#آدمک_های_زنجبیلی
مواد لازم:
روغن برای چرب کردن مقداری
آرد 225 گرم
پودر زنجبیل 1 قاشق غذاخوری
پودر دارچین یک چهارم قاشق غذاخوری
جوش شیرین نصف قاشق غذاخوری
روغن مایع 4 قاشق غذاخوری
شکر نرم 115 گرم
عسل 3 قاشق غذاخوری
شیر 2 قاشق غذاخوری
اسمارتیز جهت تزئین
کره یک قالب
دستور :
آرد الک شده، جوش شیرین، کره، شکر و عسل را داخل یک قابلمه بریزید و روی شعله ملایم گرم کنید تا کره آب شود سپس از روی شعله بردارید و آرد و شیر پودر دارچین و پودر زنجبیل را به آن افزوده و هم بزنید تا مخلوط خمیری شکلی آماده شود.
یک تکه از خمیر را جدا کنید و آن را با وردنه صاف کنید با قالب مرد و زن زنجبیلی درآورید و روی سینی فر که قبلاً چرب کرده اید بگذارید و تا تمام شدن خمیر قالب زدن را ادامه بدهید. دمای فر را روی 160 درجه سانتیگراد یا 325 درجه فارنهایت تنظیم کنید و آدمک ها را مدت 10 دقیقه داخل فر بگذارید
آدمک ها را تا وقتی گرم هستند از سینی جدا کنید شکلات آب شده به روش بن ماری را روی پای عروسک های زنجبیلی مرد بریزید تا شلوار درست شود و آنها را روی یک بشقاب دیگر بگذارید. با کاغذ روغنی قیف درست کنید و با شکلات آب شده روی دامن زن ها طرح کنگره (دالبر) بزنید و با اسمارتیزها برای شان دکمه درست کنید، با قیف شکلاتی برای آدمک ها چشم و دهان بکشید.
🍪 نکات قابل توجه
روش بن ماری : برای ذوب کردن شکلات قهوه ای یا سفید میتوان از ظرفی فلزی استفاده کرد و ظرف محتوی شکلات را روی ظرف دیگری که محتوی آب است قرار داد و ظرف آب را روی حرارت ملایم گذاشت. شکلات به تدریج شل میشود و باید با لیسک هم زد. این شکلات میتونه به جای چیپسی از شکلات تخته ای هم باشه. به این روش بن ماری میگویند.
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
مواد لازم:
روغن برای چرب کردن مقداری
آرد 225 گرم
پودر زنجبیل 1 قاشق غذاخوری
پودر دارچین یک چهارم قاشق غذاخوری
جوش شیرین نصف قاشق غذاخوری
روغن مایع 4 قاشق غذاخوری
شکر نرم 115 گرم
عسل 3 قاشق غذاخوری
شیر 2 قاشق غذاخوری
اسمارتیز جهت تزئین
کره یک قالب
دستور :
آرد الک شده، جوش شیرین، کره، شکر و عسل را داخل یک قابلمه بریزید و روی شعله ملایم گرم کنید تا کره آب شود سپس از روی شعله بردارید و آرد و شیر پودر دارچین و پودر زنجبیل را به آن افزوده و هم بزنید تا مخلوط خمیری شکلی آماده شود.
یک تکه از خمیر را جدا کنید و آن را با وردنه صاف کنید با قالب مرد و زن زنجبیلی درآورید و روی سینی فر که قبلاً چرب کرده اید بگذارید و تا تمام شدن خمیر قالب زدن را ادامه بدهید. دمای فر را روی 160 درجه سانتیگراد یا 325 درجه فارنهایت تنظیم کنید و آدمک ها را مدت 10 دقیقه داخل فر بگذارید
آدمک ها را تا وقتی گرم هستند از سینی جدا کنید شکلات آب شده به روش بن ماری را روی پای عروسک های زنجبیلی مرد بریزید تا شلوار درست شود و آنها را روی یک بشقاب دیگر بگذارید. با کاغذ روغنی قیف درست کنید و با شکلات آب شده روی دامن زن ها طرح کنگره (دالبر) بزنید و با اسمارتیزها برای شان دکمه درست کنید، با قیف شکلاتی برای آدمک ها چشم و دهان بکشید.
🍪 نکات قابل توجه
روش بن ماری : برای ذوب کردن شکلات قهوه ای یا سفید میتوان از ظرفی فلزی استفاده کرد و ظرف محتوی شکلات را روی ظرف دیگری که محتوی آب است قرار داد و ظرف آب را روی حرارت ملایم گذاشت. شکلات به تدریج شل میشود و باید با لیسک هم زد. این شکلات میتونه به جای چیپسی از شکلات تخته ای هم باشه. به این روش بن ماری میگویند.
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#شیرینی_لانه_زنبوری🍯
#ایرمیک_تاتلیسی
مواد لازم:
🍯ایرمیک ۳ لیوان
🍯کره نرم شده ۱۰۰ گرم
🍯آرد ۱ لیوان
🍯آب ۱ لیوان
🍯بکینگ پودر ۱ ق م
🍯وانیل نوک ق چ
برای شربت:
🍯 شکر ۲ لیوان
🍯آب ۲ لیوان
🍋لیمو ترش ۱ حلقه یا آب لیمو چند قطره
🍯زعفران دم کرده ۱ ق غ
طرز تهیه:
ابتدا برای شربت شکر وآب را مخلوط کرده ،حلقه لیمو رو اضافه کرده اجازه میدیم به جوش آید بعد زعفران را اضافه کرده ۸ دقیقه دیگر می جوشانیم واز روی حرارت برداشته
کنار میگذاریم تا کاملا خنک بشه
برای خمیر شیرینی، کره نرم شده را با ایرمیک خوب ورز میدیم بعد آرد رو اضافه کرده ومخلوط می کنیم وانیل و بکینگ پودر رو اضافه می کنیم سپس آب را کم کم اضافه وخوب ورز میدیم تا خمیرمون بدست بیاد تقریبا ۱ دقیقه ورز میدیم
این خمیر نیاز به استراحت نداره طبق فیلم به کمک وردنه باز کرده قالب میزنیم روی صفحه سیلکونی فشار داده فرم میدیم و روشونو میپو شونیم تا خشک نشن
سپس در روغن داغ پشت و رو سرخ می کنیم تا طلایی شوند بعد داخل شربت خنک قرار داده واجازه میدیم ۱ دقیقه داخل شربت بمونه بعد در آورده با پودر پسته سرو می کنیم.
@kadbanoiranii
#ایرمیک_تاتلیسی
مواد لازم:
🍯ایرمیک ۳ لیوان
🍯کره نرم شده ۱۰۰ گرم
🍯آرد ۱ لیوان
🍯آب ۱ لیوان
🍯بکینگ پودر ۱ ق م
🍯وانیل نوک ق چ
برای شربت:
🍯 شکر ۲ لیوان
🍯آب ۲ لیوان
🍋لیمو ترش ۱ حلقه یا آب لیمو چند قطره
🍯زعفران دم کرده ۱ ق غ
طرز تهیه:
ابتدا برای شربت شکر وآب را مخلوط کرده ،حلقه لیمو رو اضافه کرده اجازه میدیم به جوش آید بعد زعفران را اضافه کرده ۸ دقیقه دیگر می جوشانیم واز روی حرارت برداشته
کنار میگذاریم تا کاملا خنک بشه
برای خمیر شیرینی، کره نرم شده را با ایرمیک خوب ورز میدیم بعد آرد رو اضافه کرده ومخلوط می کنیم وانیل و بکینگ پودر رو اضافه می کنیم سپس آب را کم کم اضافه وخوب ورز میدیم تا خمیرمون بدست بیاد تقریبا ۱ دقیقه ورز میدیم
این خمیر نیاز به استراحت نداره طبق فیلم به کمک وردنه باز کرده قالب میزنیم روی صفحه سیلکونی فشار داده فرم میدیم و روشونو میپو شونیم تا خشک نشن
سپس در روغن داغ پشت و رو سرخ می کنیم تا طلایی شوند بعد داخل شربت خنک قرار داده واجازه میدیم ۱ دقیقه داخل شربت بمونه بعد در آورده با پودر پسته سرو می کنیم.
@kadbanoiranii
اول از همه بگم ببخشید تند صحبت کردم چون به خاطر حجم بالا پست لود نشد و مجبور شدم 🙏🌸
دوم اینکه آموزش به طور کامل داخل کلیپ هست حتما نکاتی که داخل کلیپ گفته و نوشته شده رو رعایت کنید
سوم اینکه اینم از کروسان دو رنگ شکلاتی بدون فر خیلی خوشمزه و راحت که بچه ها عاشقشن
#کروسان_شکلاتی_دورنگ_بدون_فر از خانم فریده بهادری
مواد لازم
خمیر مایه : ۲ ق غذاخوری
شکر : ۶ ق غ (که دو قاشق با خمیر مایه ترکیب میکنیم و مابقی رو با بقیه مواد)
تخم مرغ :۱ عدد
شیر : ۱ پیمانه
آب ولرم : ۱ پیمانه
کره :۵ق غ
پودر کاکائو : ۲ ق غ
آبجوش:۲-۳ق غذاخوری برای حل کردن پودر کاکائو
آرد سفید قنادی:۴ پیمانه
✅✅نکات
✅حتما به نکات داخل کلیپ توجه کنید.
✅فر از قبل گرم سده باشه با دمای ۱۸۰درجه به مدت ۳۵دقیقه قرار بدین.
✅فر دستساز هم از قبل گرم شده باشه (داخل هایلایت کامل فر دستساز رو توضیح دادم)به مدت ۴۰-۴۵دقیقه ،نیم ساعت اول در قابلمه رو برندارین.وقتی زیر کروسان طلایی شد برگردونید اون طرف دیگشم طلایی بشه.
✅برای داخل کروسان من از شکلات سکه ای استفاده کردم.
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
دوم اینکه آموزش به طور کامل داخل کلیپ هست حتما نکاتی که داخل کلیپ گفته و نوشته شده رو رعایت کنید
سوم اینکه اینم از کروسان دو رنگ شکلاتی بدون فر خیلی خوشمزه و راحت که بچه ها عاشقشن
#کروسان_شکلاتی_دورنگ_بدون_فر از خانم فریده بهادری
مواد لازم
خمیر مایه : ۲ ق غذاخوری
شکر : ۶ ق غ (که دو قاشق با خمیر مایه ترکیب میکنیم و مابقی رو با بقیه مواد)
تخم مرغ :۱ عدد
شیر : ۱ پیمانه
آب ولرم : ۱ پیمانه
کره :۵ق غ
پودر کاکائو : ۲ ق غ
آبجوش:۲-۳ق غذاخوری برای حل کردن پودر کاکائو
آرد سفید قنادی:۴ پیمانه
✅✅نکات
✅حتما به نکات داخل کلیپ توجه کنید.
✅فر از قبل گرم سده باشه با دمای ۱۸۰درجه به مدت ۳۵دقیقه قرار بدین.
✅فر دستساز هم از قبل گرم شده باشه (داخل هایلایت کامل فر دستساز رو توضیح دادم)به مدت ۴۰-۴۵دقیقه ،نیم ساعت اول در قابلمه رو برندارین.وقتی زیر کروسان طلایی شد برگردونید اون طرف دیگشم طلایی بشه.
✅برای داخل کروسان من از شکلات سکه ای استفاده کردم.
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی
#کروسان دو رنگ شکلاتی بدون فر
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
#کروسان دو رنگ شکلاتی بدون فر
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی
#کروسان شکلاتی دو رنگ بدون فر
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
#کروسان شکلاتی دو رنگ بدون فر
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزش
#کروسان شکلاتی دو رنگ بدون فر
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
#کروسان شکلاتی دو رنگ بدون فر
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی
#کیک_موکا
از این خوشرنگتر و خوشمزهتر میخای؟!
مواد لازم :
آرد ۱ و ۱/۳ پیمانه
شکر ۱ پیمانه
تخم مرغ ۶ عدد
بیکینگ پودر ۱ و ۱/۲ ق چ
پودر کاکائو ۲ ق غ
وانیل ۱/۲ ق چ
شیر داغ ۱/۴ پیمانه
قهوه فوری ۱/۲ ق غ
مواد سس :
قهوه فوری ۱ ق غ
خامه قنادی ۵۰ گرم
شکلات ۱ ق چ
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
#کیک_موکا
از این خوشرنگتر و خوشمزهتر میخای؟!
