کدبانوی ایرانی🌻🌼😍
1.84K subscribers
23.1K photos
29.2K videos
95 files
43.5K links
Download Telegram
🔺درکنار غذا چه چیزهایی بخوریم

🔸گوجه: افزایش هضم وجذب ویتامین های غذا
🔸کاهو: کاهش پرخوری
🔸جعفری: افزایش آرامش هنگام خوردن غذاو کمک به هضم آن


─┅─═इई🌸ईइ═─┅─
‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌    
رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
🔷🔹🔹🔹🔹

#ﺩﺭﻣﺎﻥ ۷ ﻧﻮﻉ ﺑﯿﻤﺎﺭﯼ ﺑﺎ ۷ ﻧﻮﻉ ﻣﯿﻮﻩ ﺧﺸﮏ ‏»

ﺟﻬﺖ ﭘﻮﮐﯽ ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻥ ......... ﮐﺸﻤﺶ .
ﻣﺼﺮﻑ ﺭﻭﺯﯼ ﺣﺪﺍﻗﻞ 10 ﻋﺪﺩ ﻭ ﺣﺪﺍﮐﺜﺮ 30 ﻋﺪﺩ .
ﺟﻬﺖ ﺧﺴﺘﮕﯽ ﻣﻔﺮﻃ .......... ﺧﺮﻣﺎ .
ﺟﻬﺖ ﻧﻘﺮﺱ ........ ﮔﯿﻞﺍﺱ ﺧﺸﮏ .
ﻣﺼﺮﻑ ﻧﯿﻢ ﭘﯿﻤﺎﻧﻪ ﮔﯿﻼﺱ ﺭﻭﺯﯼ ۲ ﺑﺎﺭ .
ﻓﺸﺎﺭﺧﻮﻥ ﺑﺎﻻ ........ ﺯﺭﺩﺁﻟﻮ ﺧﺸﮏ .
ﻋﻔﻮﻧﺖ ﻣﺜﺎﻧﻪ ....... ﺯﻏﺎﻝ ﺍﺧﺘﻪ ﺧﺸﮏ .
ﯾﺒﻮﺳﺖ ........ ﺁﻟﻮ ﺧﺸﮏ، ﺍﻧﺠﯿﺮ .
ﮐﻢ ﺧﻮﻧﯽ ........ ﺍﻧﺠﯿﺮ ﺧﺸﮏ .
ﻣﺼﺮﻑ ۴ﻋﺪﺩ ﺍﻧﺠﯿﺮ ﺧﺸﮏ ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ، ﯾﮏ ﭼﻬﺎﺭﻡ ﻧﯿﺎﺯ ﺭﻭﺯﺍﻧﻪ ﺁﻫﻦ ﺑﺪﻥ ﺭﺍ
ﺗﺎﻣﯿﻦ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ .
ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺳﺖ ﺍﻧﺠﯿﺮ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺑﺎ ﺁﺏ ﭘﺮﺗﻘﺎﻝ ﻣﺼﺮﻑ ﺷﻮﺩ . ﻭﯾﺘﺎﻣﯿﻦ C ﺑﻪ ﺟﺬﺏ ﺁﻫﻦ
ﺍﺯ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﮔﯿﺎﻫﯽ ﮐﻤﮏ ﻣﯿﮑﻨﺪ .
ﺳﻼﻣﺖ ﺑﺎﺷﯿﺪ ....
ﺩﺍﻧﺸﻤﻨﺪﺍﻥ ﻃﻲ ﺗﺤﻘﻴﻘﺎﺕ ﮔﺴﺘﺮﺩﻩ ﺍﻱ ﺑﻪ ﺑﺮﻭﺯ ﺳﺮﻃﺎﻥ ﺑﺮ ﺍﺛﺮ ﺗﺮﺱ ﻧﺎﮔﻬﺎﻧﻲ
ﭘﻲ ﺑﺮﺩﻧﺪ . ﻫﻨﮕﺎﻣﻲ ﮐﻪ ﺷﺨﺼﻲ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﻭ ﻳﺎ ﺟﺎﻳﻲ ﺗﻨﻬﺎﺳﺖ ﻫﺮﮔﺰ ﺍﻭ ﺭﺍ
ﻧﺘﺮﺳﺎﻧﻴﺪ . ﭘﮋﻭﻫﺸﮕﺮﺍﻥ ﺑﻴﺎﻥ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﻫﻨﮕﺎﻣﻲ ﮐﻪ ﺷﺨﺺ ﺑﻄﻮﺭ ﻧﺎﮔﻬﺎﻧﻲ
ﻣﻴﺘﺮﺳﺪ ﺧﻮﻥ ﺩﺭ ﻗﻠﺐ ﻟﺨﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺩﺭ ﺩﺭﺍﺯ ﻣﺪﺕ ﺩﺭ ﺑﺪﻥ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺗﺒﺪﻳﻞ ﺑﻪ
ﺗﻮﺩﻩ ﻱ ﺳﺮﻃﺎﻧﻲ ﻣﻴﺸﻮﺩ . ﭘﺲ ﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﺣﺎﻝ ﺳﻌﻲ ﮐﻨﻴﻢ
ﻋﺰﻳﺰﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻫﻴﭻ ﻭﻗﺖ ﺑﺮﺍﻱ ﺷﻮﺧﻲ ﻫﻢ ﮐﻪ ﺷﺪﻩ ﻧﺘﺮﺳﺎﻧﻴﻢ . ﺍﻳﻦ ﻣﺘﻦ ﺭﻭ
ﺑﺮﺍﻱ ﮐﺴﺎﻧﻲ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﻳﺘﺎﻥ ﻋﺰﻳﺰﻧﺪ ﻭ ﺩﻭﺳﺘﺸﺎﻥ ﺩﺍﺭﻳﺪ ﺑﻔﺮﺳﺘﻴﺪ ﺗﺎ ﻣﻮﺟﺐ
ﺳﻼﻣﺘﻲ ﺁﻧﺎﻥ باشید


‌‎‌رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
فصل پاییزو ترشی های رنگارنگش😍
این ترشی مخلوط خوشرنگ کنار سفره غذا واقعا لذیذ و دلچسبه ,

#ترشی_مخلوط_ویژه

#ترشی_مخلوط

موادلازم👇
گل کلم ۱عدد دو کیلویی
بادمجان ۴عدد کوچیک
هویج ۲عدد متوسط
خیارسبز بوته ایی یا‌خیار چنبر ۳عدد
ساقه کرفس ۴عدد
فلفل تند ۳عدد
سیر ۲بوته
سرکه ۴لیوان
آب جوشیده سردشده ۲لیوان
نمک ۲_۳قاشق غ
ادویه ترشی ۱قاشق غ
👈ادویه ترشی را از عطاری میتونید تهیه کنید ترکیب چندتا ادویه است که آسیاب میکنن میدن بهتون
👈میتونید کلا آب را حذف کنید و سرکه و نمک را باهم ترکیی کنید و بریزید ولی اگر معده اتون به تندی سرکه حساسه کمی آب ترکیب کنید
ابتدا کلم هارا به اندازه دلخواه خورد میکنیم داخل آب نمک میریزیم چندساعتی بمونه ضدعفونی و ترد بشه بعد آبکش میکنیم
یه قابلمه آب میزاریم جوش بیاد بهش کمی زردچوبه اضافه میکنیم و شعله گاز خاموش میکنیم و کلم را داخل قابلمه میریزیم و ۲۴ ساعت میزاریم بمونه تا خوب رنگ بگیره و بعد آبکشی میکنیم
بادمجانم به اندازه دلخواه خورد میکنیم ک۵دقیقه داخل آبجوش میریزیم و آبکشی میکنیم
داخل یه ظرف بزرگ تمام مواد ترشی را باهم مخلوط میکنیم و بهش ادویه ترشی اضافه میکنیم
ترشی را داخل ظرف مورد نظر میریزیم
آب و سرکه و نمک را باهم مخلوط میکنیم و ظرف ترشی را باهاش پرمیکنیم
درشو میبندیم و جای خنک میزاریم ۱هفته ۱۰ روز دیگه ترشی آماده است
نوووووش جان


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی

#ترشی مخلوط

رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴#فیلم_آموزشی

#ترشی مخلوط

رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی

یه #عصرانه خوشمزه 😋

با نوتلا و کره بادام زمینی



رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴#فیلم_آموزشی

#ترشی_بادمجان_شکم_پر


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
#ترشی_زیتون

🔸یک کیلو زیتون سبز بدون هسته رو خرد میکنم .
نیم کیلو هویج رو بخار پز میکنم و رنده درشت میزنم .(این بار هویج رو کمتر ریختم )
یک بوته بزرگ سیر رو خیلی ریز خرد میکنم .
یک یا دو قاشق رب گوجه فرنگی رو با یک لیوان سرکه رقیق کنید . (اندازه رب بستگی به غلظت اون داره )

🔸مواد رو مخلوط کنید ، نمک و فلفل بزنید و سس رو روی اون بریزید بعد هم بزنید . سرکه رو کم کم اضافه کنید تا یه سس غلیظ بدست بیاد
نباید سرکه خیلی زیاد باشه

♦️این ترشی رو توی یخچال نگه دارید و از سه روز بعد قابل استفاده است


‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#شیرینی با ۴ قلم

پارت اول:

کره۱۰۰
گرم
پودر قند۴۰ گرم معادل ۴ ق. غ سر پر
زرده تخم‌مرغ۱ عدد
وانیل ۱/۴ق. چ
آرد ۱۸۰ گرم معادل ۱ پیمانه و ۲سوم پیمانه و ۱ ق. م بیشتر


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 ##فیلم آموزشی

#شیرینی

پارت دوم
‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌
رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی

#مربا_گردو بدون شکر

#پارت_اول
۵۰۰گرم شیره انگور یا خرما را با ۵۰۰گرم آب گرم مخلوط میکنیم و روی شعله قرار میدیم، برای این مقدار ۳۰۰گرم مغز گردو نگینی خرد شده نیاز داریم


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#فیلم_آموزشی

#مربا گردو بدون شکر

#پارت_دوم

رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#خورشت_قلیه_قارچ

۱۰۰ گرم گشنیز آب پز شده داشتم تو فریزر که استفاده کردم، شنبلیله خشک ۱ ق غ سر صاف، تمر هندی ۱/۳ بسته بعد بچشید اگه خواستید ترش تر باشه بیشتر بریزید، فلفل سبز، رب گوجه ۱ ق غ، پیاز ۱ عدد، سیر ۳ حبه، آرد ۱ ق غ برای لعاب بهتر، قارچ من قارچ ریز ۱۵ تا استفاده کردم

🔴پیاز و سیر تفت بدین رب اضافه و سرخ کنید سبزی اضافه کنید و تفت بدین
تمر هندی با آب ولرم مخلوط و هسته هاش جدا کنید و از صافی رد کنید. اب تمر هندی بهش اضافه و بذارید جابیوفته قارچ تفت بدین و اضافه کنید
چون تمر هندی شور و ترشه نمک نزدم شما بچشید اگه دوست داشتید بزنید، درش نذارید اجازه بدین همین طوری جا بیوفته

رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#کیک_هویج_و_گردو

تخم مرغ ۵ عدد
شکر ۲۵۰ گرم
آرد ۳۰۰ گرم
روغن ۲۵۰ گرم
شیر ۲ ق غ خ
وانیل نصف ق چ خ
بیکینگ پودر ۱ ق م خ
دارچین ۱ ق غ خ
گردو ۷۰_۸۰ گرم
هویج رنده شده ۱/۵ لیوان

دقت کنید حتماتخم مرغ و شکر انقدر با همزن بزنید که کشدار بشه بعد روغن و شیر اضافه کنید.
مواد حتما با لیسک دور گیری کنید که کیک بوی تخم مرغ نده.

روغن جدا کننده:
آرد سفید ۵۰ گرم
کره یا روغن جامد ۵۰ گرم
روغن مایع ۵۰ گرم

این مواد با همزن بزنید تا کرم رنگ بشه بعد هم براحتی می تونید داخل ظرف در بسته داخل یخچال نگه دارید.

کرم پنیری:
خامه قنادی ۲۵۰ گرم
پنیر ماسکارپونه ۲۰۰ گرم
.
خامه و پنیر با هم مخلوط و با همزن میزنیم تا فرم بگیره.و به دلخواه ماسوره میزنیم.


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#خورشت_قیمه_با_سویا

سویا، لیمو عمانی، لپه، قارچ، پیاز، نمک، فلفل، رب گوجه، گلاب، زعفران

🔴پیاز سرخ کنید زردچوبه بزنید سویا رو ۲۰ دقیقه در اب جوش بذارید ابکش کنید آب اضافیش با دست فشار بدین بگیرید و به پیاز اضافه و تفت بدین
قارچ ۴ قسمت کنید و اضافه کنید رب یا پوره گوجه اضافه و خوب هم بزنید تا خامیش گرفته و خوب سرخ بشه
لپه هایی که خیسونده بودین اضافه کنید
هم بزنید آب بریزید و درش بذارید نیم ساعت بعد نمک ،دارچین . لیمو عمانی بزنید و درش بذارید
اواخر پخت مثلا نیم ساعت اخر بهش زعفران و گلاب بزنید و کمی پودر هل درش بذارید تا جا بیوفته
سیب زمینی سرخ شده فراموش نشه ها

رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کدبانوی ایرانی🌻🌼😍
#پارت181 رمان پارادوکس به هتل که رسیدیم چشمم به یه دختر خورد که عجیب اشنا بود. نزدیکتر که شدیم متوجه شدم سحره. با استرس طول و عرض لابی و طی میکرد و هی به ساعت نگاه میکرد. یهو چرخید سمت در که تا چشمش بهمون خورد دوید سمتمونو با صدایی که از استرس میلرزید گفت:…
#پارت182
رمان پارادوکس

زیر بغلمو گرفت و کمک کرد تا سمت اسانسور بریم. بی حال گفتم:
_بچه ها که نفهمیدن؟؟
دکمه اسانسور و زد و همونجوری گفت:
_ نه نخواستم نگرانشون کنم. خوابن همشون الان.
_خوب کاری کردی.
سکوت کرد و دیگه حرفی نزد. اما مشخص بود که یه چیزی ذهنشو مشغول کرده. وقتی رسیدیم جلوی در اتاقم کارت در و از تو کیفم دراورد و کشید و در با صدای تیکی باز شد:
_برو تو گلم.
وارد شدمو اونم پشت سرم اومد. وقتی لباسامو در اوردم رو تخت دراز کشیدم اونم کنارم نشست. هی من من میکرد که یه چیزی بگه اما جلوی خودشو میگرفت. خواستم کمکش کنم. برای همین گفتم:
_ چیزی شده سحر؟؟
همونجور که با انگشتاش بازی میکرد گفت:
_نه
معلوم بود داره دروغ میگه. برای همین دوباره پرسیدم:
_چیزی میخوای بمن بگی؟؟؟
سرشو بلند کرد و با نگاه خاصی زل زد بهم اما باز سکوت کرد. متعجب از نوع نگاهش پرسیدم:
_چیشده سحر؟؟؟ بگو خوب چرا اینجوری نگام میکنی؟؟
بی توجه به سوال من گفت:
_میدونی من و حامی از بچگی باهم بزرگ شدیم. درسته که اون سه سال ازم بزرگتره ولی از بچگی همبازی بودیم.
_متعجب از حرفاش گفتم:
_خوب؟
نگاهشو بهم عمیق تر کرد و ادامه داد:
_ پس طبیعیه که حرفاش، کاراش، رفتاراش و عکس العملاشو حتی بهتر از خودش بشناسم.
سکوت کرد و من کلافه پرسیدم:
_ منظورت چیه سحر؟؟؟
نفسشو پرصدا داد بیرون و گفت:
_ یه خلاصه ای برات گفتم تا بدونی منی که از بچگی با پسرخالم بزرگ شدم خوب حس وحال همبازی بچگیامو میفهمم.
متعب پرسیدم :
_حامی پسرخالته؟؟؟؟

🍃 @kadbanoiranii
کدبانوی ایرانی🌻🌼😍
#پارت182 رمان پارادوکس زیر بغلمو گرفت و کمک کرد تا سمت اسانسور بریم. بی حال گفتم: _بچه ها که نفهمیدن؟؟ دکمه اسانسور و زد و همونجوری گفت: _ نه نخواستم نگرانشون کنم. خوابن همشون الان. _خوب کاری کردی. سکوت کرد و دیگه حرفی نزد. اما مشخص بود که یه چیزی ذهنشو…
#پارت183
رمان پارادوکس

با یه لبخند عمیق درحالی که اسم حامی و میکشید گفت:
_اره حااااااامی پسرخالمه.
ناخوداگاه اخمامو کشیدم تو همو گفتم:
_ خوب من متوجه منظورت نمیشم. این حرفا چه ربطی به من داره؟؟؟
یهو بدون هیچ مقدمه چینی پرسید:
_ بین و تو حامی چه چیزی هست؟؟؟
متعجب با چشامی که از تعجب زده بود بیرون پرسیدم:
_چی؟؟
_ نمیخواد انکار کنی، امروز از پشت پنجره ی هتل دیدم دارید بحث میکنید اما خوب حرفاتونو که نمیتونستم بشنوم. ولی قطعا پشت اون دعوای سنگین یه موضوعی مخفی شده.
درحالیکه استرس به جونم افتاده بود اروم گفتم:
_ اشتباه میکنی سحر. چیزی اتفاق نیوفتاده. فقط یکم راجب این سفر یهویی بحثم شد باهاش.
_بخاطر همین اون هولت داد و از حال رفتی؟؟ یا از حال رفتن تو اتاقو میخوای چجوری توجیه کنی؟؟
کلافه و عصبی گفتم:
_ اتفاقی بود. نمیخواست هولم بده. منم بد حرف زدم باهاش.
خشک و جدی پرسید:
_ به چه دلیل؟؟
_ به هم....
دستاشو به نشونه مکث اورد بالا و گفت:
_ اگه نمیخوای بگی نگو ولی با دروغای بچگانه منو احمق هم فرض نکن.
نفسمو پرصدا دادم بیرون. این مسئله ای نبود که بشه راجبش با همه حرف زد. بحث ابرو بود. جدی شدمو باصدای محکمم گفتم:
_بین من و اقای شایگان چیزی نیست فقط یه سری اختلاف نظر همیشه بینمون جنگ راه میندازه. همین.
سکوت کرد و زل زد بهم. انگار با نگاهش داشت بهم میگفت خر خودتی. ولی حرفی نزد. من چقدر ازش ممنون بودم که دیگه کشش نداد. پتورو تنم کشید و با مهربونی گفت:
_ باشه عزیزم. سعی کن استراحت کنی. منم دیگه برم. شبت بخیر.
چشامو رو هم گذاشتمو گفتم:
_ شب بخیر.

🍃 @kadbanoiranii
کدبانوی ایرانی🌻🌼😍
#پارت183 رمان پارادوکس با یه لبخند عمیق درحالی که اسم حامی و میکشید گفت: _اره حااااااامی پسرخالمه. ناخوداگاه اخمامو کشیدم تو همو گفتم: _ خوب من متوجه منظورت نمیشم. این حرفا چه ربطی به من داره؟؟؟ یهو بدون هیچ مقدمه چینی پرسید: _ بین و تو حامی چه چیزی هست؟؟؟…
#پارت184
رمان پارادوکس

قرار بود با بقیه بچه ها بریم شهرو بگردیم. یه مانتوی نسبتا بلند پوشیدم و شالمو شل رو سرم انداختم. نگاهی به صورت رنگ پریدم تو آینه انداختم. حتی حوصله نداشتم دستی به صورتم بکشم.بیخیال شونه هامو انداختم بالا کیفمو برداشتم و از در زدم بیرون. سوار اسانسور شدمو دکمشو زدم . وقتی سانسور ایستاد ازش خارج شدم که چشمم تو راهرو بهشون افتاد. انگار من اخرین نفر بودم که رسیدم. نگاهم به حامی افتاد که زودتر از بقیه متوجه حضورم شده بود و زل زد بهم. باید یکم مراعات میکردم. نباید میزاشتم بقیه از اتفاقی که بین ما افتاد باخبر بشن. چون چیزی ازون کم نمیشد و تنها کسی که ابروش میرفت من بودم. پوزخندی رو لبم نشست. مثل همیشه و مثل تمام تفکرا اینایی که اینجا هستن هم فکر میکردن که حتما خودم مشکلی داشتم. اونا که پشت رییسشونو خالی نمیکردن تا طرف منو بگیرن. وقتی بقیه متوجه حضورم شدن لبخند تصنعی رو لبام نشوندم و نزدیک شدم.
سحر با دیدنم گفت:
_سلام عزیزم.
_ سلام .
رومو سمت جمع کردمو یه سلام دسته جمعی به همشون دادم که جواب دادن. زیر چشمی نگاهی به سحر انداختم که منو حامی و زیر نظر داشت، قدمای محکممو سمت حامی برداشتم. متعجب داشت نگام میکرد که درست رو به روش ایستادم، بقیه مشغول صحبت بودن اما من قشنگ نگاه سنگین سحرو حس میکردم. لبخند گرمی به روی حامی پاشیدم که نزدیک بود از تعجب دوتا شاخ رو سرش سبز شه. تو دلم داشتم بهش میخندیدم. ارو م شروع کردم به حرف زدن. جوری که سحر بشنوه:
_ اقای شایگان؟؟
درحالیکه مردمک چشماش چند برابر شده بود گفت:
_بله؟؟؟

🍃 @kadbanoiranii
کدبانوی ایرانی🌻🌼😍
#پارت184 رمان پارادوکس قرار بود با بقیه بچه ها بریم شهرو بگردیم. یه مانتوی نسبتا بلند پوشیدم و شالمو شل رو سرم انداختم. نگاهی به صورت رنگ پریدم تو آینه انداختم. حتی حوصله نداشتم دستی به صورتم بکشم.بیخیال شونه هامو انداختم بالا کیفمو برداشتم و از در زدم…
#پارت185
رمان پارادوکس

لبخند رو لبامو پر رنگ تر کردم گفتم:
_ خواستم بابت دیشب هم ازتون تشکر کنم و بابت رفتار تندم عذرخواهی کنم. رفتار من اصلا درست نبود.
درحالیکه قیافش فوق العاده خنده دار شده بود گفت:
_ها؟؟؟؟؟؟؟
حسابی خندم گرفته بود. حقم داشت. از منی که همش بهش حمله میکردم این رفتار خوب بعید بود. درحالیکه لبامو گاز میگرفتم تا صدای خندم بلند نشه با چشمام اشاره ای به سحر کردم. نگاه گیجی بهش انداخت و چند لحظه بعد انگار تازه متوجه موضوع شده باشه سریع خودشو جمع و جور کرد و گفت:
_ خواهش میکنم. هر ادم دیگه ای بود همین کارو میکرد. بابت حرفای دیشبم فراموشش کنید.
داشت همینجور ادامه میداد که دیدم سحر بیخیال دید زد ما شد و سمت ملیکا و پگاه رفت. نفسمو پرصدا دادم بیرون و پریدم وسط حرفش:
_ بسه بابا رفت. نمیخواد انقدر کشش بدی.
اخماشو کشید تو همو گفت :
_ اینکارات دقیقیا چه دلیلی داشت؟؟؟
دست به سینه زل زدم بهشو گفتم:
_ بخاطر رفتار مزخرف تو دیشب من داشتم از سمت سحر بازجویی میشدم.
_یعنی چی؟؟؟
_ یعنی اینکه هی میخواست بدونه بین من و پسرخاااااله ی عزیزش چه چیزی هست که باعث شده باهم دیگه اینجوری ر فتار کنیم. منم برای اینکه انقدر مشکوک نباشه بهمون مجبور شده اینجوری برخورد کنم . ولی انگار تو جدی گرفتی.
پوزخندی زد و گفت:
_ میگم این رفتار از روحیه خشن تو عجیب بود.
اومدم جوابشو بدم که سحر گفت:
_ حامی؟؟؟ آمین ؟؟؟ بیاین دیگه. یه ساعته منتظر شماییم.
_ اومدیم سحر.
و قبل حرکت حامی من ازش جلو زدمو سمتشون رفتم.

🍃 @kadbanoiranii
Delbastegi
Amir Azimi
🎼 #امیر عظیمی

#دل بستگی

هدیه شبانه

آهنگ پیشنهادی شامگاهی


@kadbanoiranii
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نیایش شبانه با حضـــــرت عشق ❤️❤️

‌‌‏ ‏پروردگارا🙏
تو را به مهربانیت سوگند
چراغ هدایتت را کمی پایین‌تر بگیر
تا روشنی بخش راه نامشخصم باشد💫
نمی‌خواهم بدون راهنمایی تو به جایی برسم که
برگشتنم دشوار گردد و پشیمان شوم ...
مرا دریاب و به قلبم فرود آی
که این خسته دل💔
نیاز دارد نگاهت را
مهربانی و همراهی‌ات را؛❤️

آمیـــن یا رَبَّ 🙏


💞عزیز دل
رفیق نادیده من 😇
امشب برایت دعا می کنم 🙏
تا جانت لبریز از نور الهـی شود

الهی آمین 🙏

شبتون پر نور 💫

@kadbanoiranii