کدبانوی ایرانی🌻🌼😍

زن عمو ساره سیلی محکمی بهش زد _دهنتو ببند امیر علی...اینو بدون تو توی این خونه اضافی نه این از خدات باشه که یکی مثل نفس باهات ازدواج کنه نزار دهنم بازشه تا بگم پارسال چه غلطی کردی اگه بابات میفهمید زنده زنده خاکت میکرد امیر علی بانفرت نگام کرد رفت _نفسم…

#2
_نفس عمو جان

اشکامو سریع با دستام پاک کردم
و در رو باز کردم
_میتونم بیام تو

_بفرمایید

روی صندلی نشست
اشاره کرد منم بشینم
نشستم
_از بابت حرفای امیر علی واقعا معذرت میخوام

_نه عمو این چه حرفیه اونم راست میگه
من کجا و امیر علی کجا

_حقیقت اینه که تو از سر پسرم زیادیی..خود مامانم میدونه که شما تو دوتا ادم متفاوتید و اصلا نمیتونید باهم کنار بیاد اما دلیل این تصمیمشو نمیدونم

_عمو من خواستم مخالفت کنم اما نتوستم حرفی بزنم
_میدونم عزیز دلم...تو خانومی کردی رو حرفش حرفی نزدی

_امیر علی چی

_مامان حرفش هیچ تغییری نمیکنه ...و مطمعنم امیر علی هم راضی میشه

_اخه اون از من بدش میاد من می..
نذاشت ادامه حرفمو بزنم

_بهت حسودیش میشه..همیشه و همه حرف تو بود نه به اون...همه از تو تعریف میکردن نه اون

_حسودی به من...من اخه چیزی ندارم که بخواد حسودی کنه بهم

_عزیز دل عمو خودشو انقدر دسته کم گرفت
لبخند پررنگی زدم

از جاش بلند شد
روبه روش ایستادم لبخندی زدبهم و بوسه ای روی پیشونیم زد

.....
من به هیچ عنوان نمیتونستم امیر علی رو به عنوان همسر ببینم

همیشه ازش میترسیدم
تحقیر کردناش از صدتا کتک برام بدتر بود

تا قبل از ۱۴ سالگیش بهترین ادم این خونه بود اما بعد از۱۴ سالگیش برا من شد یه هیولا همه کار میکرد که منو اذیت کنه

همیشه ازش میپرسیدم که چرااینجوری شد ی باهم فقط میگفت حالم ازت بهم میخوره

میدونم اون از من خیلی سرتره
اما خب منم قیافه ام انقدرا هم بد نیست

توی فکر خیال بودم که نفهمیدم کی خوابم برد

باصدای داد از خواب پریدم

_من عمرا با اون منگول ازدواج کنم ...چطوری به رفیقام بگم این عقب افتاده زنمه

دیگه نتوستم تحمل کنم
از اتاق زدم بیرون

به سمتش رفتم و گفتم

_فکر کردی من الان خیلی خوشحالم...من چطوری بگم توی که هر دقیقه توی بغل یکی باهات ازدواج کردم
با چه رویی بگم این ادم هوس باز شوهرمه

_اخه تو که باید از خدات باشه جز من کدوم ادم نفهمی میاد بگیرتت هان

_خوبه توی این خونه بودی از ۱۵ سالگی خواستگار داشتم
_بدبخت اونا برا پول میومدن و گزنه نه قیافه نه پدر مادر که

زن عمو ساره سیلی محکمی بهش زد

_دهنتو ببند امیر علی...اینو بدون تو توی این خونه اضافی نه این
از خدات باشه که یکی مثل نفس باهات ازدواج کنه
نزار دهنم بازشه تا بگم پارسال چه غلطی کردی
اگه بابات میفهمید زنده زنده خاکت میکرد

امیر علی بانفرت نگام کرد
رفت

_نفسم تو ببخش..بخدا نمیدونم چرا باهات اینجوری میکنه

_حقیقتو میگه زن عمو

رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii

https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

283 views20:06