مواد لازم :
آرد ۱ و ۱/۳ پیمانه
شکر ۱ پیمانه
تخم مرغ ۶ عدد
بیکینگ پودر ۱ و ۱/۲ ق چ
پودر کاکائو ۲ ق غ
وانیل ۱/۲ ق چ
شیر داغ ۱/۴ پیمانه
قهوه فوری ۱/۲ ق غ
مواد سس :
قهوه فوری ۱ ق غ
خامه قنادی ۵۰ گرم
شکلات ۱ ق چ
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#کیک_اوکراینی
تخم مرغ ۳ عدد
شکر ۱۵۰ گرم
نمک کمی
شیر ۱۲۰ گرم
روغن مایع ۱۲۵ گرم
آرد ۲۵۰ گرم
نشاسته ذرت ۱ قاشق غذاخوری
بکینگ پودر ۱ قاشق چایخوری
پودرکاکائو ۳ قاشق غذاخوری +۳ قاشق غذاخوری شیر
وانیل کمی
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
تخم مرغ ۳ عدد
شکر ۱۵۰ گرم
نمک کمی
شیر ۱۲۰ گرم
روغن مایع ۱۲۵ گرم
آرد ۲۵۰ گرم
نشاسته ذرت ۱ قاشق غذاخوری
بکینگ پودر ۱ قاشق چایخوری
پودرکاکائو ۳ قاشق غذاخوری +۳ قاشق غذاخوری شیر
وانیل کمی
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی
#فرم_دهی_خامه_با_بستنی
بچه ها این برا خامه های پرچرب مثل گلرود که طعم خوبی نداره عالیه و طعمش رو عالی میکنه 🛑🛑
#فرم_دهی_خامه_با_بستنی
بچه ها این برا خامه های پرچرب مثل گلرود که طعم خوبی نداره عالیه و طعمش رو عالی میکنه 🛑🛑
.
#فرم_دهی_خامه_با_بستنی
.
این روش فقط برای خامه های پر چرب جواب میده مثل گلرود طلایی و نقره ای
اگر قراره برای کاور استفاده کنید به ازا هر ۷۰۰گ ،۹۰ گ بستنی بزنید.
بستنی باید ۵۰درصدش اب بشه.
اگر برای ماسوره زدنه هر ۷۰۰گ ،۱۲۰گ بستنی
توضیحات فیلم کامله
امیدوارم بدردتون بخوره
بستنی باعث سبک شدن طعم و بافت میشه.
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#فرم_دهی_خامه_با_بستنی
.
این روش فقط برای خامه های پر چرب جواب میده مثل گلرود طلایی و نقره ای
اگر قراره برای کاور استفاده کنید به ازا هر ۷۰۰گ ،۹۰ گ بستنی بزنید.
بستنی باید ۵۰درصدش اب بشه.
اگر برای ماسوره زدنه هر ۷۰۰گ ،۱۲۰گ بستنی
توضیحات فیلم کامله
امیدوارم بدردتون بخوره
بستنی باعث سبک شدن طعم و بافت میشه.
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی
#طرز_کار_با_ماسوره_رافل
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#طرز_کار_با_ماسوره_رافل
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#ترکیب_سبزی_قورمه_سبزی
از هر سبزی چقدر بریزیم ؟؟؟؟؟
فرض می کنیم شما می خواهید 2 کیلوگرم سبزی برای قورمه سبزی تهیه کنید.
800 گرم از این 2 کیلوگرم را تره، 700 تا 800 گرم را جعفری، 350 تا 450 گرم را گشنیز و نهایتاً فقط 50 تا 75 گرم را شنبلیله در نظر بگیرید. اگر این میزان را به درصد بیان کنیم 40 درصد از سبزی را تره، 35 درصد را جعفری، 18 تا 20 درصد را گشنیز و 5 تا 7 درصد را شنبلیله تشکیل می دهد.
البته می توان به این میزان بنابر دلخواه خودتان حدود نیم کیلو برگ چغندر یا اسفناج (بنا به فصل) اضافه کرد. (سبزی تان 2/5 کیلو گرم خواهد شد).
این درصد و حتی این ترکیبات در نواحی مختلف گاهی متفاوت است. به طور مثال در شمال کشور از یک نوع سبزی به نام "خلواش” نیز داخل سبزی قورمه استفاده می شود. یا گاهی کنار خلواش مقداری "چوچاق” نیز مخلوط می کنند.
در تبریز مقدار تره و اسفناج بیشتر از حد معمول است که باعث می شود کمی طعم خورش تندتر باشد و نیز مقداری نیز برگ "داش کلمی” (یا همان کلم سنگ سفید) داخل سبزی استفاده می شود و شنبلیله کلا از ترکیب حذف می شود
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
از هر سبزی چقدر بریزیم ؟؟؟؟؟
فرض می کنیم شما می خواهید 2 کیلوگرم سبزی برای قورمه سبزی تهیه کنید.
800 گرم از این 2 کیلوگرم را تره، 700 تا 800 گرم را جعفری، 350 تا 450 گرم را گشنیز و نهایتاً فقط 50 تا 75 گرم را شنبلیله در نظر بگیرید. اگر این میزان را به درصد بیان کنیم 40 درصد از سبزی را تره، 35 درصد را جعفری، 18 تا 20 درصد را گشنیز و 5 تا 7 درصد را شنبلیله تشکیل می دهد.
البته می توان به این میزان بنابر دلخواه خودتان حدود نیم کیلو برگ چغندر یا اسفناج (بنا به فصل) اضافه کرد. (سبزی تان 2/5 کیلو گرم خواهد شد).
این درصد و حتی این ترکیبات در نواحی مختلف گاهی متفاوت است. به طور مثال در شمال کشور از یک نوع سبزی به نام "خلواش” نیز داخل سبزی قورمه استفاده می شود. یا گاهی کنار خلواش مقداری "چوچاق” نیز مخلوط می کنند.
در تبریز مقدار تره و اسفناج بیشتر از حد معمول است که باعث می شود کمی طعم خورش تندتر باشد و نیز مقداری نیز برگ "داش کلمی” (یا همان کلم سنگ سفید) داخل سبزی استفاده می شود و شنبلیله کلا از ترکیب حذف می شود
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی
#قرمه_سبزی
#قورمه_سبزی_خانم_گلاور
با تمام نکات و فوت و فن ها ومقدار سبزی قرمه
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
#قرمه_سبزی
#قورمه_سبزی_خانم_گلاور
با تمام نکات و فوت و فن ها ومقدار سبزی قرمه
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
رمان #شعله_خاکستری
قسمت دویستویازدهم
تاثیر گذار بود . وقتی کسی تو را تایید میکند اعتماد به نفست را بالا میبرد ، در کنارش آرامی و
بهترین ساعات دنیا را میگذرانی . این بهترین ساعات میتونه چد ثانیه باشد با چند دقیقه ، همینکه
برای دقایقی نفست را با لذت بیرون
بدی خودش دنیایی ارزش دارد .
باید از او میپرسید رشته ی تحصیلیش چه بود! که مانند یک روانشناس با حرفایش به راحتی او را
آرام میکند.
با وارد شدنش به داخل ساختمان مینا گریه کنان به سمتش آمد . او را سریع کنار زد و وارد اتاق
شد .
شالش را روی سرش کشید . مینا در آستانه ی در ایستاده بود . چشمانش اشکی بود و لبانش
خندان .
بهار لبخندی زد ، مینا به سمتش رفت و خودش را در آغوشش انداخت و گفت :
- ببخشید بهار... نمیخواستم ناراحتت کنم ... زبونم از اختیارم خارج شد .
بهار آهی از ته دل کشید و او را از آغوشش دور کرد و به صورت خیسش دست کشید و با مهربانی
گفت :
- عیبی نداره گل دختر ... تموم کسایی که پشت سرم حرف میزنن روزی میفهمن چه قضاوت
ناعادلانه ای کردن .
نگاهش روی جای دستی که روی گونه ی چپش بود خشک شد . با بهت گفت :
- کی زده تو صورتت ؟!
مینا دستش را روی گونه اش گذاشت . با صدای آرامش گفت :
- حقم بود ... نباید تو ناراحتی خودم دل تو رو میشکستم . باید اینو میخوردم تا بفهمم هر حرفی
رو کجا بزنم .
- کار میثاقه ؟
با حرص به سمت در رفت که مینا دستش را کشید و گفت
گفتم که حقم بود ... اونم ناراحت تو شد ... تازه جلوی پسردایی خوش تیپیت نمیخوام داداشمو
دعوا کنی .
لبهایش را آویزان کرد . بهار لبخندی روی لبش نقش بست . این دو خواهر و برادر دو قلو در هر
حالی با تمام ناراحتیشان
باز هم هوای هم را داشتند .
با هم از اتاق خارج شدند . میثاق روبرویش ایستاد و گفت :
- خوبی بهار ؟
بهار ، مهربان نگاهش کرد و گفت :
- اگه تو داداش مهربونی باشی ...آره ، من خوبم ... راستی امروز قرار بود کیوان هم بیاد پس چرا
هنوز نیومده ؟
میثاق با شنیدن نام کیوان اخم هایش در هم شد و گفت :
- تلفن زد و گفت ؛ نمیتونه بیاد ... قرار شد من برای عمو بهرام و عمه اینا خرمالو ببرم ... تو
نمیخوای برگردی تهران ؟
بهار به سمت آشپزخانه رفت و با یک » نه « بحث را پایان داد.
بعد از صرف ناهار ، بهار و مینا ظرفها را شستند و بعد از خشک کردن ظرفهای شسته شده با
سینی چای به پذیرایی
برگشتند . بهار با نگاهش به دنبال دو پیرمرد دوست داشتنیش میگشت .
آرشام کنارش ایستاد . سینی را از دستش بیرون کشید . همان طور که به سینی نگاه میکرد گفت :
- خسته نباشی ... اگه دنبال اون دوتا برادرمیگردی ، با هم رفتند تو اتاق ، چرت نیمروزی بزنن .
برو بشین خسته شدی .
مینا پقی زد زیر خنده و رو به میثاق گفت :
- یاد بگیر میثاق ... آرشام خان فهمید بهار خسته شده اما اگر من جلوی تو از خستگی سَقَط شم
تو یه بار از این کارا نمیکنی
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
قسمت دویستویازدهم
تاثیر گذار بود . وقتی کسی تو را تایید میکند اعتماد به نفست را بالا میبرد ، در کنارش آرامی و
بهترین ساعات دنیا را میگذرانی . این بهترین ساعات میتونه چد ثانیه باشد با چند دقیقه ، همینکه
برای دقایقی نفست را با لذت بیرون
بدی خودش دنیایی ارزش دارد .
باید از او میپرسید رشته ی تحصیلیش چه بود! که مانند یک روانشناس با حرفایش به راحتی او را
آرام میکند.
با وارد شدنش به داخل ساختمان مینا گریه کنان به سمتش آمد . او را سریع کنار زد و وارد اتاق
شد .
شالش را روی سرش کشید . مینا در آستانه ی در ایستاده بود . چشمانش اشکی بود و لبانش
خندان .
بهار لبخندی زد ، مینا به سمتش رفت و خودش را در آغوشش انداخت و گفت :
- ببخشید بهار... نمیخواستم ناراحتت کنم ... زبونم از اختیارم خارج شد .
بهار آهی از ته دل کشید و او را از آغوشش دور کرد و به صورت خیسش دست کشید و با مهربانی
گفت :
- عیبی نداره گل دختر ... تموم کسایی که پشت سرم حرف میزنن روزی میفهمن چه قضاوت
ناعادلانه ای کردن .
نگاهش روی جای دستی که روی گونه ی چپش بود خشک شد . با بهت گفت :
- کی زده تو صورتت ؟!
مینا دستش را روی گونه اش گذاشت . با صدای آرامش گفت :
- حقم بود ... نباید تو ناراحتی خودم دل تو رو میشکستم . باید اینو میخوردم تا بفهمم هر حرفی
رو کجا بزنم .
- کار میثاقه ؟
با حرص به سمت در رفت که مینا دستش را کشید و گفت
گفتم که حقم بود ... اونم ناراحت تو شد ... تازه جلوی پسردایی خوش تیپیت نمیخوام داداشمو
دعوا کنی .
لبهایش را آویزان کرد . بهار لبخندی روی لبش نقش بست . این دو خواهر و برادر دو قلو در هر
حالی با تمام ناراحتیشان
باز هم هوای هم را داشتند .
با هم از اتاق خارج شدند . میثاق روبرویش ایستاد و گفت :
- خوبی بهار ؟
بهار ، مهربان نگاهش کرد و گفت :
- اگه تو داداش مهربونی باشی ...آره ، من خوبم ... راستی امروز قرار بود کیوان هم بیاد پس چرا
هنوز نیومده ؟
میثاق با شنیدن نام کیوان اخم هایش در هم شد و گفت :
- تلفن زد و گفت ؛ نمیتونه بیاد ... قرار شد من برای عمو بهرام و عمه اینا خرمالو ببرم ... تو
نمیخوای برگردی تهران ؟
بهار به سمت آشپزخانه رفت و با یک » نه « بحث را پایان داد.
بعد از صرف ناهار ، بهار و مینا ظرفها را شستند و بعد از خشک کردن ظرفهای شسته شده با
سینی چای به پذیرایی
برگشتند . بهار با نگاهش به دنبال دو پیرمرد دوست داشتنیش میگشت .
آرشام کنارش ایستاد . سینی را از دستش بیرون کشید . همان طور که به سینی نگاه میکرد گفت :
- خسته نباشی ... اگه دنبال اون دوتا برادرمیگردی ، با هم رفتند تو اتاق ، چرت نیمروزی بزنن .
برو بشین خسته شدی .
مینا پقی زد زیر خنده و رو به میثاق گفت :
- یاد بگیر میثاق ... آرشام خان فهمید بهار خسته شده اما اگر من جلوی تو از خستگی سَقَط شم
تو یه بار از این کارا نمیکنی
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
رمان #شعله_خاکستری
قسمت دویستودوازدهم
میثاق در حالی که از داخل سینی چای که روی میز قرار گرفته بود، لیوان چای را بر میداشت گفت :
- داداش با این کارات ما رو بیچاره نکن ... همه که مثل خودت مستقل بار نیومدن ... ازاین به بعد
این وروجک منو
ول نمیکنه .
آرشام خندید و گفت :
- خب تو هم کمی به فکر خواهرت باش ... باید از الان یاد بگیری تو کار خونه کمک کنی .
میثاق ابروهایش را به حالت تعجب بالا داد و گفت :
- عمراً... اینا وظیفه ی زن خونه ست .
آرشام با تعجب نگاهش کرد و گفت :
- واقعا وقتی تو خونه هستی کاری انجام نمیدی؟.... حوصله ت از بیکاری سر نمیره ؟!
میثاق خندید و گفت :
- نه ... چرا حوصلم سربره انقدر سرگرمی هست که نفهمم کی وقت خواب شده .
مینا با اخم گفت :
- بله بایدم سرت گرم باشه ... تلگرامو و اینستا گرامو . قبلا هم لاین و فیس بوک که بود در
کنارش سوزی ، زی زی ،
می می ..... هزار جوراسمهای اجق وجق دیگه هم هست که با حرفاشون و عکساشون ، آقا رو
سرگرم کنن .
بهار و آرشام از لحن با مزه ی مینا خندیدند . عزیز از اتاق کنار آشپزخانه بیرون آمد و دستش را
روی بینی گذاشت .
- هیس ... انگار خوابیدنا .
بهار برگشت و با دیدن عزیز گفت :
- از صدای خرو پفشون معلومه که دارن هفت پادشاه رو خواب میبینن ... شما نمیایی پیش ما
نه دخترم خسته شدم ... پاهام گِزگِز میکنه یکم دراز بکشم شاید آروم بگیره .
با رفتن عزیز داخل اتاق، میثاق گفت :
- آرشام خان اگه کاری ندارین بریم بیرون و آتیش درست کنیم و یه چای هیزمی هم بخوریم .
آرشام با اینکه فاصله ی سنی زیادی با او داشت اما از اخلاق و مرامش خوشش آمد و با نگاه
کردن به بهار گفت :
- اگه دختر عموت راضیه بریم .
بهار و مینا هم این دورهمی را غنیمت شمردند و با خوشحالی از روی مبل برخاستند . بهار به سمت
آشپزخانه رفت و بعد
از گشتن توی کابینتها، کتری مخصوص هیزم را پیدا کرد . کتری روحی که دورش ردی از سیاهی
های قبل باقی مانده بود .
آرشام در گوش میثاق پچ پچی کرد و با دیدن بهار لبخند زنان کتری و لیوانها را از دستش گرفت
و گفت :
- تو باقی وسایل رو با زیر انداز بیار .
مینا هم همراه بهار چای خشک و قند و زیر انداز را برداشت و به جمع دونفره ی پسرانه ی آنها
پیوستند .
میثاق در حال جمع آوری چوبهای خشک بود . مینا زیر گوش بهار به آرشام اشاره کرد که در حال
درست کردن جای اجاق
هیزمی بود وگفت :
- این پسرداییت خیلی باحاله ها ... چه جوری از دست دختر فرنگیا سالم در رفته !! ... نامزدی ،
چیزی نداره ؟
بهار نگاهی به چشمان شیطان مینا کرد و گفت :
- نه . تو خط این یکی نرو که میثاق زنده ت نمیذاره ؟
- چرا
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
قسمت دویستودوازدهم
میثاق در حالی که از داخل سینی چای که روی میز قرار گرفته بود، لیوان چای را بر میداشت گفت :
- داداش با این کارات ما رو بیچاره نکن ... همه که مثل خودت مستقل بار نیومدن ... ازاین به بعد
این وروجک منو
ول نمیکنه .
آرشام خندید و گفت :
- خب تو هم کمی به فکر خواهرت باش ... باید از الان یاد بگیری تو کار خونه کمک کنی .
میثاق ابروهایش را به حالت تعجب بالا داد و گفت :
- عمراً... اینا وظیفه ی زن خونه ست .
آرشام با تعجب نگاهش کرد و گفت :
- واقعا وقتی تو خونه هستی کاری انجام نمیدی؟.... حوصله ت از بیکاری سر نمیره ؟!
میثاق خندید و گفت :
- نه ... چرا حوصلم سربره انقدر سرگرمی هست که نفهمم کی وقت خواب شده .
مینا با اخم گفت :
- بله بایدم سرت گرم باشه ... تلگرامو و اینستا گرامو . قبلا هم لاین و فیس بوک که بود در
کنارش سوزی ، زی زی ،
می می ..... هزار جوراسمهای اجق وجق دیگه هم هست که با حرفاشون و عکساشون ، آقا رو
سرگرم کنن .
بهار و آرشام از لحن با مزه ی مینا خندیدند . عزیز از اتاق کنار آشپزخانه بیرون آمد و دستش را
روی بینی گذاشت .
- هیس ... انگار خوابیدنا .
بهار برگشت و با دیدن عزیز گفت :
- از صدای خرو پفشون معلومه که دارن هفت پادشاه رو خواب میبینن ... شما نمیایی پیش ما
نه دخترم خسته شدم ... پاهام گِزگِز میکنه یکم دراز بکشم شاید آروم بگیره .
با رفتن عزیز داخل اتاق، میثاق گفت :
- آرشام خان اگه کاری ندارین بریم بیرون و آتیش درست کنیم و یه چای هیزمی هم بخوریم .
آرشام با اینکه فاصله ی سنی زیادی با او داشت اما از اخلاق و مرامش خوشش آمد و با نگاه
کردن به بهار گفت :
- اگه دختر عموت راضیه بریم .
بهار و مینا هم این دورهمی را غنیمت شمردند و با خوشحالی از روی مبل برخاستند . بهار به سمت
آشپزخانه رفت و بعد
از گشتن توی کابینتها، کتری مخصوص هیزم را پیدا کرد . کتری روحی که دورش ردی از سیاهی
های قبل باقی مانده بود .
آرشام در گوش میثاق پچ پچی کرد و با دیدن بهار لبخند زنان کتری و لیوانها را از دستش گرفت
و گفت :
- تو باقی وسایل رو با زیر انداز بیار .
مینا هم همراه بهار چای خشک و قند و زیر انداز را برداشت و به جمع دونفره ی پسرانه ی آنها
پیوستند .
میثاق در حال جمع آوری چوبهای خشک بود . مینا زیر گوش بهار به آرشام اشاره کرد که در حال
درست کردن جای اجاق
هیزمی بود وگفت :
- این پسرداییت خیلی باحاله ها ... چه جوری از دست دختر فرنگیا سالم در رفته !! ... نامزدی ،
چیزی نداره ؟
بهار نگاهی به چشمان شیطان مینا کرد و گفت :
- نه . تو خط این یکی نرو که میثاق زنده ت نمیذاره ؟
- چرا
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
رمان #شعله_خاکستری
قسمت دویستوسیزدهم
وقتی بخاطر کیوان اینجوری رفتار کرده برای این یکی حتما قیامت میکنه ...
- خب تو پارتی من شو .
بهار با دقت به صورت مینا نگاه کرد و گفت :
- جدی میگی یا شوخیه ؟!!
- چیه نکنه خودت بهش .....
بهار با اخم گفت :
- نخیر ... من با هیچکس هیچ رابطه ی عاطفی ندارم . اگه میخواستی جواب سوالتو بگیری خودم
گفتم اگه واقعا میخواییش
خودت اقدام کن ... من واسطه نمیشم که فردا ، مادرت هزار حرف دیگه پشت سرم بزنه .
مینا از خشم بهار ،فهمید ناراحت شده ، دست روی دستش گذاشت و گفت :
- هیس ... چته بهار ... یه شوخی دخترونه بود ... چرا انقدر بی جنبه شدی ؟... همچینم تحفه
نیست این آقا زادتون .
انقدر خودشو میگیره با یه من عسلم نمیشه خوردش ... ارزونی فامیلش و زن آینده ش .
با خنده ی آخری که سر داد حال بهار نرمال شد و آرام گرفت . روی همه ی حرفها حساس شده
بود . مدام در سرش
کلمات و جمالتی که میشنید رژه میرفت . دنبال منظور و مقصود گوینده میگشت . هرچند حرف دو
پهلوی مینا هر
کس دیگری هم بود ، به فکر وا میداشت .
زیرانداز را با فاصله ی زیادی از ساختمان پهن کرده بودند که حال و هوای پیک نیک داشته باشد .
آتش بپا شد و کتری
روی آجرهایی که دور آتش گذاشته شده بود قرار گرفت . میثاق به سمت ساختمان رفت و بعد از
ساعاتی با گیتار بهار برگشت
بهار با اخم به میثاق نگاه کرد وگفت :
- چرا اینو آوردی ؟...تو این هوای سرد انگشتام حس نداره .
میثاق خودش را روی زیرانداز رها کرد و ابرویش را بالا داد و گفت :
- هر وقت چای خوردی و گرم شدی برامون بزن و بخون ... دلمون تنگ صداته، دخترعمو ...
میدونی از عید تا به حال دیگه نخوندی؟... ناز کنی من میدونم و تو .
فکر بهار به عید پر کشید و یاد حرف آرمیتا افتاد ... اینکه برادرش با صدای او تحت تاثیر قرار
گرفته بود . نچی کرد و از
جایش برخاست و گفت :
- من میخوام برم بخوابم ... حال خوندن هم ندارم .
میان غرغر و اخم مینا و میثاق به سمت ساختمان رفت . آرشام به دنبالش روان شد و صدایش
کرد .
پاسخی نداد و به راهش ادامه داد . نزدیک ایوان که شد ، آرشام روبرویش ایستاد و با دست مانع
حرکتش شد .
نگاهش پر از شراره هاش خشم بود . توقع چنین خشمی را نداشت . با تکان دادن سر پرسید
»چیه ؟«
- این کارا یعنی چی ؟ فقط من برات نامحرمم ؟ هنوز انقدر منو جزو فامیلت قبول نداری که ........
- حرف ، حرفِ فامیل بودن و نبودن نیست ... نمیتونم بخونم . آمادگیشو ندارم .
آرشام با حرص چنگی به موهایش کشید . سرش را به چپ و راست حرکت داد . پوفی کرد و
گفت :
- میدونم برای پدربزرگات هرروز وقتی من نیستم میخونی . میدونم مشکلت منم . فقط بگو چرا ؟
بهار نمیدانست چه جوابی دهد . اما حس خوبی نداشت در حضور او بخواند . بیشتر از اینکه
میدانست حس او به صدایش
با بقیه فرق دارد ، اورا معذب میکرد . سرش را تکان داد وگفت
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
قسمت دویستوسیزدهم
وقتی بخاطر کیوان اینجوری رفتار کرده برای این یکی حتما قیامت میکنه ...
- خب تو پارتی من شو .
بهار با دقت به صورت مینا نگاه کرد و گفت :
- جدی میگی یا شوخیه ؟!!
- چیه نکنه خودت بهش .....
بهار با اخم گفت :
- نخیر ... من با هیچکس هیچ رابطه ی عاطفی ندارم . اگه میخواستی جواب سوالتو بگیری خودم
گفتم اگه واقعا میخواییش
خودت اقدام کن ... من واسطه نمیشم که فردا ، مادرت هزار حرف دیگه پشت سرم بزنه .
مینا از خشم بهار ،فهمید ناراحت شده ، دست روی دستش گذاشت و گفت :
- هیس ... چته بهار ... یه شوخی دخترونه بود ... چرا انقدر بی جنبه شدی ؟... همچینم تحفه
نیست این آقا زادتون .
انقدر خودشو میگیره با یه من عسلم نمیشه خوردش ... ارزونی فامیلش و زن آینده ش .
با خنده ی آخری که سر داد حال بهار نرمال شد و آرام گرفت . روی همه ی حرفها حساس شده
بود . مدام در سرش
کلمات و جمالتی که میشنید رژه میرفت . دنبال منظور و مقصود گوینده میگشت . هرچند حرف دو
پهلوی مینا هر
کس دیگری هم بود ، به فکر وا میداشت .
زیرانداز را با فاصله ی زیادی از ساختمان پهن کرده بودند که حال و هوای پیک نیک داشته باشد .
آتش بپا شد و کتری
روی آجرهایی که دور آتش گذاشته شده بود قرار گرفت . میثاق به سمت ساختمان رفت و بعد از
ساعاتی با گیتار بهار برگشت
بهار با اخم به میثاق نگاه کرد وگفت :
- چرا اینو آوردی ؟...تو این هوای سرد انگشتام حس نداره .
میثاق خودش را روی زیرانداز رها کرد و ابرویش را بالا داد و گفت :
- هر وقت چای خوردی و گرم شدی برامون بزن و بخون ... دلمون تنگ صداته، دخترعمو ...
میدونی از عید تا به حال دیگه نخوندی؟... ناز کنی من میدونم و تو .
فکر بهار به عید پر کشید و یاد حرف آرمیتا افتاد ... اینکه برادرش با صدای او تحت تاثیر قرار
گرفته بود . نچی کرد و از
جایش برخاست و گفت :
- من میخوام برم بخوابم ... حال خوندن هم ندارم .
میان غرغر و اخم مینا و میثاق به سمت ساختمان رفت . آرشام به دنبالش روان شد و صدایش
کرد .
پاسخی نداد و به راهش ادامه داد . نزدیک ایوان که شد ، آرشام روبرویش ایستاد و با دست مانع
حرکتش شد .
نگاهش پر از شراره هاش خشم بود . توقع چنین خشمی را نداشت . با تکان دادن سر پرسید
»چیه ؟«
- این کارا یعنی چی ؟ فقط من برات نامحرمم ؟ هنوز انقدر منو جزو فامیلت قبول نداری که ........
- حرف ، حرفِ فامیل بودن و نبودن نیست ... نمیتونم بخونم . آمادگیشو ندارم .
آرشام با حرص چنگی به موهایش کشید . سرش را به چپ و راست حرکت داد . پوفی کرد و
گفت :
- میدونم برای پدربزرگات هرروز وقتی من نیستم میخونی . میدونم مشکلت منم . فقط بگو چرا ؟
بهار نمیدانست چه جوابی دهد . اما حس خوبی نداشت در حضور او بخواند . بیشتر از اینکه
میدانست حس او به صدایش
با بقیه فرق دارد ، اورا معذب میکرد . سرش را تکان داد وگفت
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
رمان #شعله_خاکستری
قسمت دویستوچهاردهم
من مشکلی با تو ندارم ، اما راحت نیستم ... همین .
از کنارش گذشت و وارد ساختمان شد . برای اینکه دیگر با او روبرو نشود به اتاقی که عزیز رفته
بود ، وارد شد .
بالش و پتویی از روی رختخوابهای کمد دیواری برداشت و کنار عزیز دراز کشید . نوعی هراس ،
در برابر واکنش فامیل، در جانش رخنه کرده بود . از اینکه هر حرکت و رفتارش مورد قضاوت قرار
گیرد یا اینکه ذره بین به دست ، اعمال او را زیر نظر بگیرند، آزارش میداد .
خودش که همیشه سرش در کار خودش بود ، نمیدانست چرا دیگران انقدر سر در کار او داشتند .
حرفهای مینا برایش
یک نوع زیر زبان کشی بود . هر چند به او خرده نمی گرفت . اما دلش میگرفت وقتی اینگونه
حرفش سر زبانها بود .
آش نخورده و دهان سوخته شده بود .
آهی کشید و فکر های در همش را کنار گذاشت . هندزفریش را در گوش گذاشت تا با گوش دادن
آهنگ دلخواهش
آرامش از دست رفته اش را باز یابد .
**
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
قسمت دویستوچهاردهم
من مشکلی با تو ندارم ، اما راحت نیستم ... همین .
از کنارش گذشت و وارد ساختمان شد . برای اینکه دیگر با او روبرو نشود به اتاقی که عزیز رفته
بود ، وارد شد .
بالش و پتویی از روی رختخوابهای کمد دیواری برداشت و کنار عزیز دراز کشید . نوعی هراس ،
در برابر واکنش فامیل، در جانش رخنه کرده بود . از اینکه هر حرکت و رفتارش مورد قضاوت قرار
گیرد یا اینکه ذره بین به دست ، اعمال او را زیر نظر بگیرند، آزارش میداد .
خودش که همیشه سرش در کار خودش بود ، نمیدانست چرا دیگران انقدر سر در کار او داشتند .
حرفهای مینا برایش
یک نوع زیر زبان کشی بود . هر چند به او خرده نمی گرفت . اما دلش میگرفت وقتی اینگونه
حرفش سر زبانها بود .
آش نخورده و دهان سوخته شده بود .
آهی کشید و فکر های در همش را کنار گذاشت . هندزفریش را در گوش گذاشت تا با گوش دادن
آهنگ دلخواهش
آرامش از دست رفته اش را باز یابد .
**
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
رمان #شعله_خاکستری
قسمت دویستوچهاردهم
.
**
نگاهش به درختان بی برگ و بار باغ ، خشک شده بود . جامش را در دست چرخاند و از کنار
شومینه برخاست .
به پنجره ی قدی نزدیک شد . دانه های ریز برف شروع به باریدن کرده بود . زمین به رنگ
خاکستری در آمده بود .
چشم به خون نشسته اش را روی هم فشرد . نفسش را همراه با آهی بیرون فرستاد . صدایش را
میشنید و مانند پتک در سرش کوبیده میشد
قلبش مانند پرنده ای اسیر خودش را به میله های زندانش میکوبید . نزدیکش بود اما فاصله ای به
اندازه ی یک کوه
بینشان بود . دردی که در قلبش میپیچید نشان از بیقراری آن چند روزش بود .
چند روزی بود ، بهار از او فاصله میگرفت . قهری که خودش آغازگرش بود . از اینکه در برابرش
این همه درمانده بود ، از خودش عصبانی و خشمگین بود . او مردی نبود این همه ناز بکشد و
خریدار نداشته باشد .
صدای خنده ی پدربزرگش خنج میکشید بر روح و روانش . حسی میگفت دوری بهار از او به کیان
ربط دارد .
از شب گذشته که ایمیل آرمیتا را خوانده بود روح و روانش به هم ریخته بود .
اینکه کیان چند روز گذشته با بهار تماس گرفته و او تماس را قطع کرده ، تا اینجای کار خوب بود.
اما اینکه کیان تهدید کرده بود اگر کارش زود درست نشود به ایران بر میگردد ، برای او زنگ خطر
بود .
به احساساتی بودن دختران شک نداشت . اینکه بعد از این همه تالش دوباره به سر خانه ی
اولش باز گردد او را دیوانه
میکرد . بهار بیشتر با پدر بزرگش خوش میگذراند . میدانست در این کم توجهی، کمی تا قسمتی
آرمان هم مقصر است .
پدری که بهار را به چشم دختر بهرام میدید و ازوقتی توجه او را به بهار دیده بود با بهار سرد
برخورد میکرد ، بهار را
بیشتر از او و پدرش دور میکرد . دوریی که رضایت پدرش را در بر داشت و سوختن او را .
از وقتی الهه مرد ، خیلی چیزها درون پدرش تغییر کرد . باور اینکه پدرش، بهار و بهرام را مسبب
مرگ خواهرش بداند
و از او بخواهد از بهار فاصله بگیرد سخت بود .
واقعا سرنوشت این دختر چرااین همه در هم پیچیده و مزخرف بود
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
قسمت دویستوچهاردهم
.
**
نگاهش به درختان بی برگ و بار باغ ، خشک شده بود . جامش را در دست چرخاند و از کنار
شومینه برخاست .
به پنجره ی قدی نزدیک شد . دانه های ریز برف شروع به باریدن کرده بود . زمین به رنگ
خاکستری در آمده بود .
چشم به خون نشسته اش را روی هم فشرد . نفسش را همراه با آهی بیرون فرستاد . صدایش را
میشنید و مانند پتک در سرش کوبیده میشد
قلبش مانند پرنده ای اسیر خودش را به میله های زندانش میکوبید . نزدیکش بود اما فاصله ای به
اندازه ی یک کوه
بینشان بود . دردی که در قلبش میپیچید نشان از بیقراری آن چند روزش بود .
چند روزی بود ، بهار از او فاصله میگرفت . قهری که خودش آغازگرش بود . از اینکه در برابرش
این همه درمانده بود ، از خودش عصبانی و خشمگین بود . او مردی نبود این همه ناز بکشد و
خریدار نداشته باشد .
صدای خنده ی پدربزرگش خنج میکشید بر روح و روانش . حسی میگفت دوری بهار از او به کیان
ربط دارد .
از شب گذشته که ایمیل آرمیتا را خوانده بود روح و روانش به هم ریخته بود .
اینکه کیان چند روز گذشته با بهار تماس گرفته و او تماس را قطع کرده ، تا اینجای کار خوب بود.
اما اینکه کیان تهدید کرده بود اگر کارش زود درست نشود به ایران بر میگردد ، برای او زنگ خطر
بود .
به احساساتی بودن دختران شک نداشت . اینکه بعد از این همه تالش دوباره به سر خانه ی
اولش باز گردد او را دیوانه
میکرد . بهار بیشتر با پدر بزرگش خوش میگذراند . میدانست در این کم توجهی، کمی تا قسمتی
آرمان هم مقصر است .
پدری که بهار را به چشم دختر بهرام میدید و ازوقتی توجه او را به بهار دیده بود با بهار سرد
برخورد میکرد ، بهار را
بیشتر از او و پدرش دور میکرد . دوریی که رضایت پدرش را در بر داشت و سوختن او را .
از وقتی الهه مرد ، خیلی چیزها درون پدرش تغییر کرد . باور اینکه پدرش، بهار و بهرام را مسبب
مرگ خواهرش بداند
و از او بخواهد از بهار فاصله بگیرد سخت بود .
واقعا سرنوشت این دختر چرااین همه در هم پیچیده و مزخرف بود
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✨خدایا
🌙بہ حرمت این شبهاے معنوی
✨عزیزانم را در بهترین
🌙و زیباترین و پرآرامش ترین
✨مسیر زندگیشان قرارده!
🌙مسیرے ڪه
✨خوشبختے و آرامش
🌙و خوشحالے قلبے را
✨در لحظہ لحظه
🌙زندگیشان بچشند..
شبتون بخیر 🌙
@kadbanoiranii
🌙بہ حرمت این شبهاے معنوی
✨عزیزانم را در بهترین
🌙و زیباترین و پرآرامش ترین
✨مسیر زندگیشان قرارده!
🌙مسیرے ڪه
✨خوشبختے و آرامش
🌙و خوشحالے قلبے را
✨در لحظہ لحظه
🌙زندگیشان بچشند..
شبتون بخیر 🌙
@kadbanoiranii
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌸 بسم الله الرحمن الرحیم
✨با توکل به اسم اعظمت یاالله
🌸خدایا بزرگ و توانا تویی
✨رحیم و رئوف و یکتا تویی
🌸پر از مهری و بخشش و مغفرت
✨که ما قطره هستیم و دریا تویی
🌸الهی به امید لطف و کرم تو
✨روز و هفته مان را شروع می کنیم
@kadbanoiranii
💐🦋💐
✨با توکل به اسم اعظمت یاالله
🌸خدایا بزرگ و توانا تویی
✨رحیم و رئوف و یکتا تویی
🌸پر از مهری و بخشش و مغفرت
✨که ما قطره هستیم و دریا تویی
🌸الهی به امید لطف و کرم تو
✨روز و هفته مان را شروع می کنیم
@kadbanoiranii
💐🦋💐