This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💫دعـا قشنگ ترین
⭐️بـده بستون دنیـاست
💫تو نگرانے هات رو
⭐️میدے و خــدا
💫بـه جـاش آرامش میـده
⭐️خـــدایا🙏
💫به همه دوستانم آرامش عطا فرما
💫شبتون خوش🌙
@kadbanpiranii
⭐️بـده بستون دنیـاست
💫تو نگرانے هات رو
⭐️میدے و خــدا
💫بـه جـاش آرامش میـده
⭐️خـــدایا🙏
💫به همه دوستانم آرامش عطا فرما
💫شبتون خوش🌙
@kadbanpiranii
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌼💫 الهی تکیه بر لطف تو کردم
🌿💫 بجز لطفت ندارم تکیه گاهی
🌼💫 دل سرگشته ام را راهنما باش
🌿💫 که دل بی رهنما افتد به چاهی
🌼💫 خـــــدایــــــا....
🌿💫امروزمان را با نام و یاد تو،
🌼💫و به امید لطف و کرمت،
🌿💫و لحظاتی سرشار از معجزه،
🌼💫و ظهور مولایمان آغاز میکنیم ...
🌼💫 بسْم اللّٰه الرَّحْمٰن الرَّحیم
🌿💫 الــهـــی بــه امــیــد تـــو
@kadbanoiranii
🤞👌🌹🍃
🌿💫 بجز لطفت ندارم تکیه گاهی
🌼💫 دل سرگشته ام را راهنما باش
🌿💫 که دل بی رهنما افتد به چاهی
🌼💫 خـــــدایــــــا....
🌿💫امروزمان را با نام و یاد تو،
🌼💫و به امید لطف و کرمت،
🌿💫و لحظاتی سرشار از معجزه،
🌼💫و ظهور مولایمان آغاز میکنیم ...
🌼💫 بسْم اللّٰه الرَّحْمٰن الرَّحیم
🌿💫 الــهـــی بــه امــیــد تـــو
@kadbanoiranii
🤞👌🌹🍃
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی
#کیک_ژاکت_بافتنی
#ژاکت
#پلیور
آموزش کامل کیک ژاکت بافتنی ویژه پاییز و زمستان
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#کیک_ژاکت_بافتنی
#ژاکت
#پلیور
آموزش کامل کیک ژاکت بافتنی ویژه پاییز و زمستان
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی
#کیک_تم_هندوانه
#کیک_یلدا
#یلدا
#باربی_یلدایی
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#کیک_تم_هندوانه
#کیک_یلدا
#یلدا
#باربی_یلدایی
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی
#کیک_و_تاپر_تم_هندوانه_با_فوندانت
#کیک_یلدا
#یلدا
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#کیک_و_تاپر_تم_هندوانه_با_فوندانت
#کیک_یلدا
#یلدا
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی
#میوه_آرایی
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#میوه_آرایی
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی
#ایده_یلدایی دو
کیک به شکل درخت کاج
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#ایده_یلدایی دو
کیک به شکل درخت کاج
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#کیک_انار
تخم مرغ ۴ عدد
شکر ۱۵۰ گرم
ارد ۳۰۰ گرم
اب انار ۱۶۰ گرم
روغن مایع یک پیمانه
بکین پودر ۱ ق م سر پر یا دوق م معمولی
رنگ قرمز نوک ق م
نمک ۱/۸ق چ
وانیل۱/۴ق چ
پودر ژله انار ۱۰۰ گرم یا یک بسته
قبل از طرز تهیه ۳ نکته داره این کیک که حتما باید رعایت بشه
برعکس تمام کیکا که فر بیست دقیقه قبل باید روشن کنیم برای این کیک فقط ۵ دقیقه قبل از گذاشتن کیک داخل فر؛
فر رو روی درجه ۱۸۰ روشن میکنیم و به محض گذاشتن کیک دما رو روی ۱۷۵ درجه تنظیم میکنیم... نمک دستور رو حتما میزنیم
مواد هم حتما به دمای محیط رسیده
تخم مرغ و و شکر و وانیل ۵ الی۶ دقیقه میزنیم تا حجمش سه برابر بشه
بعد اب انار و روغن مایع و اضافه میکنیم ۲۰ثانیه میزنیم
ارد و نمک و پکین پودر ،الک میکنیم و به همراه پودر ژله انار اضافه میکنیم به مایه کیک؛به ارامی هم میزنیم تا مواد با هم مخلوط شود داخل قالب ۲۳ تا ۲۵ ریخته بسته به ارتفاع قالب
به مدت ۶۰ تا ۷۰ دقیقه بسته به قالب ممکنه زودترم بپزه
توی قابلمه به روش فر دست ساز هم میتونید درست کنید.
