Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#کیک_بدون_خامه
#کیک_شکلاتی
آموزش کامل یه کیک جذاب و بدون خامه حتما تا آخر کلیپ نگاه کنید و برای دوستاتون به اشتراک بذارید
برای جفتسازی کیک از شکلات بنماری شده و روغن مایع استفاده میشه
مثلا ۴۰۰گرم شکلات بنماری شده
۸۰گرم روغن مایع ترکیب کنید و استفاده کنید
برای روی کیک هم از شکلات جنس نرم استفاده کنید برای رنده کردن
رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#کیک_شکلاتی
آموزش کامل یه کیک جذاب و بدون خامه حتما تا آخر کلیپ نگاه کنید و برای دوستاتون به اشتراک بذارید
برای جفتسازی کیک از شکلات بنماری شده و روغن مایع استفاده میشه
مثلا ۴۰۰گرم شکلات بنماری شده
۸۰گرم روغن مایع ترکیب کنید و استفاده کنید
برای روی کیک هم از شکلات جنس نرم استفاده کنید برای رنده کردن
رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#گل_خامه_ای
برای زدن گل خامه ای نیاز داریم به خامه سفت و سرپا و ماسوره گل شماره ۱۲۴ یا ۱۲۶ و خمیرفوندانت که بصورت اشکی بین دو کف دست درست میکنید واسه پایه گل
رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
برای زدن گل خامه ای نیاز داریم به خامه سفت و سرپا و ماسوره گل شماره ۱۲۴ یا ۱۲۶ و خمیرفوندانت که بصورت اشکی بین دو کف دست درست میکنید واسه پایه گل
رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی
#ایده_نون_پنیر
رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#ایده_نون_پنیر
رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی
#کیک_رژیمی
رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#کیک_رژیمی
رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴#فیلم_آموزشی
#فیلم_کنوفه_ترکی
رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#فیلم_کنوفه_ترکی
رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 #فیلم_آموزشی_
کیک_نخودچی
رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
کیک_نخودچی
رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی
#تزیین_حلوا_تک_نفره_مجلسی
رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#تزیین_حلوا_تک_نفره_مجلسی
رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#پارت105
سارا از آرتان یه سوزن خواسته بود و آرتانم در حالیکه سوزن و می داد به سارا گفت: تو؟
نه بابا شما که انقدر صداتون ملایم و لطیفه
!فقط یه نموره همچین رومخه... وگرنه که صدای شما حرف نداره!
آرزو از حرص لبش و به دندون گرفت و
سعی کرد خودش و بی تفاوت نشون بده.
سارا با خنده گفت:خدا نکشتت آرتان!
آرتان خندید و چیزی نگفت. من رو کردم به آرتان و گفتم: آرتان یه سوزن میدی به من؟!
آرتان یه سوزن و به سمتم گرفت و با خنده گفت: چرا که نه خانوم کوچولو!!
سوزن و ازش گرفتم و مشغول وصل کردن جینگیل بینگیلا شدم.
آرزو دیگه صداش در نیومد و تو سکوت مشغول کمک کردن شد.
۲۰ دقیقه بعد همه چی آماده بود.
خونه با اون همه جینگیل بینگیل و بادکنکای رنگی خیلی نازشده بود.
البته یکی نمی دونست فکر می کرد، تولد یه بچه یه ساله است نه یه مرد ۲۸ ساله
آرتان در حالیکه به بادکنکای رنگی اشاره می کرد، رو به ساراباخنده گفت: ناسلامتی تولد اشکان
ها!بچه دوساله که نیست خرس گنده!
بادکنک و ریسه و... من میگم یه برف شادیم بیار تکمیل بشه دیگه!
سارا با خنده گفت: خوب شد گفتی
داشت یادم می رفت برف شادی بیارم.
آرتان با تعجب گفت:مگه برف شادیم می خوای بیاری؟
بابا نکنین این کارا رو چهار تا غریبه بیان ببینن شرفمون میره کف پامونا!!!
جانه من می خواین برف شادی بیارید؟!
با خنده گفتم:نه بابا!دیگه هنوز اونقدرام خل نشدیم.
آرتان نفس راحتی کشید و گفت: خدارو شکر!
آرزو دهن باز کرد که چیزی بگه که زنگ در به صدا در اومد.
آرتان با خنده گفت: ای بابا! این زنگ درم به صدای خواهر ما آلرژی داره تا میاد حرف بزنه صداش درمیاد.
من و سارا خندیدیم ولی ارزو چشم غره توپی به آرتان رفت
و چیزی نگفت.سارا به سمت آیفون
رفت و دکمش و فشار داد.
رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
سارا از آرتان یه سوزن خواسته بود و آرتانم در حالیکه سوزن و می داد به سارا گفت: تو؟
نه بابا شما که انقدر صداتون ملایم و لطیفه
!فقط یه نموره همچین رومخه... وگرنه که صدای شما حرف نداره!
آرزو از حرص لبش و به دندون گرفت و
سعی کرد خودش و بی تفاوت نشون بده.
سارا با خنده گفت:خدا نکشتت آرتان!
آرتان خندید و چیزی نگفت. من رو کردم به آرتان و گفتم: آرتان یه سوزن میدی به من؟!
آرتان یه سوزن و به سمتم گرفت و با خنده گفت: چرا که نه خانوم کوچولو!!
سوزن و ازش گرفتم و مشغول وصل کردن جینگیل بینگیلا شدم.
آرزو دیگه صداش در نیومد و تو سکوت مشغول کمک کردن شد.
۲۰ دقیقه بعد همه چی آماده بود.
خونه با اون همه جینگیل بینگیل و بادکنکای رنگی خیلی نازشده بود.
البته یکی نمی دونست فکر می کرد، تولد یه بچه یه ساله است نه یه مرد ۲۸ ساله
آرتان در حالیکه به بادکنکای رنگی اشاره می کرد، رو به ساراباخنده گفت: ناسلامتی تولد اشکان
ها!بچه دوساله که نیست خرس گنده!
بادکنک و ریسه و... من میگم یه برف شادیم بیار تکمیل بشه دیگه!
سارا با خنده گفت: خوب شد گفتی
داشت یادم می رفت برف شادی بیارم.
آرتان با تعجب گفت:مگه برف شادیم می خوای بیاری؟
بابا نکنین این کارا رو چهار تا غریبه بیان ببینن شرفمون میره کف پامونا!!!
جانه من می خواین برف شادی بیارید؟!
با خنده گفتم:نه بابا!دیگه هنوز اونقدرام خل نشدیم.
آرتان نفس راحتی کشید و گفت: خدارو شکر!
آرزو دهن باز کرد که چیزی بگه که زنگ در به صدا در اومد.
آرتان با خنده گفت: ای بابا! این زنگ درم به صدای خواهر ما آلرژی داره تا میاد حرف بزنه صداش درمیاد.
من و سارا خندیدیم ولی ارزو چشم غره توپی به آرتان رفت
و چیزی نگفت.سارا به سمت آیفون
رفت و دکمش و فشار داد.
رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#پارت106
ساعت دقیقا شیش
!همه اومدن. مامان بابا، خاله وشوهر خاله ام و آرش و آروین پسرخاله هام،
چندتا از رفیقای صمیمی اشکان، زن عمو و عموی سارا، مامان و بابای آرزو.
همه کنار هم دیگه روی مبل نشستن و از هر دری حرف می زنن و صدای خنده هاشون توی فضا پیچیده...
نگاهم بین مهمونا می چرخه ومیرسه به عمو و زن عموی سارا.
یه زن و مرد مهربون و دوست
داشتنی.
سارا بهم گفته بود که مامان و باباش وقتی که ۵ سالش بود
، تو یه تصادف از دنیا میرن وعمو و زن عموش سرپرستیش و به عهده می گیرن.
عمو محمد و زن عمو مهتاب خیلی خوبن..
.بچه دار نمیشن و سارا رو مثل بچه خودشون می دونن.
من که فقط دو سه ماهه می شناسمشون عاشقشون شدم!!!
چه برسه به سارا که ۲۰ ساله داره کنار این زوج مهربون زندگی می کنه...
توی افکار خودم غرق بودم که ضربه محکم آرش به بازوم من و از فکر بیرون کشید.
عصبی رو کردم به آرش که کنارم نشسته بود و گفتم: چته؟! رم کردی؟
آرش خنده ای کرد و گفت: نگفته بودی به زنا و مردای مسن میل داری؟
گنگ ومتعجب گفتم: چی؟!
آرش با خنده گفت: یادم باشه دیگه نذارم به مامان و بابام نگاه کنی!
این چی میگه؟!من؟!میل دارم؟ به زنا و مردای مسن ؟! یعنی چی؟..... نکنه...
نکنه این منظورش...وای آرش می کشمت!
یه نیشگون محکم از بازوش گرفتم و گفتم: بگو غلط کردم.
آرش خندید و خیلی خونسردگفت:اوخی
!الان مثلا داری نیشگون میگیری؟! پس چرا من اصلا دردم
نمیاد؟
محکم تر فشار دادم و با حرص گفتم:چون تو آدم نیستی گوریلی!
آرش چند بار پشت سرهم نوچ نوچ کرد
و با خنده گفت: چه دختر بی ادبی کوچولو آدم به بزرگترش که نمیگه گوریل
!!وای وای وای اگه به خاله نگفتم...
- خفه خیر سرت ۴ سال از من بزرگتری دیگه !!
رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
ساعت دقیقا شیش
!همه اومدن. مامان بابا، خاله وشوهر خاله ام و آرش و آروین پسرخاله هام،
چندتا از رفیقای صمیمی اشکان، زن عمو و عموی سارا، مامان و بابای آرزو.
همه کنار هم دیگه روی مبل نشستن و از هر دری حرف می زنن و صدای خنده هاشون توی فضا پیچیده...
نگاهم بین مهمونا می چرخه ومیرسه به عمو و زن عموی سارا.
یه زن و مرد مهربون و دوست
داشتنی.
سارا بهم گفته بود که مامان و باباش وقتی که ۵ سالش بود
، تو یه تصادف از دنیا میرن وعمو و زن عموش سرپرستیش و به عهده می گیرن.
عمو محمد و زن عمو مهتاب خیلی خوبن..
.بچه دار نمیشن و سارا رو مثل بچه خودشون می دونن.
من که فقط دو سه ماهه می شناسمشون عاشقشون شدم!!!
چه برسه به سارا که ۲۰ ساله داره کنار این زوج مهربون زندگی می کنه...
توی افکار خودم غرق بودم که ضربه محکم آرش به بازوم من و از فکر بیرون کشید.
عصبی رو کردم به آرش که کنارم نشسته بود و گفتم: چته؟! رم کردی؟
آرش خنده ای کرد و گفت: نگفته بودی به زنا و مردای مسن میل داری؟
گنگ ومتعجب گفتم: چی؟!
آرش با خنده گفت: یادم باشه دیگه نذارم به مامان و بابام نگاه کنی!
این چی میگه؟!من؟!میل دارم؟ به زنا و مردای مسن ؟! یعنی چی؟..... نکنه...
نکنه این منظورش...وای آرش می کشمت!
یه نیشگون محکم از بازوش گرفتم و گفتم: بگو غلط کردم.
آرش خندید و خیلی خونسردگفت:اوخی
!الان مثلا داری نیشگون میگیری؟! پس چرا من اصلا دردم
نمیاد؟
محکم تر فشار دادم و با حرص گفتم:چون تو آدم نیستی گوریلی!
آرش چند بار پشت سرهم نوچ نوچ کرد
و با خنده گفت: چه دختر بی ادبی کوچولو آدم به بزرگترش که نمیگه گوریل
!!وای وای وای اگه به خاله نگفتم...
- خفه خیر سرت ۴ سال از من بزرگتری دیگه !!
رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#پارت107
آرش با خنده گفت: ۴ سال نه ۴ سال.
۴ سال اولش و آروم گفت اما ۴ سال دومش و انقدر بلند گفت که
همه حواسا متوجه باشد؟
آرزو رو کرد به من و گفت: قضیه این ۴ سال چیه؟
مامان که دید دارم بازوی آرش و نیشگون می گیرم،
لبش و گزید و چشم غره ای بهم رفت
.منم به خاطر اینکه بعدا تنبیه نشم، مجبور شدم که بازوی آرش و ول کنم.
آرش با خنده رو به مامان گفت:دستتون درد نکنه خاله جون!
دیر جنبیده بودین خواهرزاده اتون دستش و از دست میداد!
عصبی بهش پریدم: تو که گفتی دردت نمیاد گوریل
اصلا حواسم نبود که چی میگم ای خاک توسرم.
یه دفعه كل هال رفت رو هوا... تنها کسایی که نمی خندیدن من و آرتان و مامان بودیم.
آرتان بایه اخم غلیظ روی پیشونیش به من و آرش که کنار هم نشسته بودیم نگاه می کرد
و مامان هم اخم غلیظی کرده بود و با حركات لبش داشت برام خط و نشون می کشید!
!!وای خاک تو سرم شد! پدرم و در میاره بایدم پدرم و درباره..
. فقط جلوی رفیقای اشکان ضایع نشده بودم که شکر خدا اونم میسر شد!
برای اینکه گندی و که زدم جمع کنم، با یه لبخند مصنوعی روی لبم روبه آرش گفتم: آرش جان چرا نمیگی که گوریل مخفف چیه!؟
آرش گنگ و متعجب زل زد به من و منم رو کردم به جمع وگفتم:گوریل مخفف گل و ریحان یگانه ی لاله زاره دیگه!
یهو جمع دوباره رفت روهوا
آرش با خنده گفت:!؟!از کی تاحالا من انقدر خوب شدم که تو واسم صفت مخفف میذاری؟
!
با لبخند مصنوعی گفتم: آرش جان شما همیشه خوبی می دونی که من چقدر شما رو دوست دارم؟!
آرش دوباره خندید و گفت: اون که بعله
رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
آرش با خنده گفت: ۴ سال نه ۴ سال.
۴ سال اولش و آروم گفت اما ۴ سال دومش و انقدر بلند گفت که
همه حواسا متوجه باشد؟
آرزو رو کرد به من و گفت: قضیه این ۴ سال چیه؟
مامان که دید دارم بازوی آرش و نیشگون می گیرم،
لبش و گزید و چشم غره ای بهم رفت
.منم به خاطر اینکه بعدا تنبیه نشم، مجبور شدم که بازوی آرش و ول کنم.
آرش با خنده رو به مامان گفت:دستتون درد نکنه خاله جون!
دیر جنبیده بودین خواهرزاده اتون دستش و از دست میداد!
عصبی بهش پریدم: تو که گفتی دردت نمیاد گوریل
اصلا حواسم نبود که چی میگم ای خاک توسرم.
یه دفعه كل هال رفت رو هوا... تنها کسایی که نمی خندیدن من و آرتان و مامان بودیم.
آرتان بایه اخم غلیظ روی پیشونیش به من و آرش که کنار هم نشسته بودیم نگاه می کرد
و مامان هم اخم غلیظی کرده بود و با حركات لبش داشت برام خط و نشون می کشید!
!!وای خاک تو سرم شد! پدرم و در میاره بایدم پدرم و درباره..
. فقط جلوی رفیقای اشکان ضایع نشده بودم که شکر خدا اونم میسر شد!
برای اینکه گندی و که زدم جمع کنم، با یه لبخند مصنوعی روی لبم روبه آرش گفتم: آرش جان چرا نمیگی که گوریل مخفف چیه!؟
آرش گنگ و متعجب زل زد به من و منم رو کردم به جمع وگفتم:گوریل مخفف گل و ریحان یگانه ی لاله زاره دیگه!
یهو جمع دوباره رفت روهوا
آرش با خنده گفت:!؟!از کی تاحالا من انقدر خوب شدم که تو واسم صفت مخفف میذاری؟
!
با لبخند مصنوعی گفتم: آرش جان شما همیشه خوبی می دونی که من چقدر شما رو دوست دارم؟!
آرش دوباره خندید و گفت: اون که بعله
رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#پارت108
دوباره همه خندیدند. دهنم و باز کردم تا یه چیزی بگم
که صدای باز شدن در اومد یه دفعه همه خنده ها قطع شد وسارا از جاش بلند شد و به سمت پنجره رفت و رو به جمع گفت:اشکان اومد...
چراغارو خاموش کردیم و رفتیم پشت دروایسادیم.
من و آرزو و آرش فشفشه گرفته بودیم تو دستامون و منتظر بودیم.
بعد از چند دقیقه صدای چرخش کلید توی قفل اومد.
با باز شدن در سارا چراغ و روشن کرد و جوونا شروع کردن به خوندن آهنگ تولد مبارک
!بزرگترا هم دست می زدن. من و آرزو و آرشم مسابقه سوت زدن گذاشته بودیم...
من سوت می زدم، آرزو سوت می زد و بعدشم آرش...
اشکان با قیافه خسته اما ذوق زده اش به جمع نگاه کرد و لبخند زد وگفت:نمی دونستم
انقدر طرفدار دارم!!!
آرش با خنده گفت: ما طرفدار تو نیستیم طرفدار کیکیم!
سارا خندید و گفت: من که طرفدار اشکان هستم...
اشکان که انگار تازه سارا رو دیده بود، خیره خیره زل زدبهش دیدی گفتم دلش می خواد؟!
انقدر به سارا نگاه کرد که آرش با خنده گفت:بسه بابا
!سارا تموم میشه ها اینجوری نگاهش می کنی!!
اشکان بالاجبار یه لبخند به سارا زد و نگاهش و ازش گرفت.
به سمت جمع اومد و با همه سلام علیک کرد.
وقتی داشت به آرش دست میداد
، آرش یه چیزی زیر گوشش گفت که باعث شد اشکان بلند بلند بخنده...خیلی دلم می خواست بدونم آرش به اشکان چی گفته!
بعد از اون اشکان به اتاقش رفت تا لباسش و عوض کنه.
بعداز رفتن اشکان، بزرگترا روی مبل نشستن و دوباره شروع کردن به حرف زدن..
من نمی دونم اینا این همه حرف و از کجا میارن!
به سمت آرش رفتم که کنار رفیقای اشکان وایساده بودو داشت باهاشون حرف میزد.
لبخندی زدم و به رفیقای اشکان بببخشیدی گفتم.
بعد رو کردم به آرش و گفتم:
- آرش جان چند لحظه میای من باهات یه کاری دارم!
رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
دوباره همه خندیدند. دهنم و باز کردم تا یه چیزی بگم
که صدای باز شدن در اومد یه دفعه همه خنده ها قطع شد وسارا از جاش بلند شد و به سمت پنجره رفت و رو به جمع گفت:اشکان اومد...
چراغارو خاموش کردیم و رفتیم پشت دروایسادیم.
من و آرزو و آرش فشفشه گرفته بودیم تو دستامون و منتظر بودیم.
بعد از چند دقیقه صدای چرخش کلید توی قفل اومد.
با باز شدن در سارا چراغ و روشن کرد و جوونا شروع کردن به خوندن آهنگ تولد مبارک
!بزرگترا هم دست می زدن. من و آرزو و آرشم مسابقه سوت زدن گذاشته بودیم...
من سوت می زدم، آرزو سوت می زد و بعدشم آرش...
اشکان با قیافه خسته اما ذوق زده اش به جمع نگاه کرد و لبخند زد وگفت:نمی دونستم
انقدر طرفدار دارم!!!
آرش با خنده گفت: ما طرفدار تو نیستیم طرفدار کیکیم!
سارا خندید و گفت: من که طرفدار اشکان هستم...
اشکان که انگار تازه سارا رو دیده بود، خیره خیره زل زدبهش دیدی گفتم دلش می خواد؟!
انقدر به سارا نگاه کرد که آرش با خنده گفت:بسه بابا
!سارا تموم میشه ها اینجوری نگاهش می کنی!!
اشکان بالاجبار یه لبخند به سارا زد و نگاهش و ازش گرفت.
به سمت جمع اومد و با همه سلام علیک کرد.
وقتی داشت به آرش دست میداد
، آرش یه چیزی زیر گوشش گفت که باعث شد اشکان بلند بلند بخنده...خیلی دلم می خواست بدونم آرش به اشکان چی گفته!
بعد از اون اشکان به اتاقش رفت تا لباسش و عوض کنه.
بعداز رفتن اشکان، بزرگترا روی مبل نشستن و دوباره شروع کردن به حرف زدن..
من نمی دونم اینا این همه حرف و از کجا میارن!
به سمت آرش رفتم که کنار رفیقای اشکان وایساده بودو داشت باهاشون حرف میزد.
لبخندی زدم و به رفیقای اشکان بببخشیدی گفتم.
بعد رو کردم به آرش و گفتم:
- آرش جان چند لحظه میای من باهات یه کاری دارم!
رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#پارت109
آرش خندید و با قیافه ای که سعی می کرد ترسیده به نظر برسه
،رو به رفیقای اشکان گفت: بدبخت شدم رفت
!وقتی شیدا بایکی کار داشته باشه یعنی طرف دیگه مرحوم شدنش قطعيه.
یهو همه رفیقای اشکان زدن زیر خنده. به زور لبخندی زدم و سعی کردم چیزی بهش نگم خیلی سخت بود
ولی به زور جلوی خودم وگرفتم.
به سمت آشپزخونه رفتم و رو به آرش گفتم: آرش جان من منتظرتم!
آرش سری تکون داد و چیزی به رفیقای اشکان گفت که باعث شد، دوباره بخندن!
دلم می خواست بزنم این دلقک و له و لورده کنم اما می دونستم که له و لورده شدن آرش توسط من مساوی با له و الورده شدن من توسط مامان!
بعد از چند دقیقه آرش وارد آشپزخونه شد.درحالیکه لبخندی روی لبش بود، گفت:
دخترخاله محترمه آمری داشتن؟
پوزخندی زدم و گفتم: تو چرا انقدر امشب مزه می پرونی؟!
آرش با خنده گفت: بده دارم مجلستون و گرم می کنم، یه ذره بخندیم؟
- کسی از شما خواسته که این کارو کنین؟!
- معلومه که نه من همیشه بچه خودجوشی بودم!
پوزخندم و پررنگ تر کردم و گفتم:ما امشب پسرخالمون ودعوت کرده بودیم، نه یه دلقک خودجوش
خندید و مثل دزدایی که پلیس می گیرتشون،
دستاش و برد بالا و گفت: تسلیم بابا تسلیم من که حریف زبون تو نمیشم!
پشت چشمی نازک کردم و بهش زل زدم و گفتم:قول میدی دیگه چرت نگی؟!
آرش با خنده گفت: تو که خودت می دونی چقدر برام سخته چرت نگم.
می دونی که...
با جیغ وسط حرفش پریدم: آرش
رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
آرش خندید و با قیافه ای که سعی می کرد ترسیده به نظر برسه
،رو به رفیقای اشکان گفت: بدبخت شدم رفت
!وقتی شیدا بایکی کار داشته باشه یعنی طرف دیگه مرحوم شدنش قطعيه.
یهو همه رفیقای اشکان زدن زیر خنده. به زور لبخندی زدم و سعی کردم چیزی بهش نگم خیلی سخت بود
ولی به زور جلوی خودم وگرفتم.
به سمت آشپزخونه رفتم و رو به آرش گفتم: آرش جان من منتظرتم!
آرش سری تکون داد و چیزی به رفیقای اشکان گفت که باعث شد، دوباره بخندن!
دلم می خواست بزنم این دلقک و له و لورده کنم اما می دونستم که له و لورده شدن آرش توسط من مساوی با له و الورده شدن من توسط مامان!
بعد از چند دقیقه آرش وارد آشپزخونه شد.درحالیکه لبخندی روی لبش بود، گفت:
دخترخاله محترمه آمری داشتن؟
پوزخندی زدم و گفتم: تو چرا انقدر امشب مزه می پرونی؟!
آرش با خنده گفت: بده دارم مجلستون و گرم می کنم، یه ذره بخندیم؟
- کسی از شما خواسته که این کارو کنین؟!
- معلومه که نه من همیشه بچه خودجوشی بودم!
پوزخندم و پررنگ تر کردم و گفتم:ما امشب پسرخالمون ودعوت کرده بودیم، نه یه دلقک خودجوش
خندید و مثل دزدایی که پلیس می گیرتشون،
دستاش و برد بالا و گفت: تسلیم بابا تسلیم من که حریف زبون تو نمیشم!
پشت چشمی نازک کردم و بهش زل زدم و گفتم:قول میدی دیگه چرت نگی؟!
آرش با خنده گفت: تو که خودت می دونی چقدر برام سخته چرت نگم.
می دونی که...
با جیغ وسط حرفش پریدم: آرش
رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#پارت110
آرش خندید و گفت: باشه بابا تمام تلاشم و میکنم تا دیگه چرت نگم
(ودرحالی که با نگاهش به دستای بالا برده شده اش اشاره می کرد،
ادامه داد: حالا میشه سرکار خانوم فرمان آزاد بدن؟! اخم غلیظی کردم و گفتم: آزادی!
آرش دستاش و پایین آورد و داشت از آشپزخونه بیرون می رفت که با صدای من سرجاش میخکوب
شد:
- وایسا ببینم امن که هنوز کارم با تو تموم نشده!
آرش کلافه به سمتم برگشت و گفت: بابا بیخیال من شو جونه خاله خیر سرمون اومدیم تولد!!!
الان کیک و میارن،همش و می خورن دیگه چیزی به من نمیرسه ها
! پوزخندی زدم و گفتم:نترس!کیک الان تو یخچاله. آرش کلافه گفت: خب، پس زودتر امرتون و بفرمایید که من کاردارم!
- اوهوا!!همچین میگی کار دارم که یکی ندونه فکر میکنه می خوای بری هسته اتم وبشکافی ا
می خوای بری دلقک بازی دیگه!
آرش خندید و چیزی نگفت.
بهش نزدیک شدم و گفتم:ببینم تو چی دم گوش اشکان گفتی که اونجوری از خنده ترکید؟!
آرش با خنده گفت:واسه همین یه ساعته من و از دلقک بازیم انداختی؟!
آخه تو چرا انقدر فضولی دختر؟!
مظلوم گفتم:خب میخوام بدونم چی بهش گفتی!
آرش خندید و در حالیکه از آشپزخونه خارج می شد، گفت:نمیشه احرفامون ۲۳+ بود کوچولو!
و از آشپزخونه خارج شد.
دلم می خواست بزنم لهش کنم
!بچه پررو!اینم شده بود یه پا مسعود توخونه خودمون من و حرص
میداد!!
اینم دراکولا سومیه دیگه...
اولیش مسعود، دومیش هستی، سومیشم اینه
رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
آرش خندید و گفت: باشه بابا تمام تلاشم و میکنم تا دیگه چرت نگم
(ودرحالی که با نگاهش به دستای بالا برده شده اش اشاره می کرد،
ادامه داد: حالا میشه سرکار خانوم فرمان آزاد بدن؟! اخم غلیظی کردم و گفتم: آزادی!
آرش دستاش و پایین آورد و داشت از آشپزخونه بیرون می رفت که با صدای من سرجاش میخکوب
شد:
- وایسا ببینم امن که هنوز کارم با تو تموم نشده!
آرش کلافه به سمتم برگشت و گفت: بابا بیخیال من شو جونه خاله خیر سرمون اومدیم تولد!!!
الان کیک و میارن،همش و می خورن دیگه چیزی به من نمیرسه ها
! پوزخندی زدم و گفتم:نترس!کیک الان تو یخچاله. آرش کلافه گفت: خب، پس زودتر امرتون و بفرمایید که من کاردارم!
- اوهوا!!همچین میگی کار دارم که یکی ندونه فکر میکنه می خوای بری هسته اتم وبشکافی ا
می خوای بری دلقک بازی دیگه!
آرش خندید و چیزی نگفت.
بهش نزدیک شدم و گفتم:ببینم تو چی دم گوش اشکان گفتی که اونجوری از خنده ترکید؟!
آرش با خنده گفت:واسه همین یه ساعته من و از دلقک بازیم انداختی؟!
آخه تو چرا انقدر فضولی دختر؟!
مظلوم گفتم:خب میخوام بدونم چی بهش گفتی!
آرش خندید و در حالیکه از آشپزخونه خارج می شد، گفت:نمیشه احرفامون ۲۳+ بود کوچولو!
و از آشپزخونه خارج شد.
دلم می خواست بزنم لهش کنم
!بچه پررو!اینم شده بود یه پا مسعود توخونه خودمون من و حرص
میداد!!
اینم دراکولا سومیه دیگه...
اولیش مسعود، دومیش هستی، سومیشم اینه
رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#پارت111
ای خدا اینارو بکش من از دستشون راحت بشم من کوچولوام؟
!عمه ات کوچولوئه
خوبه همش ۴ سال ازم بزرگتره ها
فکردمیکنه خودش پیرهرات
- چهارساعته داری چی میگی به آرش؟!
با صدای سارا از افکارم بیرون اومدم و لبخندی زدم. خیلی آروم گفتم:هیچی!
سارا لبخندی زد و در حالی که به سمت یخچال می رفت، گفت:سربه سر آرش نذار
وقتی سر به سرش میذاری، خودت حرص میخوری اونم کلی از حرص خوردن تو عشق میکنه!
با حرص گفتم:غلط کرده پسره پرررو
سارا خندید و کیک و از توی یخچال بیرون آرود و روبه من گفت:بیخیاله آرش
ناسلامتی امشب تولده ها!
چرا الکی حرص می خوری؟ بیابا هم دیگه این شمعارو بچینیم بعدم بریم پیش بقیه کیک بخوریم.
لبخندی زدم و به سمت سارا رفتم و با کمک هم ۲۸ تا شمع روی کیک چیدیم بعد از اتمام کار،
سارا لبخندی زد و به شمعا نگاه کرد و گفت: چقد زود ۲۸ سالش شد!
با خنده گفتم:مگه تو چند وقته اشکان و می شناسی که میگی چقدر زود؟!همش دو ماهه دیگه!
سارا خندید و شیطون گفت:د نه د شوما که خبر نداری من و آقامون چند وقته هم دیگه رو میشناسیم!!!
با خنده گفتم:چندوقته؟!
- این و دیگه نمی تونم بهت بگم! و در حالیکه کیک و از روی میز برمیداشت،
ادامه داد: بزن بریم که همه منتظر کیکن!
سری تکون دادم و با هم از آشپزخونه خارج شدیم.
اشکان روی مبل نشسته بود و در داشت با یکی از رفیقاش صحبت می کرد.
تا من و دید از جاش بلند شد و به سمتم اومد. لبخندی بهم زد و گفت:
کجا رفتی تو یهو؟!
لبخندی زدم و گفتم: تو اشپزخونه بودم.
رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
ای خدا اینارو بکش من از دستشون راحت بشم من کوچولوام؟
!عمه ات کوچولوئه
خوبه همش ۴ سال ازم بزرگتره ها
فکردمیکنه خودش پیرهرات
- چهارساعته داری چی میگی به آرش؟!
با صدای سارا از افکارم بیرون اومدم و لبخندی زدم. خیلی آروم گفتم:هیچی!
سارا لبخندی زد و در حالی که به سمت یخچال می رفت، گفت:سربه سر آرش نذار
وقتی سر به سرش میذاری، خودت حرص میخوری اونم کلی از حرص خوردن تو عشق میکنه!
با حرص گفتم:غلط کرده پسره پرررو
سارا خندید و کیک و از توی یخچال بیرون آرود و روبه من گفت:بیخیاله آرش
ناسلامتی امشب تولده ها!
چرا الکی حرص می خوری؟ بیابا هم دیگه این شمعارو بچینیم بعدم بریم پیش بقیه کیک بخوریم.
لبخندی زدم و به سمت سارا رفتم و با کمک هم ۲۸ تا شمع روی کیک چیدیم بعد از اتمام کار،
سارا لبخندی زد و به شمعا نگاه کرد و گفت: چقد زود ۲۸ سالش شد!
با خنده گفتم:مگه تو چند وقته اشکان و می شناسی که میگی چقدر زود؟!همش دو ماهه دیگه!
سارا خندید و شیطون گفت:د نه د شوما که خبر نداری من و آقامون چند وقته هم دیگه رو میشناسیم!!!
با خنده گفتم:چندوقته؟!
- این و دیگه نمی تونم بهت بگم! و در حالیکه کیک و از روی میز برمیداشت،
ادامه داد: بزن بریم که همه منتظر کیکن!
سری تکون دادم و با هم از آشپزخونه خارج شدیم.
اشکان روی مبل نشسته بود و در داشت با یکی از رفیقاش صحبت می کرد.
تا من و دید از جاش بلند شد و به سمتم اومد. لبخندی بهم زد و گفت:
کجا رفتی تو یهو؟!
لبخندی زدم و گفتم: تو اشپزخونه بودم.
رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#پارت112
من و تو آغوشش کشید و زیر گوشم گفت:نمی دونم چرا یهویی دلم برات تنگ شد.
خندیدم و گفتم:منم نمی دونم چرا همین جوری یهویی دوستت دارم!
و روی انگشتای پام ایستادم و گونه اش و بوسیدم
.اونم خم شدو پیشونیم و بوسید.
من و از آغوشش بیرون کشید و همون طور که به کیک نگاه می کرد، روبه سارا گفت:به به به
!ببین خانوم ماچه کرده!!!خیلی چاکریم
به خداحاج خانوم.
سارا خندید و گفت:مام مخلصیم حاج آقا!
اشکان لبخندی زد و در حالیکه به کیک و جینگیل بینگیلا و بادکنکای توی هال اشاره می
کرد، گفت:
دستت درد نکنه!نمی خواستم انقدر خودت و به زحمت بندازی!
سارا لبخندی زد و مهربون گفت:زحمت چیه؟
!مگه آقای ما سالی چندبار تولدشه؟!
اشکان لبخندی زد و چیزی نگفت. آرش که کنار آروین و با فاصله از ما وایساده بود، با خنده گفت:
چقد حرف می زنید شماها؟!!سه بابا!! اون کیک و بیارین که دل من بیشتر از این نمی تونه منتظر بمونه!
سارا کیکی و گذاشت روی میز عسلی.
اشکانم روی مبل، پشت کیک، نشست.
کم کم همه مهمونا دور میز عسلی جمع شدن و دوباره جوونا شروع کردن به خوندن "تولدت مبارک"
بعد از خوندن آهنگ آرزو که توی دستش یه دوربین فیلم برداری بود و داشت فیلم می گرفت،
گفت:اشکان زودتر اون شمعارو فوت کن که مردیم از بس صبر کردم!
اشکان لبخندی زد و خم شدتا شمعارو فوت کنه که صدای آرتان متوقفش کرد:
- صبر کن!
بعد رفت و کنار اشکان، پشت مبل، ایستاد و رو به جمع گفت:هیچ به شمعای روی کیک دقت کردین؟!
و شروع کرد به شمردن شمعا تا رسید به بیست و هشتمین رو به اشکان و با خنده گفت:اشکان خره پیرشدی رفت
! ۲۸ سالت شده بابابزرگه؟
اشکان خندید و گفت:نه که تو خودت ۵ سالته؟!
رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
من و تو آغوشش کشید و زیر گوشم گفت:نمی دونم چرا یهویی دلم برات تنگ شد.
خندیدم و گفتم:منم نمی دونم چرا همین جوری یهویی دوستت دارم!
و روی انگشتای پام ایستادم و گونه اش و بوسیدم
.اونم خم شدو پیشونیم و بوسید.
من و از آغوشش بیرون کشید و همون طور که به کیک نگاه می کرد، روبه سارا گفت:به به به
!ببین خانوم ماچه کرده!!!خیلی چاکریم
به خداحاج خانوم.
سارا خندید و گفت:مام مخلصیم حاج آقا!
اشکان لبخندی زد و در حالیکه به کیک و جینگیل بینگیلا و بادکنکای توی هال اشاره می
کرد، گفت:
دستت درد نکنه!نمی خواستم انقدر خودت و به زحمت بندازی!
سارا لبخندی زد و مهربون گفت:زحمت چیه؟
!مگه آقای ما سالی چندبار تولدشه؟!
اشکان لبخندی زد و چیزی نگفت. آرش که کنار آروین و با فاصله از ما وایساده بود، با خنده گفت:
چقد حرف می زنید شماها؟!!سه بابا!! اون کیک و بیارین که دل من بیشتر از این نمی تونه منتظر بمونه!
سارا کیکی و گذاشت روی میز عسلی.
اشکانم روی مبل، پشت کیک، نشست.
کم کم همه مهمونا دور میز عسلی جمع شدن و دوباره جوونا شروع کردن به خوندن "تولدت مبارک"
بعد از خوندن آهنگ آرزو که توی دستش یه دوربین فیلم برداری بود و داشت فیلم می گرفت،
گفت:اشکان زودتر اون شمعارو فوت کن که مردیم از بس صبر کردم!
اشکان لبخندی زد و خم شدتا شمعارو فوت کنه که صدای آرتان متوقفش کرد:
- صبر کن!
بعد رفت و کنار اشکان، پشت مبل، ایستاد و رو به جمع گفت:هیچ به شمعای روی کیک دقت کردین؟!
و شروع کرد به شمردن شمعا تا رسید به بیست و هشتمین رو به اشکان و با خنده گفت:اشکان خره پیرشدی رفت
! ۲۸ سالت شده بابابزرگه؟
اشکان خندید و گفت:نه که تو خودت ۵ سالته؟!
رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌙خـدایـا
♥️امشب هم آرامشی
🌙ازجنس سکوت برکه ها
♥️به سبزی جنگلها
🌙با عطر
♥️بهشتت خواهانم
🌙که آن رابه تمام
♥️دوستان و عزیزانم عطاکنی
🌙شبتون در سایه لطف الهی
#شـب_بخیر
@kadbanoiranii
♥️امشب هم آرامشی
🌙ازجنس سکوت برکه ها
♥️به سبزی جنگلها
🌙با عطر
♥️بهشتت خواهانم
🌙که آن رابه تمام
♥️دوستان و عزیزانم عطاکنی
🌙شبتون در سایه لطف الهی
#شـب_بخیر
@kadbanoiranii
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌸💫خــــــدایـــــا
⚪️💫نـفـس کـشـیـدنـم هـمـراه
🌸💫بـا عـطـر حـضـور نـاب تـوسـت
⚪️💫و آغاز روزم توکل با نام زیبای تو
🌸💫خــــدای مــــن
⚪️💫ذکــــر و یـــاد تـــو
🌸💫آرامشی است برای دل بیقرارم
🌸💫بــــرای یـــک شــروع تـــازه
⚪️💫تـــــوام بـــا مـــوفــقـــیـــت
🌸💫بِسْـمِ ٱللهِ ٱلْرَّحْمٰـنِ الْرَّحیـمْ
⚪️💫الـــهـــی بــــه امـــیـــد تــو
💖Join👇
🌸🍃 @kadbanoiranii 🌸🍃
⚪️💫نـفـس کـشـیـدنـم هـمـراه
🌸💫بـا عـطـر حـضـور نـاب تـوسـت
⚪️💫و آغاز روزم توکل با نام زیبای تو
🌸💫خــــدای مــــن
⚪️💫ذکــــر و یـــاد تـــو
🌸💫آرامشی است برای دل بیقرارم
🌸💫بــــرای یـــک شــروع تـــازه
⚪️💫تـــــوام بـــا مـــوفــقـــیـــت
🌸💫بِسْـمِ ٱللهِ ٱلْرَّحْمٰـنِ الْرَّحیـمْ
⚪️💫الـــهـــی بــــه امـــیـــد تــو
💖Join👇
🌸🍃 @kadbanoiranii 🌸🍃
🎶 @Narinmusic1 🎶
گرشا رضایی/ادامه داره
#گرشا_رضایی
#ادامه_داره
💖💖
هی بخند و غصه را شرمنده کن
لحظه را از خنده ها آکنده کن
خنده کن خنده بهتر از طلاست
خنده برهردرد بی درمان دواست
روزتون پر از لبخند😊
🎵👌✨ @kadbanoiranii
حال دلتون خوش رفقا🌹🤞
#ادامه_داره
💖💖
هی بخند و غصه را شرمنده کن
لحظه را از خنده ها آکنده کن
خنده کن خنده بهتر از طلاست
خنده برهردرد بی درمان دواست
روزتون پر از لبخند😊
🎵👌✨ @kadbanoiranii
حال دلتون خوش رفقا🌹🤞
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#خورشت_ریحان
خانم سمیرا جنت دوست
مواد لازم
سینه مرغ ۲ تا ۳ عدد
نمک به میزان لازم
پاپریکا ساده ۱ قاشق چایخوری
پودر سیر یک دوم قاشق چایخوری
پودر پیاز یک دوم قاشق چایخوری
فلفل سیاه یک دوم قاشق چایخوری
سیر رنده شده ۲ حبه
روغن ۳ تا ۴ قاشق سوپخوری
بادمجان ۲ عدد با پوست اسلایس اریب شده
نمک ۱ قاشق چایخوری
روغن ۲ تا ۳ قاشق
پیاز نگینی خردشده ۱ عدد
سیر ۲ تا ۳ حبه
سبزیجات خشک: ریحان ۳۰۰ گرم – گشنیز ۱۰۰ گرم – نعنا ۵۰ گرم – جعفری ۱۰۰ گرم
آب مرغ ۲ لیوان
آب لیموترش تازه ۲ تا ۳ قاشق یا آب غوره خانگی
گوجه سبز یا قرمز ۱۰ عدد
نوش جونتون 🤗♥️
رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
خانم سمیرا جنت دوست
مواد لازم
سینه مرغ ۲ تا ۳ عدد
نمک به میزان لازم
پاپریکا ساده ۱ قاشق چایخوری
پودر سیر یک دوم قاشق چایخوری
پودر پیاز یک دوم قاشق چایخوری
فلفل سیاه یک دوم قاشق چایخوری
سیر رنده شده ۲ حبه
روغن ۳ تا ۴ قاشق سوپخوری
بادمجان ۲ عدد با پوست اسلایس اریب شده
نمک ۱ قاشق چایخوری
روغن ۲ تا ۳ قاشق
پیاز نگینی خردشده ۱ عدد
سیر ۲ تا ۳ حبه
سبزیجات خشک: ریحان ۳۰۰ گرم – گشنیز ۱۰۰ گرم – نعنا ۵۰ گرم – جعفری ۱۰۰ گرم
آب مرغ ۲ لیوان
آب لیموترش تازه ۲ تا ۳ قاشق یا آب غوره خانگی
گوجه سبز یا قرمز ۱۰ عدد
نوش جونتون 🤗♥️
رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#ماریتوتزی توسط مرضیه جون
مواد لازم و نکات پخت:
اگه اسمش سخته تپل خامه ای صداش کن😅
آرد نون فانتزی (۲۳ تا ۲۸ درصد) ۲۵۰ گرم
شکر ۴۰ گرم
تخم مرغ ۲ عدد
مخمر ۵ گرم
نمک ۳ گرم
عسل یک قاشق غذاخوری
شیر ۵۰ تا ۶۰ گرم
کره ۴۰ گرم
زست پرتقال یک عدد
نحوه پخت:
اول مواد خشک +تخم مرغ ها+ عسل رو میریزیم و میکسر رو روشن میکنیم بعد شیر رو کم کم اضافه میکنیم تا خمیر جمع شه
برای اضافه کردن مایعات دقت کنید به اندازه ابخور آردتون بریزید
ممکنه کمی کم بیاد یا اضافه بیاد
بعد از جمع شدن خمیر کره اضافه کنید
و تا موقعی که خمیر از ظرف جدا بشه و جمع بشه ادامه دار بزنید تا به تست کشش برسه.
استراحت اول : یه کاسه رو چرب کنید خمیر رو چونه کنید داخلش قرار بدید و روشو بپوشونید تا حجمش دو برابر شده ( حدودا ۳۰ تا ۴۰ دقیقه)
بعد از استراحت اول چونه های ۸۰ تا ۹۰ گرمی بگیرید
و توی سینی بزارید و روشو بپوشونید
استراحت دوم: ۳۰ تا ۴۰ دقیقه تا دو برابر شدن خمیر
بعد از استراحت دوم رومال میکنیم و میره برای پخت
مواد رومال : یک عدد تخم مرغ کامل + یک قاشق غذاخوری شیر
نکات پخت: دمای ۱۸۰ درجه به مدت ۱۵ دقیقه بپزید
برای فیلینگ میتونید از هر کرمی که بلدید استفاده کنید و خلاقیت خودتون رو به چالش بکشید👌
رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
مواد لازم و نکات پخت:
اگه اسمش سخته تپل خامه ای صداش کن😅
آرد نون فانتزی (۲۳ تا ۲۸ درصد) ۲۵۰ گرم
شکر ۴۰ گرم
تخم مرغ ۲ عدد
مخمر ۵ گرم
نمک ۳ گرم
عسل یک قاشق غذاخوری
شیر ۵۰ تا ۶۰ گرم
کره ۴۰ گرم
زست پرتقال یک عدد
نحوه پخت:
اول مواد خشک +تخم مرغ ها+ عسل رو میریزیم و میکسر رو روشن میکنیم بعد شیر رو کم کم اضافه میکنیم تا خمیر جمع شه
برای اضافه کردن مایعات دقت کنید به اندازه ابخور آردتون بریزید
ممکنه کمی کم بیاد یا اضافه بیاد
بعد از جمع شدن خمیر کره اضافه کنید
و تا موقعی که خمیر از ظرف جدا بشه و جمع بشه ادامه دار بزنید تا به تست کشش برسه.
استراحت اول : یه کاسه رو چرب کنید خمیر رو چونه کنید داخلش قرار بدید و روشو بپوشونید تا حجمش دو برابر شده ( حدودا ۳۰ تا ۴۰ دقیقه)
بعد از استراحت اول چونه های ۸۰ تا ۹۰ گرمی بگیرید
و توی سینی بزارید و روشو بپوشونید
استراحت دوم: ۳۰ تا ۴۰ دقیقه تا دو برابر شدن خمیر
بعد از استراحت دوم رومال میکنیم و میره برای پخت
مواد رومال : یک عدد تخم مرغ کامل + یک قاشق غذاخوری شیر
نکات پخت: دمای ۱۸۰ درجه به مدت ۱۵ دقیقه بپزید
برای فیلینگ میتونید از هر کرمی که بلدید استفاده کنید و خلاقیت خودتون رو به چالش بکشید👌
رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی
#ماریتوتزی
رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#ماریتوتزی
رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر