کدبانوی ایرانی🌻🌼😍

#پارت۹۰۳

نیشش شل شده و من سایه اش را می بینم. بیشتر سر در گردنش فرو می برم و بگذار هرچه می خواهد فکر کند.

من دیگر بدون او نمی توانستم و برایم مهم نبود که چقدر شکننده و نیازمند به نظر می رسم. بداند که دیگر تحمل دوری ندارم و شوخی هم ندارم!

-آخه قربونت برم یه جوری از گردنم آویزونی هرکی ندونه می گه پنج روز نه، پنج سال ازت دور بودم!

سر عقب می کشم و صورتش را با دست به طرف خودم نگه می دارم. با جدیت اما بغضی آشکار نگاهم را در چشمانش می کوبم.

-از تقویم بپرسی میگه فقط پنج روز نبودی اما تو بیا از دلم بپرس! دلم می گه خیلی گذشته، خیلی نبودی محمد، خیلی زیاد!

لبخند از لب هایش پر می کشد و یک غمی توام با مهر در نگاهش می نشنید. سر کج می کند و زل زل نگاهم می کند.

لب هایم را با زبان خیس می کنم و بغضم را با آب دهانم قورت می دهم.

-اون پنج سالی ام که میگی رو من تجربه کردم! کوله بار تجربه های جدایی روی شونه امه! پنج سال حسرت کشیدم و پنج روز از دوریت سوختم و خاکستر شدم! من فولاد آب دیده ام! فعل جدایی از معشوق رو من صرف کردم! من روی هرچی عاشق سختی کشیده رو سفید کردم. من امتحانامو پس دادم! از من دیگه بیشترشو انتظار نداشته باشین. من فقط می خوام تو بغلت باشم و دیگه ازت جدا نشم!

دستش را یک طرف صورتم می گذارد و من چشم می بندم و دل به نوازش هایش خوش می کنم.

تنم را به سینه اش می چسباند و با جدیت اطمینان بخشی در گوشم زمزمه می کند:

-تنهات نمی ذارم دیگه! هیچکس دیگه نمی تونه جدامون کنه! تو نفس منی خانوم... شیشه ی عمر منی! همه دارایی منی!

قطره اشکم این بار از فرط شوق می چکد و بوسه ای روی سینه اش می زنم و او دستانش را دورم محکم تر می کند. همان لحظه ای تقه ای به در می خورد و هر دو در جا می پریم.

رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii

https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر

224 views20:21