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
.
تخم مرغ ۴ عدد
شکر ۱۵۰ گرم
ارد ۳۰۰ گرم
اب انار ۱۶۰ گرم
روغن مایع یک پیمانه
بکین پودر ۱ ق م سر پر یا دوق م معمولی
رنگ قرمز نوک ق م
نمک ۱/۸ق چ
وانیل۱/۴ق چ
پودر ژله انار ۱۰۰ گرم یا یک بسته
قبل از طرز تهیه ۳ نکته داره این کیک که حتما باید رعایت بشه
برعکس تمام کیکا که فر بیست دقیقه قبل باید روشن کنیم برای این کیک فقط ۵ دقیقه قبل از گذاشتن کیک داخل فر؛
فر رو روی درجه ۱۸۰ روشن میکنیم و به محض گذاشتن کیک دما رو روی ۱۷۵ درجه تنظیم میکنیم... نمک دستور رو حتما میزنیم
مواد هم حتما به دمای محیط رسیده
تخم مرغ و و شکر و وانیل ۵ الی۶ دقیقه میزنیم تا حجمش سه برابر بشه
بعد اب انار و روغن مایع و اضافه میکنیم ۲۰ثانیه میزنیم
ارد و نمک و پکین پودر ،الک میکنیم و به همراه پودر ژله انار اضافه میکنیم به مایه کیک؛به ارامی هم میزنیم تا مواد با هم مخلوط شود داخل قالب ۲۳ تا ۲۵ ریخته بسته به ارتفاع قالب
به مدت ۶۰ تا ۷۰ دقیقه بسته به قالب ممکنه زودترم بپزه
توی قابلمه به روش فر دست ساز هم میتونید درست کنید.
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
.
#ترفند
🔻مزه دار کردن گوشت با مرکبات باعث ترد و خوشمزه شدن گوشت میشود. همراه کردن مقداری آب لیمو یا آب پرتقال، بهترین راه برای داشتن یک بشقاب غذای گوشتی خوشمزه است.
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
🔻مزه دار کردن گوشت با مرکبات باعث ترد و خوشمزه شدن گوشت میشود. همراه کردن مقداری آب لیمو یا آب پرتقال، بهترین راه برای داشتن یک بشقاب غذای گوشتی خوشمزه است.
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#دیزاین_آجیل_یلدا
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
.
#ژله_شیر_با_ژله_انار
#یلدا
ژله الوورا : ۲ بسته
ژله انار : ۱ بسته
شیر : ۱/۵ لیوان
انار : یک عدد
ابتدا دو بسته ژله آلوورا را با دو لیوان آب جوش حل میکنیم و بنماری میکنیم تا ذرات ژله خوب حل بشه و شفاف بشه میزاریم کنار تا خنک بشه(حتما باید خنک بشه)بعد یک لیوان و نیم شیر بهش اضافه میکنیم و مخلوط کرده قالب مورد نظر را کمی چرب میکنیم ژله را داخل قالب میریزیم( پر نمیکنیم ) میزاریم داخل یخچال تا نیم بند بشه.چون یه لایه نازک ژله انار روش میریزیم برای همین پر نمیکنیم. در این فاصله تا نیم بنده میشه نصف یک ژله انار را با سه چهارم آب جوش مخلوط کرده و خوب حل میکنیم میزاریم کنار تا خنک بشه بعد روی ژله شیر نیم بند میریزیم دوباره میزاریم داخل یخچال تا ببنده اطراف ژله رو با چاقو از قالب فاصله میدیم دسر را برگردونده و فضای خالی روی ژله شیر دونه های انار و نصف بسته ژله انار که با یه چهارم آب آماده کرده روی دونه های انار میریزیم دوباره میزاریم داخل یخچال تا ببنده و سفت بشه.
نکته: بجای شیر میتونید از بستنی هم استفاده کنید.
یلداتون مبارک🍉
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#ژله_شیر_با_ژله_انار
#یلدا
ژله الوورا : ۲ بسته
ژله انار : ۱ بسته
شیر : ۱/۵ لیوان
انار : یک عدد
ابتدا دو بسته ژله آلوورا را با دو لیوان آب جوش حل میکنیم و بنماری میکنیم تا ذرات ژله خوب حل بشه و شفاف بشه میزاریم کنار تا خنک بشه(حتما باید خنک بشه)بعد یک لیوان و نیم شیر بهش اضافه میکنیم و مخلوط کرده قالب مورد نظر را کمی چرب میکنیم ژله را داخل قالب میریزیم( پر نمیکنیم ) میزاریم داخل یخچال تا نیم بند بشه.چون یه لایه نازک ژله انار روش میریزیم برای همین پر نمیکنیم. در این فاصله تا نیم بنده میشه نصف یک ژله انار را با سه چهارم آب جوش مخلوط کرده و خوب حل میکنیم میزاریم کنار تا خنک بشه بعد روی ژله شیر نیم بند میریزیم دوباره میزاریم داخل یخچال تا ببنده اطراف ژله رو با چاقو از قالب فاصله میدیم دسر را برگردونده و فضای خالی روی ژله شیر دونه های انار و نصف بسته ژله انار که با یه چهارم آب آماده کرده روی دونه های انار میریزیم دوباره میزاریم داخل یخچال تا ببنده و سفت بشه.
نکته: بجای شیر میتونید از بستنی هم استفاده کنید.
یلداتون مبارک🍉
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#ژلـه_شــیــر_ژلــه_تـارت_انــار
ژلــه_یــلــدایــے
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
ژلــه_یــلــدایــے
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#پاناکوتا_انار یک دسر یلدایی فوق العاده خوشمزه😍 از اونجایی که انار سوگلی سفره یلداس بیشتر دسرهای شب یلدا هم با این انار درست میشه👌🏻با کمترین مواد و بدون نیاز به فر🤌🏻
مواد لازم:شیر ۳ لیوان،خامه صبحانه ۱ بسته،شکر ۸۰ گرم،پودر ژله آلوورا ۱ بسته،پودر ژله انار ۱ بسته،پودر ژلاتین ۳ قاشق غذاخوری،وانیل نصف قاشق چایخوری،انار دون شده به مقدار لازم،خلال پسته به مقدار لازم
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
مواد لازم:شیر ۳ لیوان،خامه صبحانه ۱ بسته،شکر ۸۰ گرم،پودر ژله آلوورا ۱ بسته،پودر ژله انار ۱ بسته،پودر ژلاتین ۳ قاشق غذاخوری،وانیل نصف قاشق چایخوری،انار دون شده به مقدار لازم،خلال پسته به مقدار لازم
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#پارت۴۶۶
نمی دانم چه در صورتم می بیند که خارج از تحملش است و بی تاب دستش دوباره پشت سرم می رود و مرا به سینه اش سنجاق می کند و تا زمانی که عقده هایم را روی سینه اش خالی نکنم رهایم نمی کند.
ثانیه ها از پی هم می روند و من سبک و سبک تر می شوم.
-سخت بود... خیلی سخت بود محمد...!
دلم بود که عقده گشایی می کرد... حالم دست خودم نبود!
-می دونم عشق من... می دونم... نفسم...
و انگار می دانست که چطور باید آرامم کند. دستان نوازشگرش یک دم رهایم نمی کردند و بازوهایش سخت دور پیچیده بودند.
گهواره وار در آغوشش تکانم می دهد و آهسته آهسته مرا از سنگینی باری که حس می کنم صدها سال بود که به دوش داشتمش و با خودم نفس به نفس به هرکجا می کشیدم، می رهاند!
***
تا دیر وقت در شرکت ماندم و کارهایم را سامان دادم. با دو دستیاری که در این چند مدت کمک دستمان بودند تسویه کردم و وسایلم را تا حدودی جمع کردم.
فردا آخرین روز کاری ام در این شرکت محسوب می شد.
به محمد نگفته بودم هنوز، اما با خانوم طاهری هماهنگ کرده بودم که شرایط بسط قرارداد را ندارم.
طراحی پشت بام را تمام کردم. یک روف گاردن و آلاچیق زیبا و مدرن... شب ها وقتی بی خوابی سراغم می آمد خودم را مشغولش می کردم.
اما نمی توانستم طرح تمام شده را اجرا کنم...
چون هرچه بیشتر می ماندم رفتن سخت تر می شد!
و من نمی خواستم دیگر لحظه ای شبیه به آن اتفاقی که ماه پیش در شرکتش داشتیم را تجربه کنم.
همه چیز تغییر کرده بود. محمد شبیه قبلا نبود... دیگر او را آن مردی که تیشه به ریشه قلبم زد، نمی دیدم...
آغوشش، بوسه اش، زمزمه های پر مهرش، دستان حمایتگرش... همه و همه بنیادم را به لرزه در آورده بود.
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
نمی دانم چه در صورتم می بیند که خارج از تحملش است و بی تاب دستش دوباره پشت سرم می رود و مرا به سینه اش سنجاق می کند و تا زمانی که عقده هایم را روی سینه اش خالی نکنم رهایم نمی کند.
ثانیه ها از پی هم می روند و من سبک و سبک تر می شوم.
-سخت بود... خیلی سخت بود محمد...!
دلم بود که عقده گشایی می کرد... حالم دست خودم نبود!
-می دونم عشق من... می دونم... نفسم...
و انگار می دانست که چطور باید آرامم کند. دستان نوازشگرش یک دم رهایم نمی کردند و بازوهایش سخت دور پیچیده بودند.
گهواره وار در آغوشش تکانم می دهد و آهسته آهسته مرا از سنگینی باری که حس می کنم صدها سال بود که به دوش داشتمش و با خودم نفس به نفس به هرکجا می کشیدم، می رهاند!
***
تا دیر وقت در شرکت ماندم و کارهایم را سامان دادم. با دو دستیاری که در این چند مدت کمک دستمان بودند تسویه کردم و وسایلم را تا حدودی جمع کردم.
فردا آخرین روز کاری ام در این شرکت محسوب می شد.
به محمد نگفته بودم هنوز، اما با خانوم طاهری هماهنگ کرده بودم که شرایط بسط قرارداد را ندارم.
طراحی پشت بام را تمام کردم. یک روف گاردن و آلاچیق زیبا و مدرن... شب ها وقتی بی خوابی سراغم می آمد خودم را مشغولش می کردم.
اما نمی توانستم طرح تمام شده را اجرا کنم...
چون هرچه بیشتر می ماندم رفتن سخت تر می شد!
و من نمی خواستم دیگر لحظه ای شبیه به آن اتفاقی که ماه پیش در شرکتش داشتیم را تجربه کنم.
همه چیز تغییر کرده بود. محمد شبیه قبلا نبود... دیگر او را آن مردی که تیشه به ریشه قلبم زد، نمی دیدم...
آغوشش، بوسه اش، زمزمه های پر مهرش، دستان حمایتگرش... همه و همه بنیادم را به لرزه در آورده بود.
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#پارت۴۶۷
چنان مرا از خود بیخود کرده بود، چنان تخدیرم کرده بود که تا صبح روز بعدش به خود نیامدم!
و وقتی مستی اش از سرم پرید پشیمانی گریبانم را گرفت!
من این نبودم... اینقدر ضعیف و محتاج به کسی...
آمده بودم تا به آرزوهای دخترکم رسیدگی کنم، به کابوس هایش پایان دهم.
نه که برای لحظه ای بیشتر در آغوشش ماندن، قلبم به دستانم التماس کند که محکم تر به پیراهنش دخیل ببند!
منی را که از ابتدا هوار هوار می زدم که زنی مستقلم، که غیر از پدر بودن از او انتظاری ندارم، نباید میان بازوانش عقده خالی می کردم و اشک هایم را روی پیراهنش می باراندم...!
این با اهدافی که از آن دم می زدم در منافات قطع بود!
و من می ماندم سر حرف هایم...! من... هرچه که بودم... اهل نارو زدن به خودم نبودم! یادم نمی رفت غصه ها و دردهایم را...
رنج و سختی هایم را...
قول و قرار هایم را!
کلید را می چرخانم و وارد خانه می شوم. هنوز در را نبسته ام که صدای مامان را می شنوم و با شنیدن اسمم ناخودآگاه سر جایم می ایستم و گوش تیز می کنم:
-شهرزاد بفهمه تو عمل انجام شده قرار گرفته شاکی می شه... میشناسمش کله شقه... به نظرم باید از قبلش بهش بگه!
چیزی از حرف هایش دستگیرم نشد و نمی خواستم که فالگوش بایستم. در را با پرسر و صدا می بندم و متوجه هیس گفتن مهشید می شوم.
متوجه حضورم شده و گویا من وسط بحثی آمده ام که نباید می شنیدمش!
سلام و خسته نباشید هایشان را پاسخ می دهم. خم می شوم و دخترکم را می بوسم.
-دختر مامان خوبه؟
-خوبم... داشتم برات چایی میلیزیم(می ریختم) بخولی(بخوری) خستگیت بله(بره)...
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
چنان مرا از خود بیخود کرده بود، چنان تخدیرم کرده بود که تا صبح روز بعدش به خود نیامدم!
و وقتی مستی اش از سرم پرید پشیمانی گریبانم را گرفت!
من این نبودم... اینقدر ضعیف و محتاج به کسی...
آمده بودم تا به آرزوهای دخترکم رسیدگی کنم، به کابوس هایش پایان دهم.
نه که برای لحظه ای بیشتر در آغوشش ماندن، قلبم به دستانم التماس کند که محکم تر به پیراهنش دخیل ببند!
منی را که از ابتدا هوار هوار می زدم که زنی مستقلم، که غیر از پدر بودن از او انتظاری ندارم، نباید میان بازوانش عقده خالی می کردم و اشک هایم را روی پیراهنش می باراندم...!
این با اهدافی که از آن دم می زدم در منافات قطع بود!
و من می ماندم سر حرف هایم...! من... هرچه که بودم... اهل نارو زدن به خودم نبودم! یادم نمی رفت غصه ها و دردهایم را...
رنج و سختی هایم را...
قول و قرار هایم را!
کلید را می چرخانم و وارد خانه می شوم. هنوز در را نبسته ام که صدای مامان را می شنوم و با شنیدن اسمم ناخودآگاه سر جایم می ایستم و گوش تیز می کنم:
-شهرزاد بفهمه تو عمل انجام شده قرار گرفته شاکی می شه... میشناسمش کله شقه... به نظرم باید از قبلش بهش بگه!
چیزی از حرف هایش دستگیرم نشد و نمی خواستم که فالگوش بایستم. در را با پرسر و صدا می بندم و متوجه هیس گفتن مهشید می شوم.
متوجه حضورم شده و گویا من وسط بحثی آمده ام که نباید می شنیدمش!
سلام و خسته نباشید هایشان را پاسخ می دهم. خم می شوم و دخترکم را می بوسم.
-دختر مامان خوبه؟
-خوبم... داشتم برات چایی میلیزیم(می ریختم) بخولی(بخوری) خستگیت بله(بره)...
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#پارت۴۶۸
#
-دورت بگردم من که به فکر منی... مگه تو هوای منو داشته باشی!
-واه... تو برس خونه اول بعد ببین به فکرت هستن یا نه!
جواب حرفش را نمی دهم. رزا را روی پایم می کشم و دستانم را دورش سفت می کنم و او سرش را در سینه ام فرو می کند و دلتنگی هایش را اینگونه رفع می کند.
-مزاحم بحثای مهمتون شدم؟
به وضوح هول شدن مامان را دیدم و مهشید خیلی عادی گفت:
-نه بابا چه بحثی...
-من بدم(بگم) چی شده؟
این بار چشمان مهشید هم گرد می شود و با حالی که دلم می خواست رزا کاسه کوزه هایشان را بر هم بزند اما بر خلاف عقاید تربیتی ام بود. پس رو به رزا می گویم:
-نه دخترم خوب نیست حرفا بزرگترا رو گوش بدی. شاید حرف خصوصی داشته باشن... شما اگر اتفاقی هم شنیدی اصلا اصلا نباید برای کسی بازگو کنی...
-بازدو چیه؟
-منظورم اینه که حرفشون رو تکرار کنی برای کسی. باید تو دلت نگه داری... شاید راز باشه.
-اما حلفاشون(حرفاشون) لاز(راز) نبود که... بود؟
رو به مهشید پرسید و مهشید آب دهانش را قورت می دهد و مستاصل رو به رزا لبخند می زند و پاسخ می دهد:
-نه... قربونت برم... نبود...
انگار داشتند جانش را بالا می آوردند. خنده ام را می خورم و رزا رو به من می گوید:
-حالا که لاز نبود و مشیتم لاضیه(مشهید راضیه) می تونم بدم(بگم)؟
خوشحال و راضی سرم را تکان می دهم...
-عمو صدلا با ماپلی زنگ زد... همین بود فگد(فقط)...
شاخک هایم فعال می شوند اما نگاهشان نمی کنم. گونه ی دخترکم را می بوسم و دوباره کنار اسباب بازی هایش می نشانمش.
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#
-دورت بگردم من که به فکر منی... مگه تو هوای منو داشته باشی!
-واه... تو برس خونه اول بعد ببین به فکرت هستن یا نه!
جواب حرفش را نمی دهم. رزا را روی پایم می کشم و دستانم را دورش سفت می کنم و او سرش را در سینه ام فرو می کند و دلتنگی هایش را اینگونه رفع می کند.
-مزاحم بحثای مهمتون شدم؟
به وضوح هول شدن مامان را دیدم و مهشید خیلی عادی گفت:
-نه بابا چه بحثی...
-من بدم(بگم) چی شده؟
این بار چشمان مهشید هم گرد می شود و با حالی که دلم می خواست رزا کاسه کوزه هایشان را بر هم بزند اما بر خلاف عقاید تربیتی ام بود. پس رو به رزا می گویم:
-نه دخترم خوب نیست حرفا بزرگترا رو گوش بدی. شاید حرف خصوصی داشته باشن... شما اگر اتفاقی هم شنیدی اصلا اصلا نباید برای کسی بازگو کنی...
-بازدو چیه؟
-منظورم اینه که حرفشون رو تکرار کنی برای کسی. باید تو دلت نگه داری... شاید راز باشه.
-اما حلفاشون(حرفاشون) لاز(راز) نبود که... بود؟
رو به مهشید پرسید و مهشید آب دهانش را قورت می دهد و مستاصل رو به رزا لبخند می زند و پاسخ می دهد:
-نه... قربونت برم... نبود...
انگار داشتند جانش را بالا می آوردند. خنده ام را می خورم و رزا رو به من می گوید:
-حالا که لاز نبود و مشیتم لاضیه(مشهید راضیه) می تونم بدم(بگم)؟
خوشحال و راضی سرم را تکان می دهم...
-عمو صدلا با ماپلی زنگ زد... همین بود فگد(فقط)...
شاخک هایم فعال می شوند اما نگاهشان نمی کنم. گونه ی دخترکم را می بوسم و دوباره کنار اسباب بازی هایش می نشانمش.
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#پارت۴۶۹
به بهانه تعویض لباس هایم به اتاق می روم. مامان پشت سرم آمد و حالا که موضوع را تا حدودی می دانم مخفی نگاه داشتن باقی اش مسخره به نظر می آمد.
و مطمئنم آمده تا مرا در جریان بگذارد. حرفی نمی زنم و همچنان مشغول تعویض لباس هایم هستم.
-خودش اصرار داشت که بهت نگم...
-من که چیزی نپرسیدم...
-گفت آخرین فرصتشه. حالا که کارت تموم شده ترسیده. از من اجازه گرفت تا ازت خواستگاری کنه. من گفتم با خودت صحبت کنه. اگر راضی بودی من هیچ حرفی ندارم. نمی خواست تو بدونی. می خواست به شام دعوتت کنه و سر شام ازت تقاضای ازدواج کنه. از این رمانتیک بازیا...
روی تخت می نشینم و کش موهایم را باز می کنم. بازوهایم را روی زانوهایم قرار مدهم و موهایم را در چنگ می گیرم.
داستان پشت داستان... هر دم کورتر می شد این کلاف سر بسته...
کنارم نشست و با لحن آرام و محتاطی توضیح می دهد:
-نخواستم بهت بگم چون دوست داشتم تجربه اش کنی. اینکه یه مرد مقبول مثل ایشون تا این حد برای خواستنت مصره و برای از دست دادنت ترسیده، برای تقاضای ازدواج از تو بخواد برنامه بچینه و اونطور که لیاقتشو داری با تشریفاتی که رویای هر دختریه ازت بخواد باهاش ازدواج کنی.
دستانش در حیطه ی دیدم قرار گرفته است. با استرس در هم می پیچدشان و من اضطرابش را به خاطر من طاقت نمی آورم.
سرم را روی پاهایش می گذارم و زانوهایم را در بغلم می کشم و دستانم را در سینه ام جمع می کنم.
-دلت چرا گرفته؟
موهایم را از روی شانه ام کنار زد و پرسید. و نگفت گرفته یا نه...!
فهمیده بود یه مرگی ام هست. چشم بستم و خسته و بی حس زمزمه کردم:
-می خوام برگردم خونه مون. اینجا همه چیز خیلی داره خفه ام می کنه.
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
به بهانه تعویض لباس هایم به اتاق می روم. مامان پشت سرم آمد و حالا که موضوع را تا حدودی می دانم مخفی نگاه داشتن باقی اش مسخره به نظر می آمد.
و مطمئنم آمده تا مرا در جریان بگذارد. حرفی نمی زنم و همچنان مشغول تعویض لباس هایم هستم.
-خودش اصرار داشت که بهت نگم...
-من که چیزی نپرسیدم...
-گفت آخرین فرصتشه. حالا که کارت تموم شده ترسیده. از من اجازه گرفت تا ازت خواستگاری کنه. من گفتم با خودت صحبت کنه. اگر راضی بودی من هیچ حرفی ندارم. نمی خواست تو بدونی. می خواست به شام دعوتت کنه و سر شام ازت تقاضای ازدواج کنه. از این رمانتیک بازیا...
روی تخت می نشینم و کش موهایم را باز می کنم. بازوهایم را روی زانوهایم قرار مدهم و موهایم را در چنگ می گیرم.
داستان پشت داستان... هر دم کورتر می شد این کلاف سر بسته...
کنارم نشست و با لحن آرام و محتاطی توضیح می دهد:
-نخواستم بهت بگم چون دوست داشتم تجربه اش کنی. اینکه یه مرد مقبول مثل ایشون تا این حد برای خواستنت مصره و برای از دست دادنت ترسیده، برای تقاضای ازدواج از تو بخواد برنامه بچینه و اونطور که لیاقتشو داری با تشریفاتی که رویای هر دختریه ازت بخواد باهاش ازدواج کنی.
دستانش در حیطه ی دیدم قرار گرفته است. با استرس در هم می پیچدشان و من اضطرابش را به خاطر من طاقت نمی آورم.
سرم را روی پاهایش می گذارم و زانوهایم را در بغلم می کشم و دستانم را در سینه ام جمع می کنم.
-دلت چرا گرفته؟
موهایم را از روی شانه ام کنار زد و پرسید. و نگفت گرفته یا نه...!
فهمیده بود یه مرگی ام هست. چشم بستم و خسته و بی حس زمزمه کردم:
-می خوام برگردم خونه مون. اینجا همه چیز خیلی داره خفه ام می کنه.
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#پارت۴۷۰
#
-کارات تا کی طول...
حرفش را قطع می کند چون صدای زنگ موبایلش می آید و هر لحظه نزدیک تر می شود.
مهشید از در وارد می شود و گوشی را به دستش می دهد. نام حمید پسر خاله ام روی گوشی نقش بسته و مامان بلافاصله با لحن بشاشی پاسخ میدهد:
-سلا...
سلامش کامل نشد وقتی با گریه ای بی تابانه و صدای بلندی دو کلمه ای گفت که دل مرا هم همراهش پاره پاره کرد:
-خاله...؟ بــابام!
گوشی از دست مامان افتاد و تنها چند ثانیه طول کشید تا از بهت چیزی که شنیده بود بیرون بیاید و های های به گریه بیفتد.
من هم دست کمی از او ندارم وقتی به این فکر می کنم که چه نازنین انسانی از میانمان پر کشیده بود. مامان ناله می زند:
-ای وای... داداش احمدم... ای وای... خواهرم...
برایش شوهر خواهر نبود. برادر بود... مردی بود که در سخت ترین روزهایمان به دادمان رسیده بود. به قدر خودش بدون قضاوت بار از شانه هایمان برداشته بود.
چشمم به رزای ترسیده و لای در ایستاده، می افتد و من بلافاصله رو به مهشیدی که او هم اشک می ریخت اشاره می کنم.
-بیا خاله جون... بیا ماپلی یکم ناراحته، مامان داره آرومش می کنه.
رزا که از در بیرون می رود، آزادانه تر گریه می کنم و پشت شانه های مامان را می مالم.
-می خوام برم... باید برم خواهرم تنهاست...
-باشه عزیزم نگران نباش. فردا میریم باهم...
-الان... باید به خاکسپاریش برسم...
گریه می کرد و با بیتابی می گفت که باید برود. روی تخت می خوابانمش و با عروس خاله ام تماس می گیرم.
هم تسلیت می گویم و هم درباره ی برنامه هایشان پرسجو می کنم. گفت که احمد آقا دو ساعت پیش تمام کرده بود و صبح مراسم داشتند. باید هرچه زودتر راه می افتادیم اگر می خواستیم به موقع برسیم.
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#
-کارات تا کی طول...
حرفش را قطع می کند چون صدای زنگ موبایلش می آید و هر لحظه نزدیک تر می شود.
مهشید از در وارد می شود و گوشی را به دستش می دهد. نام حمید پسر خاله ام روی گوشی نقش بسته و مامان بلافاصله با لحن بشاشی پاسخ میدهد:
-سلا...
سلامش کامل نشد وقتی با گریه ای بی تابانه و صدای بلندی دو کلمه ای گفت که دل مرا هم همراهش پاره پاره کرد:
-خاله...؟ بــابام!
گوشی از دست مامان افتاد و تنها چند ثانیه طول کشید تا از بهت چیزی که شنیده بود بیرون بیاید و های های به گریه بیفتد.
من هم دست کمی از او ندارم وقتی به این فکر می کنم که چه نازنین انسانی از میانمان پر کشیده بود. مامان ناله می زند:
-ای وای... داداش احمدم... ای وای... خواهرم...
برایش شوهر خواهر نبود. برادر بود... مردی بود که در سخت ترین روزهایمان به دادمان رسیده بود. به قدر خودش بدون قضاوت بار از شانه هایمان برداشته بود.
چشمم به رزای ترسیده و لای در ایستاده، می افتد و من بلافاصله رو به مهشیدی که او هم اشک می ریخت اشاره می کنم.
-بیا خاله جون... بیا ماپلی یکم ناراحته، مامان داره آرومش می کنه.
رزا که از در بیرون می رود، آزادانه تر گریه می کنم و پشت شانه های مامان را می مالم.
-می خوام برم... باید برم خواهرم تنهاست...
-باشه عزیزم نگران نباش. فردا میریم باهم...
-الان... باید به خاکسپاریش برسم...
گریه می کرد و با بیتابی می گفت که باید برود. روی تخت می خوابانمش و با عروس خاله ام تماس می گیرم.
هم تسلیت می گویم و هم درباره ی برنامه هایشان پرسجو می کنم. گفت که احمد آقا دو ساعت پیش تمام کرده بود و صبح مراسم داشتند. باید هرچه زودتر راه می افتادیم اگر می خواستیم به موقع برسیم.
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«به بزرگی آرزویت نیندیش
به بزرگى کسى بیندیش
که میخواهد آرزویت رابرآورده کند
براى برآورده شدن آرزویت
خـــدا را برایت آرزو میکنم»
فانوس قلبت همیشه روشن عزیزِ من😴
@kadbanoiranii