کدبانوی ایرانی🌻🌼😍
1.84K subscribers
23.1K photos
29.2K videos
95 files
43.5K links
Download Telegram
#شیرینی_مارمالادی_خوش_بافت

دوستان این شیرینی بسیار خوش بافت و ترد و نرم هست حتما امتحان کنید و لذت ببرید .

قبل از رسپی نکات رو میگم حتما رعایت کنید.

❇️کره حتما به دمای محیط رسیده باشه
❇️بسته به جنس و نوع آرد ممکنه آرد کمتر یا بیشتر از مقداری که تو دستور گفته شده استفاده بشه ، آرد رو کم کم اضافه کنید و با نوک انگشتان دست مخلوط کنید تا خمیر لطیفی بدست بیاد که بدست نچسبه
❇️خمیر نباید ورز بخوره ، ورز دادن زیاد خمیر رو به روغن می ندازه و کیفیت شیرینی پایین میاد .
❇️زمان پخت در فرها به دلیل دمای متفاوت فرها متفاوت هست،  حتما حواستون باشه شیرینی خام نمونه یا اینکه زیاد تو فر نمونه
❇️بعد از پخت تا کاملا سرد نشده از دیس فر جدا نکنید،  چون شیرینی نرم و شکننده هست
❇️ شیرینی ملایمی داره پس بهتره حتما با مارمالاد یا بریلو یا مربا یا شکلات و ... تزیین بشه
❇️این خمیر برای تهیه شیرینی های مارمالادی بسیار مناسب هست


مواد لازم :
کره 180گرم
پودر قند 60گرم
آرد سفید 200 تا 220 گرم
نشاسته ذرت 50گرم
وانیل  نصف قاشق چایخوری
زرده تخم مرغ 2عدد



دما ۱۶۰ به مدت تقریبی ۱۰ تا ۱۵ دقیقه .
فر برقی  ۱۵۰ درجه
بعد از پخت و کاملا سرد شدن شیرینی یک شیرینی ساده رو برمیداریم و روش مارمالاد ریخته و اون یکی دیگه رو روش میزاریم

.رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴#فیلم_آموزشی

#شیرینی_یلدا
#شیرینی_مارمالادی_شکل_انار_شب_یلدا

خانم زحمتی عزیز


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی

#فینگر_فود_یلدایی


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی

#تزئین_کیک_شب_یلدا با ماسوره


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی

#تاپر_انار و #تاپر_هندوانه کوچک رو در این ویدئو آموزش می بینید که در تزئین کیک هاتون میتونید استفاده کنید.



رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی

#تاپر_هندوانه

یک روش خیلی ساده و کاربردی برای ساخت تاپر هندوانه که میدونم کلی ازش استفاده میکنید و کیک هاتون رو جذاب میکند


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی

#کیک_هندوانه

یکی از نمونه کارهای خیلی زیبا که شما هم میتونید به راحتی اجرا کنید.

رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی

این هم آموزش مینی کیک هندوانه با وزن ۵۰۰ گرم

میتونید از برش ۱۲ سانتی کیک تخته ای برای این تم استفاده کنید


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_اموزشی

#سفره_آرایی_شب_یلدا


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی

دیراین بسیارزیبای میوه هابرای شب #یلدا



رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی

#کباب_دیگی

مواد لازم

گوشت چرخی: ۳۵۰ گرم(مخلوط گوشت گوساله و گوسفندی)
پیاز: ۲عدد(رنده میکنیم و آبشو میگیریم)
نمک: ۱ق.م
فلفل سیاه: ۱ق.چ
پولبیبر یا پرک فلفل قرمز: ۱/۲ ق.چ
پودرسیر: ۱/۲ق.چ
سماق: ۱ق.چ
زعفرون: به مقدار لازم
کره: ۱ق.غ
گوجه فرنگی: ۳ عدد
فلفل سبز شیرین: ۳عدد
رب گوجه فرنگی: ۱ق.م
آب لیموترش: ۱ق.غ
آب: ۱ استکان

قسمت اول

رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی

#کباب_دیگی

قسمت دوم


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی

#ته_چین_گردو

مواد لازم:

دو مشت گردو
دوتا پیاز
ی مشت زرشک
۲ تا بادمجون
۳ پیمانه برنج
مقداری پودر دارچین هم روی بادمجونا میریزیم
ته چین برای دو پیمانه برنج:
۳ عدد زرده+۱ عدد تخم مرغ کامل
۳ ق غ ماست
زعفرون
کره آب شده
۱ ق غ گلاب
کمی نمک



رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#ته_چین_گردو


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
#پارت۴۳۱
#


هنوز هم به خودم افتخار می کنم و هر روز برای انسان بهتری بودن برای مادر بهتری بودن تلاش می کردم.


