#کاپ_کیک_لیمو_و_چای_پنیری
کره صد گرم
شکر دانه ریز صد گرم
تخم مرغ زده شده یک عدد
زرده تخم مرغ یک عدد
شیر پنجاه گرم
چای ترش تی بگ یک عدد
آرد صد و چهل گرم
بیکینگ پودر یک قاشق چایخوری
پنیر چدار رنده شده پنجاه گرم
لیموترش یک عدد.
تی بگ را در شیر با شعله کم می جوشانیم تا عطر آن خارج شود. سپس چای تی بگ را باز و با شیر مخلوط کرده و کنار می گذاریم تا خنک شود.
شکر و کره را با دور تند همزن می زنیم تا یکدست شود. تخم مرغ و زرده را اضافه کرده و می زنیم. بیکینگ پودر را با آرد مخلوط کرده و کم کم اضافه می کنیم. پنیر و پوست لیمو را که ریز رنده کرده ایم با مواد مخلوط می کنیم. در آخر مواد را به آرامی با شیر مخلوط کرده. .سه چهارم کپسولها را از مواد پر کرده و در فر که از قبل با دمای صد و پنجاه درجه گرم شده به مدت پانزده تا بیست دقیقه قرار می دهیم. پس از سرد شدن سرو می کنیم
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است
کره صد گرم
شکر دانه ریز صد گرم
تخم مرغ زده شده یک عدد
زرده تخم مرغ یک عدد
شیر پنجاه گرم
چای ترش تی بگ یک عدد
آرد صد و چهل گرم
بیکینگ پودر یک قاشق چایخوری
پنیر چدار رنده شده پنجاه گرم
لیموترش یک عدد.
تی بگ را در شیر با شعله کم می جوشانیم تا عطر آن خارج شود. سپس چای تی بگ را باز و با شیر مخلوط کرده و کنار می گذاریم تا خنک شود.
شکر و کره را با دور تند همزن می زنیم تا یکدست شود. تخم مرغ و زرده را اضافه کرده و می زنیم. بیکینگ پودر را با آرد مخلوط کرده و کم کم اضافه می کنیم. پنیر و پوست لیمو را که ریز رنده کرده ایم با مواد مخلوط می کنیم. در آخر مواد را به آرامی با شیر مخلوط کرده. .سه چهارم کپسولها را از مواد پر کرده و در فر که از قبل با دمای صد و پنجاه درجه گرم شده به مدت پانزده تا بیست دقیقه قرار می دهیم. پس از سرد شدن سرو می کنیم
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است
#ترشی_موسیر
سرکه ۱ لیتر
نمک قدری
موسیر ۵۰۰ گرم
طرز آماده کردن موسیر تازه:
موسیر را پوست میکنیم و نازک ورقه ورقه میکنیم.
چون موسیر تازه دارای بوی تندی است آن را دوسه روز در آب سرد خیس میکنیم و چندین بار آب آن را عوض میکنیم، بعد آن را در صافی میریزیم و آب آن که کاملاً گرفته شود.موسیر را روی پارچهای پهن میکنیم و ۲۴ ساعت میگذاریم بماند تا رطوبت آن کاملاً گرفته شود، این موسیر آماده ترشی میباشد.طرز تهیه ترشی:
موسیرهای آماده شده را در شیشه میریزیم و کمی نمک داخل سرکه که حتماً باید سرکه انگور و سفید و تمیز باشد میریزیم و داخل شیشه موسیر را با این سرکه پر میکنیم.
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
سرکه ۱ لیتر
نمک قدری
موسیر ۵۰۰ گرم
طرز آماده کردن موسیر تازه:
موسیر را پوست میکنیم و نازک ورقه ورقه میکنیم.
چون موسیر تازه دارای بوی تندی است آن را دوسه روز در آب سرد خیس میکنیم و چندین بار آب آن را عوض میکنیم، بعد آن را در صافی میریزیم و آب آن که کاملاً گرفته شود.موسیر را روی پارچهای پهن میکنیم و ۲۴ ساعت میگذاریم بماند تا رطوبت آن کاملاً گرفته شود، این موسیر آماده ترشی میباشد.طرز تهیه ترشی:
موسیرهای آماده شده را در شیشه میریزیم و کمی نمک داخل سرکه که حتماً باید سرکه انگور و سفید و تمیز باشد میریزیم و داخل شیشه موسیر را با این سرکه پر میکنیم.
