کدبانوی ایرانی🌻🌼😍
1.85K subscribers
23.1K photos
29.3K videos
95 files
43.6K links
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی

#باقلوا_ترکی_آرمیا


رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی

#باقلوا_ترکی_آرمیا


رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی

#باقلوا_ترکی

رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی

#باقلوا_ترکی


رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی

#باقلوا_ترکی


رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#پارت۸۲۴

اول به اوضاع خانه رسیدگی می کنم و بعد به سراغ شام می روم. چون لازانیا را از هر غذای دیگری بهتر درست می کردم تصمیمم برای شام امشب شده بود.


می خواستم نهایت هنرم را برای سوپرایز کردن محمد به کار ببرم. دوست داشتم شب خاطره انگیزی شود.


کارم که تمام می شود سریع دوش می گیرم و حوله پیچ که از حمام بیرون می آیم با دیدن محمد تکیه زده به در اتاق، قلبم از ترس می ایستد.


-محمد؟ قلبم وایساد!


تکان نمی خورد و حرفی هم نمی زند! خستگی از سر و رویش می بارید اما برق چشمانش غیر قابل انکار بود. انحنای گوشه ی لب هایش دلم را به هوس می اندازد و بی قرارم می کند.


بدون اینکه هول کنم و به سر و وضعم نگاهی بیندازم حوله ام را کمی بالا می کشم تا بالا تنه ام را بیشتر بپوشانم.


خدا رو شکر تا روی زانویم می رسید و از پایین وضع بهتری داشت.


نمی خواستم غیر عادی رفتار کنم و مقابلش معذب باشم. نامحسوس نفس عمیقی می کشم و همینطور که به سمت آینه می روم و می گویم:


-تا تو لباساتو عوض کنی من میز شامو می چینم. فقط چند لحظه لباسامو بپوشم بعد بیا.


بالاخره تکیه اش را از چهارچوب در می گیرد و جلو می آید. درست پشت سرم می ایستد. از داخل آینه نگاهش می کنم.


هنوز دستش درون جیب شلوارش بود. سرش را در گردنم خم می کند و بوسه ی ریزی در فضای بین شانه و گردنم می زند.


پوستم به خاطر سایش ریش هایش قلقلک می شود و شانه هایم را جمع می کنم. ریز می خندم...


-نکن ریشات قلقلکم می ده!


نفسش را با یک «هوی» پر قدرت بیرون می دهد طوری که انگار ثانیه های طولانی نفسش را حبس کرده بود!


-کی اومدی ستاره؟ چرا خبر ندادی زودتر بیام؟


ستاره لقبی بود که چند شب پیش وقتی بی خوابی به سرمان زده بود و تماس تصویری گرفته بودیم به من داد!

رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#پارت۸۲۵

می گفت دارم به آسمان نگاه می کنم و درخشش ستارگان او را به یاد چشمانم می اندازد. وقتی از عشق برایم می گوید و چشمانم برق می زند.


مرا تک ستاره ی آسمان شب های تیره اش خواند و من در دهه ی سوم زندگی ام همچون دختر نوجوانی تا خود صبح رویا بافتم و عشق برداشتم.


با فاصله چند سانتی از تنم ایستاده بود و دست هایش هنوز مصر بودند در جیبش بمانند! به سمتش می چرخم و لبخند می زنم.


-می خواستم سورپرایزت کنم اما تو سورپرایزم کردی!


سرم را جلو می برم و بوسه ی کوچکی روی همان قسمتی که از ابتدای ورود دلم را قلقلک داده بود، می زنم و صورتم را مقابل صورتش نگه می دارم.


با لحن اغواگرانه و دعوت کننده ای لب می زنم:


-اما شبمون تازه شروع شده. امشب شب خاصیه عشقم! خسته ای؟


گوشه ی چشمانش از شیطنت رفتارم چین می خورد. نگاهش را روی صورتم می چرخاند و لب هایش را به داخل دهانش می کشد.


دلم می خواست همین حالا و در همین لحظه افکارش را بخوانم و حاضر بودم هرچه که بود بهایش را بپردازم!


-نیستم!


-خوبه!


دستم را بالا می برم و روی سینه اش قرار می دهم. آرام آرام از زیر کتش تا روی شانه هایش حرکت می دهم و کمی به عقب می رانمش.


بعد نیم چرخی دورش می زنم و کتش را از تنش در می آورم. چرخشم به دورش را کامل می کنم و دوباره مقابلش قرار می گیرم.


آرام آرام دکمه های پیراهنش را باز می کنم و یکی درمیان نگاهم را به چشمان مشتاقش می دوزم.


کمی... در حدی که فقط خودم بفهمم انگشت هایم می لرزیدند و این یعنی من از او مشتاق تر بودم.


به اینکه برایش زن باشه و زنانگی خرجش کنم. چقدر زیباست رویاها را زندگی کردن... رویایی که صدها بار در سرم رج زدم و دوره شان کردم!


-شهرزاد؟


آخرین دکمه را هم باز می کنم و به چشمان شیفته اش نگاه می کنم.


رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#پارت۸۲۶


-جانم؟


-رحم کن خب؟


می خندم و دستانم را از تنش دور می کنم و به نشانه ی تسلیم بالا می گیرم.


-فقط خواستم کمک کنم جناب!


سرش را در گردنم خم می کند و پیشانی اش را روی شانه ام تکیه می دهد. دستانش با تاخیر روی پهلویم می نشنید و آرام در چنگش می فشارد.


-هیچی... هیچی توی دنیا از این لحظه برام مقدس تر نیست. تو باشی... اینقدر نزدیک که نیازی نباشه دست دراز کنم تا تو بغلم باشی، روحنوازی کنی و منو از معجزه ی وجودت سیراب کنی. چی می تونه از این قشنگ تر باشه؟


نت به نت صدایش همچون شکوفه های بهاری رقصان در هوا در دل یک زمستان سرد، معجزه وار در دلم می نشنید.


لبخندی به وسعت تمام شادی های دنیا روی لبم کشیده می شود و با حال خوبی لب می زنم:


-هستم... اما هنوز تا عروسی و تکرار این لحظه، هر روز و هر شب، کلی راه مونده. به نظر من که عادت نکن محمد خان!


می خواستم از سنگینی جوی که بینمان بود کم کنم. اما او همچین خیالی نداشت. سرش را عقب می کشد با صدای بم و تو گلویی لب می زند:


-عادت نمی کنم... نه الان و نه وقتی هزاران بار این لحظه تکرار شده باشه! هر ثانیه ای که بیشتر دارمت، بیشتر می خوامت. هیچی تکراری نیست... هیچی

بعد خم می شود و گونه ام را طولانی می بوسد. عقب می رود و به طرف حمام می رود و تا صدای بسته شدن در همانطور ثابت در جایم می مانم.


آب دهانم را قورت می دهم و با دست صورتم را باد می زنم. هر کلمه ای را که این گونه پر شور و طنازانه به لب می آورد، یک قسمت دیگر از من را از آن خود می کند.


یک سرزمین جدیدی از دلم را که فکر هم نمی کردم وجود دارد، فتح می کند!

یک بعد جدید از روحم را نوازش می کند که تا به این لحظه وجودش را حس نمی کردم!


رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#پارت۸۲۷

هر روز با محمد من خودم را از نو کشف می کردم. راست می گفت که هرگز هیچ چیز تکراری نخواهد شد!


سرسری موهایم را سشوار می کشم. پیراهن صورتی روشنی که با خود آورده بودم را از کیفم بیرون می کشم و تن می کنم.


بالا تنه ام را تنها با دو بند نگه داشته بود و یقه ی نسبتا بازی داشت. تا کمر چسبان و از آن جا تا روی زانو کلوش می شد.


موهایم را باز می گذارم. فقط موهای کنار گوش هایم را جمع می کنم و پشت سرم با گیره ی کوچکی ثابت می کنم.


یک رژ لب صورتی کمرنگ و کمی عطر هم می زنم و روفرشی های سفیدم را به پا می کنم.


لبخندم به عمق یک اقیانوس بود و به همین خاطر زیباتر از هر زمان دیگری به نظر می رسیدم.


با انرژی و بدون ذره ای خستگی به آشپرخانه می روم و میز را آماده می کنم. صدای قدم هایش را از پشت سرم می شنوم اما به سمتش برنمی گردم.


دستانش که روی پهلویم می نشیند سر به سمتش می چرخانم.


-بشین که غذا از دهن افتاد...


مشغول برش زدن می شوم و او بوسه ی محکم و صدا داری روی سرم می کارد.


-خسته شدی عزیز من... می ذاشتی می اومدم خونه با هم یه چیزی حاضر می کردیم.


آخرین برش را هم به لازانیا داخل دیس می زنم و بعد به طرف کانتر اپن می برمش.


-خسته نبودم. بعدم گفتم که می خواستم سورپرایز باشه. بشین.


کنار هم روی دو صندلی کنار کانتر می نشینیم. محمد با اشتها می خورد و از طعم غذا تعریف می کند.

بیشتر از اینکه از غذایم لذت ببرم، داشتم از تماشای او لذت می بردم. بدون اینکه حواسم باشد، قاشق را رها کرده و دست زیر چانه ام زده بودم و به غذا خوردن و تند تند حرف زدنش گوش می دادم.


-چرا نمی خوری پس؟ خیلی خوشمزه شده دستت درد نکنه...


-سیر شدم عزیزم. نمی خورم دیگه تو بخور.


پر صدا می خندد و در همان حین می گوید:

-یه جوری گفتی انگار داری سهم خودتم می بخشی که کن بخورم. منو اینجوری نبینا غذام انقدر نیست. اما الان حس می کنم یه گاو گرسنه تو شکممه که باید سیرش کنم!


#پارت۸۲۸

لبخند می زنم و از ته دل لب می زنم:


-نوش جونت!


از خنده اش یک لبخند محو باقی می ماند. مشغول جمع کردن ظرف ها می شوم که دستم را می گیرد.


-من جمع می کنم عزیزم تو یه چایی بریز بریم بشینیم یکم خانوممو ببینم دلم واشه.


سرم را به نشانه موافقت تکان می دهم.


-گفته بودی باید درباره ی یه مسئله ی مهم صحبت کنیم... چیز بدی که نیست انشالله؟


-بد که نیست... نه اصلا... ولی خب تا ببینیم.


کنجکاوی از سر و رویش می بارد اما دیگر چیزی نمی گوید. چای را هم در سکوت می نوشیم و من خودم را برای حرف هایم آماده می کنم.


نگاهش می کنم... عمیق و دقیق.

این مردی که حالا در کنار دخترش نقطه ی عطفی برای زندگی اش شده بود، در گذشته ای که حالا به نظر می رسید یک قرن گذشته، دستانش را رها کرده و تنهایش گذاشته بود.


خطا کرده بود و هیچوقت به دنبال جبران خطایش نبوده است! اما حالا؟ چقدر شبیه آن مرد بی وفای ایام قدیم است؟


من هم اشتباه زیاد داشته ام. باید از همان ابتدا، پیش از اینکه دخترم متوجه نبود پدرش بشود با آن چشمان معصوم و روشنش به من درس زندگی بدهد، به یاد این می افتادم که او پدری دارد.


که هر دویشان حق دارند از وجود هم مطلع باشند و من باید تلاشم را می کردم.


شاید با کمی جستجو می توانستم او را پیدا کنم. شاید هم نه... ولی خب باید حداقل تلاشم را که می‌کردم!


شاید بار قسمت اعظمی از این ماجرا هم روی شانه های من باشد و حالا من نمی خواهم که از زیر آن شانه خالی کنم.


قبول کرده ام... من هم مقصرم، فقط آن قدر زخمی بودم، آن قدر درد داشتم که دیگر نمی توانستم حواسم را از آن ها پرت کنم. تمام ابعاد زندگی ام را عفونت این زخم ها گرفته بود. به جای اینکه در پی درمان باشم، احساسات را می کشتم به این بهانه که درد را حس نکنم! اشتباه بود!

رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#پارت۸۲۹


می خواستم خودم روی پاهایم بایستم و زندگی خودم و دخترم را مدیریت کنم تا بیشتر از همه به خودم ثابت کنم که به کسی احتیاج ندارم! غافل از اینکه من چیزی برای ثابت کردن نداشتم. من، من بودم با همه ی خطاهایم، همه ی نقصان و کاستی هایم. من باید من را می پذیرفتم و قبول می کردم که انسان تنها آفریده نشده به علتی... چون خدا می دانست که بنده ی ظریفش گاهی چقدر به یک شانه ی برای تکیه نیاز دارد و من کتمان می کردم.
اشتباه بود!


و حالا که خوب فکر می کنم آن روزها، در آن ته تهای وجودم، یک شعله ی روشن از انتقام سو سو می زد.


صادقانه و بی تعارف، من می خواستم که با نگه داشتن معجزه ی کوچکم برای خودم از مردی که ترکم کرده بود، انتقام بگیرم! رزای من... فرشته ی زیبای من... برای خودم می خواستمش و می خواستم با گرفتن او از محمد تقاص پس بگیرم!



غافل از اینکه دود این شعله اول از همه دیدگان خودم و دخترم را می سوزاند. خودم و ترس ها و کین خواهی ام را به صلاح و مصلحت دخترم ترجیح دادم؟
اشتباه تر از اشتباه بود!


و حالا زمانش رسیده بود که جبران کنم. برای هر سه نفرمان!


-می خوام درباره ی یه موضوع مهم باهات حرف بزنم و می خوام که بذاری حرفامو کامل بزنم بعد نظرتو بهم بگی خب؟


فنجان خالی اش را روی میز می گذارد و تنش را به سمتم می چرخاند. یک دستش را روی پشتی مبل قرار می دهد و کف دستش را به سرش تکیه می دهد. طوری ژست گرفته بود تا بگوید تماما توجهش به من است.


-من در خدمتم ستاره... قول که تا حرفاتو نگفتی چیزی نگم. ذاتا دوست دارم تا خود صبحم فقط تو حرف بزنی و من صداتو گوش بدم!


لبخندی به رویش می زنم. کف دستانم را در هم فرو می برم و دم عمیقی می گیرم.

-محمد این حرفایی که می خوام بهت بگم اصلا برام راحت نیست. اما باید گفته بشن. من... دیر تونستم خودمو پیدا کنم... خودمو ببخشم. یه قسمتی از وجودم همیشه خودمو مقصر می دید و تو ناخودآگاهم داشتم خودمو مجازات می کردم. با زندگی نکردن، با نخندیدن، با کار زیاد. روحم بیمار شده بود. رزا تمام خوشی من از این دنیا بود.


رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#پارت۸۳۰


چشمانش غمگین می شود و من این را نمی خواهم. قرار نبود که دردها را دوره کنم. می خواستم نوری را که می بینم به او هم نشان دهم!


-تو... می خواستی که بهم نشون بدی می تونیم دوباره از نو امتحان کنیم. که شادی و خوشبختی حق ماست، منم می دونستم که حقمونه اما با ممانعت از اتفاق افتادنشون، خودمو مجازات می کردم. گذشت... حالا از هر زمان دیگه ای مطمئن ترم. امیدوارترم به آینده مون.


من هم بازویم را روی پشتی مبل قرار می دهم و دستم را روی دستش می گذارم. می خواستم خودم آرام شوم یا او را آرام کنم نمی دانم...


-می دونم دیگه هرچی که بشه تنها نیستم. قرار نیست پشتمو خالی کنم. که من اگرم سنگرمو رها کنم و تو دل دشمنم برم، باز تو هستی کنارم و من به خودم گفتم دیگه مهم نیست هرچی که می خواد به سمتم پرت شه، دیگه نمی ترسم!


با مهربانی نگاهم می کند و دستش را از زیر دستم بیرون می کشد و پنجه اش را قفل پنجه ام می کند.


فشاری می دهد تا دلگرمم کند به ادامه و من به واقع انرژی مثبتش را حس می کردم.


-می خوام بدونی که چقدر برام مهمی. می خوام بدونی که جدا از اینکه قلبم تماما متعلق به توئه، تو صاحب تمام و کمال اعتمادمم هستی! می خوام بدونی که من تو تمام عمرم فقط به دو نفر اعتماد دارم که یکیش تویی یکیش مادرم! این شاید برای هرکس دیگه ای چیز مهمی نباشه، اما برای منی که به کل از همه بریده بودم و حاضر نبودم کسی رو به محدوده ی خودم راه بدم یه موفقیته!


سرش را جلو می کشد و با حرص خاصی پشت دستم را محکم و طولانی می بوسد.


قول داد که حرف نزند اما ساکت نمی توانست بماند. با بوسه هایش وقفه می انداخت. دلم را به شور وا می داشت. دست و دلم را می لرزاند!

چشمانم پر می شوند و لبخندم کشیده تر...


رسانه تبلیغاتی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
Range Khoda @musicir
Masih & Arash
اهنگ جدید #مسیح_و_آرش..

#رنگ_خدا..👌👌🥰

یک جرعه موسیقی تقدیم نگاهتون

🎼 ♥️M.M

@kadbanoiranii
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در این شب آرام

دعایتان میڪنم بخیر

نگاهتان میڪنم بہ پاڪی

یادتان میڪنم بہ خوبی

امیدوارم هرجا ڪه هستید

درآغوش پر مهرتان خـدا را داشته باشید

شبتون بخیــر

💖Join👇
🌸🍃 @kadbanoiranii 🌸🍃
اگه بعد هر لبخندی
خدارو شکر نکردی
حق نداری بعد هر
اشکی گله مندش باشی....

👤کوروش بزرگ



الهی به همه داده هات و نداده هات شکر

الهی به امید تو

@kadbanoiranii
🌸گلها امضای خداوند
💗بر روی زمین هستند

🌸تبریک به تو که زیباترین
💗امضای خدایی

🌸۸ مارس روز جهانی زن
💗بر تمامی فرشته های زمینی

🌸مـبارک بـاد🌸



@kadbanoiranii
Manoto (Remix)
Puzzle Band
#پازل_باند

#من و تو

یک فنجان موسیقی تقدیم نگاهتون


@kadbanoiranii
#پای_گوشت
برای خمیر:
شیر - 350 میلی لیتر(تقریبا یک و یک چهارم لیوان فرانسوی دسته دار )
تخم مرغ - 1 عدد
شکر - 1 قاشق چایخوری
نمک-1 قاشق چایخوری
خمیر مایه فوری- 1 قاشق چایخوری
کره ذوب شده-70 میلی لیتر(با ترازو اندازه بگیرید و یا لیوان درجه بندی شده)
آرد -650 گرم
روغن مایع 3 قاشق غذاخوری برای چرب کردن خمیر

موادمیانی:
گوشت چرخ شده - 800 گرم
پیاز -3 عدد
روغن (برای سرخ کردن مقداری)
نمک ، ادویه جات مقداری
آب -50-70 میلی لیتر(تقریبا یک پنجم لیوان)

خمیر مایه ، نمک ، شکر ، تخم مرغ ، کره ذوب شده ولرم را به شیر ولرم اضافه کنید ، مخلوط کنید ، آرد را الک کنید و کم کم اضافه کنید تا یک خمیر نرم بدست اورید، بعد روغن را اضافه و ، خمیر را به مدت 3-5 دقیقه ورز دهید تا نرم و لطیف شود ، با سلفون و حوله روی خمیر را بپوشانید ، بعد از اینکه خمیر دوبرابر شد ، خمیر را کمی ورز می دهیم و اجازه می دهیم بار دوم خمیر تخمیر و دو برابر شود.

مواد میانی راآماده کنید.
روغن را درون تابه بریزید ، پیاز را تفت دهید تا نرم شود ، گوشت چرخ کرده را اضافه کرده و به مدت 5 دقیقه با پیاز تفت دهید ، نمک اضافه کنید ، ادویه ها را با توجه به ذائقتون اضافه کنید ، آب را اضافه کرده و روی حرارت ملایم بگذارید تا مواد پخته و اب مواد کامل بخار شود.

خمیر را به قسمتهای مساوی تقسیم کنید (من 11 چانه گرفتم)
همانطور که در ویدئو نشان داده شده ، خمیر را به صورت مسطتیل با وردنه باز کنید و در وسط خمیر از مواد میانی کاملاسرد شده بریزید و دو طرف خمیر را روی هم برگردانید و لبه ها را خوب به هم بچسبانید و داخل سینی که کاغذ روغنیانداختید به صورت دایره ای بچینید و روی خمیر را در اخر با دست کمی فشار دهید.
روی پای را با (1 عدد زرده + 1 قاشق غذاخوری شیر) رومال کنید ، در صورت تمایل ،کمی کنجد و سیاه دانه هم بپاشید.
سینی را در فر از قبل گرم شده با دمای 180-190 درجه می فرستیم و حدود 35-40 دقیقه در فر می پزیم.اگر روی پایتون در اخر خوشرنگ نشد کمی از بالا گریل را روشن کنید ولی مواظب باشید نسوزد.

رسانه تبلیغیاتی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی

#پای_گوشت

رسانه تبلیغیاتی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#ران_پفکی
#ران_سوخاری

پنج‌عدد ساق ران
دو عدد سیب زمینی نسبتا بزرگ
پنیر پینزا یک چهارم پیمانه
نمک وفلفل وپودر خردل
یک عدد تخم مرغ
آرد سفید و و آرد سوخاری به میزان لازم
مقداری پنیر برای مابین مواد
ساق ران رو تفت بدید فلفل وکمی زردچوبه بزنید وباهاش تفت بدید آب ویک پیاز چهار قاچ ویکی دوحبه سیر بزنید.شعله کم تا بپزه
دو عدد سیب زمینی متوسط رو اب پز کنید

ران پخته ،گوشت رو از استخوان جدا کنید بوسیله همزن وبا غذا ساز چند ثانیه بزنید.
سیب زمینی رو رنده کنید
سیب زمینی ویک چهارم پیمانه پنیر وادویه ها به مرغ له شده اضافه کنید یا با دست مخلوط کنید وبا یک الی دو ثانیه با دستگاه توجه کنید زیادی نزنید که خمیر بشه
مقداری از مواد برداشته کف دست باز میکنیم استخوان ران وسطش گذاشته مقداری پنیر دوباره مقداری مواد با دست به شکل ران مرغ شکل میدیم
در آرد سفید میغلتیانیم
سپس در تخم مرغی که با چنگال خوب زدیم
آخر سر در آرد سوخاری تو روغنی که با حرارت ملایم داغ شده میزاریم تا همه جاش یکنواخت سرخ بشه سعی کنید روغن تا نصف ران رو بگیره. تو قابلمه کوچک ونسبتا گود سرخ کنید اینجوری روغن کمتری مصرف میشه.
سرخ که شد رو دستمال تمیز بزارید تا روغن اضافیش گرفته بشه استخوان رو بیرون بکشید وبا سس نوش جان کنید.
فکرنکنم با سینه خوشمزه بشه
چون قبلا مواد پخته شدن همینکه اطرافش با حرارت ملایم سرخ بشه وپنیر داخلش آب بشه کافیه.درست کنید واسه دلبنداتون تا از خوردنش لذت ببرین



رسانه تبلیغیاتی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی

#تزئین_حلیم_بادمجان

برای تزئین ازکشک ساده که باکمی آب رقیق کردم وهمین طورکشک زعفرانی استفاده کردم
به همراه نعناع داغ+پیازداغ+گردو نگینی
کشک رودرقیف یکبارمصرف ریختم و باهاش روی حلیم بادمجان روتزئین کرد


رسانه تبلیغیاتی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#شیرینی_شاه_پسند

_استاد_بهزاد_مزین :

پودر قند : ۱۰۰ گرم
زرده تخم مزغ : ۱ عدد
روغن صاف : ۱۰۰ گرم
آرد نخودچی : ۱۰۰ گرم
آرد سفید : ۱۰۰ گرم
هل : نصف ق.چ

(تذکر : اگر از کره استفاده میکنید ۱۳۰ گرم باید باشد)


رسانه تبلیغیاتی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر