🌸✨بــنـــام آنــکـــه
💠✨جان را فطرت آموخت
🌸✨چراغ دل بنور جان برافروخت

🌸✨زفــضــلــش
💠✨هر دو عالم گشت روشن
🌸✨زفیضش خاک آدم گشت گلشن

🌸✨بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
💠✨الـــهــی بــه امــیــد تـــو...

‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎ ‌‌‎
@kadbanoiranii
‎‌‌‎‌

آهنگ جدید" #راغب"

به نام " #چشم بندی "

یک فنجان موسیقی تقدیم نگاهتون

@kadbanoiranii

🔴 #فیلم_آموزشی

#سس_مرغ_مجلسی


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪

🔴 #فیلم_آموزشی

#رشته_پلو_با_گوشت_قلقلی


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪

🔴 #فیلم_آموزشی

#ژله_عمودی



رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪

🔴 #فیلم_آموزشی

#گز_آردی

🔴 #فيلم_آموزشي


#خوراک_زبان


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪

🔴 #فیلم_آموزشی

#فر_چیپس


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪

🔴 #فیلم_آموزشی

#زیتون_پرورده


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪

🔴 #فیلم_آموزشی

#برگر_افغانی


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪

🔴 #فیلم_آموزشی

#بورک_ترکیه_ای


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪

🔴#فیلم_آموزشی

#دسر_دالگونا_فوری_و دوسوته


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪

🔴#فیلم_آموزشی

#شات_زنجبیل_ضد_سرما_خوردگی

🔴قبل ازمصرف با پزشک مشورت کنید

مواد لازم:
۳۰ گرم زنجبیل تازه
۳ عدد لیموترش
۲ عدد سیب
۲ لیوان آب
این مقدار ۱۰ بطری ۵۰ میلی میده برای ده روز

زنجبیل فشار خون رو کمی پایین میاره. کسایی که وارفارین آسپرین و داروهای دیابت مصرف میکنن یا هرنوع مشکل قلبی یا گوارشی دارند برای مصرف زنجبیل احتیاط کنند و با پزشک مشورت کنند برای کسایی که هیچ بیماری ای ندارند و حساسیت ندارند تا روزی دو قاشق چایخوری (۳ تا ۴ گرم ) زنجبیل هیچ مشکلی نداره. چرا باید زنجبیل رو از شب قبل خیس کنیم؟ موقع چیدن زنجبیل و کلا گیاهان ریشه ای ، موادی بهشون اسپری میکنن  تا رشدشون متوقف بشه و جوانه نزنه طبق تحقیقات جدید این مواد ممکنه سرطانزا باشن که با اینکار یعنی خیسوندن و پوست گرفتن کامل خارج میشه. ۵-۷ روز توی بطری یا شیشه دربسته داخل یخچال تازه می مونه


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است

🔴 #فیلم_آموزشی

#خورشت_عناب تا حالا خوردی‼️

هم خوشمزس هم پر خاصیت و بسیار مقوی🥰
.
.
عناب
مرغ
پیاز
زردچوبه_پودر زعفران_نمک
رب انار
رب گوجه
لپه


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪

🔴 #فیلم_آموزشی

#دارک_چاکلت

مواد لازم:

شیر ولرم ٣/۴ پیمانه
سرکه سفید ١ ق غذاخوری
باهم ترکیب کنید کنار بذارید تا قشنگ بریده بشه.

_آرد سفید ١/۵ پیمانه
_پودر کاکائو ٣/۴ پیمانه
_جوش شیرین ١/٢ قاشق غذاخوری
_بیکینگ پودر ٣/۴ قاشق چایخوری
_نمک نوک قاشق چایخوری

باهم سه مرتبه الک کنید بعد بهش

_شکر ١/۵ پیمانه
_روغن مایع ١/٢ پیمانه
_آب گرم ٣/۴ پیمانه
_باترمیلک یا همون شیر بریده شده
_تخم مرغ ٢ عدد
_وانیل ١/٢ قاشق چایخوری

پارت اول


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪

#پارت۲۳۱
#

در آغوشم می گیرمش و رو به مامان می گویم:

-مطمئنی نمی خوای بیای مامان؟

-نه مامان... می دونی که زانوم اذیتم می کنه... میام تا یه هفته اذیتم می کنه. قربونتون برم من که مادر و دختر ست کردین انقدر دلبر شدین... مراقب هم باشین.

پارسال زمستان روی برف ها لیز خورده بود و آنقدر بد بود که خدا رحم کرده فقط زانویش شکسته بود. خدا او را دوباره به من داده بود.

داخل زانویش پلاتین گذاشته بودند و تا مدت ها نمی توانست از جایش بلند شود حتی...

خدا هیچکس را بی کس نکند. بدترین روزها را از سر گذراندیم.

-باشه قربونت... رزا ماپری بوس کن بریم...

از مامان خداحافظی می کنیم و بالاخره از خانه بیرون می زنیم. کمی زود بود، امیدوارم بودم که محمد و نریمان خیلی منتظرمان نگذارند.

از ساختمان که خارج می شوم چشم می گردانم تا ماشینی که مهشید گرفته بود را پیدا کنیم که چشمم به ماشین محمد و بعد هم خودش که در حال پیاده شدن بود می افتد.

یکه خورده به سمت مهشید برمیگردم و او خیلی زود منظور نگاهم را می گیرد که یک دستش را روی سینه اش می گذارد و می گوید:

-به روح مامانم من خبر ندارم... ببین اونهاش آژانس خبر کردم...

پلک هایم را محکم روی هم می فشارم و سر پایین می اندازم و رزا متوجه حضور محمد می شود و بلند می گوید:

-بابایی!

مهشید به سمت راننده می رود تا احتمالا او را راهی کند. رزا دستانش را به سمت او میکشد و او بلافاصله از آغوشم بیرونش می کشد و می گوید:

-عمر بابا... دورت بگردم... مامان کمرش درد می گیره دخترم...

سپس رو به من می کند و با عتاب ضعیفی می گوید:

-برای چی بغلش می کنی؟


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪

#پارت۲۳۲
#

باید به او توضیح می دادم چرا دختر خودم را بغل می کنم؟

با چشمانم آتش به سمتش پرتاب می کنم اما انگار گیرایی خیلی ضعیفی دارد که به جای عقب کشیدن گوشه ی لبش به سمت بالا کشیده می شود و همانطور که چشمانش رو به من است بوسه ای رو گونه ی رزا می کارد و من نمی دانم چه اتفاقی در دل بی صاحبم می افتد که کرور کرور آتش به گونه هایم سرریز می شود.

نگاه نمی گیرم و بدون اینکه به روی خودم بیاورم که چقدر حالم دگرگون شده می گویم:

-یادم نمیاد گفته باشی قراره بیای دنبالمون و منم موافقت کرده باشم؟

-درسته منم یادم نمیاد چنین چیزی... مهشید خانوم بفرمایید سرپا نایستین...

رزا را همچون پر، درون یک دستش گرفته و با دست به سمت در عقب ماشین اشاره می کند و خودش از آن سمت در دیگر را باز می کند و رزا پشت صندلی شاگرد قرار می دهد و کمربندش را می بندد.

یک بالشتک کوچک صورتی روی کمر بند قرار داشت که بار قبل ندیده بودمش.

بالشتک زیر گونه ی رزا قرار می گیرد و نمی دانم رزا چه می گوید که محمد به آن اشاره می کند و بعد رزا سرش را روی بالشتک قرا می دهد و او هم باز لپ های دخترم را می بوسد.

و من هنوز از جایم تکان نخورده بودم. میخ در جایم ایستاده بودم این صحنه بی نهایت زیبا و آرامش بخش را دوست نداشتم بر هم بزنم.

به خاطر اینکه لبه ی کمربند صورتش را آزار ندهد رفته بود این را خریده بود. دخترم را دوست داشت. نگاه ها و رفتارش این را فریاد می زد.

در عقب را می بندد و مهشید هم کنار رزا جای می گیرد. از همان فاصله نگاهم می کند و نگاهش که روی تیپم می افتد اخم در هم می کشد و دست به سمت در می برد و در را برایم باز می کند.

دندان روی هم می سایم و قدم های سنگین شده ام را به سمت ماشین بر میدارم.


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪

#پارت۲۳۳


عقب می کشد تا سوار شوم اما من دستم را روی در می گذارم می بندمش. پشت به ماشین می کنم تا چهره ام در دید رزا و مهشید نباشد.

اخم در هم کشیده و رنگش سرخ شده و نگاهش را بی هدف در طول خیابان می گرداند.

و دری که او برایم باز کرده باشد حتی اگر به سمت بهشت برین هم باشد من بدون تردیدی می بندمش!

-محمد منو نگاه کن؟

نگاهش به سمتم بر می گردد و من امانش نمی دهم... انگشتم را روی سینه ام می کوبم و با جدیت تمام می غرم:

-من...؟ عزیز تو نیستم! رفت و آمد من به تو مربوط نمی شه! کمرم شکست، خوردم زمین، افتادم تو چاه، ماشین زیرم گرفت مُردم، تو لاشه مو از زمین جمع نکن! واسه من در ماشین باز نکن، هیچ کاری نکن!

نفس بریده یا حبسش کرده را نمی دانم. دست لرزانش که به سمت سینه اش می رود به من مربوط نمی شود. فقط این خنجری که در قلب فرو برده را نچرخاند!

گندابی که در سر من درست کرده را هم نزند! به دنبال خاکستر آن عشق هم نگردد!

-من مادر رزام تو هم پدرش! می دونم که متاهلی و می دونم که راهمون از هم جداست. نیازی نیست که دوره کنیم اینو... من و تو می دونیم که ما تا تهش رفتیم و نرسیدیم. به هیچ عنوان دوست ندارم کسی حتی به اشتباه از رفتار تو چیزی رو که نباید برداشت کنه.

واضح به رفتار رفیق شفیقش هم اشاره کردم. خودم بلد بودم در دهان یاوه گو بکوبم اما محمد هم نباید گزک دست کسی می داد.

نگاهش روی زمین افتاده و من فکر نمی کنم حرف دیگری مانده باشد.

در ماشین را باز می کنم و روی صندلی جاگیر می شوم و تمرین نفس می کنم.

خیلی طول نمی کشد اما سوار می شود و ابتدا رو به رزا می کند


.رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪

#پارت۲۳۴
#

زیر چشمی می بینم که رنگش پریده است اما لبخند می زند و می گوید:

-خوبی بابایی جات راحته؟

این مدل پدر بودنش خوب است. اینکه هر مشکلی داشته باشد رزا را در آن دخیل نکند. این طور که هرچقدر من و او لحظات پیش دست به گریبان هم بودیم، رزا را از آن خارج می داند.

ماشین را به راه می اندازد و دیگر در طول راه هیچ کداممان صحبتی نکردیم. خیلی زود به شهربازی می رسیم و به نریمان در پارکینگ بر می خوریم.

رزا در آغوش محمد است و من به ناچار کنارش به راه می افتم. مهشید هم به محض پیاده شدن به سمت نریمان رفته بود.

وارد شهربازی می شویم و یک دم لبخند از لب های دخترم نمی افتد.

محمد با حوصله تمام وسایلی را که مناسب سنش بود سوارش کرد.

محمد و رزا در صف بلیت چرخ و فلک ایستاده بودند و من با مهشید و نریمان گوشه ای ایستاده بودیم و منتظرشان بودم.

و دقیقا همین لحظه دوباره به خودم اقرار کردم که چقدر ترکیب نامربوطی می ساختیم با هم... جای من پیش آن ها نبود.

دوست نداشتم کنار محمد بروم و تصمیم گرفتم برای اینکه مزاحم مرغ های عشق نشوم بروم و برای همه مان نوشیدنی سفارش بدهم.

صف طولانی بود و می دانستم حداقل تا ده دقیقه ی دیگر رزا و محمد برنمی گردند. حداقل اینطور سرم هم گرم می شد.

دستانم را در جیبم می برم و آرام آرام به سمت بوفه قدم بر می دارم. اینکه بخواهم سر یک قِران دوزار پول بلیت با محمد چانه بزنم را دوست ندارم. اما اینگونه می توانستم سهم خودم را از مخارج امشب بپردازم، به گونه ای که شایسته باشد.

زیر دین محمد بودن برای من خود خود آخرالزمان بود.

چهار تا نوشیدنی گرم و چهار تکه کیک تازه خانگی سفارش می دهم.

حضور شخصی را با فاصله ی خیلی نزدیک پشت سرم احساس می کنم.


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪

#پارت۲۳۵
#

برمیگردم و اخمی به سمتش روانه می کنم و بعد تا جایی که جا دارم به پیشخوان می چسبم.

سفارشاتم را درون یک سینی بزرگ تحویلم می دهند و من می خواهم قبل از اینکه با بیشرفی که پشتم بود دست به یقه شوم آن جا را ترک کنم.

کلافه نفسم را فوت می کنم و پول سفارشاتم را پرداخت می کنم و سینی را بر میدارم.

به محض اینکه می چرخم پسرک سرش را جلو می کشد تا حرفی بزند و من از کنار سرش محمد دوان دوان را می بینم که به سمت من می آید.

-تنها نیستی مثه که... رفیقاتم مث خودت جیگرن؟

فرصت نمی کنم پاسخش را بدهم وقتی محمد گردنش را از پشت می گیرد و کف زمین می خواباندش!

-چه زری زدی؟ چه زری زدی کره خر؟

-ول کن گردنمو بخدا نمی دونستم تنها نیست...
سینی را روی میز می گذارم و بدو بدو به سمتشان می روم و مدام صدایش می کنم تا شر را بخوابانم.

یقه اش را می کشم و بالاخره به کمک بقیه مردانی که دورمان بودند محمد را از روی تن آن پسر بلند می کنند.

پسرک دمش را روی کولش می گذارد و می رود. و من آنقدر ترسیده ام که حس می کردم جان از دست و پایم رفته است.

نریمان رزا به بغل در کنار مهشید با قدم های سراسیمه ای نزدیک می شوند. حدس اینکه چه اتفاقی افتاده با جمعیتی که دورمان بودند سخت نبود.

محمد دور خودش می چرخد و آبی را که از بوفه برایش آورده بودند را یه نفس سر می کشد.

-چیشد؟ دعوا شد؟

زبان من که انگار بند آمده بود و جوابی برای کنجکاوی هایشان نداشتم. نگاه لرزانم را به محمد بر میگردانم و او از شدت کلافگی پوفی می کشد و به ما نزدیک می شود.

-ول کردی تنهایی بیاد اینجا؟ نمی دونی همه جور آدمی اینجا هست؟

-خدا شاهده من نفهمیدم کی غیبش زد. کی رفتی آخه شما...

-آره دیگه منم بودم... استغفرلله...


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪

#حمید_هیراد

#یا_رب

یک جرعه موسیقی تقدیم نگاهتون

@kadbanoiranii