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#قرابیه_براونی_ترک_دار
لیوان 200 میلی(لیوان دسته دار چهار پنجم لیوان را پر کنید)
2 عدد تخممرغ
نصف لیوان شکر
نصف لیوان روغنمایع
3 ق غ پودرکاکائو
وانیل شکری نوک ق چ
بکینگپودر 2.5 ق چ
1 لیوان پر و 1 لیوان به اندازه 1 سانت سرخالی آرد
برای روی قرابیه پودرقند
تخممرغ و شکر را با همزن برقی خوب هم بزنید سپس به ترتیب پودرکاکائو، روغنمایع، وانیل، بکینگپودر و آرد را اضافه کرده هم بزنید، قوام آن باید طوری باشد که از مواد کیک سفتتر باشد و کمی به دست بچسبد.(با اینکه مقدار آرد و اندازه لیوان گفته شده حتما آرد را با کنترل بریزید تا به این قوامگفته شده برسد ورق بزنید و قوام خمیر را ببینید) روی خمیر سلفون بکشید، 2 ساعت داخل یخچال نکه دارید، خمیر سرد شده خودش را میگیرد. از یخچال بیرون آورید از خمیر تکههایی به بزرگی گردو بردارید و گرد کنید و پشت و روی آن را به پودرقند آغشته کنید با فاصله داخل سینی که کف آن کاغذ روغنی انداختید بچینید. در فر 180 درجه از قبل گرم شده 13_12 دقیقه بپزید، دقت کنید که زیاد داخل فر نگه ندارید خیلی سفت میشود وقتی ترک خورد یعنی آماده است
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
@kadbanoiranii
لیوان 200 میلی(لیوان دسته دار چهار پنجم لیوان را پر کنید)
2 عدد تخممرغ
نصف لیوان شکر
نصف لیوان روغنمایع
3 ق غ پودرکاکائو
وانیل شکری نوک ق چ
بکینگپودر 2.5 ق چ
1 لیوان پر و 1 لیوان به اندازه 1 سانت سرخالی آرد
برای روی قرابیه پودرقند
تخممرغ و شکر را با همزن برقی خوب هم بزنید سپس به ترتیب پودرکاکائو، روغنمایع، وانیل، بکینگپودر و آرد را اضافه کرده هم بزنید، قوام آن باید طوری باشد که از مواد کیک سفتتر باشد و کمی به دست بچسبد.(با اینکه مقدار آرد و اندازه لیوان گفته شده حتما آرد را با کنترل بریزید تا به این قوامگفته شده برسد ورق بزنید و قوام خمیر را ببینید) روی خمیر سلفون بکشید، 2 ساعت داخل یخچال نکه دارید، خمیر سرد شده خودش را میگیرد. از یخچال بیرون آورید از خمیر تکههایی به بزرگی گردو بردارید و گرد کنید و پشت و روی آن را به پودرقند آغشته کنید با فاصله داخل سینی که کف آن کاغذ روغنی انداختید بچینید. در فر 180 درجه از قبل گرم شده 13_12 دقیقه بپزید، دقت کنید که زیاد داخل فر نگه ندارید خیلی سفت میشود وقتی ترک خورد یعنی آماده است
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
@kadbanoiranii
#پارت۵۳۱
صفحه ی پیام را باز کرد و بی تاب شروع به نوشتن کرد...
-بدون تو دیگه نمی خندم، دیگه زندگی نمی کنم، دیگه همه چیز برام بی معنا می شه... می خوای معنا رو از زندگیم بگیری؟ درد دارم. روحم، قلبم، جسمم، تمام وجودم از فکر به نبودنت به درد اومدن! می خوای تا همیشه به جای عشقم، دردم باشی؟ قلبم داره وایمیسته... می خوای حسرت به دلم بذاری؟ قراره تا آخر عمرم عزای از دست دادنتو بگیرم؟ ای کاش نرفته بودم... ای کاش میرزا نمی اومد دنبالم... ای کاش تو می اومدی دنبالم... ای کاش من می اومدم. هیچ کدومش نشد... نشد و من تهش تو رو از دست دادم! می خوای ازم انتقام بگیری؟ من تموم عمرم تاوان دادم و محبت ندیدم. فقط تو بلد بودی دوستم داشته باشی، من فقط تو رو داشتم. حالا تو هم ندارم؟ شهرزاد...؟ بهم برگرد... بهم برگرد!
***
به محض نشستن حاج خانوم نگاه مستقیمش را روی دست چپم شکار می کنم. ناخودآگاه دست چپم را مشت می کنم.
صورت گرفته اش را دوست ندارم. این که بدانم از من دلگیر شده و من دلیل این غم نشسته در چشمانش هستم پای رفتنم را سست می کرد.
جور عجیبی دوستش داشتم و فکر اینکه با دلخوری ترکش کنم نفسم را تنگ می کرد.
-راستی راستی داری میری مادر؟
اشک به سرعت درون چشمش حلقه زد. خودم را جلو کشیدم و دستانم را دورش پیچیدم. در گوشش لب زدم:
-بغض نکن قربونت برم! شما میاین بهم سر می زنین. من روی شما به عنوان مادر حساب کردم. یه مادر دخترشو رها نمی کنه، اونو یادش نمی ره، ازش نمی بُره! یعنی می خواین بگین رفتنم همه چیز رو بینمون تغییر می ده؟
سرش را عقب می کشد و نگاهم می کند.
-معلومه که نه... فقط خیلی بهتون وابسته شدم. چکار کنم مادر؟ دلم می خواد خانواده ام، بچه هام، همه دور و برم باشن. حتی اگه بهم سر نزنن، دلم خوش باشه آخر هفته ای میان دیدنم، دل تنگشون شدم پاشم یه توک پا برم دیدنشون. اگه یه وقت مریض شن خدایی نکرده، باشم بهشون برسم. اصن همین که بدونم یه جای زیر آسمون همین شهر دارن زندگی می کنن دلم آروم می گیره.
●●●●
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
صفحه ی پیام را باز کرد و بی تاب شروع به نوشتن کرد...
-بدون تو دیگه نمی خندم، دیگه زندگی نمی کنم، دیگه همه چیز برام بی معنا می شه... می خوای معنا رو از زندگیم بگیری؟ درد دارم. روحم، قلبم، جسمم، تمام وجودم از فکر به نبودنت به درد اومدن! می خوای تا همیشه به جای عشقم، دردم باشی؟ قلبم داره وایمیسته... می خوای حسرت به دلم بذاری؟ قراره تا آخر عمرم عزای از دست دادنتو بگیرم؟ ای کاش نرفته بودم... ای کاش میرزا نمی اومد دنبالم... ای کاش تو می اومدی دنبالم... ای کاش من می اومدم. هیچ کدومش نشد... نشد و من تهش تو رو از دست دادم! می خوای ازم انتقام بگیری؟ من تموم عمرم تاوان دادم و محبت ندیدم. فقط تو بلد بودی دوستم داشته باشی، من فقط تو رو داشتم. حالا تو هم ندارم؟ شهرزاد...؟ بهم برگرد... بهم برگرد!
***
به محض نشستن حاج خانوم نگاه مستقیمش را روی دست چپم شکار می کنم. ناخودآگاه دست چپم را مشت می کنم.
صورت گرفته اش را دوست ندارم. این که بدانم از من دلگیر شده و من دلیل این غم نشسته در چشمانش هستم پای رفتنم را سست می کرد.
جور عجیبی دوستش داشتم و فکر اینکه با دلخوری ترکش کنم نفسم را تنگ می کرد.
-راستی راستی داری میری مادر؟
اشک به سرعت درون چشمش حلقه زد. خودم را جلو کشیدم و دستانم را دورش پیچیدم. در گوشش لب زدم:
-بغض نکن قربونت برم! شما میاین بهم سر می زنین. من روی شما به عنوان مادر حساب کردم. یه مادر دخترشو رها نمی کنه، اونو یادش نمی ره، ازش نمی بُره! یعنی می خواین بگین رفتنم همه چیز رو بینمون تغییر می ده؟
سرش را عقب می کشد و نگاهم می کند.
-معلومه که نه... فقط خیلی بهتون وابسته شدم. چکار کنم مادر؟ دلم می خواد خانواده ام، بچه هام، همه دور و برم باشن. حتی اگه بهم سر نزنن، دلم خوش باشه آخر هفته ای میان دیدنم، دل تنگشون شدم پاشم یه توک پا برم دیدنشون. اگه یه وقت مریض شن خدایی نکرده، باشم بهشون برسم. اصن همین که بدونم یه جای زیر آسمون همین شهر دارن زندگی می کنن دلم آروم می گیره.
●●●●
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#پارت۵۳۲
لب هایم می لرزند! بغض داشت خفه ام می کرد. این زن اهل کدام سرزمین بود؟ کدام سیاره؟
دل مهربانش روی دریاها و اقیانوس ها را کم می کرد. خیلی عادی گلایه می کند که دوست دارد بچه هایش، خانواده اش دورش باشند!
انگار نه انگار که من غیر از اینکه مادر نوه شان باشم هیچ نسبت دیگری با او ندارم! و چه کسی می گفت نسل چنین محبت های خالص و بی توقع منقرض شده است؟
دستش را می گیرم و سر خم می کنم و بوسه ی عمیقی روی دستش می کارم. می خواهد دستش را بکشد اما اجازه نمی دهم.
تشویشش را حس می کنم و بیش از این طاقت ساکت ماندن را ندارم.
-قربون دو دو زدن چشماتون برم. اگر منم بچه اتونم، پس باهام راحت باشین. بپرسین ازم اون چیزی که درگیرتون کرده. میگم که بدونید.. نشد مادرم... می دونم محمد از شما شنیده که همکارم قراره ازم خواستگاری کنه و اون شب اومد پیشم... من ازتون عصبانی نیستم. مطمئنم که برای اینکه بهش بگین نیتتون خیر بوده و همین برای من کافیه.
چهره اش کمی از هم باز می شود و انگار سو به چشمانش بر میگردد. با لحن مرددی می پرسد:
-نشد؟ یعنی... جواب منفی دادی؟
دلم برای ذوقش ضغف می رود. برای اینکه هر حسی را که داشت به سرعت در صورتش نشان می داد.
و از همه ی حرفم فقط همین جمله برایش مهم بوده انگار...
-بله یعنی جواب منفی دادم.
دستش را روی قلبش گذاشت و از ته دلش لبخند زد. و همین حرکت ساده اش هم به دلم می نشیند.
مانند بچه ها دلش پاک بود و به هیچ عنوان نمی توانست شادی اش را از تصمیم من پنهان کند.
و این کمی خجالت زده ام هم می کرد. خوشحال شدنش از جواب منفی من به صدرا یعنی اینکه به جان گرفتن دوباره ی رابطه ی من و محمد امیدوار است.
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
لب هایم می لرزند! بغض داشت خفه ام می کرد. این زن اهل کدام سرزمین بود؟ کدام سیاره؟
دل مهربانش روی دریاها و اقیانوس ها را کم می کرد. خیلی عادی گلایه می کند که دوست دارد بچه هایش، خانواده اش دورش باشند!
انگار نه انگار که من غیر از اینکه مادر نوه شان باشم هیچ نسبت دیگری با او ندارم! و چه کسی می گفت نسل چنین محبت های خالص و بی توقع منقرض شده است؟
دستش را می گیرم و سر خم می کنم و بوسه ی عمیقی روی دستش می کارم. می خواهد دستش را بکشد اما اجازه نمی دهم.
تشویشش را حس می کنم و بیش از این طاقت ساکت ماندن را ندارم.
-قربون دو دو زدن چشماتون برم. اگر منم بچه اتونم، پس باهام راحت باشین. بپرسین ازم اون چیزی که درگیرتون کرده. میگم که بدونید.. نشد مادرم... می دونم محمد از شما شنیده که همکارم قراره ازم خواستگاری کنه و اون شب اومد پیشم... من ازتون عصبانی نیستم. مطمئنم که برای اینکه بهش بگین نیتتون خیر بوده و همین برای من کافیه.
