This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی
#تارت_گردویی
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
#تارت_گردویی
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#پوره سیب زمینی با کنجد
برای۱۴ عدد
سیب زمینی ۲عدد بزرگ
آردسوخاری یک لیوان
کنجد یک لیوان
تخم مرغ یک عدد
فلفل قرمز هر چقدر که دوست داری تند بشه
آویشن یک قاشق غذا خوری
کره ۲۰ گرم
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
برای۱۴ عدد
سیب زمینی ۲عدد بزرگ
آردسوخاری یک لیوان
کنجد یک لیوان
تخم مرغ یک عدد
فلفل قرمز هر چقدر که دوست داری تند بشه
آویشن یک قاشق غذا خوری
کره ۲۰ گرم
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
#حلیم_شیر_اصفهانی
حلیم شیر یک نوع حلیم و یکی از غذاهای پرکالری و دیرهضم است که برای وعده صبحانه و یا در ماه رمضان برای سحری مناسب میباشد.
گوشت حلیم مانند آبگوشت همیشه از گردن، سرسینه یا دنده گوسفند انتخاب میشود. دنده از این جهت ترجیح دارد که پس از پختن و کوبیده شدن ریش ریش میشود و حلیم را "کش میآورد". روشن است که گوشت حلیم را نباید خرد کرد وگرنه رشتههای آن کوتاه میشود.
بعضی از کدبانوها مقدار زیادی گوشت برای حلیم خانگی در نظر میگیرند و ظاهرا این را دلیل بر خوبی حلیم به شمار میآورند. واقعیت این است که با گوشت زیاد، حلیم قدری گرانتر میشود ولی بهتر نمیشود. همچنین چربی زیاد، حلیم را سنگین میکند و بهتر است گرفته شود. گوشت حلیم خانگی را غالبا با مقداری نخود بار میگذارند، چون نخود بوی زهم گوشت را میگیرد. نخود پخته را میتوان در حلیم ریخت یا کنار گذاشت.
حلیم را با گوشت مرغ و یا گوشت بوقلمون هم درست میکنند. در هر حال پختن و کوبیدن گوشت مرغ یا بوقلمون را از روی همان دستور گوشت گوسفندی باید انجام داد، جز اینکه زمان پخت ممکن است کوتاهتر باشد.
گندم حلیم در گذشته با لت خوردن (حرکت دادن مایه آبکی با چنگال یا کاردک برای آنکه مایه صاف شود) صاف میشد؛ به همین دلیل حلیم همیشه کمی دانه دار بود، و این از مشخصات حلیم به شمار میرفت. امروزه با همزن برقی و مخلوط کن میتوان حلیم را کاملا صاف از آب درآورد. اگر مایلید حلیم دانه دار باشد، کافی است مقداری از گندم پخته را چرخ نکنید، یا کمتر چرخ کنید. از طرف دیگر اگر مایلید حلیم کاملا صاف باشد، میتوانید به جای گندم پوست کنده، بلغور خام به کار ببرید. برای گرفتن سبوس و دانه گندم از حلیم، باید گندم پخته و کوبیده یا چرخ کرده را، پیش از مخلوط کردن با گوشت، از صافی فلزی بگذرانید.
حلیم را با روغن زرد داغ کرده و با دارچین ساییده تزیین کنید. پاشیدن شکر روی حلیم به ذائقه شما بستگی دارد، برخی نیز اندکی نمک را ترجیح میدهند. اگر روغن اعلا در دسترس ندارید به جای آن کره آب کرده توصیه میشود.
مواد لازم حلیم شیراصفهانی:
گندم پوست کنده، خیسانده 500 گرم
گوشت گوسفندی با استخوان 500 گرم
شیر 2 لیتر
پیاز 1 عدد
کره آب کرده به میزان لازم
نمک کمی
پودر دارچین و شکر به میزان لازم
دستور تهیه:
گوشت را با پیاز چار قاچ و اندکی نمک در ۶ پیمانه آب بر روی حرارت زیاد قرار دهید تا به جوش آید.
وقتی آب به جوش آمد، کف گوشت را بگیرید و سپس حرارت را کم کنید.
درب قابلمه را ببندید و اجازه دهید تا گوشت به مدت ۳ ساعت بپزد.
گندم را با ۳ لیتر آب در قابلمه جاداری بریزید و روی حرارت ملایم قرار دهید.
درب قابلمه را نیمه باز بگذارید و حرارت را به اندازهای تنظیم کنید که ریزجوش بزند، ولی سر نرود.
۳ ساعت فرصت دهید تا گندم خوب بپزد. در این فاصله گاهی هم بزنید و اگر آب آن کم شد، کمی آب جوش اضافه کنید.
گندم پخته را با گوشت کوب یا غذاساز به شکل پوره درآورده و شیر را کم کم به آن اضافه کنید و هم بزنید تا حالت کشدار پیدا کند، سپس روی حرارت ملایم قرار دهید.
گوشت را از آب بیرون آورده، استخوان و رگ و ریشه آن را بکشید، سپس با گوشت کوب بکوبید تا ریش ریش شود (گوشت را هرگز چرخ کنید).
گوشت کوبیده را به قابلمه گندم اضافه کنید و با قاشق هم بزنید تا حلیم باز به جوش آید.
آب و نمک حلیم را اندازه کنید؛ چون حلیم معمولا با شکر خورده میشود باید کم نمک باشد.
اگر حلیم شل بود حرارت را کمی زیاد کنید و حلیم را هم بزنید تا سفت شود.
حلیم را در ظرف سرو بکشید و آن را با کره آب کرده و پودر دارچین تزیین کنید و همراه با یک ظرف شکر سر سفره بگذارید.
نکته:
در برخی از شهرها مانند مشهد، حلیم را با قیمه ساده یا قیمه لپه دار و فلفل سیاه زبر تزیین میکنند؛ در این صورت شکر حذف میشود.
حلیم شیر را میتوان بدون گوشت، با گوشت مرغ یا بوقلمون نیز درست کرد
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
حلیم شیر یک نوع حلیم و یکی از غذاهای پرکالری و دیرهضم است که برای وعده صبحانه و یا در ماه رمضان برای سحری مناسب میباشد.
گوشت حلیم مانند آبگوشت همیشه از گردن، سرسینه یا دنده گوسفند انتخاب میشود. دنده از این جهت ترجیح دارد که پس از پختن و کوبیده شدن ریش ریش میشود و حلیم را "کش میآورد". روشن است که گوشت حلیم را نباید خرد کرد وگرنه رشتههای آن کوتاه میشود.
بعضی از کدبانوها مقدار زیادی گوشت برای حلیم خانگی در نظر میگیرند و ظاهرا این را دلیل بر خوبی حلیم به شمار میآورند. واقعیت این است که با گوشت زیاد، حلیم قدری گرانتر میشود ولی بهتر نمیشود. همچنین چربی زیاد، حلیم را سنگین میکند و بهتر است گرفته شود. گوشت حلیم خانگی را غالبا با مقداری نخود بار میگذارند، چون نخود بوی زهم گوشت را میگیرد. نخود پخته را میتوان در حلیم ریخت یا کنار گذاشت.
حلیم را با گوشت مرغ و یا گوشت بوقلمون هم درست میکنند. در هر حال پختن و کوبیدن گوشت مرغ یا بوقلمون را از روی همان دستور گوشت گوسفندی باید انجام داد، جز اینکه زمان پخت ممکن است کوتاهتر باشد.
گندم حلیم در گذشته با لت خوردن (حرکت دادن مایه آبکی با چنگال یا کاردک برای آنکه مایه صاف شود) صاف میشد؛ به همین دلیل حلیم همیشه کمی دانه دار بود، و این از مشخصات حلیم به شمار میرفت. امروزه با همزن برقی و مخلوط کن میتوان حلیم را کاملا صاف از آب درآورد. اگر مایلید حلیم دانه دار باشد، کافی است مقداری از گندم پخته را چرخ نکنید، یا کمتر چرخ کنید. از طرف دیگر اگر مایلید حلیم کاملا صاف باشد، میتوانید به جای گندم پوست کنده، بلغور خام به کار ببرید. برای گرفتن سبوس و دانه گندم از حلیم، باید گندم پخته و کوبیده یا چرخ کرده را، پیش از مخلوط کردن با گوشت، از صافی فلزی بگذرانید.
حلیم را با روغن زرد داغ کرده و با دارچین ساییده تزیین کنید. پاشیدن شکر روی حلیم به ذائقه شما بستگی دارد، برخی نیز اندکی نمک را ترجیح میدهند. اگر روغن اعلا در دسترس ندارید به جای آن کره آب کرده توصیه میشود.
مواد لازم حلیم شیراصفهانی:
گندم پوست کنده، خیسانده 500 گرم
گوشت گوسفندی با استخوان 500 گرم
شیر 2 لیتر
پیاز 1 عدد
کره آب کرده به میزان لازم
نمک کمی
پودر دارچین و شکر به میزان لازم
دستور تهیه:
گوشت را با پیاز چار قاچ و اندکی نمک در ۶ پیمانه آب بر روی حرارت زیاد قرار دهید تا به جوش آید.
وقتی آب به جوش آمد، کف گوشت را بگیرید و سپس حرارت را کم کنید.
درب قابلمه را ببندید و اجازه دهید تا گوشت به مدت ۳ ساعت بپزد.
گندم را با ۳ لیتر آب در قابلمه جاداری بریزید و روی حرارت ملایم قرار دهید.
درب قابلمه را نیمه باز بگذارید و حرارت را به اندازهای تنظیم کنید که ریزجوش بزند، ولی سر نرود.
۳ ساعت فرصت دهید تا گندم خوب بپزد. در این فاصله گاهی هم بزنید و اگر آب آن کم شد، کمی آب جوش اضافه کنید.
گندم پخته را با گوشت کوب یا غذاساز به شکل پوره درآورده و شیر را کم کم به آن اضافه کنید و هم بزنید تا حالت کشدار پیدا کند، سپس روی حرارت ملایم قرار دهید.
گوشت را از آب بیرون آورده، استخوان و رگ و ریشه آن را بکشید، سپس با گوشت کوب بکوبید تا ریش ریش شود (گوشت را هرگز چرخ کنید).
گوشت کوبیده را به قابلمه گندم اضافه کنید و با قاشق هم بزنید تا حلیم باز به جوش آید.
آب و نمک حلیم را اندازه کنید؛ چون حلیم معمولا با شکر خورده میشود باید کم نمک باشد.
اگر حلیم شل بود حرارت را کمی زیاد کنید و حلیم را هم بزنید تا سفت شود.
حلیم را در ظرف سرو بکشید و آن را با کره آب کرده و پودر دارچین تزیین کنید و همراه با یک ظرف شکر سر سفره بگذارید.
نکته:
در برخی از شهرها مانند مشهد، حلیم را با قیمه ساده یا قیمه لپه دار و فلفل سیاه زبر تزیین میکنند؛ در این صورت شکر حذف میشود.
حلیم شیر را میتوان بدون گوشت، با گوشت مرغ یا بوقلمون نیز درست کرد
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
#کیک_با_مغز_نارگیل
برای مواد میانی مقداری پودر هات شکلات هم اضافه کردم.در قالبهای لوف کوچک با این مواد 6 کیک داشتم. حدود 25 دقیقه پختش طول کشید.
تخم مرغ ۴ عدد
شکر ۱ پیمانه
ماست شیرین ۶ ق غ (نصف پیمانه)
روغن مایع ۱/۳ پیمانه
آرد ۲ پیمانه
بیکینگ پودر ۲ ق م
وانیل
مواد میانی:
۶ ق غ پودر نارگیل
۲ ق غ پودر قند
۲ ق م پودر دارچین
(همه رو با هم مخلوط کنید)
طرز تهیه:
ابتدا تخم مرغ ها را با شکر و وانیل ۵ دقیقه هم بزنید تا حجیم شده و کرم رنگ و کشدار بشن.
ماست و بعد روغن مایع رو اضافه کرده و در حد مخلوط شدن هم بزنید.
آرد و بیکینگ پودر رو مخلوط کرده و الک کنید و کم کم به مواد اضافه کنید.
کف قالب رو چرب و آرد پاشی کنید و ۱/۲ از مواد رو توی قالب بریزید و مواد میانی رو روش بریزید و مابقی مواد رو به آرومی روش پخش کنید.
با دمای ۱۸۰ درجه در فر از قبل گرم شده به مدت ۴۵ دقیقه بپزید.
بعد از خنک شدن از قالب خارج کنید و برش بزنید.
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat
برای مواد میانی مقداری پودر هات شکلات هم اضافه کردم.در قالبهای لوف کوچک با این مواد 6 کیک داشتم. حدود 25 دقیقه پختش طول کشید.
تخم مرغ ۴ عدد
شکر ۱ پیمانه
ماست شیرین ۶ ق غ (نصف پیمانه)
روغن مایع ۱/۳ پیمانه
آرد ۲ پیمانه
بیکینگ پودر ۲ ق م
وانیل
مواد میانی:
۶ ق غ پودر نارگیل
۲ ق غ پودر قند
۲ ق م پودر دارچین
(همه رو با هم مخلوط کنید)
طرز تهیه:
ابتدا تخم مرغ ها را با شکر و وانیل ۵ دقیقه هم بزنید تا حجیم شده و کرم رنگ و کشدار بشن.
ماست و بعد روغن مایع رو اضافه کرده و در حد مخلوط شدن هم بزنید.
آرد و بیکینگ پودر رو مخلوط کرده و الک کنید و کم کم به مواد اضافه کنید.
کف قالب رو چرب و آرد پاشی کنید و ۱/۲ از مواد رو توی قالب بریزید و مواد میانی رو روش بریزید و مابقی مواد رو به آرومی روش پخش کنید.
با دمای ۱۸۰ درجه در فر از قبل گرم شده به مدت ۴۵ دقیقه بپزید.
بعد از خنک شدن از قالب خارج کنید و برش بزنید.
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این #کفش ها خوردن داره
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی
#کیک_نوتلا_ی_کافی_شاپی
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
#کیک_نوتلا_ی_کافی_شاپی
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
#سیاهدانه
✍ مصرف سیاه دانه در وعده های غذایی برای مادران سردمزاج که شیر آنها برای نوزادشان کم است مفید است
✍ زیرا به مرور موجب افزایش شیر آنها می شود...m
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
@kadbanoiranii
✍ مصرف سیاه دانه در وعده های غذایی برای مادران سردمزاج که شیر آنها برای نوزادشان کم است مفید است
✍ زیرا به مرور موجب افزایش شیر آنها می شود...m
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
@kadbanoiranii
#قاوت
مناسب برای صبحانه یا عصرونه
✔️نان سنگگ خشک شده
✔️پنیر صبحانه
✔️روغن و آب یاشیر برای نرم کردن نان
✔️گوجه ریزشده
✔️سیب زمینی آبپز شده وخرد شده
✔️سبزی معطر خشک مثل ریحان مرزه ترخون یا ✔️سبزی خوردن خرد شده
✔️کمی شکر برای ملس شدن
♨️نان را اسیاب میکنیم البته توهاونگ بکوبیم بهتره بعد با کمی روغن که داغ کردیم که میتونه روغنش حیوانی باشه وبا کمی آب یا شیر نان رانرم میکنیم تاحدی که نرم بشه ودون دون وخمیر نشه بعد بقیه ی مواد را خرد میکنیم وبه نان خرد شده اضافه میکنیم ومخلوط میکنیم کمی هم نمک میزنیم میتونیم بریزیم تو ظرف سرو وبا قاشق سرو میکنیم یا مثل من توپیش کنیم وبگذاریم تو یخچال وبعد سرو كنين
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
مناسب برای صبحانه یا عصرونه
✔️نان سنگگ خشک شده
✔️پنیر صبحانه
✔️روغن و آب یاشیر برای نرم کردن نان
✔️گوجه ریزشده
✔️سیب زمینی آبپز شده وخرد شده
✔️سبزی معطر خشک مثل ریحان مرزه ترخون یا ✔️سبزی خوردن خرد شده
✔️کمی شکر برای ملس شدن
♨️نان را اسیاب میکنیم البته توهاونگ بکوبیم بهتره بعد با کمی روغن که داغ کردیم که میتونه روغنش حیوانی باشه وبا کمی آب یا شیر نان رانرم میکنیم تاحدی که نرم بشه ودون دون وخمیر نشه بعد بقیه ی مواد را خرد میکنیم وبه نان خرد شده اضافه میکنیم ومخلوط میکنیم کمی هم نمک میزنیم میتونیم بریزیم تو ظرف سرو وبا قاشق سرو میکنیم یا مثل من توپیش کنیم وبگذاریم تو یخچال وبعد سرو كنين
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی
#ترفند_آبلیمو
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
#ترفند_آبلیمو
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کدبانوی ایرانی🌻🌼😍
#پارت3 رمان پارادوکس خسته و کوفته وارد آژانس شدمو سوویچ ماشینمو گزاشتم رو میز. همه رفته بودن و من بخاطر چندرغاز اضافه تر موندم تا لنگ اجاره اخر ماهم نباشم. طلا مدیر آژانس، نگاهی بهم انداخت که پیش دستی کردمو گفتم: _سلام _ سلام آمین جان خسته نباشی دخترم.…
#پارت4
رمان پارادوکس
قلبم مثل قلب گنجشک بالا و پایین میپرید.
ترس به دلم چنگ میزد. خواستم بزنم رو ترمز و به ایستم اما با اسلحه ای که از پشت رو سرم قرار گرفت نفسم تو سینم حبس شد. درست چند لحظه بعد صدای مردونه ای و زیر گوشم شنیدم:
_ اگه میخوای مغزت از هم نپاشه به راهت ادامه بده. فکر زرنگ بازیم هم نباش. خیلی راحت تر از اونی که فکر کنی میتونم بکشمت.
با وحشت که تو صدام پیدا بود؛ لب زدم:
_ تو کی هستی؟
فشار اسلحشو رو سرم بیشتر کرد و گفت:
_ به تو مربوط نیست بچه. فقط کاریو بکن که بهت میگم. بپیچ دست راست..
ترسیده کاری که گفت و انجام دادم. با داد و تهدیدش بالاخره به همونجاییکه میخواست رسوندمش. یه باغی تو خارج شهر بود. این وقت شب پرنده هم پر نمیزد. با ترس منتظر بودم ببینم چیکار میکنه که یهو فریاد زد:
_ پیاده شو.
صدام میلرزید. در حالیکه سعی میکردم متوجه ترسم نشه گفتم:
_ حالا که رسوندمت. بزار من برم. دیگه چیکارم داری؟
با صدایی که توش حرص بیداد میکرد گفت:
_ خفه شو و کاریو بکن که بهت میگم. پیاده شو.
با ترس و لرز پیاده شدم. پشتم قرار داشت و هنوز دقیق نتونسته بودم صورتشو ببینم. بازومو تو دستش گرفت و محکم به سمت جلو هولم داد. نمیفهمیدم چرا داره اینکارو میکنه. من نه پولی داشتم نه خانواده پولداری که بخواد ازم اخاذی کنه. اصلا کی بود؟ منو از کجا میشناخت؟ چه مشکلی باهام داشت؟ خواستم برگردم صورتشو ببینم که ضربه ی محکمی به پشتم زد و پرت شدم. تمام لباسام خاکی شده بود. از جام بلند شدم و برگشتم سمتش. اونجا برای اولین بار تونستم یه هاله محو از صورتشو ببینم..، اما اون لحظه زمان انالیز نبود. با صدایی که سعی میکردم بلند نشه گفتم:
_ چته وحشی؟ از باغ وحش فرار کردی؟ اصلا تو کی هستی؟ برای چی منو اوردی اینجا؟
دست به سینه با نگاه بدی زل زد بهم. انقدر نگاهش هیز بود که حس میکردم برهنه جلوش وایسادم. با حالت جذابی یه تای ابروشو انداخت بالا و گفت:
_ زبون درازم که هستی؟
داشتم منفجر میشدم. مرتیکه روانی این وقت شب شوخیش گرفته.عصبی گفتم:
_ بکش کنار باید برم. انگار بازیت گرفته.
نزدیکم شد و با خشونت بازومو گرفت و منو سمت خودش کشید. ترسیده بودم اما غرورم نمیزاشت که جلوش کم بیارم. زل زدم تو چشماش:
_ دستمو ول کن.
پوزخندی زد و گفت:
_ همونجور که گفتم زبونت خیلی درازه ولی من بلدم قیچیش کنم.
خواستم جوابشو بدم که اسلحشو گزاشت رو پهلوم به سمت جلو هدایتم کرد.چشمم به اتاقک مخروبه ای افتاد که یکم جلوتر بود. دقیقا به اون سمت میرفت. رو به روی در ایستاد و گفت:
_ بازش کن.
با دستای لرزونم بازش کردم و گفتم:
_ اینجا کجاست.. تو کی هستی. بزار من برم. من هیچی ندارم که بهت بدم.
از پشت خم شد سمتمو زیر گوشم گفت:
_ اتفاقا تو چیزای زیادی داری که میتونی بهم بدی. برو تو..
نگاه ترسیدمو دوختم به اون انباری نمور و تاریک. اروم لب زدم:
_ نه.
که یهو محکم کوبید پشتمو پرتم کرد تو. داشت در میبست که دویدم سمتش. دستگیره رو کشیدم اما اون زورش از من بیشتر بود. با جیغ داد زدم:
_ کمک.. کمک.. یکی منو نجات بده. کسی اونجا نیست؟
صداش از پشت در بلند شد:
_ تا صبح جیغ بزن. خبری نیست. اینجا هیچکس زندگی نمیکنه..
ترسیده بودم. نمیتونستم درک کنم چخبر شده. حمید حتما نگران میشد. وای فاطمه جون سکته میکرد. با فکر به حمید و فاطمه جون محکم تر به در زدم. انقدر مشتامو به در کوبیدم که دستام خسته شد. کنار دیوار نشستم رو زمین و پاهامو کشیدم تو بغلم. این دیگه چه بلایی بود که تو بهترین زمان زندگیم به سرم اومد؟ تو کل زندگیم کسیو نداشتم که بخواد باهام دشمن بشه. این از کجا پیدا شد؟ خسته بودم. فشار کارم زیاد بود. اگه امشب بخاطر یه مقدار پول بیشتر سر کار نمیموندم الان وضعم این نبود.
@kadbanoiranii
رمان پارادوکس
قلبم مثل قلب گنجشک بالا و پایین میپرید.
ترس به دلم چنگ میزد. خواستم بزنم رو ترمز و به ایستم اما با اسلحه ای که از پشت رو سرم قرار گرفت نفسم تو سینم حبس شد. درست چند لحظه بعد صدای مردونه ای و زیر گوشم شنیدم:
_ اگه میخوای مغزت از هم نپاشه به راهت ادامه بده. فکر زرنگ بازیم هم نباش. خیلی راحت تر از اونی که فکر کنی میتونم بکشمت.
با وحشت که تو صدام پیدا بود؛ لب زدم:
_ تو کی هستی؟
فشار اسلحشو رو سرم بیشتر کرد و گفت:
_ به تو مربوط نیست بچه. فقط کاریو بکن که بهت میگم. بپیچ دست راست..
ترسیده کاری که گفت و انجام دادم. با داد و تهدیدش بالاخره به همونجاییکه میخواست رسوندمش. یه باغی تو خارج شهر بود. این وقت شب پرنده هم پر نمیزد. با ترس منتظر بودم ببینم چیکار میکنه که یهو فریاد زد:
_ پیاده شو.
صدام میلرزید. در حالیکه سعی میکردم متوجه ترسم نشه گفتم:
_ حالا که رسوندمت. بزار من برم. دیگه چیکارم داری؟
با صدایی که توش حرص بیداد میکرد گفت:
_ خفه شو و کاریو بکن که بهت میگم. پیاده شو.
با ترس و لرز پیاده شدم. پشتم قرار داشت و هنوز دقیق نتونسته بودم صورتشو ببینم. بازومو تو دستش گرفت و محکم به سمت جلو هولم داد. نمیفهمیدم چرا داره اینکارو میکنه. من نه پولی داشتم نه خانواده پولداری که بخواد ازم اخاذی کنه. اصلا کی بود؟ منو از کجا میشناخت؟ چه مشکلی باهام داشت؟ خواستم برگردم صورتشو ببینم که ضربه ی محکمی به پشتم زد و پرت شدم. تمام لباسام خاکی شده بود. از جام بلند شدم و برگشتم سمتش. اونجا برای اولین بار تونستم یه هاله محو از صورتشو ببینم..، اما اون لحظه زمان انالیز نبود. با صدایی که سعی میکردم بلند نشه گفتم:
_ چته وحشی؟ از باغ وحش فرار کردی؟ اصلا تو کی هستی؟ برای چی منو اوردی اینجا؟
دست به سینه با نگاه بدی زل زد بهم. انقدر نگاهش هیز بود که حس میکردم برهنه جلوش وایسادم. با حالت جذابی یه تای ابروشو انداخت بالا و گفت:
_ زبون درازم که هستی؟
داشتم منفجر میشدم. مرتیکه روانی این وقت شب شوخیش گرفته.عصبی گفتم:
_ بکش کنار باید برم. انگار بازیت گرفته.
نزدیکم شد و با خشونت بازومو گرفت و منو سمت خودش کشید. ترسیده بودم اما غرورم نمیزاشت که جلوش کم بیارم. زل زدم تو چشماش:
_ دستمو ول کن.
پوزخندی زد و گفت:
_ همونجور که گفتم زبونت خیلی درازه ولی من بلدم قیچیش کنم.
خواستم جوابشو بدم که اسلحشو گزاشت رو پهلوم به سمت جلو هدایتم کرد.چشمم به اتاقک مخروبه ای افتاد که یکم جلوتر بود. دقیقا به اون سمت میرفت. رو به روی در ایستاد و گفت:
_ بازش کن.
با دستای لرزونم بازش کردم و گفتم:
_ اینجا کجاست.. تو کی هستی. بزار من برم. من هیچی ندارم که بهت بدم.
از پشت خم شد سمتمو زیر گوشم گفت:
_ اتفاقا تو چیزای زیادی داری که میتونی بهم بدی. برو تو..
نگاه ترسیدمو دوختم به اون انباری نمور و تاریک. اروم لب زدم:
_ نه.
که یهو محکم کوبید پشتمو پرتم کرد تو. داشت در میبست که دویدم سمتش. دستگیره رو کشیدم اما اون زورش از من بیشتر بود. با جیغ داد زدم:
_ کمک.. کمک.. یکی منو نجات بده. کسی اونجا نیست؟
صداش از پشت در بلند شد:
_ تا صبح جیغ بزن. خبری نیست. اینجا هیچکس زندگی نمیکنه..
ترسیده بودم. نمیتونستم درک کنم چخبر شده. حمید حتما نگران میشد. وای فاطمه جون سکته میکرد. با فکر به حمید و فاطمه جون محکم تر به در زدم. انقدر مشتامو به در کوبیدم که دستام خسته شد. کنار دیوار نشستم رو زمین و پاهامو کشیدم تو بغلم. این دیگه چه بلایی بود که تو بهترین زمان زندگیم به سرم اومد؟ تو کل زندگیم کسیو نداشتم که بخواد باهام دشمن بشه. این از کجا پیدا شد؟ خسته بودم. فشار کارم زیاد بود. اگه امشب بخاطر یه مقدار پول بیشتر سر کار نمیموندم الان وضعم این نبود.
