کردم ، برای اینکه راحت ترکیب بشه می تونید یک کم روی حرارت هم بزارید که یکدست بشه و له بشه . (این مواد قابل تغییر هست و شما می تونید هر چیز دل خواه میانه نون قرار بدید)
هر چونه از خمیر رو یک مقدار پهن کردم ،وسطش مواد میانی گذاشتم و بعد خوب پیچیدم و گرد کردم و بعد کمی پهن کردم . در سینی با فاصله از هم چیدم . با کاتر گرد روش مهر زدم و محکم فشار دادم تا اثر طرح بعد از پخت بمونه . روش رو پوشوندم ۲۵ تا ۳۰ دقیقه استراحت داشته باشه .
رومال یک عدد زرده تخم مرغ ، زعفران ، ۱ ق م ماست یا شیر رو ترکیب کردم و رومال زدم . روش کمی کنجد پاشیدم .
فر از یک ربع قبل گرم کردم ، ظرف حاوی آب بابت ایجاد رطوبت و نرم و لطیف شدن نون ها در فر قرار دادم . سینی رو در طبقه وسط ( فر برقی ۱۸۰ درجه ، فر گازی ۱۹۰ درجه ) حدود ۲۰ دقیقه قرار دادم .

#صبحانه
#میانوعده


رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی

#نان_ارده_خرما
#معصومه_رسولی
#صبحانه
#میانوعده

رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر