Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فيلم_آموزشي
#خورشت_هويج_تبريز
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
#خورشت_هويج_تبريز
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فيلم_آموزشي
#آموزش_عرق_نعناخانگی
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
#آموزش_عرق_نعناخانگی
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی
#دمنوش_سیب_دارچین
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
#دمنوش_سیب_دارچین
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
#اسنک_با_نان_باگت
مواد لازم:
▫️ژانبون ۳۰۰ گرم
▫️فلفل دلمه ۱ عدد
▫️سس مایونز ۲ قاشق پر
▫️پنیر پیتزا ۲۰۰ گرم
▫️نان باگت دوعدد بزرگ
▫️آویشن نمک فلفل
طرز تهیه:
ژانبون و فلفل دلمه را ریز خرد میکنیم وبا هم مخلوط کرده.بعد سس و نمک و فلفل و آویشن را اضافه میکنیم.
ودر آخر پنیر را اضافه کرده خوب مخلوط کرده و در دستگاه میزاریم گرم بشه.در این فاصله نون رو از وسط برش میدیم.داخلش مواد رومیریزیم. و داخل دستگاه میگذاریم تا آماده شود
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
مواد لازم:
▫️ژانبون ۳۰۰ گرم
▫️فلفل دلمه ۱ عدد
▫️سس مایونز ۲ قاشق پر
▫️پنیر پیتزا ۲۰۰ گرم
▫️نان باگت دوعدد بزرگ
▫️آویشن نمک فلفل
طرز تهیه:
ژانبون و فلفل دلمه را ریز خرد میکنیم وبا هم مخلوط کرده.بعد سس و نمک و فلفل و آویشن را اضافه میکنیم.
ودر آخر پنیر را اضافه کرده خوب مخلوط کرده و در دستگاه میزاریم گرم بشه.در این فاصله نون رو از وسط برش میدیم.داخلش مواد رومیریزیم. و داخل دستگاه میگذاریم تا آماده شود
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#کشمش_پلو_مازندرانی
در ابتدا ۸۰۰ گرم گوشت که من از ترکیب راسته گوسفند و ماهیچه گوساله استفاده کردم رو داخل قابلمه ریختم و با حرارت بالا حدود ۷ دقیقه تفت دادم و بعد ۲ عدد پیاز نگینی خورد شده
حالا ۳ ق غ زعفران دم کرده غلیظ، ۲ عدد چوب دارچین کوچک، ۲ ق غ پودر گل سرخ، ۱/۲ ق چ فلفل سیاه، ۱ عدد هل شکسته، ۱ حبه سیر و ۱ ق غ رب گوجه فرنگی
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
در ابتدا ۸۰۰ گرم گوشت که من از ترکیب راسته گوسفند و ماهیچه گوساله استفاده کردم رو داخل قابلمه ریختم و با حرارت بالا حدود ۷ دقیقه تفت دادم و بعد ۲ عدد پیاز نگینی خورد شده
حالا ۳ ق غ زعفران دم کرده غلیظ، ۲ عدد چوب دارچین کوچک، ۲ ق غ پودر گل سرخ، ۱/۲ ق چ فلفل سیاه، ۱ عدد هل شکسته، ۱ حبه سیر و ۱ ق غ رب گوجه فرنگی
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی
#آموزش_لازانیا_در_نان_باگت
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
#آموزش_لازانیا_در_نان_باگت
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فيلم_آموزشي
#آموزش_شام_لاکچری
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
#آموزش_شام_لاکچری
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کدبانوی ایرانی🌻🌼😍
#۲۲ _اون موقع ها ادم بودی اخم کرد _پاشو سینی رو جمع کن..حوصله دعوا رو ندارم نمیشه باهات حرف زد _بر عکس تو جنبه نداری فقط میخوای ادمو بخوری _زنمی دوست دارم _نمیخوای که بگی عاشقم شدی _برو بابا .. _خودت برو دیگه چیزی نگفت سینی از رو تخت برداشتمروی میزکنار…
#۲۳
اما برگشت
...
_پس نمیری جیگر رو بگیری
بااخم گفت
_جیگر بخورم کوفت میخورم
_حالا نمیخواد روم غیرتی بشی
_روتو غیرتی نشم رو عمه ام بشم
_عمه ات چرا رو دوست دخترت
بالبخند گفت
_رو اونم غیرت دارم
از این حرفش خوشم نیومد
بهش اخم کردم
صورتمو برگردوندم طرف شیشه
........
باصدای تلفن از فکر اومدم بیرون
مامان بزرگ بود
_سلام مادر جون
_سلام نفسم خوبی
_بدنیستم شما خوبید مامان اینا چطورن
_همشون خوبن
_خداروشکر
_قراره بیام تهران
باتعجب گفتم
_تهران
_اره...یه چند وقتی میخوام بیام پیشتون
_چه خوب،کی میان
_تاریخشو بعدا میگم
_پس حتما منتظرم
_راستی اوضاع زندگی چطور
_نمیشه گفت خوبه نمیشه گفت بده
_از چه لحاظ خوبه
_مادر جون فقط تونستیم یه کم باهم کنار بیام
اما دم دمی مزاجیم
اون روز کتکم زد
جوری که بیهوش شدم
_چرا به من نگفتی کتک زده
_کسی جز بابام نمیدونه
سکوت کرد
_منو اون نمیتونیم باهم بمونیم...بزار جدا شیم
_نمیشه
_چرا مادر جون ...برات مهم نیستم نه...دارم زجر میکشم توی خونه..ای کاش منم مثل امیرعلی نوه واقعیتون بودم
باصدای بلندی اسممو صدا زدم
_نفس
بابغض گفتم
_بله
_دفعه اخرت باشه این حرف میزنی
بلافاصله گوشی رو روم قطع کرد
یادم نمیاد هیچکدومشون فرق گذاشته بودن برام
ولی ته ته همه چی من از خونشون نبودم و نخواهم بود
یه ادم غریبه بودم و هستم
.....
یه ماه بعد
بازم امیرعلی شده بود همون ادم سابق
به زور میشد دیدش
انقدر توی این چار دیواری مونده بودم
یه جورای افسردگی گرفته بودم
تنها سرگرمیم دیدن فیلم یا حرف زدن با مامان اینا
...
ساعت ۱۱ صبح بود
روی کاناپه دراز کشیده بودم
مشغول دیدن عکسای تو گالریم بودم
صدای بازشدن در اومد
بلندشدم
امیر علی بود
از قیافش میشد خوند که ناراحت و عصبی
وارد خونه شد
_سلام
پشت بندش دختری وارد خونه شدم
بهم خیرشد
با حالت تیکه بهم گفت
_پس نفس تویی
_توکی ...امیرعلی این کیه
امیر علی فقط خیره به زمین بود
دستشو دور دست امیر علی انداخت
_ دوست دخترش
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
اما برگشت
...
_پس نمیری جیگر رو بگیری
بااخم گفت
_جیگر بخورم کوفت میخورم
_حالا نمیخواد روم غیرتی بشی
_روتو غیرتی نشم رو عمه ام بشم
_عمه ات چرا رو دوست دخترت
بالبخند گفت
_رو اونم غیرت دارم
از این حرفش خوشم نیومد
بهش اخم کردم
صورتمو برگردوندم طرف شیشه
........
باصدای تلفن از فکر اومدم بیرون
مامان بزرگ بود
_سلام مادر جون
_سلام نفسم خوبی
_بدنیستم شما خوبید مامان اینا چطورن
_همشون خوبن
_خداروشکر
_قراره بیام تهران
باتعجب گفتم
_تهران
_اره...یه چند وقتی میخوام بیام پیشتون
_چه خوب،کی میان
_تاریخشو بعدا میگم
_پس حتما منتظرم
_راستی اوضاع زندگی چطور
_نمیشه گفت خوبه نمیشه گفت بده
_از چه لحاظ خوبه
_مادر جون فقط تونستیم یه کم باهم کنار بیام
اما دم دمی مزاجیم
اون روز کتکم زد
جوری که بیهوش شدم
_چرا به من نگفتی کتک زده
_کسی جز بابام نمیدونه
سکوت کرد
_منو اون نمیتونیم باهم بمونیم...بزار جدا شیم
_نمیشه
_چرا مادر جون ...برات مهم نیستم نه...دارم زجر میکشم توی خونه..ای کاش منم مثل امیرعلی نوه واقعیتون بودم
باصدای بلندی اسممو صدا زدم
_نفس
بابغض گفتم
_بله
_دفعه اخرت باشه این حرف میزنی
بلافاصله گوشی رو روم قطع کرد
یادم نمیاد هیچکدومشون فرق گذاشته بودن برام
ولی ته ته همه چی من از خونشون نبودم و نخواهم بود
یه ادم غریبه بودم و هستم
.....
یه ماه بعد
بازم امیرعلی شده بود همون ادم سابق
به زور میشد دیدش
انقدر توی این چار دیواری مونده بودم
یه جورای افسردگی گرفته بودم
تنها سرگرمیم دیدن فیلم یا حرف زدن با مامان اینا
...
ساعت ۱۱ صبح بود
روی کاناپه دراز کشیده بودم
مشغول دیدن عکسای تو گالریم بودم
صدای بازشدن در اومد
بلندشدم
امیر علی بود
از قیافش میشد خوند که ناراحت و عصبی
وارد خونه شد
_سلام
پشت بندش دختری وارد خونه شدم
بهم خیرشد
با حالت تیکه بهم گفت
_پس نفس تویی
_توکی ...امیرعلی این کیه
امیر علی فقط خیره به زمین بود
دستشو دور دست امیر علی انداخت
_ دوست دخترش
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کدبانوی ایرانی🌻🌼😍
#۲۳ اما برگشت ... _پس نمیری جیگر رو بگیری بااخم گفت _جیگر بخورم کوفت میخورم _حالا نمیخواد روم غیرتی بشی _روتو غیرتی نشم رو عمه ام بشم _عمه ات چرا رو دوست دخترت بالبخند گفت _رو اونم غیرت دارم از این حرفش خوشم نیومد بهش اخم کردم صورتمو برگردوندم طرف…
#۲۴
سخت بودن شنیدن این کلمه برام
ولی نباید جلو اون دختر ضعفشو نشون بدم
باصدای که سعی میکردم بخاطر بغض نلرزه گفتم
_خب که چی...براچی پاتو گذاشتی توی خونه من
خندید
_خونه ای تو
ولی عزیزم اینجا خونه من و امیرعلی
نه خونه تو
منم باحرص گفتم
_اسم تو،توی شناسنامه اشه نه اسم من تو شناسنامه اشه ...پس فعلا اینجا خونه من و اونه
و تو یه زن هرزه حساب میای که اومدی توی زندگی مرد متاهل
باعصبانیت گفن
_به من میگی هرزه
خواست به طرفم بیاد که امیر علی بازوشو محکم گرفت
امیر علی هم باعصبانیت گفت
_حق نداری طرفش بری مریم
دوتامون تعجب کردیم
مریم باصدای بلندی گفت
_اون به من هرزه انوخت تو هیچی بهش نمیگی
امیر علی فقط نگام کرد
بقول مامان بزرگ باید برای این زندگی هرچقدرم مجبوری میجنگیدم
به طرفشون رفتم
دست دختر رو محکم گرفتم و با تمام توانم پرتش کردم بیرون
روی زمین افتاد
قبل از اسنکه دوباره بخواد بلند شه
و بیاد سمتم در خونه رو محکم بستم
و در رو قفل کردم
امیر علی باتعجب نگاهم میکرد
باصدای داد اون دختر به خودش اومد
مریم همش داد میزد و به در میکوبید
خواست کلید رو ازم بگیره
با دادبهش گفتم
_کثافت کاریاتو پشت این خونه انجام بده
با چه روی دست یه دختر هرزه اوردی توی خونه من
هان؟
اونم باعصبانیت گفت
_کلید رو به من بده ..ابروم رفت
مریم با داد گفت
_در رو باز کن اشغال عوضی..
از همون پشت در گفتم
_اشغال منم یا تو که میخوای شوهرمو از راه به در کنی
این در روت باز نمیشه بهتره زودتر بری تا بیشتر ابروت نرفته هرزه
بازوشو امیر علی رو محکم گرفتم
و دنبال خودم کشوندمش
به سمت اتاقش بردمش
_به جون بابام قسم اگه تا موقعی که این دختره گور شو گم نکرده پاتو از اتاق اوردی بیرون زنگ میزنم به بابام همه چی رو میگم بهش
منتظر حرفش نموندم و خودمم از اتاق زدم بیرون
هنوز پشت در بود
صدای زن همسایه رو شنیدم
_خجالت بکش دختر
_از چی بکشم...دوست پسرمو
_اون زن داره ..چقدر میتونی خفت خاری تحمل کنی مثل یه اشغال زنش انداختت بیرون
دیگه نموندم تا صداشو بشنوم رفتم توی اتاق خودم
بابستن در اتاقم بغض منم شکست
سخت بود برام
هرچند ای ازدواج زوری بود
اما منم زنم
چطور تونست دست اون دختر رو بگیره بیاره تو خونم
فقط ۱۰ما مونده تا از دستش راحت شم
خودم یعد از ده ماه درخواست طلاق رو میدم
من خواستم بهش فرصت بدم
خواستم عاشقش شم
اماخودش نذاشت
خودش نخواست
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
سخت بودن شنیدن این کلمه برام
ولی نباید جلو اون دختر ضعفشو نشون بدم
باصدای که سعی میکردم بخاطر بغض نلرزه گفتم
_خب که چی...براچی پاتو گذاشتی توی خونه من
خندید
_خونه ای تو
ولی عزیزم اینجا خونه من و امیرعلی
نه خونه تو
منم باحرص گفتم
_اسم تو،توی شناسنامه اشه نه اسم من تو شناسنامه اشه ...پس فعلا اینجا خونه من و اونه
و تو یه زن هرزه حساب میای که اومدی توی زندگی مرد متاهل
باعصبانیت گفن
_به من میگی هرزه
خواست به طرفم بیاد که امیر علی بازوشو محکم گرفت
امیر علی هم باعصبانیت گفت
_حق نداری طرفش بری مریم
دوتامون تعجب کردیم
مریم باصدای بلندی گفت
_اون به من هرزه انوخت تو هیچی بهش نمیگی
امیر علی فقط نگام کرد
بقول مامان بزرگ باید برای این زندگی هرچقدرم مجبوری میجنگیدم
به طرفشون رفتم
دست دختر رو محکم گرفتم و با تمام توانم پرتش کردم بیرون
روی زمین افتاد
قبل از اسنکه دوباره بخواد بلند شه
و بیاد سمتم در خونه رو محکم بستم
و در رو قفل کردم
امیر علی باتعجب نگاهم میکرد
باصدای داد اون دختر به خودش اومد
مریم همش داد میزد و به در میکوبید
خواست کلید رو ازم بگیره
با دادبهش گفتم
_کثافت کاریاتو پشت این خونه انجام بده
با چه روی دست یه دختر هرزه اوردی توی خونه من
هان؟
اونم باعصبانیت گفت
_کلید رو به من بده ..ابروم رفت
مریم با داد گفت
_در رو باز کن اشغال عوضی..
از همون پشت در گفتم
_اشغال منم یا تو که میخوای شوهرمو از راه به در کنی
این در روت باز نمیشه بهتره زودتر بری تا بیشتر ابروت نرفته هرزه
بازوشو امیر علی رو محکم گرفتم
و دنبال خودم کشوندمش
به سمت اتاقش بردمش
_به جون بابام قسم اگه تا موقعی که این دختره گور شو گم نکرده پاتو از اتاق اوردی بیرون زنگ میزنم به بابام همه چی رو میگم بهش
منتظر حرفش نموندم و خودمم از اتاق زدم بیرون
هنوز پشت در بود
صدای زن همسایه رو شنیدم
_خجالت بکش دختر
_از چی بکشم...دوست پسرمو
_اون زن داره ..چقدر میتونی خفت خاری تحمل کنی مثل یه اشغال زنش انداختت بیرون
دیگه نموندم تا صداشو بشنوم رفتم توی اتاق خودم
بابستن در اتاقم بغض منم شکست
سخت بود برام
هرچند ای ازدواج زوری بود
اما منم زنم
چطور تونست دست اون دختر رو بگیره بیاره تو خونم
فقط ۱۰ما مونده تا از دستش راحت شم
خودم یعد از ده ماه درخواست طلاق رو میدم
من خواستم بهش فرصت بدم
خواستم عاشقش شم
اماخودش نذاشت
خودش نخواست
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کدبانوی ایرانی🌻🌼😍
#۲۴ سخت بودن شنیدن این کلمه برام ولی نباید جلو اون دختر ضعفشو نشون بدم باصدای که سعی میکردم بخاطر بغض نلرزه گفتم _خب که چی...براچی پاتو گذاشتی توی خونه من خندید _خونه ای تو ولی عزیزم اینجا خونه من و امیرعلی نه خونه تو منم باحرص گفتم _اسم تو،توی شناسنامه…
#۲۵
....
بالاخره اون دختره هم خسته شد رفت
امیر علی هم هنوز توی اتاقش بود
خنده ام گرفت
مثل مامانا که بچه هاشونو تنبیه میکنن
شده بودم
....
مشغول پختن ناهار شدم
که بالاخره اقاهم از اتاق اومد بیرون
نگاهم کرد
وارد اشپز خونه شد
باحالت دلخوری گفت
_به بابات که زنگ نزدی
_چون بچه خوبی بودی و به حرفم گوش کردی این دفعه رو زنگ نمیزنم
با عصبانیت گفت
_مسخره
_با حالت تیکه بهش گفتم
_فکرکنم باید دنبال یه دوست دختر جدید باشی
_چیزی که برا من زیاده دختر
_اون دختری که بخواد بایه مرد متاهل دوست شه معلومه گه چه دختریه
_خودتو به من نچسبون
_کی من؟عمرا ...اگه خود خداهم بگه باید باهات بمونم،نمیمونم
_برعکس من عمرا باهات نمیمونم
_ناراحت نباش فقط ده ماه مونده
_دارم روز شماری میکنم براش
دیگه حوصله بحث باهاشو نداشتم
مشغول پختن غذام شدم
اونم به سمت تلوزیون رفت
روشنش کرد
و مشغول تماشای فیلم شد
....
خواستم صداش کنم که
زنگ در رو زدن
باتعجب به هم نگاه کردیم
فقط دلم میخواست اون مریم باشه که حسابش برسم
به سمت در رفتم
در رو باز کردم
تعجب کردم
قرار نبود به این زودیا بیاد
_سلام بلد نیستی
_ببخشید ...سلام
امیر علی هم به سمت در اومد
انگار اونم از دیدنش تعجب کرد
_سلام مامان بزرگ
بااخم گفت
_اجازه میدین بیام تو
دوتامون کنار رفتیم مامان بزرگ وارد خونه شد
امیر علی چمدونشو رو ورداشت
و گوشه ای گذاشت
بالخند گفتم
_خوب موقع ای اومدی مامان بزرگ حتنا خسته و گرسنه اید
دست و صورتتونو بشورید
تاناهار بکشم
_اتاق من کجاست
به امیر نگاه کردم
چمدون مانان بزرگ رو دوباره بلند گفت
_این سمته
.......
به سمت اتاق من بردش
_لعنتی ...من شب رو باید کجا بخوابم
.......
مشغول خوردن ناهار بودیم
_امیری گفت درست حسابی سرکارت نمیاد
_نه میرم ...نفس نمیزاره درست حسابی برم
باتعجب نگاش کردم
پسره بیعشور
مثل ادم میگفتی دوست دخترت نمیزاره نه من
_نفس چرا نمیزاری
_خب..من ..تنهام..برا همین
_الان پول دارید پولتون تموم شه میخواین چیکار کنید ...امیر علی از فردا درست حسابی میری شرکت ...فقط کافیه به بار دیگه امیری بهم بگه
_چشم
_نفس توهم دیگه بهونه نگیر
_چشم
امیر علی اینار گفت
_چراانقدر بی خبر اومدی مامان بزرگ
_به نفس گفته بودم قراره بیام
_اره نفس...پس چرا به من نگفتی
_من فکرکردم مامان بزرگ یه روز قبل اومدنش خبر میده ...نمیدونستم یهویی میاد
.....
مادربزرگ توی اتاق خواب بود
باعصبانیت به سمت امیر علی رفتم
_میشه بگی من شب کجا بخوام
_توبغلم
_چی؟
_پیچ پیچی
_جدی دارم حرف میزنم
_نکنه توقع داری جلو مامان بزرگ هرکدوم توی یه اتاق بخوابیم
راست میگفت... ولی مامان بزرگ از همه چی مطلع بود
_من عمرا تو اتاق تو بخوام
_منم تمایلی ندارم با تو همخواب بشم
_اره دیدم ...اون شبو که یادته
_اون شب که خود پا پیش گذاشت
_من؟
_اره تو خودت منو بردی حموم
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
....
بالاخره اون دختره هم خسته شد رفت
امیر علی هم هنوز توی اتاقش بود
خنده ام گرفت
مثل مامانا که بچه هاشونو تنبیه میکنن
شده بودم
....
مشغول پختن ناهار شدم
که بالاخره اقاهم از اتاق اومد بیرون
نگاهم کرد
وارد اشپز خونه شد
باحالت دلخوری گفت
_به بابات که زنگ نزدی
_چون بچه خوبی بودی و به حرفم گوش کردی این دفعه رو زنگ نمیزنم
با عصبانیت گفت
_مسخره
_با حالت تیکه بهش گفتم
_فکرکنم باید دنبال یه دوست دختر جدید باشی
_چیزی که برا من زیاده دختر
_اون دختری که بخواد بایه مرد متاهل دوست شه معلومه گه چه دختریه
_خودتو به من نچسبون
_کی من؟عمرا ...اگه خود خداهم بگه باید باهات بمونم،نمیمونم
_برعکس من عمرا باهات نمیمونم
_ناراحت نباش فقط ده ماه مونده
_دارم روز شماری میکنم براش
دیگه حوصله بحث باهاشو نداشتم
مشغول پختن غذام شدم
اونم به سمت تلوزیون رفت
روشنش کرد
و مشغول تماشای فیلم شد
....
خواستم صداش کنم که
زنگ در رو زدن
باتعجب به هم نگاه کردیم
فقط دلم میخواست اون مریم باشه که حسابش برسم
به سمت در رفتم
در رو باز کردم
تعجب کردم
قرار نبود به این زودیا بیاد
_سلام بلد نیستی
_ببخشید ...سلام
امیر علی هم به سمت در اومد
انگار اونم از دیدنش تعجب کرد
_سلام مامان بزرگ
بااخم گفت
_اجازه میدین بیام تو
دوتامون کنار رفتیم مامان بزرگ وارد خونه شد
امیر علی چمدونشو رو ورداشت
و گوشه ای گذاشت
بالخند گفتم
_خوب موقع ای اومدی مامان بزرگ حتنا خسته و گرسنه اید
دست و صورتتونو بشورید
تاناهار بکشم
_اتاق من کجاست
به امیر نگاه کردم
چمدون مانان بزرگ رو دوباره بلند گفت
_این سمته
.......
به سمت اتاق من بردش
_لعنتی ...من شب رو باید کجا بخوابم
.......
مشغول خوردن ناهار بودیم
_امیری گفت درست حسابی سرکارت نمیاد
_نه میرم ...نفس نمیزاره درست حسابی برم
باتعجب نگاش کردم
پسره بیعشور
مثل ادم میگفتی دوست دخترت نمیزاره نه من
_نفس چرا نمیزاری
_خب..من ..تنهام..برا همین
_الان پول دارید پولتون تموم شه میخواین چیکار کنید ...امیر علی از فردا درست حسابی میری شرکت ...فقط کافیه به بار دیگه امیری بهم بگه
_چشم
_نفس توهم دیگه بهونه نگیر
_چشم
امیر علی اینار گفت
_چراانقدر بی خبر اومدی مامان بزرگ
_به نفس گفته بودم قراره بیام
_اره نفس...پس چرا به من نگفتی
_من فکرکردم مامان بزرگ یه روز قبل اومدنش خبر میده ...نمیدونستم یهویی میاد
.....
مادربزرگ توی اتاق خواب بود
باعصبانیت به سمت امیر علی رفتم
_میشه بگی من شب کجا بخوام
_توبغلم
_چی؟
_پیچ پیچی
_جدی دارم حرف میزنم
_نکنه توقع داری جلو مامان بزرگ هرکدوم توی یه اتاق بخوابیم
راست میگفت... ولی مامان بزرگ از همه چی مطلع بود
_من عمرا تو اتاق تو بخوام
_منم تمایلی ندارم با تو همخواب بشم
_اره دیدم ...اون شبو که یادته
_اون شب که خود پا پیش گذاشت
_من؟
_اره تو خودت منو بردی حموم
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
▫️خدایا
صمیمیترازهمیشه
سر بر آستان ملکوتیت میگذارم
ودردل دعامیکنم
وازتومیخواهم که آرامش،
برکت وسلامتی
رابراےهمه ارزانےداری
شب بخیر دنیاتونبی غم.
🪴🌷🪴
@kadbanoiranii
لینک کانال کدبانوی ایرانی را با دوستان خود به اشتراک بگذارید🙏
صمیمیترازهمیشه
سر بر آستان ملکوتیت میگذارم
ودردل دعامیکنم
وازتومیخواهم که آرامش،
برکت وسلامتی
رابراےهمه ارزانےداری
شب بخیر دنیاتونبی غم.
🪴🌷🪴
@kadbanoiranii
لینک کانال کدبانوی ایرانی را با دوستان خود به اشتراک بگذارید🙏
سر آغاز هر نامه نام خداست
که بینام او نامه یکسرخطاست
صبح؛
سرآغاز دفتر زندگی است
پس شروع میکنیم صبح وروزمان
را باتوکل به اسم اعظمت﷽
به امید یک روز خوب و با نشاط
وسرشار از برکت و رحمت…
🌺
@kadbanoiranii
که بینام او نامه یکسرخطاست
صبح؛
سرآغاز دفتر زندگی است
پس شروع میکنیم صبح وروزمان
را باتوکل به اسم اعظمت﷽
به امید یک روز خوب و با نشاط
وسرشار از برکت و رحمت…
🌺
@kadbanoiranii
Sahel | سارن موزیک
Mehdi Ahmadvand
🎼موزیک جدید
#مهدی احمدوند بنام #ساحل
🦋🥀🦋
شاد باش و شادی ات را باب ڪن
اخم را در چھــره ها ڪمیاب ڪن
آنقــدر با مردمان خوش باش ڪہ
غصہ را در ذهنِ مردم خواب ڪن
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
#مهدی احمدوند بنام #ساحل
🦋🥀🦋
شاد باش و شادی ات را باب ڪن
اخم را در چھــره ها ڪمیاب ڪن
آنقــدر با مردمان خوش باش ڪہ
غصہ را در ذهنِ مردم خواب ڪن
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#صبحانه
یه صبحونه خوشمزه
. (به جای تره فرنگی از پیازچه هم میتونین استفاده کنین)
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
یه صبحونه خوشمزه
. (به جای تره فرنگی از پیازچه هم میتونین استفاده کنین)
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#نان_پیتزایی خوشمزه #شام راحت وسه سوته
مواد لازم
🌺تخم مرغ یک عدد
🌺بکینگ پودر یک قاشق چای خوری
🌺ارد یک ونیم تا دونیم لیوان متغییر
🌺آب سه ق غذا خوری
🌺ژامبون .کالباس.یاسوسیس نصف لیوان
🌺نصف لیوان قارچ تفت داده شده یا ذرت
🌺جعفری خشک یا تر یک قاشق غ خوری
🌺نمک وفلفل وپودرپاپریکاوآویشن
🌺پنیرپیتزا اگه دوست داشتین نصف لیوان
❌به جای پودر پاپریکا میتونین فلفل دلمه ایی خورد شده بریزید
❌میزان ارد بستگی به جنس ارد فرق میکنه پس مرحله به مرحله اضافه کنید تا خمیر به دست نچسبه
❌روغن اصلا جذب نمیکنه تو روغن زیاد سرخ بشه بهتر
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
مواد لازم
🌺تخم مرغ یک عدد
🌺بکینگ پودر یک قاشق چای خوری
🌺ارد یک ونیم تا دونیم لیوان متغییر
🌺آب سه ق غذا خوری
🌺ژامبون .کالباس.یاسوسیس نصف لیوان
🌺نصف لیوان قارچ تفت داده شده یا ذرت
🌺جعفری خشک یا تر یک قاشق غ خوری
🌺نمک وفلفل وپودرپاپریکاوآویشن
🌺پنیرپیتزا اگه دوست داشتین نصف لیوان
❌به جای پودر پاپریکا میتونین فلفل دلمه ایی خورد شده بریزید
❌میزان ارد بستگی به جنس ارد فرق میکنه پس مرحله به مرحله اضافه کنید تا خمیر به دست نچسبه
❌روغن اصلا جذب نمیکنه تو روغن زیاد سرخ بشه بهتر
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی
#نان_پیتزایی خوشمزه #شام راحت وسه سوته
قسمت دوم
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
#نان_پیتزایی خوشمزه #شام راحت وسه سوته
قسمت دوم
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی
#نان پیتزایی خوشمزه #شام راحت وسه سوته
قسمت سوم
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
#نان پیتزایی خوشمزه #شام راحت وسه سوته
قسمت سوم
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی
#نان پیتزایی خوشمزه #شام راحت وسه سوته
قسمت اخر
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
#نان پیتزایی خوشمزه #شام راحت وسه سوته
قسمت اخر
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#فیلم_آموزشی
#مافین
#مافین_آلبالو
#مافین_آلبالو_پسته
مواد لازم:
آرد قنادی 280 گرم
بکینگ پودر یک و نیم قاشق چایخوری
نمک یکهشتم قاشق چایخوری
شکر 110 گرم
تخم مرغ 2 عدد
وانیل یکچهارم قاشق چایخوری
کره ذوب شده 85 گرم
شیر 250 گرم
آلبالو بدون هسته حدود 100 گرم
خلال پست(قابل حذف) به میزان لازم
دمای پخت 180 درجه سانتیگراد
زمان پخت 20_25 دقیقه
.قطر قالب ها 10 سانتیمتر
تعداد مافین ها 9 عدد
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
#مافین
#مافین_آلبالو
#مافین_آلبالو_پسته
مواد لازم:
آرد قنادی 280 گرم
بکینگ پودر یک و نیم قاشق چایخوری
نمک یکهشتم قاشق چایخوری
شکر 110 گرم
تخم مرغ 2 عدد
وانیل یکچهارم قاشق چایخوری
کره ذوب شده 85 گرم
شیر 250 گرم
آلبالو بدون هسته حدود 100 گرم
خلال پست(قابل حذف) به میزان لازم
دمای پخت 180 درجه سانتیگراد
زمان پخت 20_25 دقیقه
.قطر قالب ها 10 سانتیمتر
تعداد مافین ها 9 عدد
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی
#مافین آلبالو و پسته
پارت دوم
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
#مافین آلبالو و پسته
پارت دوم
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG