کدبانوی ایرانی🌻🌼😍

#25 _ساره باتوام ها با عصبانیت بلند شدمو گفت _من غلط کردم اصلا برو پیش مامانت بزار منم بخوابم _غلط کردن یانکردنت به من ربطی نداره پاشو صبحونه منو حاضر کن ببینم میدونستم دیگه دست بردار نیست با عصبانیت نگاهش کردمو از تخت بلند شدمو ...اتاق رو ترک کردم بعد…

#26

چند بار دیگه هم زنگ زدداما جوابشو ندادم

اونم بیخیال شد

میدونستم که از الویه متنفره تصمیم گرفتم الویه بزارم

تا حالش جا بیاد

...

با صدای باز شدن در اخمی کردمووخودمو مشغول کردم

_سلام
باخم گفتم
_برو دستو صورتتو بشور تا ناهار رو حاضر کنم

_چشم

به سمت اتاق رفت

....
بالاخره میز اماده شد

روی صندلی نشستمو منتظر اومدنش بودم

بالاخره اومد اما وقتی میز غذا رو دید لبخند از روی لباش پرید

_این چیه

_ناهارمون

_من به تو گفتم قیمه بادمجون انوخت ورداشتی الویه که من متنفرم ازش رو گذاشتی

_میخوای بخور نمیخوای نخور ...به من چه که چی دوست داری از چی متنفری

_پس میشه بگی براچی زنگ زدی وگفتی ناهار چی بزاری

_نه نمیشه

چیزی زیر لب گفت و به سمت میز اومد روی صندلی نشست

باغم به میز نگاه کرد... جوری که دل خودمم به حالش سوخت

_چیزی جزء الویه نداریم که من بخورم

_نه
ِ_ای خدا چه گیری افتادیما

_میتونی نون پنیر بخوری

_از ساعت 8صبح تا همین 1ساعت پیش با هزارتا دانشجو دیونه داشتم سر کله میزدم خسته و کوفته برگشتم خونه انوخت بشینم نون پنیر بخورم

_اره ..تا یاد بگیر که تلفن منوجواب بدی و قطع نکنی

_بابا تو کلاس که نمیشد جواب بدم

_توی کره ماه هم باشی باید جواب منو بدی

_چشم قول میدم توی دستشویی بودم جوابتو بدم

_اه ...دارم غذا میخورما

En:
_یعنی الان من واقعا باید الویه بخورم

_واقعا باید بخوری

لقمه ای گرفت وقتی خواست بزاره توی دهنش چسمامشو بست و به زور قورت داد

_اخه الویه به این خوشمزگی چطور میتونی متنفرباشی ازش

_کجاش خوسمزه است بااون قیافش

رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii

https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

398 views20:20