@kadbanoiranii
کدبانوی ایرانی🌻🌼😍
#پارت4 رمان پارادوکس قلبم مثل قلب گنجشک بالا و پایین میپرید. ترس به دلم چنگ میزد. خواستم بزنم رو ترمز و به ایستم اما با اسلحه ای که از پشت رو سرم قرار گرفت نفسم تو سینم حبس شد. درست چند لحظه بعد صدای مردونه ای و زیر گوشم شنیدم: _ اگه میخوای مغزت از هم…
#پارت5
رمان پارادوکس
از گرسنگی ضعف کرده بودم. کل روز و وقت نکردم چیزی بخورم. سرمو چسبوندم به دیوار اون انبار تاریک. بوی نم حالمو بهم میزد. نمیتونستم بفهمم چیشده. به چه جرمی؟ من حتی این مردو تا حالا ندیده بودم. اصلا برام اشنا نبود. زانوهامو محکم تر بغل کردمو با تجسم قیافش سعی داشتم به یاد بیارم که ایا جایی دیدمش یا نه. یه مرد حدودا 27 ساله با موهای خرمایی رنگ فوق العاده لخت، چشمای درشت شکری رنگ و پوست گندمی.. بینی و لباش معمولی بود. درکل چهره ی جذابی داشت. با همه ی اینا بازهم برام اشنا نبود. نگاه به ساعت مچیم انداختم. 3 شده بود و من هنوز اینجا بودم. اینجوری نمیشد. اروم از جام بلند شدم و خاکای رو مانتومو تکون دادم نگاهی به اونجا انداختم. سر و صدایی میومد که نشون از وجود حیوونای ریزی بود که اونجا بودن. دور تا دورمو دید زدم. جز یه پنجره ی خیلی کوچیک نزدیک به سقف هیچ راه دیگه ای نداشت. کلافه موهامو که از شالم زده بود بیرون بردمش تو و دست به کمر وسط اون انباری ایستادم. اخه تا کی اینجازندانی بودم؟ قصدش چیه؟ عصبی سمت در انباری رفتم و دستمو بردم بالا بکوبونم به در، که صدای چرخش کلید پبچید و در با صدای بدی باز شد. سرمو بلند کردم که نگاهم به سایه ی جلوی در افتاد. قد بلند و هیکل ورزیدش اول از همه به چشم اومد. با قدمای محکم وارد انباری شد و درو پشت سرش بست. یک قدم به عقب برداشتم که نزدیک تر شد. چشماش تو اون تاریکی برق میزد. از برق نگاهش ترسیدم. اب دهنمو قورت دادمو گفتم:
_ برای چی منو اینجا نگه داشتی؟
نزدیک و نزدیک تر شد.. هرچقدر اون میومد جلو من عقب تر میرفتم. دیگه انقدر عقب رفتم که خوردم به دیوار انباری. راه فراری نبود. دستشو رو دیوار کنار سرم گزاشت و سرش و کج کرد. زل با حالت عجیبی زل زد تو چشمامو گفت:
_برای خیلی کارا.. کارای خوب..
انقدر لحنش بد بود که تنم لرزید. با صدایی که لرزشش معلوم بود گفتم:
_ بزار من برم.. لطفا
با اون دستش کمرمو گرفت و فشار داد سرشو زیر گردنم برد و بو کشید:
_ اووممممم زیادم بد به نظر نمیای..
ترس بدی تو دلم نشست. حس پرنده ای و داشتم که اسیر دست شکارچی شده و راه فرار هم نداره. حرکت دستاش رو شکمم حالمو بهم میزد. بیشتر از این نمیتونستم ساکت بمونم. با صدایی که شبیه به جیغ بود فریاد زدم:
_ ولم کن عوضی.. چیکارم داری؟
انگار همین جیغم اونو به خودش اورد . اخماش رفت توهم. هولم داد که محکم خوردم زمین. خواستم از موقعیت استفاده کنم. از جام بلند شدم و با سرعت رفتم سمت در. اما هرچی تلاش کردم باز نشد. قفلش کرده بود. دیگه داشت گریه ام میگرفت. برگشتم سمتش تا شاید بتونم راضیش کنم که بزاره برم.
ولی با دیدنش در حالی که داشت دکمه های لباسشو باز میکرد نفس تو سینم حبس شد. چند دقیقه شوکه نگاش میکردم ولی بادیدن بدن برهنش یهو به خودم اومدمو با ترس شروع کردم به جیغ زدن.
_ داری چیکار میکنی؟ باز کن این درو. بهت میگم باز کن درو..
جیغ میزدمو اون با پوزخند مسخرش بهم نزدیک میشد. راه فراری نبود. دستاشو دور کمرم پیچید و من دست و پا میزدم تا خودمو نجات بدم. اما زور من کجا و قدرت دستای اون کجا.
پرتم کرد زمین. با گریه مشتامو تو سینش میزدم :
_ ولم کن. چیکارم داری؟ مگه من چه هیزم تری بهت فروختم؟ با ابروم بازی نکن. لعنت بهت. ولم کن.
سرشو به گوشم نزدیک کرد و گفت:
_ به نفعته همراهیم کنی.. وگرنه بهت قول نمیدم که اذیت نشی..
همراهی کنم؟ ازم میخواست تو بدبخت کردن خودم بهش کمک کنم؟ این دیگه چجور ادمی بود؟
🍃
@kadbanoiranii
رمان پارادوکس
از گرسنگی ضعف کرده بودم. کل روز و وقت نکردم چیزی بخورم. سرمو چسبوندم به دیوار اون انبار تاریک. بوی نم حالمو بهم میزد. نمیتونستم بفهمم چیشده. به چه جرمی؟ من حتی این مردو تا حالا ندیده بودم. اصلا برام اشنا نبود. زانوهامو محکم تر بغل کردمو با تجسم قیافش سعی داشتم به یاد بیارم که ایا جایی دیدمش یا نه. یه مرد حدودا 27 ساله با موهای خرمایی رنگ فوق العاده لخت، چشمای درشت شکری رنگ و پوست گندمی.. بینی و لباش معمولی بود. درکل چهره ی جذابی داشت. با همه ی اینا بازهم برام اشنا نبود. نگاه به ساعت مچیم انداختم. 3 شده بود و من هنوز اینجا بودم. اینجوری نمیشد. اروم از جام بلند شدم و خاکای رو مانتومو تکون دادم نگاهی به اونجا انداختم. سر و صدایی میومد که نشون از وجود حیوونای ریزی بود که اونجا بودن. دور تا دورمو دید زدم. جز یه پنجره ی خیلی کوچیک نزدیک به سقف هیچ راه دیگه ای نداشت. کلافه موهامو که از شالم زده بود بیرون بردمش تو و دست به کمر وسط اون انباری ایستادم. اخه تا کی اینجازندانی بودم؟ قصدش چیه؟ عصبی سمت در انباری رفتم و دستمو بردم بالا بکوبونم به در، که صدای چرخش کلید پبچید و در با صدای بدی باز شد. سرمو بلند کردم که نگاهم به سایه ی جلوی در افتاد. قد بلند و هیکل ورزیدش اول از همه به چشم اومد. با قدمای محکم وارد انباری شد و درو پشت سرش بست. یک قدم به عقب برداشتم که نزدیک تر شد. چشماش تو اون تاریکی برق میزد. از برق نگاهش ترسیدم. اب دهنمو قورت دادمو گفتم:
_ برای چی منو اینجا نگه داشتی؟
نزدیک و نزدیک تر شد.. هرچقدر اون میومد جلو من عقب تر میرفتم. دیگه انقدر عقب رفتم که خوردم به دیوار انباری. راه فراری نبود. دستشو رو دیوار کنار سرم گزاشت و سرش و کج کرد. زل با حالت عجیبی زل زد تو چشمامو گفت:
_برای خیلی کارا.. کارای خوب..
انقدر لحنش بد بود که تنم لرزید. با صدایی که لرزشش معلوم بود گفتم:
_ بزار من برم.. لطفا
با اون دستش کمرمو گرفت و فشار داد سرشو زیر گردنم برد و بو کشید:
_ اووممممم زیادم بد به نظر نمیای..
ترس بدی تو دلم نشست. حس پرنده ای و داشتم که اسیر دست شکارچی شده و راه فرار هم نداره. حرکت دستاش رو شکمم حالمو بهم میزد. بیشتر از این نمیتونستم ساکت بمونم. با صدایی که شبیه به جیغ بود فریاد زدم:
_ ولم کن عوضی.. چیکارم داری؟
انگار همین جیغم اونو به خودش اورد . اخماش رفت توهم. هولم داد که محکم خوردم زمین. خواستم از موقعیت استفاده کنم. از جام بلند شدم و با سرعت رفتم سمت در. اما هرچی تلاش کردم باز نشد. قفلش کرده بود. دیگه داشت گریه ام میگرفت. برگشتم سمتش تا شاید بتونم راضیش کنم که بزاره برم.
ولی با دیدنش در حالی که داشت دکمه های لباسشو باز میکرد نفس تو سینم حبس شد. چند دقیقه شوکه نگاش میکردم ولی بادیدن بدن برهنش یهو به خودم اومدمو با ترس شروع کردم به جیغ زدن.
_ داری چیکار میکنی؟ باز کن این درو. بهت میگم باز کن درو..
جیغ میزدمو اون با پوزخند مسخرش بهم نزدیک میشد. راه فراری نبود. دستاشو دور کمرم پیچید و من دست و پا میزدم تا خودمو نجات بدم. اما زور من کجا و قدرت دستای اون کجا.
پرتم کرد زمین. با گریه مشتامو تو سینش میزدم :
_ ولم کن. چیکارم داری؟ مگه من چه هیزم تری بهت فروختم؟ با ابروم بازی نکن. لعنت بهت. ولم کن.
سرشو به گوشم نزدیک کرد و گفت:
_ به نفعته همراهیم کنی.. وگرنه بهت قول نمیدم که اذیت نشی..
همراهی کنم؟ ازم میخواست تو بدبخت کردن خودم بهش کمک کنم؟ این دیگه چجور ادمی بود؟
🍃
@kadbanoiranii
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💫أَمَّنْ یُجِیبُ
✨الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یَكْشِفُ السُّوءَ
💫خدایا به حق این آیه
✨مبارکه
💫هر عزیزی تو دلش هر
✨حاجتی دارد روا بفرما
💫شب زیباتون متبرک به
✨گرمی نگاه خدا
💫الــهی
✨دلخوشیهاتون افزون
💫جمع خانوادهتون پراز دلگرمی
✨شبتون بخیر
💫وپراز آرامش الهی
🌼 @kadbanoiranii
✨الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یَكْشِفُ السُّوءَ
💫خدایا به حق این آیه
✨مبارکه
💫هر عزیزی تو دلش هر
✨حاجتی دارد روا بفرما
💫شب زیباتون متبرک به
✨گرمی نگاه خدا
💫الــهی
✨دلخوشیهاتون افزون
💫جمع خانوادهتون پراز دلگرمی
✨شبتون بخیر
💫وپراز آرامش الهی
🌼 @kadbanoiranii
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خدای زیبایم...❤️
یک صبح زیبای دیگرراباترنم دلنشین پرندگانت آغازنمودیم پرندگانی که شکرگزای میکنندونیایش
شکربرای یکروززیبای دیگر
شکربرای بوی خوش زندگی
شکروهزاران شکربرای وجودارزشمندعزیزانمان
شکربرای سلامتی جسم وجانمان
شکربرای رزق وروزی حلال وبی نیازی
شکربرای قرارگرفتن درراهت
شکربرای تمام نعمتهایت که دراختیارمان قرارداده ایی
هرچه شکرگویم کم است
بارالها چتر رحمتت رابر سر ما همیشه باز نگه دار ولحظه ایی مارا به حال خودوامگذار.
🌺 بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ 🌺
الهی به امید تو...❤️
@kadbanoiranii
یک صبح زیبای دیگرراباترنم دلنشین پرندگانت آغازنمودیم پرندگانی که شکرگزای میکنندونیایش
شکربرای یکروززیبای دیگر
شکربرای بوی خوش زندگی
شکروهزاران شکربرای وجودارزشمندعزیزانمان
شکربرای سلامتی جسم وجانمان
شکربرای رزق وروزی حلال وبی نیازی
شکربرای قرارگرفتن درراهت
شکربرای تمام نعمتهایت که دراختیارمان قرارداده ایی
هرچه شکرگویم کم است
بارالها چتر رحمتت رابر سر ما همیشه باز نگه دار ولحظه ایی مارا به حال خودوامگذار.
🌺 بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ 🌺
الهی به امید تو...❤️
@kadbanoiranii
Bigharare
Iman Gholami
#بی قراره 😔
#ایمان غلامی
💞🎼
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
#ایمان غلامی
💞🎼
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
#سس ماست برای دلمه ها و ماکارانی
🔹مواد لازم
500 گرم ماست سفت
4-3 حبه سیر
یك قاشق غذا خوری سبزی های معطر( نعناع، شبد و ترخون كاملاً خرد شده)
به میزان كافی نمك و فلفل
🔹طرز تهیه
ماست را به هم می زنیم تا صاف و یكنواخت شود. سیر را با رنده ریز رنده كرده، همراه با سبزی، نمك و فلفل به ماست اضافه می كنیم و خوب مخلوط می كنیم. از این سس برای انواع ماكارونی ها، دلمه بادنجان، دلمه برگ مو، دلمه فلفل و... می توانیم استفاده كنیم.
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
🔹مواد لازم
500 گرم ماست سفت
4-3 حبه سیر
یك قاشق غذا خوری سبزی های معطر( نعناع، شبد و ترخون كاملاً خرد شده)
به میزان كافی نمك و فلفل
🔹طرز تهیه
ماست را به هم می زنیم تا صاف و یكنواخت شود. سیر را با رنده ریز رنده كرده، همراه با سبزی، نمك و فلفل به ماست اضافه می كنیم و خوب مخلوط می كنیم. از این سس برای انواع ماكارونی ها، دلمه بادنجان، دلمه برگ مو، دلمه فلفل و... می توانیم استفاده كنیم.
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
#سس_ماست
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#آش_گوجه
سبزی آش یک کیلو
برنج یک پیمانه
نخود پخته شده نصف پیمانه
لوبیا قرمز پخته شده نصف پیمانه
پیاز متوسط ۲ عدد
سیر سرخ شده یک قاشق سوپ خوری
نعنا داغ ۲ قاشق سوپ خوری
زرد چوبه یک قاشق چایخوری
نمک به میزان لازم
پوره گوجه فرنگی ۳ پیمانه
رب گوجه فرنگی ۲ قاشق سوپ خوری
آبغوره یک پیمانه
عصاره گوشت یک عدد
.
.
همه رسپی رو توی فیلم کامل توضیح دادم فقط اینکه من سیر رو تفت دادم و توی همون روغن نعنا داغ درست کردم و با هم توی آش ریختم.و اینکه سعی کنین سبزی تازه بریزین که من نداشتم.
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
سبزی آش یک کیلو
برنج یک پیمانه
نخود پخته شده نصف پیمانه
لوبیا قرمز پخته شده نصف پیمانه
پیاز متوسط ۲ عدد
سیر سرخ شده یک قاشق سوپ خوری
نعنا داغ ۲ قاشق سوپ خوری
زرد چوبه یک قاشق چایخوری
نمک به میزان لازم
پوره گوجه فرنگی ۳ پیمانه
رب گوجه فرنگی ۲ قاشق سوپ خوری
آبغوره یک پیمانه
عصاره گوشت یک عدد
.
.
همه رسپی رو توی فیلم کامل توضیح دادم فقط اینکه من سیر رو تفت دادم و توی همون روغن نعنا داغ درست کردم و با هم توی آش ریختم.و اینکه سعی کنین سبزی تازه بریزین که من نداشتم.
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی
#غذا فوری
یک عدد پیاز بنفش
نصف یک فلفل دلمه قرمز
دو عدد فلفل سبز
کمی گشنیز
همه رو به سیب زمینی
یک ق چایخوری نمک
پنج قاشق غذاخوری هم نشاسته ذرت
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
#غذا فوری
یک عدد پیاز بنفش
نصف یک فلفل دلمه قرمز
دو عدد فلفل سبز
کمی گشنیز
همه رو به سیب زمینی
یک ق چایخوری نمک
پنج قاشق غذاخوری هم نشاسته ذرت
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#شکلات ژله ای
باورت میشه خودت بتونی شکلات ژلهای درست کنی؟ حتی سالم تر و باکیفیت تر از بازاری ها 😍
یک بسته پودر ژله
دو قاشق غذاخوری پودر ژلاتین
یک قاشق غذاخوری گلوکز
و نصف پیمانه آبجوش
مخلوط کرده و روی حرارت بن ماری کنید تا شفاف بشه.
برای داشتن سایر طعم ها ، از رنگهای مختلفِ ژله استفاده و به همین ترتیب عمل کنید .
کف ظرف مورد نظر رو چرب کنین و مواد رو داخلش بریزین .
دو ساعت داخل فریزر بزارین .
روی سطح شکر بپاشین و ژله رو از ظرف خارج کنید و به شکل های دلخواه برش بزنین .
مثلا میتونین با کاتر به این شکل برش بدین ،
یا اینکه مواد رو تو لیوان یکبار مصرف بریزین تا ژله هاتون دایره ای شن.
در آخر شکلات ها رو داخل شکر بغلتونین .
مطمئنم بچه ها عاشق این شکلات های ژله ای خوشرنگ و خوردنی
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
باورت میشه خودت بتونی شکلات ژلهای درست کنی؟ حتی سالم تر و باکیفیت تر از بازاری ها 😍
یک بسته پودر ژله
دو قاشق غذاخوری پودر ژلاتین
یک قاشق غذاخوری گلوکز
و نصف پیمانه آبجوش
مخلوط کرده و روی حرارت بن ماری کنید تا شفاف بشه.
برای داشتن سایر طعم ها ، از رنگهای مختلفِ ژله استفاده و به همین ترتیب عمل کنید .
کف ظرف مورد نظر رو چرب کنین و مواد رو داخلش بریزین .
دو ساعت داخل فریزر بزارین .
روی سطح شکر بپاشین و ژله رو از ظرف خارج کنید و به شکل های دلخواه برش بزنین .
مثلا میتونین با کاتر به این شکل برش بدین ،
یا اینکه مواد رو تو لیوان یکبار مصرف بریزین تا ژله هاتون دایره ای شن.
در آخر شکلات ها رو داخل شکر بغلتونین .
مطمئنم بچه ها عاشق این شکلات های ژله ای خوشرنگ و خوردنی
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#فیلم_آموزشی
#کوکو _بادکوبه_عروسی
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
#کوکو _بادکوبه_عروسی
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG