کدبانوی ایرانی🌻🌼😍
1.84K subscribers
23.1K photos
29.2K videos
95 files
43.5K links
Download Telegram
#چیزکیک_یلدا


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#پارت۴۱۶


یوسف پای پدرش را چسبیده بود و رها نمی کرد. چشمانش او را به یاد رزا می اندازد. دلتنگ دخترکش می شود. غم به دلش نیش می زند. چه می شد اگر دخترش و شهرزاد هم حالا اینجا بودند؟


-بیا ببینمت عمو جون...


روی ران پایش ضربه می زند تا نشان دهد می خواهد او را در آغوش بگیرد. دوستش داشت اما پسرک بیش از حد وابسته ی پدرش بود.


-برو بابایی... برو عمو رو بوس کن...


پسرک ترسیده سرش را تکان می دهد و محسن می خواهد باز اصرار کند اما محمد با لبخند رو به یوسف می گوید:


-اذیتش نکنید. عیب نداره بذار راحت باشه. هروقت خودش دوست داشته باشه میاد مگه نه عزیزم؟

-عمو دوستت داره پسر قشنگم...

منیر خانوم بود که رو به یوسف گفت و یوسف با تردید به محمد نگاه می کرد و بعد زبان باز کرد:


-عمو؟ تو با چشمات آدمالو می خولی؟


مردد پرسید و بعد انگار که خودش هم پشیمان شده باشد بیشتر به محسن چسبید. محسن معذب شده دستش را به موهای کوتاه شده ی پسرش کشید و گفت:

-این چه حرفیه پسرم؟ عمو دوستت داره! ببخش داداش... این کارتونایی که می بینن ذهنشونو به هم می ریزه...


-کالتون ندیدم... مامان دفت عموت داشت با چشاش منو می خولد!


به یکباره محسن به سرفه می افتد و چنان سرفه می زند که هر آن انگار روح از تنش می رود.


یلدا با صورتی گر گرفته چادرش را روی صورتش می کشد و می چرخد تا پشت کمر همسرش بکوبد. محمد سر پایین می اندازد و نگاهش را از آن ها می گیرد!


تربیت و ذات آدم ها بود که رفتار و گفتارشان را شکل می داد و این زن گستاخ و بی نزاکت همسر برادرش بود و متاسفانه باید تحملشان می کرد. کار از کار گذشته بود!


به خاطر برادرش نگاه گرفت تا معذبشان نکند. طوری رفتار کرد که انگار اصلا چیزی نشنیده است!


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
#پارت۴۱۷
#


شام را در گریه های بی امان یوسف گذراندند و خیلی زود به خاطر بی قراری های یوسف آن جا را ترک کردند.


یلدا چند بار تاکیدی به منیر خانوم گفت که اگر کاری دارد برای مهمانی می توانند روی کمک او حساب کنند و این در حالی است که سال های پیش همانند یک مهمان آمده و بعد رفته بود.


اما مدام تکرار می کرد و جهانگیر خان به سنگینی نگاهش میکرد. دست آخر به محسن گفت که روز مهمانی هیچگونه پیچیدگی و دردسری نمی خواهد و این را به همسرش هم پیش از آمدن حالی کند!


همه رفتند و محمد هم به تراس انتهای راهرو رفت و تا کمی هوا به سرش بخورد. احساسات کشنده ای دوره اش کرده بودند!

تنهایی، خود باختگی، شرم، کلافگی و بیشتر از همه پشیمانی!


هرچقدر غصه بخورد، هرچقدر خودش را لعنت کند، مشت به دیوار بکوبد، خودش را بخورد، زمان باز نمی گردد!


در تمام این سال ها صدایی از درون فرا می خواندش... که چه شد آن دختری که پشت سر گذاشته بود.


هرچه که می گذشت صدا نومیدانه ضعیف و ضعیف تر می شد. ترس بزرگتر جلوه می کرد! ترس شرم را پس می زد و به فراموشی تشویقش می کرد. توجیهش می کرد!


اما فراموش نشد! حالا که به لحظاتشان فکر می کند و به یاد می آورد بغض مردانه ای گلویش را می فشارد.


شهرزاد طوری نگاهش می کرد انگار که خدا را مجسم مقابلش داشت! طوری خودش را در آغوشش جا می داد که انگار بهترین نقطه جهان جا خوش کرده است!


دستانش را روی سینه گره می زند و چشم می بندد.


-فقط یه لحظه... التماست می کنم خدا! فقط یه لحظه دوباره اونطوری بهم تکیه کنه و تو بغلم جا خوش کنه...


مادرش می گفت محمد امین نفسش حق است! همه جا می گفت خدا من را به عجزو التماس های محمد امین بخشید. به نذر و نیازهای او... به پابرهنه تا امام زاده رفتن هایش...


پس شاید اگر می گفت، اگر به زبان می آورد خدایش دوباره می شنید...


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
#پارت۴۱۸

چشم باز می کند و رو به آسمان نگاه می کند...


-قول می دم این بار رو سفیدت کنم... خونه خرابم نکن...! نمی تونم ازش بگذرم... کمکم کن... بهم توانشو بده دوباره دلشو به دست بیارم! می خوام جبران کنم... راهمو نبند!


نرده را درون مشتش می فشارد و خم می شود. با حالت تسلیم و بی تکلفی سر به زیر می اندازد و صدای میرزا در گوشش می پیچد:


«یا رب نظر تو برنگردد!»


قطره اشکی که از چشم راستش می چکد همزمان می شود با اولین قطره ی بارانی که روی مشتش روی نرده می چکد!


مشتش را نزدیک می آورد و با بغض می خندد. به آسمان نگاه می کند و بوسه ای روی قطره ی روی دستش می زند!


-اینو به فال نیک می گیرم!


می خندد و کف دستانش را از تراس بیرون می برد تا سهم بیشتری از نگاه و رحمت خدا بگیرد! با حال بهتری به اتاقش می رود. هنوز لباسش را نپوشیده که محدثه در می زند.


-چند لحظه...


سر و وضعش که مرتب شد صدایش می زند. محدثه سر داخل می آورد و می گوید:


-خواب نیستی؟


-نه بیا تو... چیزی شده؟

روی تخت می نشیند و دستانش را به پشت می برد و تکیه می زند. محدثه مقابلش ایستاده و این پا و آن پا می کند.


-نه چیزی نشده می خواستم راجع به یه چیزی باهم صحبت کنیم...


محمد کنجکاو شده ابرویی بالا می دهد:


-می شنوم...


-می خواستم راجع به... یعنی... به من مربوط نمیشه اما... خب جوابش برام مهمه!


-محدثه حرفتو بزن!


-داداش... تو شهرزاد جون رو... یعنی دوستش داری؟


جاخورده نگاهش می کند و بعد از چند ثانیه چشم ریز می کند. این سوالات از کجا آب می خورد؟ یعنی مادرش او را فرستاده بود؟


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
#پارت۴۱۹



هیچوقت با حاج خانوم حس غریبگی نداشت. همیشه راحت با او حرف می زد اما این هم که الان از دستش ناراحت است و او را لایق شهرزاد نمی داند می تواند دلیل این حرکت باشد. که محدثه را فرستاده تا مزه ی دهانش را بگیرد؟


-چرا من باید جواب بدم اینو؟ اصلا چرا برات مهمه؟


-مهمه داداش! خیلی مهمه... من درست نمی دونم چی شده... چه اتفاقی بین شما افتاده... نمی خوامم بدونم. چون یه حسی بهم می گه که این جدایی طولانی مدت، وقتی حتی با وجود رزا هم به وصال ختم نشد، وقتی شهرزاد حاضر نشده تا الان به تو خبر بده، پس یه کدورت عمیق این وسط هست که باعث می شه حس من به یه کدوم از شما دوتا عوض بشه و من اینو نمی خوام. چون هر دوتونو دوست دارم...


دستانش از استرس و غم می لرزد. کف دستانش را به هم می ساید و سر پایین می اندازد...


-من نمی تونم شهرزاد جون رو یه آدم بد تصورش کنم. اصلا مگه می شه اون چشمای پر مهر و اون لبخندای لطیف مال یه آدم بد باشه؟ من واقعا ازش خوشم اومده... دوستش دارم... مامان چندبار خیلی محدود دیدتش اما یه بند ازش تعریف میکنه! داداش همچین دختری رو چطور تونستی رها کنی؟ چطور ولش کردی؟ مگه می شه آدم عاشق همچین زنی نشه؟ چی کم داشت مگه؟


محمد با صورتی سرخ شده جلو می کشد و سرش را در دستانش می گیرد! مسخره بودند این حرف ها!


در صورتی که تمام این چند سال او فکر می کرد که شهرزاد با خانواده او بُر نمی خورد. که نمی تواند هم صحبت خوبی برای خواهر و مادرش باشد چون از دو دنیای متفاوتی هستند!


اما حالا می دید که اگر قلب ها به هم نزدیک باشند دنیا برای همه یکیست!


اخم هایش در هم رفته و محدثه حال دگرگون شده ی برادرش را می بیند اما نمی تواند سکوت کند. مقابلش زانو می زند...


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
#پارت۴۲۰


-داداش من اشتباه خوندم نگاهتو بهش یا واقعا توام دوسش داری؟ بابام حتی فهمیده... به مامان گفته محمد خودشو باخته! یه طوری نگاهش می کنی که از دورم برق چشمات، چشمو می زنه!


محمد تلخ خندی می زند... انقدر دستش رو بوده؟ انقدر که همه بدانند؟ خودش هم می داند؟ می داند و با دیگری قرار و مدار می گذارد؟ قلب او را زیر پایش له می کند و پشت سرش می گذارد؟


خدا به سر دشمنش هم نیاورد حال آن شبش را! وقتی مجبور بود مقابل دخترش خودداری کند در حالی که قلبش داشت منفجر می شد!


-برو بخواب محدثه... مهم نیست من چه حسی دارم!


دستش را کلافه روی ریش هایش می کشد و ادامه میدهد:


-اشتباه نخوندی نگاهمو... اشتباه نکردی که یکی اینجا بد خراب کرده و اون منم! به همین خاطرم شهرزاد محاله به من شانس دوباره بده!


می گوید اما زبانش را می گزد! خدا نکند که اینطور شود. اما نمی خواهد که خواهرش به این رابطه امیدوار باشد و افکارش را، امیدو واهی اش را با پدر و مادرش هم در میان بگذارد!


-از کجا می دونی؟ مگه ازش پرسیدی؟ مگه تلاش کردی براش؟ مستقیم بهش ابراز علاقه کردی؟ کارایی که زنا دوست دارن مردشون براشون انجام بده! بهش محبت کنی، براش وقت بذاری، براش هدیه بخری، به شام دعوتش کنی... چه می دونم...

مردد به محدثه نگاه می کند. چشمان خواهرش از امید می درخشد و این حالش را خوب می کند.


دلش می خواهد سفره ی دلش را برای این خواهر کوچکترش باز کند شاید ذهنش بازتر می شد. شاید غمش سبک تر می شد...


-نکردم... اصلا فکرشم به ذهنم خطور نکرد... چون اگه به اون باشه حاضره تا آخر عمرشم منو نبینه! به خاطر رزا داره منو تحمل می کنه. به خاطر رزا هرکاری می کنه! رزا همه ی دنیاشه!


-شاید به خاطر رزا حاضر شه بهت برگرده... ها؟


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
🌙به نام خدایی که
🌟مهر او قوت قلب ما💖
🌙و یاد او راحتی روح ماست
🌟آباد آن زبان که بر آن ذکر اوست
🌙آزاد آن کس که وی دربند اوست

🌟بسم الله الرحمن الرحیم🌟
🌙الهی به امیدتو🌙


@kadbanoiranii
#بیسکوییت


۲ لیوان و نیم ارد الک شده
۱ لیوان نشاسته
کره نرم شده ۳۲۵ گرم
پودر قند یا پودر شکر ۱ لیوان
هل و وانیل به مقدار لازم
تخم مرغ دو عدد
۱ پنس نمک
همه مواد کم کم اضاف میکنیم و اخرین مرحله تخم مرغ اضاف میکنیم
و نیم ساعت در یخچال استراحت میدیم
و با وردنه خمیر پهن میکنیم قالب میزنیم
و سینی فر‌کاغذ روغنی میندازیم و خمیرها قالب میزنیم و میچینیم داخل سینی و میگذاریم داخل فر
بعد از خنک شدن بیسکوییت ها
مربا تمشک کشیدم یک سمت بیسکوییت و یکی دیگه باز گذاشتم روش


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی

#قارچ_وپیاز_پفکی

مواد لازم:

مایه خمیر: ۱ق.م سرخالی
شکر: ۱ق.م سرخالی
آب ولرم:نصف استکان
ماءالشعیر کلاسیک:نصف لیوان
تخم مرغ: ۱عدد
زعفران دم کرده: ۲ق.غ
آردسفید: ۶ق.غ سرپر
بکینگ پودر : ۱ق.چ سرپر
نشاسته ذرت: ۱ق.غ سرپر
نمک،فلفل سیاه،آویشن و پودرسیر به مقدار لازم
قارچ،پیاز و روغن سرخ کردنی


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی

#تزیین_فینگرفود


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی

#چای_مخصوص_سرماخوردگی


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی

#بلالیط_جنوبی

پارت اول

ورمیشل -----> ۱ بسته
شکر ----> ۱ پیمانه
کره ----> ۵ ق غ خ
روغن مایع ----> ۵ ق غ خ
زعفران ----> ۴ ق غ خ
هل ----> ۱ ق غ خ
نمک ----> ۱/۴ ق چ خ


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی

#بلالیط_جنوبی

پارت دوم


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
#ساندویچ_حلومی (پنیر کبابی)

در ابتدا پنير را مكعبي برش ميزنيم و در دو سه ق غ روغن تفت ميدهيم تا اطراف پنيرطلايي بشه بعد پنيرها را از تابه خارج كرده و در همون تابه دو سه حبه پوره سير را در روغن تفت داده كه عطر سير بلند بشه بعد دو عدد گوجه فرنگي خرد شده را به همراه يك عدد فلفل قلمي تند(در صورت تمايل)اضافه ميكنيم بعد ادويجات كه شامل فلفل سياه،نمك،پاپريكا و اوريگانو هست كمي كه مواد تفت خورد فلفل دلمه اي خرد شده را اضافه ميكنيم كه من از چند رنگ استفاده كردم شما ميتونين فقط از سبز استفاده كنين كمي كه فلفل هم تفت خورد در آخر پنيرهاي سرخ شده را اضافه ميكنيم و كمي بعد آماده سرو هست اين ساندويج ها بهتره گرم سرو بشه چون پنير بعد ازسر شدن كمي سفت ميشه
بجاي اوروگانو ميتونين از زعتر يا آويشن استفاده كنين اگه در دسترس نداشتين
اين مقدار مواد براي يه بسته دويست گرمي پنير حلوم يا كبابي هست.
من فقط كاهو در نان گذاشتم شما ميتونين با مايونز و پنير خامه اي يا با هر سس ديگري سرو كنين


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی

#ژله_ویترینی

مواد لازم :

ژله آلوئه ورا ۲بسته ونیم
ژله موز یا هر رنگ ژله ی دیگه ای ۲بسته
شیر سه چهارم پیمانه
میوه(کیوی ۱عدد،توت فرنگی ۳عدد،پرتقال ۱عدد کوچک)

پارت اول


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی

#ژله_ویترینی


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی

#ژله_ویترینی


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی

#ژله_ویترینی


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی

#تیز_کردن_قیچی و رنده به این روش


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی

#ترفند_جالب_برش_هندوانه



رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
#پارت۴۱۶


یوسف پای پدرش را چسبیده بود و رها نمی کرد. چشمانش او را به یاد رزا می اندازد. دلتنگ دخترکش می شود. غم به دلش نیش می زند. چه می شد اگر دخترش و شهرزاد هم حالا اینجا بودند؟


-بیا ببینمت عمو جون...


روی ران پایش ضربه می زند تا نشان دهد می خواهد او را در آغوش بگیرد. دوستش داشت اما پسرک بیش از حد وابسته ی پدرش بود.


-برو بابایی... برو عمو رو بوس کن...


پسرک ترسیده سرش را تکان می دهد و محسن می خواهد باز اصرار کند اما محمد با لبخند رو به یوسف می گوید:


-اذیتش نکنید. عیب نداره بذار راحت باشه. هروقت خودش دوست داشته باشه میاد مگه نه عزیزم؟

-عمو دوستت داره پسر قشنگم...

منیر خانوم بود که رو به یوسف گفت و یوسف با تردید به محمد نگاه می کرد و بعد زبان باز کرد:


-عمو؟ تو با چشمات آدمالو می خولی؟


مردد پرسید و بعد انگار که خودش هم پشیمان شده باشد بیشتر به محسن چسبید. محسن معذب شده دستش را به موهای کوتاه شده ی پسرش کشید و گفت:

-این چه حرفیه پسرم؟ عمو دوستت داره! ببخش داداش... این کارتونایی که می بینن ذهنشونو به هم می ریزه...


-کالتون ندیدم... مامان دفت عموت داشت با چشاش منو می خولد!


به یکباره محسن به سرفه می افتد و چنان سرفه می زند که هر آن انگار روح از تنش می رود.


یلدا با صورتی گر گرفته چادرش را روی صورتش می کشد و می چرخد تا پشت کمر همسرش بکوبد. محمد سر پایین می اندازد و نگاهش را از آن ها می گیرد!


تربیت و ذات آدم ها بود که رفتار و گفتارشان را شکل می داد و این زن گستاخ و بی نزاکت همسر برادرش بود و متاسفانه باید تحملشان می کرد. کار از کار گذشته بود!


به خاطر برادرش نگاه گرفت تا معذبشان نکند. طوری رفتار کرد که انگار اصلا چیزی نشنیده است!


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