خالی از خطا نبودم اما خودم را دوست داشتم. زندگی ام را دوست داشتم. دخترم را می پرستیدم.


این ها تمام چیزی بود که بیشترین اهمیت را داشت و به قول مهشید حالا که پرونده رفتن من بسته شده بود حرف زدن و فکر کردن به آن دیگر هیچ تفاوتی در اصل ماجرا نمی کرد.


بهتر بود رزا را به حمام می بردم و کم کم آماده اش می کردم و شاید هم ب ای خودم و مهشید یک شب خانومانه می چیدم.


از آن دیدار نریمان به بعد دیگر درباره اش حرف نزده بودیم اما مهشید دیگر آن مهشید سابق نبود. آن روی شوخش را جایی گم کرده بود و این بدترین اتفاقی ست که می تواند سر یک زن بیاید.


اینکه اجازه دهد طراوت و روحیه جنگنده و شادش را کسی نابود کند. خودش هم کوتاه آمده باشد، من اجازه اش را نمی دادم.

***

عصبی و مضطرب مدام در کوچه قدم می زد و ورودی کوچه را زیر نظر گرفته بود. به ساعتش نگاه می کرد و کلافه از این همه بی خبری دستش را در موهایش می کشید.


-محمد امین؟


به سمت مادرش که در بین درگاه در ایستاد بود بر میگردد و به سمتش می رود...


-بیا تو آخه برای چی نگرانی؟

تلاش می کند تا خودش را کنترل کند. هیچ نمی‌خواهد خشمش را سر مادرش خالی کند. با چهره ای غضب آلود اما صدایی آرام غر می زند:


-مادر من چرا با من هماهنگ نمی کنید آخه؟


منیر خانوم چادرش را در مشتش جمع می کند و نگاهی به اطرافش می اندازد تا مطمئن شود کسی در نزدیکشان نباشد.


پشت هم پلک می زند و این واکنش ها از محمد به نظرش زیاده روی ست. درکش نمی کند.


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
#پارت۴۳۲


-الان نگرانیت بابت چیه؟ فکر می کنی چه اتفاقی بیفته؟ حاجی گفت از سر راه خودش می ره دنبال رزا منم گفتم بهتره اینجوری. اینجا به وجود تو احتیاج داریم کمک دستمون باشی. بعدم این همه راه نری بیای. جدا از اینا هم وقتی حاجی زنگ زده از من آدرس بگیره بهش می گفتم وایسا از محمد امین اجازه بگیرم بری دنبال دخترش یا نه؟


محمد عصبی پوفی می کشد و بی قرار در جایش این پا و آن پا می کند و با خشم فرو خورده ای می گوید:


-مادر من نمی گم از من اجازه بگیرین. اما خودتون می دونید حاجی بی دلیل کاری نمی کنه! اگر بخواد دوباره با شهرزاد صحبت کنه و این بارم ناراحتش کنه چی؟ بعدم من به شهرزاد گفته بودم خودم میرم دنبال رزا الان حاجی رو فرستادین میگین حاجی تاکید کرده کسی نه با من نه با شهرزاد تماس نگیره!


نفس خسته ای می گیرد و پر از استرس لب می زند:


-بوهای خوبی به مشامم نمی رسه مادر! مخصوصا که حاجی گفته به من خبر ندین و اگرم فهمیدم اجازه ندین زنگ بزنم بهشون. دلم داره مثل سیر و سرکه می جوشه! حاجی بی دلیل کاری نمی کنه شما حق داری... اما این منو عصبی می کنه! می ترسم حتی زنگ بزنم به شهرزاد و حاجی پیشش باشه بعد بدتر بشه! شما میگی همه چیزو در آرامش پیش ببریم ولی از این ور آدمو تو منگنه می ذارین.


حاج خانوم نگاه معنا داری به محمد می کند و قدمی به او نزدیک می شود...


-داری زیاده روی می کنی محمد. بابات این هیولایی که تو ازش ساختی نیست. رفته دنبال نوه اش تا با خودش وارد این خونه بشه و احترام اونو تو جمع بالا ببره. وقتی رزا با حاجی وارد خونه بشه دیگه حرفی نمی مونه. دیگه احدی جرات نمی کنه که ماهیت اونو زیر سوال ببره و سوالای نامربوط بپرسه. این یعنی حاجی تمام کمال رزا رو پذیرفته و می خواد همه آدمای تو خونه هم اینو بدونن. این برات هیچ ارزشی نداره؟ به نظرت این کارو برای کی داره انجام میده؟


محمد سر پایین می اندازد و با نوک انگشتانش چشمانش را فشار می دهد. از شدت فکر و خیال داشت دیوانه می شد.


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
#پارت۴۳۳



سرش تیر میکشد و دعا می کند که اتفاق بدی نیفتد. دعا می کند که قصد حاجی از این کار همینی باشد که مادرش می گوید...


-الانم بیا تو که اگر کسی تو رو تو این حالت ببینه اون وقته که تمام نیت حاجی از این کار زیر سوال می ره. بیا تو خونه خیلی خونسرد و عادی، به مهمونات رسیدگی کن و وقتی هم که حاجی و رزا رسیدن ازت می خوام که اولین نفر خودت به پیشوازشون بری و طوری رفتار کنی که در شان خودت و خونوادته. خودتو جمع و جور کن خوبیت نداره کسی تو این حال ببینتت. منتظرتم...


می گوید و بدون اینکه منتظر جوابی از سمت محمد باشد به داخل میرود. صدای خنده ها و همهمه بیشتر روی اعصابش خط می اندازد.


هیچ فکرش را نمی‌کرد که حاجی این حرکت را از خود نشان دهد. قصدش واقعا چه بود؟


هرچه که بود فعلا کاری از دست او برنمی آمد. پس همه چیز را به خدا می سپارد و داخل می رود.


این جمع را دوست نداشت. نگاه های کنجکاوشان عصبی اش می کرد. به اندازه ی کافی در بدو ورودشان سوال پیچش کرده بودند.


هر چهار عمه اش درست مقابل همه ی کسانی که در سالن بودند با طعنه و کنایه گفته بودند که چطور بود که آن ها خبر نداشته اند که برادرزاده شان ازدواج کرده. با لحن بی نهایت طلبکاری گلایه کرده بودند که:
وصلت محسن و یلدا را هم تا زمانی که تصمیم به گرفتن جشن نگرفتین ما خبردار نشدیم. انگار که داداش ما رو غریبه می دونه!


خون خونش را می خورد که با یک "زندگی خصوصی من به کسی مربوط نیست" دهان همه شان را بندد اما نگاه های التماس آمیز مادرش مانع شده بود.


اما این باعث نشده بود که کوچکترین توضیحی بدهد صاف صاف در چشمان عمه ی بزرگش خیره شده بود و جواب نداده


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
#پارت۴۳۴


منیر خانوم که وضع را متشنج دیده بود گفته بود که زندگی مشترکشان خیلی کوتاه بوده و بنا بر دلایلی و بصورت توافقی تصمیم گرفته بودند که از هم جدا شوند. همین را گفته بود و از همه عذر خواهی کرده بود که کار زیاد دارد و از جا برخاسته بود.


او هم با یک "از خودتون پذیرایی کنید" به دنبال مادرش رفته بود و از آن فضای مسموم فرار کرده بود. اصلا برایش مهم نبود که چه در موردش فکر می کنند. هیچوقت مهم نبوده...


با ورود به سالن دوباره همه ی نگاه ها به سمت او برمیگردد و او ذره ای اهمیت نمی دهد.


کنار پسر دایی اش که به تازگی از ایتالیا برگشته بود می نشیند که او با دیدن محمد با تواضع می گوید:


-کمکی چیزی لازم هست صدام کن تعارف نکنیدا... من دیدم تعدادتون زیاده ماشالا دیگه گفتم تو دست و پاتون نباشم...


-نه داداش. کاری نیست فعلا. تو چه خبرا کی برگشتی؟ زودتر می گفتی مرد حسابی... یه قرار می ذاشتیم می دیدمت...


-خیلی نیست. اما به کسی خبر ندادیم. می خواستم یه مدت با خانواده باشم...


مشغول صحبت با فرهاد می شود و از عقربه های ساعت غافل نمی شود. بدبین نبود اما از هر راهی که فکر می کند باید تا الان می رسیدند.


دیر کردنشان فقط یک معنا می توانست داشته باشد. آن هم این بود که مسلما برخوردی با شهرزاد و یا مادرش داشته است که منجر به صحبت های طولانی شده است.
و این تنش را از وحشت سر می کرد.


هرچه بیشتر می گذرد بیشتر خودش را لعنت می کند. مادرش می گفت شمشیر را از رو بسته ای ولی نباید به پدرش اعتماد می کرد.


باید همان لحظه که فهمید او به دنبال رزا رفته خودش را سریع می رساند به خانه ی شهرزاد.


-تو چه خبرا... باور کنیم نور چشمی آمیرزا پدر شده؟ مامان که گفت باورم نمی شد... اما برات خوشحالم و بی نهایت منتظرم تا ببینمش...!


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
#پارت۴۳۵



نمی توانست لبخندش را پنهان کند. هر زمان اسم رزا را می شنید گل از گلش می شکفت...


-حس خیلی جالبیه... هیچوقت فکرشم نمی کردم انقدر قشنگ باشه پدر بودن. حتی... برام بی نهایت ترسناک بود. هیچ تجربه ای شبیهش نداشتم. الانم ندارم اما وقتی باهاش مواجه شدم... نمی دونی فرهاد... باید پدر شی تا بفهمی چی میگم...


زبانش قاصر از توصیف حسش است اما فرهاد با دیدن حالت چهره اش با لبخند عمیقی می گوید:


-با این برقی که تو چشمات افتاده حدسش زیاد سخت نیست. پس کی میاد این خانوم خوشگله...؟


گوشه ی لبش بالا می رود...


-چیزی نمونده... الاناست که برسه.


و در دل دعا می کند که این طور باشد. نگاهش را دور می گرداند. تعداد میهمانانشان لحظه به لحظه بیشتر می شود.


باید بلند می شد و می رفت تا به تازه واردین خوش آمد بگوید که با شنیدن صدای فرهاد در جایش می چرخد و نگاهش می کند...


-با مادرش هم در ارتباطی هنوز؟


با اشاره ی فرهاد به شهرزاد اخم در هم میکشد.


-معذرت می خوام قصدم فضولی نبود...


-نه نه... موضوع این نیست!


با فرهاد راحت بود. پیش از رفتنش به ایتالیا خیلی بیشتر از این حرف ها صمیمی بودند. می داند که بی منظور پرسیده اما دست خودش نیست که با یادآوری اسم شهرزاد ناامیدی بر قلبش چمبره می زد.


-پس مشکل دارین با هم...

-نه در واقع مشکل اونطوری نیست... من... خیلی خراب کردم فرهاد...


دستی به صورتش می کشد و با کلافگی اطرافشان را می پاید تا مطمئن شود کسی نزدیکشان نیست..



.رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
#پارت۴۳۶

بعد دوباره رو به فرهاد می کند و می گوید:


-درواقع در مورد رزا خیلی راحت با هم کنار اومدیم. اون از همون اولش که موضوع رو بهم گفت منو توی انتخاب آزاد گذاشت. گفت می تونم قبول نکنم پدرش باشم و دیگه هیچوقت مزاحم من و زندگیم نمی شه. من با تمام وجودم می خواستم رزا رو... اصلا فکر اینکه سال ها دختری داشتم که بدون من زندگی کرده هنوزم روانمو به هم می ریزه. بیشتر از این نمی خواستم از دست بدم. با هم کنار اومدیم اما در رابطه با خودش اونقدر بد خراب کردم که حاضر نمی شه تو روم نگاه کنه!


آنقدر غم صدایش واضح بود که نیازی نبود تا رفیق دیرینه اش باشی تا حس صدایش را بخوانی!


-و چرا تو انقدر بد و شدید می خوای که تو روت نگا کنه؟ اگر اشتباه نکنم مامان می گفت خیلی وقته که از هم جدا شدید و از هم خبری نداشتین.


محمد تک خند غمباری می زند و کف دستانش را به هم می مالد و پاسخ نمی دهد... از برهه ای از زندگی اش صحبت به میان آورده بود که انگار در هاله ای از بی خبری و نادانی گم شده بود. چرا هیچوقت به آن صدای نادم و خسته ی درونش پاسخ نداد؟


-هی هی... داستان هر لحظه داره جذابتر می شه! فکر نمی کردم موضوع انقدر جدی باشه! نور چشمی عاشق شده؟


نور چشمی صدا کردن هایش دلش را برای شنیدن صدای میرزا تنگ می کند.


او بود که عادت داشت نور چشمی صدایش کند و تا این لحظه متوجه نبود که او هم به عادت میرزا رزایش را نورچشمی صدا می کرد.


فقط به طور غریضی رزا و بعد هم شهرزاد را نور چشمی خوانده بود و حس کرده بود که چقدر به آن ها می آید که نور چشمش باشند.


-حالا دیگه واقعا برای دیدن این مادر و دختر مشتاقم! کیه این شیرزن که اینجوری حاجیمونو زمین زده؟ امیدوارم هرچی زودتر بیان...



رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