چهره اش کمی از هم باز می شود و انگار سو به چشمانش بر میگردد. با لحن مرددی می پرسد:
-نشد؟ یعنی... جواب منفی دادی؟
دلم برای ذوقش ضغف می رود. برای اینکه هر حسی را که داشت به سرعت در صورتش نشان می داد.
و از همه ی حرفم فقط همین جمله برایش مهم بوده انگار...
-بله یعنی جواب منفی دادم.
دستش را روی قلبش گذاشت و از ته دلش لبخند زد. و همین حرکت ساده اش هم به دلم می نشیند.
مانند بچه ها دلش پاک بود و به هیچ عنوان نمی توانست شادی اش را از تصمیم من پنهان کند.
و این کمی خجالت زده ام هم می کرد. خوشحال شدنش از جواب منفی من به صدرا یعنی اینکه به جان گرفتن دوباره ی رابطه ی من و محمد امیدوار است.
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#پارت۵۳۳
#
-خیلی ترسیده بودم. محمد امین یه طوری اون شب اومد پِیِت که من گفتم یا زبونم لال تو راه خودشو به کشتن می ده یا اگرم سالم برسه اونقدر زیاده روی می کنه که خدایی نکرده شاید دوباره دلتو بشکنه. می دونستم بالاخره یه دل می شه و کار خودشو می کنه. نذر امام رضا کردم... گفتم اگر به خیر بگذره برم پابوسش نذرمو همونجا ادا کنم.
فکر می کرد که به خاطر محمد به صدرا جواب منفی داده بودم؟ خب شاید یکی از دلایلش این باشد، اما برای مادری که امیدوار است زود بود برای اینطور نتیجه گرفتن.
چون من نمی خواستم اگر به هر دلیلی نتوانستیم، دل نازکش شکسته نشود.
دستپاچه نگاه گرفتم و موهایم را پشت گوشم فرستادم و زمزمه کردم:
-به خیر گذشت!
لپ هایش سرخ شده بودند. انگار جان دوباره به صورتش برگشته بود. گل از گلش شکفته بود و این بیشتر معذبم می کرد.
-خدا رو شکر. الحمدلله! برم خبر خوشو به بچم بدم یکم آروم بگیره! خداشاهده دیشب تا نزدیک صبح تو این خونه عین اسفند روی آتیش بالا پایین می پرید! سر اذان رفتم سر زدم دیدم تو اتاق نیست! دلم گفت برم تو تراس رفتم دیدم تو تاریکی نشسته کف زمین... بدنش یخ کرده بود. خدا می دونه چند ساعت تو اون حال بوده! تنش خشک شده بود! انگار روح از تنش رفته بود! فرستادمش حموم آب داغ گفتم یکم تنش گرم شه اما آخرش یه سرمای حسابی خورد! هنوز که هنوز تو رختخوابه. سابقه نداشت تا این ساعت بمونه خونه. البته تا صبحم بیدار بوده و اینم مزید بر علت...
آب دهانم را قورت می دهم و بی قرار دهان باز می کنم تا حال الانش را بپرسم و باز دهانم را می بندم!
من این ساعت اومده بودم چون آمادگی دیدن محمد را نداشتم.
نه بعد از اینکه آمده بود و دلم را هوایی کرده بود و من از خودم خجالت می کشیدم وقتی آن حجم از خواستن را نسبت به او در وجودم می دیدم و برای لحظه ای فکر کرده بودم که می توانم با آدم دیگری جفت بودن را امتحان کنم!
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#
-خیلی ترسیده بودم. محمد امین یه طوری اون شب اومد پِیِت که من گفتم یا زبونم لال تو راه خودشو به کشتن می ده یا اگرم سالم برسه اونقدر زیاده روی می کنه که خدایی نکرده شاید دوباره دلتو بشکنه. می دونستم بالاخره یه دل می شه و کار خودشو می کنه. نذر امام رضا کردم... گفتم اگر به خیر بگذره برم پابوسش نذرمو همونجا ادا کنم.
فکر می کرد که به خاطر محمد به صدرا جواب منفی داده بودم؟ خب شاید یکی از دلایلش این باشد، اما برای مادری که امیدوار است زود بود برای اینطور نتیجه گرفتن.
چون من نمی خواستم اگر به هر دلیلی نتوانستیم، دل نازکش شکسته نشود.
دستپاچه نگاه گرفتم و موهایم را پشت گوشم فرستادم و زمزمه کردم:
-به خیر گذشت!
لپ هایش سرخ شده بودند. انگار جان دوباره به صورتش برگشته بود. گل از گلش شکفته بود و این بیشتر معذبم می کرد.
-خدا رو شکر. الحمدلله! برم خبر خوشو به بچم بدم یکم آروم بگیره! خداشاهده دیشب تا نزدیک صبح تو این خونه عین اسفند روی آتیش بالا پایین می پرید! سر اذان رفتم سر زدم دیدم تو اتاق نیست! دلم گفت برم تو تراس رفتم دیدم تو تاریکی نشسته کف زمین... بدنش یخ کرده بود. خدا می دونه چند ساعت تو اون حال بوده! تنش خشک شده بود! انگار روح از تنش رفته بود! فرستادمش حموم آب داغ گفتم یکم تنش گرم شه اما آخرش یه سرمای حسابی خورد! هنوز که هنوز تو رختخوابه. سابقه نداشت تا این ساعت بمونه خونه. البته تا صبحم بیدار بوده و اینم مزید بر علت...
آب دهانم را قورت می دهم و بی قرار دهان باز می کنم تا حال الانش را بپرسم و باز دهانم را می بندم!
من این ساعت اومده بودم چون آمادگی دیدن محمد را نداشتم.
نه بعد از اینکه آمده بود و دلم را هوایی کرده بود و من از خودم خجالت می کشیدم وقتی آن حجم از خواستن را نسبت به او در وجودم می دیدم و برای لحظه ای فکر کرده بودم که می توانم با آدم دیگری جفت بودن را امتحان کنم!
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#پارت۵۳۴
#
من تا گلو آلوده ی او بودم! آمد و یادم انداخت که چرا این همه سال بدون او نشده بود. یادم انداخت و من باید برای همیشه پرونده ی صدرا را در زندگی ام می بستم!
●شب گذشته
دستم را از دستش کشیدم و دیدم که نگاهش به زیر افتاد اما مهلت ندادم تا برای خودش فکر و خیال بیهوده کند.
-صدرا؟من تو این مدت اونقدر روت شناخت پیدا کردم و اون قدر به قضاوت خودم مطمئن هستم که ذره ای به تو شک نداشته باشم. ازم اعتماد می خوای؟ یه نگاه به دورمون بکن؟ این ساعت از شب بدون اینکه کسی خبر داشته باشه تو خلوت ترین خیابون این شهر بدون ذره ای نگرانی دارم باهات قدم می زنم... من...! منی که از صد فرسخی جنس مخالف رد نمی شم! منی که تمام تنم زخمی اعتماد بی چون و چرامه و پشت دستمو داغ کرده بودم که دیگه به کسی اعتماد کامل نداشته باشم! من بهت اعتماد دارم و ازت می خوام هرگز به این شک نداشته باشی... اما...
-اما...!
با خنده ی تلخی زمزمه کرد. بدون اینکه ادامه اش بدهد. طوری گفت انگار که انتظار این «اما» را داشته است.
شانه هایم افتاده اند و در تلاشم تا قانعش کنم. ناراحت کردن صدرا؟ آخرین کاری ست که بخواهم انجام دهم.
-اما صدرا نه من و نه تو عاشق نیستیم!
انگار توقع نداشت که این چنین مستقیم به این مسئله اشاره کند، بهت در نگاهش می نشیند و نفس در سینه اش گره می خورد و من ادامه می دهم:
-من می دونم و توام می دونی که عاشق نیستیم. من بد یا خوب، هنوز قلبم متعلق به اون آدمه! نتونستم و نمی تونم از این قلب لعنتی بیرونش کنم. می دونم که با تو همه چیز قشنگه، می دونم یه زندگی آروم و توام با احترام خواهیم داشت، اما من اینو برای تو نمی خوام! تو لایق بهترینایی... لایق اینکه عاشق شی... عشق باشی... یه نفر یه جایی از دنیا منتظره تو وارد زندگیش شی و معجزه ی دنیاش باشی! اون لحظه هایی رو براش رقم بزنی که محمد برای من زد و من سال هاست که با همون خاطرات خوشم.
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#
من تا گلو آلوده ی او بودم! آمد و یادم انداخت که چرا این همه سال بدون او نشده بود. یادم انداخت و من باید برای همیشه پرونده ی صدرا را در زندگی ام می بستم!
●شب گذشته
دستم را از دستش کشیدم و دیدم که نگاهش به زیر افتاد اما مهلت ندادم تا برای خودش فکر و خیال بیهوده کند.
-صدرا؟من تو این مدت اونقدر روت شناخت پیدا کردم و اون قدر به قضاوت خودم مطمئن هستم که ذره ای به تو شک نداشته باشم. ازم اعتماد می خوای؟ یه نگاه به دورمون بکن؟ این ساعت از شب بدون اینکه کسی خبر داشته باشه تو خلوت ترین خیابون این شهر بدون ذره ای نگرانی دارم باهات قدم می زنم... من...! منی که از صد فرسخی جنس مخالف رد نمی شم! منی که تمام تنم زخمی اعتماد بی چون و چرامه و پشت دستمو داغ کرده بودم که دیگه به کسی اعتماد کامل نداشته باشم! من بهت اعتماد دارم و ازت می خوام هرگز به این شک نداشته باشی... اما...
-اما...!
با خنده ی تلخی زمزمه کرد. بدون اینکه ادامه اش بدهد. طوری گفت انگار که انتظار این «اما» را داشته است.
شانه هایم افتاده اند و در تلاشم تا قانعش کنم. ناراحت کردن صدرا؟ آخرین کاری ست که بخواهم انجام دهم.
-اما صدرا نه من و نه تو عاشق نیستیم!
انگار توقع نداشت که این چنین مستقیم به این مسئله اشاره کند، بهت در نگاهش می نشیند و نفس در سینه اش گره می خورد و من ادامه می دهم:
-من می دونم و توام می دونی که عاشق نیستیم. من بد یا خوب، هنوز قلبم متعلق به اون آدمه! نتونستم و نمی تونم از این قلب لعنتی بیرونش کنم. می دونم که با تو همه چیز قشنگه، می دونم یه زندگی آروم و توام با احترام خواهیم داشت، اما من اینو برای تو نمی خوام! تو لایق بهترینایی... لایق اینکه عاشق شی... عشق باشی... یه نفر یه جایی از دنیا منتظره تو وارد زندگیش شی و معجزه ی دنیاش باشی! اون لحظه هایی رو براش رقم بزنی که محمد برای من زد و من سال هاست که با همون خاطرات خوشم.
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#پارت۵۳۵
دستانم را روی سینه ای می گذارم و با تمام وجودم مقابلش می ایستم و با تمام صداقتم لب می زنم:
-من می خوام برق چشمات نه از سر احترام، بلکه از عشق باشه، برای زنی که لایقته! و نمی خوام که من سد راهتون باشم. سد راهی تویی که به چشم دوست بهت نگاه می کنم.
دستانش را درون جیب های شلوار جینش فرو می کند وفکری شده سرش را می چرخاند و به راه پیش رویمان می دوزد.
می فهمید که از ته دلم می گویم؟ که چقدر از اعماق وجود خواستار بهترین ها برای او بودم؟
-صدرا من دوستتم مگه نه؟ من می دونم گاهی ممکنه تنهایی دست روی گلوی آدم بذاره و نفستو بگیره، اونقدر بی جون و خسته بشی که بخوای پای عقلتو وسط بکشی و بخوای عاقلانه برای قلبت تصمیم بگیری. اما اگه یه درصد منو قبول داری، باور کن که ارزششو داره! عشق اونقدر قشنگ هست که تا ته دنیا براش صبر کنی و وقتی رسیدی ذره ای پشیمون نباشی. عقل نمی تونه تصمیم گیرنده دل باشه، البته اگر عقلی داشته باشی!
جمله ی آخر را با خنده گفتم و او با لبخند تلخی سرش را پایین انداخت.
-جدی می گم... یه نگاه به من بکن؟ یه زخمی اعتماد که هنوز عاشق اکسشه و تو زندگیش غیر از مادر و دختر و رفیقش هیچ کسی رو نداره و اونقدر سرش تو کارشه که تقریبا میشه گفت زندگی کردن رو یادش رفته! زنی که...
سرش را ناگهانی بالا گرفت و حرفم را برید...
-خیله خب... گفتی منم شنیدم. اما تو نمی تونی درک کنی که من چرا تو رو انتخاب کردم چون باید از چشم من خودتو ببینی. شهرزاد تو یه زن قوی و محترمی. باهوش و باذکاوتی... اونقدر که هربار شوکه ام می کنی... ببین کجاییم؟ تو می دونستی داری چکار می کنی... می دونستی هیچ کجا... هیچ نقطه ای توی این شهر نبود که تو امشب با من قرار بذاری تا بتونی اونجوری که الان با حرفات منو زیر و رو کردی تکونم بدی. که کجا بگی که تاثیرگذار باشه. می دونستی چی بگی و چکار کنی که من به قاطع ترین تصمیمم شک کنم. راست میگی تنهام، راست میگی هنوز با عشق فرسنگ ها فاصله داریم، اما محض رضای خدا خودتو ببین؟
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
دستانم را روی سینه ای می گذارم و با تمام وجودم مقابلش می ایستم و با تمام صداقتم لب می زنم:
-من می خوام برق چشمات نه از سر احترام، بلکه از عشق باشه، برای زنی که لایقته! و نمی خوام که من سد راهتون باشم. سد راهی تویی که به چشم دوست بهت نگاه می کنم.
دستانش را درون جیب های شلوار جینش فرو می کند وفکری شده سرش را می چرخاند و به راه پیش رویمان می دوزد.
می فهمید که از ته دلم می گویم؟ که چقدر از اعماق وجود خواستار بهترین ها برای او بودم؟
-صدرا من دوستتم مگه نه؟ من می دونم گاهی ممکنه تنهایی دست روی گلوی آدم بذاره و نفستو بگیره، اونقدر بی جون و خسته بشی که بخوای پای عقلتو وسط بکشی و بخوای عاقلانه برای قلبت تصمیم بگیری. اما اگه یه درصد منو قبول داری، باور کن که ارزششو داره! عشق اونقدر قشنگ هست که تا ته دنیا براش صبر کنی و وقتی رسیدی ذره ای پشیمون نباشی. عقل نمی تونه تصمیم گیرنده دل باشه، البته اگر عقلی داشته باشی!
جمله ی آخر را با خنده گفتم و او با لبخند تلخی سرش را پایین انداخت.
-جدی می گم... یه نگاه به من بکن؟ یه زخمی اعتماد که هنوز عاشق اکسشه و تو زندگیش غیر از مادر و دختر و رفیقش هیچ کسی رو نداره و اونقدر سرش تو کارشه که تقریبا میشه گفت زندگی کردن رو یادش رفته! زنی که...
سرش را ناگهانی بالا گرفت و حرفم را برید...
-خیله خب... گفتی منم شنیدم. اما تو نمی تونی درک کنی که من چرا تو رو انتخاب کردم چون باید از چشم من خودتو ببینی. شهرزاد تو یه زن قوی و محترمی. باهوش و باذکاوتی... اونقدر که هربار شوکه ام می کنی... ببین کجاییم؟ تو می دونستی داری چکار می کنی... می دونستی هیچ کجا... هیچ نقطه ای توی این شهر نبود که تو امشب با من قرار بذاری تا بتونی اونجوری که الان با حرفات منو زیر و رو کردی تکونم بدی. که کجا بگی که تاثیرگذار باشه. می دونستی چی بگی و چکار کنی که من به قاطع ترین تصمیمم شک کنم. راست میگی تنهام، راست میگی هنوز با عشق فرسنگ ها فاصله داریم، اما محض رضای خدا خودتو ببین؟
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#پارت۵۳۶
دست هایم را در هم گره می کنم و با مهر نگاهش می کنم، چون می دانم که چطور در جملات بعدی اش هم می خواهد تمام را مملو از احساسات خوب کند.
-تو بی نظیری... یه انسان با یه ذهن قشنگ و دل مهربون که هرکسی آرزوشه در کنارت باشه و فکر می کنی سخته عاشقت شدن؟ به زمان احتیاج داره، یه شاید نیست یه قطعا محکمه!
و من کاملا به حرفش ایمان دارم و می دانم اگر محمد در تار و پود قلبم رخنه نکرده بود، دور از ذهن نبود عاشق مردی همچون او شدن.
-قول می دی دنبالش بگردی؟
چون با تمام وجودم برایش خواستار بهترین ها بودم. صدرا را کم کم شناختم اما حقیقتا برایم عزیز بود. همچون مهشید دوستش داشتم.
-قول می دی این جا پایان راهمون نباشه؟ این خواستگاری عجیب غریب باعث نشه که ارتباطتو با من قطع کنی؟
جدی که نبود؟ چون من خواهش چشمان ماتم زده ی مردی را پشت سرم گذاشتم و اینجا ایستاده ام که نامش سر در قلبم هک شده بود.
آمده بودم به دیدنش اما نه به آن دلیلی که او فکر می کرد. آمده بودم به مردی که در تمام این مدت چیزی غیر از احترام و دوستی و انسانیت از او ندیده بودم، دینم را ادا کنم.
کسی که چیزهای زیادی از او آموختم. مردی که بخش عظیمی از اعتماد سوخته ام نسبت به هم جنسانش را زنده کرده بود.
-قول می دم!
-منم قول می دم.
نفس عمیقی کشیدم و راضی از خودم و اتفاقات امشب لبخند عمیقی بر لب هایم نشست.
قدم بعدی را که برداشتم شانه به شانه همراهی ام کرد. بدون آن که هیچ کداممان به لحظات پیشمان اشاره ای داشته باشیم.
●●●●
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
دست هایم را در هم گره می کنم و با مهر نگاهش می کنم، چون می دانم که چطور در جملات بعدی اش هم می خواهد تمام را مملو از احساسات خوب کند.
-تو بی نظیری... یه انسان با یه ذهن قشنگ و دل مهربون که هرکسی آرزوشه در کنارت باشه و فکر می کنی سخته عاشقت شدن؟ به زمان احتیاج داره، یه شاید نیست یه قطعا محکمه!
و من کاملا به حرفش ایمان دارم و می دانم اگر محمد در تار و پود قلبم رخنه نکرده بود، دور از ذهن نبود عاشق مردی همچون او شدن.
-قول می دی دنبالش بگردی؟
چون با تمام وجودم برایش خواستار بهترین ها بودم. صدرا را کم کم شناختم اما حقیقتا برایم عزیز بود. همچون مهشید دوستش داشتم.
-قول می دی این جا پایان راهمون نباشه؟ این خواستگاری عجیب غریب باعث نشه که ارتباطتو با من قطع کنی؟
جدی که نبود؟ چون من خواهش چشمان ماتم زده ی مردی را پشت سرم گذاشتم و اینجا ایستاده ام که نامش سر در قلبم هک شده بود.
آمده بودم به دیدنش اما نه به آن دلیلی که او فکر می کرد. آمده بودم به مردی که در تمام این مدت چیزی غیر از احترام و دوستی و انسانیت از او ندیده بودم، دینم را ادا کنم.
کسی که چیزهای زیادی از او آموختم. مردی که بخش عظیمی از اعتماد سوخته ام نسبت به هم جنسانش را زنده کرده بود.
-قول می دم!
-منم قول می دم.
نفس عمیقی کشیدم و راضی از خودم و اتفاقات امشب لبخند عمیقی بر لب هایم نشست.
قدم بعدی را که برداشتم شانه به شانه همراهی ام کرد. بدون آن که هیچ کداممان به لحظات پیشمان اشاره ای داشته باشیم.
●●●●
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
عاشقت شدم
میثم ابراهیمی
#میثم ابراهیمی
#عاشقت شدم
یک جرعه موسیقی تقدیم نگاهتون
@kadbanoiranii
#میثم ابراهیمی
#عاشقت شدم
یک جرعه موسیقی تقدیم نگاهتون
@kadbanoiranii
تنها چیزی که از فردا
میدانم این است که
خدا قبل از
خورشید بیدار است
ازاو میخواهم
که قبل ازهمه
در کنار تان باشد
و راه را برایتان هموار کند
کلبه دلتون گرم
شبتون سرشار از آرامش
@kadbanoiranii
میدانم این است که
خدا قبل از
خورشید بیدار است
ازاو میخواهم
که قبل ازهمه
در کنار تان باشد
و راه را برایتان هموار کند
کلبه دلتون گرم
شبتون سرشار از آرامش
@kadbanoiranii
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
❣بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ❣
🌸الهی به امیدتو
💞 یک روز دیگـر...
🌸 یک سجده شکر دیگر
💞 و فرصت دیگری براے زندگے
🌸 خداے مهربانم تو را سپاس
💞 بخاطر روزے دیگر و آغازے نو
🌷سه شنبه تون شاد و سراسر برکت
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
🌸الهی به امیدتو
💞 یک روز دیگـر...
🌸 یک سجده شکر دیگر
💞 و فرصت دیگری براے زندگے
🌸 خداے مهربانم تو را سپاس
💞 بخاطر روزے دیگر و آغازے نو
🌷سه شنبه تون شاد و سراسر برکت
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#نان_پنجره_ای
تخم مرغ کامل ۳عدد
پودر نشاسته ۲/۱پیمانه
گلاب ۱قاشق غذاخوری
آرد ۱پیمانه
شیرسرد ۱پیمانه
وانیل ۴/۱قاشق چایخوری
پودر قندبرای تزیین مقداری
روغن برای سرخ کردن به مقدار لازم
۱.پودر نشاسته+شیر+گلاب و با هم مخلوط میکنیم بعد از اینکه خوب با هم مخلوط شدند آرد و کم کم میریزیم.
۲.بعد از مخلوط شدن آرد حالا نوبت میرسه به تخم مرغها که دونه دونه اضافه میکنیم +وانیل(برای گرفتن بوی تخم مرغ)و در آخر کار مواد آماده شده رو از صافی رد میکنیم تا اگه گلوله ای در خمیر هست از بین بره.
۳.حالا قالب رو میذاریم تو روغن تا داغ بشه(البته نه زیاد چون اگه قالب رو زیاد داغ کنیم وقتیکه در مایه میزنیم خمیرو به خودش نمیگیره یا اینکه خمیر پخته میشه و خیلی زود از قالب جدا میشه)بعد قالب رو در مایه آماده شده فرو میکنیم تا لبه قالب... چند لحظه ای در خمیر نگه میداریم تا خمیر به قالب بچسبه بعد در روغن قرار میدیم حالا قالب رو به طرفین و بالا حرکت میدیم تا خمیر از قالب جدا بشه.(بعد ازاینکه چند تا دونه درست کردین قلقش دستتون میاد)
۴.بعد از اینکه رنگش یکمقدار طلایی شد از روغن درمیاریم و روی دستمال میذاریم تا روغن اضافیش گرفته بشه بعد در پودر قند میغلتونیم...
نکته:
۱-در حین کار مایه را هم میزنیم چون در این شیرینی نشاسته هست ونشاسته در ته ظرف ته نشین میشه.
۲-بهتر ه در این شیرینی از شیر استفاده کنیم چون تردتر میشه ولی در ماست این حالت رو نداره ونان پنجره ای ها نرم میشه.
۳-برای اینکه نان پنجره ای خوش عطروطعم بشه تو پودر قند یک مقدار پودرهل بریزید.
۴.شیرینی های آماده شده رو روی هم نزارید
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
تخم مرغ کامل ۳عدد
پودر نشاسته ۲/۱پیمانه
گلاب ۱قاشق غذاخوری
آرد ۱پیمانه
شیرسرد ۱پیمانه
وانیل ۴/۱قاشق چایخوری
پودر قندبرای تزیین مقداری
روغن برای سرخ کردن به مقدار لازم
۱.پودر نشاسته+شیر+گلاب و با هم مخلوط میکنیم بعد از اینکه خوب با هم مخلوط شدند آرد و کم کم میریزیم.
۲.بعد از مخلوط شدن آرد حالا نوبت میرسه به تخم مرغها که دونه دونه اضافه میکنیم +وانیل(برای گرفتن بوی تخم مرغ)و در آخر کار مواد آماده شده رو از صافی رد میکنیم تا اگه گلوله ای در خمیر هست از بین بره.
۳.حالا قالب رو میذاریم تو روغن تا داغ بشه(البته نه زیاد چون اگه قالب رو زیاد داغ کنیم وقتیکه در مایه میزنیم خمیرو به خودش نمیگیره یا اینکه خمیر پخته میشه و خیلی زود از قالب جدا میشه)بعد قالب رو در مایه آماده شده فرو میکنیم تا لبه قالب... چند لحظه ای در خمیر نگه میداریم تا خمیر به قالب بچسبه بعد در روغن قرار میدیم حالا قالب رو به طرفین و بالا حرکت میدیم تا خمیر از قالب جدا بشه.(بعد ازاینکه چند تا دونه درست کردین قلقش دستتون میاد)
۴.بعد از اینکه رنگش یکمقدار طلایی شد از روغن درمیاریم و روی دستمال میذاریم تا روغن اضافیش گرفته بشه بعد در پودر قند میغلتونیم...
نکته:
۱-در حین کار مایه را هم میزنیم چون در این شیرینی نشاسته هست ونشاسته در ته ظرف ته نشین میشه.
۲-بهتر ه در این شیرینی از شیر استفاده کنیم چون تردتر میشه ولی در ماست این حالت رو نداره ونان پنجره ای ها نرم میشه.
۳-برای اینکه نان پنجره ای خوش عطروطعم بشه تو پودر قند یک مقدار پودرهل بریزید.
۴.شیرینی های آماده شده رو روی هم نزارید
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی
#نان_پنجره_ای
(بدون آرد برنج)
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#نان_پنجره_ای
(بدون آرد برنج)
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی
#کیک_مادر
#کیک_روز_مادر
#کیک_مادرانه
مراحل تهیه کیک روز مادر 1
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#کیک_مادر
#کیک_روز_مادر
#کیک_مادرانه
مراحل تهیه کیک روز مادر 1
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی
مراحل تهیه #کیک_روز_مادر 2
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
مراحل تهیه #کیک_روز_مادر 2
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی
مراحل تهیه کیک روز مادر 3
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
مراحل تهیه کیک روز مادر 3
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی
مراحل تهیه کیک روز مادر 4
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
مراحل تهیه کیک روز مادر 4
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی
مراحل تهیه کیک روز مادر 5
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
مراحل تهیه کیک روز مادر 5
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر